13 نتیجه برای مرقاتی خویی
ملیحه نوری سیستانی، عفت السادات مرقاتی خویی، محمد تقدیسی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: نوجوانی ، پویاترین دوره در مسیر رشد بشر است که تقریباً دهه دوم زندگی را در بر می گیرد و بلوغ یکی از بحرانیترین پدیده های این دوره ، است. لذا اهمیت پرداختن به بهداشت نوجوانان بخصوص دختران نوجوان که نه تنها برای خود آنها بلکه برای خانواده، جامعه و نسل آینده نیز روشن است. اولین گام در طراحی برنامه جامع آموزشی تاکید بر نیازسنجی گروه هدف در بستر جامعه هدف می باشد. در این مقاله هدف ما نشان دادن کارآیی رویکرد نیاز سنجی در شناسایی و مقایسه اولویت های آموزشی بهداشت بلوغ دختران از دیدگاه دختران، مادران و معلمین جهت تغییرات موثر در رفتارهای بهداشتی دختران است.
روش کار: این پژوهش ، از نوع مطالعه کیفی است. 12 نفر از دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی منطقه 6 تهران، 12 نفر از مادران و 7 نفر معلمین آن منطقه با شرکت در جلسات متمرکز گروهی در تهیه پرسشنامه نیمه ساختار یافته مشارکت کردند. این افراد با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گفتگو با افراد مورد بررسی دستنویس شد و بر پایه روش آنالیز محتوایی مورد تحلیل قرار گرفت که منجر به تکمیل پرسشنامه نهایی شد.
نتایج: اثر بخشی کاربردی رویکرد نیازسنجی در موارد زیر نشان داده می شود: مشخص کردن تفاوت های اساسی در اولویت های سلامت بلوغ دختران از دیدگاه سه گروه هدف، تعیین کردن سطح نیازهای بهداشتی دختران، تعیین اولویت های آموزشی سلامت بلوغ برای سه گروه هدف. نتایج همچنین فقدان درک جامعی از آموزش سلامت جنسی در مدرسه را نشان داد.
نتیجه گیری: طبق یافته ها پیشنهاد می شود که رویکرد نیاز سنجی یکی از راههای مفید و ضروری جهت آموزشهای متناسب با نیاز های بهداشتی گروههای هدف می باشد. برای داشتن درک صحیح از نیازهای واقعی بهداشتی دختران نوجوان ، نیاز به اکتشاف اولویت های آنان از دیدگاه خودشان و افراد دخیل در رفتارهای بهداشتی آنان می باشد، بر این اساس نیازسنجی به عنوان اولین قدم موثر در ارتقاء سلامت پیشنهاد می گردد.
ناریا ابوالقاسمی، عفت السادات مرقاتی خویی، محمدحسین تقدیسی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: تربیت جنسی کودکان در بستر خانواده و محیط مدرسه همواره مورد توجه و بحث بوده است. آموزش جنسی مسالهایی پیچیده در فرهنگ هر جامعهایی است. نقش مدرسه و معلم در آموزش و توسعه سلامت جنسی در جوامع محافظهکار کم رنگ میباشد. هدف از این مقاله تبیین عقاید، باورها، ارزشها و هنجارهای تربیت جنسی از دیدگاه مربیان بهداشت مدارس ابتدایی است.
روش کار: این مطالعه از نوع کیفی با استفاده از رویکرد جامعهنگر، طراحی گردید. نمونهها به روش مبتنی بر هدف و داوطلبانه انتخاب شدند. با استفاده از تکنیک بحث گروهی متمرکز اطلاعات طی 4 جلسه جمع آوری شد. دادهها به روش موضوعی و تئوری پایه تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج: در سه حیطه اصلی دسته بندی شدند: 1) نقش سازمانی: 2) ساختار نهادها 3)ویژگیهای فردی. مفاهیم توصیف کننده نقش سازمانی عبارتند از: سیاستگذاری و فرهنگ سازمانی؛ مفاهیم توصیف کننده ساختار نهادها عبارتند از: نهاد آموزشی و نهاد خانواده و در حیطه ویژگیهای فردی زیست شناسی، ذات و غریزه، جنسیت و شخصیت کنجکاو توصیف شد. سیاستگذاری در چارچوب سازمان به شکل سیاست محدود کننده عملکرد آنها و فرهنگ سکوت حاکم بر سازمان است. خانواده بعنوان یک تعیین کننده مطرح است که با قدرت تصمیمگیری و عدم آمادگی در ارائه تربیت جنسی بر دیدگاه و عملکرد این مربیان تأثیر دارد. در نهاد آموزشی دیدگاه و عملکرد مربیان در یک سیستم پیچیده آگاهی، تسهیلات و تعاملات تحت تأثیر قرار میگیرد. دیدگاه مربیان در پدیده مورد مطالعه در تغییرات زیست شناختی شکل گرفته است. ادراکات این مربیان با پذیرفتن فطرت جنسی در انسان، ساختارگرایی اجتماعی را تأیید نمیکند.
نتیجهگیری: از دیدگاه شرکت کنندگان نهاد خانواده و مدرسه اهمیت زیادی در تربیت جنسی کودکان داشتند. اگرچه این دو نهاد مهم شناخته شدند اما مربیان شرکت کننده در این مطالعه توانمندی کافی برای توسعه و استفاده از این نهادها در دستیابی به تربیت جنسی کودکان را نداشتند. سیاستها، منابع محدود آموزشی و ساختار فرهنگی خانواده از عوامل بازدارنده در مدیریت رفتارهای جنسی کودکان در مدرسه شناسایی شد. از دیدگاه مربیان بهداشت مدارس اولویتهای تربیت جنسی دانشآموزان عبارتند از: تغییر فرهنگ در سطح سازمان و نهادها برای تربیت جنسی در مدارس، دستورالعمل اجرایی مشخص برای این آموزشها، تأمین منابع آموزشی، افزایش دانش و مهارت مربیان مدارس برای مدیریت رفتارهای جنسی دانش آموزان
ناریا ابوالقاسمی، عفت السادات مرقاتی خویی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه وهدف: متغیرهای جمعیتشناختی، فیزیکی، اجتماعی و روانی پدیده شیردهی و مداومت تغذیه با شیر مادر را پیچیده میسازد. با وجود گستردگی برنامههای آموزشی و ترویج تغذیه با شیر مادر، هنوز این سؤال که چرا برنامهها پیشرفت چشمگیری نداشته بیجواب مانده است. شیردهی پدیدهای در آمیخته با فرهنگ و بستر نظریه های بومی است بنابراین شناسایی عوامل موثر آن از دیدگاه عوامل کلیدی میتواند در پاسخ به سؤالات سیستم بهداشتی ضروری باشد.
روش کار: در این مطالعه کیفی با استفاده از مصاحبه گروهی دادهها از 35 نفر از پرسنل بهداشت و درمان در طول مدت 4 روز به کمک یک راهنمای مصاحبه با سری سوالات باز جمعآوری شد. نمونهها به روش هدفمند از پرسنل بهداشتی درمانی شرکت کننده در کارگاه ترویج تغذیه با شیر مادر انتخاب شدند.
نتایج: تعیینکنندههای ترویج تغذیه با شیر مادر در دو حیطه اصلی: 1- ادراکات مردمی از پدیده شیردهی2- روش های ترویج، دستهبندی شد. مفاهیم اصلی که ساختار این دو حیطه و چگونگی ارتباط آنها را توصیف میکنند عبارتند از: ادراکات مردمی که با اعتقادات، دموگرافی، پایه های نظری بومی و متغیرهای اجتماعی توصیف شد و روشهای ترویج که با عملکرد در بستر فرهنگی- اجتماعی، سیاستها، تعاملات و مهارتها توصیف شد.
نتیجهگیری: از دیدگاه شرکت کنندگان ادراکات مردمی به علت ساختار مبتنی بر کج فهمیها میتواند یکی از مهمترین تعیینکنندهها در موفقیت یا شکست ترویج شیر مادر باشد. یافتههای این مطالعه تأیید میکند که ادراکات مردمی عمیقاً تحت تأثیر دموگرافی، نظریههای بومی و متغیرهای اجتماعی است. این یافتهها در حیطه روشهای ترویج، موانع تأثیرگذار در ترویج شیر مادر را در بستر فرهنگی اجتماعی توصیف میکند. این بستر بر روی اعتقادات، باورها و نظریههای بومی ساخته شده است. شرکتکنندگان عوامل کمککننده در این بستر برای ترویج یا منع شیردهی را تعیین کردند، این تعیینکننده ها بر اثرات سیاستگذاری در حوزه شیردهی، عملکرد کارکنان بهداشتی مبتنی بر مهارتهای آنها در ترویج و برقراری ارتباط صحیح و مؤثر با مادران تأکید دارد. یافته های ما باورهای غلط، بیماریهای مادر و کودک، سزارین، شاغل بودن مادر را از عوامل بازدارنده ترویج تغذیه با شیر مادر در جامعه دانسته و پزشکان اطفال و متخصصین زنان، کارکنان بهداشت و درمان را از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر این بستر میداند. در جهت دیگر مطالعات، یافتههای این مطالعه پیشنهاد میکند که امر شیردهی و مداومت در تغذیه با شیر مادر پدیده ای مبتنی بر تنوع فرهنگ ها و ساختار اجتماعی است که علاوه بر اجرای برنامههای ارتقا شیردهی نیاز به استخراج متغیرها و تعیینکنندههای بومی دارد.
داود پورمرزی، شهناز ریماز، عفت السادات مرقاتی خویی، مسعود سلیمانی دودران، علی اصغر موسوی مهربان، سارا صفری،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه وهدف: دسترسی به اطلاعات و خدمات بهداشت باروری از حقوق جوانان است. در بهداشت باروری فقدان محتوای جامع آموزشی و عدم توجه به نیازهای گروه هدف اثر بخشی برنامههای آموزشی را میکاهد. هدف این پژوهش گزارش نیازهای آموزشی مرتبط با بهداشت باروری جوانان قبل از ازدواج میباشد.
روش کار: در یک مطالعه توصیفی تحلیلی450 نفر از همسران شرکتکننده در برنامه آموزشی قبل از ازدواج در تهران به روش نمونه گیری طبقهای تصادفی شده انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، "پرسشنامه خودایفا" بود که میزان نیاز به آموزش بهداشت باروری را با مقیاس پنج درجهای لیکرت مورد بررسی قرار میداد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارSPSS15 و آمار توصیفی و آزمونها آماری تی تست، آنالیز واریانس یک طرفه و کای دو استفاده شد.
نتایج: میزان نیاز به آموزش حیطه بهداشت باروری بیش از متوسط (نمره 3) بود، زنان به طور معنیداری بیش از مردان احساس نیاز میکردند (05/0p<). بیشترین میزان نیاز به آموزش در هر دو گروه جنسی مربوط به زمینه آموزشی سلامت در روابط جنسی بود. تفاوت میزان نیاز در گروه های متغیرهای اجتماعی-دموگرافیک در زنان و مردان معنیدار نبود.
نتیجه گیری: بنظر میرسد محتوای موجود برای آموزش در کلاسهای مشاوره قبل ازازدواج کافی نیست. لازم است اطلاعات جامعی در حیطه بهداشت باروری با تاکید بیشتر در زمینه روابط جنسی وارد محتوای آموزشی موجود شود تا همسران زندگی زناشویی با کیفیت و سالم تری را آغاز نمایند.
داوود پورمرزی، شهناز ریماز، عفت السادات مرقاتی خویی،
دوره 10، شماره 3 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: برنامههای آموزشی برای ارتقاء سلامت روان همسران در زندگی مشترک ضروری است. برگزاری هر برنامه آموزشی نیازمند شناخت دقیق نیازهای گروه هدف است. هدف این پژوهش گزارش برخی از نیازهای آموزشی مرتبط با سلامت روان جوانان داوطلب ازدواج می
باشد.
روش کار: در یک مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی450 نفر از همسران شرکت کننده در برنامه آموزشی قبل از ازدواج در تهران به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی شده انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، "پرسشنامه خود ایفا" بود که میزان نیاز به آموزش در حیطه سلامت روان را با مقیاس پنج درجهای لیکرت مورد بررسی قرار میداد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارSPSS15 و آمار توصیفی و آزمونها آماری تی تست، آنالیز واریانس یک طرفه و کای دو استفاده شد.
نتایج: سطح نیاز به آموزش در حیطه سلامت روان بیش از متوسط (نمره3) بود، زنان به طور معنیداری بیشتر از مردان احساس نیاز میکردند (001/0=p). بیشترین سطح نیاز به آموزش در هر دو جنس مربوط به موضوع روشهای زنده نگهداشتن عشق در زندگی مشترک بود. تفاوت سطح نیاز به آموزش در گروههای متغیرهای اجتماعی-دموگرافیک در زنان معنیدار نبود ولی این اندازه در مردان کارگر به طورمعنیداری بیش از مردان با شغل آزاد بود (018/0=p).
نتیجه گیری: براساس یافتهها جوانان در حین ازدواج به آموزش در زمینه سلامت روان احساس نیاز میکنند. لازم است برنامههای آموزشی با توجه به اولویتهای ابراز شده برای ارتقاء سلامت روان در زندگی مشترک برای جوانان طراحی و اجرا گردد.
شهناز ریماز، شکرالله محسنی، عفت السادات مرقاتی خویی، مریم دستورپور، فاطمه اکبری،
دوره 10، شماره 3 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: عود بعد از درمان سوء مصرف مواد از مشکلات شایع نظام کنترل و پیشگیری از اعتیاد است.٨٠ درصد از معتادان، کمتر از ٦ ماه مجددا به مصرف مواد روی میآورند. هدف این مطالعه تعیین عوامل موثر بر عود سوء مصرف مواد در معتادان مراجعه کننده به دو مرکز ترک اعتیاد شهر تهران میباشد.
روش کار: این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 160 نفر مورد عود و 160 نفر شاهد انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامهای محقق ساخته بود. از آزمونهای کای دو، نسبت برتری (OR) و رگرسیون لجستیک برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
نتایج: در این مطالعه، نسبت برتری برای بررسی ارتباط عود سوء مصرف مواد با سیگاری بودن بعد از ترک 14/7 (244/13- 855/3CI :)، مشغولیت ذهنی نسبت به مصرف مواد 76/6 (678/11 – 915/3 CI :)، معاشرت با دوستان معتاد 38/6 (398/10 – 921/3CI :)، ضعف و بیحالی 93/3 (305/6 -446/2 CI :) و مشاجرات خانوادگی 04/2 (385/3- 227/1CI:) بود. در افراد مصرف کننده تریاک و شیره نسبت به کراک و شیشه شانس کمتری (208/0. OR= ,336/0 - 128/0. CI :) برای عود سوء مصرف داشتند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه ارتباط بین متغیرهای فردی، اجتماعی، روانی و طبی و عود سوء مصرف را نشان میدهد. نتایج این مطالعه پیشنهاد میکند که مشاوره و رویکردهای درمانی در خانواده، پایش و مراقبت طولانی مدت از درمان شدگان، و برنامههای حفاظتی و مراقبتی در درمانهای اعتیاد ادغام شود تا از اثر عواملی مانند مشاجره خانوادگی، فشار همسانان، بر عود اعتیاد بکاهد.
شهناز ریماز، عفت السادات مرقاتی خویی، فاطمه زارعی، ندا شمسعلی زاده،
دوره 11، شماره 1 - ( 5-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: درک زنان از پدیده یائسگی متفاوت است. در کنار تغییرات زیست شناختی، زنان، یائسگی را در قالب بسترهای فرهنگی و اجتماعی شان تجربه میکنند. در این مقاله، یافته های یک مطالعه کیفی گزارش می شود که هدف آن تبیین چگونگی درک زنان از پدیده یائسگی در بستر فرهنگی ایرانی است.
روشکار: برای جمع آوری اطلاعات، زنان سنین 40 سال و بالاتر از دانشگاه علوم پزشکی تهران در 4 بحث های گروهی متمرکز و 6 مصاحبه عمیق فردی، شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل از رویکرد موضوعی و محتوا استفاده شد. جلسات متمرکز گروهی به صورت نیمه ساختاری و تحلیل محتوایی از طریق کدگذاری آزاد و ترکیبی جهت کاهش داده ها، خروج مفاهیم و طبقه ها استفاده شد.
نتایج: یافته ها در چهار حیطه اصلی، نقش جنسیت، تغییر در جامعه پذیری، ادراکات و منابع حمایتی دسته بندی شدند.
نتیجه گیری: ادراک زنان شرکت کننده از یائسگی در قالب بسترهای فرهنگی خاص خود زنان شکل می گیرد و نیز یائسگی عاملی مؤثر در تغییرات مسیر زندگی زنان شناسایی می شود. از دست دادن زنانگی و تغییرات در نقش اجتماعی زنان، مفاهیم تغییر هویت و نقش جنسیتی در روند جامعه پذیری و تعاملات اجتماعی می باشند. درک و باورهای نادرست، و نادیده گرفتن زنانگی بعد از یائسگی در روایات زنان مشهود بود. به منظور دستیابی به نیازهای سلامت و رفاه زنان و ارائه خدمات در سال های گذر از یائسگی، حساسیت های جنسیتی و فرهنگی – اجتماعی باید مد نظر باشند.
عفت السادات مرقاتی خویی، ناریا ابوالقاسمی، محمد حسین تقدیسی،
دوره 11، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت جنسی کودکان مبحث دشواری است که اغلب به روش تفهیمی با آن برخورد نمی شود . اهمیت تربیت جنسی کودکان در دنیا پذیرفته شده است. هدف از ا ی ن مقاله توصیف مفهوم سلامت جنسی کودکان از دیدگاه خانواده، شناسایی ارزش ها و هنجارهای تربیت جنسی کودکان و ت عیین اولویت های تربیت جنسی از دیدگاه این والدین است.
روش کار: ا ی ن مطالعه از نوع ک ی ف ی است. نمونه ها به روش هدفمند از والدین دانش آموزا ن منطقه پنج آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از تکنیک مصاحبه های گروهی و بحث متمرکز جمع آور ی شد. داده ها به روش موضوع ی و محتوایی تجز ی ه و تحل ی ل شد.
نتایج : ی افته ها در سه ح ی طه اصل ی دسته بند ی شدند: 1) مدیریت خانواده 2) نقش مدرسه 3) چارچوب مذهب و سنت
نتیجه گیری : اکثریت شرکت کنندگان درتوص ی ف مفهوم سلامت جنسی کودکان بروز رفتار جنسی را شاخص سلامت نمی دانستند . در مدیریت رفتارهای جنسی کودکانشان سیاست های خانوادگی خود را اجرا می کردند در بیشتر خانواده ها به علت تعارض بروز رفتار جنسی کودک با ارزش های سنتی خانواده، فرهنگ اغماض و سکوت در مدیریت رفتارهای کودکان به هنجار تبدیل شده است. در شناسایی اولویت های تربیت جنسی کودکان بیش ترین کمبود در بعد تعامل پیش ب رنده بین خانه و مدرسه است. بدین معنا که تعارض ارزش ها، نرم و اختلاف سلایق این دو نهاد به چالش گذاش ته نشده است که خود باعث اعمال ارزش های داخلی در سیستم تربیتی کودکان می شود . آماده سازی والدین برای اقدامات مناسب در تربیت جنسی کودکان مهم ترین اولویت این والدین است.
زهرا نیکوسرشت، شهناز ریماز، محسن اسدی لاری، سحرناز نجات، عفت السادات مرقاتی خویی، سید عباس متولیان، نرگس ساعی پور،
دوره 11، شماره 3 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: کیفیت زندگی بیماران مبتلا به HIV/AIDS تحت تاثیر بیماری و تجربه آنان از طرد، انگ و تبعیض میباشد که میتواند منجر به مشکلات جسمانی، روانی و اجتماعی گردد. لذا بررسی کیفیت زندگی آنها کمک شایانی در ارایه خدمات سلامت و خدمات اجتماعی به این بیماران مینماید. هدف این مطالعه، تعیین کیفیت زندگی بیماران HIV/AIDS مراجعه کننده به یک مرکز اصلی مراقبت از این بیماران در ایران می باشد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی 300 زن و مرد مبتلا به HIV/AIDS مراجعه کننده به مرکز مشاوره بیماری های رفتاری بیمارستان امام خمینی تهران، از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازهگیری کیفت زندگی، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت ویژه HIV مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای T-test ، One-Way ANOVA و Multiple regression استفاده شد.
نتایج: میانگین سن شرکت کنندگان 5/7 ± 3/34سال بود. بیشتر شرکت کنندگان مرد (55%)، و بدون علامت بالینی (7/51%) بودند. در بین دامنه های کیفیت زندگی، بیشترین میانگین امتیازات مربوط به دامنه سطح استقلال (1/3±13/4)، و کمترین میانگین مربوط به دامنه های محیط (8/2 ± 5/12) و روانی (1/3± 5/12) بود. جوانتر ها، زنان و شاغلان در برخی حیطه ها کیفیت زندگی بهتری داشتند (05/0 > p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد کیفیت زندگی مبتلایان به HIV/AIDS در دامنه های روانی و محیط، بیش از سایر دامنه ها تحت تاثیر این بیماری قرار دارند. لذا مداخلات دقیقتری برای بهبود کیفیت زندگی به ویژه در این دو حیطه برای این بیماران پیشنهاد می شود.
عفت السادات مرقاتی خویی، ندا شمس علی زاده، علیرضا بیات، فاطمه زارعی، شهناز ریماز،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار تهدید کننده سلامت فرد در بستر اجتماعی تحت تآثیر فرهنگ آن جامعه شکل می گیرد. بنابراین رفتارهای پر خطر بهداشتی جوامع گوناگون میتواند از دسته بندی متفاوتی برخوردار باشند. هدف این مطالعه شناسایی و اولویت بندی رفتارهای پرخطر بهداشتی بین دانش اموزان دبیرستانی در یکی از مناطق تهران بود .
روش کار: در این مطالعه کیفی از نوع ارزیابی سریع 130 نفر در جلسات گروهی متمرکز (17 جلسه) شرکت کردند. گروه های هدف عبارت بودند از: دانش آموزان دختر و پسر( 9 جلسه)، والدین (5 جلسه)، معلمان(3 جلسه). چهار مدیر مدرسه در سه مرحله مصاحبه عمیق فردی شرکت کردند. در جلسات گروهی موضوعات کلی که مورد تأکید محققین بوده عبارتند از: 1) درک و توصیف مشارکت کنندگان درباره رفتارهای سالم و غیر سالم، 2) اولویت بندی رفتارهای مخاطره آمیز در نوجوانان دختر و پسر؛ 3) درک و باورهای مشارکت کنندگان در مورد رفتارهای مخاطره آمیز و تأثیر بستر اجتماعی-فرهنگی در شکل گیری آن رفتارها در نوجوانان و جوانان. داده ها به روش آنالیز محتوا تجزیه و تحلیل و معانی اصلی و درون مایه ها استخراج شد. برای صحت و استحکام داده ها معیارهای اعتباربخشی، تایید پذیری و انتقال پذیری ارزیابی گردید.
نتایج : اعتیاد، رفتارهای پرخطر جنسی، و رفتارهای نابهنجار اجتماعی(پرخاشگری) ا ولویت رفتارهای مخاطره آمیز بین پسران دبیرستانی بودند. در گروه دختران رفتارهای پرخطر جنسی، ازدواج زودرس، عادات غذایی ناسالم، کم تحرکی و نگرانی از آینده (شغلی تحصیلی و ازدواج) به ترتیب اولویت شناخته شدند .
نتیجه گیری: اگرچه اولویت رفتارهای مخاطره آمیز در بین پسران و دختران متفاوت است اما از این اولویتها رفتارهای پرخطر جنسی بین این دانش آموزان مشترک بود. رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان در مسیر جامعه پذیری آنها شکل می گیرند که قویا از فرهنگ بستر بومی آنها متاثر است. درک مشارکت کنندگان از شمای جنسیتی عامل مهمی در اولویت بندی رفتارهای پر خطر بهداشتی شناخته شد. برنامه های آموزشی جامع نگر در راستای ارتقاء سلامت نوجوانان و تغییر نگرش های اجتماعی در حمایت و مراقبت از نوجوانان پیشنهاد می شود.
عفت السادات مرقاتی خویی، نرگس حسینی نیا، نسیم ابوالقاسمی، ساناز امتی، فرشته گلشنی، علیرضا بیات،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: در هم آمیختگی بیماری اعتیاد و نوع مواد مصرفی با شکل گیری و بروز رفتارهای مخاطره آمیز جنسی، در دنیا نشان داده شده است. اما حساسیت حوزه سلامت جنسی در برخی جوامع مانند ایران، مطالعه و ارزیابی رفتارهای جنسی را با چالش روبرو می کند. این چالش ها به ویژه در جمعیت با بیماری اعتیاد، سنجش و شناسایی رفتارهای پرخطر را محدود کرده است. بنابراین تدوین مقیاسی برای سنجش رفتارهای پرخطر با یک ابزار بومی و تعیین اعتبار و ساختار عاملی آن یکی از راهبردهای ضروری به نظر می رسید.
روش کار: پس از بررسی ابزارهای منتشر شده و در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران، ابزار غربال گری رفتارهای مخاطره آمیز Sex and Drug History Form (SDHF) به فارسی برگردانده شد. مراجعان (107 نفر) کلینیک سلامت جنسی مرکز ملی مطالعات اعتیاد به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و پرسشنامه توسط مصاحبه گران تعلیم دیده تکمیل شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.
نتایج: ضریب اعتبار ابزار بر پایه آلفای کرونباخ برابر با 87/0 به دست آمد. یافتههای تحلیل عاملی اکتشافی با روش مولفههای اصلی نشان داد پرسشنامه غربال گری Sex and Drug Screening Scale(SDSS) می تواند 6/78% واریانس کل را در دو حوزه جنسی و مصرف مواد تبیین کند. همچنین پرسشنامه اولیه با 3 خرده مقیاس به 6 خرده مقیاس تغییر یافت.
نتیجه گیری: از آنجا که بیماری اعتیاد و سوء مصرف مواد می تواند به گونه های مختلف رفتارهای جنسی سالم و مخاطره آمیز را متاثر کند، لذا ابزار معرفی شده در این مطالعه شناسایی نمای کلی افراد در حوزه رفتارهای جنسی شان در برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی درمانهای اعتیاد را میسر می سازد.
عفت السادات مرقاتی خویی، لیلا جانثار حسینی، ساناز امتی، فرشته گلشنی، علیرضا بیات،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: "گروه درمانی" یکی از انتخابهای درمانی اثر بخش در بیماری اعتیاد بوده است. اما این مداخله درمانی بطور جدی استفاده نمی شود. لذا ارزیابی وضعیت "گروه درمانی"، تقویت کننده ها و بازدارنده های استفاده از آن در بسترهای درمانی اعتیاد ضروری است.
روش کار: این ارزیابی سریع با استفاده از رویکرد کیفی در طی سالهای 1394-1393 انجام گردید. با استفاده از یک گروه تحقیقاتی چند تخصصی در طی فعالیت های نظام مند نیمه ساختاری، اطلاعات رسمی و غیررسمی به روش های مختلف جمع آوری گردید. اطلاعات از شش مرکز منتخب (تعداد=55) جمع آوری گردید. دادهها با استفاده از روش تحلیل موضوعی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
- پس از تحلیل اطلاعات، یک مدل توصیفی با دو موضوع اصلی ساختار، اجرای "گروه درمانی" و فرآیند اثربخشی بدست آمد. این دو موضوع اصلی با چهار زیر طبقه تعیین کنندههای ساختاری در گروه، تعیین کنندههای موثر در اجرای گروه درمانی، ویژگیهای زمینهای، محتوی، مقبولیت و مطلوبیت درمان تبیین گردید.
نتیجه گیری: داده ها نشان می دهند کاربرد و اثر بخشی گروه درمانی مطلوب است اما بعنوان درمان رایج در مراکز درمانی اعتیاد فراگیر نیست. محتوای ناکافی و نبود پروتکل ساختارمند و همچنین عدم ظرفیت سازی حرفه ای از جمله بازدارنده های گسترش گروه درمانی است. یافته های این ارزیابی نشان میدهد که "گروه درمانی" در بین بیمارانی که تجربه آن را در طول درمان خود داشته اند مقبولیت دارد اما در بین اکثریت بیمارانی که شناختی نسبت به آن ندارند از مقبولیت کمتری برخوردار است.
زهرا کریمیان، فاطمه عطوف، راضیه معصومی، محمدعلی بشارت، عفت السادات مرقاتی خویی،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی که دانش و نوع نگرش به مسائل جنسی از جمله عوامل کلیدی بر رفتار جنسی هستند، لذا هدف اصلی این مطالعه پیمایشی، تعیین پایه های شکل گیری رفتارهای جنسی زنان شهرستان کاشان می باشد.
روش کار: این مطالعه پیمایشی از نوع مقطعی می باشد که 500 نفر از زنان سنین باروری مراجعه کننده به کلیه مراکز بهداشتی درمانی شهر کاشان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس بومی دانش و نگرش جنسی Sexual knowledge and attitude scale بود. جهت تجزیه تحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمون همبستگی و مدل رگرسیون استفاده شد.
نتایج: اکثریت واحدهای پژوهش در رده سنی 26 تا 35 سال (9/51%) و دارای تحصیلات دبیرستان (9/39%) بوده و ). بر اساس مدل رگرسیون نمره دانش با تحصیلات و وضعیت اقتصادی و نمره نگرش جنسی نیز با سن و تحصیلات رابطه داشت.
نتیجه گیری: علی رغم اینکه واحدهای پژوهش جوان و تحصیل کرده بودند و نمره دانش و نگرش آنها بالا بدست آمد، ولی همچنان در مواردی مانند احساس شرم موقع نزدیکی، اضطراب موقع نزدیکی، آغازگری مرد در روابط جنسی و فرزندآوری به عنوان هدف اصلی روابط جنسی دیدگاه های غلطی داشتند که ضرورت طراحی برنامه آموزشی مناسب که اصلاح کننده دیدگاه ها و نگرش های نادرست زنان می باشد، وجود دارد.