جستجو در مقالات منتشر شده


111 نتیجه برای مهدی

کوروش هلاکویی نائینی1، محمدعلی منصورنیا، شهرزاد نعمت الهی، مهین نوملی، مهدی حارث آبادی، محمداسحاق محمدی، طناز ولدبیگی،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف تعیین عوامل خطر اختلال رشد کودکان یک سال در مناطق حاشیه نشین بندرعباس بر اساس کوهورت مبتنی بر جمعیت جنوب ایران تحت اجرای ایستگاه تحقیقات بهداشتی بندر عباس، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
روش کار: در این مطالعه همگروهی آینده نگر در سال 1400، از اطلاعات رشد یک سالگی540 شیرخوار در کوهورت بررسی مواجهات دوران بارداری بر سلامت مادر و کودک در مناطق حاشیه نشین بندرعباس استفاده شد. پیامدها، اختلال رشد قد و وزن و دور سر یک سالگی بود. آنالیزها با نرم افزار14  STATA و آماره های توصیفی و رگرسیون لجستیک تک متغیره و چندگانه انجام شد.
نتایج: وزن کم بدو تولد نسبت به وزن بدو تولد طبیعی، شانس اختلال رشد وزن یک سالگی را 05/3 برابر نمود (نسبت شانس تطبیق داده شده: 05/3 با فاصله اطمینان91/8-04/1). وضعیت اقتصادی اجتماعی پایین نسبت به وضعیت خوب اقتصادی اجتماعی، شانس اختلال رشد دور سر را 59% کاهش داد ( نسبت شانس تطبیق داده شده: 41/0 با فاصله اطمینان 89/0- 19/0) و وزن کم بدو تولد نسبت به وزن طبیعی بدو تولد، شانس اختلال رشد دور سر 46/2 برابر بود ( نسبت شانس تطبیق داده شده: 46/2 با فاصله اطمینان 97/5- 01/1). هیچ یک از عوامل مادری و کودکی با اختلال رشد قد یک سالگی ارتباطی نداشت.
نتیجه گیری: وزن کم بدو تولد نسبت به وزن طبیعی، شانس اختلال رشد وزن و دور سر یک سالگی را بیشتر نمود. وضعیت اقتصادی اجتماعی پایین نسبت به وضعیت خوب، شانس اختلال رشد دور سر را کاهش داد. هیچ یک از عوامل مادری و کودکی با اختلال رشد قد یک سالگی ارتباطی نداشت.
 
علی محمد مصدق راد، حسین درگاهی، مهدی عباسی، مینا میرزاییان راد،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب‌های شغلی یکی از مهم‌ترین چالش‌های مدیریت منابع انسانی سازمان‌ها است که اثرات منفی برای کارکنان و سازمان‌ها دارد. آگاهی از شیوع آسیب‌های شغلی، اولین قدم برای حذف یا کاهش آنها است. این پژوهش با هدف تعیین شیوع آسیب‌های شغلی در کارکنان مالی بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش کار: این پژوهش پیمایش پرسشنامه‌ای توصیفی - تحلیلی به‌صورت مقطعی در سال 1398 در 13 بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. برای انجام این پژوهش از یک پرسشنامه محقق ساخته معتبر استفاده شد. تعداد 162 پرسشنامه در بین کارکنان مالی بیمارستان‌ها به روش تصادفی منظم توزیع شد و 147 پرسشنامه کامل جمع‌آوری شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS تحلیل شد.
نتایج: شیوع آسیب‌های شغلی جسمی و روحی - روانی در کارکنان مالی بیمارستان‌ها به ترتیب 6/52% و 2/50% بود. بیشتر آسیب‌های جسمی شغلی مربوط به سردرد، گردن درد، کمر درد و عارضه بینایی و بیشتر آسیب‌های روحی -روانی شغلی استرس و اضطراب بود. کارکنان زن و کارکنان مجرد به طور معنی‌دار آسیب‌های شغلی بیشتری تجربه کرده بودند. انجام کار به صورت نشسته، عدم کارکرد صحیح تجهیزات، عدم وجود امکانات ایمنی و بهداشتی، آموزش ناکافی و بی‌دقتی کارکنان از دلایل بروز آسیب‌های اسکلتی - عضلانی بود.
نتیجه‌گیری: حدود نیمی از کارکنان مالی بیمارستان‌ها دچار آسیب‌های شغلی شدند. آسیب‌های شغلی هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم برای کارکنان و بیمارستان داشته است. مدیران بیمارستان‌ها باید اقداماتی برای حذف یا کاهش آسیب‌های شغلی در ابعاد فردی، گروهی و سازمانی، برنامه‌ریزی و اجرا کنند.
 
حسین ترکمانی، مهدی قاسمی مطلق، بهرنگ اسماعیلی شاد، محمد محمدی پور،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به مضرات و خطرات اعتیاد و اینکه هر روزه افراد زیادی به دام آن گرفتار می­شوند، شناسایی متغیرهای اثرگذار بر آن اهمیت دارد. هدف این تحقیق پیش‌بینی گرایش به اعتیاد بر اساس طرحواره­های ناسازگار اولیه و تنظیم شناختی هیجانی دانشجویان بود.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی و روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه‌ آماری این پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور گنبد کاووس در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ به تعداد 3548 نفر تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای تعداد 384 دانشجو به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای اندازه‌گیری پرسشنامه­­های طرحواره­های ناسازگار اولیه ‌(13)، نظم جویی شناختی هیجان (14) و گرایش به اعتیاد (16) بود. برای تجزیه ‌و تحلیل اطلاعات از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم‌افزار22 SPSS در سطح معناداری 05/0استفاده شد.
نتایج: نتایج همبستگی بین گوش به زنگی بیش از حد (001/0>, p 491/0 r= هدایت شدن توسط دیگران (001/0>,p  523/0 r= محدودیت­های مختل (001/0>, p 426/ 0r= )، عملکرد مختل (001/0>, p 389/ 0r= )، انفصال (001/0>,p 406/0r= ) و تنظیم شناختی هیجان (001/0>, p 475/0r= ) با گرایش به اعتیاد بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه در گوش به زنگی بیش از حد (001/0>, p 203/0β= )، هدایت شدن توسط دیگران (001/0>, p 274/0β= )، محدودیت­های مختل (001/0>, p 261/0β= )، عملکرد مختل (001/0>, p 229/0β= )،  انفصال (001/0>, p 193/0β= ) و تنظیم شناختی هیجان (001/0>, p 315/ 0β= ) به دست آمد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به‌دست‌آمده، با تغییر طرحواره­های ناسازگار اولیه و بهبود تنظیم شناختی هیجانی می‌توان میانگین گرایش به اعتیاد را پیش بینی کرد.
 
علی محمد مصدق راد، محیا عباسی، مهدیه حیدری،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: نظام تأمین مالی سلامت «فرآیند جمع­آوری، تجمیع و مدیریت منابع مالی به‌منظور خرید خدمات سلامت» است. نظام تأمین مالی سلامت ایران با چالش‌هایی مواجه است. مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی نظام تأمین مالی سلامت ایران انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی به صورت گذشته­نگر با استفاده از داده­های آرشیوی به ارزشیابی نظام تأمین منابع مالی سلامت کشور ایران در بازه زمانی سال‌های 2000 تا 2019 میلادی پرداخته است. اطلاعات پژوهش از داده­های بانک جهانی جمع­آوری و با استفاده از نرم­افزار اکسل تحلیل شدند.
نتایج: سرانه هزینه سلامت ایران در بازه زمانی سال‌های 2000 تا 2019 میلادی سالانه 7/3% افزایش یافت و به 868 دلار (برابری قدرت خرید) در سال 2019 رسید. هزینه کل سلامت ایران از 32 میلیارد دلار در سال2000 میلادی به حدود 72 میلیارد دلار (برابری قدرت خرید) در سال 2019 میلادی افزایش یافت (افزایش سالانه 9/5%). ایران حدود 6/0% مخارج کل سلامت مردم دنیا را تشکیل داد. در این سال، حدود 7/6% تولید ناخالص داخلی کشور صرف هزینه‌های سلامت شد. میانگین این شاخص در دنیا 8/9% بود. حدود 5/49% هزینه‌های سلامت ایران توسط بخش عمومی تأمین مالی شد. سهم پرداخت‌های عمومی از هزینه کل سلامت جهان برابر با 8/59% بود. سهم پرداخت مستقیم از جیب مردم ایران در دهه گذشته کاهش یافت و در سال 2019 میلادی به 5/39% رسید. میانگین این شاخص در دنیا 18% بود.
نتیجه ­گیری: هزینه‌های نظام سلامت کشور با سرعتی بیش از رشد تولید ناخالص داخلی در حال افزایش است. سهم هزینه‌های سلامت از تولید ناخالص داخلی کشور و به تبع آن، سهم مخارج سلامت از بودجه عمومی دولت کاهش و سهم پرداخت مستقیم از جیب مردم افزایش یافته است. بنابراین، اصلاحاتی باید برای تقویت نظام تأمین مالی سلامت کشور بکار گرفته شود.
 
سید مهدی سیدزاده، خدیجه جنگی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: خشونت خانگی از مهم‌ترین حوزه‌های بزه‌ دیدگی پنهان است که متاثر از عوامل مختلف ظهور و افزایش می‌یابد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه تاثیر کرونا به عنوان یک بحران پزشکی و چندجانبه بر میزان خشونت خانگی است.
روش‌کار: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و از جامعه آماری زنان شهر مشهد، تعداد 250 نفر از حاشیه شهر به روش نمونه‌گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. سوالات حاوی اطلاعاتی مربوط به نحوه رفتار زوج در بروز انواع خشونت در بازه زمانی یکسال قبل و بعد از کرونا است. جهت جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. به منظور بررسی ارتباط معنایی متغیرها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
نتایج: دستاورد پژوهش حکایت از افزایش بروز انواع خشونت خانگی در نخستین سال پس از شیوع کرونا دارد. بیش‌ترین سهم، مربوط به خشونت عاطفی و کلامی و کمترین آن در خشونت جنسی و جسمی خطرناک مشاهده شد. یافته‌ها نشان‌دهنده سطح بالای رابطه معناداری میان سطح درآمد و افزایش خشونت در دوران کرونا است (01/0 p<). در حالی که هیچ رابطه معناداری میان دسترسی به خدمات حمایتی و افزایش خشونت یافت نشد. همچنین از نظر پاسخ‌دهندگان محدودیت دسترسی به دورهمی‌ها و اجتماعات مهم‌ترین عامل در ظهور و افزایش خشونت است.
نتیجه‌گیری: به نظر می­رسد سیاست‌های مربوط به اعمال محدودیت‌های ارتباط فیزیکی، قرنطیته خانگی و آسیب‌های اقتصادی ناشی از این امور را میتوان عمده‌ عوامل رشد خشونت خانگی متاثر از کرونا ویروس دانست.
علی محمد مصدق راد، محیا عباسی، مهدی عباسی، مهدیه حیدری،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: تأمین مالی نظام سلامت فرآیند جمع­آوری، تجمیع، مدیریت و تخصیص منابع مالی به‌منظور تأمین، حفظ و ارتقای سلامت مردم است. کشورهای در حال توسعه  با چالش‌های متعددی در تأمین، مدیریت و تخصیص منابع مالی سلامت مواجه هستند. هدف این مطالعه شناسایی روش‌های تأمین مالی پایدار در کشورهای درحال توسعه بود.
روش کار: این پژوهش با روش مرور حیطه­ای انجام شد. کلیه مطالعات در زمینه روش‌های تأمین مالی نظام سلامت در پایگاه‌های داده الکترونیکی انگلیسی Pubmed، Scopus، Science Direct، Web of scienceو فارسی Magiran، Iranmedex، SID و موتورهای جستجوگر Google Scholar و Google با کلیدواژه‌های مناسب جستجو شد. در نهایت، تعداد 94 مقاله مناسب انتخاب و با روش تحلیل چهارچوبی و با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA تحلیل شدند.
نتایج: تعداد 42 روش برای تقویت پایداری و تاب‌آوری نظام تأمین مالی سلامت در کشورهای درحال‌توسعه شناسایی شد که در سه دسته جمع‌آوری و مدیریت منابع مالی، تجمیع منابع مالی و خرید خدمات سلامت گروه‌بندی شد. گسترش بیمه‌های سلامت اجتماعی، یکپارچه­سازی طرح‌های بیمه درمانی متعدد، تقویت مشارکت عمومی- خصوصی، استقرار نظام ارجاع، تعیین مالیات بر کالاهای آسیب رسان، استفاده از روش‌های پرداخت آینده‌نگر به ارائه‌کنندگان خدمات سلامت، تعیین دقیق بسته خدمات سلامت، مشارکت مالی خیرین و اصلاح تعرفه­های خدمات سلامت پرتکرارترین راه‌کارهای تقویت پایداری نظام تأمین مالی سلامت در کشورهای در حال توسعه بودند.
نتیجهگیری: نظام تأمین مالی سلامت کشورهای در حال توسعه باید تقویت شود. اصلاحات مالی نظام سلامت باید با اصلاحات ارائه خدمات سلامت همراه باشد تا نتایج اثربخش و کارامدی به دنبال داشته باشد. سیاستگذاران و مدیران ارشد نظام سلامت باید در سطح کلان، به تقویت حکمرانی نظام تأمین مالی سلامت بپردازند. مدیران سازمان‌های بهداشتی و درمانی در سطح خرد باید با تقویت ظرفیت بودجه و مدیریت مالی، منجر به افزایش کارایی و کاهش اتلاف منابع شوند.
 
شایسته وحدانی، مهدی رضایی، منصور علی مهدی، محمد مهدی شریعت باقری،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: برنامه واکسیناسیون همگانی یکی از شیوه­ای کنترل بیماری کووید-19 است. موفقیت‌آمیز بودن واکسیناسیون، نیازمند پذیرش واکسن‌ کرونا توسط جامعه است. هدف پژوهش حاضر، پیش­بینی پذیرش واکسن کرونا بر اساس اضطراب‌ کرونا، خوش­بینی و نشخوار فکری در دانشجویان بود.
روش­ کار: پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه­ دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه آزاد تهران در سال 1401-1400 بود که تعداد 509 نفر از آن­ها، به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت‌کنندگان به پرسشنامه­ها‌ی پذیرش واکسن ‌کرونا (KAPC)، اضطراب‌کرونا ویروس (CDAS)، جهت­گیری زندگی (LOT) و نشخوار فکری (RRSپاسخ دادند. داده‌ها نیز بوسیله­ ی آزمون­های همبستگی پیرسون، همبستگی سهمی و رگرسیون استاندارد تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: نتایج نشان داد که متغیرهای اضطراب‌کرونا (مولفه­های اضطراب روانی و جسمانی)، خوش­بینی (مولفه­های انتظار پیامد مثبت و امید به آینده) و اعتماد به ایمنی واکسن، پذیرش واکسن کرونا را به طور مثبت پیش‌بینی کردند. همچنین متغیر نشخوار فکری (دو مولفه نشانه­های افسردگی و در فکر فرورفتن) پذیرش واکسن کرونا را به طور منفی پیش‌بینی کرد. ولی مولفه تأملِ نشخوار فکری، سن و جنسیت، پذیرش واکسن‌کرونا را به طور معناداری پیش‌بینی نکردند.
نتیجه‌گیری: برای افزایش میزان پذیرش واکسن کرونا، توجه به نقش پیش‌بینی­کننده‌ی عوامل روان­شناختی مانند اضطراب‌کرونا، خوش­بینی، اعتماد و نشخوار فکری می‌تواند کمک کننده باشد.
 
محمد ضیا حسینی، فاطمه ستوده زاده، مهدی زنگنه بایگی،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کووید-19 به عنوان یک بیماری پاندمیک تاکنون جان افراد زیادی را در سرتاسر جهان گرفته و فشار زیادی بر سیستم مراقبت بهداشتی کشورهای درگیر و پرسنل بهداشتی درمانی وارد نموده است. استفاده از تجارب کارکنان و مدیران می تواند راهگشای بحران های آتی باشد.  مطالعه حاضر به منظور استفاده از تجربیات اعضای ستاد بحران معاونت بهداشتی زاهدان در کنترل اپیدمی کووید 19 انجام شد.
روش کار:  این پژوهش به صورت کیفی با روش تحلیل محتوای قرار دادی با مشارکت  30 نفر از اعضای ستاد بحران معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان با نمونه گیری هدفمند در سال 1400 انجام شد. جهت جمع‌آوری داده‌ها از مصاحبه‌های عمیق نیمه ساختار یافته استفاده گردید. تحلیل ها در هشت مرحله تایپ متن مصاحبه، تعیین واحدهای معنایی، کدگذاری، بازنگری کدها، طبقه بندی و توسعه طبقات، بازنگری طبقات، شناسایی درون مایه ها و گزارش یافته ها انجام گرفت.
نتایج: تجارب مدیران و کارکنان معاونت بهداشتی برای مقابله با پاندمی کرونا در 5 حوزه اصلی شامل "حوزه قانون گذاری"، "موضوعات اجرایی"، " نیروی انسانی"، " نظارتی" و " مالی" و 13 طبقه شناسایی و استخراج شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر یکی از مشکلات در اداره و مدیریت  بحران کووید، نبود نظارت کافی و الزامات سیاسی در راستای کنترل و پیشگیری از شیوع بیماری و نداشتن یک سازمان واحد تصمیم گیرنده بود. همچنین مشکلات مالی و مشکلات مربوط به نیروی انسانی از مهمترین موضوعاتی بود که توسط اکثر مشارکت کنندگان مطرح شد. از طرفی، از دیدگاه  مصاحبه شوندگان، استفاده از سامانه 4030  یکی از نقاط عطف مدیریت بحران بود.
 
سمیه جلیلوند، عاطفه کچویی، طیبه لطیفی، مهدیه معتمدی راد، محمد فرهمند، نصیر محجل، ذبیح الله شجاع،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: از زمان کشف روتاویروس ها در 1973 میلادی، این ویروس ها به عنوان یکی از مهمترین و شایع ترین عوامل اسهال نوزادان و کودکان در سراسر جهان شناسایی شده اند. گاستروانتریت روتاویروسی، تا قبل از شروع واکسیناسیون، سالانه مرگ و میر، بیش از نیم میلیون کودک در جهان را به همراه داشت که اساسا در کشور های در حال توسعه اتفاق می افتد. با معرفی واکسن های Rotarix و RotaTeq  و همچنین ROTAVAC و ROTASIIL در جهان، میزان مرگ و میر به اندازه 50% کاهش یافته است. کشور ایران هم مانند بسیاری از کشور ها در دوره قبل از واکسیناسیون روتاویروس قرار دارد و با توجه به اینکه قرار دادن واکسن روتاویروس در برنامه واکسیناسیون جز اولویت های نظام بهداشتی کشور است. لذا با این توصیف، دانستن الگوی ژنوتیپ های در گردش در ایران در سال های گذشته و اخیر و نیز مقایسه آنها با سویه های واکسن بسیار مهم است. همچنین، با توجه به اینکه الگوی ژنتیکی آنتی ژن های گروه خونی-نسجی  Histo-Blood Group Antigens (HBGAs) در حساسیت به ژنوتیپ‌های مختلف روتاویروس و نیز کارایی واکسن روتاویروس بسیار مهم است، لذا این الگوهای ژنتیکی در جمعیت های کودکان مبتلا به گاستروانتریت روتاویروسی در ایران اشاره خواهد شد. هدف ما در مطالعه حاضر، مروری بر فراوانی روتاویروس و ژنوتیپ های در گردش و حساسیت ژنتیکی کودکان به عفونت روتاویروس در ایران است و اینکه آیا واکسن های موجود بر اساس سویه های در گردش در ایران می تواند اثر بخشی مناسبی را به همراه داشته باشد.
روش کار: مطالعات مربوط به تعیین شیوع و ژنوتیپهای شایع روتاویروس در ایران مورد بررسی قرار گرفتند (2022-1986) .
نتایج: ژنوتیپ G1P[8] بیش از 50% ژنوتیپ های در گردش را شامل می شود. علاوه بر آن، ژنوتیپ های غیر G1P[8] (Non-G1P[8]) شامل G4P[8]، G3P[8] و G9P[8]  در بعضی از مطالعات فراوانی بالایی داشته اند. علاوه بر آن در مطالعه اخیر، نشان داده است که ژنوتیپ کمیاب و غیر معمول G9P[4]به عنوان ژنوتیپ شایع معرفی شده است.
نتیجه گیری: مطالعات در ایران نشان داده است که ممکن است کشور با تغییر الگوی ژنوتیپ روتاویروس در آینده روبرو شود، همانطور که در مطالعات اخیر، برای اولین بار ژنوتیپ های G3P[8] یا G9P[8] یا G9P[4] به عنوان ژنوتیپ شایع گزارش شده، علی رغم اینکه در مطالعات گذشته G1P[8] به عنوان ژنوتیپ شایع معرفی شده بود. این مطالعه، می تواند اطلاعات مفیدی را برای توصیه سیاست های مناسب برای واکسیناسیون روتاویروس قبل از شروع برنامه ملی واکسیناسیون ارائه داده و حتی ممکن است سیاست های استفاده از واکسن های موجود را نیز تغییر دهد.
 
محمد امین میرزایی، مجید سرتیپی، مهدی محمدی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پیوند کلیه درمان انتخابی در بیشتر بیماران با بیماری کلیوی است. پیوند کلیه یک فرآیند جراحی است که در آن یک کلیه‌ی سالم با کارکرد خوب جایگزین کلیه کسی که مشکل و نارسایی شدید دارد، می‌شود. مطالعه حاضر با هدف برآورد احتمال بقا کلیه پیوندی در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه در شهر زاهدان انجام شد.
روش کار: این مطاله از نوع همگروهی گذشته نگر به روش آنالیز بقا بوده که به صورت توصیفی تحلیلی در سال 1401 انجام شد. حجم نمونه لازم 211 بیمار برآورد شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.VER22 و با استفاده از آزمون­های توصیفی و روش کاپلان مایر و مدل خطرات متناسب کاکس بقا محاسبه شد.
نتایج: به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که 45 نفر (21/3%) از مراجعین ریجکت داشتند. در مدل رگرسیون لجستیک چندگانه مدت زمان بقا پیوند کلیه، متغیرهای وضعیت دهنده، وضعیت تأهل، فشار خون و دیابت در مدل باقی مانده اند (0/05>p). در بیماران کلیوی با بقا پیوند شهر زاهدان متغیرهای متغیرهای وضعیت دهنده،فشارخون بالا و دیابت در مدل نهایی رگرسیون کاکس چند گانه باقی مانده اند.
 نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت احتمال بقای بیماران کلیه مستقل از نوع اهدا کننده و مشخصات دریافت کننده بود که این مساله نشان دهنده تکامل در مدیریت پیوند کلیه در طی چند سال گذشته می باشد. انجام دیالیز قبل پیوند کلیه نیز بر احتمال بقای تاثیر دارد که می توان این عوامل با در نظر گرفتن آنها به افزایش احتمال بقا پیوند کلیه کمک کرد.
 
جلال بیگ محمدی، مهدی زنگنه بایگی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: طرح تحول سلامت در روستاها با هدف دسترسی آسان روستائیان به پزشک، بهره مندی عادلانه روستائیان از امکانات عمومی و کمک به ساماندهی خدمات سرپایی بیماران روستا طراحی شده است. مطالعه حاضر به منظور تبیین تجارب پزشکان خانواده مراکز روستایی و مدیران پس از طرح تحول سلامت حوزه بهداشت در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع کیفی به روش تحلیل محتوا است که در سال 1402 در حوزه بهداشت دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انجام شد. جامعه مورد مطالعه پزشکان و مدیران و که بین سالهای 1394 تا 1401 در مناطق روستایی حوزه بهداشت دانشگاه علوم پزشکی زاهدان مشغول بکار بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد. مصاحبه نیمه‏ ساختاریافته، بر اساس راهنمای مصاحبه بود؛ تحلیل محتوا به صورت تحلیل قراردادی انجام گرفت.
نتایج: تعداد 31 نفر شامل 20 مرد و 11 زن، 19 پزشک و 12 نفر مدیر وارد مطالعه شدند. داده های مطالعه حاضر پس از تحلیل در 6 طبقه اصلی (ارائه خدمات، سامانه یکپارچه بهداشت، منابع، مردم و دریافت کننده گان خدمات، پایش و نظارت، پیشنهادات )، 12 طبقه فرعی استخراج گردید.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مناسب، کیفیت خدمات، حمایت مالی، نیروی انسانی ماندگار و متخصص، به عنوان عواملی راهگشا جهت رفع چالش های موجود در طرح تحول سلامت می باشد. از سوی دیگر با توجه به اینکه یکی از ابزارهای نظام سلامت برای تحقق طرح تحول سلامت نیروی انسانی است، لذا توانایی و انعطاف پذیری پرسنل نقش مهمی را در سرعت ارایه خدمات و کیفیت خدمات ایفا می کنند.
 

صفحه 6 از 6    
6
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb