111 نتیجه برای مهدی
سید مهدی سیدزاده ثانی، احمد رفیع عبدالهی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار زورگویی یکی از مشکلات روز افزون در بین نوجوانان بسیاری از مدارس در سطح جهان میباشد، که اخیراً مورد توجه پژوهشگران حوزههای روانشناسی و حتی جرمشناسی به دو صورت قلدریسنتی و سایبری قرارگرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان قلدریسنتی و سایبری در بین نوجوانان دختر و پسر مقطع دبیرستان مدارس شهرهرات- افغانستان در سال 1396 در سه مقطع اول، دوم و سوم انجام شد.
روش کار: این مقاله با روش کمی و با شیوه نمونهگیری تصادفی با استفاده از ابزار پرسشنامه از جمله پرسشنامههای قلدری (BS)، پاتچین وهیندوجا، ایلی نویز وآلوئوس در بخشهای قلدریسنتی و سایبری با نرم افزارspss تحلیل شدند. نمونه پژوهش360 نفر از دانشآموزان مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستانهای شهرهرات بودند.
نتایج: آزمونهای تعقیبی (کروسکال والیس ومن ویتنی) با سطح معنیداری کمتر 05/0 و01/0 نشان داد که میزان قلدریسنتی و سایبری در بین دانشآموزان پسر نسبت به دانشآموزان دختر بیشتر است. از طرفیدیگر میان قلدری سنتی و بعد اجتماعی بین مقاطع دهم- یازدهم و یازدهم- دوازدهم تفاوت معنی داری وجود دارد، میانگین قلدری سنتیکلاس یازدهم از دوکلاس دهم و دوازدهم کمتر است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر این بود که دانشآموزانی که پدران آنها کشاورز هستند قلدری بیشتری نسبت به سایر مشاغل دارند. هم چنین شیوع قلدری در دانشآموزانیکه مادران آنها خانهدارند نسبت به دانشآموزانیکه مادران آنها شاغل هستند کمتر است. تحصیلات پدر در شیوع قلدری دانشآموزان تاثیر ندارد. بعلاوه نتایج تحقیق نشان داد که شیوع قلدری سایبری در بین دانشآموزانیکه مادران آنها از تحصیلات بیشتری برخوردارند نسبت به مادران بیسواد بیشتر است.
ندا کریمی، شهرزاد سعادت قرین، آذر طل، رویا صادقی، مهدی یاسری، بهرام محبی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: انتخاب رفتارهای سالم در نوجوانی از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا این رفتارها در این دوران یایه ریزی می شود. از طرف دیگر، توجه به سلامت دختران از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا این رفتارها را به نسل بعدی نیز منتقل می کنند. از این رو هدف این مطالعه شناسایی نقش تعیین کنندگی سواد سلامت و متغیرهای زمینه ای در رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت در بین دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهر تهران بود.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی، توصیفی-تحلیلی و بر روی ۳۷۰ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای در سال ۱۳۹۷ انجام شد. داده ها با استفاده ﺍﺯ پرسشنامه های دموگرافیک، ﺳﻮﺍﺩ ﺳﻼﻣﺖ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥHELMA و رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت (HPLPII) جمع آوری گردید. ﺑﺮﺍﻯ ﺗﺠﺰﻳﻪ ﻭﺗﺤﻠﻴﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ SPSS 25 استفاده شد.
نتایج: نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد سواد سلامت (۳۹/۰=β و ۰۰۱/۰>p)، علاقه به موضوعات سلامت (۳۵/۱=β و ۰۰۱/۰>p)، مطالعه مجله و روزنامه (۷۶/۰=β و ۰۰۷/۰=p) تحصیلات پدر(۰۰۲/۰=p)، شاخص توده بدنی(۰۲۲/۰=p)، رشته تحصیلی (۰۰۱/۰>p)، اولین منبع اطلاعات سلامت (۰۰۱/۰>p) و محل زندگی (۰۲۳/۰=p) ارتباط مستقیم و معنیداری با رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت داشتند. بین سن (۶۹/۱-=β و ۰۰۱/۰>p) و ارزیابی وضعیت سلامت (۶۷/۱-=β و ۰۱/۰>p) با رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت ارتباط معکوس و معنیدار بود.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه میانگین نمره سواد سلامت در طبقه بندی "نه چندان کافی" و نمره رﻓﺘﺎرﻫﺎی ارتقاءدهنده سلامت دختران دانش آموز در ﺳﻄﺢ ﻣﺘﻮﺳﻂ بود، لزوم تدوین برنامه های آموزشی جهت افزایش سواد سلامت در طراحی و اجرای مداخلاتی جهت ارتقاء این دسته از رفتارهای مرتبط با سلامت در دانش آموزان باید مد نظر قرارگیرد.
مریم تاجور، علی محمد مصدق راد، مهدی یاسری، ماریا محمدی،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف:افزایش جمعیت سالمندان با افزایش تقاضا برای دریافت خدمات سلامت همراه است. بنابراین دانش و درک بهره مندی از خدمات سلامت در سالمندان برای تخصیص منابع و برنامه ریزی های حوزه سلامت ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت بهره مندی سالمندان کشور از خدمات بستری سلامت و عوامل مرتبط با آن انجام گرفت.
روش کار: پژوهش حاضر بر اساس آنالیز ثانویه داده های "مطالعه ملی بهره مندی از خدمات سلامت" در سال 1394، در گروه سالمندان 60 سال و بالاتر در سطح کشور با حجم نمونه معادل 8205 نفر انجام شد. نمونه ها با روش طبقه بندی تصادفی از استانها، شهرها و روستاهای کشور انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، یک پرسشنامه بود که اطلاعات مربوط به نیاز افراد به خدمات بستری در یک سال گذشته و مراجعه و دریافت خدمات را توسط آنها گردآوری می کرد. در این مطالعه، از آنالیز رگرسیون لجستیک چند سطحی برای بررسی عوامل مرتبط با بهره مندی از خدمات بستری استفاده شد.
نتایج: از 8205 سالمند شرکت کننده در مطالعه، 1411 نفر (17% ) در یکسال گذشته حداقل یکبار به خدمات بستری نیاز پیدا کرده بودند که 93% (1317 نفر) از این افراد برای دریافت خدمات مراجعه کرده و 97% از مراجعین (1288 نفر) از خدمات بستری بهره مند شده بودند. سالمندان فاقد بیمه مکمل (001/0=p) و افراد مسن تر (03/0=p) با وجود داشتن نیاز بیشتر به خدمات بستری بطور معنی داری نسبت به سایرین از این خدمات کمتر بهره مند شده بودند. بیشترین نارضایتی در شهرها مربوط به رفتار پرستاران و پرسنل غیر پزشک و در روستاییان، مربوط به مدت انتظار برای دریافت خدمت بود. مهمترین علل عدم مراجعه سالمندان برای بستری، هزینه بالای خدمات بستری و عدم پوشش مناسب بیمه سلامت آنها بود.
نتیجه گیری: سالمندان فاقد بیمه و مسن تر باید در اولویت مداخلات سیاستگذاری برای بهره مندی بیشتر از خدمات بستری سلامت قرار گیرند. علل عدم بهره مندی از خدمات بستری و همچنین علل نارضایتی نیز باید مورد توجه جدی ارائه کنندگان خدمات سلامت و مدیران این حوزه قرار گیرد.
محمد مهدی سلطان دلال، مهدیه پور مرادیان، شیدا اسدپور،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: سالمونلا یکی از عوامل مهم در بیماریهای منتقله از غذا می باشد، که سبب گاستروانتریت انسانی میشود. ﻣﻄﺎﻟﻌه ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ارزیﺎﺑﯽ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺑﻬﺪاﺷﺘﯽ خامههای ﺳـﻨﺘﯽ ﻣـﺼﺮﻓﯽ از ﻧﻈﺮ آﻟﻮدﮔﯽ ﺑﺎﮐﺘﺮیﺎیﯽ اﻧﺠﺎم گرفته است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی توصیفی، 250 نمونه خامه غیر پاستوریزه و50 نمونه خامه پاستوریزه از مناطق عرضه در جنوب شهر تهران جمع آوری گردید. پس از رقیق سازی در محیط بافر فسفات و تهیه سریال رقت برای غنی سازی سالمونلا به محیط راپاپورت واسیلیادیس طبق دستورالعمل CDC منتقل و پس از 24 ساعت انکوباسیون در 37 درجه سانتی گراد، یک لوپ در محیط های کشت هکتون آگار و بیسموت سولفیت آگار تلقیح شد. روز بعد کلنیهای مشکوک از نظر فنوتیپی مورد بررسی اولیه و بوسیله پلاک API-20E مورد تایید نهایی قرار گرفتند.آنتی بیوگرام طبق دستورالعمل CLSI انجام شد.
نتایج: 15 نمونه (6%)از 250 نمونه خامه سنتی مورد مطالعه به سالمونلا آلوده بودند. از 7 سروتایپ شناسایی شده،بیشترین سروتایپ سالمونلا متعلق به سروتایپ اینفنتیس با 7 مورد (3/33%) بود.همچنین باکتریهای کلیفرم مانند اشریشیاکلی، انتروباکتر، کلبسیلا و سیتروباکتر جدا گردید. بیشترین مقاومت انتی بیوتیکی ناشی از نالیدیکسیک اسید، تتراسایکلین و تریمتوپریم به ترتیب با 3/93%،3/73% و 7/66% بود. بررسی های میکروبی خامه های پاستوریزه نشانگر عدم آلودگی به سالمونلا در تمامی نمونه های خامه بوده است.
نتیجه گیری: نتایج حاصله موید نیاز به کنترل و نظارت بیشتر خامه های عرضه شده در سطح شهر توسط اداره نظارت بر مواد غذایی می باشد. موید کنترل کیفی و نظارت بیشتر اداره بهداشت مواد غذایی بر خامههای تولیدی بصورت سنتی در سطح شهر تهران میباشد. همچنین آموزش جامعه به مصرف خامه پاستوریزه می تواند در کاهش بیماری های منتقله از غذا نقش بسزایی داشته باشد.
سید مهدی سیدزاده ثانی، احمد سعید عبدالهی،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه وهدف: احتمال مورد خشونت قرارگرفتن یک فرد در خانواده به مراتب بیشتر از بیرون خانواده اسـت. هـدف ایـن تحقیـق بررسی خشونت خانوادگی به ویژه خشونت علیه زنان در بین خانوادههای استان هرات افغانستان است.
روش کار: این پژوهش براساس روش نمونـهگیـری در دسترس به تعداد 130 نفر از قربانیان زن مراجعه کننده به مراکز حمایتی این افراد در شهر هرات و بـا اسـتفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است.
نتایج: در بین مراجعان به مراکز حمایتی، خشونت روانی با 42% و خشونت جنسی و فیزیکی هر یک با 29% بیشترین فراوانی را داشته و در رتبه آخر نیز خشونت اقتصادی با 26% قرار میگیرد. سن 4/65% قربانیان زیر 30 بوده و زنان بالای 40 سال نیز مراجعهای نداشتهاند. 4/65% در 5 سال نخست ازدواج بودهاند و تنها 10%، عمر ازدواج بالای 10 سال داشتهاند. حدود 60% مراجعان بیسواد بودهاند و تنها 8/13% لیسانس داشتهاند. 3/72% قربانیان خانهدار بوده و تنها حدود 21% قربانیان دارای شغل آزاد و یا اداری بودهاند. بیش از 2/70% قربانیان نیز در کمترین سطح درآمدی قرار داشتهاند. حدود 6/76% با رضایت ازدواج کردهاند. از سوی دیگر، 5/88% همسران قربانیان زیر40 سال بودهاند. 7/57% بیسواد و 2/29% دیپلمه بودهاند. به لحاظ شغل نوعا کارمند نیستند (کارگر 8/13، کشاورز 3/22 و آزاد 8/40) 4/95% ازدواج اولشان بوده و 7/97% تک همسر هستند. 8/83% ایشان نیز معتاد نبود و 6/76% با رضایت ازدواج کردهاند.
نتیجه گیری: در بین مراجعان بیشترین فراوانی با خشونت روانی بوده است. مراجعه کنندگان نوعا زیر 40 سال و با سابقه ازدواج زیر 5 سال بودهاند. تصویر قربانی در این پژوهش، زن جوان بیسوادی است که به لحاظ مالی در مضیقه شدید بوده و دارای همسری جوان و دارای شغل آزاد و با تحصیلات کم است که برای بار نخست ازدواج کرده و جز قربانی همسر دیگری نداشته و اعتیادی هم به مواد مخدر ندارد.
محمد مهدی سلطان دلال، سیده معصومه ابریشمچیان لنگرودی، مهدیه پورمرادیان، شیدا اسدپور،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری های منتقله از راه غذا (FBD) foodborne diseases امروزه یکی از بزرگترین نگرانی ها در جهان میباشد. همچنین استفاده بی رویه و نادرست از آنتی بیوتیک ها باعث ایجاد مقاومت در بین باکتریهای فراوانی گشته است، که یکی از آنها استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین Methicillin-resistant Staphylococcus aureus (MRSA) ، به صورت یک تهدید جدی برای سلامت عمومی مطرح گردیده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان استافیلوکوکوس اورئوس های مقاوم به متی سیلین MRSA ازمواد غذایی در تهران صورت گرفت.
روش کار: در این مطالعه توصیفی 560 نمونه غذایی طی ماه های تیر97 لغایت خرداد 1398از سه منطقه جنوب تهران، شهر ری و اسلام شهر جمع آوری و از نظر وجود استافیلوکوکوس اورئوس طبق استاندارد ملی ایران به شماره 1194 مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی سویه های استافیلوکوکوس اورئوس بدست آمده با روش دیسک دیفیوژن تست Disk) (Diffusion Test مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: از 560 نمونه غذایی،49 نمونه به استافیلوکوکوس اورئوس آلوده بودند) 7/8%). نتایج بدست آمده نشان می دهد بیشترین آلودگی ها مربوط به شیرینی تر، بستنی سنتی و مواد پروتینی خام بوده است. از نظر الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی در بین 49 سویه استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده، میزان مقاومت به متی سیلین 4 سویه (2/8%) بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت استافیلوکوکوس اورئوس در مسمومیت های غذایی و امکان انتقال سویه های مقاوم به آنتی بیوتیک ها، مخصوصا متی سیلین از راه مواد غذایی مختلف وجود دارد. بنابراین باید به اهمیت مصرف صحیح و درست آنتی بیوتیک ها تاکید نمود.
محمد مهدی کیانی، خاطره خانجانخانی، مریم شیروانی، بتول احمدی،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از تجربههای کشورهای مختلف و مروری بر ادبیات این حوزه در تقویت مراقبتهای بهداشتی اولیه بسیار ضروری است. هدف پژوهش حاضر انجام یک مرور جامع برای شناسایی روشهای تقویت مراقبتهای بهداشتی اولیه و ارائه راهکار برای ایران بود.
روش کار: این مطالعه به صورت مرور جامع انجام شد. مطالعات با استفاده از پایگاههای اطلاعاتی SID، Iranmedex، Magiran، Web of Science، Scopus، Google Scholar، PubMed و Science Direct بازیابی شدند. معیار ورود شامل تمامی مطالعاتی بود که به طور خاص در بازه 1998 تا 2018 میلادی به عوامل تقویت کننده مراقبتهای بهداشتی اولیه پرداخته بودند. در نهایت30 مقاله مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: راهکارهای تقویت مراقبتهای بهداشتی اولیه از دو جنبه عوامل تسهیل کننده کارکرد و عملکرد تیم مراقبت بهداشتی و راههای بهبود اجرای مراقبتهای بهداشتی اولیه بررسی شدند. همچنین راهکارهایی مانند روابط مبنی بر اعتماد، اجرای گسترده برنامه ملی مراقبت بهداشتی اولیه با تمرکز بر آموزش کارکنان، آموزش رفتارهای سبک زندگی سالم و عوارض دارویی، سرمایهگذاری در فناوری اطلاعات در بخش سلامت در حوزههایی نظیر ایمن سازی، مراقبت از کودک و جنبههای پیشگیری و مدیریت بیماری مزمن جهت تقویت مراقبتهای بهداشتی اولیه ایران پیشنهاد میگردد.
نتیجهگیری: تقویت مراقبتهای بهداشتی اولیه نیازمند هماهنگی و همکاری بین بخشی، همت و عزم راسخ طیف وسیعی از سازمانهای بهداشتی و سازمانهای غیرمرتبط با سلامت، حمایت دولت، تقویت نظام ارجاع و پزشک خانواده، تقویت تیم سلامت، خودمراقبتی و مشارکت مردم، رویکرد بهداشت محور و پیشگیری در سیاستهای کلان و هدایت و تخصیص منابع بیشتر به بخش بهداشت است.
آذر طل، مریم صبوری، بهرام محبی، الهام شکیبازاده، مهدی یاسری،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینهوهدف: با وجود پیشرفتهای سریع تشخیصی و درمانی، بیماران مبتلا به بیماریهای عروق کرونر نیاز به خودمراقبتی دارند. هدف این مطالعه، تعیین عوامل پیشگوییکننده کفایت سلامت درکشده در بیماران مبتلا به بیماری مزمن عروق کرونر در سال 1398 بود.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی، توصیفی-تحلیلی و روی 700 بیمار مزمن عروقکرونر مراجعهکننده به مرکز قلب و عروق شهید رجایی تهران به روش در دسترس انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه چهار قسمتی سوالات زمینهای، کفایت سلامت درک شده (PHCS) Perceived Health Competence Scale، کیفیتزندگی و تبعیت از درمان مدانلو جمعآوریشد. از نسبت رواییمحتوا و شاخص رواییمحتوا برای روایی و از شاخص آلفایکرونباخ برای پایایی پرسشنامه PHCS استفاده شد. در تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز معادلات ساختار یافته Stractural Equation Modeling (SEM) و تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده ﺍﺯ ﻧﺮﻡﺍﻓﺰﺍﺭ SPSS نسخه ۲۵ انجام شد.
نتایج: نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشانداد بعد جسمانی (08/1=β،001/0< p) و روانی (85/0=β ، 001/0p <) کیفیت زندگی و اهتمام به درمان(12/0=β،01/0= p)، تمایل به مشارکت در درمان(12/0=β ، 05/0=p) و تردید در اجرا (1/0=β،001/0p <) در زمینه تبعیت از درمان، ارتباط مستقیم و معنیداری با کفایت سلامت درکشده داشت. بین متغیر سن (13/0-=β،03/0=p) با وضعیت کفایت سلامت درک شده ارتباط معکوس و معنیداری وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه، میانگین نمره "بسیار خوب" برای تبعیت از درمان و میانگین نمره "ضعیف" برای کیفیتزندگی، اتخاذ استراتژیهای بهبود کیفیتزندگی در دو بعد جسمی و روانی میتواند منجر به بهبود سطح کفایت سلامت درکشده در بیماران قلبی عروقی گردد. تمرکز بر خرده مقیاس تمایل به مشارکت در درمان در زمینه تبعیت از درمان میتواند در بهبود کفایت سلامت درکشده بیماران موثر باشد.
مریم تاجور، مهدی یاسری، رویا محمودی، بدریه کرمی،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: "سالمندی فعال" فرآیندی است که به دنبال دستیابی به حداکثر فرصتها برای سلامت، مشارکت و امنیت سالمندان در راستای ارتقای کیفیت زندگی آنها می باشد. مطالعه حاضر با هدف اندازه گیری شاخص سالمندی فعال (AAI)در سطح فردی در شهر تهران و تعیین کننده های آن انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه کمی و از نوع مقطعی میباشد که با مصاحبه با 590 سالمند بالای 55 سال شهر تهران در درب منازل آنها از طریق نمونه گیری تصادفی خوشهای از مناطق مختلف تهران انجام شد. ابزار AAI دارای 4 حیطه بترتیب شامل اشتغال، مشارکت، زندگی ایمن و محیط توانمند ساز و 22 مؤلفه میباشد. برای تعیین وجود، نوع و شدت ارتباط بین ویژگیهای افراد و نمره AAI آنها از آزمون رگرسیون خطی چند سطحی، با توجه به نوع نمونه گیری، استفاده شد.
نتایج: میانگین نمره AAI در این مطالعه 8/26 از حداکثر 100 محاسبه شد که برای مردان و زنان به ترتیب برابر 9/33 و 6/20 بود. سالمندان زن، مسنتر، فقیرتر، آنهایی که تنها زندگی میکنند و آنهایی که خانوادههای پر جمعیتتر دارند نسبت به سالمندان مرد، جوانتر، پردرآمد، سالمندانی که با دیگران زندگی میکنند و کسانی که دارای خانوادههای کمجمعیتتر هستند، بطور معنیداری نمرات پایینتری در شاخص سالمندی فعاﻝ کسب کردند.
نتیجهگیری: سالمندان ایرانی و بویژه زنان سالمند، زندگی نسبتا غیرفعالی را بخصوص در حیطه سوم و حیطه چهارم AAI تجربه میکنند. با توجه به سرعت بالای پیری جمعیت در ایران، فراهم کردن بستر سالمندی سالم و فعال، بویژه برای گروههای که بر اساس نتایج این مطالعه زندگی غیر فعال تری دارند، یک ضرورت اجتنابناپذیر می باشد.
عسگر آقایی هشجین، مهدی صحرایی،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: روتاویروس شایع ترین علت بیماری اسهالی در کودکان سراسر جهان است. واکسیناسیون کودکان تاثیر بسیار مهمی در کاهش عفونت اسهالی دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ایمنی و اثربخشی واکسن روتاویروس اجرا شده است.
روش کار: مطالعه به روش مرور نظام مند و متاآنالیز انجام شده است. پایگاههای اطلاعاتی Iranmedex, Nirp, SID, Web of science, Scopus, CRD, Pubmed, Magiran, Cochrane, و موتور جستجوگر Google scholar بین سال های 2000 تا 2019 جستجو گردید. معیارهای ورود مطالعه، کودکان کمتر از 5 سال، مداخلات با انواع واکسن Rotavirus vaccine در مقایسه با دارونما یا عدم استفاده از واکسن در نظر گرفته شد. تمام مطالعات مداخلهای، پس از ارزیابی کیفیت متدولوژی وارد مطالعه شدند. اثر نهایی کل با برآورد خطای استاندارد و نسبت از طریق متاآنالیز با شیوهی مدل تصادفی برآورد گردید و سپس کارایی واکسن محاسبه شد. تورش انتشار مطالعات آن با آزمونهای مربوط ارزیابی شد.
نتایج: با مرورسیستماتیک 767 مقاله مرتبط جستجو شد. سپس با مطالعه متن کامل 61 مقاله و غربال شدن 18 مقاله بر اساس پیامدهای کاهش ویزیت، کاهش بستری در بیمارستان و مرگ شش مطالعه در نهایت انتخاب شدند.
برآورد اثربخشی کلی واکسن RQبا شاخص خطای استاندارد و RXبا شاخص نسبت اثربخشی به ترتیب 94% و 79% و نسبت خطر در گروه مورد به شاهد (96/41-81/23) محاسبه شده است.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه، اثربخشی بالای این واکسن در کاهش اسهال روتاویروس را تایید کرد. در نتیجه بار اقتصادی قابل انتساب به این بیماری کاهش قابل توجهی خواهد داشت.
مهدی خوشگو، مجتبی خادم الحسینی، رحمن پناهی، فرزاد شیدفر، پروین حسن زاده،
دوره 18، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت الگوی غذایی کودکان در نشاط و تندرستی جامعه آینده و نیز تاثیر افسردگی مادران در ایجاد اختلال در انجام وظایفی مانند تنظیم عادات و رفتارهای غذایی کودکان، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط میان افسردگی مادر و الگوی غذایی کودکان طراحی و اجرا شد.
روش کار: در یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی، 313 نفر از کودکان مشغول به تحصیل در دبستان های شهر تهران در نیمسال اول سال تحصیلی 98-97 از طریق نمونهگیری خوشهای طبقهبندیشده انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای اطلاعات دموگرافیکی و زمینهای مربوط به مادر و کودک، پرسشنامه استاندارد بک جهت سنجش وضعیت افسردگی مادر و پرسشنامه بسامد خوراک جهت بررسی الگوی غذایی کودکان، گردآوری شد. دادهها پس از جمعآوری وارد نرمافزارهایSPSS 22 وStata 13 شده و ابتدا با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، الگوهای غذایی غالب کودکان تعیین گردید. سپس با استفاده از آمارهای توصیفی، آزمون های منویتنی، کروسکال والیس و ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، مورد تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: فراوانی افسردگی در بین مادران، 3/31% (98 نفر) بود. الگوی غذایی گیاهی میانگین امتیاز بیشتری را داشت و الگوی غذایی غالب در بین کودکان بود. طبق نتایج بین شاخصهای توده بدنی، قد کودک و دور کمر کودک با برخی از الگوهای غذایی همبستگی مستقیم و معنی دار وجود داشت (05/0>p). همچنین بین افسردگی مادران و الگوهای غذایی کودکان ارتباط معنی داری یافت نشد.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای این پژوهش افسردگی مادران با الگوی غذایی کودکان ارتباط معنیدار ندارد. پیشنهاد میشود مطالعات مشابه با حجم نمونه بزرگتر اجرا گردد.
علی محمد مصدق راد، مهدیه حیدری، سجاد رامندی، محیا عباسی،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تأمین مالی نظام سلامت فرآیند جمعآوری، انباشت و مدیریت منابع مالی و خرید خدمات سلامت است. تأمین مالی نقش مهمی در دستیابی به اهداف نظام سلامت دارد. این مطالعه با هدف تحلیل استراتژیک نظام تأمین مالی سلامت ایران و ارائه استراتژیهای تقویت آن انجام شد.
روش کار: این پژوهش با روش مرور حیطهای انجام شد. کلیه مطالعات مرتبط با نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای تأمین مالی نظام سلامت ایران در پایگاههای اطلاعاتی «PubMed»، «Scopus»، «Science Direct»، «Embase»، «ProQuest»، «SID» و «Magiran» و «بانک اطلاعاتی پایاننامههای علوم پزشکی کشور» و دو موتور جستجوی «Google» و «Google scholar» با کلیدواژههای مناسب جستجو شد. در نهایت، 29 مطالعه انتخاب و با کمک نرمافزار MAXQDA و روش تحلیل چهارچوبی تحلیل شدند.
نتایج: افزایش پوشش جمعیتی بیمههای سلامت، کاهش پرداخت از جیب مردم پس از اجرای طرح تحول سلامت و افزایش تعرفههای خدمات سلامت از نقاط قوت و تأمینمالی نزولی، پرداخت از جیب بالا و تعدد صندوقهای بیمه سلامت از نقاط ضعف نظام تأمین مالی سلامت ایران هستند. قوانین حمایتی، مشارکت مالی سازمانهای غیردولتی، افزایش مراکز ارائه خدمات و توسعه فناوریهای جدید از فرصتهای مهم و تحریم سیاسی، بحرانهای مالی و افزایش انتظارات مصرفکنندگان خدمات سلامت از تهدیدهای تأمین مالی نظام سلامت هستند. افزایش منابع مالی سلامت از طریق پیشپرداختها، یکسانسازی ساختاری و سیاستی بیمههای سلامت، اصلاح تعرفه خدمات سلامت، افزایش کارایی نظام سلامت و بهبود کیفیت خدمات سلامت برای تقویت نظام تأمین مالی سلامت کشور ضروری هستند.
نتیجهگیری: الگوی تأمین مالی نظام سلامت ایران با چالشهای متعددی مواجه است و از تابآوری لازم برخوردار نیست. سیاستگذاران و مدیران ارشد نظام سلامت باید با بکارگیری استراتژیهای پیشنهادی به تقویت نظام تأمین مالی سلامت کشور بپردازند.
سمیه نوری، آذر طل، رویا صادقی، افشین بهمنی، مهدی یاسری،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به رشد و گسترش فزاینده آلودگیها با برخی ویروس های منتقله از طریق خون و همچنین از آنجایی که تاکنون ابزار احتیاطات استاندارد مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی تدوین نشده است، پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل پیش گویی کننده تبعیت از احتیاطات استاندارد مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بمنظور پیشگیری از صدمات سر سوزن (Needle Stick) در کارکنان بیمارستان های آموزشی شهر سنندج در سال 1398 انجام شد.
روش کار: این پژوهش توصیفی- تحلیلی بر روی 450 نفر از کارکنان واحدهای درمانی و غیردرمانی بیمارستان های آموزشی شهر سنندج با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون های من ویتنی یو و کروسکال والیس، همبستگی، آنالیز واریانس یک طرفه، رگرسیون چند متغیره و مجذور کای با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 22 انجام شد.
نتایج: تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد از بین سازههای مدل اعتقاد بهداشتی، سه سازه حساسیت درک شده (033/0= p)، منافع درک شده (032/0 و خودکارآمدی (001/0= p) پیش بینی کننده عملکرد پرسنل (اجرای احتیاطات استاندارد) بودند. در زمینه اجرای احتیاطات استاندارد 22% ، 3/75% و 7/2% از پرسنل به ترتیب دارای سطح عملکردی پایین، متوسط و بالا بودند.
نتیجه گیری: سازه های حساسیت درک شده، منافع درک شده و خودکارآمدی از عوامل پیش گویی کنندگی قویتر در تبعیت از احتیاطات استاندارد میباشند.
علی محمد مصدق راد، مهدیه حیدری، محیا عباسی، مهدی عباسی،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: روش مرور واقعگرایانه (Realist Review) برای مرور و ترکیب شواهد مرتبط با مداخلات پیچیده نظام سلامت معرفی شد. این روش با تبیین روابط علّیتی بین مداخله و نتایج حاصله، به تفسیر نتایج مداخلات میپردازد. این مطالعه با هدف تبیین روش مرور واقعگرایانه در نظام سلامت انجام شد.
روش کار: این پژوهش به روش مرور حیطهای انجام شد. مقالات مرتبط با روششناسی مرور واقعگرایانه در حوزه سلامت در بازه زمانی سالهای 1990 تا 2020 میلادی در پایگاههای داده الکترونیکی Pubmed، Scopus، Science Direct، Embase و موتورهای جستجوگر Google Scholar و Google جمعآوری شد. در نهایت، 49 مقاله انتخاب و با روش تحلیل روایتی بررسی شدند.
نتایج: مرور واقعگرایانه یک رویکرد تئوری محور برای ترکیب شواهد مرتبط با اجرای مداخلات پیچیده اجتماعی در قالب روابط علیتی بین برنامه مداخله، زمینه، مکانیسم و پیامد است که به تبیین و توضیح چگونگی و چرایی موفقیت یا شکست این مداخلات میپردازد. یک پروتکل اجرایی برای انجام مرور واقعگرایانه معرفی شد که شامل سه مرحله تبیین، توسعه و اصلاح تئوری برنامه مداخله و هفت گام تعیین سوالات پژوهش، تبیین تئوری اولیه برنامه مداخله، توسعه استراتژیهای جستجو، جمعآوری، ارزشیابی و انتخاب شواهد، ترکیب شواهد، اصلاح تئوری برنامه مداخله و ارائه پیشنهاد است. همچنین، ساختار نگارش مقاله مرور واقعگرایانه و چک لیست ارزشیابی مطالعات مرور واقعگرایانه بیان شدند.
نتیجهگیری: مرور واقعگرایانه روش مناسبی برای ارزشیابی مداخلات پیچیده نظام سلامت است که توضیحی از نحوه ارتباط یک مداخله سلامت با نتایج بدست آمده ارائه میدهد. مرور واقعگرایانه توضیح میدهد که یک مداخله بهداشتی و درمانی برای چه کسانی، در چه شرایطی، چگونه و چرا کار میکند؟
زهرا جمشیدی، بهرام محبی، الهام شکیبازاده، آذر طل، مهدی یاسری،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مبتلایان به دیابت برای پایداری رفتارهای خود مراقبتی نیازمند حمایت مداوم هستند. استفاده از نیروهای حمایتی برای بهبـود سطح خود مدیـریتی دیابت احساس می شود. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی مداخله آموزشی مجازی مستقیم و غیرمستقیم بر ارتقای رفتارهای خود مدیریتی و کنترل دیابت در زنان مبتلا به دیابت نوع دو طراحی و در سال 1399 اجرا شد.
روش کار: مطالعه کارآزمایی بالینی حاضر بر روی 100 زن مبتلا به دیابت نوع دو تحت پوشش سه مرکز بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی تهران که با تخصیص تصادفی به دو گروه آموزش مستقیم و غیرمستقیم (هر گروه 50 نفر) تقسیم شدند، اجرا شد. پرسشنامه، ابزار استاندارد خودمدیریتی دیابت بود. کلیه آموزشها براساس آخرین نسخه (DSME ) Diabetes Self-Management Education ارائه شد. جلسات براساس مدل خودمدیریتی دانشگاه استنفورد شامل شش جلسه 90 دقیقه ای در طول سه هفته تشکیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS 16 و آزمونهایی نظیر آنالیز کوواریانس تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نمره خودمدیریتی در گروه آموزش مستقیم و غیرمستقیم به ترتیب در پیگیری سه و شش ماه بعد و نمره HbA1c دو گروه سه و شش ماه بعد محاسبه شد که این اختلافهای آماری معنیداری بود (05/0 >p) این درحالی است که بین دوگروه در نمره خودمدیریتی وHbA1c درپیش آزمون اول و دوم اختلاف آماری معنی داری یافت نشد(05/0 <p).
نتیجه گیری: آموزش خودمدیریتی دیابت (DSME) به عنوان مداخله آموزشی در زمینه ارتقای رفتارهای خودمدیریتی و کنترل دیابت میتواند هم در گروه آموزش مستقیم که توسط محقق و هم در گروه آموزش غیرمستقیم که توسط رابطین آموزش دیده اجرا شد، اثربخش بوده و منجر به تحقق هدف نهایی یعنی کنترل دیابت گردد. پیشنهاد می گردد مسئولان و سیاستگزاران حوزه سلامت به استفاده از نیروهای داوطلب آموزش دیده توجه ویژه مبذول دارند.
مهدی شهرکی، سیمین قادری،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مخارج سلامت عمومی و کیفیت حکمرانی ازجمله عوامل مؤثر بر وضعیت سلامت جامعه است؛ از این رو هدف این مطالعه بررسی اثرات متقابل حکمرانی خوب و مخارج سلامت عمومی بر وضعیت سلامت کودکان در کشورهای با درامد متوسط به بالا است.
روش کار: مطالعه توصیفی- تحلیلی و کاربردی حاضر با روش رگرسیون پانلدیتا با اثرات ثابت و رگرسیون کوانتایل پانلدیتا برای سالهای 2017-2000 در سال 1399 انجام شد. جامعه آماری کشورهای با درآمد متوسط به بالابود و دادههای سری زمانی سالانه مطالعه از پایگاه دادهای بانک جهانی استخراج شدند. مدل و آزمونهای موردنیاز تحقیق در نرمافزار Stata 16 برآورد شدند.
نتایج: ضریب متغیر حکمرانی خوب و شاخص اثرات متقابل حکمرانی خوب و مخارج سلامت عمومی برای متغیر وابسته مرگومیر کودکان زیر پنج سال به ترتیب برابر با 002/0- و 003/0- و برای متغیر وابسته مرگومیر نوزادان به ترتیب برابر با 002/0- و 002/0- بود همچنین ضریب شاخص اثرات متقابل حکمرانی خوب و مخارج سلامت عمومی در کوانتایل های 25/0، 50/0 و 75/0 برای متغیر وابسته مرگومیر کودکان زیر پنج سال به ترتیب برابر با 033/0، 047/0- و 048/0- بود و برای متغیر وابسته مرگومیر نوزادان به ترتیب برابر با 044/0، 048/0- و 049/0- بود.
نتیجهگیری: بهبود شاخصهای حکمرانی موجب افزایش کارایی مخارج سلامت عمومی و بهبود وضعیت سلامت کودکان میشود بنابراین بهبود شاخصهای حکمرانی خوب، افزایش مخارج سلامت عمومی و سرمایهگذاری دولتها در بخشهای زیرساخت سلامت، افزایش تولید ناخالص داخلی و نرخ اشتغال زنان جهت بهبود وضعیت سلامت بهخصوص در کشورهای با مرگومیر کودکان بیشتر پیشنهاد میگردد.
علی محمد مصدق راد، رحیم خدایاری، مهدی عباسی، فرشته کریمی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: نظام تأمین مالی سلامت فرآیند جمعآوری، تجمیع و مدیریت منابع مالی بهمنظور خرید خدمات سلامت است. تأمین مالی پایدار نظام سلامت ایران یک ضرورت برای دستیابی به پوشش همگانی سلامت است. هدف این مطالعه شناسایی و تبیین راهکارهای تأمین مالی پایدار برای نظام سلامت ایران بود.
روش کار: این پژوهش با روش مرورحیطهای انجام شد. کلیه مطالعات مرتبط با راهکارهای تأمین مالی پایدار نظام سلامت ایران در پایگاههای اطلاعاتی «PubMed»، «Web Of Science»، «Scopus»، «Embase»، «Magiran»، «Iranmedex» و «SID» و دو موتور جستجوی «Google» و «Google scholar» در بازه زمانی اول فروردین 1381 تا پایان شهریور 1399 با کلیدواژههای مناسب جستجو شد. در نهایت، 47 مطالعه انتخاب و با کمک نرم افزار MAXQDA و روش تحلیل چهارچوبی تحلیل شدند.
نتایج: تعداد 40 راهکار در مطالعات مورد بررسی برای تقویت پایداری نظام تأمین مالی سلامت ایران پیشنهاد شده بود که در سه دسته جمعآوری منابع مالی، تجمیع منابع مالی و خرید خدمات سلامت گروهبندی شدند. افزایش سهم سلامت از تولید ناخالص داخلی، گسترش درآمدهای مالیاتی، استفاده از روشهای پیش پرداخت سلامت، تقویت مشارکت عمومی- خصوصی، افزایش کارایی نظام سلامت، کاهش هزینههای نظام سلامت، تجمیع صندوقهای بیمهای، رفع همپوشانی بیمهای، تعیین بستههای حمایتی مبتنی بر نیاز خدمت سلامت، تعرفهگذاری مبتنی بر ارزش خدمات سلامت و بکارگیری روشهای پرداخت ثابت و مبتنی بر عملکرد به ارائهکنندگان خدمات سلامت، پر تکرارترین راهکارهای تأمین مالی پایدار نظام سلامت ایران بودند.
نتیجهگیری: نظام تأمین مالی سلامت ایران باید بهگونهای تقویت شود که منابع مالی کافی را جمعآوری، تجمیع و مدیریت کند و از آن برای خرید خدمات و کالاهای سلامت برای مردم استفاده کند که موجب تضمین پوشش همگانی سلامت شود و در نهایت، منجر به ارتقای سلامتی مردم جامعه شود.
محمدجواد کبیر، علیرضا حیدری، محمدرضا هنرور، زهرا خطیرنامنی، عباس بدخشان، نرگس رفیعی، سکینه بیگم کاظمی، سید مهدی صداقت، مهرداد کمانگری، معصومه غلامی، مریم ایری، منصوره لطفی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سازمان جهانی بهداشت اجرای نظام ارجاع را یک اقدام اساسی برای بهبود کیفیت خدمات در سیستمهای مراقبتهای سلامتی میداند. هدف این مطالعه تبیین چالشهای اجرایی نظام ارجاع الکترونیک در استان گلستان بود.
روش کار: مطالعهای کیفی در استان گلستان در سال ۱۳۹۸ با شیوه پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. مشارکتکنندگان، پزشکان خانواده و متخصص، مدیران ستادی دانشگاه و کارشناسان مسئول معاونت بهداشتی و درمان و اداره کل بیمه سلامت استان، فناوری اطلاعات، مدیران شبکه شهرستان و بیماران بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. دادهها در طی 46 مصاحبه نیمه ساختاریافته جمعآوری گردید و به روش تحلیل محتوا، تحلیل گردید.
نتایج: مهمترین چالشهای نوبتدهی شامل کمبود وقت پزشکان خانواده، حضور نامنظم پزشکان متخصص، سخت بودن فرآیند نوبتگیری و ارجاع معکوس بودند. مهمترین چالشهای بار مراجعه و زمان انتظار شامل نبود ظرفیت پذیرش کافی بعد از لغو قرارداد بیمه سلامت با بخش خصوصی، تاخیر پزشکان برای حضور در درمانگاه، زمان طولانی برای رسیدن نوبت و تایپ پسخوراند بودند. مهمترین چالشهای ویزیت و تشخیص شامل زمان کوتاه ویزیت، کیفیت بالاتر ویزیت پزشکان در بخش خصوصی، عدم وجود شیوه نامه های شفاف بودند. مهمترین چالش های پس خوراند عدم تمایل و تعهد برخی متخصصان به ارائه پسخوراند، کیفیت پایین و قابل استفاده نبودن پسخوراند بودند.
نتیجهگیری: تامین منابع پایدار و تخصیص نشاندار اعتبارات مالی، طراحی و اجرای نظام پاداش و تنبیه، اصلاح سیستم نوبت دهی، توانمندسازی دانشجویان پزشکی، تجهیز متخصصان با قلم الکترونیکی برای نوشتن پسخوراند میتواند بهبود وضعیت موجود کمک کننده باشد.
احمد مهری، علی اکبر حسن پور، اکرم رباط جزی، مهرالسادات مهدی زاده،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سرمایه اجتماعی از مولفه های اجتماعی تاثیرگذار بر پیامدهای سلامتی است که به عنوان یکی از عوامل مهم نابرابریهای سلامت در میان جوامع مطرح است و از نگرانیهای عمده نظام سلامت در حاشیه شهرهاست. هدف این مطالعه تعیین سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با عوامل جمعیت شناختی و وضعیت سلامت درک شده در ساکنین حاشیه شهر مشهد در سال 99 بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی با شرکت 300 نفر از ساکنین حاشیه شهر مشهد انجام شد که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها؛ سوالات دموگرافیک، وضعیت سلامت درک شده، و پرسشنامه سرمایه اجتماعی اونیکس و بولن بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS 24 انجام شد.
نتایج: میانگین سن افراد 11± 6/34 سال و نمره سرمایه اجتماعی شرکت کنندگان 52/10± 63/53 بود. در بین حیطههای هشت گانه سرمایه اجتماعی، به ترتیب ارزش زندگی 7/17± 91/57 و مشارکت در جامعه محلی 28/15±28/44 بیشترین و کمترین میانگین نمره را کسب کردند. نتایج نشان داد جنسیت، تحصیلات و وضعیت سلامت درک شده، 23% از تغییرات سرمایه اجتماعی کل را پیش بینی میکنند (001/0>p).
نتیجه گیری: در این مطالعه سطح سرمایه اجتماعی شرکت کنندگان مطالعه پایین بود و عوامل جمعیت شناختی و وضعیت سلامت با سرمایه اجتماعی ارتباط داشتند. ضروری است سیاستگذاران و برنامه ریزان سلامت به نقش این عوامل نوجه داشته باشند و مداخلات جامعه محور طراحی و اجرا کنند.
علی محمد مصدق راد، مهدیه حیدری، پروانه اصفهانی،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه جامعترین، عادلانهترین و کارآمدترین روش ارتقای سلامت افراد و رفاه اجتماعی از طریق ارائه خدمات پیشگیری، درمانی و بازتوانی در محلی نزدیک به محیط زندگی مردم است. نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه ایران با چالشهایی مواجه است که اثربخشی و کارایی آن را محدود کرده است. این پژوهش با هدف شناسایی راهکارهای تقویت نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه ایران انجام شد.
روش کار: برای انجام این پژوهش از روش مرور واقعگرایانه استفاده شد. مقالات منتشر شده در زمینه راهکارهای تقویت نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه در بازه زمانی 1978 تا پایان ژوئن سال 2021 میلادی در 8 پایگاه اطلاعاتی و موتور جستجوگر Google scholar جستجو و جمعآوری شد. در نهایت، تعداد 29 مقاله شرایط ورود به این مطالعه را داشت که با روش تحلیل چارچوبی با استفاده از نرمافزار MAXQDA 10 تحلیل شدند.
نتایج: تعداد 29 راهکار برای تقویت نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه شناسایی شد. نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه دارای اهداف متعالی و استراتژیهای مناسب، مجهز به منابع لازم و کافی، سازماندهی شده در قالب تیمهای چند تخصصی با وظایف مشخص برای کارکنان بهداشتی، که مراقبتهای بهداشتی جامع، با کیفیت و قابل پرداخت را هماهنگ با سایر خدمات سلامت ارائه میدهند (برنامه مداخله)، در صورت تقویت عناصر حاکمیت و رهبری، تأمین مالی، نیروی انسانی، تجهیزات و دارو، سیستمهای اطلاعاتی و ارائه خدمات سلامت و تطبیق بهینه با محیط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری پیرامون (زمینه)، موجب افزایش رضایت، تعهد، پاسخگویی و مسئولیتپذیری مدیران و کارکنان بهداشتی؛ اعتماد، مشارکت و رضایت بیماران و مردم (ساز و کار) و در نهایت، تأمین، حفظ و ارتقای سلامتی مردم جامعه (نتیجه) خواهد شد.
نتیجهگیری: نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه قوی و منسجم پیش نیاز تقویت نظام سلامت است. تقویت مدیریت و رهبری، بهبود ساختار سازمانی، بهبود سیستم اطلاعاتی، توانمندسازی نیروی انسانی و افزایش پوشش جمعیت میتواند منجر به تقویت برنامه مراقبتهای بهداشتی اولیه شود. عوامل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موثر بر نظام سلامت باید در بازطراحی و تقویت نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه مورد توجه قرار گیرد.