جستجو در مقالات منتشر شده


35 نتیجه برای آموزش

نرگس رستمی گوران، عباس وثوق مقدم، محمدحسین سالاریان زاده، حمید اسماعیل زاده، بهزاد دماری،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نقش کلیدی ستاد وزارت بهداشت در اجرا و پیگیری اصلاحات نظام سلامت، فرهنگ سازمانی حاکم بر آن می تواند نقش مهمی در موفقیت این اصلاحات داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی ابعاد و جهت گیری های موجود در فرهنگ سازمانی سازمان مرکزی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی طراحی گردید.

روش کار: این مطالعه به شیوه توصیفی و مقطعی انجام گرفته است. جامعه هدف کارکنان سازمان مرکزی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی می باشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش5/11 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از روش­های آماری توصیفی (میانگین، انحراف معیار، ضریب تغیرات و دامنه ) جهت توصیف کمی ابعاد فرهنگی استفاده شد سپس امتیازات کمی در بعد کیفی نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: ابعاد نوآوری، دانش آموزی در سازمان، منصفانه بودن سیستم پاداش، پذیرش تغییر، حمایت مدیران و انتقاد پذیری به میزان کم و اختیار و آزادی عمل، روشن بودن اهداف و انتظارات، ارتباطات، هماهنگی و انسجام به میزان متوسط و خود نظارتی و هویت پذیری به میزان زیاد در سازمان وجود دارند.

نتیجه گیری: با توجه به نقش کلیدی ستاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در طرح ریزی و اجرای برنامه های اصلاح نظام سلامت به نظر می رسد که تلاش در جهت تغییر فرهنگ سازمانی آن می بایست از اولویت های مهم کاری مدیران این سازمان قرار گیرد.


محمد عظیمی، یوسف ادیب، حسین مطلبی،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: برنامه درسی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در ارتقای آگاهی و توسعه فرهنگ بهداشتی دانش آموزان اهمیت بسیاری دارد. هدف تحقیق این است تا یک برنامه آموزشی را که بتواند کلیه نیازهای ضروری آموزش بهداشت را در خود جای دهد تدوین نماید. 

روش کار: در این تحقیق از روش تحلیل محتوا "آنتروپی شانون" می باشد که پردازش داده ها را در  بحث تحلیل محتوا  با نگاه جدید و به صورت کمی و کیفی مطرح می کند. آنتروپی در نظریه اطلاعات، شاخصی است برای اندازه گیری عدم اطمینان که به وسیله، یک توزیع احتمال بیان می شود. محتوای طرح از نظر پاسخگو (متن کلیه کتب دوره ششم ابتدایی) و دوازده مؤلفه اصلی و 58 مولفه فرعی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت  مورد بررسی قرار گرفت.

نتایج: نتایج تحلیل محتوای آنتروپی شانون نشان داد که بررسی کل 8 کتاب پایه ششم ابتدایی مولفه ی مربوط به سلامت روانی با 732 و  تحرک بدنی 735 مورد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده و کمترین مقدار مربوط به کنترل و پیشگیری از بیماری ها با 6فراوانی است.

نتیجه گیری: در محتوای کتاب های درسی رسمی به برخی مؤلفه های آموزش سلامت کمتر و یا اصلاً توجهی نشده است، در حالی که سلامت مهم ترین عامل پیشرفت و ضامن بقای جامعه است. به طوری که طراحی، اجرا و اداره برنامه های توسعه در بعد بهداشت، بیش از هر عامل دیگری زیربنای مفاهیم پایه ای چون سلامت است.


زهرا فرهمند، داوود شجاعی زاده، آذر طل، کمال اعظم،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از شایع ترین مشکلات بهداشت عمومی جهان معاصر است که با عوارض دیررس از جمله بیماری پای دیابتی همراه می باشد. بیماری پای دیابتی از شایع ترین این عوارض بوده و از نظر جسمانی و عاطفی برای بیمار  پر هزینه است. این مطالعه با هدف مشخص نمودن تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر روی مراقبت از پا و پیشگیری اززخم پا در بیماران دیابتی نوع 2 صورت گرفت.
روش کار: 97 نفر(57 زن و 40 مرد) بیمار دیابتی نوع 2 در این مطالعه شرکت داشتند. نمونه ها به روش تصادفی در دو گروه مداخله (47 بیمار) و گروه شاهد (50 بیمار) تقسیم شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه ای مشتمل بر اطلاعات جمعیت شناختی سوالات مربوط به آگاهی و سازه های مدل اعتقاد بهداشتی جمع آوری گردید. این اطلاعات قبل و3 ماه بعد از انجام مداخله آموزشی برای گروه مداخله که طی سه جلسه کلاس آموزشی صورت گرفت و همچنین گروه شاهد، جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 و آزمون های شاپیرو- ویلک، کای دو، ویلکاکسون، تی زوجی و مک نمار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 
نتایج: داده ها نشان داد تفاوت معنی داری بین گروه مداخله و شاهد قبل از انجام مداخله آموزشی از نظر میانگین میزان آگاهی و سازه های مدل اعتقاد بهداشتی (حساسیت، شدت، منافع و موانع درک شده همچنین خودکارآمدی و خود مراقبتی ) وجود نداشت و در گروه مداخله نتایج، اختلاف معنی­داری بعد از برنامه آموزشی نشان دادند (05/0 > .(pولی در گروه شاهد این متغیرها پس از گذشت 3 ماه تفاوت معنی­داری نداشتند (05/0 <p ).
 نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که افراد مبتلا به دیابت نیاز به یادگیری طرق مراقبت از پاهایشان دارند و اجرای برنامه های آموزشی در بیماران دیابتی نوع 2 بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی در اجرای مراقبت از پاها موثر می باشد.
 
معصومه مجدپور، محسن شمس، سعادت پرهیزکار، علی موسوی زاده، زهرا رحیمی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: آموزش مسایل جنسی یکی از نیازهای آموزشی نوجوانان است و مادران می توانند نقش کلیدی در آموزش این مسایل به دختران خود داشته باشند. این مطالعه با هدف طراحی، اجرا و ارزیابی یک برنامه مهارت آموزی برای مادران با هدف آموزش مسایل جنسی به دختران نوجوان خود در شهر ماهشهر انجام شده است.
روش‌کار: این کارآزمایی میدانی از شهریور تا اسفند 1393 بر روی 140 نفر مادر دارای دختر نوجوان 12 تا 18 ساله انجام شد. برای جمع آوری داده‌های مورد نیاز از دو پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا شده استفاده شد. پرسشنامه اول با پرسش از دختران نوجوان مهارت های ارتباطی مادران را می سنجید و پرسشنامه دوم با پرسش از مادران سطح آگاهی و نگرش آنان درباره مسایل جنسی و مهارت های ارتباطی آنها را ارزیابی می کرد. براساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها، مداخله آموزشی برای مادران به صورت سه جلسه آموزش حضوری طراحی و اجرا شد و داده های قبل و سه ماه بعد از مداخله با هم مقایسه گردید. 
نتایج: مقایسه قبل و سه ماه بعد از مداخله نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین امتیازات آگاهی و (01/0>p) و نگرش (01/0>p)  مادران ایجاد شد ولی مهارت‌های ارتباطی تفاوت معناداری نداشت (37/0=p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مداخله آموزشی طراحی شده بر بهبود آگاهی و نگرش موثر بود، ولی ارتقاء مهارت های ارتباطی به عنوان عامل مهم در مهارت آموزی مادران برای آموزش مسایل جنسی به دختران خود، نیاز به جلسات آموزشی پیوسته، منظم و همراه با تجربه و تمرین دارد.
افضل اکبری بلوطبنگان، سیاوش طالع پسند، علی محمد رضایی، اسحق رحیمیان بوگر،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر رفتارهای قلدری در میان نوجوانان مدارس رو به افزایش بوده و نگرانی‌هایی را برای روان‌شناسان، معلمان و خانواده‌های آن‌ها در سراسر جهان به همراه داشته است. لذا استفاده از روش‌های کنترل قلدری در مدارس حائز اهمیت است. از این رو هدف از پژوهش حاضر تاثیر برنامه آموزش کنترل قلدری بر رفتارهای ارتقاء‌دهنده سلامت نوجوانان قُلدر شهر تهران بود.
روش کار: جامعه آماری دانش‌آموزان 12 تا 17 ساله مدارس دولتی شهر تهران را شامل می شود. تعداد 40 نفر (20 نفر گروه کنترل و 20 نفر گروه آزمایش) به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. با بهره‌گیری از یک طرح آزمایشی پیش‌آزمون-پس‌آزمون و پیگیری یک‌ماهه با گروه کنترل ابتدا پرسشنامه‌های قلدری هارتر و رفتارهای ارتقاء‌دهنده سلامت بر روی هر دو گروه اجرا شد و سپس کاربندی آزمایشی آموزش کنترل قلدری در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا و بعد از اتمام جلسات پس‌آزمون برای هر دو گروه ارائه شد. پس از آن پیگیری یک‌ماهه به اجرا درآمد. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری اندازه‌گیری مکرر به کمک نرم‌افزار SPSSV22 استفاده شد.
نتایج: یافته‌ها نشان داد که برنامه آموزشی کنترل قلدری به شیوه شناختی-رفتاری بر رفتارهای ارتقای سلامت بین دو گروه در سه مرحله ارزیابی تفاوت معنی‌داری ایجاد کرده است (05/0>p).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می‌توان گفت آموزش کنترل قلدری بر رفتارهای ارتقاء‌دهنده سلامت نوجوانان 12 تا 17 ساله اثربخش بوده و می‌توان از این آموزش جهت ارتقای سلامت آن‌ها استفاده کرد و آگاهی والدین، معلمان، مدیران و سایر متخصصان از این آموزش‌ها می‌تواند اثربخش باشد.
لیلا الله قلی، اعظم رحمانی، رضا قانعی قشلاق، آرزو فلاحی، معصومه هاشمیان، حامد فلاحی، بابک نعمت شهربابکی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: فرسودگی شغلی در بین آموزش دهندگان سلامت رو به افزایش بوده و پیامدهای ناگوار جسمی، روانی و اجتماعی را به همراه دارد. هدف از مطالعه حاضر تبیین علل فرسودگی شغلی از دیدگاه آموزش دهندگان سلامت و شناسایی نیازهای آنان برای کاهش آن بود.
روش کار: این مطالعه کیفی در پایگاههای خدمات جامع سلامت شهر سنندج در غرب ایران در سال 1396 انجام گرفت. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 15 آموزش دهنده سلامت وارد مطالعه شدند. داده ها از طریق مصاحبه های فردی و بحث گروهی نیمه ساختار یافته، مشاهده و یاداشت در عرصه جمع آوری و با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای قرار دادی تجزیه و تحلیل گردید. جهت حمایت از صحت و استحکام دادهها، معیار مقبولیت، تأیید پذیری و انتقال پذیری لحاظ شد.
نتایج: دلایل فرسودگی شغلی در 5 طبقه شامل "مسائل مربوط به پایگاههای خدمات جامع سلامت"، "چالشهای فردی کارمندان"، "ضعف مدیریتی"، "چالشهای سیستم اجرایی" و "مسائل مربوط به مراجعه کننده‌گان" قرار گرفت. مشارکت کنندگان جهت کاهش فرسودگی شغلی به تقویت مهارتهای فردی، ارزشیابی اثربخش و حمایتهای مدیریتی، فراهم نمودن امکانات تفریحی و رفاهی، کاهش فشار شغلی و تقویت روابط درون بخشی و برون بخشی تأکید داشتند.  
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که عوامل متعددی در ایجاد فرسودگی شغلی آموزش دهندگان سلامت نقش دارند. بهبود در شیوه مدیریت و قوانین و امکانات رفاهی نه تنها سبب کاهش فرسودگی شغلی می گردد بلکه موجب افزایش کارایی برنامه های آموزش سلامت خواهد شد. 
محمد عظیمی، علی اقبالی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: انسان به عنوان مخلوق خداوند و اشرف مخلوقات، حقوقی دارد که یکی از این حقوق، حق سالم زیستن است و این نوع سبک زندگی جز در سایه آموزش های مفید میسر نمی شود. در همین راستا، آموزش جامع سلامت در مدارس برای سلامت نسل آینده کشور، یکی از ارکان مهم تلقی می شود.  بنابراین هدف این پژوهش تحلیل محتوای مولفه های بهداشت و ارتقای سلامت  کتب دوره دوم ابتدایی بر اساس مفروضه های سلامت با تاکید بر آموزش برای افزایش کیفیت بهداشت مدارس ابتدایی است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش همه کتاب‌های پایه دوم ابتدایی سال تحصیلی  1396 ـ 1395 (5 جلد کتاب) بود. نمونه آماری برابر با جامعه آماری است. ابزار پژوهش )آنتروپی شانون   (Entropy Shanon بود که پردازش داده ها را در  بحث تحلیل محتوا با نگاه جدید و به صورت کمی و کیفی مطرح می کند.
نتایج : نتایج تحلیل محتوای آنتروپی شانون نشان داد که بررسی کل 5 کتاب پایه دوم ابتدایی مولفه ی مربوط به سلامت روانی با 236  مورد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده، و کمترین مقدار مربوط به معلولیت با  10 فراوانی است. بیشترین ضریب اهمیت در بین مولفه های  سلامت در کتب پایه دوم  ابتدایی مربوط به مولفه های سلامت تغذیه مجموعا  با مقدار (21/0) و کمترین ضریب اهمیت به پیشگیری از رفتار های پرخطر  مجموعا  با  مقدار (019/0) می باشد.
نتیجه گیری: یافته های حاصل از فراوانی نشان می دهند که میزان توجه به هر یک از مولفه های آموزش بهداشت و ارتقای سلامت متفاوت است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که در محتوای  کتب دوره دوم ابتدایی به برخی از مولفه های آموزش بهداشت کمتر توجه  است، در حالی که آموزش بهداشت و به تبع آن ارتقای سلامت  مهم ترین عامل پیشرفت و ضامن بقای جامعه است. طراحی، اجرا و اداره برنامه های توسعه در بعد بهداشت، بیش از هر عامل دیگری زیربنای مفاهیم پایه ای چون سلامت است.
زهرا جمشیدی، بهرام محبی، الهام شکیبازاده، آذر طل، مهدی یاسری،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مبتلایان به دیابت برای پایداری رفتارهای خود مراقبتی نیازمند حمایت مداوم هستند. استفاده از نیروهای حمایتی برای بهبـود سطح خود مدیـریتی دیابت احساس می شود. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی مداخله آموزشی مجازی مستقیم و غیرمستقیم بر ارتقای رفتارهای خود مدیریتی و کنترل دیابت در زنان مبتلا به دیابت نوع دو طراحی و در سال 1399 اجرا شد.
روش کار: مطالعه کارآزمایی بالینی حاضر بر روی 100 زن مبتلا به دیابت نوع دو تحت پوشش سه مرکز بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی تهران که با تخصیص تصادفی به دو گروه آموزش مستقیم و غیرمستقیم (هر گروه 50 نفر) تقسیم شدند، اجرا شد. پرسشنامه، ابزار استاندارد خودمدیریتی دیابت بود. کلیه آموزش‌ها براساس آخرین نسخه (DSME ) Diabetes Self-Management Education ارائه شد. جلسات براساس مدل خودمدیریتی دانشگاه استنفورد شامل شش جلسه 90 دقیقه ای در طول سه هفته تشکیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS 16 و آزمون‌هایی نظیر آنالیز کوواریانس تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نمره خودمدیریتی در گروه آموزش مستقیم و غیرمستقیم به ترتیب در پیگیری سه و شش ماه بعد و نمره HbA1c دو گروه سه و شش ماه بعد محاسبه شد که این اختلافهای آماری معنی‌داری بود  (05/0 >p) این درحالی است که بین دوگروه در نمره خودمدیریتی وHbA1c درپیش آزمون اول و دوم اختلاف آماری معنی داری یافت نشد(05/0 <p).
نتیجه گیری: آموزش خودمدیریتی دیابت (DSME) به عنوان مداخله آموزشی در زمینه ارتقای رفتارهای خودمدیریتی و کنترل دیابت می‌تواند هم در گروه آموزش مستقیم که توسط محقق و هم در گروه آموزش غیرمستقیم که توسط رابطین آموزش دیده اجرا شد، اثربخش بوده و منجر به تحقق هدف نهایی یعنی کنترل دیابت گردد. پیشنهاد می گردد مسئولان و سیاستگزاران حوزه سلامت به استفاده از نیروهای داوطلب آموزش دیده توجه ویژه مبذول دارند.
منیره محمدی نژاد مطلق، سیاوش طالع پسند، اسحق رحیمیان بوگر،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر توانایی مهار عواطف و تنظیم شناختی هیجان در افراد آسیب‌دیده از خیانت صورت گرفت.
روش کار: از میان تمام زنان خیانت دیده که در بازه زمانی مهر تا دی‌ماه سال 1398 به اورژانس اجتماعی شهر سبزوار مراجعه کردند، تعداد 42 نفر با روش تصادفی انتخاب و به دو گروه (21 نفر آزمایش و 21 نفر کنترل) تخصیص داده شدند. مداخله به‌صورت یک‌سو کور انجام شد. شرکت‌کنندگان پرسشنامه مهار عواطفwilliams ، (27) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان Garnefski (29) را در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری تکمیل کردند. آموزش طی 20 جلسه با استفاده از نرم‌افزار آموزش حافظه کاری هیجانیSchweizer  (32) اجرا شد. داده‌ها با تحلیل واریانس چند متغیری با اندازه‌گیری مکرر تحلیل شدند.
نتایج: نتایج نشان داد که آموزش حافظه کاری هیجانی بر توانایی مهار عواطف و تنظیم شناختی هیجان زنان آسیب‌دیده از خیانت اثربخش است.
نتیجه گیری: یک راهبرد درمانی مکمل برای کنترل عواطف و تنظیم شناختی هیجان در زنان آسیب‌دیده استفاده از آموزش‌های مبتنی بر حافظه کاری هیجانی است. تلویحات کاربردی یافته‌ها موردبحث قرار گرفت.
زهرا ولیدآبادی، مژگان لطفی،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: از جمله تحولات ارزشمند مراقبت­های بهداشتی اولیه توجه ویژه به مبحث سلامت روان و اضافه شدن برنامه خود مراقبتی با محتوای آموزش همگانی سلامت­روان است. اما در رابطه با نیازهای گیرندگان خدمات و الویت­های آموزشی و امکانات مورد نیاز اقدامات یکپارچه ای صورت نگرفته است. در همین راستا این پژوهش با هدف تبیین اولویت­های این برنامه در مراکز خدمات جامع سلامت تابع دانشگاه علوم پزشکی ایران صورت گرفت.
روش­کار: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوا شامل 12 نفر از ذینفعان بود که بـه روش هدفمند با حداکثر تنوع وارد مطالعـه شـده بودنـد. داده ها با انجام مصاحبۀ عمیق و نیمه ساختاریافته و چک لیست تغییر یافته برنامه نیازسنجی سلامت جامعه جمع­آوری و با رویکرد گرانهایم و لاندمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
 نتایج: با تحلیل داده­ها، نیازها در دو مقوله اصلی شامل نیازهای ارائه­دهندگان خدمات و نیازهای گیرندگان خدمات دسته­بندی شدند. مقوله نیازهای ارائه­دهندگان خدمات مشتمل بر طبقات هماهنگی با ارگان­های برون­بخش، سامانه آموزش مجازی و اطلاع­رسانی، آموزش­های مستمر و سوپروایزر آموزشی، فضای مناسب و امکانات و تجهیزات بود، و مقوله نیازهای گیرندگان خدمات در طبقات کودکان، نوجوان و جوان و خانواده طبقه بندی شد.
نتیجه­گیری: شناسایی نیاز‌ها می‌تواند منجر به استفاده بهینه از منابع محدود به منظور کاربردی‌سازی آموزش ارائه‌شده شود. نتایج این پروژهش می­تواند گام موثری در راستای گسترش مبتنی بر نیاز آموزش سلامت روان و کمک شایانی در رسیدن به اهداف این برنامه در چنین مراکزی باشد. با توجه به نتایج، توصیه می­شود به برنامه ‌ریزی آموزش و بازنگری بر اساس نیازهای شناسایی شده اقدام شود تا منجر به افزایش بهره وری این برنامه شود.
 
سیمزر صالحی، محمد نوریان، لیلا فتحی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: زنان سرپرست خانوار که نقش تأمین­کننده معیشت را بر عهده دارند، یکی از مهمترین اقشار آسیب­پذیر جامعه بوده و لزوم توانمند نمودن آنان ضروری به نظر می­رسد. لذا پژوهش حاضر با هدف مطالعه نظام‌مند و طراحی الگوی نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانواده انجام گرفت.
روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش کیفی از نوع سنتزپژوهی بود که با استفاده از تحلیل محتوا و فراترکیب انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی آثار منتشر شده به زبان فارسی یا انگلیسی در این حوزه از سال 2012 تا 2021 در چهار پایگاه اطلاعاتی معتبر اریکٍ (ERIC)، ساینس دایرکت (Science Direct)، پاب مد (PubMed) و گوگل اسکولار (Google  Scholar) بود. ابتدا با استفاده از کلیدواژه­های "آموزش زنان سرپرست خانوار، توانمندسازی زنان، زنان سرپرست خانوار، مهارت‌های زنان سرپرست خانوار" و بر اساس معیار ورود، 140 مقاله علمی شناسایی و سپس با توجه به معیار خروج، تعداد 93 مقاله کنار گذاشته و در نهایت 47 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل کیفی مقالات از روش­های کدگذاری خط به خط و نرم افزار (MAXQDA 18) استفاده شد.  
نتایج: بر اساس نتایج به دست آمده، نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار به عنوان مضمون اصلی دارای چهار مضمون "دانش­ها و مهارت­های گرایش جنسی مطلوب"، "دانش­ها و مهارت­های تربیت فرزندان"، "دانش­ها و مهارت­های اشتغال" و "توسعه و توانمندی فردی و اجتماعی" بود. با استفاده از روش فراترکیب 22 طبقه از چهار مضمون اصلی استخراج شده و مدل آموزش زنان سرپرست خانوار، طراحی گردید.  
نتیجه­ گیری: با توجه به آنکه نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار مشخص شده است، توصیه می­شود دوره­های آموزشی مطابق با نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار طراحی گردد.  
 
لیلا محمدی، اعظم راستگو، اصغر نخستین گلدوست، نورالدین میرزایی، سعید مذبوحی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی مولفه­های آموزش الکترونیکی و یادگیری در محیط کار می­باشد.
روش کار: این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تحلیل محتوای عرفی یا قراردادی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه: 1. گروه اول منابع اطلاعاتی سه­گانه (شامل: کتاب­ها، مقالات و پایان­نامه­ها) و 2. گروه دوم شامل خِبرگان و متخصصین آگاه به موضوع پژوهش می­باشند. جامعه آماری بخش اول شامل تعداد 317 منبع اطلاعاتی بود که با روش نمونه­گیری قضاوتی، تعداد 26 منبع انتخاب شدند. برای گروه دوم جامعه ­آماری تعداد 22 نفر بر اساس قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. روش‌ها و ابزارهای گردآوری داده­ها و اطلاعات پژوهش شامل کتابخانه‌ای (با استفاده از ابزار فیش‌برداری) و میدانی (با استفاده از ابزار مصاحبه و پرسشنامه) می­باشد.
نتایج: برای کدگذاری اولیه تعداد 644 مقوله شناسایی و این کدها با توجه به جنبه مفهومی مشترک تبدیل به 45 مقوله ثانویه که در مرحله کدگذاری محوری تبدیل به نُه 9 تم اصلی شدند؛ که این تم­ها برای ساخت شبکه مضامین مورد استفاده قرار گرفته شد.
نتیجه ­گیری: مدل پژوهش نشان داد تعداد نُه مقوله شامل: مقوله 1 سازمان و مدیریت؛ مقوله 2 اطلاعات و محتوا؛ مقوله 3 تعامل و ارتباط؛ مقوله 4 ویژگی­های مدرس؛ مقوله 5 اثربخشی؛ مقوله 6 کیفیت فنی؛ مقوله 7 اهداف یادگیری؛ مقوله 8 الزامات یادگیری و مقوله 9 ابعاد یادگیری، در آموزش الکترونیکی و یادگیری در محیط کار دخیل­ هستند.
 
زینب عزیزی میانایی، رویا صادقی، مامک شریعت، آذر طل، عباس رحیمی فروشانی، حسین جلاهی، یاسر تعدادی،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: توجّه به کیفیت مراقبت­های پریناتال و شناسایی عوامل قابل اجتناب و غیرقابل اجتناب مادری و ارتقاء مهارت­ها و دانش مراقبین بهداشت و درمان مطابق جدیدترین یافته­های علمی برای انجام اقدامات پیشگیرانه و مداخله­ای مناسب جهت شروع و به پایان رساندن یک بارداری موفق و مدیریت مناسب در نظام سلامت از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. این مطالعه با هدف مقایسۀ پیامدهای نامطلوب بارداری در جمعیت زنان باردار و زایمان کرده با و بدون سابقه ابتلا به کووید-19 طراحی و اجرا شد.
روش­کار:  این مطالعۀ مقطعی توصیفی-تحلیلی به بررسی 4124 نفر از زنان  باردار و زایمان کرده (با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید-19) از تاریخ 01/12/1398 الی 29/12/1400، که  اطّلاعات­شان در سامانۀ سیب دانشگاه علوم پزشکی بابل ثبت شده بود، پرداخته است. چک لیست اولیه طراحی، تدوین و به روش پنل خبرگان اعتبارسنجی شد. اطّلاعات بر اساس چک لیست جمع­آوری و شیوع پیامدهای مادری و نوزادیِ مورد نظر در دو بخش مادران باردار، با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید-19 تعیین و مقایسه شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون­های توصیفی از قبیل کای اسکوئر و تست دقیق فیشر با استفاده از نرم افزارهای 24 SPSS  و  STATA نسخه 22 انجام و پیامدهای نامطلوب و با فراوانی بالا پس از ابتلا به کووید-19 تعیین گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که پیامد عوارض مامایی و بیماری­های مادر (فشار خون، دیابت، حداقل یکی از موارد خونریزی حین بارداری، زایمان زودرس، زایمان دیررس و پارگی زودرس کیسۀ آب) در457 نفر (8/27%) و مسائل پزشکی و جراحی (وزن گیری نامناسب و حوادث ترومبوآمبولیک) در 206 نفر (5/12%) شایع­ترین پیامدها در مادران باردار با سابقۀ ابتلا به کووید -19بوده­اند. همچنین تفاوت معنی­دار آماری در دو گروه مادران باردار با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید -19در مسائل پزشکی و جراحی (001/0p=) و عوارض مامایی و بیماری­های مادر (002/0p=) وجود داشت. در بخش ارتباط پیامدهای نامطلوب نوزادی در مادران باردار با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید -19تفاوت معنی­دار آماری بین دو گروه با و بدون سابقه ابتلا از نظر آپگار دقیقه یک و دقیقه پنج نوزاد (001/0˂p) و تغذیۀ انحصاری با شیر مادر (001/0p=) و وجود علائم کووید-19 در نوزاد بنا به تشخیص پزشک (001/0˂p) وجود داشت.  
نتیجه­گیری:  به نظر می رسد کووید-19 در بارداری با افزایش خطر برخی از پیامدهای نامطلوب مادری و نوزادی مرتبط است. بنابراین در پیامدهای قابل مداخله از طریق آموزش بهداشت، ایجاد نگرش صحیح جهت مدیریت مطلوب­تر، افزایش مهارت و توانمندی ارائه­دهندگان و ارتقاء دانش گیرندگان خدمت با تدوین برنامه­های آموزشی جذّاب و نوآور ضروری است.
 
مریم اسلام پناه، معصومه بلوری تبار، الهام کاویانی، سوسن لایی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: آموزش فناورانه بعنوان مدلی جدید در توسعه آموزش به ویژه آموزش عالی جهت ارتقاء و پیشران حوزه مدیریت سایبرنتیک و هوش استراتژیک مدیران آموزشی مدنظر بوده و می تواند سازمان را در اجرای صحیح برنامه ها یاری رساند. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری آموزش فناورانه جهت توسعه هوش استراتژیک و مدیریت سایبرنتیک مدیران مراکز آموزش عالی استان کرمانشاه است.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کمی- کیفی است. در بخش کیفی با 15 مصاحبه، اشباع حاصل شد. در بخش کمی، 281 پرسشنامه تکمیل و به محقق برگردانده شد. ابزار مورد استفاده در بخش کیفی، پرسشنامه های نیمه ساختار یافته بود، که دو پرسشنامه محقق ساخته از آن استخراج گردید. در بخش کمی، پرسشنامه هوش استراتژیک مک‌کوبی (2007) و پرسشنامه‌های محقق ساخته آموزش فناورانه و مدیریت سایبرنتیک استفاده گردید. تحلیلها با نرم‌افزارهای SPSS24 و  Amos انجام شده است.
نتایج: نتایج تحلیل عاملی تاییدی حاکی از مناسب بودن مدل های اندازه گیری حاصل از پرسشنامه های ساخته شده است. مدل معادلات ساختاری نشان داد که آموزش فناورانه تاثیر مثبت معنی داری روی مدیریت سایبرنتیک و هوش استراتژیک دارد.
نتیجه گیری: توسعه هوش استراتژیک در مراکز آموزش عالی موجب تعاملات بیشتر مدیران با اساتید و کارکنان و روابط سازنده اساتید با دانشجویان می‌شود. همچنین هوش استراتژیک یک رویکرد فعالانه است که در همۀ بخش‌های مراکز آموزش عالی می‌تواند سودمند باشد. با توجه به وجود ارتباط بین متغیرهای پژوهش، پیشنهاد می­شود نتایج مذکور در راستای کاهش چالش­های موجود در برنامه­ها و فعالیتهای مدیران آموزشی مراکز آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
 
سیده مریم پور موسوی، ضحی حاجیها، محمد معرفت، ایمان زاغیان، حامد مصلحی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر مروری نظام مند و انتقادی به بسته های خدمات موجود در دفتر سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت در حوزه مواد، الکل و دخانیات بوده که در حال حاضر در نظام مراقبت های بهداشتی اولیه مورد استفاده است. این پژوهش با روش مرور و ارزیابی نقادانه، انجام شد.
روش کار: در ابتدا 1362 صفحه اطلاعات در قالب 47 فایل از سوی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد جهت بررسی به پژوهشگران ارسال شد. فایل های ارسالی طبقه بندی، موارد اضافی، نامرتبط و تکراری حذف و نهایتاً 840 صفحه در 29 فایل مطالعه و مورد بررسی دقیق گرفت. سپس جهت نقد بر بسته ها از 7 متخصص حیطه اعتیاد استفاده شد. از روش تحلیل محتوا جهت استخراج نقدهای متخصصین استفاده گردید.
نتایج: بررسی های انجام شده نشان داد که اطلاعات جامعی در مورد اعتیاد به مواد مخدر، الکل و دخانیات به مراجعه کنندگان ارائه می شود. اما، در طی نگاه نقادانه و مروری بر بسته های موجود 4 نقد اصلی استخراج شد. نقد به منابع، اپیدمولوژی، عدم تناسب فرهنگ ایرانی-اسلامی و مسائل فنی-تخصصی 4 حیطه نقد اصلی وارده بر بسته های موجود بود. تعداد فایل ها و تنوع مداخلات، اشکالات ویرایشی و نگارشی، مداخلات و بحث هایی با منابع درون متنی نامناسب، منابع بعضاً قدیمی و مربوط به سال های 2013 و 2014، مداخلات قدیمی، عدم همخوانی مناسب با فرهنگ جامعه اسلامی ایران و ترجمه مستقیم بخش هایی از متون اصلی و اسناد مجامع بین المللی برخی از ایرادات وارده بر این خدمات بود.
نتیجه گیری: علی رغم تلاش های دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد جهت پوشش نیازهای اکثر افراد مراجعه کننده به نظام مراقبت های اولیه، به نظر می رسد تعداد بالای مداخلات و اطلاعات اضافی موجب سردرگمی پزشک، مراقب سلامت روان، مراقب سلامت خانواده، بهورز و دیگر افراد مرتبط خواهد شد. در نهایت پیشنهاد می شود برخی از بسته ها در یکدیگر ادغام شوند و مسائل تکراری حذف گردد و بخش های اختصاصی به آن اضافه شود و برخی از بسته ها نیز بر اساس موارد پیشنهادی مورد بازبینی اساسی قرار گیرند و بر تدوین بسته­های به روز و متناسب با فرهنگ جامعه ایرانی تاکید شود. 
 

صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb