جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای هنرور

محمدحسن افتخاری، نیاز محمدزاده هنرور، عبدالرضا رجایی فرد، علی اکبر اوجی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نقش استرس اکسیداتیودر پاتوژنز دیابت و اهمیت آنتی اکسیدان ها در رویکرد درمانی و جلوگیری از گسترش عوارض این بیماری و در نظر گرفتن خواص آنتی دیابتیک ایزوفلاون های سویا در این مطالعه اثرجنیستئین، به عنوان یکی از ایزوفلاون موجود در سویا بر سطح گلوکز، پروفایل لیپدی و فعالیت آنزیم پاراکسناز در موشهای دیابتی مورد بررسی قرار گرفت.

روش کار: 36 موش صحرایی نر نژاد Sprague-Dawley به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم و با تزریق وریدی یک دوز 60 میلی گرمی استرپتوزوتوسین به ازاء هر کیلو گرم وزن بدن که در 05/0 مول به ازاء هر لیتر بافر سیترات حل شده بود در دو گروه از موشها دیابت القاء گردید و سطح گلوکز بالای 250 میلی گرم به ازاء دسی لیتر معیار دیابت در نظر گرفته شد. تغذیه موشها در طی 3 هفته مطالعه از غذای استاندارد پایه انجام شد که تنها در یک گروه از موشهای دیابتیک ایزوفلاون جنیستئین با درجه خلوص 95 درصد در میزان 600 میلی گرم به هر کیلو گرم غذا اضافه گردید. به منظور تعیین مقدار قند خون، شاخص های لیپیدی و فعالیت آنزیم پاراکسناز در حالت ناشتا از ورید دمی قبل از شروع مطالعه و در انتهای مطالعه نمونه خون تهیه گردید. با استفاده تست آماری ANOVA یک طرفه شاخص های بیوشیمیایی اندازه گیری شده در سه گروه مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: مکمل یاری با جنیستئین تاثیر معنی داری بر سطح گلوکز خون ناشتا نداشت، اما کاهش معنی­داری در سطح تری گلیسیرید و کلسترول، LDL وHDL در گروه مکمل یاری شده دیده شد. جنیستئین تاثیر معنی داری بر عملکرد آنزیم پاراکسناز نداشت.

نتیجه گیری: جنیستئین می تواند نقش مفیدی در تصحیح آشفتگی ایجاد شده در پروفایل لیپیدی ناشی از دیابت ایفاء نماید.


مهرآسا محمدصادقی، نیاز محمدزاده هنرور، مصطفی قربانی، آناهیتا منصوری، فریبا کوهدانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال لیپوپروتئین ها به عنوان یک جزء جدایی ناپذیر دیابت نوع 2 است. بنابراین تشخیص و درمان زودهنگام اختلال لیپید می تواند در پیشگیری و درمان برخی عوارض دیابت نوع 2 موثر باشد. این مطالعه با هدف تعیین اثر مصرف مکمل دوکوزاهگزانوئیک اسید (DHA) بر سطوح سرمی آپولیپوپروتئین (ApoA1) A1 و آپولیپوپروتئینA2 (ApoA2)، آپولیپوپروتئین B48  (ApoB48)و آپولیپوپروتئین C3 (ApoC3) در بیماران دیابتی نوع 2 طراحی شد.
روش کار:  در این کارآزمایی بالینی دو سو کور کنترل شده با دارونما، 22 نفر به طور تصادفی در گروه دریافت کننده DHA به مقدار 4/2 گرم و 22 نفر در گروه دریافت کننده پارافین به عنوان دارونما به مدت 8 هفته قرار گرفتند. غلظت سرمی آپولیپوپروتئین ها در بیماران دیابتی نوع 2 اندازه گیری شد.
نتایج: پس از مکمل یاری با DHA، میانگین سطوح سرمی ApoA1 افراد دریافت کننده مکمل، افزایش معنی­ داری داشت (014/0p=)، همچنین میانگین سطوح ApoC3 در بین دو گروه کاهش آماری معنی­داری داشت (031/0p=) اما میانگین تغییرات غلظت سرمی ApoA1، ApoA2، ApoB48 وApoC3 بین دو گروه تفاوت آماری معنی­داری نداشت.  
نتیجه گیری: مصرف DHA در بیماران دیابتی نوع 2، تاثیر معنی داری بر سطوح آپولیپوپروتئین ها ندارد.
 
محمدجواد کبیر، علیرضا حیدری، محمدرضا هنرور، زهرا خطیرنامنی، عباس بدخشان، نرگس رفیعی، سکینه بیگم کاظمی، سید مهدی صداقت، مهرداد کمانگری، معصومه غلامی، مریم ایری، منصوره لطفی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سازمان جهانی بهداشت اجرای نظام ارجاع را یک اقدام اساسی برای بهبود کیفیت خدمات در سیستم‌های مراقبت‌های سلامتی می‌داند. هدف این مطالعه تبیین چالش‌های اجرایی نظام ارجاع الکترونیک در استان گلستان بود.
روش کار: مطالعه‌ای کیفی در استان گلستان در سال ۱۳۹۸ با شیوه پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. مشارکت‌کنندگان، پزشکان خانواده و متخصص، مدیران ستادی دانشگاه و کارشناسان مسئول معاونت بهداشتی و درمان و اداره کل بیمه سلامت استان، فناوری اطلاعات، مدیران شبکه شهرستان و بیماران بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده‌ها در طی 46 مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع‌آوری گردید و به روش تحلیل محتوا، تحلیل گردید.
نتایج:  مهمترین چالش‌های نوبت‌دهی شامل کمبود وقت پزشکان خانواده، حضور نامنظم پزشکان متخصص، سخت بودن فرآیند نوبت‌گیری و ارجاع معکوس بودند. مهمترین چالش‌های بار مراجعه و زمان انتظار شامل نبود ظرفیت پذیرش کافی بعد از لغو قرارداد بیمه سلامت با بخش خصوصی، تاخیر پزشکان برای حضور در درمانگاه، زمان طولانی برای رسیدن نوبت و تایپ پس‌خوراند بودند. مهمترین چالش‌های ویزیت و تشخیص شامل زمان کوتاه ویزیت، کیفیت بالاتر ویزیت پزشکان در بخش خصوصی، عدم وجود شیوه نامه های شفاف بودند. مهمترین چالش های پس خوراند عدم تمایل و تعهد برخی متخصصان به ارائه پس‌خوراند، کیفیت پایین و قابل استفاده نبودن پس‌خوراند بودند.
نتیجه‌گیری: تامین منابع پایدار و تخصیص نشاندار اعتبارات مالی، طراحی و اجرای نظام پاداش و تنبیه، اصلاح سیستم نوبت دهی، توانمندسازی دانشجویان پزشکی، تجهیز متخصصان با قلم الکترونیکی برای نوشتن پس‌خوراند می‌تواند بهبود وضعیت موجود کمک کننده باشد.
محمدجواد کبیر، علیرضا حیدری، ناهید جعفری، زهرا خطیر نامنی، محمدرضا هنرور، ناصر بهنام پور،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده یک روش مناسب برای اولویت بندی و چگونگی تدوین بسته‌ خدمات پایه سلامت یک چالش جدی می‌باشد. این پژوهش با هدف طراحی فرایند تدوین بسته خدمات پایه سلامت در ایران انجام شد.
روش کار: یک مطالعه ترکیبی از روش‌های کمی و کیفی انجام شد. بخش کیفی با استفاده از طریق 25 مصاحبه عمیق فردی و 2 جلسه بحث گروهی متمرکز  با صاحب‌نظران وزارت بهداشت، سازمان‌های بیمه‌گر و سازمان برنامه و بودجه انجام شد و بخش کمی، مطالعه‌ای توصیفی و مقطعی با 277 نفر از صاحب‌نظران و بوسیله پرسشنامه‌ای که روایی و پایایی آن تایید شده بود، انجام گردید. بخش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا و بخش کمی با استفاده از نرم‌افزار SPSS23 تحلیل شد.
نتایج: مراحل فرآیند تدوین بسته خدمات پایه سلامت شامل 4 مرحله تبیین لیست خدمات موجود در بسته خدمات پایه سلامت، استخراج معیارهای ورود خدمات به بسته خدمات، اولویت بندی معیارهای ورود خدمات به بسته، مقایسه خدمات با معیارهای اولویت‌دار می‌باشد. در پایان مرحله اولویت بندی، معیارهای بار بیماری‌ها، گروه‌های هدف و نیاز جامعه دارای بیشترین میانگین و به عنوان مهمترین معیارها شناخته شدند.
نتیجه‌گیری: فرآیند طراحی شده در این مطالعه، شواهد علمی مورد نیاز را با تاکید بر ورود و تداوم خدماتی که دارای اولویت بالاتری می‌باشند و حذف خدماتی که در معیارها از اولویت کمتری برخوردار می‌باشند، در اختیار سیاستگذاران قرار می‌دهد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb