13 نتیجه برای کاظمی
ابراهیم کاظمی، صفرعلی طالاری، حسین هوشیار،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : لیشمانیازیس جلدی بیماری آندمیک در بسیاری از کشورها از جمله ایران می باشد.استفاده از ترکیبات آنتیموان پنج ظرفیتی برای درمان این بیماری عوارض جانبی برای بیماران به همراه دارد. این مطالعه به منظورتعیین تاثیرعصاره الکلی این گیاه بر روی زخم های تجربی حاصل از لیشمانیا ماژوردر موشهای BALB/c طی سال1385 صورت گرفت .
روش کار : در این مطالعه تجربی از غلظتهای مختلف 20% ، 40%و80% عصاره الکلی گیاه بربریس ولگاریس ( زرشک) بصورت پماد استفاده شد. 90 سر موشBALB/c که از لحاظ سن و جنس یکسان بودند تحت تلقیح زیرجلدی در پایه دم با 1/0 میلی لیتر از پروماستیگوتهای زنده و فعال لیشمانیا ماژور، سوش استاندارد MRHO/IR/75/ER قرارگرفتند وپس از 35-30 روز زخم سالک در آنها کاملا ظاهر شد، در5 گروه شامل گروههای مورد با غلظت های20% ،40% و80% و شاهد 1و2تقسیم شدند. درمان به شکل موضعی،3 باردر روز به مدت 30 روزانجام گرفت.هر هفته قطر زخم و وزن موشها در همه گروهها اندازه گیری شدند وتعداد انگل در زخم موشها پس از تهیه اسمیر و رنگ آمیزی در زیر میکروسکوپ بررسی شدند. نتایج درفرمهای اطلاعاتی یادداشت و با استفاده از آزمون های T.Test ، Fisher Exact Test ،واریانس یک طرفه ( همراه با آزمون توکی ) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت .
نتایج : در غلظت 20% پس از پایان دوره درمان میانگین قطر زخم کاهش داشت، بطوری که بهبود کامل زخم در این گروه در 5 سر موش (7/27% ) مشاهده گردید (001/0P< ) . همزمان با کاهش قطر زخم، میانگین وزن موشها افزایش داشت(001/0P< ) ، همچنین بار انگلی به میزان 80% کاهش داشت، بطوریکه در 12 سر موش محو کامل جسم لیشمن مشاهده شد (001/0P< ). در غلظت40% پس از پایان دوره درمان میانگین قطرزخم کاهش داشت بطوریکه بهبود کامل زخم در 2 سر موش (1/11% ) مشاهده گردید (001/0P< ) . همزمان با کاهش قطر زخم، میانگین وزن موشها افزایش داشت.کاهش بار انگلی به میزان 3/64% مشاهده شد، بطوریکه در 9 سر موش محو کامل جسم لیشمن مشاهده شد. در گروه های شاهددر مقایسه با گروههای 20% و 40% میانگین قطر زخم افزایش و میا نگین وزن موشها کاهش داشت (001/0P< ) . همچنین در میانگین تعداد انگل، افزایش انگل (4/71% ) مشاهده گردید (001/0P< ).
نتیجه گیری : با توجه به نتایج مشاهده می شود که غلظت 20% عصاره دارای اثر بخشی بیشتری هم در کاهش قطر زخم و هم در کاهش تعداد انگل می باشد، بنابراین می توان استفاده از این گیاه دارویی را در غلظت 20% جهت بررسی روی موارد انسانی پیشنهاد نمود.
حمیده عدالت، محمد آخوند ی، محمد رضا عبایی، ماندانا ابوالحسنی، سید محمد تقی صادقی، سید موسی کاظمی، حمید رضا باصری،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی و تعیین سن روزانه آنوفل استفنسی با توجه به تغییر غلظت پتردین های موجود در کوتیکول پشه های ماده به کمک دستگاه کروماتوگرافی مایع(HPLC).
روش کار: پشه های استفنسی ماده در شرایط انسکتاریوم ( دمای 28 درجه و رطوبت 70 %) پرورش داده شد و گروه های ده تایی از جمعیت آن با سنین 1،5 ،10،15، 20، 25 و30 روزه در دسته بندی شد و از هر گروه سنی نیز جداگانه سه دسته ده تایی برای استخراج پتریدین کوتیکول مورد استفاده قرار گرفت. جهت استخراج و شناسایی پتردین ها از دستگاه کروماتوگراف مایع( HLPC ) مجهز به آشکارساز فلووورسانس استفاده گردید. کروماتوگرام های پتریدین بدست آمده در طول موجهای Emotion =355nm & Excitation =465nm تعیین شده و جهت تعیین نوع با کروماتوگراف های استاندارد مقایسه شدند.
نتایج: در این مطالعه چهار نوع پتردین Isoxanthopteridin، Pteridin - 6 carboxylic acid، Biopteridin، Xanthopteridin در جلد پشه های آنوفل استفنسی پیدا شد. اگر چه این چهار نوع پتردین در کل جلد بدن پشه ها یافت شد ولی Biopteridin در سر و Xanthopteridn در سینه مشاهده نگردید. علاوه بر این با افزایش روزانه سن پشه ها میزان پتریدین ها کاهش یافته و یا بتدریج به نوع دیگری تغییر کردند، بطوریکه در طی 30 روز ، نه برابر کاهش در غلظت کل پتردین ها مشاهده شد.
نتیجه گیری: تعیین سن پشه های ناقل در مطالعات اپیدمیولوژیک بسیاری از بیماریهای منتقل شونده توسط آنها، مانند ویروس ها و انگلها، اهمیت بسزایی دارد. در این مطالعه افزایش سن روزانه پشه با کاهش میزان پتریدین رابطه معکوس داشت. لذا این روش با توجه به دقت بالا کروماتوگرافی مایع مجهز به آشکارساز فلووورسانس می تواند به عنوان یک روش استاندارد برای تعیین سن روزانه گونه های مختلف آنوفلینی و یا سایر پشه مورد استفاده قرار بگیرد. بخصوص که در این روش نیاز به تعداد زیاد نمونه نمی باشد و در عین حال سرعت و دقت آن بالا است. محدودیت عمده این روش ، عدم دسترسی آسان به دستگاه HPLC در بسیار از نواحی کشور می باشد ولی با توجه به قابلیت نگهداری و استفاده از پشه های مرده و منجمد شده، امکان ارسال نمونه به مراکز دارای دستگاه HPLC می باشد.
فریده گلبابایی، رضا کاظمی، بنفشه گلستان، مهران پورتالاری، سید جمال الدین شاه طاهری، مسعود ریسمان چیان،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه و هدف:.با توجه به اثرات حاد و مزمن حلال های آلی، که نقاشان خودرو در مواجهه طولانی مدت با آنها هستند ، ارزیابی و کنترل آنها برای حفظ سلامت کارکنان از اهمیت خاصی برخوردار است . در این تحقیق قصد بر آن است به منظور ارزیابی صحیح میزان مواجهه وانتخاب راه کارهای صحیح کنترلی،مهمترین عوامل تاثیر گذار در انتشار آلودگی با تاکید برارزیابی مواجهه با بنزن ، تولوئن، زایلن و اتیل بنزن(BTEX)، شناسایی و تعیین گردد .
روش کار: در این تحقیق با مطالعه دقیق فرایند رنگ آمیزی یک شرکت خودرو سازی ، عوامل احتمالی تاثیر گذار ، حلال های آلی موجود در رنگ و ایستگاه های انتشار حلال های آلی شناسایی شده و سپس با توجه به تعداد متغیرهای مورد بررسی و سطوح آنها و 5 نمونه به ازای هر ترکیب از متغییرها و نمونه های شاهد، 240 نمونه هوا تعیین شد. نمونه ها بر اساس روش 1501 NIOSH جمع آوری ، آنالیز و تعیین مقدار گردید ، و در نهایت اطلاعات بدست آمده بوسیله نرم افزار spss11.5 و آزمونهای رگرسیون چندگانه و آنالیزواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند .
نتایج: در بـین حلال های مورد مطالعـه، مواجـهه با بنزن در کلیه وظایف شغلی و مواجـهه با تولوئن در ایستگاه ها رنگ رویه و رنگ آسـتر بالاتر از حدود مجاز مواجـهه تشخیص داده شد( 05/0 p<). مواجـهه با اتیل بنزن و زایلن کـمتر از حـدود مجـاز بود ( 05/0 p<).مهمترین عوامل تاثیرگذار بر میانگین مواجهه با هر چهار حلال مورد مطالعه به ترتیب میزان اثرگذاری عبارت از : وظیفه شغلی ، نوع پیستوله و نوع رنگ مصرفی بوده است( 05/0 p<) .
نتیجه گیری: از دلایل تاثیر متغیرهای وظیفه شغلی ،نوع پیستوله و رنگ بر میزان مواجهه با BTEX، متفاوت بودن بار کاری هر وظیفه شغلی ،کارایی متفاوت دو نوع پیستوله مورد استفاده و تفاوت در فرمولاسیون حلال های رنگ است. همچنین به دلیل وجود بنزن به صورت ناخالصی در حلال رنگ، میزان مواجهه با آن بیشتر از حد مجاز می باشد. بنابراین توجه به عواملی تاثیر گذار در حین ارزیابی و کنترل جهت کسب نتایج مطمئن تر توصیه می شود.
ابوالفضل عسکری ساری، محمد ولایت زاده، مژگان خدادادی، محمد کاظمیان،
دوره 9، شماره 3 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: این تحقیق در سال 1388 به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین جیوه، سرب و کادمیوم در بافت
های عضله، کبد و آبشش ماهی بیاه (
Liza abu) رودخانه
های بهمنشیر و دز، در استان خوزستان انجام شد.
روش کار: در این تحقیق 108 نمونه ماهی بیاه تهیه شد. جهت استخراج فلزات از بافتهای مورد مطالعه، از روش هضم خشک استفاده شد و تعیین غلظت فلزات سنگین به وسیله دستگاه جذب اتمی Perkin Elmer 4100 صورت پذیرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با نرم افزار SPSS17 و به کمک آزمون t انجام شد که وجود یا عدم وجود اختلاف معنیدار در سطح 5 درصد (05/0= p) تعیین گردید.
نتایج: بالاترین غلظت جیوه، کادمیوم و سرب به ترتیب 005/0±029/0، 047/0±506/0 و 096/0±07/1 میلیگرم بر کیلوگرم در آبشش و پایینترین غلظت به ترتیب 001/0±023/0، 040/0±346/0 و 030/0±903/0 میلیگرم بر کیلوگرم در عضله بود. براساس نتایج به دست آمده در این تحقیق غلظت کادمیوم در آبشش، کبد و عضله ماهی بیاه بین رودخانههای بهمنشیر و دز اختلاف معنیداری داشت (05/0p≤)، اما فلزات جیوه و سرب در اندامهای مورد مطالعه ماهی بیاه در رودخانههای دز و بهمنشیر اختلاف معنیداری نداشت.
نتیجه گیری: در این تحقیق مقدار جیوه در مقایسه با آستانه استاندارد سازمان بهداشت جهانی پایینتر بود اما مقدار سرب و کادمیوم از آستانه بالاتر بود.
عادل مظلومی، زینب کاظمی، عباس رحیمی فروشانی، میثم عیوض لو،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: توانایی کار نشان دهنده تعامل بین مشخصههای فردی، شرایط کاری، قابلیتهای عملکردی کارکنان، و همچنین وضعیت سلامت آنها میباشد. هدف از مطالعه حاضر تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه شاخص توانایی کار (WAI) Work Ability Index میباشد.
روش کار: در این مطالعه، به منظور تأیید ثبات زبانشناسی پرسشنامه از روش Backward Translation ترجمه معکوس استفاده گردید. سپس، مطالعه مقطعی در میان نمونه 645 نفری از کارگران برخی از صنایع صورت گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آزمون-آزمون مجدد و همچنین اعتبار ساختاری آن با استفاده از آزمون تحلیل عاملی بررسی شد. بعلاوه، اعتبار افتراقی این شاخص از مقایسه میانگین نمرات ابعاد توانایی کار در دو گروه از کارگران با مرخصیهای استعلاجی کم و زیاد مورد بدست آمد.
نتایج: در خصوص پایایی ، ملاحظه گردید که ضریب تکرارپذیری برای تمامی ابعاد پرسشنامه WAI در سطح قابل قبولی میباشد. تحلیل عاملی مؤلفههای مربوط به پرسشنامه نشان داد که برای هرکدام از مؤلفههای " توانایی کار در ارتباط با نیازهای شغلی " و "قابلیتهای فکری و ذهنی" تنها یک سؤال کافی است. همچنین، سوالهای مربوط به مؤلفه " بیماریهای تشخیص داده شده فعلی توسط پزشک " را میتوان در شش عامل خلاصه نمود. نتایج نشان داد تمامی مؤلفهها به جز مؤلفه "توانایی کار در ارتباط با نیازهای شغلی" از قدرت تمیز و افتراق برخوردار میباشند.
نتیجهگیری: با توجه به سطح قابل قبول روایی و پایایی بدست آمده برای پرسشنامه WAI ، استفاده از این پرسشنامه برای ارزیابی توانایی کاری کارگران در محیطهای کاری مختلف، خصوصا مشاغل صنعتی، پیشنهاد میگردد.
اسماعیل کاظمی، غلامرضا گرمارودی، الهام شکیبازاده، میرسعید یکانی نژاد،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت روان نقش برجسته ای دررشد وتکامل اجتماعی و روانی دوره های مختلف زندگی به ویژه دوره ی نوجوانی ایفا میکند. پرداختن به امر سلامت روان نوجوانان از اولویت های بهداشتی و پزشکی پیشگیری در جهان محسوب می شود. هدف از اجرای پژوهش، بررسی وضعیت سلامت روان پسران نوجوان و تعیین نقش عوامل زمینه ای و مهارتهای زندگی در پیش بینی سلامت روان دانش آموزان در سال 1395 و ارایه مدل مناسب بود.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی- تحلیلی بود که بر روی 550 نفر از دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرری انجام گرفت. نمونه ها با روش تصادفی خوشه ای وارد مطالعه شدند. از پرسشنامه های معتبر و استاندارد سلامت عمومی GHQ-28 و مهارت های زندگی استفاده و اطلاعات جمعآوری شده توسط نرم افزار SPSS 22 و با استفاده از آزمون همبستگی، مجذور کای و رگرسیون لجستیک، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
نتایج: یافته های این مطالعه نشان داد 9/46% از دانشآموزان مشکوک به اختلال روان و 1/53% آنان بدون اختلال هستند و بیشترین اختلال در عملکرد اجتماعی 56% بود. از نظر نمره کلی مهارت های زندگی، 3/35% مهارت کم، 5/32% دارای مهارت متوسط و 2/32%، دارای مهارت زیاد بودند. بین متغیرهای خودآگاهی، تصمیم گیری و سن با سلامت روان و ابعاد چهارگانه آن، ارتباط معنی دار آماری دیده شد.
نتیجه گیری: نتایج، نشانگر شیوع نسبتا متوسط اختلالات روان در میان دانش آموزان بود و نقش آموزش مهارت های زندگی را در تامین سلامت روان نوجوانان و جوانان را نمایان و برجسته ساخت.
محسن روشن پژوه، رکسانا میرکاظمی، مهرداد احترامی، هومان نارنجی ها، حسین ملک افضلی، حمیدرضا صرامی، مجید رضازاده، فاطمه عباسی، سعید نوروزی،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سوءمصرف مواد یکی از مشکلات دیرپای اجتماعی و سلامتی ایران محسوب میگردد. به منظور برنامهریزی و سیاستگذاری برای پیشگیری، درمان و کاهش آسیب سوء مصرف مواد، دستیابی به اطلاعات دقیق، قابل اعتماد و روزآمد در ارتباط با این اختلال، ضروری است. هدف از این مطالعه، دستیابی به دادههایی دقیق در مورد شیوع و الگوی مصرف مواد در جمعیت تهران بود.
روش کار: پژوهش از نوع مقطعی و پیمایش خانوار بر روی حجم نمونه 6024 نفری از ساکنین 15 تا 64 ساله شهر تهران انجام گرفت. ابزار جمعآوری دادهها، فرم محقق ساختهای بود که اطلاعات دموگرافیک و اطلاعات مربوط به مصرف انواع مواد در هفته، ماه و سال گذشته و در طول عمر را جمعآوری کرد.
نتایج: 5646 نفر در مطالعه شرکت نمودند. شیوع مصرف در طول عمر در استان تهران برای سیگار، 9/21% ، برای قلیان، 8/26%، برای مشروبات الکلی، 1/12% و برای مواد، 3/7% بود. این میزان در هفته گذشته برای سیگار، 9/12% ، برای قلیان 5/10%، برای مشروبات الکلی 8/1% و برای مواد، 2/2% بود.
نتیجه گیری: شیوع مصرف سیگار، قلیان، مشروبات الکلی و مواد در استان تهران بالا است. این آمار برای مصرف الکل، قلیان و سیگار در طول عمر، بالاتر از آمارهای کشوری و برای مصرف مواد در طول عمر، کمتر از شیوع در کشور است.
سمیرا کاظمی، حدیث خوشنواز، معصومه قربانی ده، سکینه ورمزیار، سلمان شیخی،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: در صنعت لوازم خانگی به علت انجام عملیات کاری همچون جابجایی دستی قطعات توسط کارکنان، امکان بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی و ابتلاء به خستگی عضلانی وجود دارد. لذا هدف مطالعه حاضر، بررسی خستگی عضلانی و ارتباط آن با شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در بین کارکنان یک کارخانه تولید لوازم خانگی میباشد.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی در سال 1395 در بین 150 نفر از کارکنان یک کارخانه تولید لوازم خانگی انجام گردید. دادههای مربوط به شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی و خستگی عضلانی به ترتیب توسط پرسشنامه نوردیک و روش MFA جمعآوری و سپس با استفاده از آمار توصیفی و آزمون رگرسیون لجستیک دادهها توصیف و تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: براساس نتایج بدست آمده شیوع اختلالات اسکلتی–عضلانی در نواحی کمر، زانوها و گردن به ترتیب 3/33% ، 3/25% و 3/21% گزارش گردید. همچنین نتایج ارزیابی MFA نشان داد که خطر ابتلاء به خستگی عضلانی در نواحی شانه، مچ دست و بازوها به ترتیب در 7/28، 28 و 7/26% از کارکنان در سطح بسیار بالای اقدام اصلاحی قرار دارد. تجزیه و تحلیل آماری ارتباط معنی داری بین خستگی عضلانی و شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی نشان نداد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج ناراحتی در ناحیه کمر و میزان خطر خستگی در ناحیه شانه میتوان با انجام اقداماتی همچون افزایش ارتفاع پالتها، استفاده از میز با ارتفاع قابل تنظیم و چیدمان قطعات در حد دسترسی نرمال میتوان سطح خطر را کاهش داد.
ثریا قبادیان، فهیمه کاظمی، پروانه نظر علی،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ارکسین، هورمون مؤثر بر اضافه وزن و چاقی و نیز تنظیمگر متابولیسم گلوکز است. هدف از تحقیق حاضر، تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر سطوح پلاسمایی ارکسین-A (OXA) و مقاومت به انسولین زنان دارای اضافه وزن بود.
روش کار: در یک مطالعه نیمه تجربی، 24 زن دارای اضافه وزن (دامنه سنی: 20 تا 25 سال، شاخص توده بدن (BMI): 25 تا 30 کیلوگرم بر متر مربع) به دو گروه کنترل (12 نفر) و تمرین (12 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین، HIIT منتخب شامل 6 حرکت را به مدت 6 هفته به صورت 3 جلسه در هفته انجام دادند. مارکرهای خونی، 24 ساعت پس از آزمون جمعآوری و اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تی همبسته و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سطح معنیداری 05/0p< در نظر گرفته شد.
نتایج: در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون، تفاوت معنیداری بین وزن،BMI ، سطوح پلاسمایی گلوکز و انسولین و مقاومت به انسولین گروه کنترل و تمرین یافت نشد (05/0<p). همچنین، بین سطوح پلاسمایی گلوکز، انسولین، OXA و مقاومت به انسولین دو گروه کنترل و تمرین پس از 6 هفته تفاوت معنیداری وجود نداشت (05/0<p).
نتیجهگیری: یافتههای تحقیق حاضر نشان داد که دوره 6 هفتهای HIIT، بر OXA پلاسما و مقاومت به انسولین زنان دارای اضافه وزن اثر ندارد.
وحید کاظمی زاده، ناصر بهپور،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: در پژوهشهای پیشین مشخص گردیده است که عوامل زیادی بر عملکرد ورزشکاران اثرگذار است. محرومیت از خواب یکی از این عوامل است. بر اساس مدارک آزمایشگاهی یک تعداد مسیرهای محتمل برای ارتباط بین مدت محرومیت از خواب و کیفیت زندگی ورزشکاران پیشنهاد شده است. هدف مطالعه حاضر اثر محرومیت از خواب بر کیفیت زندگی در دانشجویان فعال رشته علوم ورزشی میباشد.
روش کار: پژوهش به صورت تجربی میباشد. تعداد 20 دانشجوی پسر رشته علوم ورزشی به صورت داوطلب انتخاب و با شیوه انتخاب تصادفی ساده در طرح درون گروهی با موازنه تقابل در دو موقعیت مورد بررسی قرار گرفتند. شرکتکنندگان در دو موقعیت 1) پس از 12 ساعت ناشتایی و 8 ساعت خواب کافی، و 2) بعد از 12 ساعت ناشتایی و 30 ساعت بیخوابی کامل در محل خوابگاه دانشجویی با شرایط کنترل شده مورد بررسی قرار گرفتند. کیفیت زندگی آزمودنیها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL_BREF) قبل و بعد از اعمال متغیر مستقل ارزیابی شد. تغییرات در متغیر وابسته ناشی از مداخله با آزمون تی وابسته در سطح معنی داری 05/0>p و با استفاده از نرم افزار22 SPSS آنالیز شد.
نتایج: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که 30 ساعت محرومیت از خواب سبب کاهش معنی دار میزان مقیاس کیفیت زندگی، درک سلامت جسمی، سلامت روان، روابط اجتماعی، سلامت محیط و سلامت عمومی کلی دانشجویان در شرایط محرومیت از خواب نسبت به شرایط کنترل شد و این کاهش از نظر آماری نیز معنی دار میباشد (012/0p=).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، مشخص گردید 30 ساعت محرومیت از خواب موجب تغییر معنی داری در کیفیت زندگی دانشجویان پسر فعال داشت. ورزشکاران به دلیل نیازهای ورزشی که کیفیت و کمیت خواب را مورد تاثیر قرار میدهد در مقابل با افراد غیر فعال به خواب بیشتری نیاز دارند. لذا به مربیان و ورزشکاران توصیه میگردد با شناخت عواملی که باعث محرومیت از خواب میشوند، از بیخواب شدن ورزشکاران خود در هنگام تمرین و مسابقات جلوگیری کنند تا از اثر منفی محرومیت از خواب بر عملکردهای ورزشی مصون باشند.
محمدجواد کبیر، علیرضا حیدری، محمدرضا هنرور، زهرا خطیرنامنی، عباس بدخشان، نرگس رفیعی، سکینه بیگم کاظمی، سید مهدی صداقت، مهرداد کمانگری، معصومه غلامی، مریم ایری، منصوره لطفی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سازمان جهانی بهداشت اجرای نظام ارجاع را یک اقدام اساسی برای بهبود کیفیت خدمات در سیستمهای مراقبتهای سلامتی میداند. هدف این مطالعه تبیین چالشهای اجرایی نظام ارجاع الکترونیک در استان گلستان بود.
روش کار: مطالعهای کیفی در استان گلستان در سال ۱۳۹۸ با شیوه پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. مشارکتکنندگان، پزشکان خانواده و متخصص، مدیران ستادی دانشگاه و کارشناسان مسئول معاونت بهداشتی و درمان و اداره کل بیمه سلامت استان، فناوری اطلاعات، مدیران شبکه شهرستان و بیماران بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. دادهها در طی 46 مصاحبه نیمه ساختاریافته جمعآوری گردید و به روش تحلیل محتوا، تحلیل گردید.
نتایج: مهمترین چالشهای نوبتدهی شامل کمبود وقت پزشکان خانواده، حضور نامنظم پزشکان متخصص، سخت بودن فرآیند نوبتگیری و ارجاع معکوس بودند. مهمترین چالشهای بار مراجعه و زمان انتظار شامل نبود ظرفیت پذیرش کافی بعد از لغو قرارداد بیمه سلامت با بخش خصوصی، تاخیر پزشکان برای حضور در درمانگاه، زمان طولانی برای رسیدن نوبت و تایپ پسخوراند بودند. مهمترین چالشهای ویزیت و تشخیص شامل زمان کوتاه ویزیت، کیفیت بالاتر ویزیت پزشکان در بخش خصوصی، عدم وجود شیوه نامه های شفاف بودند. مهمترین چالش های پس خوراند عدم تمایل و تعهد برخی متخصصان به ارائه پسخوراند، کیفیت پایین و قابل استفاده نبودن پسخوراند بودند.
نتیجهگیری: تامین منابع پایدار و تخصیص نشاندار اعتبارات مالی، طراحی و اجرای نظام پاداش و تنبیه، اصلاح سیستم نوبت دهی، توانمندسازی دانشجویان پزشکی، تجهیز متخصصان با قلم الکترونیکی برای نوشتن پسخوراند میتواند بهبود وضعیت موجود کمک کننده باشد.
مریم کاظمی، نسترن صفوی، مجید رستمی مقدم، رومینا بهبودی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی مکمل زینک بر علایم بالینی بیماران پسوریازیس پلاک تایپ با درگیری پوستی زیر 20% انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی دوسوکور در سال 1398 بر روی 44 بیمار پسوریازیس پلاک تایپ با درگیری پوستی زیر 20% مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) اردبیل انجام گرفت. بیماران با شرط پایین بودن سطح سرمی زینک و نداشتن درگیری مفصلی بهصورت تصادفی به دو گروه مداخله و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله بهمدت یک ماه روزانه یک قرص مکمل زینک 220 میلیگرم به همراه پماد موضعی اوسرین و گروه کنترل به مدت یک ماه روزانه یک عدد دارونما به همراه پماد موضعی اوسرین دریافت نموده و بهمدت سه ماه پیگیری شدند. قبل و بعد از درمان شدت خارش، اریتم، پوستهریزی، وسعت و میزان ایندوراسیون ضایعات بر اساس Psoriasis Area Severity Index محاسبه شد.
نتایج: یافتهها نشان داد دو گروه از نظر متغیرهای زمینهای و دموگرافیک تفاوت معنیداری نداشتند (05/0p>). همچنین نتایج مقایسه میزان زینک در افراد مورد مطالعه نشان داد میانگین سطح سرمی زینک پیش از شروع مطالعه در هر دو گروه در یک سطح قرار داشته است
(05/0p >). همچنین، نتایج روش آماری نشان داد که تفاوت معناداری از نظر شدت خارش، شدت پوسته ریزی، اریتم، ضخامت و وسعت ضایعات بین دو گروه مداخله و کنترل در طول مدت پیگیری وجودندارد (05/0p>).
نتیجه گیری: استفاده از مکمل زینک تأثیر قابل ملاحظهای در کاهش علایم بالینی بیماران پسوریازیس پلاک تایپ با درگیری پوستی زیر 20% ندارد.
علیرضا دلاوری، عباس وثوق مقدم، زهرا کاظمی اسفه، زهرابیگم سیدآقا میری،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: شبکه های بهداشت و درمان مبتنی بر اصول عدالت، فناوری مناسب، همکاری بین بخشی و مشارکت مردمی ایجاد شده است. سنجش رضایتمندی بیماران به عنوان یکی از معیارهای اساسی در تعیین کیفیت خدمات مراقبتی است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه میزان رضایتمندی خدمت گیرندگان در پایگاه های سلامت دولتی و غیردولتی جنوب تهران در سال 1400 است.
روش کار: این پژوهش از نوع مقطعی توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته برای 400 نمونه، استفاده شد، بخش اول مشخصات دموگرافیک مراجعه کنندگان، وضعیت بیمه، محل جغرافیایی پایگاه، سیستم نوبت دهی و دفعات مراجعه و نوع پایگاه سلامت بود. بخش دوم شامل نوع و میزان رضایتمندی از خدمات ارائه شده بود.
نتایج: در پایگاه های دولتی بیشترین رضایتمندی مراجعین به ترتیب از خدمات واکسیناسیون، آموزش های پس از واکسیناسیون، زمان انتظار و فضای فیزیکی بود. در پایگاه های برونسپاری شده آموزش مراقبت های پس از واکسیناسیون، مراقبت کودک زیر یک سال، واکسیناسیون و نحوه پاسخگویی و مسئولیت پذیری به ترتیب بالاترین سطح رضایتمندی را کسب کردند. مراقبت جوانان و میانسالان در پایگاه های دولتی و مراقبت جوانان در پایگاه های برونسپاری شده از کمترین میزان رضایت برخوردار بوده اند.
نتیجه گیری: سنجش مستمر و مکرر رضایتمندی و طراحی مداخلات بهنگام براساس نتایج حاصل در راستای ارتقا کیفیت خدمات بهداشتی به جمعیت تحت پوشش خواهد بود.