64 نتیجه برای میر
امیرمنصور علوی نائینی، ابوالقاسم جزایری، کیخسرو کیقبادی، سیدمجید هاشمی، یداله نیکیان،
دوره 1، شماره 3 - ( 3-1382 )
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه وضع تغذیه دختران دانش آموز 10 ساله و تعیین برخی عوامل موثر بر آن در مدارس ناحیه 1 و 2 شهر کرمان انجام گرفت. در هر ناحیه آموزش و پرورش تعداد 294 نفر و در کل 588 نفر دختر دانش آموز 10 ساله در سال چهارم ابتدایی بطور تصادفی انتخاب شدند. با احتمال ریزش 35% از نمونه ها تعداد کل به 905 نفر ارتقاء یافت. با مراجعه تیم بررسی به مدرسه محل تحصیل و با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه بندی شده منظم، حجم نمونه در هر مدرسه تعیین شد. بررسی های تن سنجی (شامل قد و وزن) نمونه گیری مدفوع (برای آزمایش انگل) و تکمیل پرسشنامه ویژگی های اقتصادی، اجتماعی آنان توسط مصاحبه با مادر و همچنین در یک پنجم نمونه ها، نمونه گیری خون (برای آزمایش، Hb و Hct) انجام گرفت. وضع تغذیه براساس نماگرهای وزن برای سن، قد برای سن و نمایه توده بدن سنجیده شده و با داده های استاندارد منحنی های مرکز ملی آمارهای بهداشتی (NCHS) مقایسه گردید. مرز کم خونی براساس Hb زیر 11g/dl یا Hct زیر 33% مشخص شده است. یافته ها نشان داد که در ناحیه یک و دو بترتیب، 4.3% و 5.8% مبتلا به کم خونی و 15% و 13% مبتلا به انواع انگل های روده ای بودند که افراد دو ناحیه از لحاظ ابتلا به انگل و کم خونی تفاوت معنی داری نداشتند. میانگین هموگلوبین ناحیه یک و دو بترتیب، 13.64 و 13.05 گرم بر دسی لیتر و میانگین هماتوکریت 4% و 37.8% که در ناحیه یک، هردو متغیر بطور معنی داری بیشتر از ناحیه دو بدست آمد. میانگین وزن، قد و BMI افراد در ناحیه یک و دو بطور معنی داری از میانگین استانداردهای مربوطه کمتر و میانگین وزن در ناحیه یک از ناحیه دو بطور معنی داری کمتر بود. بررسی های تن سنجی براساس طبقه بندی صدک برحسب وضعیت وزن برای سن نشان داد که در ناحیه یک، 13.1% و در ناحیه دو 12.4% از سوء تغذیه شدید رنج می برند و براساس امتیاز Z، در ناحیه یک و دو بترتیب، 8.6% و 9% افراد دچار سوء تغذیه شدید و 1.3% و 1.8% مبتلا به چاقی بودند. در نماگر قد برای سن، براساس طبقه بندی صدک 14.4% در ناحیه یک و 15.3% در ناحیه دو از سوء تغذیه شدید رنج می برند درحالی که براساس امتیاز Z، در ناحیه یک 11.9% و در ناحیه دو، 11.7% مبتلا به سوء تغذیه شدید می باشند. براساس نمایه BMI با ملاک صدک در ناحیه یک و دو بترتیب، 21.3% و 21.6% از سوء تغذیه شدید رنج می برند که در موارد بالا آزمون آماری X² تفاوت معنی داری را بین درصدهای دو ناحیه نشان نداد. در مجموع، نتایج نشان می دهد که 1) در ناحیه یک وابستگی بین ابتلا به انگل در سال قبل با قد برای سن و BMI و همچنین بین سن مادر با وضع قد برای سن ارتباط معنی دار دیده می شود 2) و در ناحیه دو، بین شغل و سواد مادر و درآمد خانوار با وزن برای سن و نیز بین درآمد خانوار، هزینه خوراک از درآمد، وضع ابتلا به انگل درحال حاضر با وضع قد برای سن و بین ناهنجاری موثر بر دریافت غذا با وضع BMI ارتباط معنی دار دیده می شود. نتیجه اینکه وضع متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و ابتلا به انگل در هردو ناحیه نامساعد بوده و مشکل سوء تغذیه حال، گذشته و حال و گذشته به صورت شدید در درصدهای بالا دیده می شود که چشم انداز نامطلوبی را برای مادران آینده به تصویر می کشد.
علی شهیدزاده، عفت السادات میرمعینی، محمدحسین عظیمیان، خسرو مانی کاشانی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
به منظور تعیین کیفیت خدمات تنظیم خانواده و شناخت عمده ترین نقاط قوت و ضعف سیستم ارائه خدمات، مطالعه ای به صورت مقطعی از اردیبهشت تا شهریور سال 1382 و در سطح 25 پایگاه بهداشتی شهری، در همدان انجام گرفت. تعداد 400 مورد مراجعه به این مراکز توسط چک لیست های استاندارد یونیسف و با روشی عینی (Objective) مورد ارزیابی کیفی قرار گرفتند و ارتباط بین کیفیت ارائه خدمات و متغیرهایی از قبیل سطح تحصیلات فرد خدمت دهنده، ساعت انجام خدمت و آموزش های پیشین نیز بررسی گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در بیش از 50% کل موارد مراجعه، ارائه خدمات با کیفیتی در حد متوسط به پایین صورت گرفته و بیشترین ضعف و نارسایی هم در قسمت های شرح حال گیری، معاینه فیزیکی و مشاوره تعیین روش، مشاهده می شود. همچنین مشخص گردید که کارمندان تحصیلکرده تر عموما خدمات را با کیفیتی پایین تر عرضه می کنند و نیز بیمارانی که قبلا به نوعی در مورد مقوله تنظیم خانواده آموزش دیده اند خدماتی با کیفیت نامطلوبتر دریافت می دارند. سایر عوامل موثر بر کیفیت عبارت بودند از زمان انجام خدمت و مساله تغییر روش ضد بارداری. در کل یافته های این پژوهش حاکی از وجود نقایص جدی در امر تربیت نیروی انسانی (خصوصا در حیطه مهارت های ارتباطی) است و لزوم بازنگری اساسی در محتوا و روش آموزش پرسنل خدمت دهنده را گوشزد می نماید.
محسن محمودی، مهدی محبعلی، سیدحسین حجازی، حسین کشاورز، امیرمنصور علوی نائینی، شاهرخ ایزدی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
باتوجه به شیوع قابل توجه ملاحظه انگل توکسوپلاسما در سطح جهان و امکان سقط جنین، زایمان زودرس و سایر ناهنجاری های مادرزادی در کودکانی که از مادران آلوده به این انگل بدنیا می آیند و از طرف دیگر شیوع متفاوت آن در اقشار جامعه، اطلاع از جمعیت زنان و دختران غیر ایمن به انگل توکسوپلاسما، ضروری بنظر می رسد. روش IFAT، روش مناسبی جهت تعیین آلودگی به این تک یاخته است. در این مطالعه توصیفی-تحلیلی که طی سال های 82-1381 در مرکز آموزش و تحقیقات بهداشتی اصفهان صورت گرفت، تعداد 414 نفر از دختران دبیرستانی مناطق مختلف شهر اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و از هرکدام به میزان دو لوله هماتوکریت نمونه خون گرفته شد و با روش ایمونوفلورسانس غیر مستقیم در رقت 1:100 آنتی بادی های موجود در سرم ارزیابی شد. نمونه های مثبت با تیتر 1:100 از لحاظ تیتر رقیق تر مورد آزمایش قرار گرفت. در این پژوهش، ملاک تعیین آلودگی و یا سابقه آلودگی تیتر 1:100 بود. جهت تعیین برخی از عوامل موثر بر آلودگی، پرسشنامه ای تنظیم و اطلاعاتی از قبیل سن، شغل پدر و مادر، سابقه تماس با گربه، سابقه خوردن گوشت های کم پخته، خوردن جگر خام، سابقه نگهداری طیور در منزل، میزان آگاهی افراد در مورد بیماری و سابقه بیماری توکسوپلاسموز در فرم های اطلاعاتی ثبت شد. میزان پادتن توکسوپلاسما گونده ای در بین دختران دبیرستانی در محدوده سنی 19-14 ساله برابر با 18.4% بود. این میزان در نواحی مختلف متفاوت و بیشترین آن در ناحیه یک آموزش و پرورش معادل 27.5% و کمترین آن در ناحیه 5 برابر 14.5% بود. نتایج بررسی نشان داد که از بین متغیرهای مورد آزمون، تنها بین سابقه تماس با گربه و سابقه نگهداری طیور در منزل با میزان پادتن توکسوپلاسما اختلاف معنی دار وجود دارد (P<0.05) و در مورد سایر عوامل مثل میزان آگاهی افراد، عادات غذایی، شغل پدر و مادر و غیره هیچ ارتباط معنی داری یافت نشد. در هیچکدام از افراد مورد مطالعه، علائمی مانند تب و لنفادنوپاتی و غیره دیده نشد. براساس نتایج حاصله ملاحظه می شود که بیش از 80% از افراد مورد مطالعه از لحاظ سرولوژیک IFAT منفی می باشند و باتوجه به حساسیت این افراد احتمال ابتلا آنان و فرزندانشان در آینده به بیماری توکسوپلاسموز وجود دارد، ضمنا مطالعات نشان می دهند
مهدی مختاری ، کاظم ندافی ، امیرحسین محوی ، سیمین ناصری ،
دوره 3، شماره 3 - ( 3-1384 )
چکیده
عوامل متعددی چون کمبود منابع آب آشامیدنی و هزینه بالای طرح های تامین آب در اجتماعات کوچک باعث شده سامانه های ساده وارزان قیمت جهت تامین آب آشامیدنی این مناطق مورد توجه قرار گیرد. در این بین سامانه های در نقطه مصرف امروزه در اکثر نقاط دنیا مورد توجه قرار گرفته است .صافی های سفالی به عنوان یک سامانه در نقطه مصرف توانسته جایگاه مناسبی را به عنوان یک روش ساده و مطمئن جهت تامین آب به خود اختصاص دهد با توجه به اهمیت این صافی ها در این تحقیق قابلیت کاربرد سفالهای سنتی ایران به عنوان صافی جهت تصفیه اب آشامیدنی مورد مطالعه قرار گرفته است. با استفاده از لوله های سفالی ساخته شده از خاک رس با خلوص 90% و قرار دادن این لوله ها در پایلوت و عبور آب از جداره های این لوله ها تعدادی از پارامترهای کیفی آب قبل و بعد از عبور آب از جداره لوله های سفالی اندازه گیری شد. با محاسبه راندمان حذف این پارامترها توسط لوله ها مشخص شد که صافی های سفالی مورد استفاده توانایی حذف بالای آلاینده های شاخص میکروبی (کلیفرمها، و کلیفرمهای گرماپای) و کدورت آب را داشته و میتوانند 70% رنگ آب ورودی را حذف کنند. اما این سامانه نمی تواند جامدات محلول ، هدایت الکتریکی، سختی و یون نیترات آب را حذف کند. همچنین با انجام آزمونهای آماری من- ویتنی یو تست و آزمون T-TEST ثابت شد که ضخامت لوله سفالی و سری شدن لوله ها تاثیری بر میزان حذف ناخالصیهای مورد آزمایش ندارد. این تحقیق نشان داد که صافی های سفالی جهت تصفیه آب خانگی در نقاطی که آب آلودگی میکربی یا کدورت بالایی دارد می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
غلام رضا جاهدخانیکی ، ابوالفضل کامکار ، امیرمحمد تهرانی ،
دوره 3، شماره 3 - ( 3-1384 )
چکیده
مطالعه ای به منظور ارزیابی میزان شیوع استافیلوکوکوس اورئوس کوآگولاز مثبت در شیر دریافتی مرکز جمع آوری شیر شهرستان گرمسار انجام شد. برای این منظور تعداد 96 نمونه (84 نمونه شیر ترکیبی و 12 نمونه شیر فله داخل تانکر) از شیر دریافتی مرکز جمع آوری شیر شهرستان گرمسار به صورت تصادفی نمونه برداری شد. نمونه های شیر در شرایط بهداشتی به آزمایشگاه حمل گردیدند. در آزمایشگاه پس از آماده سازی از رقت های 10-2تا 10-۶ بر روی محیط برد پارکر کشت داده شد. سپس پلیتها برای مدت دو روز (48 ساعت) در دمای 37 درجه سانتی گراد گرمخانه گذاری شد. بعد از 48 ساعت گرمخانه گذاری، پرگنه های دارای مرکز سیاه و اطراف روشن مشخص شدند و از آنها با استفاده از پلاسمای سیترانه خرگوش آزمایش کوآگولاز به عمل آمد. همچنین آزمایش کاتالاز در مورد آنها انجام شد. پرگنه های همشکل و مشابه که از نظر کوآگولاز و کاتالاز مثبت بودند به عنوان استافیلوکوکوس اورئوس شمارش شدند. نتایج نشان داد که میانگین شمارش استافیلوکوکوس اورئوس کوآگولاز مثبت در شیرترکیبی 105×5.4 باکتری در هر میلی لیتر می باشد. و دامنه تغییرات از 106×2.1 - 104×8.6 باکتری در هر میلی لیتر و انحراف معیار 105×3.5 باکتری در هر میلی لیتر متغیر است. در شیر فله (تانکر) نیز میانگین شمارش استافیلوکوکوس اورئوس105×3.2 باکتری در هر میلی لیتر بوده و دامنه تغییراتی از 105×5.5 - 105×1.4 باکتری در هر میلی لیتر و انحراف معیار 105×1.4باکتری در هر میلی لیتر را داراست. این مطالعه نشان داد که شیر دریافتی حاوی تعداد زیادی استافیلوکوکوس اورئوس می باشد. با توجه به بالا بودن این میکروارگانیسم احتمال خطربهداشتی حاصل از وجود آنتروتوکسین استافیلوکوکی در فرآورده های شیر برای مصرف کننده وجود دارد.به منظور کاهش آلودگی استافیلوکوکی در شیر تولید شده، درمان و کنترل ورم پستانهای بالینی و تحت بالینی در دامداریها توصیه می شود. همچنین رعایت بهداشت در طول تولید، حمل ونقل و ذخیره سازی شیر ضروری به نظر می رسد
حجت زراعتی، محمود محمودی ، کاظم محمد، انوشیروان کاظم نژاد، محمد علی محققی، محمدرضا میر،
دوره 3، شماره 4 - ( 4-1384 )
چکیده
در سالهای اخیر الگوی مرگ و میر در ایران تغییر یافته و سرطانها نقش عمده تری را به خود اختصاص داده اند. گزارشهای مختلف نشان داده است که سرطان معده در ایران وفور بالایی دارد، و در مردان در مرتبه دوم و در کل در رتبه چهارم قرار دارد . این مطالعه با هدف تعیین بقای 5 ساله مبتلایان به سرطان معده جراحی شده در مهمترین مرکز درمان سرطان ایران (انستیتو کانسر) و بررسی برخی عوامل موثر بر آن طراحی و اجرا شده است. در این مطالعه ما 330 بیمار مبتلا به سرطان معده را که از ابتدای سال 1374 تا فروردین 1378 در بخشهای جراحی انستیتو کانسر ایران بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند ، مورد بررسی قرار دادیم. طول عمر این بیماران پس از عمل جراحی تعیین شد ، و اثر متغیرهای فردی مانند سن (در هنگام جراحی) ، جنس ، و اطلاعاتی در مورد بیماری مانند محل درگیری ، نوع پاتولوژی، مرحله پیشرفت بیماری (Stage) ، وجود متاستاز و محل متاستاز بر طول عمر بیماران مورد ارزیابی قرار گرفت. احتمال بقای 5 ساله بیماران مورد بررسی 6/23 % ، و میانه طول عمر در این بررسی 90/19 ماه بوده است . آزمونهای یک متغیره نشان داد که جنس بیماران ، محل درگیری ، نوع پاتولوژی اثر معنی داری بر طول عمر بیماران نداشته است . اما احتمال بقای 5 ساله با افزایش سن بیماران بطور معنی داری کاهش می یابد ، و همانگونه که انتظار می رفت آنهایی که دچار متاستاز بوده اند بطور معنی داری احتمال بقای 5 ساله کمتری داشته اند ، و مرحله بیماری نیز بطور معنی داری بر طول عمر بیماران موثر بوده است (001/0 p< ). بررسی همزمان اثر متغیرهای مختلف بر احتمال بقای بیماران با استفاده از مدل مخاطرات متناسب کاکس نشان داد که متغیرهای سن ، متاستاز دوردست و مرحله بیماری بر شانس زنده ماندن بیماران تاثیرگذار بوده اند. بقای 5 ساله مبتلایان به سرطان معده در ایران اندک است . به نظر می رسد یکی از مهمترین دلایل پایین بودن شانس زنده ماندن این بیماران دیر مراجعه کردن بیماران برای تشخیص و درمان است . اکثر بیماران در مراحل نهایی بیماری مراجعه می کنند و در این وضعیت اکثرا دچار متاستازهای غدد لنفاوی ، کبد و حتی دوردست هستند که در نتیجه درمان آنها مشکل تر خواهد شد .بنابر این آموزشهای فراگیر از طریق رسانه های عمومی در مورد علائم اولیه این بیماری و نیز انجام معاینات دوره ای ضروری است .
حمیدرضا گیلاسی ، کورش هلاکویی نایینی ، محمدرضا ظفرقندی ، محمود محمودی ، مصطفی قانعی ، محمدرضا سروش ، امیر دولتیاری ، علی اردلان ،
دوره 4، شماره 3 - ( 3-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود کنوانسیونهای منع استفاده از جنگ افزارهای بیولوژیک و شیمیایی، عراق طی سالهای جنگ تحمیلی علیه ایران مکررا از عوامل شیمیایی بر ضد نیروهای نظامی و غیر نظامی ایران استفاده کرد. فراوان ترین ماده شیمیایی مورد استفاده عراق در این سالها موستارد سولفید بود. ضایعات ناشی از گاز خردل را می توان به دو دسته زودرس و دیررس تقسیم کرد. ضایعات دیررس گاز خردل عمدتا ناشی از تاثیر عامل بر اجزا داخل سلولی و احتمالا اسیدهای هسته ای می باشد که به صورت اثرات موتاژنیک و احتمالا کارسینوژنیک ظاهر می شود. اگر چه اثرات کارسینوژنیک گاز خردل بعد از تماس طولانی مدت با مقادیر کم عامل تا حد زیادی ثابت شده است، ولی این اثر گاز خردل کوتاه مدت و حاد با عامل هنوز ثابت نشده است. هدف این مطالعه، تعیین ارتباط بروز سرطان با مواجهه حاد با گاز خردل می باشد.
روش کار: مطالعه به روش کوهورت تاریخی بر روی 500 نفر از مصدومین شیمیایی استان اصفهان که حداقل یکبار با این عامل مواجهه داشتند صورت گرفت. بروز پیامد سرطان و فوت پس از مواجهه در این گروه از رزمندگان، با بروز این پیامدها در 500 نفر رزمنده مواجهه نیافته استان و با بروز کشوری مقایسه شد.
نتایج: کلیه مصدومین مورد مطالعه، مرد بودند. میانگین سن در موقع مطالعه در گروه مواجهه یافته 41 سال (10.8±) و در گروه مواجهه نیافته 40 سال (7.6±) بود. میانگین سن اولین مواجهه در گروه مواجهه یافته 24.1 سال (13±) و میانگین سن اولین مصدومیت در گروه مواجهه نیافته 23 (11±) بود. از نظر محل سکونت افراد مورد مطالعه، 81% ساکن شهر و 19% ساکن روستا بودند. از نظر تحصیلات، 395 نفر (84.5%) از گروه مواجهه یافته دیپلم و زیر دیپلم بودند و 481 نفر (96.2%) از این گروه متاهل بودند. 63 نفر (12.6%) شغل نظامی و 366 نفر (73.2%) دارای مشاغل غیر نظامی بودند. در این مطالعه، تعداد 3 بیمار سرطانی در گروه مواجهه یافته با گاز خردل و در گروه دوم مواجهه مورد سرطانی مشاهده نشد. تعداد 10 نفر از گروه مواجهه یافته و 7 نفر در گروه عدم مواجهه، فوت شده بودند.
نتیجه گیری: در این مطالعه خطر نسبی سرطان، 4.02 (36.1- 0.45= Cl 95%) و خطر نسبی فوت یا شهادت، 1.44 (3.81- 0.54= Cl 95%) به دست آمد. این مطالعه نشان داد که بروز سرطان و فوت، با مواجهه حاد با گاز خردل در این گروه از رزمندگان ایرانی اختلاف معناداری ندارد.
روح انگیز جمشیدی اورک ، کاظم محمد ، عین اله پاشا ، وی سون ، کرامت اله نوری جلیانی ، مهرناز رسولی نژاد ، امید میرزاده ،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: ظهور مجدد برخی از بیماری های عفونی گذشته و پیدایش بیماری های عفونی جدید توجه ویژه سامانه های بهداشتی را به مسایل مربوط به بیماری های عفونی معطوف ساخته است. هدف از انجام این پژوهش ارایه روشی آماری برای مدل یابی بروز بیماری های عفونی، بر اساس رویکرد بیزی است.
روش کار: از آنجا که بیماری های عفونی عمدتا در یکی از دو فاز اپیدمی و یا غیراپیدمی قرار دارند، به نظر می رسد مدل سازی بروز این بیماری ها با استفاده از توابع توزیع آمیخته (Mixed distributions) در مقایسه با مدل های متکی بر برازش یک تابع توزیع واحد، دارای ارجحیت باشد. در این پژوهش مدل های مارکف پنهان (Hidden Markov Models) که ابزاری مناسب برای کار با توزیع های آمیخته است برای تعیین مدل آبیاری بیماری های عفونی تشریح شده و برای برآورد پارامترهای مدل از رویکرد بیزی (Bayesian approach) استفاده شده است. سپس روش آماری ارایه شده بر روی داده های میزان بروز ماهیانه بیماری مالاریا به کار گرفته شده تا قابلیت عمل این روش در کار با داده های واقعی مورد آزمایش قرار داده شود.
نتایج: مجموع مجذور مربعات خطای مدل برازش شده برای میزان های بروز ماهیانه بیماری مالاریا 190.59 و مربع ضریب همبستگی پیرسن بین مقادیر مشاهده شده و مقادیر حاصل از مدل 0.84 به دست آمده است. مقادیر این دو معیار موید آن است که مدل مارکف پنهان به همراه معادله رگرسیون دوره ای برای مدل سازی میزان بروز ماهیانه بیماری مالاریا دارای نیکویی برازش (Goodness of fit) مناسبی است.
نتیجه گیری: روش آماری مدل های مارکف پنهان از کارآیی لازم برای مدل یابی بروز بیماری های عفونی برخوردار است.
شبنم اصغری ، حسین ملک افضلی ، کورش هلاکویی نایینی ، سیدرضا مجدزاده ، فرین سلیمانی ، سوزان امیرسالاری ،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از دغدغه های خانواده های کودکان معلول ذهنی مشکلات مرتبط با سلامت و درمان های مورد نیاز این کودکان می باشد. هدف از این پژوهش بررسی میزان و عوامل موثر بر بهره مندی کودکان دچار معلولیت ذهنی از خدمات سلامت بوده است.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی توصیفی بوده که به روش نمونه گیری منظم و از طریق مصاحبه با والدین 110 کودک دچار معلولیت ذهنی شهر تهران (14) انجام شده و چگونگی و میزان تاثیر عوامل مختلف بر بهره مندی از خدمت با استفاده از مدل رگرسیون دو جمله ای منفی (Negative Binomial Regression) نشان داده شده است.
نتایج: در طول یک سال %99.09 این کودکان از خدمات سلامت موجود در جامعه استفاده کرده و %0.9 خدمتی دریافت نکرده بودند. 15% آنها در بیمارستان بستری شده بودند. به طور متوسط این کودکان 20718 بار در طول یک سال خدمت سلامت دریافت کرده بودند که 383 بار از این خدمات با هزینه خانواده و بدون یارانه بهزیستی انجام شده و عوامل موثر بر بهره مندی از خدمات اخیر عبارت بودند از: آگاهی خانواده از خدمات لازم (p<0.033) و ارجاع کودک به مراکز لازم (p<0.029).
نتیجه گیری: مداخلات مناسب بر مبنای عوامل موثر می تواند ارایه خدمات سلامت را به این کودکان در جامعه ارتقا دهد.
رامین نبی زاده، کاظم ندافی، محمدرضا محبی، مسعود یونسیان، عبدالمهدی میرسپاسی، سوگل اوکتابی، مریم فقیهی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: پراکندگی روستاها از نظر توزیع غیر همگون جغرافیایی روستاها و فاصلهی مکانی واحدهای مسکونی در یک روستا تامین، توزیع و پایش کیفیت آب را با مشکل روبرو ساخته است. در این پژوهش با هدف ارایهی تصویری روشن از سیمای کنترل کیفیت آب شرب روستاهای استان تهران ضمن بررسی کیفیت باکتریولوژیکی آب شرب 70 روستای منتخب از مجموع 534 قصبه روستای تحت پوشش آب و فاضلاب روستایی استان تهران طی مدت 6 ماه از بهمن 1384 تا پایان تیرماه 1385 میزان دسترسی روستاهای استان تهران به آب شرب بهداشتی مورد مطالعه قرار گرفت.
روش کار: مطالعهها و بازدیدهای میدانی انجام شده در این تحقیق از نوع بررسی مقطعی بوده است و پس از تعیین تعداد نمونههای لازم با توجه به اسامی و جمعیت روستاهای تحت پوشش شرکت آب و فاضلاب روستایی استان تهران، با روش نمونهگیری سیستماتیک محلهای نمونهبرداری مشخص شد و 138 نمونه برای انجام آزمونهای میکربی به آزمایشگاه انتقال داده شد. در نهایت دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و Microsoft Excel تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: آب شرب 01/94 % از ساکنان روستاهای استان تهران فاقد آلودگی کلیفرم گرماپای بود، که این میزان در شهرستانهای پاکدشت، ساوجبلاغ و دماوند کمتر از بقیهی شهرستانها و به ترتیب معادل 66/66، 31/86 و 68/86 % میباشد.
میزان کدورت آب شرب 36/99 % جمعیت روستایی استان تهران کمتر از حداکثر مجاز استاندارد آب آشامیدنی ایران (5 واحد NTU) میباشد، که این میزان در شهرستانهای ساوجبلاغ و ورامین به ترتیب معادل 51/96% و 30/99% میباشد. میزان کلر باقیمانده در آب شرب 39/92% جمعیت روستایی استان تهران در گسترهی 1-2/0 میلیگرمبرلیتر میباشد، که این میزان در شهرستانهای پاکدشت، دماوند و رباطکریم کمتر از بقیهی شهرستانها و به ترتیب معادل 67/75% ، 45/85% و 98/83% میباشد.
نتیجهگیری: با توجه به رهنمود سازمان جهانی بهداشت در سال 2006 برای ارزیابی سلامت میکربی آب، میانگین شاخص مطلوبیت فقدان باکتری اشرشیاکلی گرماپای در روستاهای استان تهران 01/94 % بود که در محدودهی عالی قرار دارد. این شاخص در شهرستانهای دماوند و ساوجبلاغ خوب، در شهرستان پاکدشت ضعیف و در بقیهی شهرستانها عالی ارزیابی شد. با بررسی توام شاخصهای کلر باقیمانده، کدورت و کلیفرم گرماپای مشخص شد که 51/91 % از روستاهای استان تهران به آب شرب بهداشتی دسترسی دارند. ضمن بررسی محلهایی که آلودگی میکربی در آنها مشاهده شده بود، مشخص شد که فرسودگی شبکه بیشترین سهم (70 %) را در بروز آلودگی میکربی آب شرب روستاهای استان تهران داشت.
جاسم سواری، نعمت الله جعفر زاده، امیر حسنی، قدرت شمس خرم آبادی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : در این تحقیق کیفیت فیزیکی و شیمیایی ، میزان خوردگی و همچنین غلظت فلزات سنگین در آب آشامیدنی شبکه توزیع شهر اهواز اندازه گیری گردید.
روش کار : با این هدف از76 نقطه ، شامل آب خام ورودی وخروجی تصفیه خانه ها وشیرهای آب مصرفی شبکه توزیع شهری طی شش مرحله به فاصله هر ماه یکبار شامل 456 نمونه ، طبق روشهای استاندارد برداشت شده و مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: نتایج شش مرحله، مقدارعوامل کیفی شامل دما (°C19)،کدورت (NTU97/1)،pH (31/7)،pHs(88/7)،EC(µs/cm1678)،TDS(mg/l 1006)،DO(mg/l 78/6)،قلیائیت(mg/l 129)، کلسیم(mg/l 109)، کلرور(mg/l 293)،سولفات (mg/l 264)،شاخص خوردگی پایداری رایزنر(43/8) وغلظت فلزات سرب (µg/l 48/8)،کادمیوم(µg/l 972/0)،روی(mg/l 18/3)،مس(mg/l 168/0)،آهن(mg/l 257/0)ومنگنز(mg/l 031/0)درآب آشامیدنی شهراهوازنشان داده است.
نتایج با نرم افزاز SPSSنسخه 5/11 مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. بررسی نتایج نشان داده است که ویژگی کیفیت فیزیکی و شیمیایی آب اهواز احتمالاً نقش مهمی درایجاد خورندگی ، نشت فلزات و اثرات نامطلوب کیفی و زییا شناختی روی آب داشته است . درمقایسه با استاندارد های ایران و محیط زیست آمریکا این آب ازکیفیت نسبتاٌ مطلوبی برخورداراست و عوامل اصلی محدود کننده آن EC، TDS وسختی است.
نتیجه گیری : براساس یافته های تحقیق دردوره مطالعه شاخص خوردگی پایداری رایزنرنیز، آب مذکور را درشرایط متمایل به خورندگی نشان داده و خورنده بودن آب ، احتمالاً عامل نشت فلزات ذکرشده به شبکه آب آشامیدنی شهراهواز باشد.
فیروزه حسینی اصفهانی، ابوالقاسم جزایری، پروین میرمیران، یدالله محرابی، فریدون عزیزی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه تعیین الگوهای غذایی در بین بزرگسالان 75-18 سال منطقه 13 تهران و شناخت ارتباط آن با عوامل اجتماعی - جمعیت شناختی و شیوه زندگی می باشد.
روش کار: این مطالعه مقطعی بر روی 343 مرد و 453 زن 65-18 سال ( زیر گروه جمعیت شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران) انجام شد. دریافت مواد غذایی با استفاده از پرسشنامه بسامد خوراک ارزیابی شد. الگوهای غذایی به روش تحلیل عاملی بر پایه 24 گروه از پیش تعریف شدهف بر مبنای تشابه مواد مغذی آنها مشخص شدند. سه الگوی غذایی غربی، سالم و سنتی شناسایی شد. امتیاز هر فرد برای هر الگوی غذایی با محاسبه ترکیب خطی مقادیر استاندارد شده گروههای غذایی ضرب در ضریب حاصل از آنالیز تحلیل عاملی بدست آمد. خصوصیات جمعیت شناختی و شیوه زندگی با استفاده از پرسشنامه از پیش آزمون شده جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی چند گانه بصورت جداگانه برای مردان و زنان به منظور تحلیل روابط انجام شد.
نتایج: میانگین سنی مردان و زنان به ترتیب 1340 و 1236 بود. الگوی غذایی غربی (با مصرف بالای غلات تصفیه شده، گوشتهای فرآوری شده، میان وعده های شور و شورها، انواع سس های چرب و نوشیدنی های شیرین صنعتی، شیرینی ها و با مصرف کم مرغ و ماهی)، سالم (با مصرف بالای گوشتهای کم چرب قرمز و سفید، حبوبات، سبزیها و میوه ها، لبنیات و روغنهای مایع و زیتون با مصرف کم شیرینی ها) و سنتی (با مصرف بالای غلات کامل، سیب زمینی، روغنهای جامد، مربا و کمپوت ، امعاء و احشاء) تعریف شد. الگوی غذایی غربی بیشترین سهم واریانس را به خود اختصاص داد و میانگین امتیاز الگوی غذایی سالم در زنان پس از تعدیل اثر سن و انرژی دریافتی بالاتر از مردان بود(05/0p<) . درصد افراد متاهل در چارک چهارم امتیاز الگوی غذایی سالم نسبت به سایر چارکها بالاتر بود (01/0p<) . مردان متاهل تابعیت کمتری از الگوی غذایی غربی داشتند (25/0-β ، 01/0p<) . تابعیت از الگوهای غذایی غربی با افزایش سن در مردان (46/0-= β) و زنان (43/0-= β)، 001/0p< ، رابطه معکوس داشت.
نتیجه گیری: در مجموع یافته های مطالعه سه الگوی غذایی سالم، غربی و سنتی را در جامعه بزرگسال منطقه 13 تهران شناسایی و تعریف کرد. افراد جوانتر و غیر متاهل تابعیت بیشتری از الگوی غذایی غربی و زنان امتیاز بالاتری در الگوی غذایی سالم داشتند.
سیدعلیرضا موسوی، امیرحسین محوی، علیرضا مصداقی نیا، سیمین ناصری،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: تخلیه فاضلابهای صنایع شوینده و پاک کننده به محیط زیست بدلیل خصوصیات فیزیکوشیمیایی ویژه ای که دارند زیانهای جبران ناپذیری را بهمراه خواهد داشت از طرفی فاضلاب این صنایع از قدرت تصفیه پذیری بیولوژیکی پایین بعلت پایین بودن نسبت BOD5/COD برخوردار است امروزه فرآیند اکسیداسیون پیشرفته یکی از کارآترین وفرآیند های بکار گرفته شده برای تصفیه این فاضلابها بشمار می رود. هدف از این تحقیق حذف دترجنت آنیونیک، حذف COD و افزایش نسبت BOD/COD این فاضلابها با استفاده از روش اکسیداسیون پیشرفته (فرآیند فنتون ) می باشد.
روش کار: این تحقیق یک مطالعه تجربی - آزمایشگاهی می باشد. کارخانه پاکسان به عنوان محل نمونه برداری فاضلاب انتخاب و 30 نمونه مرکب از پساب آن برداشت و از نظر پارامترهای فیزیکوشیمیایی (T, pH , BOD , MBAS , COD) مورد بررسی قرار گرفتند. اکسیداسیون در سیستم بسته در pH ثابت 3 و دمای 25 درجه سانتیگراد در زمان 60 دقیقه با پنج غلظت مختلف H2O2 و سولفات آهن انجام گرفت، سپس برای آنالیز اثر H2O2 و Fe+2 بر کارآیی حذف MBAS , COD و BOD از آزمون ANOVA یک طرفه استفاده گردید.
نتایج: نتایج نشان می دهد غلظت COD از 6256 تا 13040 میلی گرم در لیتر، BOD5 از 2459 تا 3200 میلی گرم در لیتر و غلظت MBAS در طول دوره مطالعه از 245 میلیگرم در لیتر تا 1120 میلی گرم در لیتر متغیر و نسبت BOD5/COD برابر 09/034/0 می باشد. راندمان حذف MBAS با غلظت اولیه 470 میلیگرم در لیتر در بالاترین غلظت H2O2 برابر 1800 و یون فرو برابر 340 میلی گرم در لیتر بیش از 40 درصد در زمان 60 دقیقه می باشد، COD از 8750 میلی گرم در لیتر به 5998 میلیگرم در لیتر کاهش داشت و نسبت BOD5/COD در نمونه های واقعی از 334/0 به 340/0 بهبود یافت (05/0p<) .
نتیجه گیری: فاضلاب این صنعت دارای مشخصات کیفی با دامنه تغییرات وسیع و بار آلی می باشد و به علت داشتن غلظت بالای مواد کف کننده که نفوذ اکسیژن در فاضلاب را کاهش می دهند و وجود ترکیبات مقاوم به تجزیه بیولوژیکی ، بطور مناسب بوسیله سیستم های متداول بیولوژیکی تصفیه نمی شوند لذا روش مناسب برای تصفیه این گونه فاضلابها باید علاوه بر کاهش بار آلی و افزایش نسبت BOD5/COD مواد کفزا را نیز حذف نماید فرآیند اکسیداسیون پیشرفته یکی از کارآترین فرآیندها برای تصفیه این فاضلابها بشمار می رود.
کورش کمالی، کاظم محمد، حمید رضا خرم خورشید، آرش میراب زاده، اکبر فتوحی،
دوره 6، شماره 3 - ( 11-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : بسیاری از شواهد و مستندات در حوزه سلامت از مطالعات مورد- شاهدی، بدست می آید. کفایت و اعتبار این گونه مطالعه ها در شباهت (توزیع مشابه) دوگروه مورد و شاهد برحسب مخدوش کننده ها می باشد. همسان سازی روشی است که برای کنترل یا حذف اثر مخدوش کننده های مهم بکار می رود؛ همسان سازی بر اساس نمرهPropensity روشی است که برای تصحیح اثر مخدوشکنندههای مهم و متعدد معرفی شده است.
روش کار : روش همسان سازی بر اساس نمرهPropensity در یک مطالعه از انواع Genetic Association Study بمنظور بررسی اثر ژنهای دخیل در بیماری آلزایمر اسپورادیک در جمعیت ایرانی مورد استفاده قرار گرفت. این مطالعه بصورت مورد-شاهدی طراحی شد. تعداد کل 300 نفر در دو گروه بیمار و سالم برای بررسی برآورد گردید. برای محاسبه نمره Propensity فاکتورهای سن ، جنس، میزان تحصیلات، شغل و قومیت در مدل وارد شدند. برای محاسبه نمره پروپنسیتی از نرم افزار STATA.8 استفاده شد.
نتایج: از تعداد کل 173 نمونه بیمار و 212 نمونه شاهد، پس از مراحل استخراج DNAدرگروه بیمار 155 ودر گروه شاهد 161 نمونه بدست آمد. مدل محاسبهPropensityبه لحاظ آماری دارای کفایت بود. از تعداد کل 316 نفر واجد شرایط ، 302 نفر در دو گروه بیمار و سالم مطابق با نمرهPropensity همسان گردیدند. در همسان سازی انفرادی با روش معمول، فقط 28 نفر در دو گروه قابل همسان شدن بودند.
نتیجه گیری: انجام همسان سازی بر اساس نمره Propensity و استفاده از این روش منجر به تسهیل روند انتخاب افراد برای گروه کنترل گردید. از این روش می توان برای انتخاب افراد در گروه کنترل بخصوص در شرایطی که محدودیت و مشکل انتخاب نمونه وجود دارد، سود جست و در عین حال از توزیع مشابه مخدوش کننده ها در دو گروه اطمینان داشت.
محسن محمودی، مهدی محبعلی، حسین ایراندوست، سیدحسین حجازی، حمید عبدلی، لیلا شیرانی بیدآبادی، فریبرز معطر، سرور چاره دار، نیلوفر شارقی، امیراحمد اخوان،
دوره 6، شماره 3 - ( 11-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : با توجه به اهمیت روز افزون لیشمانیوز در کشور ایران و آلودگی بیش از 17 استان از 30 استان بررسی های بیشتر روی روش های مختلف پیشگیری و درمان بیماری ضروری به نظر می رسد. امروزه داروهای متعددی در درمان لیشمانیوز جلدی بکار گرفته شده است. ولی با توجه به عوارض عدیده ناشی از مصرف این داروها و نیز مقاومت دارویی بخصوص در رابطه با داروهای شیمیایی، توجه بیشتر محققین را به داروها با منشاء طبیعی معطوف ساخته است. نظریه اثرات متعدد ترمیمی، درمانی و ضد میکروبی محصولات زنبور عسل، ترکیبات و مشتقات آن، در این تحقیق پروپولیس یا بره موم که حاصل فعالیت زنبور عسل بر روی گیاهان و عصاره و صمغ آنها می باشد پیشنهاد گردید.
روش کار : این مطالعه از انواع مطالعات تجربی (Experimental) بوده که در آن 4 گروه موش کوچک سفید آزمایشگاهی نژاد Balb/c مورد مطالعه قرار گرفت که شامل گروههای: دریافت کننده انگل و دارو بصورت موضعی، دریافت کننده انگل و پایه دارو ( الکل اتیلیک 70%) به صورت موضعی، دریافت کننده انگل و درمان استاندارد با گلوکانتیم بصورت صفاقی و نهایتاً گروه دریافت کننده انگل (بدون هیچ مداخله ای) می باشد. آلوده کردن موشها با تلقیح 1/0 میلی لیتر سوسپانسیون که حاوی حدود 2 میلیون پروماستیگوت لیشمانیا ماژور سویه ایرانی (MRHO/IR/75/ER) بوده در قاعده دم موشها صورت گرفت. در گروه درمان دوره درمان موضعی 30 روز و سیستمیک با گلوکانتیم 14 روز (بصورت داخل صفاقی) بوده که داروی موضعی (لوسیون) مورد مطالعه روزی دوبار بر روی زخم مالیده شد و زخم ها به فاصله 2 هفته یکبار اندازه گیری شد. نتایج بدست آمده با استفاده از آزمون آماری Anova و مقایسه میانگین ها با آزمون آماری LSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج : نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد در شروع بررسی هیچ گونه اختلاف معنی داری در بین گروهها مشاهده نشد (01/0p>). این آزمون اختلاف معنی داری را بین میانگین قطر زخمها پس از درمان گروههای تحت درمان با عصاره بره موم و دیگر گروههای سه گانه شاهد نشان می دهد (001/0 p<). در این بررسی نشان داده شد که لوسیون الکلی بره موم بر روی بهبود زخم لیشمانیوز روستایی تأثیر قابل ملاحظه ای داشته است.
نتیجه گیری : با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه و مقایسه با نتایج مطالعات گذشته نشان می دهد که بره موم در بهبودی زخم سالک تأثیر خوبی داشته است.پیشنهاد می شود این مطالعه با محصولات دیگر زنبور عسل و در پایه هایی دیگر بر روی موشهای Balb/c انجام شود.
مسعود یونسیان، محمد جواد دستورانی، جعفر نوری، امیر حسین محوی، علی اصغر نشاط، ساناز سادات محمودیان،
دوره 7، شماره 1 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه وهدف: فرآیند ارزیابی اثرات بهداشت محیطی احداث شهرک صنعتی جوین در وهله اول برای کمک به برنامه ریزی صحیح توسعه پایدار و سپس وسعت بخشیدن به پروژه های توسعه موجود بدون افزایش بیماری های منطقه پایه ریزی شده است و هدف از انجام آن پرهیز از هر گونه اشتباهات پر هزینه در برنامه ریزی های توسعه و کنترل آلودگی و حفظ منابع و در مجموع یک شیوه مدیریت برای بهداشت محیط است.
روش کار: مطالعات ارزیابی اثرات بهداشت محیطی احداث شهرک صنعتی جوین، پس از جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات با هدف بررسی آثار مثبت و منفی حاصل از احداث شهرک و ارائه راهکارهای مدیریتی کاهش اثرات سوء بهداشت محیطی با بهره گیری از روش ماتریس لئوپولد با انجام تغییرات در آن انجام شده است. در این مطالعه ابتدا وضعیت موجود بهداشت محیط منطقه مورد بررسی قرار گرفته است و سپس با تعیین گزینه های ارزیابی با توجه به نوع آلاینده های پیش بینی شده جهت شهرک مذکور به تفکیک فاز ساختمانی و بهرهبرداری ، اثرات احداث شهرک صنعتی جوین بر مؤلفه های بهداشت محیطی در سه محدوده بلافصل، تحت اثرات مستقیم و تحت اثرات غیرمستقیم و در دو فاصله زمانی کوتاه مدت و بلند مدت مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج: نتایج و دستاوردهای این مطالعه در دو گزینه عدم اجرا (اجرای پروژه بدون ملاحظات بهداشت محیطی) و گزینه اجرا (اجرای پروژه با اعمال روشهای کاهش اثرات سوء) به تفکیک فاز ساختمانی و بهره برداری بررسی و ارائه گردیده است که برآیند اثرات در گزینه عدم اجرای پروژه (791-) برآورد شده است و اجرای پروژه مردود اعلام میگردد و پس از تقلیل اثرات سوء گزینه اجرا با برآیند (252+) مورد پذیرش قرار گرفته است.
نتیجه گیری :با توجه به توسعه صنایع و افزایش جمعیت، و نیز اهمیت ارزیابی اثرات بهداشت محیطی در کاهش بیماریها هم اکنون و همزمان با فعالیت های امکان سنجی و پیش امکان سنجی پروژه های عمرانی، مطالعات ارزیابی اثرات بهداشت محیطی به عنوان یک پدیده مطالعاتی جدید در کشور و به عنوان یک مطالعه همگون ما بین وزارت بهداشت وسازمان حفاظت محیط زیست طراحی و برنامه ریزی گردد.
روح الله رستمی، امیر نبئی، اکبر اسلامی، حسین نجفی صالح،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: پیش از تغذیه کرم ها با موادآلی زباله، به جهت اینکه مرحله گرماخواهی تجزیه مواد آلی سپری شده و آسیبی به کرم ها که به درجه حرارت بالا حساس هستند وارد نشود و روند تولید کود نیز سریعتر پیش رود، همچنین برخی آلودگی های زیست شناختی نیز از بین برود، مواد آلی را برای مدتی بدون حضور کرم ها کمپوست می کنند. طول مدت این آماده سازی به لحاظ کیفیت کمپوست حاصله، چگونگی انجام فرآیند ورمی کمپوست و نیز فضا و امکانات مورد نیاز برای آماده سازی، حائز اهمیت می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر مدت زمان آماده سازی پسماندهای غذایی بدون اصلاح اولیه و بدون هوادهی پیوسته بر روی فرآیند ورمی کمپوست بود.
روش کار: در این مطالعه چهار مدت زمان شامل 0، 6، 12و 18 روز آماده سازی پسماندها مورد بررسی قرار گرفت و پارامترهای pH ، درصد C (C%)، درصد N( N%)، نسبت C/N و سرعت فرآیند در طول انجام فرآیند مورد پایش قرار گرفتند. در این مطالعه از کرم های گونه Eisenia Foetida برای انجام فرآیند استفاده شد.
نتایج: کمترین مقدار نهایی نسبت C/N در 6روز آماده سازی مشاهده می شود و بیشترین مقدار آن نیز مربوط به 18 روز آماده سازی است. همچنین بیشترین مقدار کاهش در نسبت C/N نیز در 6 روز آماده سازی و به میزان 93/64 و کمترین مقدار کاهش این نسبت نیز در 18روز آماده سازی و به میزان 56/36 به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان داد که تفاوت در نسبت C/N در بین زمانهای مختلف آماده سازی معنی دار است(01/0 p<) و مدت زمان آماده سازی بر نسبت C/N موثر است. مدت 6-12 روز نیز مناسب ترین زمان برای آماده سازی پسماند ها بدون اصلاح اولیه به دست آمد.
محمدعلی ززولی، سیمین ناصری، امیر حسین محوی، علیرضا مصداقی نیا،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : مواد آلی طبیعی که بر اساس کربن آلی اندازهگیری میشوند، بواسطه واکنش با کلر موجب تشکیل فرآورده های فرعی گندزدایی ((DBPs (Disinfection By-Products ) میگردند که سرطانزایی بعضی از این فرآورده های فرعی گندزدایی به اثبات رسیده است. فرآیندهای متداول تصفیه آب قادر به حذف کامل مواد آلی طبیعی در آب نمیباشند. در نتیجه علاوه بر تشکیل فرآوردههای فرعی گندزدایی، با ورود به شبکه توزیع آب موجب رشد مجدد میکروارگانیسمها و ایجاد طعم و بو نامطبوع و مشکلات ویژه میگردند. لذا هدف از این مطالعه تعیین غلظت کربن آلی و پتانسیل تشکیل فرآوردههای جانبی گندزدایی در شبکه توزیع آب شرب تهران در برخی مواقع سال میباشد.
روش کار: عمل نمونه برداری در طی شش ماه متوالی (شهریور تا بهمن سال 1385 ) و هر ماه یک نمونه طبق روش استاندارد از چهار نقطه از شبکه توزیع آب شرب تهران انجام گردید. به علت بروز مشکلات امکان نمونهبرداری در ماههای گرم سال نبوده است. نمونهها از نظر pH ، UV254(جذب نور فرابنفش درطول موج 254 نانومتر) ، EC ، DOC و SUVA مورد آنالیز قرار گرفتند.DOC و UV254 به ترتیب توسط دستگاه TOC آنالایزر و اسپکتروفتومتر اندازه گیری شدند.SUVA از نسبت UV254 وDOC محاسبه شد.
نتایج : نتایج اندازهگیری غلظت کربن آلی محلول در چهار نقطه از شبکه توزیع آب شرب تهران نشان داد که غلظت آنها در تمام نمونه کمتر از 7/0 میلیگرم درلیتر بوده است. حداقل و حداکثر غلظت کربن آلی محلول به ترتیب 12/0و 687/0 میلیگرم درلیتر بود. همچنین میانگین غلظت14/0 ± 3/0 میلیگرم درلیتر بود. میانگین مقدار پارامترSUVA حدود7/0 ± 3/1 بود. غلظت کربن آلی محلول در شبکه توزیع از تغییرات زمانی خاصی پیروی نمینمایند.
نتیجهگیری: از نتایج می توان استنباط نمود که تصفیهخانههای آب تهران قادر به حذف کامل مواد آلی نمیباشند. مقدار پارامترSUVA دلالت بر آن دارد که تصفیهخانههای تهران قادر هستند که بخش اعظم مواد آبگریز را حذف نمایند. بنابراین احتمال تشکیل هالواستیک اسیدها بیش از تریهالومتانها میباشد.
علیرضا مصداقی نیا، جعفر نوری، امیرحسین محوی، فروغ واعظی، کاظم ندافی، محمد انصاری زاده،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: این تحقیق با هدف بررسی امکان افزایش کارآیی سیستم تصفیهی فاضلاب کارخانهی صنایع لبنی پگاه فارس و ارایهی راهکار مناسب جهت ارتقای آن در سال 1386-1385 انجام گرفت. سامانهی مورد استفاده برای تصفیهی فاضلاب این کارخانه از نوع بیهوازی- هوازی متوالی است که در آن از برکههای تثبیت بیهوازی و لجن فعال متعارف و هوادهی گسترده استفاده شده است. این تصفیهخانه به دلیل توسعهی نامناسب و عدم راهبری صحیح، استانداردهای خروجی مورد نیاز جهت دفع به زمینهای کشاورزی را تأمین نمیکرد.
روش کار: جهت رفع مشکلات فوق و بوی بد ناشی از آن، اصلاحاتی همچون تغییر در ورودی و خروجی برکهها و تنظیم نسبت غذا به زیست یاخته (F/M) در فرآیند لجن فعال و تبدیل لجن فعال متعارف به لجن فعال با تغذیهی مرحلهای، صورت گرفت و بازده تصفیه خانه قبل و بعد از انجام تغییرات مورد بررسی و آزمایش قرار گرفت.
نتایج: در نتیجهی این تغییرات بازده حذف اکسیژن مورد نیاز شیمیایی(COD)، اکسیژن مورد نیاز زیست شیمیایی(BOD5)، مجموع ذرات جامد معلق(TSS)، مجموع ذرات جامد محلول (TDS) و مجموع کلیفرمها و کلیفرمهای مدفوعی به ترتیب از 42/82، 87/86، 18/64، 23/20، 56/54 و 87/50 به 34/97، 61/98، 4/90، 47/28، 09/90 و 95/89 درصد افزایش یافت.
نتیجه گیری: نتایج آزمایشهای انجام گرفته نشان دهندهی افزایش بازده تصفیهخانه بعد از اصلاح سامانه میباشد. همچنین مشاهده شد که کارآیی سامانهی لجن فعال تغذیهی مرحلهای و سامانهی لجن فعال هوادهی گسترده در کاهش پارامترهای مورد بررسی در این تحقیق مشابه میباشد و استفاده از هوادهی گسترده در این تصفیهخانه، عملاً باعث اتلاف انرژی و هزینه می شود.
زهره زارعی قانع، عباس میرشفیعی، علیرضا رضوی، عبدالفتاح صراف نژاد، نسترن عالیزاده، محمد رضا خرمی زاده،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس(MS) از بیماریهای التهابی شایع سیستم عصبی مرکزی در انسان است و در بیماران مشکلات فراوانی ایجاد می کند.۴-آمینو پیریدین (4-AP)دارویی وسیع الطیف در مهار کانال K می باشد. این دارو در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس برای کاهش علائم خستگی و بی حالی استفاده میشده است
. با توجه به گزارشاتی که در مورد اثرات دیگر این دارو ارائه شده است در این مقاله بر آن هستیم که با استفاده ازمدل سلولی بیماری MS شناخت بهتری از مکانیزم عمل آن برای نیل به اهداف زیرمعرفی نماییم: 1-تاثیر این ماده برروی پرولیفراسیون وسایتوتوکسیسیته برسلولهای عصبی مدل. 2- تاثیراین ماده بر فعالیت آنزیم MMP-9در این سلولها بررسی میگردد.
روش کار: لولهای U373-MG بعنوان مدل سلولی سیستم عصبی(آستروسایتوما)بیماری MS کشت داده شده وبا ماده 4-APدر غلظتهای مختلف تیمارشدند. سپس اثر سایتوتوکسیک (ایجاد مرگ سلولی) و پرولیفراتیو ماده4-AP با استفاده از روش کالریمتریکMTT بررسی گردید و همچنین تاثیر این ماده برروی فعالیت MMP-9 در سلولهای تیمارشده با روش زایموگرافی ارزیابی گردید.
نتایج: نتایج نشان میدهد که این دارو در غلظتهای 1/0 . 1 اثرات سایتوتوکسیک ناچیز داشته ولی در همین غلظتها اثرات ممانعتی آن بر فعالیت بسیار چشمگیر میباشد(01/0 (p<. علاوه برآن بررسی نقش احتمالی پرولیفراتیو نشاندهنده پایداری اثرات دارو بر سلولهای تیمار شده میباشد.
نتیجه گیری: بطور کلی نتایج این پژوهش نشاندهده تاثیر واضح داروی بر عملکرد سلولی و پایداری این اثرات در غلظتهای با سایتوتوکسیسیته ناچیز بوده که میتواند روشنگر کاربردهای درمانی آتی آن باشد.