جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای هلاکویی نایینی

محمد کارگر ، محبوبه ساریجلو ، حمیده طباطبایی ، فیروز عباسیان ، مهدی کارگر ، شهره شاه محمودی ، کورش هلاکویی نایینی ، محمود کریملو ، مهدی ناطق پور ، هما صدیقی ، رمضان علی خاوری نژاد ، طلعت مختاری آزاد ، رخشنده ناطق ،
دوره 3، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده

انتروویروس های انسانی در دستگاه گوارش تکثیر یافته و با دفع از طریق مدفوع وارد فاضلاب می شوند.به همین دلیل جداسازی انتروویروس ها از فاضلاب یکی از شاخص های حساس گردش ویروس در اجتماع محسوب می شود. بر خلاف نام این ویروس ها بعضی از آنها مانند: کوکساکی ویروس ها و اکوویروس ها بیماریهای تنفسی نیز ایجاد می نمایند. در نتیجه این ویروسها می توانند بیماریهای حاد و یا بدون علایم بالینی را ایجاد نمایند و در موارد ایجاد بیماری بیش از 1010 ویروس در هر گرم از مدفوع فرد بیمار دفع می شود. در این پژوهش 63 نمونه از 6 سیستم تصفیه فاضلاب اصلی شهر تهران با روش grab sample در مدت یک سال تهیه شد و با سه روش تیمار مختلف انتروویروسهای غیرپولیویی در کشتهای سلولی حساس جداسازی گردید. سپس ویروسهای جدا شده با استفاده از روش میکرونوترالیزاسیون شناسایی گردید. بیشترین فراوانی انتروویروس های جدا شده مربوط به انتروویروس های غیرقابل تیپ، E11 و E25 بود. از 63 نمونه فاضلاب مورد بررسی 13 انتروویروس با روش مستقیم (20.63%)، 25 انتروویروس با روش Pellet (39.68%) و 27 انتروویروس توسط روش تغلیظ Two-Phase (42.85%) جداسازی شد.


کورش هلاکویی نایینی ، علی اردلان ، محمود محمودی ، عباس متولیان ، یوسف یحیی پور ،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین علت مرگ ناشی از سرطان در زنان جهان و ایران به شمار می رود. تفاوت بروز این سرطان در نواحی مختلف جهان، نیاز به انجام مطالعات در نقاط مختلف را برای روشنتر شدن نقش عوامل موثر مطرح می کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل خطر سرطان پستان در زنان استان مازندران انجام شده است.

روش کار: در بهار و تابستان 1383، مطالعه مورد - شاهدی در استان مازندران بر اساس سیستم ثبت سرطان ایستگاه تحقیقات بهداشتی بابل انجام شد. 250 نمونه مبتلا به سرطان پستان تایید شده با بیوپسی و 500 شاهد همسان شده فردی برای فاکتور سن با فاصله 3 سال، در همسایگی موردها بررسی شدند. برای آنالیز داده ها نسبت های شانس خام و تعدیل شده با حدود اطمینان %95 مربوطه با استفاده از مدل لجستیک شرطی محاسبه شدند.

نتایج: در این مطالعه 250 نمونه بروز مبتلا به سرطان پستان و 500 شاهد همسان شده بررسی شدند. سن در گروه مورد دارای میانگین 48.7 با انحراف معیار 11.37±، میانه 48 و حداقل 22 و حداکثر 80 سال و در گروه شاهد دارای میانگین 48.0 با انحراف معیار 11.46±، میانه 47.5، حداقل ?? و حداکثر 77 سال بود. در تحلیل چند متغیره، فاکتورهای زیر به عنوان عوامل خطر ابتلا به سرطان پستان مشخص شدند: سطح تحصیلات دانشگاهی (نسبت به بی سواد) %95 CI: 1.73 - 20.09) و (OR=5.89، سابقه یائسگی %95 CI: 2.29 - 6.91) و (OR=3.98، سابقه سقط تحریکی %95 CIL 1.09 - 2.22) و (OR=1.56 و BMI بالاتر %95 CI: 1.01 - 1.03) و (OR=1.02). همچنین مدت طولانی تر شیردهی به عنوان عامل محافظت کننده %95 CI: 0.990-0.999) و (OR=0.995 نشان داده شد.

نتیجه گیری: عوامل موثری که قابلیت تغییر دارند می توانند مورد توجه مداخلات مبتنی بر جامعه و برنامه ریزی مداخلات پیشگیری سرطان پستان قرار گیرند. در این راستا آگاه سازی جامعه در خصوص نقش BMI بالا و انجام سقط تحریکی در افزایش شانس سرطان پستان، یا نقش موثر شیردهی در محافظت زنان از این سرطان می تواند در استان مازندران مورد توجه باشد.


طیبه شفیعی زاده ، کورش هلاکویی نایینی ، اکبر فتوحی ، محمود محمودی ،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، ارزیابی تجمع فامیلی سرطان مری در یک جمعیت مشخص تحت پوشش ثبت سرطان ایستگاه تحقیقات بهداشتی بابل وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در یکی از نواحی با بروز بالا در شمال ایران به منظور بررسی خطر بروز بیماری در ارتباط با اقوام درجه اول است.

روش کار: در این مطالعه، اطلاعات سه تا چهار نسل متوالی از اقوام و سابقه فامیلی سرطان مری و سایر سرطان ها از موارد مبتلا به این بیماری که طی سالهای 1380-1382 در مرکز ثبت سرطان در شهرستان بابل به ثبت رسیده، جمع آوری گردید. تجمع فامیلی سرطان مری با استفاده از نسبت شانس (OR) نوعی مدل Logistic regression تحت رویکرد GEE2 در اقوام درجه اول محاسبه شد. نتایج با کنترل متغیرهای سن، جنس فامیل و سن، جنس پروبند به دست آمده است.

نتایج: نسبت موارد سرطان مری در اقوام درجه اول %3.09 %3.8) در مردان و %2.3 در زنان خویشاوند( به دست آمد. نسبت شانس (OR) جفتی در بین اعضای درجه اول 1.79 و با فاصله اطمینان (1.1-2.93) %95 به دست آمد. همچنین این نسبت برای جفت والدین- فرزندان 2.21 و با فاصله اطمینان (1.1-4.44) %95 و برای ارتباط بین همزادها (sibling)، 1.92 و با فاصله اطمینان %95 (0.87-4.24) محاسبه شد. ارتباط بین والدین (همسران) به دست نیامد.

نتیجه گیری: تجمع فامیلی در بین اقوام درجه اول در این منطقه مشاهده شد. ارتباط بین والدین - فرزندان وجود جز ژنتیکی را در بروز بیماری پیشنهاد می نماید.


علی اردلان ، کورش هلاکویی نایینی ، محمود محمودی ، سیدرضا مجدزاده ، پوپک درخشنده پیکر ،
دوره 4، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: محدودیتهای روشهای مطالعاتی سنتی مثل مطالعه مورد - شاهد در برآورد اثر متقابل ژن - محیط منجر به ایجاد برخی روشهای غیر سنتی شده است. این مطالعه اثر متقابل سابقه خانوادگی درجه اول سرطان پستان را با فاکتورهای باروری و قاعدگی برآورد کرده و همچنین کارآیی آماری و توان دو روش مورد - شاهد و فقط - مورد را در این زمینه مقایسه نموده است.

روش کار: بر اساس مطالعه مورد - شاهد همسان شده ای در سال 1383 در استان مازندران، 250 زن مبتلا به سرطان پستان (تایید شده با بیوپسی) و 250 شاهد همسان شده از نظر سن (با فاصله 3± سال) از همسایگان مصاحبه شدند. سابقه خانوادگی سرطان پستان در خواهر و یا مادر به عنوان فاکتور نماینده ژنتیکی در نظر گفته شد و فاکتورهای سن اولین زایمان، تعداد بارداری، سابقه شیردهی، سن اولین قاعدگی و سابقه قاعدگی نامنظم به عنوان فاکتورهای محیطی لحاظ شدند. با استفاده از نرم افزار STATA 8.0 اثرات اصلی و متقابل در مطالعه مورد - شاهد با آنالیز رگرسیون لجستیک شرطی برآورد شدند و مدل رگرسیون لجستیک برای برآورد اثرات متقابل در آنالیز فقط - مورد، پس از بررسی فرض استقلال، استفاده شد. همچنین توان دو مطالعه مورد نظر برای برآورد اثر متقابل توسط نرم افزار QUANTO 0.5 محاسبه شد.

نتایج: فاکتور سن در اولین زایمان واجد فرض استقلال نبود (P=0.02) و لذا برای آنالیز فقط - مورد لحاظ نشد. هیچیک از اثرات متقابل، ارتباط معنی داری (در سطح اطمینان 95%) را در آنالیز مطالعه مورد - شاهد نشان ندادند، لیکن در آنالیز فقط - مورد اثرات متقابل منفی معنی دار آماری برای متغیرهای تعداد بارداری و سابقه شیردهی و اثر متقابل مثبت معنی دار برای متغیر سن اولین قاعدگی با سابقه فامیلی نشان داده شدند. تمام برآوردهای دامنه اطمینان 95% نسبت شانس در آنالیز فقط - مورد کوچکتر از آنالیز مورد - شاهد بودند. همچنین توان مطالعه فقط - مورد برای برآورد اثر متقابل ژن - محیط بیش از مطالعه مورد - شاهد بود. (از 1.08% تا 2.23% برابر).

نتیجه گیری: به شرط صادق بودن فرض استقلال، مطالعه فقط - مورد نسبت به مطالعه مورد - شاهد دارای کارآیی آماری و توان بیشتری برای تعیین اثر متقابل ژن - محیط در سرطان پستان است. در بررسی فرض استقلال بر اساس داده های گروه شاهد نیز باید به خطر پایه بیماری و مقدار اثرات متقابل و اصلی و همچنین مبنای تئوریک دو فاکتور ژن و محیط در ارتباط با سایر متغیرهای همراه توجه نمود. بررسی یک موتاسیون ژنتیکی که فرد از آن مطلع نیست، مطمئن ترین حالت در یک مطالعه فقط - مورد است، هر چند که نقش یک متغیر همراه سوم همیشه باید مد نظر باشد.


حسن طوسی ، کورش هلاکویی نایینی ، محمود محمودی ،
دوره 4، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: طراحی، ارایه و بکارگیری مدلی مناسب جهت ارزیابی مخاطرات شغلی موثر بر دستگاه اسکلتی - عضلانی و یافته های ذهنی (subjective) درد با استفاده از ابزار QEC و پرسشنامه Body mapping در واحدهای صنعتی شهر بابل در سال 1382. در حال حاضر اختلالات اسکلتی - عضلانی ناشی از کار (WMSDs)، شایعترین بیماری شغلی مطرح در کشور هستند و از آنجا که این اختلالات نقش بسزایی در ناتوان سازی (از کار افتادگی) منابع انسانی دارند و این منابع ارزشمند ترین دارایی های صنایع کشور محسوب می گردند. لذا ارزیابی صنایع کشور با هدف ارایه مدل مناسبی جهت شناسایی و ارزیابی مخاطرات شغلی (Risk factors) موجود در وظیفه های کاری مختلف، نیز تشخیص مفاصل بحرانی شاغلین امری است که ضرورت آن بیش از پیش احساس میگردد. صنایع شهرستان بابل، نسبت به سایر شهرهای استان مازندران، از حجم بالاتری برخوردار است و این در حالی است که هر ساله آمار بیماریهای شغلی این شهرستان صفر اعلام می گردد. این موضوع نیز ضرورت به کارگیری ابزاری برای آشکارسازی آمار واقعی بیماریهای شغلی این منطقه را به شدت مطرح می سازد.

روش کار: ابزار QEC، در حقیقت روشی است با کاربری آسان که برای ارزیابی سریع مواجهه (Quick Exposure Check) QEC با عوامل زیان آور شغلی موثر بر دستگاه اسکلتی - عضلانی طراحی شده است. سرعت و سهولت کاربرد این روش جدید در ارزیابی شغلی (job Analysis) از خصیصه های ممتاز آن محسوب می شود. پرسشنامه Body mapping نیز ابزار سودمندی است که بکمک آن به سادگی و سهولت میتوان یافته های Subjective درد را در مفاصل شاغلین مورد مطالعه به روش (Visual Analogue Scale) VAS تعیین نمود. تلاش ما در این پژوهش کاربرد ابتکاری و توامان این دو ابزار و ارایه مدلی مناسب جهت بررسی مواجهات شغلی در واحدهای صنعتی شهرستان بابل است.

نتایج و نتیجه گیری: اول اینکه آمار بیماریهای شغلی خصوصا اختلالات اسکلتی - عضلانی ناشی از کار، در صنایع شهرستان بابل صفر نیست و میزان آن احتمالا به شکل مخاطره آمیزی بالا است دیگر اینکه بکارگیری توامان ابزار QEC و پرسشنامه Body mapping به لحاظ سرعت و سهولت کاربرد آن در ارزیابی مخاطرات شغلی و نشان دادن سیمای واقعی صنایع کشور و تعیین سطح مداخلات ارگونومیک (Action Level) و بررسی میزان اثر بخشی آنها به عنوان مدلی مناسب در ارزیابی مواجهات شغلی موثر بر دستگاه اسکلتی - عضلانی از کارایی بسیار بالایی برخوردار است. سوم اینکه ارتباط معنی دار بین یافته های Subjective درد و ایستگاه های واجد وظیفه های کاری بحرانی با ضریب اسپیرمن بالای 0.25 حکایت از سودمندی این مدل به عنوان ابزاری دقیق و قابل اعتماد در معاینات دوره ای شاغلین پس از استخدام دارد.


حمیدرضا گیلاسی ، کورش هلاکویی نایینی ، محمدرضا ظفرقندی ، محمود محمودی ، مصطفی قانعی ، محمدرضا سروش ، امیر دولتیاری ، علی اردلان ،
دوره 4، شماره 3 - ( 3-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: با وجود کنوانسیونهای منع استفاده از جنگ افزارهای بیولوژیک و شیمیایی، عراق طی سالهای جنگ تحمیلی علیه ایران مکررا از عوامل شیمیایی بر ضد نیروهای نظامی و غیر نظامی ایران استفاده کرد. فراوان ترین ماده شیمیایی مورد استفاده عراق در این سالها موستارد سولفید بود. ضایعات ناشی از گاز خردل را می توان به دو دسته زودرس و دیررس تقسیم کرد. ضایعات دیررس گاز خردل عمدتا ناشی از تاثیر عامل بر اجزا داخل سلولی و احتمالا اسیدهای هسته ای می باشد که به صورت اثرات موتاژنیک و احتمالا کارسینوژنیک ظاهر می شود. اگر چه اثرات کارسینوژنیک گاز خردل بعد از تماس طولانی مدت با مقادیر کم عامل تا حد زیادی ثابت شده است، ولی این اثر گاز خردل کوتاه مدت و حاد با عامل هنوز ثابت نشده است. هدف این مطالعه، تعیین ارتباط بروز سرطان با مواجهه حاد با گاز خردل می باشد.

روش کار: مطالعه به روش کوهورت تاریخی بر روی 500 نفر از مصدومین شیمیایی استان اصفهان که حداقل یکبار با این عامل مواجهه داشتند صورت گرفت. بروز پیامد سرطان و فوت پس از مواجهه در این گروه از رزمندگان، با بروز این پیامدها در 500 نفر رزمنده مواجهه نیافته استان و با بروز کشوری مقایسه شد.

نتایج: کلیه مصدومین مورد مطالعه، مرد بودند. میانگین سن در موقع مطالعه در گروه مواجهه یافته 41 سال (10.8±) و در گروه مواجهه نیافته 40 سال (7.6±) بود. میانگین سن اولین مواجهه در گروه مواجهه یافته 24.1 سال (13±) و میانگین سن اولین مصدومیت در گروه مواجهه نیافته 23 (11±) بود. از نظر محل سکونت افراد مورد مطالعه، 81% ساکن شهر و 19% ساکن روستا بودند. از نظر تحصیلات، 395 نفر (84.5%) از گروه مواجهه یافته دیپلم و زیر دیپلم بودند و 481 نفر (96.2%) از این گروه متاهل بودند. 63 نفر (12.6%) شغل نظامی و 366 نفر (73.2%) دارای مشاغل غیر نظامی بودند. در این مطالعه، تعداد 3 بیمار سرطانی در گروه مواجهه یافته با گاز خردل و در گروه دوم مواجهه مورد سرطانی مشاهده نشد. تعداد 10 نفر از گروه مواجهه یافته و 7 نفر در گروه عدم مواجهه، فوت شده بودند.

نتیجه گیری: در این مطالعه خطر نسبی سرطان، 4.02 (36.1- 0.45= Cl 95%) و خطر نسبی فوت یا شهادت، 1.44 (3.81- 0.54= Cl 95%) به دست آمد. این مطالعه نشان داد که بروز سرطان و فوت، با مواجهه حاد با گاز خردل در این گروه از رزمندگان ایرانی اختلاف معناداری ندارد.


سحرناز نجات، علی منتظری ، کورش هلاکویی نایینی ، کاظم محمد ، سیدرضا مجدزاده ،
دوره 4، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه به منظور ترجمه و اعتبار سنجی پرسشنامه WHOQOL-BREF برای اولین بار در ایران انجام گردید. ابزار اندازه گیری عمومی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، به دو صورت WHOQOL-100 و WHOQOL-BREF می باشد. نتایج حاصل از این دو پرسشنامه همخوانی رضایت بخشی را در مطالعات مختلف نشان داده اند. این پرسشنامه شامل چهار حیطه سلامت جسمانی، سلامت روان، روابط اجتماعی و سلامت محیط می باشد.

روش کار: برای اعتبار سنجی این ابزار 1167 نفر از مردم تهران به صورت تصادفی انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. شرکت کنندگان براساس وجود یا عدم وجود بیماری مزمن یا غیر مزمن به ادعای خود به 4 گروه تقسیم گردیدند. پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ و همبستگی درون خوشه ای حاصل از آزمون مجدد سنجیده شد. روایی پرسش نامه با قابلیت تمایز این ابزار در گروه های سالم و بیمار با استفاده از رگرسیون خطی مورد ارزیابی واقع شد و جهت سنجش عوامل ساختاری پرسش نامه از ماتریس همبستگی سوالات با حیطه ها استفاده شد.

نتایج: میانگین سنی شرکت کنندگان (SD=13.2) 36.6 میانگین سال های تحصیل SD=8.8) 11.5) دست آمد. مقادیر همبستگی درون خوشه ای و آلفای کرونباخ در تمام حیطه ها بالای 0.7 بدست آمد ولی در حیطه روابط اجتماعی مقدار آلفای کرونباخ 0.55 بود، که می تواند به علت تعداد سوال کم در این حیطه یا سوالات حساس آن باشد. از طرفی در 83 درصد موارد، همبستگی هر سوال با حیطه اصلی خود از سایر حیطه ها بالاتر بود. امتیازهای گروه های سالم و بیمار در حیطه های مختلف اختلاف معنی دار داشتند.

نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از روایی و پایایی و قابل قبول بودن عوامل ساختاری این ابزار در ایران در گروه های سالم و بیمار می باشد. به هر حال اعمال تغییر جزیی در حیطه رابطه اجتماعی براساس بحث گروهی با افراد صاحب نظر و در صورت پایدار بودن خصوصیت این دامنه در مطالعات بعدی قابل ارزیابی می باشد.


شبنم اصغری ، حسین ملک افضلی ، کورش هلاکویی نایینی ، سیدرضا مجدزاده ، فرین سلیمانی ، سوزان امیرسالاری ،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از دغدغه های خانواده های کودکان معلول ذهنی مشکلات مرتبط با سلامت و درمان های مورد نیاز این کودکان می باشد. هدف از این پژوهش بررسی میزان و عوامل موثر بر بهره مندی کودکان دچار معلولیت ذهنی از خدمات سلامت بوده است.

روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی توصیفی بوده که به روش نمونه گیری منظم و از طریق مصاحبه با والدین 110 کودک دچار معلولیت ذهنی شهر تهران (14) انجام شده و چگونگی و میزان تاثیر عوامل مختلف بر بهره مندی از خدمت با استفاده از مدل رگرسیون دو جمله ای منفی (Negative Binomial Regression) نشان داده شده است.

نتایج: در طول یک سال %99.09 این کودکان از خدمات سلامت موجود در جامعه استفاده کرده و %0.9 خدمتی دریافت نکرده بودند. 15% آنها در بیمارستان بستری شده بودند. به طور متوسط این کودکان 20718 بار در طول یک سال خدمت سلامت دریافت کرده بودند که 383 بار از این خدمات با هزینه خانواده و بدون یارانه بهزیستی انجام شده و عوامل موثر بر بهره مندی از خدمات اخیر عبارت بودند از: آگاهی خانواده از خدمات لازم (p<0.033) و ارجاع کودک به مراکز لازم (p<0.029).

نتیجه گیری: مداخلات مناسب بر مبنای عوامل موثر می تواند ارایه خدمات سلامت را به این کودکان در جامعه ارتقا دهد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb