666 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
فرشته زمانی علویجه، حسن افتخار اردبیلی، نصراله بشردوست، طیبه مرعشی، ابوالحسن نقیبی،
دوره 2، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده
هدف اصلی این بررسی، تعیین رفتار زنان هنگام شکست در اجرای برنامه تنظیم خانواده بود. در این مطالعه که به روش مقطعی انجام شد، کلیه زنان باردار 49-15 ساله تحت پوشش و ساکن در روستاهای دارای خانه بهداشت فعال شهرستان نجف آباد (62 روستا) مورد بررسی قرار گرفتند. تعداد این زنان 788 نفر بود. اطلاعات از طریق مصاحبه حضوری با مادران باردار و پرونده خانوار، گردآوری و در پرسشنامه ثبت گردید و سپس با آزمون های آماری T و X² مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده رفتارهای مخاطره آمیز، در بارداری های ناخواسته یا ناشی از شکست برنامه تنظیم خانواده در مقایسه با حاملگی های خواسته 44.3 بار بیشتر رخ داده است. 105 نفر (31.72%) از زنان با حاملگی ناخواسته، اقدام یا اقداماتی ناموفق را در جهت ختم بارداری انجام داده اند. این اقدامات به روش های مختلفی صورت گرفته است. 35% از روش های فیزیکی شامل وارد نمودن ضربه، بلند کردن اجسام سنگین و یا استفاده از اجسام غیر طبی واژینال، 28.6% از روش های تزریقی و 9.5% از روش های خوراکی: شامل خوردن داروهای گیاهی و شیمیایی و بقیه تواما از دو یا چند روش استفاده نموده اند. رفتار زنان 91% از حاملگی های خواسته و 45% از حاملگی های ناخواسته کاملا مطلوب بوده است. ارتباط بین چگونگی رفتار خواسته یا ناخواسته بودن بارداری معنی دار بود (P=0.001). همچنین بین سواد و رفتار زنان نسبت به حاملگی ارتباط معنی داری وجود داشت (P=0.001). باتوجه به یافته های پژوهش بیش از یک سوم زنان هنگام مواجهه با بارداری ناخواسته یا شکست در تنظیم خانواده، اقدامات مخاطره آمیزی را انجام داده اند، این اقدامات قطعا سلامت جسمی و روانی آنها و خانواده شان را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین بایستی به نقش پیگیری و استفاده از فنون مشاوره و حمایت زنان واجد شرایط بیش از پیش اهمیت داده جامعه را از عوارض حاملگی های ناخواسته آگاه نمود.
الهام جابری، سیدابوالقاسم جزایری، عباس محققی، عباس رحیمی،
دوره 2، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده
مطالعات گذشته نگر و آینده نگر نشان داده اند که افزایش هموسیستئین خون، یک عامل خطرزای قوی و مستقل برای بیماری های قلبی عروقی است. برخی شواهد گویای این است که هموسیستئین خون در بیش از یک سوم بیماران قلبی بالاست. نیز افزایش 5 میکرومول در لیتر هموسیستئین خون با بالا رفتن خطر بیماری های قلبی (60% در مردان و 80% در زنان) همراه بوده است. در این مطالعه مقطعی، افزایش هموسیستئین خون در 348 بیمار 65-35 ساله (157 زن و 191 مرد) مبتلا به ایسکمی قلبی، مراجعه کننده به مطب یک پزشک فوق تخصص قلب و عروق در تهران، مورد بررسی قرار گرفت. غلظت هموسیستئین پلاسما با استفاده از دستگاه HPLC به روش استاندارد داخلی (تعدیل شده روش Vester and rasmussen) اندازه گیری و داده ها با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS 9 و آزمون T مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه، تجزیه و تحلیل شد. میزان هموسیستئین خون در 18.96% نمونه طبیعی (<8µmol/l) در 27.52% نسبتا بالا (8µmol/l تا 12) و در 50.52% بالا (12µmol/l تا <25) بود. همچنین 2.8% بیماران دارای میزان هموسیستئین خون ?25µmol/l (بالا بودن غیر طبیعی به سبب نقص ژنتیکی در متابولیسم هموسیستئین) بودند. میانگین هموسیستئین خون مردان (µmol/l 6.04±12.05) بطور معنی دار بالاتر از زنان (µmol/l 5.6±10.58) بود (آزمون T مستقل، P=0.02). افزایش میزان هموسیستئین خون در بیماران مورد مطالعه 78.04% بود که بمیزان قابل توجهی بیش از مقادیر افزایش هموسیستئین خون در بین بیماران قلبی عروقی برخی کشورها (47-30%) است. نتایج این مطالعه بیانگر لزوم اجرای مطالعات جمعیتی گسترده تر بمنظور تعیین میزان هموسیستئین خون در جامعه و شناسایی و درمان افراد با مقادیر هموسیستئین خون بالا است. از سوی دیگر باوجود اینکه سن، جنس، شیوه زندگی و داروها، ممکن است سطح هموسیستئین پلاسما را تحت تاثیر قرار دهند، عوامل عمده تعیین کننده میزان هموسیستئین در بیشتر افراد تغذیه ای و ژنتیکی هستند. بنابراین این امر حائز اهمیت می باشد که دامنه تغییرات هموسیستئین پلاسما در بیماران قلبی و رابطه آن با نماگرهای ژنتیکی و دریافت رژیم های غذایی متفاوت مشخص شود.
علی محمدی، حسن افتخار اردبیلی، فیض الله اکبری حقیقی، محمود محمودی، ابوالقاسم پوررضا،
دوره 2، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده
سنجش کیفیت خدمات پیش شرط اساسی برای بهبود کیفیت است. انتظارات و ادراک بیماران از کیفیت خدمات در انتخاب بیمارستان، وفاداری آنها به سازمان و قصد خرید مجدد نقش مهمی دارد. تا نیازهای کیفیت مشخص نگردند خدمات اصلاح نمی شود. مطالعات نشان می دهند مشتریان به لحاظ تماس نزدیک با ارائه دهنگان خدمت و مشارکت در فرایند خدمت در موقعیت مناسبی برای سنجش کیفیت خدمات هستند. لذا این مطالعه بمنظور سنجش کیفیت خدمات براساس انتظارات و ادراک بیماران در بیمارستان های زنجان صورت گرفت. تحقیق بصورت مقطعی (Cross-sectional) انجام پذیرفت و ابزار سروکوال SERVQUAL استفاده شد. برای بررسی پایایی و قابلیت اطمینان ابزار از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. از لحاظ پایایی و همبستگی درونی عبارات پرسشنامه در شش بعد کیفیت خدمات ضریب آلفا 0.94 بود. توانایی پزشکان و کارکنان بیمارستان در ایجاد اعتماد و اطمینان در مشتری و داشتن مهارت و صلاحیت حرفه ای کافی مهمترین بعد کیفیت خدمات ارزیابی شد (SQ=-1.30) تفاوت بین میانگین انتظارات و ادراک در همه ابعاد از نظر آماری معنی دار بود. حادترین مساله پیش روی بیمارستان ها توانایی پزشکان و کارکنان بیمارستان برای ایجاد اطمینان، جلب اعتماد بیماران و تواضع و مهارت حرفه ای کافی آنهاست. توصیه می شود که پزشکان بطور کامل شرایط بیماری را به بیماران شرح دهند و پزشکان و کارکنان در ارائه خدمات درمانی شئونات انسانی را رعایت نمایند و به دانش روز مجهز باشند.
کتایون جهانگیری، کاظم محمد، سیدرضا مجدزاده، احمدعلی نوربالا، قاسم زمانی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
در مطالعه حاضر که در آن بخشی از داده های مربوط به سرفه مزمن حاصل از دو پژوهش مقطعی توصیفی-تحلیلی "طرح ملی سلامت و بیماری" که در سال های 1370 و 1378 اجرا گردید مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، سعی گردیده است تا با تحلیل داده های پایه مربوط به سرفه مزمن، امکان ارائه تصویری از وضعیت موجود فراهم شده و با مقایسه اطلاعات دو نوبت طرح، روند تغییرات سنی مبتلایان به سرفه مزمن مشخص گردد. در این دو مطالعه که در آن 1/1000 خانوارهای کشور به روش خوشه ای مورد نمونه گیری قرار گرفتند، داده های مرتبط با سرفه مزمن بترتیب در سال 1370 از افراد دو تا 69 سال (44659 نفر) و در سال 1378 از افراد دو سال به بالا (55585 نفر) اخذ شدند. مقایسه نتایج دو طرح ملی سلامت و بیماری با فاصله زمانی 8 سال نشان داد که در کل کشور شیوع سرفه مزمن کاهش شدیدی یافته است؛ بطوریکه از 4.5% در سال 1370 به حدود یک سوم یعنی 1.8% در سال 1378 تقلیل یافته است. آنالیز کوهورت تولد نشان داد که بطورکلی با بالارفتن سن میزان شیوع سرفه مزمن افزایش می یابد اما در هریک از گروه های سنی نسبت افراد مبتلا به سرفه مزمن، پس از یک دوره 8 ساله، علیرغم مسن تر شدن بشدت کاهش یافته است. از سوی دیگر در کل شاهد افزایش شیوع سرفه مزمن در کوهورت های سنی بالاتری می باشیم. این روند معکوس در مطالعه مقطعی موید وجود یک اثر (Birth cohort) قوی است. نتیجه آنکه تاثیر سن بر روی سرفه مزمن در هردو سال 1370 و 1378 معنی دار و دارای روند فزاینده با افزایش سن می باشد، گرچه اثر آن در کوهورت های سنی بالای 25 سال مشهودتر است.
علیرضا چوبینه، محمدعلی لحمی، مصطفی حسینی، رضا خانی جزنی، هوشنگ شاهنواز،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
شرایط کار در صنعت قالیبافی باعث شده اختلالات اسکلتی-عضلانی (MSDs) از جمله مشکلات شغلی شایع در این حرفه می باشد. بعلت گستردگی این صنعت در کشور، بهبود شرایط کار و پیشگیری از وقوع MSDs می تواند تاثیر مهمی در اقتصاد، تولید و افزایش درآمد ملی داشته باشد. تحقیق حاضر با هدف تعیین شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در اندام های گوناگون بدن قالیبافان، ارزیابی پوسچر کار قالیبافان و ایستگاه های کار قالیبافی، تعیین ریسک فاکتورهای ارگونومیک و فردی موثر در وقوع اختلالات اسکلتی-عضلانی و ارائه دستورالعمل های کیفی طراحی ایستگاه کار قالیبافی انجام گرفته است. در این مطالعه، با انجام یک بررسی فعال بر روی 1439 بافنده که بطور تصادفی از 9 استان کشور انتخاب شدند، شیوع علایم اختلالات اسکلتی-عضلانی و ریسک فاکتورهای موثر در وقوع آنها مورد مطالعه قرار گرفت. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه و مشاهده با استفاده از پرسشنامه و چک لیست انجام پذیرفت. برای تعیین ریسک فاکتورهای موثر در وقوع اختلالات اسکلتی-عضلانی از آزمون های کای دو و آنالیز رگرسیون لوژستیک چندگانه استفاده شد. نتایج مشخص ساخت که شیوع علایم اختلالات اسکلتی-عضلانی در جامعه مورد مطالعه بالا بوده و بیش از شیوع آن در جمعیت عمومی کشور است (P<0.0001). آزمون رگرسیون لوژستیک مشخص ساخت عوامل ارگونومیک موثر در وقوع علایم اختلالات اسکلتی-عضلانی عبارتند از نوع دار، پوسچر کار، ساعات کار روزانه، نوع نشستنگاه و نوع بافت و همچنین عوامل فردی موثر شامل سن، جنس، وضعیت تاهل و سابقه کار می باشد. باتوجه به نتایج بدست آمده، دستورالعمل های کیفی طراحی ایستگاه کار ارائه گردید و براساس آن ایستگاه کار قالیبافی قابل تنظیم، طراحی و ساخته شد. آزمایش های اولیه بر روی دار و ایستگاه کار نشان داد که طراحی جدید تا حد زیادی پوسچر کار را بهبود بخشیده است و برای بافندگان قابل قبول می باشد. نتیجه گیری کمی در این زمینه به تحقیقات بیشتری نیاز دارد.
غلامرضا مولوی، جعفر مسعود، محمدجواد قراگزلو، محمود محمودی، شهرام سلیمانی محمدی، مسعود خوبان،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
آسیب های ناشی از کرم های پهن فاسیولا و دیکروسولیوم در سیستم کبد و مجاری صفراوی انسان و حیوان گاه تا مراحلی گسترش می یابد که امکان ادامه حیات فیزیولوژیک برای این ارگان حیاتی از بین می رود. میزان شیوع بالای فلوک های کبدی در حیوانات کشتارگاهی و همچنین گزارش موارد انسانی فاسیولیازیس خصوصا در استان گیلان طی سال های بعد از اپیدمی 1368 و عدم امکان دسترسی به نمونه های پاتولوژیک انسانی، انگیزه بررسی آسیب های ایجاد شده ناشی از ترماتدهای شایع کبدی را در مخازن حیوانی قوت بخشید. در این بررسی که از بهار 1381 تا پایان تابستان 1382 انجام گرفت، از دو استان خوزستان و گیلان تعداد 30 کبد آلوده به ترماتدهای کبدی جمع آوری گردید. در مشاهدات ظاهری و تهیه برش های هیستولوژیک، طیف وسیعی از تغییرات بافتی در پارانشیم کبد، از آسیب های خفیف تا انسداد کامل مجاری صفراوی، تغییرات ساختمانی گسترده و اختلال در عملکرد طبیعی کبد و سیستم صفراوی مشاهده گردید. از آنجایی که بیشتر دانش پاتولوژی ما در ارتباط با فاسیولیازیس و دیکروسولیازیس متکی بر یافته های حیوانی است، با شناخت دقیق مراحل پاتوژنز در مدل های حیوانی می توان تصویر بهتری از تابلوی پاتولوژیک این انگل ها را در انسان ترمیم نمود.
رویا عزیزیان، باقر ساروخانی، محمود محمودی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
پدیده دردناک خشونت علیه زنان که در ابعاد گوناگون جسمانی و روانی در سراسر جهان سلامت جسم و جان و روان زنان را بخطر می اندازد و حقوق انسانی آنان را مورد تجاوز قرار می دهد، در گسترده ترین نوع خود در قالب خشونت خانگی Family violence بروز می کند. براساس آمارهای جهانی، وسعت مرگ و میر و ناتوانی بر اثر خشونت در میان زنانی که در سنین باروری هستند، با مرگ و میر و ناتوانی سرطان ها برابر و از تلفات ناشی از سوانح رانندگی و بیماری های عفونی بیشتر است. این مطالعه بصورت مقطعی، توصیفی و تحلیلی است و برخی از اطلاعات آن بصورت گذشته نگر جمع آوری شده است. هدف از بررسی شناسایی علل و عوامل ایجاد کننده خشونت در خانواده، بویژه خشونت اعمال شده نسبت به زنان است. بدین منظور این پژوهش در بخش زنان سازمان پزشکی قانونی تهران انجام گرفته است. زنان مورد مطالعه افرادی بودند که بدلیل صدمات و جراحات ناشی از ضرب و شتم بدست همسر خود، اقدام به شکایت نموده و از طریق دادگاه خانواده برای تشخیص میزان جراحات و دریافت گواهی طول درمان به این سازمان معرفی شده بودند. در این مطالعه تعداد 120 زن خشونت دیده فیزیکی بصورت تصادفی انتخاب شدند و طی دو هفته از طریق مصاحبه با آنان و تکمیل پرسشنامه اقدام به گردآوری اطلاعات گردید. عوامل زمینه ساز اصلی در نزاع خانوادگی از 5 جنبه مختلف مورد بررسی قرار گرفت: مشکلات اخلاقی و تربیتی (ویژگی های تربیتی خانوادگی فرد)، مشکلات اقتصادی، دخالت خانواده شوهر، مشکلات جنسی و اختلاف فرهنگی و طبقاتی (سطح تحصیلات و امکانات رفاهی). مصاحبه شوندگان در هریک از حیطه های مورد بررسی بترتیب 79.2%، 54.2%، 39.2%، 13.3% و 10% را بعنوان مهمترین عامل خشونت ذکر کردند. برخی از زنان چندین عامل را مشترکا زمینه ساز خشونت در خانه دانستند. عوامل فردی و خانوادگی که در این مطالعه بعنوان عوامل تشدید کننده و یا مداخله مورد توجه قرار گرفتند عبارتند از سن زن، تحصیلات زن و تحصیلات مرد.
تیمور آقاملائی، علیرضا سبحانی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
دانش آموزان درصد قابل توجهی از جمعیت را تشکیل می دهند که در سن رشد هستند و بعلت خصوصیات جسمانی، روانی و اجتماعی بسیار آسیب پذیرند. از کمبودهای تغذیه ای شایع در بین دانش آموزان کشور ما کمبود کلی مواد غذایی است که موجب تاخیر رشد کودکان می گردد. هدف این مطالعه تعیین وضعیت تغذیه دانش آموزان مدارس ابتدائی شهر بندرعباس به روش تن سنجی بود. نوع مطالعه مقطعی، حجم نمونه 1300 نفر، روش نمونه گیری خوشه ای و شاخص های مورد استفاده وزن برای سن، وزن برای قد و قد برای سن بود و پایین افتادن این شاخص ها کمتر از نقطه دو انحراف معیار استاندارد (2SD-) مرز سوء تغذیه درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد که سوء تغذیه حاد در کل دانش آموزان 15.7%، سوء تغذیه مزمن یا از رشد بازماندگی 11.7% و میزان کم وزنی 12.2% است. بین وضعیت تغذیه دختران و پسران ارتباط معنی دار آماری وجود نداشت. میزان هرسه نوع سوء تغذیه با افزایش سن و پایه تحصیلی افزایش می یابد. دانش آموزانی که سابقه آموزش تغذیه داشتند، از وضعیت تغذیه بهتری برخوردار بودند. افزایش سطح آگاهی های تغذیه ای دانش آموزان، تشکیل پرونده بهداشتی و ثبت منحنی رشد و پیگیری آن بخصوص در سنین و مقاطع تحصیلی بالاتر و مداخلات تغذیه ای از قبیل طرح تغذیه رایگان دانش آموزان بمنظور کاهش سوء تغذیه توصیه می گردد.
احمد مردانی، حسین کشاورز،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
توکسوپلاسموز از جمله بیماری های مشترک انسان و حیوان است که انتشار وسیعی دارد. این بیماری در اثر آلودگی به تک یاخته انگلی توکسوپلاسما گوندیی ایجاد می شود. از مهمترین روش های تشخیص این بیماری، تکنیک های سرولوژیکی از جمله روش ایمونوفلورسانت آنتی بادی غیر مستقیم (IFA) و ELISA می باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه دو روش IFA و ELISA بمنظور تعیین شیوع آنتی بادی ضد توکسوپلاسمایی در خانم های باردار بوده است. در این مطالعه توصیفی-مقطعی، طی چهار ماه (از مهر ماه تا دی ماه 1380) از 600 زن باردار مراجعه کننده به زایشگاه های الزهرا و ایزدی شهر قم نمونه خون تهیه شد. پس از خونگیری و جداسازی سرم، نمونه های سرم به روش های IFA و ELISA مورد آزمایش قرار گرفت. از تعداد 600 نمونه سرم مادران آزمایش شده به روش IgG-ELISA تعداد 257 نفر (42.8%) و با روش IgG-IFA تعداد 246 نفر (41%) دارای آنتی بادی IgG اختصاصی بودند. همچنین مقایسه بین دو روش IFA و ELISA نشان می دهد 246 مورد (41%) در هردو روش جواب مثبت و 343 مورد (57.2%) در هردو روش جواب منفی داشتند و تنها 11 مورد (1.8%) با روش ELISA جواب مثبت دادند که در روش IFA منفی بودند. در این مطالعه تاثیر عوامل مختلفی که ممکنست در میزان شیوع عفونت توکسوپلاسمایی دخالت داشته باشد، مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاصل با آزمون Chi-square ارزیابی شد. این نتایج نشان می دهد اگرچه انتقال عفونت توکسوپلاسمایی در این شهر همانند سایر نقاط جهان و ایران صورت گرفته است، اما درصد قابل توجهی از زنان باردار (57.2% با روش ELISA و 59% با روش IFA) فاقد هرگونه مصونیت اکتسابی در مقابل این عفونت بودند. بنابراین بررسی وضعیت ایمنی و انجام آزمایش های اختصاصی قبل از ازدواج و نیز آموزش و آگاه نمودن مردم منطقه بویژه زنان باردار از برنامه های آموزش بهداشت و مراقبت های دوران بارداری، ضروری بنظر می رسد. از طرفی باتوجه به میزان هماهنگی بین دو تست IFA و ELISA با (98.2%)، چنین نتیجه گیری می شود که اولا ارزش تشخیصی دو روش تقریبا برابر است و ثانیا روش ELISA بعلت حساسیت و ویژگی بالا، تکنیک ساده تر و هزینه کمتر، جهت غربالگری عفونت توکسوپلاسمایی ارجح می باشد.
محمدرضا شیدفر، داود شجاعی زاده، مصطفی حسینی، نازیلا اساسی، فرشته مجلسی،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
انتظار می رود بیماری ایسکمی قلبی عامل حدود 40% مرگها و در راس 15 علت بار جهانی بیماری ها در سال 2020 باشد. آنژین صدری ناپایدار یکی از خطرناکترین حالات ایسکمی قلبی است. باتوجه به رابطه میان سبک زندگی و این بیماری، تعدیل سبک زندگی عامل مهمی در بهبود پیش آگهی آن است. آموزش بهداشت باید ضمن ارائه آگاهی لازم درباره عوامل خطر قابل تغییر، نگرش بیماران را به نحوی تغییر دهد که رفتارهای ارتقا دهنده سلامتی را در پیش گیرند. آگاهی از میزان اطلاعات و وضعیت نگرش و سبک زندگی بیماران برای برنامه ریزی آموزش بهداشتی در این زمینه ضروری است. این مطالعه به روش توصیفی برای بررسی میزان آگاهی، وضعیت نگرش و سبک زندگی این بیماران در دو بیمارستان اصلی دانشگاهی شهر مشهد بر روی 180 بیمار با استفاده از Sequential sampling انجام شده است. شرکت کنندگان به 82 سوال پرسشنامه پاسخ دادند. یافته ها بر پایین بودن سطح کلی آگاهی درباره نقش قلب، علل بیماری، درمان ها، اجزاء تبعیت از پزشک و رفتارهای زیان بار و مشدد درد قلبی دلالت دارند. در این میان 80% افراد از استرس بعنوان عامل خطر بیماری قلبی نام می برند. نگرش افراد در زمینه درک شدت بیماری و حساسیت فردی برای ابتلا مجدد و میزان کنترل شخصی بر سلامتی نسبتا پایین است. موانع مهم انجام رفتار بهداشتی، فقدان کلاس های آموزشی، غیرقابل تحمل بودن هزینه خدمات درمانی و موانع خانوادگی می باشد. این پژوهش، لزوم آموزش به بیمار توسط کارکنان مراقبت های بهداشتی، توجه پزشکان به باورهای بیماران خود و ارائه توصیه های دقیق و برنامه ریزی شده به ایشان را مورد تاکید قرار می دهد.
غلامحسین ادریسیان،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
یکی از مشکلات مهم کنترل مالاریا در دنیا مقاومت پلاسمودیوم فالسیپاروم به کلروکین و بعضی دیگر از داروهای ضد مالاریا در اغلب مناطق اندمیک مالاریای فالسیپاروم است. در ایران در دو مطالعه انجام گرفته به روش In vivo در مناطق مالاریا خیز جنوب کشور در سال های 55-1347 پلاسمودیوم فالسیپاروم در مقابل کلروکین حساس بوده است. در مطالعاتی که طی سال های 80-1362 توسط واحد تک یاخته شناسی دانشکده بهداشت با همکاری کارکنان و مسئولان مالاریای استان های مالاریا خیز جنوب شرقی ایران انجام گرفته است و میزان حساسیت پلاسمودیوم فالسیپاروم به روش های In vivo و In vitro به کلروکین و چند داروی متداول ضد مالاریای دیگر تعیین شده است، آثار وجود سویه های مقاوم پلاسمودیوم فالسیپاروم به کلروکین در بررسی های سال 1362 در ایرانشهر ظاهر شده و بتدریج میزان موارد مقاوم و سطح مقاومت در منطقه افزایش یافته است، بطوریکه در شهرستان ایرانشهر میزان مقاومت از 5.7% در سطح R1 در سال 1362 به 51.2% در سطوح R1 و R11 و R111 رسیده است. در مطالعات انجام گرفته در شهرستان بندرعباس و در مواردی در شهرستان کهنوج، میزان مقاومت از 32.5% در سطوح R1 و R11 در سال های 66-1365 به 64.8% در سطوح R1 و R11 و R111 در سال های 75-1373 رسیده و تا سال های 80-1379 بین 68% تا 84% در نوسان بوده است. در بررسی به روش Micro in vitro با استفاده از کیت های استاندارد سازمان بهداشت جهانی، میزان مقاومت پلاسمودیوم فالسیپاروم به کلروکین، آمودیاکین، سولفادوکسین-پیریمتامین (فنسیدار) مفلوکین و کنین بترتیب در 281، 72، 39، 44 و 72 نمونه 33.4%، 15.2%، 17.9%، 2.2% و صفر بوده است. در این بررسی پلاسمودیوم فالسیپاروم به کنین کاملا حساس بود. در 88 بیمار مبتلا به مالاریای فالسیپاروم که به روش In vivo مقاوم به کلروکین بودند درمان با سولفادوکسین-پیریمتامین (فنسیدار) بتنهایی و یا همراه با آمودیاکین انجام گرفته است. 13.6% موارد انگل به فنسیدار هم در سطوح R1 و R11 مقاوم بود. مقاومت پلاسمودیوم فالسیپاروم به مفلوکین را که بطور پراکنده در مواردی به روش in-vivo در مناطق مالاریا خیز دیده شده است، باتوجه به اینکه این دارو در آن زمان هیچوقت در ایران مورد استفاده قرار نگرفته بود. می توان مقاومت ذاتی و یا موارد وارده و یا انتقال از وارده درنظر گرفت. در این مطالعات که حساسیت پلاسمودیوم ویواکس به کلروکین به روش In vivo تمدید شده 28 روزه، جمعا در 827 بیمار از سال 1373 لغایت 1380 انجام گرفته است، در تمام موارد انگل به دارو حساس بوده و میانگین زمان پاک شدن خون از انگل 2.78 روز بوده است. بررسی میزان حساسیت پلاسمودیوم فالسیپاروم به کلروکین و بعضی دیگر از داروهای ضد مالاریا در بیمارانی انجام گرفته است که شخصا و یا از طریق مراکز درمانی و آزمایشگاه های مالاریای مناطق مالاریا خیر، به آزمایشگاه های بررسی مقاومت دارویی مالاریا در ایستگاه های تحقیقات بهداشتی بندرعباس و ایرانشهر مراجعه کرده و یا معرفی شده اند. با این ترتیب عده از آنان قبلا سابقه درمان با کلروکین را داشته اند و احتمالا پس از شکست درمان و ظهور مجدد بیماری تحت بررسی مقاومت دارویی قرار گرفته اند. تعدادی از موارد مالاریای فالسیپاروم که در مراکز دیگر به درمان با کلروکین جواب داده اند معرفی نشده و در نتایج این بررسی ها منظور نگردیده اند، با این ترتیب به احتمال قوی میزان مقاومت پلاسمودیوم فالسیپاروم به کلروکین در کل بیماران مبتلا به مالاریای فالسیپاروم در مناطق تحت بررسی کمتر از ارقام بدست آمده در این مطالعات است. سویه های مقاوم اولیه پلاسمودیوم فالسیپاروم به احتمال قوی توسط مهاجران و مسافران افغانستانی و پاکستانی به مناطق مالاریا خیز ایران وارد شده و انتشار آنها توسط آنوفل انجام گرفته است.
حمیده سلیم زاده، حسن افتخار، نازیلا اساسی، مجتبی سالاری فر، احمدرضا درستی،
دوره 2، شماره 4 - ( 4-1383 )
چکیده
باتوجه به اینکه انتخاب و حفظ رفتارهای تغذیه ای سالم، یکی از عوامل مهم در پیشگیری از بیماری های قلبی و عروقی می باشد، این پژوهش بمنظور بررسی عوامل خطر تغذیه ای و ارتباط آنها با بیماری ایسکمی قلبی انجام شد. مطالعات بصورت مورد-شاهدی، در پاییز 1382 و در مرکز قلب تهران و بیمارستان قلب شهید رجایی تهران انجام گردید. تعداد 100 نفر بیمار ایسکمی قلبی و 100 نفر از افراد سالم، به تایید متخصص قلب بعنوان شاهد وارد مطالعه شدند. اطلاعات تغذیه ای از طریق پرسشنامه تکرر مواد غذایی گردآوری شد و برخی عوامل خطرساز مهم مثل فشار خون، هایپرلیپیدمی (چربی خون بالا)، دیابت، شاخص توده بدنی و فعالیت فیزیکی نیز بررسی شدند. بیماری ایسکمی قلب با مصرف چربی، روغن های جامد و هیدروژنه رابطه مستقیم و با مصرف میوه و سبزی رابطه معکوس داشت (P<0.001) عوامل خطر تغذیه ای در گروه بیماران مصرف کم ماهی و استفاده زیاد از غذاهای سرخ شده بود، که بترتیب خطر بیماری را 13.96 و 54.65 بار افزایش می دادند. داشتن رژیم غذایی پرچرب و کم فیبر در گروه بیماران، خطر بیماری قلبی را در حدود 20 برابر افزایش داد. عوامل خطر تغذیه ای عمده در این مطالعه عبارت بودند از: مصرف کم میوه، سبزی و ماهی و مصرف کمتر روغن های مایع، درحالیکه روغن های هیدروژنه که حاوی اسیدهای چرب نامطلوبند، منبع اصلی چربی در رژیم غذایی بیماران بودند. بنابراین اجرای برنامه های آموزشی جامعه محور برای ارتقای تغذیه سالم و بهداشتی ضروری بنظر می رسد.
علی مرادی، سیدرضا مجدزاده، حجت زراعتی، قاسم زمانی، وحید ذنوبی، صدف قاجاریه سپانلو، محسن سنگی،
دوره 2، شماره 4 - ( 4-1383 )
چکیده
باتوجه به اهمیت عملیات بسیج همگانی واکسیناسیون سرخک-سرخجه در حذف بیماری های سرخک و سندرم سرخجه مادرزادی و همچنین لزوم ارزیابی دقیق نحوه اجرای این برنامه از نظر کمی و کیفی و پوشش اطلاع رسانی باتوجه به غیر فعال بودن اجرای برنامه با استفاده از یک روش استاندارد این مطالعه در جمعیت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت. این بررسی یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود. حجم نمونه مورد نیاز بمنظور برآورد پوشش ایمن سازی 390 نفر، اطلاع رسانی در سه نوبت و در هر مرحله 190 نفر (جمعا 570 نفر) بالاخره برای بررسی کیفیت خدمات 24 تیم عملیاتی تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش Lot quality assurance sampling براساس سطح آستانه بالا 80% و پایین 30% صورت گرفت. براساس وضعیت پوشش ایمن سازی و کیفیت انجام واکسیناسیون، زنجیره سرد، کفایت نیروی انسانی، وسایل و موارد لازم در هر Lot آن Lot بعنوان قابل قبول یا غیرقابل قبول تعیین گردید. برای تحلیل از آزمون های کای دو و دقیق فیشر استفاده شد. 96.4% (فاصله اطمینان 95%؛ 94.6 الی 98.2) افراد 5 تا 25 ساله مورد بررسی واکسن MR تلقیح کرده بودند. 7 نفر (1.8%) از افراد واکسینه شده از گروه هدف برنامه واکسیناسیون نبودند. در مجموع 20 نفر (5.3%) از افراد واکسینه شده دچار عوارض جانبی ناشی از تزریق واکسن شده اند. از مجموع 190 فرد مورد بررسی از نظر پوشش اطلاع رسانی در هریک از مراحل اول، دوم و سوم بترتیب 152 نفر (80.9%)، 184 نفر (96.8%) و 190 نفر (100%) از اجرای بسیج همگانی واکسیناسیون سرخک-سرخجه مطلع بودند. بیش از 80% مردم از طریق صدا و سیما از اجرای برنامه مطلع شده بودند. کیفیت انجام واکسیناسیون در 19 تیم عملیاتی (79.1%) مورد قبول و در 5 تیم عملیاتی (20.9%) غیرقابل قبول تعیین شد. در این مطالعه کیفیت زنجیره سرد در 23 تیم عملیاتی (95.8%) مورد قبول و در یک تیم عملیاتی (4.2%) غیرقابل قبول تعیین شد. کفایت نیروی انسانی، وسایل و موارد لازم برای واکسیناسیون MR در کلیه 24 تیم عملیاتی مورد بررسی (100%) مورد قبول تعیین شد. اجرای واکسیناسیون همگانی در این مدت کوتاه در مقایسه با برنامه های مشابه که در سایر کشورها انجام گرفته است بیانگر موفقیت دست اندرکاران در اجرای این برنامه است. در مجموع بنظر می رسد در زمینه کیفیت اجرای واکسیناسیون، عرصه اطلاع رسانی، تدارک لوازم و تجهیزات مراکز بهداشت شهرستان ها در حوزه تحت مطالعه مناسب عمل کرده و به پوشش هدف رسیده اند.
محمد ملکوتیان، کامیار یغمائیان،
دوره 2، شماره 4 - ( 4-1383 )
چکیده
مدیریت مواد زائد جامد و توسعه و بهبود کیفیت عملکردی آن در گرو پرداختن به عناصری چون کنترل تولید، نگهداری، جمع آوری، حمل و نقل، پردازش و دفع می باشد. هنگامیکه این مجموعه در قالب یک سری دستورالعمل ها و مقررات منسجم و هماهنگ با یکدیگر و برپایه شناخت و اطلاع کافی از وضع موجود در منطقه مورد نظر عمل نماید، قادر است در جهت ارتقای سطح بهداشتی جامعه موثر و مفید واقع شود. باتوجه به ضرورت شناخت وضع موجود بمنظور استفاده در برنامه ریزی مدیریت مواد زائد جامد شهری، بررسی همه جانبه ای با هدف اطلاع از چگونگی آگاهی، نگرش و عملکرد مردم شهر کرمان در مورد مدیریت مواد زائد جامد شهری و مسائل مرتبط با آن انجام گرفت. مطالعه مستند به اصول علمی آماری و از نوع مقطعی و توصیفی است که طی سه ماهه دوم و سوم سال 1382 انجام گرفت. برای سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد مردم، اطلاعات لازم با توزیع پرسشنامه بین شهروندان جمع آوری گردید. بمنظور شناخت وضع موجود چک لیست لازم تنظیم و با روش مشاهده ای تکمیل شده جامعه آماری مورد مطالعه را 56.7% زنان و 43.3% مردان تشکیل داده اند. نتایج این بررسی نشان می دهد که اکثریت مردم شهر کرمان در زمینه مواد زائد و جامد از اطلاعات کافی و نسبتا مناسبی برخوردار بوده و در مجموع درجه آگاهی، نگرش و عملکرد بسیار بالایی را دارا می باشند، به ترتیبی که این آگاهی تا 94.3% افراد جامعه و نگرش مثبت آن در حد 84.3% جامعه را پوشش داده و بالاخره عملکرد خوب جامعه به سطح 72.4% می رسد. بررسی وضعیت موجود مدیریت مواد زائد و جامد حکایت از بازیافت غیر مجاز، آب بند نبودن اکثر کامیون های حمل و نقل زباله، حمل زباله های عفونی توام با زباله های شهری و مواردی متعدد از اقدامات غیر بهداشتی در محل دفن زباله ها دارد. نتایج هماهنگ و سیستماتیک بدست آمده از بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد مردم شهر بازگوکننده این حقیقت است که جامعه آمادگی پذیرش اصلاحات و اعمال مدیریت جامع مواد زائد جامد شهری را درحد بسیار مطلوبی دارد. توصیه می شود از این توان بالقوه در جهت ارتقای سطح سلامتی افراد جامعه، با بکارگیری عوامل اصلی مدیریت مواد زائد جامد شهری حداکثر استفاده بعمل آید تا وضعیت فعلی مدیریت جمع آوری و دفع مواد زائد جامد اصلاح، بهبود و ارتقا یابد.
محمد عرب، فیض الله اکبری، محمود محمودی، ابراهیم صدقیانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 4-1383 )
چکیده
همه ساله دولت، مردم و سازمان های بیمه گر هزینه های بسیاری را در بخش بهداشت و درمان جامعه متقبل می شوند و انتظار دارند که در مقابل این سرمایه گذاری عظیم، بازده خدمات و فعالیت های بیمارستانی مطلوب و موثر باشد و منابع و امکانات این بخش به بهترین نحو مورد بهره برداری قرار گیرد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر روش های مدیریت روسای بیمارستان های عمومی-دولتی ایران بر روی شاخص های عملکردی آن بیمارستان می باشد. این مطالعه بصورت توصیفی-تحلیلی انجام گردیده و اطلاعات بصورت مقطعی جمع آوری شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه بیمارستان های عمومی-دولتی ایران بوده که تعداد آنان 355 بیمارستان می باشد. باتوجه به یکسان بودن ساختار سازمانی بیمارستان هایی که از نظر تخت بیمارستانی مشابه هستند بیمارستان های مذکور برحسب تعداد تخت به سه رده بزرگ (بالاتر از 400 تخت) متوسط (بین 200 تا 400 تخت) و کوچک (کمتر از 200 تخت) تقسیم شده است. روش جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است. پرسشنامه شامل سوالات مربوط به شاخص های عملکردی و سوالات اختصاصی پیرامون روش های مدیریت می باشد. در این پژوهش از شیوه های چهارگانه مدیریت پیشنهادی توسط رنسیس لایکرت استفاده شده است. یافته های پژوهش تاثیر شیوه های مدیریتی اعمال شده از طرف روسای بیمارستان های عمومی-دولتی بر روی میزان افزایش یا کاهش هریک از شاخص های عملکردی بیمارستان های مذکور را نشان می دهد. نتیجه مطالعه حاکی است که شیوه مدیریت مشارکتی بیش از 3 شیوه دیگر مورد استفاده قرار گرفته و در بهبود شاخص های بیمارستانی اثر مثبت داشته است.
فریده دهقان منشادی، مهری قاسمی، اصغر رضا سلطانی، بتول پاشایی،
دوره 2، شماره 4 - ( 4-1383 )
چکیده
زمینه و هدف: براساس آمار و اطلاعات موجود 44% از ضایعات ناشی از کار، ابتلای سیستم عضلانی-اسکلتی است که حدود 60% از آن مربوط به کمردرد است. فعالیت جسمی سنگین، بلندکردن اجسام سنگین، خم شدن، ایستادن طولانی مدت، پوسچر غیرطبیعی، حرکات ناگهانی و سریع حین انجام کار و ساختار بدنی کارگر از جمله عواملی هستند که ارتباط آنها با بروز کمردرد نشان داده شده است. هدف پژوهش حاضر، تعیین درصد شیوع کمردرد در کارگران شاغل در سالن های تولید و مونتاژ یکی از کارخانجات خودروسازی تهران و تبیین تاثیر تعدادی از عوامل فردی و شغلی برآن می باشد. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی بر روی 132 کارگر با دامنه سنی 60-21 سال (7.2±32.3) انجام گرفت. این افراد به روش تصادفی و سیستماتیک و با استفاده از لیست استخدامی کارخانه انتخاب شدند و تکنیک اجرای تحقیق مصاحبه و پرسشنامه بود. برای طراحی پرسشنامه، از پرسشنامه استاندارد NORDIC و همچنین پرسشنامه بین المللی بررسی سطح فعالیت فیزیکی (IPAQ) استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات و تکمیل پرسشنامه ها، از نرم افزار آماری SPSS Win/11 و روش های آمار توصیفی و آزمون مجذور کای برای تحلیل داده ها استفاده شد. شیوع کمردرد در یکسال گذشته 51.5% بود. 45% از افراد اولین بار حین کار دچار کمردرد شده بودند. 81.8% از کارگران در حین کار مجبور به بلند کردن اجسام بودند. افزایش سن و سابقه کار و همچنین داشتن سابقه گردن درد مزمن و فعالیت فیزیکی سنگین سبب افزایش میزان ابتلای به کمردرد شده بود. علاوه براین میزان شیوع کمردرد با عوامل شغلی چون هل دادن و کشیدن اجسام و چرخش و خم شدن ستون فقرات حین کار ارتباط معنادار آماری نشان داد. باتوجه به اینکه بیش از نیمی از افراد جامعه مورد مطالعه در تحقیق حاضر یعنی 51.5% در یکسال گذشته، دچار کمردرد و عوارض ناشی از آن شده بودند، لزوم توجه مسئولین واحدهای بهداشت کار کارخانه ها در جهت شناخت عوامل موثر و آموزش کارگران، همچنین بهبود شرایط انجام کار و ارتقا شاخص های روانی-اجتماعی کارگران توصیه می شود.
عباس ربانی، احمد کاویانی، داریوش جلیلی، غلامرضا اسماعیلی جاوید،
دوره 2، شماره 4 - ( 4-1383 )
چکیده
آگاهی از اطلاعات مربوط به مرگ و میر در بیمارستان ها بعنوان یک شاخص کیفیت درمان از اهمیت بسزایی برخوردار است. مرگ بعنوان یک حادثه غیر تکراری پس از هر عمل جراحی ممکن است روی دهد. این مساله از چند جهت می تواند برای جراحان مفید واقع شود. جراح می تواند خطر واقعی را برای بیماران خود برآورد نماید، خط مشی های لازم برای محدود کردن یا کاهش این حوادث طراحی و به مرحله اجرا درآورد و در نهایت ارزیابی موارد مرگ می تواند گامی در بهبود عملکرد اعمال جراحی یا مراقبت های پس از آن تلقی گردد. در این بررسی گذشته نگر موارد مرگ در بیمارانی که طی سال های 1377 لغایت 1380 در بیمارستان امام خمینی تهران در بخش های جراحی عمومی تحت عمل جراحی قرار گرفتند بررسی شد. اطلاعات بیماران شامل نوع عمل جراحی، طول مدت بستری، تابلوی فوت و نوع عمل جراحی منجر به فوت از پرونده بیماران استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مجموع 13282 بیمار در بخش های جراحی عمومی و اورژانس تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند که 210 نفر (1.58%) از آنها فوت کرده بودند. بیشترین موارد مرگ در سال 1377 برابر با 2.09% بوده است و در طی دو سال 1379 و 1380 این مقدار کاهش یافته و به 1.44% رسیده است. از بین موارد مورد بررسی، 121 نفر (57.6%) بدلیل مشکلاتی بغیر از تروما و 74 نفر (35.2%) بدلیل بدخیمی و بقیه بیماران نیز بدلیل تروما فوت شده بودند. این مطالعه نشان داد که علیرغم افزایش موارد مرگ در بخش های جراحی در سطح جهانی این میزان در بیمارستان امام خمینی تهران طی سال های بررسی کاهش نسبی داشته است. از سوی دیگر موارد فوت در مقایسه با سایر مطالعات نسبتا اندک بوده است. با این وجود بدلیل تفاوت در تعریف مرگ پس از عمل جراحی در مطالعات انجام شده قبلی، اعتبار مقایسه ها مورد سوال می باشد.
محبوبه تسلیمی طالقانی، سیدابوالقاسم جزایری، سیدعلی کشاورز، هاله صدرزاده یگانه، عباس رحیمی،
دوره 2، شماره 4 - ( 4-1383 )
چکیده
بسیاری از بررسی ها و مطالعات نشان می دهند که آگاهی و عملکرد تغذیه ای دختران نوجوان ناکافی است. مطالعات اندکی در زمینه تاثیر آموزش تغذیه بر آگاهی، نگرش و عملکرد این گروه آسیب پذیر انجام گرفته است. با این وجود، کارایی روش های مختلف در این مطالعات مقایسه نشده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر دو روش آموزش تغذیه (جزوه آموزشی و بحث گروهی) بر آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیه ای دانش آموزان دختر سال اول راهنمایی منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 83-1382 انجام گرفت. در این مطالعه، 300 نفر دانش آموز به شکل سه گروه 100 نفری (آموزش از راه جزوه، آموزش از راه بحث گروهی و کنترل) از 11 مدرسه به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. با استفاده از آزمون اولیه و ثانویه، قبل و چهار هفته بعد از اجرای آموزش که از طریق تکمیل سه پرسشنامه آگاهی، نگرش و عملکرد صورت گرفت، اطلاعات جمع آوری شد. آموزش بصورت ارائه جزوه و جلسات بحث گروهی طی 4 جلسه یک ساعت و نیمه در دو گروه اجرا و به گروه کنترل نیز آموزشی داده نشد. نتایج بررسی نشان داد، قبل از اجرای آموزش، سطح نمرات آگاهی، نگرش و عملکرد در سه گروه، تفاوت آماری معنی داری با یکدیگر نداشت. پس از اجرای آموزش، سطح نمرات آگاهی، نگرش و عملکرد در دو گروه تحت آموزش نسبت به قبل از آن دارای ارتقای معنی دار بود (P<0.001). میزان افزایش ایجاد شده در نمرات آگاهی و نگرش در بین گروه ها با یکدیگر دارای تفاوت آماری معنی دار بود (P<0.001) و افزایش در سطح نمرات عملکرد در بین گروه ها با یکدیگر تفاوت قابل ملاحظه ای نداشت (P=0.900) و بطورکلی مشخص گردید که هر دو روش جزوه و بحث گروهی، موجب افزایش سطح نمرات آگاهی و نگرش در گروه های تحت آموزش نسبت به قبل و نسبت به گروه کنترل و افزایش سطح عملکرد در گروه های تحت آموزش نسبت به قبل از اجرای آموزش گردید و روش بحث گروهی بدلیل مشارکت بیشتر دانش آموزان نسبت به روش جزوه آموزشی اثربخشی بیشتری در ارتقای سطح آگاهی داشت.
مهدی خوبدل، سید محمدعلی سیدی رشتی، منصوره شایقی، سیاوش تیرگری،
دوره 2، شماره 4 - ( 4-1383 )
چکیده
عارضه میازیس همواره در نتیجه تخم گذاری و لاروگذاری مگس های گروه سیکلوراف و رشد متعاقب آنها در انساج بدن ایجاد می شود. با آنکه بقای لارو این مگس ها در طبیعت متکی به حضور دام های اهلی و حیات وحش می باشد ولی بالغین اینگونه مگس ها در محوطه های دامداری، پارک ها و همچنین بر روی زباله ها و شاخ و برگ برخی از گیاهان و درختچه هایی که از نظر شهد و گرده برای این گروه از حشرات مناسب می باشند، یافت می شوند و در جستجوی میزبان مناسب هستند. مطالعه حاضر در شهرستان تهران و حومه آن به انجام رسیده است. در این بررسی مگس های بالغ با استفاده از توری حشره گیری از مناطق و مکان های مختلف از قبیل باغ ها، پارک ها، دامداری ها، محل های جمع آوری زباله و مناطق مسکونی داخل شهر تهران و نیز شهر و روستاهای اطراف آن صید گردید. جمعا 22 مگس از 5 خانواده مگس های سیکلوراف با استفاده از کلیدهای تشخیص معتبر مورد شناسایی قرار گرفت که از مجموع آنها 13 گونه جزء گروه مگس های دارای اهمیت پزشکی بودند و نهایتا از میان گروه اخیر 4 گونه Sarcophaga fertoni و Sarcophaga peregrina و Calliphora vomitoria و Lucilia richardsi برای اولین بار از ایران گزارش می گردد.
فتانه شکرالهی، حمدحسین م حسنپور، مهین آذر، ابوالقاسم جزایری، رحیم ابوعلی، داوود خسروی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
درحال حاضر در واحدهای صنایع غذایی هنوز از روش های سنتی کنترل - برمبنای بازرسی فرآورده نهایی - استفاده می شود. حرکت جهانی هم اکنون در جهت استفاده از سیستم تجزیه و تحلیل عوامل خطرزا و نقاط کنترل بحرانی (Hazard analysis critical control point: HACCP) است که ویژگی اصلی آن پیشگیری از بروز عوامل خطرزا در مراحل مختلف تولید می باشد. طرح حاضر با سه هدف کلی انجام شد: 1) تدوین "آیین کار استفاده از سیستم تجزیه و تحلیل عوامل خطرزا و نقاط کنترل بحرانی"، 2) آشنا کردن مسئولان و صاحبان صنایع غذایی کشور با مفهوم و اصول HACCP و چگونگی تدوین و اجرای سیستم در صنایع غذایی مختلف و 3) استقرار سیستم HACCP در یک واحد تولیدی لبنی منتخب بعنوان نمونه. در اجرای این طرح نسبت به تشکیل گروه های مرکزی و اجرایی در واحد منتخب اقدام گردید و 15 دوره و کارگاه آموزشی طی 39 روز جهت شناساندن سیستم برگزار شد. سپس باتوجه به تامین پیش نیازها و روش خوب ساخت سیستم HACCP با موفقیت در واحد منتخب استقرار یافت و در حال حاضر این واحد موفق به اخذ گواهینامه HACCP از سوی شرکت های ذیربط گردیده است. این طرح نشان داد که استقرار سیستم HACCP در واحدهای تولیدی صنایع غذایی کشور امکان پذیر است. تدوین و اجرای این سیستم گامی بلند در جهت بهبود مدیریت کیفیت، سلامت غذا، ارتقای ایمنی غذایی و حمایت از مصرف کننده است. گسترش این سیستم در کشور، علاوه بر موارد فوق، توانای رقابت در صحنه بازارهای جهانی از نظر صادرات و تجارت بین المللی مثلا پیوستن به سازمان تجارت بین المللی را نیز در پی دارد.