جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای هاشمی بخشی

شبنم هاشمی بخشی، زهرا جلیلی، محمود محمودی مجدآبادی فراهانی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه لزوم آگاهی دادن به کودکان و نوجوانان در سنین مختلف، درباره مسائل جنسی، بیشتر از زمان های گذشته احساس می شود. آموزش و مراقبت جنسی؛ مانند هر آموزش اصیل دیگر؛ باید به جا و به موقع انجام گیرد. از طرف دیگر، این آموزش بایستی بر اساس برنامه نظام مند و مدل های آموزشی صورت پذیرد تا نتایج مطلوب حاصل گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر مداخله آموزشی براساس مدل بزنف بر مهارت مادران در خصوص مراقبت جنسی از کودکانشان، تهران 96 1395 انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه که به صورت مداخله ای- نیمه تجربی با گروه غیر مداخله انجام شد 96 مادر دارای کودک پیش دبستانی
( 6-5 ساله) از پیش دبستانی های شهر تهران انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. مادران به صورت تصادفی، به دوگروه مداخله و گروه غیر مداخله تقسیم شدند.ابزار بررسی پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس مدل بزنف شامل  دو بخش (سوالات دموگرافیک) و سازه های (نگرش، هنجارهای انتزاعی، عوامل قادرکننده، قصد رفتاری و رفتار) بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. پس از انجام پیش آزمون بر اساس نیازهای آموزشی، برنامه و محتوای آموزشی مبتنی بر مدل بزنف تهیه و در گروه  مداخله به اجرا در آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار
SPSS 23 و آزمون های پارامتری t و آزمون ناپارامتری من-ویتنی وآزمون کای-دو صورت گرفت.

نتایج: میانگین نمره نگرش، هنجارهای انتزاعی، قصد رفتاری و رفتار در هر دو گروه قبل از مداخله اختلاف معنی داری نداشت. اما نتایج بعد از آموزش اختلاف معنی داری را در میانگین نمره نگرش، هنجارهای انتزاعی، قصد رفتاری و رفتار نشان داد (001/0>p). عوامل قادر کننده در هر دو گروه قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی داری را نشان نداد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر آن است که مداخله آموزشی بر اساس مدل بزنف بر مهارت مادران در خصوص مراقبت جنسی از کودکانشان می­تواند بر نگرش، هنجارهای انتزاعی، قصد رفتاری و رفتار مادران تأثیرگذار باشد.
لیلا افضلی، سوگند قاسم زاده، مریم هاشمی بخشی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه وهدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخلات خانواده­محور بر نشانگان بالینی و مهارت­های اجتماعی کودکان بیش­فعال انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع شبه­آزمایشی با مراحل پیش­آزمون-پس­آزمون بود. برای این منظور پژوهش تعداد 28 نفر از دانش­آموزان دارای اختلال بیش­فعالی مراجعه‌کننده به یک مرکز خدمات روان‌شناسی و مشاوره  به همراه پدران و مادرانشان با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس، به عنوان نمونۀ اصلی پژوهش انتخاب شدند و سپس در دو گروه مساوی چهارده ‌نفری قرار گرفتند. گروه آزمایشی در برنامۀ خانواده درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله­ای دریافت نکردند.
روش کار: ابزارهای پژوهش، پرسشنامه مهارت­های اجتماعی نوجوانان ایندربیتزن و فوستر(۱۹۹۲) و پرسشنامه کانرز والدین(1999) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که مداخلات خانواده­محور منجر به افزایش مهارت­های اجتماعی و کاهش نشانه­های بالینی کودکان دارای اختلال بیش فعالی می­شود.
نتیجه گیری: بنابراین می­توان نتیجه گرفت که مداخله پژوهش حاضر برای افزایش مهارت اجتماعی و کاهش نشانه­های بالینی کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و بیش­فعالی مفید است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb