جستجو در مقالات منتشر شده



سید صمد بهشتی، حمید صداقت، خیری حمیدپور،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سلامت اجتماعی افراد جامعه از پدیده هایی است که می­تواند در توسعه جامعه نقش اساسی ایفا کند. خدمات کمیته امداد امام خمینی(ره) به عنوان یک نهاد حمایتی که در بدو انقلاب به منظور کمک به فقرا و توانمندسازی آنها برای رهایی از فقر تاسیس شده است تا چه اندازه توانسته بر سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اثر گذار باشد؟ برای پاسخگویی به این سوال، این پژوهش با روش کمی و شیوه پیمایشی انجام شده است.
روش کار: 221 نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهر شیراز به شیوه نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای با ابزار پرسشنامه­، مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: یافته های این تحقیق نشان داد سطح سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش و تمامی ابعاد آن از سطح متوسط طیف بالاتر هست.
نتیجه گیری: خدمات آموزشی، بهداشتی و مالی ارایه شده از سوی این کمیته هرچند ممکن هست در ابعاد مختلفی از زندگی مددجویان اثر گذار بوده باشد اما نتوانسته است بر سلامت اجتماعی مددجویان اثر معناداری بگذارد. از اینرو لازم هست این کمیته در نحوه و نیز محتوای خدمات ارایه شده، در راستای ارتقای سطح سلامت اجتماعی  زنان سرپرست خانوار تحت پوشش تجدید نظر بنماید.
 
مریم تاجور، ام البنین آتش بهار، فیروزه دادرس، حانیه سادات سجادی،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی عملکرد راهی مفید جهت کسب اطلاعات برای تصمیمگیری و مدیریت سازمانهای بهداشتی درمانی می­باشد. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی عملکرد خانههای بهداشت شهرستان کرمان در دوران دنیاگیری کووید- 19می باشد.
روش­کار: این مطالعه مقطعی به شیوه توصیفی-تحلیلی در سال 1400 انجام شد. جامعه پژوهش شامل 57 خانه بهداشت شهرستان کرمان بود که به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمعآوری دادهها، چکلیست ارزیابی عملکرد خانههای بهداشت معاونت بهداشتی وزارت بهداشت بود که برای نظارت بر عملکرد خانههای بهداشت در دوران همه گیری کووید-19 تدوین شده بود. تحلیل دادهها توسط نرمافزار SPSS 26 و با استفاده از آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آمار تحلیلی شامل تیمستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، همبستگی پیرسون و اسپیرمن انجام شد.
نتایج: میانگین نمره عملکرد خانههای بهداشت مشارکت کننده در پژوهش (تعداد=55) در مدیریت همه گیری کووید-19، معادل 37/96 از حداکثر 136به دست آمد. در گویههای نصب کروکی روستا به دیوار خانه بهداشت (3/92%) و غربالگری و پیگیری افراد مثبت و اطلاعرسانی به تیم مراقبت جهت رهگیری و جداسازی افراد در تماس نزدیک (6/84%) بیشترین و تزریق دوز سوم (8/78%) و دوز دوم واکسن کووید (75%) کمترین امتیاز را کسب کرده­اند. از بین ویژگی­های مورد بررسی بهورزان و خانه­های بهداشت، متغیر بومی بودن بهورزان با نمره عملکرد ارتباط مثبت معنیداری از لحاظ آماری داشت (01/0=p). همچنین خانه های بهداشت با بهورز بیشتر عملکرد بهتری از خانه های تک بهورز داشتند (05/0=p).
نتیجه‌‌گیری: ارزیابی عملکرد واحدهای بهداشتی درمانی در مواقع بروز بحران­­ها از جمله بروز اپیدمی بیماریهای واگیر امکان شناسایی گلوگاه­های نیازمند بهبود و ایجاد آمادگی هر چه بیشتر در آینده را میسر خواهد نمود. بر اساس یافته­های پژوهش حاضر، گسترش پوشش واکسیناسیون کووید-19، مشخص و به روزرسانی وضعیت بروز بیماری، عملکرد تیم­های مراقبت در منزل و پیشرفت برنامه عملیاتی بیشترین موارد نیازمند بهبود بودند.
 
زینب عزیزی میانایی، رویا صادقی، مامک شریعت، آذر طل، عباس رحیمی فروشانی، حسین جلاهی، یاسر تعدادی،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: توجّه به کیفیت مراقبت­های پریناتال و شناسایی عوامل قابل اجتناب و غیرقابل اجتناب مادری و ارتقاء مهارت­ها و دانش مراقبین بهداشت و درمان مطابق جدیدترین یافته­های علمی برای انجام اقدامات پیشگیرانه و مداخله­ای مناسب جهت شروع و به پایان رساندن یک بارداری موفق و مدیریت مناسب در نظام سلامت از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. این مطالعه با هدف مقایسۀ پیامدهای نامطلوب بارداری در جمعیت زنان باردار و زایمان کرده با و بدون سابقه ابتلا به کووید-19 طراحی و اجرا شد.
روش­کار:  این مطالعۀ مقطعی توصیفی-تحلیلی به بررسی 4124 نفر از زنان  باردار و زایمان کرده (با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید-19) از تاریخ 01/12/1398 الی 29/12/1400، که  اطّلاعات­شان در سامانۀ سیب دانشگاه علوم پزشکی بابل ثبت شده بود، پرداخته است. چک لیست اولیه طراحی، تدوین و به روش پنل خبرگان اعتبارسنجی شد. اطّلاعات بر اساس چک لیست جمع­آوری و شیوع پیامدهای مادری و نوزادیِ مورد نظر در دو بخش مادران باردار، با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید-19 تعیین و مقایسه شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون­های توصیفی از قبیل کای اسکوئر و تست دقیق فیشر با استفاده از نرم افزارهای 24 SPSS  و  STATA نسخه 22 انجام و پیامدهای نامطلوب و با فراوانی بالا پس از ابتلا به کووید-19 تعیین گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که پیامد عوارض مامایی و بیماری­های مادر (فشار خون، دیابت، حداقل یکی از موارد خونریزی حین بارداری، زایمان زودرس، زایمان دیررس و پارگی زودرس کیسۀ آب) در457 نفر (8/27%) و مسائل پزشکی و جراحی (وزن گیری نامناسب و حوادث ترومبوآمبولیک) در 206 نفر (5/12%) شایع­ترین پیامدها در مادران باردار با سابقۀ ابتلا به کووید -19بوده­اند. همچنین تفاوت معنی­دار آماری در دو گروه مادران باردار با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید -19در مسائل پزشکی و جراحی (001/0p=) و عوارض مامایی و بیماری­های مادر (002/0p=) وجود داشت. در بخش ارتباط پیامدهای نامطلوب نوزادی در مادران باردار با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید -19تفاوت معنی­دار آماری بین دو گروه با و بدون سابقه ابتلا از نظر آپگار دقیقه یک و دقیقه پنج نوزاد (001/0˂p) و تغذیۀ انحصاری با شیر مادر (001/0p=) و وجود علائم کووید-19 در نوزاد بنا به تشخیص پزشک (001/0˂p) وجود داشت.  
نتیجه­گیری:  به نظر می رسد کووید-19 در بارداری با افزایش خطر برخی از پیامدهای نامطلوب مادری و نوزادی مرتبط است. بنابراین در پیامدهای قابل مداخله از طریق آموزش بهداشت، ایجاد نگرش صحیح جهت مدیریت مطلوب­تر، افزایش مهارت و توانمندی ارائه­دهندگان و ارتقاء دانش گیرندگان خدمت با تدوین برنامه­های آموزشی جذّاب و نوآور ضروری است.
 
حانیه صاحب الزمانی، محمود آزادی، جعفر طالبیان شریف،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: نشانگان داون یکی از اختلالات کروموزومی است که به‌عنوان شایع‌ترین اختلال ژنتیکی شناخته می­شود (1) و باعث مشکلات سلامتی و پزشکی از جمله مشکلات روحی، تنفسی و قلبی - عروقی در این کودکان می‌شود. والدین نیز در زندگی با این کودکان مسائل و چالش‌های زیادی را تجربه می­کنند (2). به‌همین دلیل هدف این پژوهش، واکاوی نگرانی‌ها و راهبردهای مدارا در والدین کودکان دچار نشانگان داون است.
روش کار: مطالعه حاضر با رویکرد پدیدارشناسی کلایزی (Colaizzi) انجام شده است و جامعه مورد پژوهش را والدین کودکان دارای نشانگان داون شهر مشهد در سال ۱۴۰۱ که تحت پوشش بهزیستی هستند تشکیل دادند و روش نمونه‌گیری هدفمند بوده و بعد از انجام ۱۳ مصاحبه پژوهشگر به اشباع نظری داده رسیده است.
نتایج: در تجزیه‌وتحلیل‌ها 4 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی در بخش نگرانی‌های والدین و 3 مضمون اصلی و 6 مضمون فرعی در بخش راهکارهای مدارا در والدین کودکان دچار نشانگان داون پیدا شد.
نتیجه گیری: از نتایج این پژوهش می­توان نتیجه گرفت که والدین کودکان دچار نشانگان داون نگرانی‌های فراوانی در زمینه خانوادگی، آینده کودک، مشکلات اجتماعی و فرآیند درمان فرزند خود دارند، همچنین نتایج نشان داد افرادی که از راهبردهای مدارای معنوی استفاده می­کنند بهتر می­توانند با مشکلات ناشی از زندگی با کودک خود برآیند.
 
الهام فتح الهی، محمد جعفری،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: محصولاتی مانند دخانیات بدین سبب که به میزان زیادی در مرگ و میر در سراسر جهان نقش دارند، برای زندگی انسان مضر تلقی می شوند. مصرف دخانیات سالانه باعث مرگ بیش از هشت میلیون نفر در سراسر جهان می شود. این امر تحمیل مالیات بر چنین محصولات مضری را با هدف کاهش تقاضای آن ها و در نتیجه تضمین افزایش سلامت جمعیت در ایران را ضروری کرده است.
روش کار: این مطالعه با استفاده از مالیات بر دخانیات به عنوان نماینده ای برای مالیات بر محصولات مضر و نرخ مرگ به عنوان شاخصی برای سلامت کلی جمعیت، تأثیر مالیات محصولات مضر را بر سلامت جمعیت در30 استان ایران از سال 1387 تا 1398 بررسی می کند. بدین منظور از روش گشتاور تعمیم یافته پانلی پویا (GMM) با استفاده از نرم افزار Eviews 10 و stata17 به عنوان تکنیک تخمین تجربی استفاده می شود.
نتایج: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که مالیات بر محصولات مضر، سلامت جمعیت را افزایش می‌دهد. بدین مفهوم که دولت‌ می‌تواند از مالیات بر محصولات مضر برای بهبود سلامت جمعیت استفاده کند. بنابراین، این توجیه سازمان جهانی بهداشت را تأیید می کند که مالیات بر محصولات مضر، به ویژه مالیات بر دخانیات، نه تنها مصرف آن را کاهش می دهد، بلکه پیامدهای سلامتی را نیز افزایش می دهد. همچنین از طرفی با افزایش عوارض سیگار که به عنوان مهم‌ترین و کلیدی‌ترین راهکار و استراتژی اعلام شده از سوی سازمان بهداشت جهانی است، درآمد حاصل از افزایش این عوارض مصرفی، صرف ارتقای زیرساخت‌های بهداشتی و آموزشی، خانه‌های بهداشت، اوژانس و غیره خواهد شد.
نتیجه گیری: در حالت کلی، هر چه دولت یک کشور هزینه بیشتری را به مراقبت های بهداشتی اختصاص دهد، طول عمر شهروندان آن کشور بالاتر و در نتیجه سلامت جامعه افزایش خواهد یافت. در رابطه با تأثیر مالیات/ قیمت بر مصرف سیگار یا دخانیات بر کاهش مرگ برای کشور ایران، اگر مالیات های اعمال شده بر محصولات مضر برای برآورده کردن توصیه سازمان بهداشت جهانی افزایش یابد و همچنین به طور موثر اداره شود، منجر به بهبود ضرایب بالاتری در سلامت جمعیت نسبت به موارد مشاهده شده در این مطالعه خواهد شد. همچنین با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که سیاست گذاران باید فعالیت های افزایش دهنده رشد اقتصادی را آغاز کنند، زیرا سبب افزایش سلامت جمعیت می شود. بعلاوه، تلاش ها برای افزایش جمعیت باید با همراهی سرمایه گذاری قابل توجه در بخش سلامت صورت گیرد، زیرا مشخص می شود که برای سلامت جمعیت مفید است.
نونا حسینی، نصرت الله شادنوش، زهرا عابدی،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پروبیوتیک یا همان محصولاتی که در تولید آنها از میکروارگانیزم های مفید بکاربرده می شود، سالیان اخیر توجه جامعه جهانی و به ویژه بخش سلامت و درمان را به خود جذب کرده اند. چرا که محصولات پروبیوتیک می توانند در درمان و ایمنی با سلامت  بدن انسان کمک ویژه­ای نمایند. و داروهای موجود در بازار عوارض جانبی متعددی را به همراه دارند. بدین ترتیب با توجه به اهمیت این محصولات هدف از انجام این پژوهش تبیین پیشران های توسعه کسب وکارهای صنعت پروبیوتیک در ایران می باشد.
روش کار: در پژوهش حاضر با استفاده از بررسی نقطه نظر خبرگان صنعت پروبیوتیک ایران که شامل متخصصین علوم تغذیه و پزشکی و فعالین کسب وکارهای پروبیوتیک می شود به جمع آوری مهمترین پیشران های توسعه کسب وکارهای صنعت پروبیوتیک در ایران با استفاده از روش تحلیل مضمون و بررسی اثر متغیرهای بدست آمده با بهره گیری از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی پرداخته شده است.
نتایج: نتیجه گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که محیط کلان و محیط خرد ارتباط مستقیمی با توسعه صنعت پروبیوتیک دارند. تاثیر محیط کلان با ضرایب 05/0> 033/0= p، 13/3= T در سطح اطمینان 95%، بر توسعه صنعت پروبیوتیک معنادار واقع شد. همچنین محیط خرد نیز با ضرایب 05/0> 001/0= p، 13/2= T در سطح اطمینان 95% بر توسعه صنعت پروبیوتیک تاثیر گذار است.
نتیجه گیری: بدین ترتیب با توجه به بررسی­های انجام شده می توان بیان داشت که توسعه صنعت پروبیوتیک از دو بخش محیط کلان و محیط خرد، تحت تاثیر قرار می گیرند. در بخش محیط کلان نیروهای سیاسی همچون دولت ها می توانند زمینه را برای توسعه این صنعت فراهم نمایند و در بخش خرد، کسب وکارها و فعالین نیز می توانند تاثیر گذار باشند.
 
صدیقه رستمی، حمزه اکبری، حسن عبدالله زاده،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: رفتارهای خودمراقبتی شایعترین پاسخ رفتاری پیشگیری­کننده از استرس ناشی از بحران ویروس کرونا در بیماران دیابتی است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای مثبت اندیشی و آموزش فعالسازی رفتاری بر خودمراقبتی و استرس کرونا در بیماران دیابتی انجام گرفت.   
روش کار: روش تحقیق در این پژوهش نیمه­آزمایشی از نوع پیش­آزمون- پس­آزمون- پیگیری با گروه­های آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابت ونوشه شهرستان قائمشهر در سال 1400-1399 بود. از بین آنها تعداد 45 بیمار مبتلا به دیابت بر اساس ملاک­های ورود و خروج و به شیوه نمونه­گیری در دسترس گزینش شده و به صورت تصادفی در سه گروه (15 نفری) آموزش مهارت­های مثبت­اندیشی، آموزش فعال­سازی رفتاری و گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایشی اول تحت آموزش مهارت­های مثبت­اندیشی در 6 جلسه غیرحضوری 60 دقیقهای قرار گرفتند؛ گروه آزمایشی دوم فعال­سازی رفتاری را در 8 جلسه غیرحضوری 70 دقیقهای آموزش دیدند؛ و گروه کنترل در فهرست انتظار بودند. ابزار پژوهش شامل مقیاس استرس کرونا (CSS-18) و مقیاس کوتاه فعالیت­های خودمراقبتی دیابت (SDSCA) بود. داده­ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن­فرنی در نرم­افزار SPSS22  تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: نتایج نشان داد بین گروه­های آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی­دار وجود داشت و هر دو مداخله مهارت­های مثبت­اندیشی و آموزش فعال­سازی رفتاری باعث کاهش استرس کرونا (73/15=F) و افزایش خودمراقبتی (17/16=F) بیماران دیابتی شده و تاثیر این مداخلات درمانی در مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (05/0p<). همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن­فرنی حاکی از آن بود که میزان اثربخشی مداخله مهارت­های مثبت­اندیشی بر بهبود استرس کرونا (02/9 =IJ) بیشتر از فعال­سازی رفتاری بود؛ و میزان اثربخشی مداخله فعال­سازی رفتاری بر بهبود خودمراقبتی (93/12 =IJ) بیشتر از مهارت­های مثبت­اندیشی بود (05/0p<).  
نتیجه­گیری: با توجه به یافته­های پژوهش می­توان نتیجه گرفت که مداخلات مهارت­های مثبت­اندیشی و آموزش فعال­سازی رفتاری می­توانند برای بهبود خودمراقبتی و استرس کرونا در بیماران دیابتی کارآمد باشند، و توصیه می­گردد که درمانگران و مشاوران در راستای بهبود خودمراقبتی و استرس کرونا بیماران مبتلا در کنار سایر مداخلات درمانی از این شیوه ها استفاده کنند
 
مجید محمود علیلو، خلیل اسماعیل پور، آیسان فرضی،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی درمان فرا ­آگاهی و تنظیم­هیجان مبتنی بر رفتار­درمانی دیالکتیکی بر هیجانات منفی؛ اضطراب، خشم و افسردگی در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی  Borderline personality disorder (BPD) انجام شده است.
روش کار: این پژوهش در چهارچوب آزمایش تک موردی از نوع خط پایه‌ی چندگانه پلکانی، طی هشت جلسه، هر جلسه به مدت یک ساعت بر روی سه بیمار و با دوره پیگیری یک ماهه صورت گرفت. جامعه آماری در این پژوهش بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بودند که از میان آنها سه نفر با تشخیص اختلال شخصیت مرزی و با توجه به داوطلب بودن و با تطبیق با معیارهای پژوهش به صورت نمونه­گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شده و بر اساس تشخیص روانپزشک و مصاحبه بالینی ساختار یافته وارد پژوهش شدند. داده­ها از طریق پرسشنامه نامه افسردگی Beck - ویرایش دوم (BDI-II)، پرسشنامه اضطراب Beck (BAIپرسشنامه­ خشم چندبعدی(MAI) جمع آوری شد.
نتایج: تحلیل داده­ها با استفاده از نمودار و جدول ویژه طرح­های تک آزمودنی، نشان داد که مداخلات فراآگاهی و تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی با توجه به اینکه اندازه اثر برای آزمودنی اول در متغیرهای اضطراب، افسردگی و خشم  به ترتیب:494/2، 260/2 و 484/2، برای آزمودنی دوم 087/3، 827/2 و 727/2 و برای آزمودنی سوم 854/4، 183/2، و 917/2      می­باشد.
نتیجه­گیری: این روش درمانی تغییرات معنی­دار و قابل توجهی به لحاظ آماری در نشانه­های افسردگی، اضطراب و خشم بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ایجاد کرده است.
 
حسین درگاهی، محبوبه عنبری، محمود بیگلر،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: رفتار شهروندی سازمانی کارکنان به عنوان یک رفتار اختیاری به افزایش بهره وری سازمانها کمک می کند. اما تشویق کارکنان به انجام رفتارهای داوطلبانه نیاز به آموزش های بدو خدمت در قالب جامعه پذیری سازمانی دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی بین جامعه پذیری سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.
روش کار: پژوهش حاضر ازنوع توصیفی تحلیلی بود که به صورت مقطعی در سال 1400-1399 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش تعداد 1419 نفر از کارکنان حوزه های ستادی معاونت های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 243 نفر باتوجه به ضریب پاسخ دهی 86% به عنوان نمونه آماری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه  جامعه پذیری سازمانی Katz و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی Organ و Konovsky استفاده شد. روایی صوری و محتوی پرسشنامه ها با استفاده از متخصصین ذیربط تعیین شد و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ برای جامعه شناسی سازمانی برابر 83/0 و رفتار شهروندی سازمانی برابر 81/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS، آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده لازم بعمل آمد.
نتایج: میاتگین جامعه پذیری سازمانی کارکنان برابر 28/3 و رفتار شهروندی سازمانی آنها برابر 35/3 درحد "نسبتا بالا" گزارش شد. همچنین بین جامعه پذیری سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی و مولفه های آن همبستگی مثبت مشاهده شد.
نتیجه گیری: تبیین و تشویق رفتارهای داوطلبانه شهروندی سازمانی در کارکنان ازطریق اجرای روشهای جامعه پذیری سازمانی و اجرای دوره های توان مند سازی به ارتقای پویایی بهره وری سازمانی کمک می کند.
 
غلامرضا جاهد خانیکی، نبی شریعتی فر، هدایت حسینی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نیاز جامعه، دانش آموختگان رشته بهداشت و ایمنی مواد غذای می توانند در سـمت هـای مرتبط با رشته ‏تحصیلی خود به کـار گماشـته شـوند و بـه ارائه خدمت برای رفع مشکلات سلامت و ایمنی مواد غذایی در سطح ‏جامعه بپردازند.‏ هدف از این تحقیق تبیین وضعیت موجود و چشم انداز آینده رشته بهداشت و ایمنی مواد غذایی از نظر جایگاه شغلی و نیاز جامعه است.
روش کار: مطالعه ای توصیفی و کاربردی با روش تحلیلی سری زمانی در ارتباط با وضعیت موجود و چشم انداز آینده رشته بهداشت و ایمنی مواد غذایی از نظر جایگاه شغلی و نیاز جامعه به این رشته انجام گرفت. ابتــدا پرسشــنامه اولیــه تهیه شد و سپس روایی و پایایی آن انجام گردید و پرسشنامه نهایی تکمیل شد. جهت پیش بینی آینده رشته از روش آماری تحلیل سری‌های زمانی(ARIMA) Autoregressive Integrated Moving Average استفاده شد. همچنین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید آن مشخص گردید و مورد تحلیل محتوای کیفی (SWOT)  Strengths, Weaknesses, Opportunities, Threats قرار گرفت.
نتایج:  نتایج نشان داد که تعداد فارغ التحصیلان بهداشت و ایمنی مواد غذایی روندی افزایشی دارد. ۴۸% از افراد در بخش های مختلف مرتبط و ۷۵/۲۴% افراد در بخشهای غیر مرتبط با بهداشت و ایمنی مواد غذایی شاغل بودند و ۲۵/۲۷% از افراد نیز بیکارند. همچنین نتایج نشان داد که این رشته دارای نقاط قوت خوبی است که باید آنها را افزایش داد و ‏ضعف ها و تهدیدها را کاهش داد و از فرصت ها استفاده کرد.
نتیجه گبری: تحلیل روند زمانی تعداد افراد فارغ التحصیل در رشته بهداشت و ایمنی مواد غذایی نشان از این دارد که سالاته پذیرش دانشجو و فارغ التحصیل شدن افراد رو به افزایش است و انتظار می رود در سال های آتی نیز این روند ادامه یابد. همچنین در مجموع وضعیت موجود و چشم انداز آینده رشته بهداشت و ایمنی مواد غذایی از نظر جایگاه شغلی و نیاز جامعه به این رشته در حد نسبتا مطلوب و متوسط می تواند قرار داشته باشد. با این وجود لازم است در جهت حفظ و ارتقا جایگاه این رشته تلاش مستمر انجام گیرد.
