جستجو در مقالات منتشر شده


19 نتیجه برای نوری

پروین نصیری، فریده گلبابایی، اکبر احمدی آسور، کرامت الله نوری،
دوره 1، شماره 2 - ( 2-1382 )
چکیده

این پژوهش بمنظور ارزیابی اثرات توام صدا و حلال آلی تولوئن بر روی قدرت شنوایی کارگران، در دو کارخانه کفش سازی در تهران انجام گرفته است. از این دو کارخانه 64 کارگر انتخاب شدند که در سه گروه در معرض صدا (33 نفر)، در معرض تولوئن (5 نفر) و در معرض صدا و تولوئن (26 نفر) قرار داشتند. تراکم تولوئن در منطقه تنفسی کارگران و تراز کلی و تراز معادل نیم ساعته صدا اندازه گیری گردید. دز صدای شنیده شده توسط کارگران در طول شیفت کار محاسبه و شنوایی کارگران در فرکانس های 500 الی 4000 هرتز اندازه گیری شد و از روی نتایج شنوایی سنجی پس از تصحیح سن، میزان معلولیت توام دو گوش از راه هوایی و استخوانی محاسبه گردید. نتایج بررسی نشان داد که ارتباط معنی داری بین افت شنوایی ناشی از مواجهه با صدا و همچنین ناشی از مواجهه با صدا و تولوئن وجود دارد (P<0.05). گروهی که در معرض صدا و تولوئن بودند نسبت به گروهی که در معرض صدا بودند، افت شنوایی و معلولیت شنوایی بیشتری را نشان دادند. این بررسی نشان می دهد تولوئن با تاثیر بر سیستم شنوایی سبب افت شنوایی بیشتری در فرکانس های میانی می شود.


مسعود کریملو ، کاظم محمد ، محمدرضا مشکانی ، غلام رضا جندقی ، کرامت نوری اله، عین اله پاشا ، کمال اعظم ،
دوره 4، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: رگرسیون لجستیک ابزاری تحلیلی است که بطور وسیعی در تحقیقات پزشکی و اپیدمیولوژیک کاربرد دارد. در بسیاری از مطالعات با مجموعه داده هایی مواجه می شویم که بخشی از آنها گزارش نشده اند یا به عبارت دیگر گمشده می باشند. ساده ترین روش برای تجزیه و تحلیل چنین داده هایی صرف نظر کردن از موردهای دارای مقادیر گمشده و ادامه آنالیز با داده های کامل می باشد که این روش، در عمل کارآمد نیست.

روش کار: در این مطالعه روشی برای آنالیز مدلهای رگرسیون لجستیک وقتی که مقادیر متغیر کمکی Z به طور کامل مشاهده شده و مقادیر متغیر کمکی X برای برخی از افراد تحت مطالعه گمشده باشند ارایه شده است. وقتی مقادیر X به طور تصادفی گمشده (MAR) باشند، مدل تابع درست نمایی ارایه شده برای کل داده های مشاهده شده موجود، همانند زمانی که داده ها کامل و بدون گمشدگی اند، عمل می کند.

نتایج: با بکار بردن این تابع درستنمایی، برآورد پارامترها هم به روش ماکزیمم درستنمایی و هم به روش بیزی با استفاده از تکنیک زنجیره های مارکوف مونت کارلویی (MCMC) انجام و مقادیر بدست آمده مقایسه گردیده اند. داده های این مطالعه مربوط به اطلاعات سمع ریه به دست آمده از طرح سلامت و بیماری در شهر تهران می باشد.

نتیجه گیری: برآوردهای حاصل از مدل ارایه شده در این مطالعه و آنالیز آن به روش بیزی نسبت به سایر روشهای برآورد، مقادیر نزدیکتری به برآوردهای مدل استاندارد برای داده های کامل داشتند.


غلام رضا پورمند ، محمدرضا پورمند ، سپهر سالم ، محسن طاهری محمودی ، عبدالرسول مهرسای ، رضا ابراهیمی ، محمدرضا نیکوبخت ، کرامت اله نوری جلیانی ،
دوره 4، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: عوارض عفونی پس از پیوند اعضا با بیماریزایی و مرگ و میر قابل توجه همراهند و از شایعترین علل مرگ در مراحل اولیه پس از پیوند اعضا می باشند. در این مطالعه، عوارض ناشی از عفونت پس از پیوند و ارتباط آنها با کارکرد گرافت، داروهای ایمونوساپرسیو و میزان مرگ و میر برسی گردید.

روش کار: در یک دوره دو ساله (از 1381 تا 1383)، 179 پیوند کلیه در این مرکز انجام شد. 142 مورد از آنان مورد برسی قرار گرفته و به مدت یکسال پیگیری شدند. رژیم ایمونوساپرسیو شامل سایکلوسپورین A، میکوفنولیت و پردنیزولون بود. معاینات و آزمایشات لازم در زمان بستری و پیگیری ادواری طبق پروتکل بخش برای بیماران انجام شد و نتایج به طور دقیق ثبت گردید.

نتایج: میزان بروز عفونتها در کل 54% بود. شایعترین محل پیدایش عفونت، مجاری اداری تحتانی (42%) و سپس مجاری تنفسی (6%) بودند. شایعترین عامل ایجاد عفونت کلبسیلا (24%) و سایتومگالوویروس (18%) بودند. عفونت محل زخم در 5% بیماران رخ داد. به طور کلی، میزان مرگ و میر 7.7% بود که 3.5% آنها ناشی از عوارض عفونی پس از پیوند بود. از دست رفتن کلیه پیوندی در 16 بیمار (11%) دیده شد که 2 نفر قبلا دچار عفونت با سایتومگالوویروس شده بودند، 2 نفر در ادامه دچار عفونت ادراری تحتانی شدند و 5 نفر نیز دچار سپسیس گردیدند. در مقایسه با سایر مطالعات عفونتهای مایکوباکتریال و عفونت با ویروس هپاتیت C به میزان قابل توجهی پایین تر بود. در دریافت کنندگان پیوند از بیمار مرگ مغزی احتمال خطر ابتلا به عفونت ادراری تحتانی و سایتومگالوویروس و نیز احتمال پس زدگی حاد پیوند و مرگ و میر بیشتر از سایر بیماران بود.

نتیجه گیری: این مطالعه نقش عفونتها را در مرگ و میر و بیماریزایی، در دوره پس از پیوند به وضوح نشان می دهد. بیمارانی که سطوح بالاتری از کراتینین دارند و در زمان ترخیص (پس از پیوند) دوزاژ بالاتری از داروهای سرکوبگر ایمنی جهت آنها تجویز می شود، بیماران پر خطر هستند و پیگیری آنها با وسواس بیشتری باید صورت گیرد.


آرام تیرگر ، فریده گل بابایی ، کرامت اله نوری ، سیدجمال الدین شاه طاهری ، محمدرضا گنجعلی ، جواد حامدی ،
دوره 4، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: کروم شش ظرفیتی یک عامل مخاطره آمیز شغلی است که مواجهه با آن از سوی بسیاری از سازمان ها سرطانزا شناخته شده است. شدت خطر، کثرت شاغلین در معرض و پایین بودن تراکم مجاز موجب می گردد تا استفاده از دقیق ترین شیوه های نمونه برداری، تجزیه شیمیایی، و تکنیک های کنترل ضرورت یابد. بدیهی است جهت توسعه، ارزیابی و مقایسه روش های مختلف نمونه برداری، تجزیه شیمیایی و تکنیک های کنترل و همچنین بررسی عوامل موثر در تعیین تراکم آلودگی هوا به کروم، در اختیار داشتن تولید کننده میست بسیار کمک کننده است.

روش کار: با اقتباس از یک وان آبکاری کروم سخت که قسمت اعظم آن CrO3 است منبعی از تولید میست طراحی و ساخته شد. به منظور کنترل شرایط نمونه برداری محفظه ای از جنس پلکسی گلاس در بالای تولید میست نصب گردید. بر روی دیواره محفظه در مجموع 60 منفذ در سه ردیف با فاصله معین جهت نمونه برداری همزمان پیش بینی شد. با استفاده از 48 سری نمونه برداری همزمان توسط چهار نمونه بردار روبسته (Closed face filter cassette) منطبق با روش NIOSH 7600 در جایگاه های مختلف، یکنواختی تراکم درون محفظه نمونه برداری، اثر ارتفاع نمونه بردارها از سطح محلول درون وان، و فاصله هدها از هم مورد بررسی قرار گرفت.

نتایج: نتایج آنالیز واریانس (ANOVA) روی داده های نمونه برداری همزمان، گویای عدم اختلاف معنی دار آماری بین تراکم میست کروم در جایگاه های مختلف بود (P=0.802). محاسبه ضریب تغییرات تراکم (CV) در جایگاه های مختلف طی نمونه برداری های همزمان در ارتفاع های متفاوت حاکی از کمتر بودن دامنه تغییرات این ضریب در ارتفاع 50 سانتیمتر می باشد (1.04±1.89 در مقایسه با 2.12±2.2 و 1.60±(1.89. این مقایسه برای نمونه برداری هایی با فاصله کمتر از 7.5 و 15-7.5 سانتیمتر گویای پایین تر بودن دامنه تغییرات ضریب مذکور در فاصله کمتر از 7.5 سانتیمتر بود (0.92±1.65 در برابر 1.77±(1.07.

نتیجه گیری: با توجه به نتایج حداکثر یکنواختی در تولید میست در ارتفاع پنجاه سانتیمتر از سطح محلول و نمونه بردارهایی با فاصله کمتر از هفت و نیم سانتیمتر از هم، قابل ابتیاع است.


رامین نبی زاده نودهی ، فرزانه فاخری رئوف ، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد ، سیدمسعود منوری ،
دوره 4، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: مجتمع پتروشیمی رازی یکی از عظیم ترین کارخانه های تولید کودهای ازته، فسفاته و مواد شیمیایی می باشد که در زمینی به مساحت 100 هکتار، در منطقه بندر امام خمینی واقع شده است و دارای 17 واحد تولیدی می باشد. واحد آمونیاک (1) یکی از واحدهای این مجتمع بوده و دارای ظرفیت تولید سالانه 1000 تن آمونیاک در سال می باشد، که در این تحقیق به عنوان یک واحد نمونه، جهت بررسی امکان سنجی کمینه سازی مواد زاید مورد مطالعه قرار گرفته است.

روش کار: این تحقیق از مهر ماه 1382 آغاز و در اردیبهشت 1384 خاتمه یافت و طی 20 ماه مطالعه، بیش از 20 بار به محل واحد مورد مطالعه مراجعه و اطلاعات مورد نیاز گردآوری شد. به منظور تامین اهداف تحقیق مذکور، اقدام به تعیین کمیت و کیفیت مواد زاید مایع صنعتی، علل، دوره تولید و نحوه مدیریت فعلی آنها در واحد مورد مطالعه گردید. سپس این مواد براساس روش پیشنهادی برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) طبقه بندی و در نهایت راهکارهایی جهت کمینه سازی این زایدات ارایه گردید.

نتایج: نتایج حاصله از این تحقیق نشان داد که در این واحد، سالانه 305509.38 مترمکعب، مایع زاید صنعتی تولید می شود که 62.35%، آنرا آب های خنک کننده تشکیل می دهد. مهمترین علت تولید زایدات مایع در این واحد، مسایل فرایندی بوده است و 95.35% از این زایدات بطور دا یمی تولید می گردد. طبقه بندی این زایدات براساس روش UNEP نشان داد که، 18.2% این مواد خطرناک و 81.98% آنها غیر خطرناک بوده اند. در حال حاضر 85.65% از زایدات مایع این واحد، تخلیه به محیط و 14.35% از آن بازیافت می شود. راهکارهای که جهت کمینه سازی زایدات مایع صنعتی در این واحد ارایه گردید شامل 95% بازیافت و استفاده مجدد، 4.79% اصلاح فرایند تولید و 0.01% کاهش حجم می باشد.

نتیجه گیری: راهکارهای که جهت کمینه سازی زایدات مایع صنعتی در این واحد ارایه گردید شامل 95% بازیافت و استفاده مجدد، 4.79% اصلاح فرآیند تولید و 0.01% کاهش حجم می باشد. با اعمال روش های کمینه سازی می توان، از تخلیه مقادیر قابل توجهی مواد زاید از این صنعت به محیط زیست و هدر رفتن مواد خام، جلوگیری نمود و کارایی برنامه کمینه سازی مواد زاید را اثبات کرد.


روح انگیز جمشیدی اورک ، کاظم محمد ، عین اله پاشا ، وی سون ، کرامت اله نوری جلیانی ، مهرناز رسولی نژاد ، امید میرزاده ،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: ظهور مجدد برخی از بیماری های عفونی گذشته و پیدایش بیماری های عفونی جدید توجه ویژه سامانه های بهداشتی را به مسایل مربوط به بیماری های عفونی معطوف ساخته است. هدف از انجام این پژوهش ارایه روشی آماری برای مدل یابی بروز بیماری های عفونی، بر اساس رویکرد بیزی است.

روش کار: از آنجا که بیماری های عفونی عمدتا در یکی از دو فاز اپیدمی و یا غیراپیدمی قرار دارند، به نظر می رسد مدل سازی بروز این بیماری ها با استفاده از توابع توزیع آمیخته (Mixed distributions) در مقایسه با مدل های متکی بر برازش یک تابع توزیع واحد، دارای ارجحیت باشد. در این پژوهش مدل های مارکف پنهان (Hidden Markov Models) که ابزاری مناسب برای کار با توزیع های آمیخته است برای تعیین مدل آبیاری بیماری های عفونی تشریح شده و برای برآورد پارامترهای مدل از رویکرد بیزی (Bayesian approach) استفاده شده است. سپس روش آماری ارایه شده بر روی داده های میزان بروز ماهیانه بیماری مالاریا به کار گرفته شده تا قابلیت عمل این روش در کار با داده های واقعی مورد آزمایش قرار داده شود.

نتایج: مجموع مجذور مربعات خطای مدل برازش شده برای میزان های بروز ماهیانه بیماری مالاریا 190.59 و مربع ضریب همبستگی پیرسن بین مقادیر مشاهده شده و مقادیر حاصل از مدل 0.84 به دست آمده است. مقادیر این دو معیار موید آن است که مدل مارکف پنهان به همراه معادله رگرسیون دوره ای برای مدل سازی میزان بروز ماهیانه بیماری مالاریا دارای نیکویی برازش (Goodness of fit) مناسبی است.

نتیجه گیری: روش آماری مدل های مارکف پنهان از کارآیی لازم برای مدل یابی بروز بیماری های عفونی برخوردار است.


فریده گل بابایی ، سلیمان خواجی ، آرام تیرگر ، سیدجمال الدین شاه طاهری ، کرامت اله نوری جلیانی ،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: کروم شش ظرفیتی یکی از عوامل شغلی سرطانزا در انسان است که انتشار آن در هوا سلامت بسیاری از کارگران را به خطر انداخته است. کثرت افراد در معرض و جدیت خطر موجب گردیده است تا طی سال های اخیر بطور قابل ملاحظه ای از آستانه مجاز مواجهه با آن کاسته شود و همزمان روش های متعددی جهت تعیین مقدار سریعتر و دقیقتر آن توسعه یابد. نظر به نقش غیرقابل انکار ابزارهای نمونه برداری و عوامل موثر بر آن در تعیین دقیق تراکم آلودگی، هدف از این تحقیق مقایسه عملکرد نسبی نمونه بردارهای مختلف و بررسی برخی عوامل موثر شامل ارتفاع نمونه برداری، غلظت محلول درون وان، و مدت نمونه برداری بوده است.

روش کار: به منظور تولید میست از یک مولد و محفظه نمونه برداری با قابلیت اثبات شده تولید اتمسفر یکنواخت میست کروم موجود در آزمایشگاه بهداشت حرفه ای دانشکده بهداشت استفاده شد. بررسی عملکرد چهار نمونه بردار ذرات قابل تنفس IOM) و ‍CIS) و ذرات کل (روبسته و روباز) نیز از طریق نمونه برداری همزمان انجام پذیرفت. نمونه ها منطبق با روش استاندارد NIOSH 7600 توسط فیلترهای پلی وینیل کلراید (PVC) با دبی 20.1 لیتر بر دقیقه، جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند. همچنین اثر متغیرهای دیگری شامل: ارتفاع نمونه برداری (ارتفاع های 30 و 50 سانتی متر از سطح محلول وان)، مدت زمان نمونه برداری (مدت 30 و 90 دقیقه) و غلظت وان آبکاری (125 و 250 گرم در لیتر)، بر عملکرد نمونه بردارهای فوق مورد ارزیابی قرار گرفت. اینکار از طریق 20 سری نمونه برداری همزمان، در دامنه وسیعی از تراکم بین 2 تا 2725 میکروگرم بر متر مکعب صورت پذیرفت.

نتایج: نتایج حاصل از تحلیل بلوکی تصادفی کامل، گویای اختلاف معنی دار آماری در عملکرد نمونه بردارهای مختلف با یکدیگر بوده است (P<0.001). اختلاف آماری مذکور بین نمونه بردارها در مدت ها، ارتفاع ها، و غلظت های مختلف نیز وجود داشته است. آزمون مقایسه ای چندگانه شفه نشان داد که اختلاف موجود مابین نمونه بردارها مربوط به عملکرد متفاوت نمونه بردار IOM بوده است. ضمنا نمونه بردار IOM دارای بیشترین دقت بوده است.

نتیجه گیری: کارایی نمونه بردارهای ذرات کل و ذرات قابل تنفس در ارزیابی تراکم میست کروم شش ظرفیتی هم ارز نمی باشند و ضمنا علیرغم وجود اختلاف معنی دار آماری بین دو سطح (P<0.05)، عامل های ارتفاع نمونه برداری (4.095.56 در برابر 8.6884.8 میکروگرم بر مترمکعب)، غلظت محلول درون وان (2.734.96 در مقابل 11.887.85 میکروگرم بر مترمکعب)، و مدت نمونه برداری (6.886.34 در مقایسه با 5.908.90 میکروگرم بر مترمکعب)، این عوامل فاقد اثر تعیین کننده ای بر روی تراکم بدست آمده از نمونه بردارها بوده اند (P>0.05). همچنین نمونه بردار CIS بدلیل آسیب پذیری در نتیجه خاصیت اسیدی میست کروم، وسیله مناسبی جهت نمونه برداری از میست کرومیک اسید نمی باشد.


ملیحه نوری سیستانی، عفت السادات مرقاتی خویی، محمد تقدیسی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: نوجوانی ، پویاترین دوره در مسیر رشد بشر است که تقریباً دهه دوم زندگی را در بر می گیرد و بلوغ یکی از بحرانیترین پدیده های این دوره ، است. لذا اهمیت پرداختن به بهداشت نوجوانان بخصوص دختران نوجوان که نه تنها برای خود آنها بلکه برای خانواده، جامعه و نسل آینده نیز روشن است. اولین گام در طراحی برنامه جامع آموزشی تاکید بر نیازسنجی گروه هدف در بستر جامعه هدف می باشد. در این مقاله هدف ما نشان دادن کارآیی رویکرد نیاز سنجی در شناسایی و مقایسه اولویت های آموزشی بهداشت بلوغ دختران از دیدگاه دختران، مادران و معلمین جهت تغییرات موثر در رفتارهای بهداشتی دختران است.
روش کار: این پژوهش ، از نوع مطالعه کیفی است. 12 نفر از دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی منطقه 6 تهران، 12 نفر از مادران و 7 نفر معلمین آن منطقه با شرکت در جلسات متمرکز گروهی در تهیه پرسشنامه نیمه ساختار یافته مشارکت کردند. این افراد با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گفتگو با افراد مورد بررسی دستنویس شد و بر پایه روش آنالیز محتوایی مورد تحلیل قرار گرفت که منجر به تکمیل پرسشنامه نهایی شد.
نتایج: اثر بخشی کاربردی رویکرد نیازسنجی در موارد زیر نشان داده می شود: مشخص کردن تفاوت های اساسی در اولویت های سلامت بلوغ دختران از دیدگاه سه گروه هدف، تعیین کردن سطح نیازهای بهداشتی دختران، تعیین اولویت های آموزشی سلامت بلوغ برای سه گروه هدف. نتایج همچنین فقدان درک جامعی از آموزش سلامت جنسی در مدرسه را نشان داد.
نتیجه گیری: طبق یافته ها پیشنهاد می شود که رویکرد نیاز سنجی یکی از راههای مفید و ضروری جهت آموزشهای متناسب با نیاز های بهداشتی گروههای هدف می باشد. برای داشتن درک صحیح از نیازهای واقعی بهداشتی دختران نوجوان ، نیاز به اکتشاف اولویت های آنان از دیدگاه خودشان و افراد دخیل در رفتارهای بهداشتی آنان می باشد، بر این اساس نیازسنجی به عنوان اولین قدم موثر در ارتقاء سلامت پیشنهاد می گردد.


مسعود یونسیان، محمد جواد دستورانی، جعفر نوری، امیر حسین محوی، علی اصغر نشاط، ساناز سادات محمودیان،
دوره 7، شماره 1 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه وهدف: فرآیند ارزیابی اثرات بهداشت محیطی احداث شهرک صنعتی جوین در وهله اول برای کمک به برنامه ریزی صحیح توسعه پایدار و سپس وسعت بخشیدن به پروژه های توسعه موجود بدون افزایش بیماری های منطقه  پایه ریزی شده است و هدف از انجام آن پرهیز از هر گونه اشتباهات پر هزینه در برنامه ریزی های توسعه و کنترل آلودگی و حفظ منابع و در مجموع یک شیوه مدیریت برای بهداشت محیط است.

روش کار: مطالعات ارزیابی اثرات بهداشت محیطی احداث شهرک صنعتی جوین، پس از جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات با هدف بررسی آثار مثبت و منفی حاصل از احداث شهرک و ارائه راهکارهای مدیریتی کاهش اثرات سوء بهداشت محیطی با بهره گیری از روش ماتریس لئوپولد با انجام تغییرات در آن انجام شده است. در این مطالعه ابتدا وضعیت موجود بهداشت محیط منطقه مورد بررسی قرار گرفته است و سپس با تعیین گزینه های ارزیابی با توجه به نوع آلاینده های پیش بینی شده جهت شهرک مذکور به تفکیک فاز ساختمانی و      بهره­برداری ، اثرات احداث شهرک صنعتی جوین بر مؤلفه های بهداشت محیطی در سه محدوده بلافصل، تحت اثرات مستقیم و تحت اثرات غیرمستقیم و در دو فاصله زمانی کوتاه مدت و بلند مدت مورد بررسی قرار گرفته است.

نتایج: نتایج و دستاوردهای این مطالعه در دو گزینه عدم اجرا (اجرای پروژه بدون ملاحظات بهداشت محیطی) و گزینه اجرا (اجرای پروژه با اعمال روشهای کاهش اثرات سوء) به تفکیک فاز ساختمانی و بهره برداری بررسی و ارائه گردیده است که برآیند اثرات در گزینه عدم اجرای پروژه (791-) برآورد شده است و اجرای پروژه مردود اعلام میگردد و پس از تقلیل اثرات سوء گزینه اجرا با برآیند (252+) مورد پذیرش قرار گرفته است.

نتیجه گیری :با توجه به توسعه صنایع و افزایش جمعیت، و نیز اهمیت ارزیابی اثرات بهداشت محیطی در کاهش بیماریها  هم اکنون و همزمان با فعالیت های امکان سنجی و پیش امکان سنجی پروژه های عمرانی، مطالعات ارزیابی اثرات بهداشت محیطی به عنوان یک پدیده مطالعاتی جدید در کشور و به عنوان یک مطالعه همگون ما بین وزارت بهداشت وسازمان حفاظت محیط زیست طراحی و برنامه ریزی گردد. 


علیرضا مصداقی نیا، جعفر نوری، امیرحسین محوی، فروغ واعظی، کاظم ندافی، محمد انصاری زاده،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: این تحقیق با هدف بررسی امکان افزایش کارآیی سیستم تصفیه‌ی فاضلاب کارخانه‌ی صنایع لبنی پگاه فارس و ارایه‌ی راهکار مناسب جهت ارتقای آن در سال 1386-1385 انجام گرفت. سامانه‌ی مورد استفاده برای تصفیه‌ی فاضلاب این کارخانه از نوع بی‌هوازی- هوازی متوالی است که در آن از برکه‌های تثبیت بی‌هوازی و لجن فعال متعارف و هوادهی گسترده استفاده شده است. این تصفیه‌خانه به دلیل توسعه‌ی نامناسب و عدم راهبری صحیح، استانداردهای خروجی مورد نیاز جهت دفع به زمین‌های کشاورزی را تأمین نمی‌کرد.

روش کار: جهت رفع مشکلات فوق و بوی بد ناشی از آن، اصلاحاتی همچون تغییر در ورودی و خروجی برکه‌ها و تنظیم نسبت غذا به زیست یاخته (F/M) در فرآیند لجن فعال و تبدیل لجن فعال متعارف به لجن فعال با تغذیه‌ی مرحله‌ای، صورت گرفت و بازده تصفیه خانه قبل و بعد از انجام تغییرات مورد بررسی و آزمایش قرار گرفت.

نتایج: در نتیجه‌ی این تغییرات بازده حذف اکسیژن مورد نیاز شیمیایی(COD)، اکسیژن مورد نیاز زیست شیمیایی(BOD5)، مجموع ذرات جامد معلق(TSS)، مجموع ذرات جامد محلول (TDS) و مجموع کلی‌فرم‌ها و کلی‌فرم‌های مدفوعی به ترتیب از 42/82، 87/86، 18/64، 23/20، 56/54 و 87/50 به 34/97، 61/98، 4/90، 47/28، 09/90 و 95/89 درصد افزایش یافت.

نتیجه گیری: نتایج آزمایش‌های انجام گرفته نشان دهنده‌ی افزایش بازده تصفیه‌خانه بعد از اصلاح سامانه می‌باشد. همچنین مشاهده شد که کارآیی سامانه‌ی لجن فعال تغذیه‌ی مرحله‌ای و سامانه‌ی لجن فعال هوادهی گسترده در کاهش پارامترهای مورد بررسی در این تحقیق مشابه می‌باشد و استفاده از هوادهی گسترده در این تصفیه‌خانه، عملاً باعث اتلاف انرژی و هزینه می‌ شود.


کاوه بهمن پور، رونما نوری، حیدر ندریان، بهزاد صالحی،
دوره 9، شماره 2 - ( 8-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بهداشت ضعیف دهان و دندان می­تواند اثرات نامطلوبی بر عملکرد کودکان در مدرسه و موفقیتشان در سراسر زندگی داشته باشد. مشخص نمودن عوامل مرتبط با رفتارهای بهداشت و دندان می­تواند به عنوان راهنمایی برای طرح ریزی برنامه­های آموزشی برای دانش­آموزان و انجام مداخله­های صحیح و مناسب جهت ارتقای انجام این رفتارها در آنها عمل کند. لذا این مطالعه با هدف تعیین عوامل مرتبط با رفتارهای بهداشت دهان و دندان در دانش­آموزان دبیرستانی شهرستان مریوان براساس الگوی ارتقای سلامت پندر (Health Promotion Model  (HPM در سال 1389 طراحی و اجرا گردید.

روش کار: این مطالعـه بر روی 403 نفر از دانش­آموزان مقاطع دوم و سوم دبیرستان شهرستان مریوان که طی نمونه­گیری تصادفی-خوشه­ای چندمرحله­ای در سال تحصیلی 89-1388 بدست آمدند، انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه­ای استاندارد مبتنی بر سازه­های مدل ارتقای سلامت پندر بود که مشتمل بر سازه­های خودکارآمدی و منافع و موانع درک شده، تعهد به طرح عمل، احساسات مرتبط با رفتار، تأثیرگذارنده­های بین فردی و وضعیتی همراه با رفتارهای بهداشت دهان و دندان بود و بصورت خودایفاء تکمیل گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده­ها از آزمون­های ANOVA، T-test،  Pearson Correlation Coefficientو Linear Regression استفاده شد.

نتایج: رفتارهای بهداشت دهان و دندان در دوجنس تفاوت معنی­دار داشت به طوری که دختران وضعیت بهتری نسبت به پسران داشتند (01/0> p). همبستگی مثبت و معنی­داری بین رفتارهای بهداشت دهان و دندان و دیگر متغیرهای الگوی ارتقای سلامت (01/0> p) وجود داشت. درمجموع متغیرهای مدل ارتقای سلامت 2/42% از واریانس رفتارهای بهداشت دهان و دندان را پیش بینی نمودند و از میان این عوامل، تعهد به طرح عمل و خودکارآمدی درک شده قویترین پیش بینی کننده­ها بودند (223/0≥β).

نتیجه گیری: کارشناسان بهداشـت مدارس می بایست برنامـه­های مداخله­ای مرحـله به مرحـله بر اساس مدل HPM  طرح­ریـزی نمایند که در آن ارتقـای خودکـارآمدی درک شده، تعهد به طرح عمل و تأثیرگذارنده های بین فـردی از اولویت­های برنامـه باشند. بایـد هنگـام برنامه­ریزی جهت ارتقای بهداشت دهان و دندان در دانش­آمـوزان، راهبردهایی را جهت غلبه بر موانـع انجام رفتـارهای بهداشـت دهـان و دندان پیشنهـاد داد تا اینکه منافع انجام این رفتارها را برای آنهـا بازگـو نمود. نتایج نشـان دهنده آن است که می­توان این الگو را در شهر مریوان به عنوان چارچوبی جـهت برنامه­ریزی مداخلات در جهـت پیش بینی، بهبود و ارتقای رفتـارهای بهداشت دهان و دندان دانش­آموزان بکارگرفت.


زهره سادات میرسعیدی، حسن افتخار اردبیلی، کرامت ا... نوری جلیانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مهمترین عامل تعیین­کننده کیفیت زندگی سالمندان سلامتی است، مطالعات نشان داده که سلامتی با افزایش سن کاهش می­یابد. از آنجا که سالمندان به علت مشکلات فراوان مستعد آسیب می­باشند، نیازمند توجه و رعایت برنامه خود مراقبتی موثر در ارتقاء سلامت می­باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی کیفیت زندگی سالمندان مرکز بهداشت جنوب تهران و تاثیر بکارگیری برنامه خود مراقبتی بر آن صورت پذیرفته است.
روش ­کار: مطالعه از نوع مداخله­ای با گروه شاهد می­باشد. تعداد افراد مورد مطالعه 132 نفر بودند که در دو گروه تجربی (نفر52) و شاهد (80نفر) قرارگرفتند و به صورت نمونه­گیری خوشه­ای تصادفی از 5 مرکز بهداشتی درمانی انتخاب شدند. سپس برنامه آموزشی خود مراقبتی در طول سه ماه اجرا شد گردآوری داده­ها به روش مصاحبه ساختاری و ابزار آن پرسشنامه خصوصیات دموگرافیک و ابزار بررسی کیفیت زندگی از نوع فرم کوتاه بود. کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه کوتاه در دو مرحله قبل و دوماه بعد از آموزش در دوگروه اندازه­گیری شد. سپس داده ­ها با کمک آزمون­های آماری توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج: دراین مطالعه ابعاد کیفیت زندگی در گروه تجربی پس از مداخله آموزشی افزایش یافت و میانگین مجموع نمرات بعد فیزیکی از50/25±75/52 در قبل از مداخله به 96/18±11/66 پس از مداخله افزایش یافت. همچنین میانگین مجموع نمرات بعد روانی از 46/24±61/53 در قبل از مداخله به 07/15±85/70 پس ازمداخله افزایش یافت ولی نمرات ابعاد کیفیت زندگی گروه شاهد پس از مطالعه نسبت به قبل ازمطالعه تفاوت معنی­داری نداشت.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از تاثیرمثبت برنامه خود مراقبتی بر کیفیت زندگی سالمندان است.
سید رحمت الله موسوی مقدم، طیبه نوری، طاهره خدادای، اسد احمدی، غلامرضا غیاثی،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت و خودکنترلی با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه علمی-کاربردی شهرستان ایلام صورت گرفته است.

روش کار: ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس سلامت روان گلدنبرگMental Health Goldenberg) )، پرسشنامه خود کنترلی تانجی (Self- Control Tanji) و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (Internet Addiction Young) بود. نمونه آماری شامل 101 از دانشجویان دانشگاه علمی- کاربردی شهرستان ایلام که پرسشنامه ها بین آنها توزیع شد.

نتایج: یافته ها نشان داد که بین خودکنترلی با سلامت روان در دانشجویان دختر و پسر رابطه مثبت معنی داری وجود دارد و همچنین بین اعتیاد به اینترنت و سلامت روان رابطه منفی معنی دار وجود دارد.

نتیجه گیری: هر چه میزان استفاده از اینترنت بیشتر باشد، سلامت روان کاهش می یابد و هر چه میزان خود کنترلی بیشتر باشد، سلامت روان نیز بیشتر می شود. اﺳﺘﻔﺎده از اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ در ﺑﻴﻦ ﻧﺴﻞ ﺟﺪﻳﺪ ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﺣﺎل ﮔﺴﺘﺮش اﺳﺖ و ﺑﺨﺶ ﻣﻬﻤﻲ از زﻧﺪﮔﻲ اﻓﺮاد را ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲدﻫﺪ و اﻋﻼم ﺷﺪه ﻛﻪ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن در ﻣﻌﺮض ﺧﻄﺮ زﻳﺎدی ﻗﺮار دارﻧﺪ. از این رو توجه به سلامت روان  افراد به عنوان عامل بازدارنده در رفتار افراطی می­تواند مورد توجه مسؤولان محترم قرار گیرد.



بهجت مرزبانی، پروانه تیموری، بیژن نوری،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: بروز سرطان پستان در زنان طی دهه‌های آتی در کشورما به شدت در حال افزایش است. هدف از این مطالعه تعیین عوامل خطر سرطان پستان در زنان زیر 50 سال در طی سال‌های 1392 تا 1394 در کرمانشاه می‌باشد.

روش کار: این مطالعه مورد- شاهدی در بیمارستان امام‌ رضا و مطب خصوصی پزشکان فوق تخصص آنکولوژی کرمانشاه (سه مطب) و با شرکت 202 بیمار مبتلا به سرطان پستان و 398 خانم غیر‌مبتلا به این بیماری انجام شد. گروه مورد از ‌طریق بخش‌های آنکولوژی، پرتودرمانی، شیمی‌درمانی بیمارستان امام ‌رضا و گروه شاهد از ‌بین مراجعین سرپایی در درمانگاه‌های تخصصی و فوق‌ تخصصی(سونوگرافی، درمانگاه‌ سرپایی چشم و زنان، ENT و نازایی) همین مرکز و مطب‌ها انتخاب شدند. گروه‌ها از ‌نظر متغیر سن همسان‌سازی شدند. جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد گیل و از ‌طریق مصاحبه‌حضوری و اطلاعات موجود در پرونده بیماران انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار  Stataنسخه 12 و با بکارگیری نسبت‌شانس و حدود اطمینان 95% و نیز مدل رگرسیون‌لجستیک شرطی انجام گرفت.

نتایج: متغیرهای سابقه فامیلی سرطان پستان در بستگان درجه‌دو، سن اولین زایمان 18 تا 35 سالگی و سابقه توده خوش‌خیم در پستان به عنوان عوامل خطر مهم برای ابتلای به سرطان پستان در زنان زیر 50 سال شناخته شدند.

نتیجه گیری:  لزوم انجام مطالعات مشابه با در‌نظر‌گرفتن سایر عوامل خطر تاثیرگذار بر سرطان پستان همچنین آموزش در مورد خودآزمایی پستان و اهمیت انجام معاینات دوره‌ای در زنان توصیه می‌گردد.


سید صمد بهشتی، محمد نوریان نجف آبادی،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سلامت روان یکی از ابعاد سلامت و متاثر از کیفیت زندگی کاری است. هدف این تحقیق تعیین تجربی اثر رضایت شغلی بر سلامت روان معلمان با در نظر گرفتن نقش تعدیلگر جنس و رشته تدریس است.
روش کار: پژوهش حاضر به روش کمی و به شیوه پیمایشی، با ابزار پرسشنامه و با استفاده از نرم افزارSPSS  وAMOS  انجام شد. جمعیت آماری تحقیق کلیه معلمان مقطع (متوسطه اول و دوم) شهر نجف‌آباد اصفهان به تعداد ۱۵۰۰ نفر با حجم نمونه ۳۷۳ نفر بود. روش نمونه‌گیری در این تحقیق، نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای بود.
نتایج: تحلیل عاملی تأییدی گویه­های نشان داد این گویه ­ها قادرند 25/63% واریانس متغیر سلامت روان را تبیین کنند. همچنین اثر استاندارد رضایت شغلی بر سلامت روان به میزان 37/0 می­باشد (001/0>p) و می‌تواند 13% از واریانس سلامت روان افراد را تبیین کند. نتایج نشان داد میانگین سلامت روان(64/66) معلمان پایین تر از میانگین طیف و میانگین رضایت شغلی آنان(90/73) بالاتر از متوسط طیف می­باشد (001/0>p).
نتیجه‌گیری: رضایت شغلی با تأثیر اثبات شده­ای که بر سلامت روان معلمان دارد می­تواند ضمن بهبود بخشیدن به زندگی فردی و اجتماعی معلمان، به کارآیی بیشتر آنها در زمینه آموزش و پرورش بیانجامد. در این رابطه جنس و رشته تدریس معلمان می­توانند اثر رضایت شغلی بر سلامت روان معلمان را تحت تأثیر قرار دهند. به این صورت که میزان بتا برای گروه زنان با 55/0 و برای معلمان علوم تجربی با 68/0 اثر قویتری نسبت به گروه مردان و معلمین سایر رشته­ها دارد.
سمیه نوری، آذر طل، رویا صادقی، افشین بهمنی، مهدی یاسری،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به رشد و گسترش فزاینده آلودگی­ها با برخی ویروس های منتقله از طریق خون و همچنین از آنجایی که تاکنون ابزار احتیاطات استاندارد مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی تدوین نشده است، پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل پیش گویی کننده تبعیت از احتیاطات استاندارد مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بمنظور پیشگیری از صدمات سر سوزن (Needle Stick) در کارکنان بیمارستان های آموزشی شهر سنندج در سال 1398 انجام شد.
روش کار: این پژوهش توصیفی- تحلیلی بر روی 450 نفر از کارکنان واحدهای درمانی و غیردرمانی بیمارستان های آموزشی شهر سنندج  با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آزمون های من ویتنی یو و کروسکال والیس، همبستگی، آنالیز واریانس یک طرفه، رگرسیون چند متغیره و مجذور کای با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 22 انجام شد.
نتایج: تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد از بین سازه­های مدل اعتقاد بهداشتی، سه سازه حساسیت درک شده (033/0= pمنافع درک شده (032/0 و خودکارآمدی (001/0= p) پیش بینی کننده عملکرد پرسنل (اجرای احتیاطات استاندارد) بودند. در زمینه اجرای احتیاطات استاندارد 22% ، 3/75% و 7/2% از پرسنل به ترتیب دارای سطح عملکردی پایین، متوسط و بالا بودند.
نتیجه گیری: سازه های حساسیت درک شده، منافع درک شده و خودکارآمدی از عوامل پیش گویی کنندگی قویتر در تبعیت از احتیاطات استاندارد می­باشند.
سید صمد بهشتی، محمد نوریان نجف آبادی،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: پدیده سلامت روانی انسان­ها موضوع چند بعدی و پیچیده­ای است و طیف وسیعی از عوامل زیست‌شناختی، روان‌شناختی، جامعه‌شناختی، اقتصادی و فرهنگی بر آن اثر می گذارند. با توجه به ماهیت اجتماعی زندگی انسان ها هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین برخی متغیرهای اجتماعی نظیر حمایت اجتماعی، پیوند اجتماعی، اعتماد اجتماعی و منزلت اجتماعی با سلامت روان معلمان هست.
روش کار: پژوهش حاضر به شیوه پیمایشی مقطعی انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که در بین      نمونه ای 373 نفری از معلمان مقطع (متوسطه اول و دوم) شهر نجف‌آباد اصفهان در سال 1399 به شیوه نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای انتخاب شده اند انجام شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و  نسخه نرم افزار23  Amos و با به کارگیری تکنیک مدل­سازی معادلات ساختاری انجام شده است.
نتایج: تحلیل عاملی تأییدی گویه­های نشان داد این گویه­ها قادرند 25/63% واریانس متغیر سلامت روان معلمان را تبیین کنند و متغیرهای حمایت­اجتماعی، منزلت اجتماعی و اعتماد اجتماعی به ترتیب با اثر استانداردی برابر با 65/0 ، 45/0 و 18/0  با فاصله اطمینان 99% و احتمال خطای (001/0>p) بر سلامت روان معلمان اثر می گذارند. در مجموع متغیرهای مستقل 76% از واریانس میزان سلامت روان معلمان را تبیین می‌کنند. تحلیل تعدیلگری داد ه­ها نیز نشان داد به طور کلی جنسیت، اثر متغیرهای اجتماعی بر سلامت روان معلمان را تعدیل می­کند بعلاوه اینکه اثر تعدیل گری جنسیت زن در این روابط قوی تر هست.  
نتیجه ­گیری: یافته­های این پژوهش نشان داد سلامت روانی معلمان که مقوله­ای فردی است تا حد زیادی متأثر از کیفیت زندگی اجتماعی آنهاست و عواملی چون حمایت­اجتماعی، منزلت اجتماعی و اعتماد اجتماعی می­توانند بر آن اثر گذار باشند. ضمن اینکه این اثر گذاری در مقایسه با مردان در بین زنان شدت بیشتری دارد.
سیمزر صالحی، محمد نوریان، لیلا فتحی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: زنان سرپرست خانوار که نقش تأمین­کننده معیشت را بر عهده دارند، یکی از مهمترین اقشار آسیب­پذیر جامعه بوده و لزوم توانمند نمودن آنان ضروری به نظر می­رسد. لذا پژوهش حاضر با هدف مطالعه نظام‌مند و طراحی الگوی نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانواده انجام گرفت.
روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش کیفی از نوع سنتزپژوهی بود که با استفاده از تحلیل محتوا و فراترکیب انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی آثار منتشر شده به زبان فارسی یا انگلیسی در این حوزه از سال 2012 تا 2021 در چهار پایگاه اطلاعاتی معتبر اریکٍ (ERIC)، ساینس دایرکت (Science Direct)، پاب مد (PubMed) و گوگل اسکولار (Google  Scholar) بود. ابتدا با استفاده از کلیدواژه­های "آموزش زنان سرپرست خانوار، توانمندسازی زنان، زنان سرپرست خانوار، مهارت‌های زنان سرپرست خانوار" و بر اساس معیار ورود، 140 مقاله علمی شناسایی و سپس با توجه به معیار خروج، تعداد 93 مقاله کنار گذاشته و در نهایت 47 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل کیفی مقالات از روش­های کدگذاری خط به خط و نرم افزار (MAXQDA 18) استفاده شد.  
نتایج: بر اساس نتایج به دست آمده، نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار به عنوان مضمون اصلی دارای چهار مضمون "دانش­ها و مهارت­های گرایش جنسی مطلوب"، "دانش­ها و مهارت­های تربیت فرزندان"، "دانش­ها و مهارت­های اشتغال" و "توسعه و توانمندی فردی و اجتماعی" بود. با استفاده از روش فراترکیب 22 طبقه از چهار مضمون اصلی استخراج شده و مدل آموزش زنان سرپرست خانوار، طراحی گردید.  
نتیجه­ گیری: با توجه به آنکه نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار مشخص شده است، توصیه می­شود دوره­های آموزشی مطابق با نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار طراحی گردد.  
 
سیروس احمدی، محمد نوریان نجف آبادی،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال مصرف مواد مخدر یک بیماری است که در ترک موفق آن عمدتاً بر رویکرد زیستی و پزشکی تأکید می­شود اما عوامل اجتماعی روانی نیز نقش مؤثری دارند. پژوهش حاضر تلاش کرده است رابطه مهارت حل مسئله وترک موفق اختلال مصرف مواد مخدر را مورد بررسی قرار دهد.
روش کار: این پژوهش از نوع علی-مقایسه­ای است که طی آن دو گروه 1) معتادان با ترک موفق و 2) معتادان با ترک ناموفق، مورد مقایسه قرار گرفتند. در مجموع 444 نفر شامل 222 نفر با ترک موفق و 222 نفر با ترک ناموفق، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله­ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش مهارت حل مسئله، مقیاس حل مسئله اجتماعی دزوریلا و همکاران (2002) بوده است.
نتایج کار: یافته­ های پژوهش نشان داد، میانگین مهارت حل مسئله و ابعاد پنج گانه آن، در گروه ترک موفق به طور معناداری بیشتر از ترک ناموفق است. براساس نتایج رگرسیون لجستیک، مهارت حل مسئله با مقادیر (271/0=B، 90/110=Wald، 000/0=Sig، 76/1=EXP(B)، 457/0=Cox & Snell)، بخت عضویت در گروه ترک موفق را 76/1 برابر می­کند و قادر است 457/0 تغییرات متغیر وابسته را تبیین کند.
نتیجه­گیری: با این تفاصیل، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که عوامل اجتماعی روانی نیز در درمان اختلال مصرف مواد مخدر مؤثرند و با توجه جدّی­تر به آنها می­توان به کاهش یکی از آسیب­های اجتماعی بهداشتی مهم جامعه، کمک کرد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb