زمینه و هدف : در بسیاری از مطالعات تشخیصی از جمله بررسی بقای بیماران مبتلا به سرطان معده که هر فرد بعد از عمل جراحی با بیشتر از یک رخداد مواجه است و رخداد یکی سبب پوشانده شدن رخداد دیگری میشود، بحث رقابت جویی خطرات مطرح خواهد بود که برای بررسی اثر هر متغیر کمکی بر رخداد هر حادثه و برآورد تابع مخاطره، از مدلهایی چون کاکس و Fine و Gray استفاده میشود. حال اگر پیش فرضهای دو مدل برقرار نباشد، بکارگیری آنها نادرست خواهد بود. یکی از راههای برطرف کردن چنین مشکلی استفاده از مدلهایی با انعطاف بیشتر است.
روشکار : در این مطالعه خصوصیات جمعیت شناختی، بالینی و درمانی330 بیمار مبتلا به سرطان معده که طی سالهای 1374 تا 1378 به انستیتو کانسر مجتمع بیمارستانی امام خمینی مراجعه کرده و تحت عمل جراحی قرارگرفتند، به همراه متغیرهای، نوع و زمان تا اولین رخداد حادثه (عود بیماری/ مرگ) برای هر بیمار جمعآوری و بررسی شد . با استفاده از این اطلاعات نمودار تابع تجمعی بروز عود بیماری( CIF )، توسط سه مدل کاکس، Fine و Gray و مدل ا نعطاف پذیر و با استفاده از نرم افزار R(2.14.0 ) رسم و با نمودار تابع تجمعی بروز عود مشاهده شده برای بیماران، مقایسه و کارآیی آنها بررسی گردید .
نتایج: فرض متناسب بودن خطرات، تقریباً برای همه ی متغیرها به ازای هر حادثه برقرار میباشد. نمودار تابع تجمعی بروز برای حادثه مورد نظر(عود)، نشان داد که مدل کاکس در برآورد آن دچار بیش برآوردی شده و نیز نمودارهای دو مدل دیگر بسیار شبیه به هم و علاوه بر آن شبیه به نمودار مشاهده شده می باشند. با این تفاوت که نمودار تابع تجمعی بروز مربوط به مدل انعطاف پذیر، هموارتر میباشد طوریکه در پیش بینی خطر میتواند دقت بیشتری داشته باشد.
نتیجهگیری : با وجود رخدادهای رقیب، مدل کاکس چندان مناسب چنین وضعیتی نبوده و به نظرمیرسد مدل انعطاف پذیر نه تنها جایگزین مناسبی برای مدل Fine و Gray میباشد بلکه در صورت عدم برقراری فرض متناسب بودن، نسبت به آن برتر نیز خواهد بود.