666 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
مریم اسلام پناه، معصومه بلوری تبار، الهام کاویانی، سوسن لایی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: آموزش فناورانه بعنوان مدلی جدید در توسعه آموزش به ویژه آموزش عالی جهت ارتقاء و پیشران حوزه مدیریت سایبرنتیک و هوش استراتژیک مدیران آموزشی مدنظر بوده و می تواند سازمان را در اجرای صحیح برنامه ها یاری رساند. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری آموزش فناورانه جهت توسعه هوش استراتژیک و مدیریت سایبرنتیک مدیران مراکز آموزش عالی استان کرمانشاه است.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کمی- کیفی است. در بخش کیفی با 15 مصاحبه، اشباع حاصل شد. در بخش کمی، 281 پرسشنامه تکمیل و به محقق برگردانده شد. ابزار مورد استفاده در بخش کیفی، پرسشنامه های نیمه ساختار یافته بود، که دو پرسشنامه محقق ساخته از آن استخراج گردید. در بخش کمی، پرسشنامه هوش استراتژیک مککوبی (2007) و پرسشنامههای محقق ساخته آموزش فناورانه و مدیریت سایبرنتیک استفاده گردید. تحلیلها با نرمافزارهای SPSS24 و Amos انجام شده است.
نتایج: نتایج تحلیل عاملی تاییدی حاکی از مناسب بودن مدل های اندازه گیری حاصل از پرسشنامه های ساخته شده است. مدل معادلات ساختاری نشان داد که آموزش فناورانه تاثیر مثبت معنی داری روی مدیریت سایبرنتیک و هوش استراتژیک دارد.
نتیجه گیری: توسعه هوش استراتژیک در مراکز آموزش عالی موجب تعاملات بیشتر مدیران با اساتید و کارکنان و روابط سازنده اساتید با دانشجویان میشود. همچنین هوش استراتژیک یک رویکرد فعالانه است که در همۀ بخشهای مراکز آموزش عالی میتواند سودمند باشد. با توجه به وجود ارتباط بین متغیرهای پژوهش، پیشنهاد میشود نتایج مذکور در راستای کاهش چالشهای موجود در برنامهها و فعالیتهای مدیران آموزشی مراکز آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
عیسی سلگی، آرزو سلیمانی، ویدا حاتمی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی هوا یکی از مهمترین مسائل محیطزیستی در حال حاضر است. عمومیترین اثر آلودگی هوا در گیاهان محو شدن تدریجی کلروفیل و زرد شدن برگهاست که ممکن است با کاهش ظرفیت فتوسنتز مرتبط باشد. هدف از این پژوهش بررسی میزان اثر آلودگی هوا بر مقدار کلروفیل و پهنهبندی میزان کلروفیل برگ دو گونهی درختی در شهرستان ملایر است.
روش کار: بدینمنظور نمونهبرداری از برگ دو گونهی درختی چنار (Platanus orientalis) و اقاقیا (Robinia pseudoacacia) در نقاط مختلف شهرستان ملایر (مناطق پاک و آلوده) هر کدام با سه تکرار انجام شد. غلظت رنگدانهها در برگ به روش Lichtenthaler (1987) که اصلاح شده روش Arnon (1949) است، در طول موجهای 663 و 645 نانومتر با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر اندازه گیری شد.
نتایج: نتایج نشان داد که میزان کلروفیلهای a، b و کل در گونهی درختی اقاقیا در بخشهای جنوبی (جنوب غرب) محدوده مطالعاتی به حداکثر مقدار خود میرسد و در بخشهای شرقی و شمال غربی در کمترین میزان خود قرار دارد. همچنین در قسمتهای مرکزی منطقهی مطالعاتی میزان غلظت کلروفیلهای a، b و کل مربوط به این گونه کم و متوسط است. بر خلاف گونهی اقاقیا، برای گونهی چنار در بخشهای شرقی و شمال غربی منطقه مطالعاتی میزان کلروفیلهای a، b و کل بیشترین مقدار را دارد و در بخشهای جنوب غربی به حداقل مقدار خود میرسد. اما مشابه با گونهی اقاقیا در قسمتهای مرکزی منطقهی مطالعاتی میزان غلظت کلروفیلهای a، b و کل، کم و متوسط است.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از پژوهش حاضر نشان داد میزان کلروفیل a، b و کلروفیل کل برگ دو گونه درختی اقاقیا و چنار در مناطق آلوده بررسی شده شهرستان ملایر نسبت به مناطق پاک افزایش داشته است. در پایان میتوان گفت که افزایش شاخص فیزیولوژیکی مانند افزایش میزان کلروفیل پاسخ گیاه برای افزایش مقاومت در برابر آلایندههای هوا را نشان میدهد.
احمد نجاتی، علیرضا عسگری گل زردی، فرشاد خداخواه، کتایون صمیمی راد، سیده مریم یوسفی، یعقوب ملایی کندلوسی، مریم کیوانلو، محمد رزاقی، پرستو سهیلی، دلارام یعقوب زاده، نسترن قوامی، سوسن محمودی، سید محسن زهرایی، شهره شاه محمودی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: در طول همهگیری COVID-19، اقدامات و پروتوکل های بهداشتی عمومی مانند شستن منظم دستها و استفاده از ماسک در سطح ملی توصیه شد. اجرای این پروتوکل های بهداشتی باعث کاهش شیوع انواع بیماری های تنفسی شد ولی هیچ مطالعه ای برای بررسی تاثیر اجرای این پروتکلها بر روی شیوع ویروسهایی که از طریق مدفوعی- دهانی منتقل می شوند صورت نگرفته است. از آنجا که انتروویروس های غیر پولیویی Non-Polio Enteroviruses; (NPEVs) عمدتا از طریق مدفوعی- دهانی منتقل می شوند، در این مطالعه شیوع انتروویروس های غیرپولیویی در بیماران فلج شل حاد Acute Flaccid Paralysis (AFP) در ایران قبل و در حین همهگیری COVID-19 بررسی شده است.
روش کار: برای تشخیص انتروویروس های غیر پولیویی، نمونههای مدفوع موارد AFP که توسط آزمایشگاه ملی فلج اطفال ایران در سال 2019 (قبل از همهگیری COVID-19) و سال 2021 (در طول همهگیری COVID-19) دریافت شده بودند، مورد آزمایش قرار گرفتند. برای جداسازی NPEVs با کشت سلولی، از پروتوکل استاندارد WHO و برای تست مولکولی TaqMan One-Step Real Time PCR استفاده شد.
نتایج: در سال 2019، 21 نمونه از 1070 بیمار با کشت سلولی و 12 نمونه از 100 بیمار به روش مولکولی از نظر انتروویروس غیرپولیویی مثبت بودند، در حالیکه این نسبت در سال 2021 به 10 نمونه از 678 بیمار با کشت سلولی و 3 نمونه از 100 بیمار به روش مولکولی کاهش پیدا کرد.
نتیجهگیری: با توجه به معنی دار بودن نتایج این مطالعه می توان تایید کرد که رعایت بهداشت شخصی و پروتکل های بهداشت عمومی در طول همهگیری COVID-19، علاوه بر کاهش عمومی انتقال تنفسی ویروس ها، بر انتقال مدفوعی- دهانی ویروس ها هم اثر گذاشته است.
مصطفی پیوند، حسین انصاری، ابوالفضل پاینده، مجید سرتیپی، محمد علی یادگاری، حسین معین،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: عوارض قلبی عروقی، بیماری دیابت از شایع ترین عوارض این بیماری است، هدف این مطالعه تعیین احتمال تجمعی رخداد عوارض قلبی بیماری دیابت نوع 2 با استفاده از آنالیز بقا در شهر زاهدان می باشد.
روش کار: این مطاله کوهورت تاریخی به روش آنالیز بقا بوده که به صورت توصیفی تحلیلی در سال 1399 بر روی 410 بیمار مراجعه کننده به کلنیک دیابت بیمارستان بوعلی شهر زاهدان انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار Spss-v21 و با استفاده از آزمون های توصیفی و پس از آن با روش کاپلان مایر و مدل خطرات متناسب کاکس بقا محاسبه شد.
نتایج : به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که 122 نفر (7/29%) از مراجعین مبتلا به عوارض قلبی دیابت بودند. میانه زمان بقا (ماه) رخداد عارضه قلبی با متغیرهای قند خون ناشتا و قند خون دو ساعته ارتباط دارد (05/0>p). در مدل نهایی رگرسیون کاکس متغیرهای قند خون ناشتا و مراجعه منظم در مدل نهایی رگرسیون کاکس چندگانه باقی مانده اند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که عوارض قلبی دیابت در جامعه مورد مطالعه به نسبت بالا می باشد، پس لازم است مداخلاتی در تغییر سبک زندگی، کنترل منظم فشار خون، کلسترول و قند خون بیماران جهت پیشگیری از بیماری و کاهش عوارض مرتبط با دیابت انجام شود.
حامد مصلحی، ریحانه فیاض، زهرا ولیدآبادی، ایمان زاغیان،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف دستیابی به درک عمیق از اهمیت (خدمات مورد انتظار) و عملکرد (خدمات محقق شده) جهت تعیین شاخصهای اولویتدار سلامت روان صورت گرفته است تا در طراحی مداخلات مؤثرتر و با کیفیتتر کمک کرده و برنامههای سلامت روان جامعه با پر کردن شکافهای احتمالی کارآمدتر شوند.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات ترکیبی میباشد. جامعه آماری این مطالعه را تمام مجریان حوزه سلامت روان کشور تشکیل دادند که کل جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد و از این بین 998 نفر از سراسر کشور مشارکت داشتند. در بخش کمی با استفاده از مدل تحلیل عملکرد-اهمیت (Importance-Performance Analysis (IPA، اهمیت – عملکرد برنامههای در حال اجرا سلامت روان در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه و در بخش کیفی نیز توضیحات تکمیلی به شیوه تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: بین وضعیت مطلوب و وضعیت فعلی در نظام سلامت روان شکاف وجود دارد، به گونهای که برنامههای پیشگیری از همسر آزاری و مراقبت از بدرفتاری با کودک نیاز به تمرکز و تقویت بیشتر دارد. استمرار برنامههای مهارتهای زندگی و مهارتهای فرزندپروری همچنین برنامههای اصول خود مراقبتی در سلامت روان و مصرف مواد، تشخیص و مراقبت اختلالات روانپزشکی و نوجوان سالم من مطلوب و لازم است ولی در برنامه پیشگیری از خودکشی افراط شده و تعدیل هزینه و زمان در آن ضروری است. علاوه بر این، برنامههای مداخلات روانی- اجتماعی در بلایا و حوادث، کاهش آسیب مصرف مواد، تقویت بنیان خانواده و خانواده توانا اهمیت پایینی در تدوین استراتژی دارند.
نتیجه گیری: اقدامات اصلاحی بر اساس اولویتبندی حاصل شده میتواند در دستور کار مدیران سیستمهای بهداشتی- درمانی در سطوح اولیه برای بهبود کیفیت خدمات قرار گیرد.
فاطمه ستوده زاده، حسین انصاری، آذر ابوالپور، فاطمه نظری، فاطمه خبیری، محمد حسن امیری مقدم،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: نظام سلامت، در تلاش است با ارائه خدمات بصورت سطح بندی از مراجعات غیر ضروری به سطوح بالاتر جلوگیری کرده و بدین ترتیب از هزینه مراقبت های سلامت بکاهد. لذا مطالعه حاضر با هدف یافتن علل ارجاع به سطوح بالاتر در مناطق روستایی طراحی و اجرا شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی بر روی ۴۵۸ نفر از بیماران روستایی ارجاع داده شده به سطح دو در مناطق روستایی شهرستان زاهدان انجام گرفت. از پرونده های بهداشت خانواده موجود در سامانه سیب جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS16 استفاده گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی(درصد، فراوانی) و آزمونChi-square تحلیل شدند.
نتایج: بیشترین درصد ارجاع به سطح دوم ارائه خدمات (6/57%) مربوط به سال ۱۳۹۷ و کمترین درصد آن (۱/۴%) مربوط به سال ۱۳۹۵ میباشد. از بین بیماران ارجاع داده شده نزدیک به ۵۰% آنها به دلیل نیاز به تخصص بالاتر ارجاع داده شده اند و به تبع آن بیشترین مقصد ارجاع، پزشکان متخصص(۲/۶۷%) میباشند. از بین تمامی افراد ارجاع داده شده به سطح بالاتر تنها ۶/۲۳% دارای پسخوراند به سطح اول میباشند.
نتیجه گیری: از عوامل مهم ارجاعات پزشک خانواده به سطوح بالاتر نیاز به تخصص بالاتر و اصرار بیمار میباشد. همچنین ثبت پسخوراند به سطح اول ارائه خدمات مورد توجه قرار نگرفته استبا برقراری تعامل بین پزشک و سایر سطوح، آموزش پزشکان، تاکید بر اهمیت ارائه پسخوراند و آگاهی بخشی به بیماران تا حدود زیادی میتوان ارجاعات غیر مقتضی را کاهش دهد.
افشین حمدی پور، رسول زوارقی، زهرا مهمان نواز،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: طبسنتی که امروزه به عنوان طب مکمل مورد توجه است، روشی قدیمی مبتنی بر فرهنگ است و در جوامع مختلف، به شکلهای متفاوتی از روشهای درمانی بومی توسعه یافته است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل روند انتشارات و دیداریسازی ساختار علمی این حوزه انجام شد.
روشکار: پژوهش حاضر با رویکرد علمسنجی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 29852 مدرک نمایه شده حوزه طبسنتی در وبگاه علوم در بازه زمانی 2012 تا 2020 میباشد. برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای Excel و VOSviewer استفاده شد.
نتایج: یافتهها نشان داد انتشارات حوزه طبسنتی در سالهای مورد مطالعه روند صعودی داشته و 347300 بار مورد استناد قرارگرفته است. دو دانشگاه واقع در کره جنوبی Kyung Hee University و Korea Institute of Oriental Medicine (KIOM) بیشترین مدارک این حوزه را منتشر نمودهاند. بیشترین میزان همکاری بین کشورهای چین و ایالاتمتحده (565 همکاری) و پس از آن بین چین و استرالیا (253 همکاری)، و چین و انگلستان (134 همکاری) انجام گرفته است. ایران در حوزه طبسنتی به عنوان چهارمین کشور پر انتشار و متخصصترین کشور به لحاظ شاخص قدرت نسبی شناسایی شد.
نتیجهگیری: فراوانی تجمعی انتشارات حوزه طبسنتی با طی روند فعلی، در سال 2030 تقریبا دو برابر آن در سال 2020 خواهد شد. این روند لزوم توجه به سیاستگذاری علمی را میطلبد.
راضیه خلیلی نژاد مطلق، پرستو گلشیری،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سطوح اولیه خدمات بهداشتی برای تامین، حفظ و ارتقای سلامتی افراد سالم و سطوح بالاتر آن برای غربالگری و بازگرداندن سلامتی بیماران طراحی شده اند. اما یکی از چالش ها، فرهنگ نادرست برخی از ارائه دهندگان و دریافت کنندگان این خدمات می باشد. یکی از اصلاحات اخیر در نظام سلامت اجرای طرح تحول نظام سلامت با محوریت پزشک خانواده و نظام ارجاع است. این مطالعه به بررسی وضعیت نظام ارجاع در برنامه پزشک خانواده در کلانشهر اصفهان در سال 1397 می پردازد.
روش کار: این مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوای قراردادی میباشد، نمونهگیری بهصورت هدفمند و با روش گلوله برفی انجام و تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی ادامه یافتند. تعداد 28 مصاحبه از مراقبین سلامت مرد و زن (14 نفر)، ماماها (10 نفر) و مدیران (4 نفر) صورت گرفت.
نتایج: این مطالعه با هدف تبیین راهکارهایی برای ارتقاء کیفیت نظام ارجاع و دیدگاه کارکنان شاغل در تیم سلامت انجام شد که در آن به نقاط قوت و ضعف و راهکارهایی برای ارتقا پرداخته شد.
نتیجه گیری: عملکرد نظام ارجاع در شهر اصفهان مطابق با اهداف بوده اما در بخش ویزیت بیماران ارجاع داده شده، ارائه بازخورد و ارجاع به آزمایشگاه نیازمند برنامه ریزی جهت رفع مشکلاتی هم چون کمبود نیروی انسانی، کمبود منابع و زیرساختهای غیر انسانی، کمبود ارائه دارو و عدم وجود امنیت شغلی تا رسیدن به اهداف تعیین شده می باشد.
زهرا عنبرانی، شکوفه متقی، محمد هادی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
مقدمه و هدف: بیماری کووید 19به عنوان یک بحران تمامی ابعاد زندگی افراد بویژه بعد شغلی را تحت تاثیر قرار داد. کارکنان بانکها با توجه به نوع خدمترسانی آنها بیشتر در معرض فشار بودند به همین دلیل هدف پژوهش حاضر واکاوی چالشهای موثر بر کارآمدی شغلی بخش از کارکنان بانک ملی در دوره پاندمی کووید-19 بود.
روش کار: روششناسی این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه مورد پژوهش کارمندان شعب بانک ملی منطقه 10 شهر مشهد در سال 1400 بودند. از بین آنها به روش نمونهگیری هدفمند نمونه 10 نفری انتخاب شدند، فرآیند نمونهگیری تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. تحلیل دادههای گردآوری شده به روش تحلیل مضمون استقرایی انجام شد.
نتایج: بعد از تحلیل دادهها 12 مضمون فرعی، 3 مضمون اصلی شامل (چالشها در سطح فردی، چالشها در سطح بین فردی و چالشها در سطح سازمانی) و یک مضمون هستهای بدست آمد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ادراک کارمندان بانک از پاندمی کرونا میتواند بر کارآیی آنان تاثیر بگذارد. در نهایت از یافتههای این پژوهش میتوان جهت برنامهریزی برای رفع مشکلات و چالشهای این گروه از افراد بعد از دوره کرونا استفاده کرد.
مرضیه صادقی هاردنگی، احمد کلاته ساداتی، سید رضا جوادیان،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: مددکاران اجتماعی بیمارستان به عنوان گروهی از برنامهریزان ترخیص، مداخلات موثری در جهت ترخیص ایمن بیماران انجام میدهند. هدف این پژوهش تعیین مداخلات مددکاراناجتماعی پزشکی در ترخیص ایمن است.
روش کار: این مقاله از نوع تحقیقاتی و یک مطالعه کیفی است که در سال 1402 در سطح کشور ایران انجام گرفت. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته به صورت حضوری و تلفنی و با 16 نفر از مددکاران اجتماعی شاغل در بیمارستانهای عمومی، با روش نمونهگیری هدفمند، در دسترس و گلوله برفی، جمعآوری و با روش تحلیل مضمون، به صورت دستی تحلیل گردید.
نتایج: یافتههای این پژوهش نشان داد که مددکاران اجتماعی بیمارستان مداخلات تخصصی را در طی چارچوبی با شش مرحله برنامهریزی و با هدف ترخیص ایمن اجرا میکنند. سه تم اصلی عبارتند از: هوش حرفهای، بسترسازی حمایتی، پایداری مداخلات و مضمون اصلی تحقیق حاضر عبارت است از، ترخیص ایمن.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که مداخلات مددکاراناجتماعی برای ترخیص ایمن بیمار اقداماتی را پیش از ترخیص، حین و پس از آن شامل میشود که بر پایه اصول، ارزشها، هوش، مهارتهای حرفهای و فرآیند مددکاریاجتماعی میباشد. مددکاراناجتماعی در این حیطه نیازمند حمایت مسئولان در نظام بهداشت و سلامت میباشند.
محمد امین میرزایی، مجید سرتیپی، مهدی محمدی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: پیوند کلیه درمان انتخابی در بیشتر بیماران با بیماری کلیوی است. پیوند کلیه یک فرآیند جراحی است که در آن یک کلیهی سالم با کارکرد خوب جایگزین کلیه کسی که مشکل و نارسایی شدید دارد، میشود. مطالعه حاضر با هدف برآورد احتمال بقا کلیه پیوندی در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه در شهر زاهدان انجام شد.
روش کار: این مطاله از نوع همگروهی گذشته نگر به روش آنالیز بقا بوده که به صورت توصیفی تحلیلی در سال 1401 انجام شد. حجم نمونه لازم 211 بیمار برآورد شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.VER22 و با استفاده از آزمونهای توصیفی و روش کاپلان مایر و مدل خطرات متناسب کاکس بقا محاسبه شد.
نتایج: به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که 45 نفر (21/3%) از مراجعین ریجکت داشتند. در مدل رگرسیون لجستیک چندگانه مدت زمان بقا پیوند کلیه، متغیرهای وضعیت دهنده، وضعیت تأهل، فشار خون و دیابت در مدل باقی مانده اند (0/05>p). در بیماران کلیوی با بقا پیوند شهر زاهدان متغیرهای متغیرهای وضعیت دهنده،فشارخون بالا و دیابت در مدل نهایی رگرسیون کاکس چند گانه باقی مانده اند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت احتمال بقای بیماران کلیه مستقل از نوع اهدا کننده و مشخصات دریافت کننده بود که این مساله نشان دهنده تکامل در مدیریت پیوند کلیه در طی چند سال گذشته می باشد. انجام دیالیز قبل پیوند کلیه نیز بر احتمال بقای تاثیر دارد که می توان این عوامل با در نظر گرفتن آنها به افزایش احتمال بقا پیوند کلیه کمک کرد.
سیده مریم پور موسوی، ضحی حاجیها، محمد معرفت، ایمان زاغیان، حامد مصلحی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر مروری نظام مند و انتقادی به بسته های خدمات موجود در دفتر سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت در حوزه مواد، الکل و دخانیات بوده که در حال حاضر در نظام مراقبت های بهداشتی اولیه مورد استفاده است. این پژوهش با روش مرور و ارزیابی نقادانه، انجام شد.
روش کار: در ابتدا 1362 صفحه اطلاعات در قالب 47 فایل از سوی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد جهت بررسی به پژوهشگران ارسال شد. فایل های ارسالی طبقه بندی، موارد اضافی، نامرتبط و تکراری حذف و نهایتاً 840 صفحه در 29 فایل مطالعه و مورد بررسی دقیق گرفت. سپس جهت نقد بر بسته ها از 7 متخصص حیطه اعتیاد استفاده شد. از روش تحلیل محتوا جهت استخراج نقدهای متخصصین استفاده گردید.
نتایج: بررسی های انجام شده نشان داد که اطلاعات جامعی در مورد اعتیاد به مواد مخدر، الکل و دخانیات به مراجعه کنندگان ارائه می شود. اما، در طی نگاه نقادانه و مروری بر بسته های موجود 4 نقد اصلی استخراج شد. نقد به منابع، اپیدمولوژی، عدم تناسب فرهنگ ایرانی-اسلامی و مسائل فنی-تخصصی 4 حیطه نقد اصلی وارده بر بسته های موجود بود. تعداد فایل ها و تنوع مداخلات، اشکالات ویرایشی و نگارشی، مداخلات و بحث هایی با منابع درون متنی نامناسب، منابع بعضاً قدیمی و مربوط به سال های 2013 و 2014، مداخلات قدیمی، عدم همخوانی مناسب با فرهنگ جامعه اسلامی ایران و ترجمه مستقیم بخش هایی از متون اصلی و اسناد مجامع بین المللی برخی از ایرادات وارده بر این خدمات بود.
نتیجه گیری: علی رغم تلاش های دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد جهت پوشش نیازهای اکثر افراد مراجعه کننده به نظام مراقبت های اولیه، به نظر می رسد تعداد بالای مداخلات و اطلاعات اضافی موجب سردرگمی پزشک، مراقب سلامت روان، مراقب سلامت خانواده، بهورز و دیگر افراد مرتبط خواهد شد. در نهایت پیشنهاد می شود برخی از بسته ها در یکدیگر ادغام شوند و مسائل تکراری حذف گردد و بخش های اختصاصی به آن اضافه شود و برخی از بسته ها نیز بر اساس موارد پیشنهادی مورد بازبینی اساسی قرار گیرند و بر تدوین بستههای به روز و متناسب با فرهنگ جامعه ایرانی تاکید شود.
حسین ایزدی راد، فرشته نارویی، پریسا محمدی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی یکی از مهمترین گروه های در معرض خطر بیماری می باشند. جهت داشتن سطح بالای سلامت نیازمند دارا بودن سواد سلامت می باشند. لذا هدف از انجام این تحقیق، پیش بینی کننده های جمعیت شناختی سواد سلامت در زنان مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر زاهدان بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، تعداد 400 زن به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، از مراکز بهداشتی شهر زاهدان سال 1401 انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه استاندارد HELIAجهت سنجش سواد سلامت استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزار SPSS-22 و آزمون هایANOVA و همبستگی کندال و رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج: افراد مورد مطالعه دارای بازه سنی 18 تا 60 سال بوده است. بیشترین اطلاعات مربوط به سلامت و بیماری در زنان مورد مطالعه از طریق پرسیدن از پزشک و کارکنان بهداشتی درمانی (حدود 52/25%) گزارش شد میانگین سواد سلامت کل زنان 23/34±69/91، خواندن 29/80±72/17، دسترسی 91/ ±27 34/73 ، فهم 29/43±71/41، ارزیابی 25/51±62/10، و حیطه تصمیم گیری و رفتار 20/27±71/49 بدست آمد. همچنین قویترین پیش بینی کننده سواد سلامت، تحصیلات می باشد، به طوری که با افزایش سطح تحصیلات، 0/53 واحد سواد سلامت فرد افزایش می یابد. همچنین متغیر های تحصبلات، میزان درآمد، سن و قومیت 55% از سطح سواد سلامت را پیش بینی می کنند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد نمره سواد سلامت با سن، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل، شغل، وضعیت اقتصادی و قومیت ارتباط دارد. به طوری که سطح تحصیلات قوی پیش بینی کننده سطح سواد سلامت می باشد. بنابراین با توجه به شواهد بسیار در زمینه اهمیت سواد سلامت و عوامل مرتبط با آن و عواقب آن و با توجه به پایین بودن سطح سواد سلامت زنان در این مطالعه این افراد جهت کسب، پردازش و درک اطلاعات اولیه خدمات بهداشتی و درمانی جهت تصمیم گیری مناسب نیاز به دریافت اطلاعات ساده و قابل فهم و زمان بیشتر جهت برقراری ارتباط و درک اطلاعات سلامت دارند.
محمدباقر مقدسی، طیبه رحیمی پردنجانی، زهرا عامری،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: واکسیناسیون بعنوان یکی از به صرفهترین مداخلات پزشکی، بروز بسیاری از بیماریهای عفونی را کاهش داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی سیاست های واکسیناسیون اجباری در رابطه بین اضطراب کرونا و تردید نسبت به واکسن در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی بود.
روش کار: در این پژوهش توصیفی-همبستگی، نمونه آماری 152 نفر کارکنان اداری شاغل در دانشگاه علوم پزشکی استان خراسان شمالی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته نگرش نسبت به سیاستهای واکسیناسیون اجباری، پرسشنامه تردید نسبت به واکسن و پرسشنامه اضطراب کرونا استفاده گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزارهای SPSSو AMOS انجام گرفت.
نتایج: یافته ها نشان داد 77 % از کارکنان موافق سیاستهای واکسیناسیون اجباری در محیط کار بودند. ضریب همبستگی بین اضطراب کرونا و سیاست های واکسیناسیون اجباری با تردید نسبت به واکسن معنی داری بود (001/0>p). نتایج همچنین نشان داد تعامل اضطراب کرونا و سیاست های واکسیناسیون اجباری، ورای اثرات متغیرهای اصلی، 2 % واریانس انحصاری افزوده را برای مدل ایجاد کرد (0/02= Δ R2، 4/02= Δ F، 0/05> p).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد سیاست های واکسیناسیون اجباری می تواند رابطه بین اضطراب کرونا و تردید نسبت به واکسن را تعدیل کند. بنابراین بکارگیری مناسب ترین و کم هزینه ترین سیاست ها و ضمانتهای اجرایی در جهت بهبود نگرش نسبت به واکسیناسیون در کارکنانی که دچار اضطراب هستند، پیشنهاد می شود.
سوده شادکام، مهران فرهادی، محمدرضا ذوقی پایدار، حسین محققی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلالات اضطرابی، همبودی بالای اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال اضطراب فراگیر و اثرات منفی و پایدار اختلال اضطراب اجتماعی بر جنبه های مختلف زندگی فرد، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان گروهی تنظیم هیجان بر نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی همبود با اختلال اضطراب فراگیر انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضـــر از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری می باشد . جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی همبود (Comorbidity) با اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به کلینیک های روان درمانی شهر شیراز بود که 30 نفر از جامعه مذکور با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مصاحبه بالینی ساختاریافته برای-V DSM (SCID-5) ، مقیاس اختلال اضطراب فراگیر-7، پرسشنامه اضطرب تعامل اجتماعی (SIAS) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار27 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که درمان گروهی تنظیم هیجان نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی (0/001>p) و اختلال اضطراب فراگیر (0/001>p) را به طور معناداری کاهش داده است و این نتایج در پیگیری سه ماهه ثابت باقی مانده است (0/05<p).
نتیجه گیری: درمان گروهی تنظیم هیجان بر نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی همبود با اختلال اضطراب فراگیر موثر است و به این ترتیب می تواند به عنوان مداخله درمانی جهت اختلال اضطراب اجتماعی همبود با احتلال اضطراب فراگیر به کار رود.
عبدالمجید فدائی، هاجر احمدی، اسماعیل فتاح پور، یاسر جلیل پور، مرتضی آریان فر، داوود جلیلی ناغان،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی هوا بعنوان یک فاکتور مهمی برای ایجاد بیماریهای قلبی وتنفسی و مرگ ومیر بطور گسترده ای نهادینه و فرضیه شده است. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه ارتباط بین مواجهه کوتاه مدت با آلاینده های هوا و پذیرش های بیمارستانی و مرگ و میر قلبی-عروقی و تنفسی و کل مرگ و میر در اهواز و شهرکرد بود.
روش کار: داده های مربوط به پذیرش ها ی بیمارستانی، مرگ ومیر بیماران قلبی وعروقی، تنفسی و کل مرگ و میرها در طی سال های 2012 تا 2018 طی یک پژوهش سری زمانی، جمع آوری شدند. در این مطالعه از مدل رگرسیون شبه پواسون همراه با مدلهای تاخیر توزیعشده خطی، با تنظیم برای روند، فصلی، دما، رطوبت نسبی، روزهای هفته و تعطیلات استفاده شد.
نتایج: نتایج مطالعه در اهواز نشاندهنده ارتباط آماری معنادار و مستقیم بین مواجهه با PM10 و پذیرش های تنفسی، PM2.5 و کل مرگ و میر و پذیرش ها قلبی عروقی، o3و کل مرگ ومیر،co و پذیرش ها قلبی عروقی می باشند. نتایج مطالعه در شهرکرد نشان دهنده ارتباط آماری معنادار و مستقیم بین مواجهه با PM10 و مرگ های تنفسی، PM10 و مرگ ومیرقلبی وPM2.5 با پذیرش ها قلبی عروقی و پذیرش ها تنفسی و مرگ تنفسی، o3و کل مرگ ومیر،co و مرگ تنفسی می باشند.
نتیجه گیری: به نظر میرسد که آلودگی هوا به طور قابل توجهی با میزان پذیرش ها ی بیمارستانی و مرگ ومیر درشهر اهواز و به میزان کمتری در شهرکرد ارتباط معناداری دارد.
جلال بیگ محمدی، مهدی زنگنه بایگی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: طرح تحول سلامت در روستاها با هدف دسترسی آسان روستائیان به پزشک، بهره مندی عادلانه روستائیان از امکانات عمومی و کمک به ساماندهی خدمات سرپایی بیماران روستا طراحی شده است. مطالعه حاضر به منظور تبیین تجارب پزشکان خانواده مراکز روستایی و مدیران پس از طرح تحول سلامت حوزه بهداشت در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع کیفی به روش تحلیل محتوا است که در سال 1402 در حوزه بهداشت دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انجام شد. جامعه مورد مطالعه پزشکان و مدیران و که بین سالهای 1394 تا 1401 در مناطق روستایی حوزه بهداشت دانشگاه علوم پزشکی زاهدان مشغول بکار بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد. مصاحبه نیمه ساختاریافته، بر اساس راهنمای مصاحبه بود؛ تحلیل محتوا به صورت تحلیل قراردادی انجام گرفت.
نتایج: تعداد 31 نفر شامل 20 مرد و 11 زن، 19 پزشک و 12 نفر مدیر وارد مطالعه شدند. داده های مطالعه حاضر پس از تحلیل در 6 طبقه اصلی (ارائه خدمات، سامانه یکپارچه بهداشت، منابع، مردم و دریافت کننده گان خدمات، پایش و نظارت، پیشنهادات )، 12 طبقه فرعی استخراج گردید.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مناسب، کیفیت خدمات، حمایت مالی، نیروی انسانی ماندگار و متخصص، به عنوان عواملی راهگشا جهت رفع چالش های موجود در طرح تحول سلامت می باشد. از سوی دیگر با توجه به اینکه یکی از ابزارهای نظام سلامت برای تحقق طرح تحول سلامت نیروی انسانی است، لذا توانایی و انعطاف پذیری پرسنل نقش مهمی را در سرعت ارایه خدمات و کیفیت خدمات ایفا می کنند.
سیده سحر قایم مقامی هزاوه، رسول نصیری، محمدرضا مسعودی نژاد، سعید متصدی زرندی، مرتضی تهامی پور،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تولید سیمان 7% از انتشار CO2 جهانی را منتشر می کند. برای کاهش انتشار 7/0 % سالانه تا سال 2030، صنایع سیمان می توانند مدل اقتصاد دایرهای را اتخاذ کنند. به همین منظور مطالعه حاضر به دنبال ارزیابی پایداری زیست محیطی صنعت سیمان صوفیان مبتنی بر مدل اقتصاد چرخشی می باشد.
روش کار: این پژوهش بر اساس مدل اقتصاد چرخشی بنیاد الن مک آرتور انجام شده است که در گام نخست اطلاعات مربوط به مصرف سوخت، الکتریسیته، آب، میزان پسماند تولیدی، گازهای منتشر شده و هزینهها از کارخانه سیمان صوفیان در سال ۱۴۰۰ جمعآوری شد؛ در گام بعدی، استراتژی ها و راهکارهایی توسط متخصصین و مرور ادبیات جهت حرکت به سمت اقتصاد چرخشی تعیین گردید؛ در نهایت شاخص خطی و چرخشی بودن در حالت موجود و آتی برای سیمان صوفیان محاسبه شد.
نتایج: نتایج نشان داد که صنعت سیمان صوفیان در حالت فعلی بر پایه اقتصاد خطی و وابستگی شدید به مواد خام اولیه فعالیت میکند؛ این در حالی ست که در حالت آتی و پس از به کار بردن پیشنهادات، شاخص خطی و چرخشی به ترتیب از 1 کمتر و از 1/0 بیشتر می شود که حاکی از حرکت سیمان صوفیان به سمت یک اقتصاد چرخشی می باشد.
نتیجه گیری: در حال حاضر صنعت سیمان صوفیان بر پایه یک اقتصاد کاملا خطی است که در صورت اجرای استراتژی ها مورد مطالعه میتواند به سمت یک اقتصاد چرخشی گام بردارد که موجب افزایش سود خالص کارخانه، حفظ منابع و کاهش انتشارات CO2 خواهد شد.
مریم تاجور، ام البنین آتش بهار، پریسا پورفرخ، ابراهیم جعفری پویان، حانیه سادات سجادی،
دوره 22، شماره 1 - ( 7-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به روند فزاینده اعمال جراحی زیبایی، ضروری است رویکردی متفاوت جهت ارائه این خدمات در پاسخ به نیازهای جامعه اتخاذ گردد. هدف این مطالعه، تعیین وضعیت ارائه خدمات جراحی زیبایی در ایران از نظر توزیع فراوانی بر حسب نوع عمل و سایر ویژگیها بود.
روش کار: مطالعه حاضر، مطالعهای توصیفی بود. با مراجعه به مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت، دادههای ثبتشده در پروندههای پزشکی سیستم اطلاعات بیمارستانهای مرجع جراحی زیبایی از قبیل نوع پذیرش، وضعیت هنگام ترخیص، میانگین هزینه، میانگین مدت اقامت، نوع مرکز به لحاظ مالکیت و مشخصات جمعیتشناختی متقاضیان جراحی زیبایی، در بازه زمانی دی ماه 1397 لغایت خرداد 1400، استخراج شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Excel و آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) انجام شد.
نتایج: در مطالعه حاضر، در ازای 56 کد اعمال جراحی زیبایی، تعداد ۶۲۳۸۷ جراحی انجام شده بود. مالکیت اکثر مراکز ارائه اینگونه خدمات دولتی (۷/۷9%) بود. انجام جراحی زیبایی در میان زنان (9/۷۳%)، افراد دارای ملیت ایرانی (۷/9۷%)، متاهل (۶/۴۰%) و در بازه سنی 1۶-4۵ سال (۷/۸۲%) بیشتر بود. بیشترین فراوانی اعمال جراحی زیبایی مربوط به زیبایی بینی (حدود ۶۰%) و بیشترین و کمترین میانگین هزینه و مدت اقامت به ترتیب به سپتورینوپلاستی (جراحی همزمان بینی و انحراف آن) و بلفاروپلاستی پلک تحتانی (جراحی پلک پایین) مربوط بود.
نتیجهگیری: با توجه به میانگین هزینه اعمال جراحی، نحوه تأمین مالی و چارچوب ارائه این خدمات، بایستی با دقت و شفافیت بیشتری مشخص گردد. همچنین پیش از هرگونه تصمیمگیری در این حوزه، بایستی سیاستها به لحاظ کارایی، اثربخشی و تطابق فرهنگی بررسی شود.
زهرا طاهری خرامه، طاهره رمضانی،
دوره 22، شماره 1 - ( 7-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: برنامه مراقبتهای ادغامیافته و جامع سالمندیِ وزارت بهداشت، به منظور حفظ و ارتقاء سلامت سالمندان طراحی شده و در حال اجرا است. برای تعیین اینکه چگونه این برنامه نیاز به اصلاح یا بهبود فرایند دارد؛ یک ارزیابی جامع، ضروری به نظر میرسد. با وجود گذشت یک دهه از اجرای این برنامه، تاکنون پژوهشی در مورد ارزشیابی آن انجام نشده است؛ لذا این پژوهش با هدف ارزشیابی برنامه مراقبتهای ادغامیافته و جامع سالمندیِ وزارت بهداشت مبتنیبر الگوی CIPP (زمینه، درونداد، فرآیند و برونداد) در استان قم انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی مقطعی است. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان مراکز بهداشتی استان قم بود. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه دوبخشی شامل مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه محققساخته ارزشیابی برنامه جاری مراقبت سالمندان براساس چهار حیطه الگوی ارزشیابی CIPP بود. افراد دارای معیارهای ورود به مطالعه، به روش نمونهگیری سرشماری وارد مطالعه شدند. پس از تکمیل پرسشنامهها، دادهها توسط نرمافزار SPSS 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: میانگین و انحراف معیار سن شرکتکنندگان 98/6±92/34 سال و 140 نفر (3/84 %) زن بودند. در حیطه زمینه، میانگین نمره گویه «نیاز گروه هدف به برنامه» 01/1±71/3 و «شناسایی پتانسیلهای سایر سازمانهای تأثیرگذار در اجرای برنامه» 99/0±21/2 بود. در حیطه درونداد، میانگین نمره گویه «مشخص شدن مخاطبان برنامه» 95/0±70/3 و «بودجه و اعتبار لازم برای برنامه» 95/0 ± 23/2 بود. در حیطه فرآیند، میانگین نمره گویه «ارزیابی برنامه توسط مسئولان و پرسنل مجری» 90/0±16/3 و «ثبت و نگهداری مشکلات پیشآمده در حین برنامه» 85/0±69/2 بود. در حیطه برونداد، میانگین نمره گویه «رضایت از علاقه به کار و تعهد و وجدان کاری» 81/0 ± 65/3 و «انجام مطالعه موردی در این زمینه» 01/1 ± 64/2 بود. در ارزشیابی کلی برنامه، میانگین نمره گویه «ضرورت برنامه» 89/0 ± 88/2 و «کیفیت ارائه برنامه» 80/0 ± 12/2 بود.
نتیجهگیری: در پژوهش حاضر، ارزﺷﻴﺎﺑﻲ برنامه مراقبتهای ادغامیافته و جامع سالمندی وزارت بهداشت با استفاده از الگوی CIPP، منجر به شناسایی ﻧﻘﺎط ﻗﻮت و ﺿﻌﻒ این برنامه با توجه به نقطه نظرات کارکنان مراکز بهداشتی استان قم گردید. بنابراین، سیاستگذاران و مسئولین امر میتوانند با استفاده از این یافتهها، ﻣﻮﺟﺒﺎت ارﺗﻘﺎء هرچه بیشتر این برنامه را ﻓﺮاﻫﻢ آورند.