جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای ملایی

تیمور آقاملایی، حسن افتخار، کاظم محمد، علیرضا سبحانی، داود شجاعی زاده، منوچهر نخجوانی، فضل ا... غفرانی پور،
دوره 3، شماره 4 - ( 4-1384 )
چکیده

دیابت یک بیماری مزمن در تمام دوران زندگی است و کنترل آن نیاز به تغییرات اساسی در سبک زندگی بیماران دارد.هدف این مطالعه تعیین تأثیر مداخله آموزشی بر آگاهی،رفتار، هموگلوبینA1c و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به دیابت بود. جمعیت مورد مطالعه شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تحت پوشش درمانگاه دیابت بندر عباس بود. 80 بیمار به طور تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند و به هر گروه 40 نفر اختصاص یافت. آگاهی و رفتار بیماران با استفاده از پرسشنامه ، هموگلوبین A1c با روش کالریمتری و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با استفاده از پرسشنامه WHOQOL-BREF تعیین گردید. جلسات آموزش گروهی برای گروه مداخله برگزار شد و چها ماه بعد مورد ارزیابی قرار گرفت.گروه کنترل نیزپرسشنامه ها را در اولین ملاقات و 4 ماه بعد از آن تکمیل نمودند. گروه مداخله افزایش معنی داری در میانگین آگاهی از 7/6 به 8/15 (000/0 = p) ، سلامت فیزیکی از 7/64 به 2/77 (000/0= p) و سلامت روانی از 56 به 4/71 و کاهش معنی داری در میانگین هموگلوبین A1c از 4/9 به 2/8 (000/0 = p) و همچنین افزایش معنی داری از نظر کنترل شخصی قند خون ، کنترل وزن، ورزش و رعایت رژیم غذایی داشت.گروه کنترل هیچ تغییر معنی داری در متغیر های اندازه گیری شده بجز آگاهی نداشت. کاهش در میانگین هموگلوبینA1c و بهبودی در بعد فیزیکی و روانی کیفیت زندگی گروه مداخله به طور عمده ناشی از تغییر در رفتار آنها است.نتایج این پژوهش از نظر بالینی برای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 سودمند است و کمکی برای پزشک در کنترل بهتر دیابت است. ضمنأ روش آموزشی مورد استفاده ، ارزان ، مناسب برای مراقبتهای کلنیکی اولیه و قابل اجرا است.


شهره شاه محمودی، سید محسن زهرایی، محمد مهدی گویا، طه موسوی، سید مسعود حسینی، مرجان استوار اسفند آبادی، محمود محمودی، حمیده طباطبایی، سیده مریم یوسفی، یعقوب ملایی کندلوسی، سحر عباسی، رخشنده ناطق،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: آزمایشگاه فلج اطفال ایران به عنوان یک آزمایشگاه کشوری و عضوی از مجموعه آزمایشگاه­های پولیوی سازمان جهانی بهداشت دریافت کننده نمونه بیماران مبتلا به فلج شل حاد از سراسر ایران است تا ویروس پولیو را در این نمونه ها شناسایی نماید. علاوه بر ویروس پولیو، این آزمایشگاه انتروویروس­های غیرپولیویی Non Polio Enteroviruses (NPEVs) را نیز در این نمونه ها شناسایی    می کند. از آنجا که NPEVs در سالهای اخیر به عنوان یکی از مهمترین عوامل ایجاد کننده فلج شل حاد پس از ویروس وحشی پولیو در نظر گرفته شده اند، در این مطالعه فراوانی سروتایپ های  مختلف NPEVs که در سالهای پیش از  ریشه کنی ویروس پولیوی وحشی (2000-1995) در ایران از بیماران فلج شل حاد جدا شده اند مورد بررسی قرار گرفت.

روش­ کار: نمونه­های مدفوع بیماران فلج شل حاد طبق دستورالعمل استاندارد سازمان بهداشت جهانی جع­آوری شده و مورد آزمایش قرار گرفتند.

نتایج: در طی سال­های 2000- 1995، 2180 نمونه مدفوع از بیماران مبتلا به فلج شل حاد دریافت شد. کوکساکی ویروس B و اکو
ویـروس­های 6، 11، 7 و 13 بیشترین فراوانی را در بیماران فلج شل حاد داشتند و به ترتیب 7/23 درصد، 4/14 درصد، 7/12درصد، 11درصد و 2/10 درصد، انتروویروس­های جداشده از این بیماران را تشکیل دادند. چهار مورد اکوویروس 20 در این بیماران شناسایی شد که در دو مورد آن بیمار فوت کرده و یک مورد دچار فلج دایمی شده است. تاکنون موارد مرگ و میر و فلج باقیمانده (باقیماندن فلج پس از 60 روز) از اکووویروس 20 گزارش نشده است.

نتیجه­ گیری:  با توجه به اینکه حدود 10 سال است که ویروس وحشی پولیو در کشور ما ریشه کن شده ولی تعداد موارد فلج شل حاد نه تنها کم نشده بلکه افزایش نیز یافته است، بهتر است مطالعاتی جهت بررسی فراوانی و تعیین سروتایپ NPEVs‌ در سال­های پس از ریشه کنی ویروس وحشی پولیو (2000 به بعد) نیز در کشور ما انجام شود و ارتباط سروتایپ­های  شناسایی شده و فلج باقیمانده تعیین گردد.


محمد فرهمند، سید محسن زهرایی، محمود محمودی، سوسن محمودی، حمیده طبابایی، زهرا شوکتی اشکیکی، یعقوب ملایی کندلوسی، مریم یوسفی، رخشنده ناطق، شهره شاه محمودی صادقی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: برنامه گسترش ایمن سازی یک راهبرد پذیرفته شده جهانی برای کنترل بیماری­های دوران کودکی از جمله پولیومیلیت می­باشد. واکسن خوراکی فلج اطفال که حاوی ویروس زنده ضعیف شده پولیو است به عنوان مناسب­ترین و راحت ترین ابزار برای واکسیناسیون سراسری به شمار می­رود. پولیو ویروس به گرما حساس است، از این رو واکسن خوراکی پولیو به حالت انجماد نگه­داری شده و با کنترل زنجیره سرد به مراکز واکسیناسیون انتقال می یابد. پایداری واکسن در طول انتقال تا زمان مصرف از اهمیت بالایی برخوردار است. برای ارزیابی کیفیت واکسن و پایداری آن از تست ارزیابی توان (Potency)‌ استفاده می ­ شود. این مطالعه اولین مدرک قابل استناد از ارزیابی توان واکسن خوراکی پولیو نگه­داری شده در خارج از زنجیره سرد در ایران می­باشد.

روش کار: به منظور مطالعه اثرات دما برحسب درجه سانتیگراد و مدت زمان اثر دما بر حسب روز بر روی توان واکسن پولیو ، ویال های واکسن به مدت یک تا هفت روز (یا تا زمان افت قابل توجه توان) در دو دمای 24 درجه سانتیگراد (دمای اتاق) و 37 درجه سانتیگراد (دمای متوسط مناطق گرمسیری) قرار گرفتند. ارزیابی توان برابر روش کار استاندارد سازمان جهانی بهداشت (WHO) انجام شد.

نتایج: نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که در صورتی که ویال واکسن به مدت تنها یک روز در دمای 37 درجه قرار گیرد کیفیت خود را از دست می دهد، ولی قرار گرفتن در دمای اتاق در مناطق درجه حرارت به مدت چهار تا پنج روز بر کیفیت سروتایپهای 1 و 2 تاثیر چندانی نخواهد گذاشت ولی سروتایپ 3 از روز دوم کیفیت خود را از دست خواهد داد.

نتیجه گیری: اگر چه ویروس پولیو در قیاس با سایر ویروس ها به شرایط محیطی نسبتا مقاوم می باشد، ولی حساسیت آن به گرما باعث می شود واکسن خوراکی پولیو که حاوی ویروس زنده است با رعایت زنجیره سرد منتقل شود تا تیتر ویروس زنده موجود در واکسن و به طبع آن کارایی واکسن در حین نگهداری کاهش نیابد. نگهداری واکسن در دمای 4 درجه و پایین تر ارجح است، در غیر این صورت واکسن در دمای اتاق تا حدود پنج روز و در دمای 37 درجه فقط یک روز کارایی لازم را دارد و پس از آن قابل استفاده نیست.


علی صفری مرادآبادی، تیمور آقاملایی، علی رمضانخانی، سکینه دادی پور،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سواد سلامت به ظرفیت کسب، پردازش، درک اطلاعات اساسی و خدمات مورد نیاز جهت تصمیم گیری های مناسب در زمینه سلامت اطلاق می گردد. با توجه به اهمیت بالای سواد سلامت در دوران بارداری و تاثیر مستقیم آن بر روی جنین، مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت سواد سلامت زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر بندرعباس در سال1394 انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود و بر روی 250 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر بندرعباس به  روش نمونه گیری ترکیبی از خوشه ای و تصادفی ساده با استفاده از پرسشنامه سواد سلامت عملکردی بالغین صورت گرفت. داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار آماری SPSS16و با استفاده از آزمون های آماری استنباطی تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی توکی و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
نتایج :میانگین سنی مادران باردار 45/7±61/31 بود. 2/27% سواد سلامت ناکافی، 8/20% مرزی و 52% سواد کافی داشتند. سواد سلامت با  تحصیلات (001/0>p)، سن (001/0>p)، شغل (001/0>p) و نحوه مراقبت­های دوران بارداری (001/0>p) ارتباط معنی­دار داشت.
نتیجه گیری: یافته­ها نشان داد سواد سلامت مادران در حد ناکافی و مرزی بود. لذا تجدید نظر مواد آموزشی به زبان ساده و ارائه آموزش شفاهی و تصویری به زنان باردار، علاوه بر مواد آموزشی مکتوب که به صورت پوستر، پمفلت و بروشور در اختیار آنها داده شده است و همچنین ارتقاء مهارت­های ارتباطی بین کارکنان بهداشتی و مادران توصیه می شود.
 
اکبر بهمنی، الهه ملایی، صبا بابایی،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با موضوع بررسی ارتباط استرس شغلی با خستگی احساسی با توجه به نقش میانجی تاب‌آوری به انجام رسیده است.
روش کار: مطالعه حاضر از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده‌ها، توصیفی و از نوع پیمایشی می‌باشد. در پژوهش حاضر جامعه آماری عبارت است از کلیه کارکنان بیمارستان‌ شهید مدرس شهرستان ساوه که تعداد آن‌ها 360 نفر است و جهت تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش تصادفی ساده 186 نفر به‌عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. برای  گردآوری دادهای میدانی از پرسشنامه استاندارد استفاده شد.
نتایج: تحلیل داده نشان داد استرس شغلی با  خستگی احساسی با ضریب (514/0) رابطه مثبت و معناداری دارد، همچنین استرس شغلی روی تاب‌آوری با ضریب (503/0-) و تاب‌آوری روی خستگی احساسی با ضریب (395/0-) رابطه منفی دارد. همچنین یافته‌ها نشان داد در رابطه بین استرس شغلی و تأثیر آن بر خستگی احساسی، تاب‌آوری نقش میانجی ایفا می‌کند.
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که استرس شغلی ارتباط مثبت و مستقیم با خستگی احساسی و رابطه معکوس با تاب آوری دارد، تاب آوری نیز رابطه معکوس با استرس شغلی در میان کارکنان دارد
 
سمیه مختاری ملایی، رویا صادقی، آذر طل، مریم صبوری، شهرزاد سعادت قرین، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: ترجیحات غذایی و سواد سلامت از تعیین کننده‌های کلیدی انتخاب غذا در دوران کودکی و نوجوانی است که موجب بروز بیماریهای مزمن در دوره بزرگسالی می‌گردد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط ترجیحات غذایی، سواد سلامت و شاخص توده بدنی در بین دانش آموزان ابتدایی شهرستان ملکان در استان آذربایجان شرقی در سال1401-1400 طراحی و انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی، توصیفی-تحلیلی با شرکت 582 دانش آموز دختر و پسر، مقطع ابتدایی دوره دوم (پایه‌های چهارم، پنجم، ششم) مدارس دولتی و غیرانتفاعی سه شهر، شهرستان ملکان( ملکان، لیلان و مبارکشهر) با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی دومرحله‌ای انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه سه قسمتی؛ سوالات زمینه‌ای، سوالات ﺳﻮﺍﺩ ﺳﻼﻣﺖ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥ و پرسشنامه محقق ساخته ترجیحات غذایی به صورت آنلاین در بستر برنامه پرس‌لاین، ﺟﻤﻊ آوری گردید. از نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا برای روایی و از شاخص آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه استفاده شد (98/0 CVI= ، 91/0CVR=، آلفای کرونباخ بالای 7/0). ﺗﺠﺰﻳﻪ ﻭﺗﺤﻠﻴﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ توسط آزمونهای من ویتنی، تی تست، تحلیل واریانس یک طرف، کروسکال والیس و کای اسکوئر در سطح معناداری ۰۵/۰ با استفاده ﺍﺯ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ SPSS 26  انجام شد.
نتایج: بین ترجیحات غذایی دانش آموزان با متغیرهای سواد سلامت ارتباط معنی دار آماری مشاهده شد(001/0˂(p. میانگین سواد سلامت دانش آموزان دختر(49/36±7/ 55) کمی بیشتر از میانگین سواد سلامت پسران(79/29±9/49) بود ولی میانگین نمره سواد سلامت کل دانش آموزان در محدوده نه چندان کافی تعیین شد (33/00±9/52).  همچنین بین نمایه توده بدنی دانش آموزان با ترجیحات غذایی(001/0˂p) و سواد سلامت(001/0˂p) رابطه آماری معنی داری مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه سواد سلامت نوجوانان، در محدوده نه چندان کافی بود و بین سواد سلامت، ترجیحات غذایی و نمایه‌ی توده بدنی در نوجوانان ارتباط مثبت گزارش شده به این شکل که با افزایش سواد سلامت، ترجیحات غذایی سالم نیز ارتقا می‌یابد، به نظر می‌رسد استفاده از مداخلات مبتنی برچارچوب تئوریک در بین دانش آموزان در جهت افزایش سواد سلامت و تصحیح ترجیحات غذایی آنان بتواند راهبردهای بالقوه‌ای جهت تعدیل شاخص توده بدنی و نهایتا پیشگیری از چاقی و اضافه وزن در این گروه سنی باشد.
 
احمد نجاتی، علیرضا عسگری گل زردی، فرشاد خداخواه، کتایون صمیمی راد، سیده مریم یوسفی، یعقوب ملایی کندلوسی، مریم کیوانلو، محمد رزاقی، پرستو سهیلی، دلارام یعقوب زاده، نسترن قوامی، سوسن محمودی، سید محسن زهرایی، شهره شاه محمودی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: در طول همه‌گیری COVID-19، اقدامات و پروتوکل های بهداشتی عمومی مانند شستن منظم دست‌ها و استفاده از ماسک در سطح ملی توصیه شد. اجرای این پروتوکل های بهداشتی باعث کاهش شیوع انواع بیماری های تنفسی شد ولی هیچ مطالعه ای برای بررسی تاثیر اجرای این پروتکل­ها بر روی شیوع ویروس­هایی که از طریق مدفوعی- دهانی منتقل می شوند صورت نگرفته است. از آنجا که انتروویروس های غیر پولیویی Non-Polio Enteroviruses; (NPEVs) عمدتا از طریق مدفوعی- دهانی منتقل می شوند، در این مطالعه شیوع انتروویروس های غیرپولیویی در بیماران فلج شل حاد Acute Flaccid Paralysis (AFP) در ایران قبل و در حین همه‌گیری COVID-19 بررسی شده است.
روش کار: برای تشخیص انتروویروس های غیر پولیویی، نمونه‌های مدفوع موارد AFP که توسط آزمایشگاه ملی فلج اطفال ایران در سال 2019 (قبل از همه‌گیری COVID-19) و سال 2021 (در طول همه‌گیری COVID-19) دریافت شده بودند، مورد آزمایش قرار گرفتند. برای جداسازی NPEVs با کشت سلولی، از پروتوکل استاندارد WHO و برای تست مولکولی TaqMan One-Step Real Time PCR  استفاده شد.
نتایج: در سال 2019، 21 نمونه از 1070  بیمار  با کشت سلولی و 12 نمونه از 100 بیمار  به روش مولکولی از نظر انتروویروس غیرپولیویی مثبت بودند، در حالیکه این نسبت در سال 2021 به 10 نمونه از  678 بیمار  با کشت سلولی و 3 نمونه از 100 بیمار  به روش مولکولی  کاهش پیدا کرد.
 نتیجه‌گیری: با توجه به معنی دار بودن نتایج این مطالعه می توان تایید کرد که رعایت بهداشت شخصی و پروتکل های بهداشت عمومی در طول همه‌گیری COVID-19، علاوه بر کاهش عمومی انتقال تنفسی ویروس ها، بر انتقال مدفوعی- دهانی ویروس ها هم اثر گذاشته است.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb