سوگند قاسم زاده، میترا حسن زاده، ساجده ودودی، زهرا علوی، مینو مطبوع ریاحی،
دوره 18، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بهبود نشانگان کودک مبتلا به اختلال وسواسی جبری، روابط بین والدین و کودک، و رضایتمندی زوجیت والدین با کمک مداخله شناختی رفتاری خانواده محور انجام شد.
روش کار: ﭘﮋﻭﻫﺶ حاضر، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪﺍﯼ ﻧﻴﻤﻪﺗﺠﺮﺑﻲ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ انتخاب ﺗﺼﺎﺩﻓﻲ ﺁﺯﻣﻮﺩﻧﻲ ﻫﺎ ﺩﺭ دو ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻭ کنترل، ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﻴﺶﺁﺯﻣﻮﻥ ﭘﺲﺁﺯﻣﻮﻥ ﺍﺳﺖ. جامعه پژوهش حاضر، کلیۀ دانشآموزان 9 تا 12 ساله شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1394-1395 شهر تهران بودند که به دلیل مشکلات وسواسی جبری به مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره مراجعه کرده بودند و از میان آنان 28 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مادران پرسشنامههای "مقیاس اضطراب اسپنس" (فرم والد)، "پرسشنامه ارتباط والد- فرزند" و "پرسشنامه رضایتمندی همسران افروز "(فرم کوتاه) و کودکان مقیاس اضطراب اسپنس(فرم کودک) را در دو نوبت پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند.برنامه مداخله به طور کلی در 22 جلسه؛ 8 جلسه گروهی برای مادران، 8 جلسه بازی درمانی انفرادی برای کودک و 2 جلسه اختصاصی برای هر خانواده به شیوه شناختی رفتاری برگزار شد.
نتایج: تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که برنامه مداخله شناختی رفتاری خانواده محور در بهبود رضایتمندی زوجیت و تعامل والد کودک و همچنین کاهش اضطراب کودک موثر بوده است (01/0p<).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که برنامه مداخله شناختی رفتاری خانواده محور منجر به بهبود روابط والدین و کودک مبتلا به اختلال وسواسی جبری و رضایتمندی زوجیت و کاهش اضطراب این کودکان و والدین میگردد.