 
مریم تاجور، محمد سرکوت غوثی، الهام احسانی چیمه،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی خطر ابتلا به بیماری­ها و ارائه راهکارهای پیشگیرانه از ابتلا در محیط کار یکی از الزامات می­باشد. این مطالعه به ارزیابی خطر ابتلا به کووید-۱۹ در گروه‏ های شغلی بیمارستانی شهر سقز می پردازد.
روش­ کار: مطالعه بصورت مقطعی در سال 1400 در 3 بیمارستان شهر سقز با استفاده از تکنیک آنالیز سریع خطر کووید- 19 در 6 گروه شغلی پزشک، پرستار آزمایشگاه، اداری و مالی، رادیولوژی و خدمات در نمونه 300 نفری انجام شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه اعتبارسنجی شده در طیف لیکرت بود و نتایج با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی در سه ناحیه ریسک قابل قبول، قابل تحمل و غیرقابل تحمل تحلیل گردید.
نتایج: در مولفه سطح احتمال، بیشترین احتمال ابتلا مربوط به گروه­های شغلی خدمات و اداری- مالی به ترتیب با میانگین 6/1 و 5/1 بود. سطح نگرش بطور کلی در گروه خوب و عالی طبقه بندی شد. مولفه شدت پیامد در گروه پزشکان با ضریب شدت 5/42، در سطح بحرانی و در سایر گروه­ها فاجعه‏‏بار بود. در مجموع، همه مشاغل در سطوح ریسک غیرقابل‏قبول  قرار گرفتند و گروه­های شغلی خدمات و اداری- مالی از ریسک بالاتری نسبت به سایر گروه­ها مواجه بودند. بین نوع شغل و مولفه ‏های مورد مطالعه و همچنین اغلب ویژگیهای فردی مشاغل مختلف و احتمال ابتلای آنها رابطه معنی داری وجود داشت.
نتیجه­گیری: با توجه به بالا بودن خطر ابتلا به بیماری در گروه­های شغلی مورد مطالعه می‏بایست برنامه‏ های حفاظتی منسجم‏تری برای پیشگیری از ابتلا و یا کاهش خطر ابتلا به بیماری در گروههای شغلی بیمارستانی تدوین و اجرایی گردد.
 
سمیه جلیلوند، عاطفه کچویی، طیبه لطیفی، مهدیه معتمدی راد، محمد فرهمند، نصیر محجل، ذبیح الله شجاع،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: از زمان کشف روتاویروس ها در 1973 میلادی، این ویروس ها به عنوان یکی از مهمترین و شایع ترین عوامل اسهال نوزادان و کودکان در سراسر جهان شناسایی شده اند. گاستروانتریت روتاویروسی، تا قبل از شروع واکسیناسیون، سالانه مرگ و میر، بیش از نیم میلیون کودک در جهان را به همراه داشت که اساسا در کشور های در حال توسعه اتفاق می افتد. با معرفی واکسن های Rotarix و RotaTeq  و همچنین ROTAVAC و ROTASIIL در جهان، میزان مرگ و میر به اندازه 50% کاهش یافته است. کشور ایران هم مانند بسیاری از کشور ها در دوره قبل از واکسیناسیون روتاویروس قرار دارد و با توجه به اینکه قرار دادن واکسن روتاویروس در برنامه واکسیناسیون جز اولویت های نظام بهداشتی کشور است. لذا با این توصیف، دانستن الگوی ژنوتیپ های در گردش در ایران در سال های گذشته و اخیر و نیز مقایسه آنها با سویه های واکسن بسیار مهم است. همچنین، با توجه به اینکه الگوی ژنتیکی آنتی ژن های گروه خونی-نسجی  Histo-Blood Group Antigens (HBGAs) در حساسیت به ژنوتیپ‌های مختلف روتاویروس و نیز کارایی واکسن روتاویروس بسیار مهم است، لذا این الگوهای ژنتیکی در جمعیت های کودکان مبتلا به گاستروانتریت روتاویروسی در ایران اشاره خواهد شد. هدف ما در مطالعه حاضر، مروری بر فراوانی روتاویروس و ژنوتیپ های در گردش و حساسیت ژنتیکی کودکان به عفونت روتاویروس در ایران است و اینکه آیا واکسن های موجود بر اساس سویه های در گردش در ایران می تواند اثر بخشی مناسبی را به همراه داشته باشد.
روش کار: مطالعات مربوط به تعیین شیوع و ژنوتیپهای شایع روتاویروس در ایران مورد بررسی قرار گرفتند (2022-1986) .
نتایج: ژنوتیپ G1P[8] بیش از 50% ژنوتیپ های در گردش را شامل می شود. علاوه بر آن، ژنوتیپ های غیر G1P[8] (Non-G1P[8]) شامل G4P[8]، G3P[8] و G9P[8]  در بعضی از مطالعات فراوانی بالایی داشته اند. علاوه بر آن در مطالعه اخیر، نشان داده است که ژنوتیپ کمیاب و غیر معمول G9P[4]به عنوان ژنوتیپ شایع معرفی شده است.
نتیجه گیری: مطالعات در ایران نشان داده است که ممکن است کشور با تغییر الگوی ژنوتیپ روتاویروس در آینده روبرو شود، همانطور که در مطالعات اخیر، برای اولین بار ژنوتیپ های G3P[8] یا G9P[8] یا G9P[4] به عنوان ژنوتیپ شایع گزارش شده، علی رغم اینکه در مطالعات گذشته G1P[8] به عنوان ژنوتیپ شایع معرفی شده بود. این مطالعه، می تواند اطلاعات مفیدی را برای توصیه سیاست های مناسب برای واکسیناسیون روتاویروس قبل از شروع برنامه ملی واکسیناسیون ارائه داده و حتی ممکن است سیاست های استفاده از واکسن های موجود را نیز تغییر دهد.
 
سهیلا کشاورز، کورش هلاکویی نائینی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با وجود در دسترس بودن تمامی برنامه های پیشگیری از دیابت، تنها تعداد محدودی از بیماران شناسایی و تحت مراقبت هستند.
روش کار: این مطالعه مقطعی توصیفی-تحلیلی افراد بالای 30 سال شهرستان بوئین زهرا به صورت نمونه گیری چند مرحله ای می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه برای عموم مردم و تیم سلامت استفاده شد. روایی پرسشنامه با شاخص های CVR  وCVI سنجیده شدند. جهت پایایی،از ضریب همبستگی استفاده شد که مطلوب بود. حجم نمونه 1154نفر محاسبه گردید.
نتایج: میانگین سنی 45/14± 42/48 سال، شیوع 9/9%، درصد شیوع دیابت در افراد درمعرض خطر: زنان با سابقه سقط و فرزند درشت به ترتیب (8/12%) و (7/31%)، دیابت بارداری (5/36%)، چاقی در بارداری (7/19%)، سابقه فامیلی دیابت (4/22%)، دورکمر <90 سانتی متر (08/14%)، 25 > BMI (95/13%)، تری گلیسیرید < 200 (8/22%) و فشارخون بالا (97/32%) می باشد. نتایج نشان می دهد که بین دیابت و میزان قندخون بالای 100mg/dl 73/2 =,OR دیابت بارداری  22/12=,OR دورکمر <90 cm 02/3=OR ارتباط معناداری تشخیص داده شد در سایر متغیرها ارتباط معناداری دیده نشد. کارمندان تیم سلامت تنها 55% آموزش پیشگیری از دیابت دریافت کرده بودند.
نتیجه گیری: مراقبت  و آموزش با کیفیت مناسبی انجام نمی شود. شیوع قابل توجه دیابت در افراد در معرض خطر نشان میدهد که بایستی پیگیری و مراقبت بیشتری از این گروه انجام شود. آموزش کارکنان تیم سلامت باید بسیار کارآمد و تعداد آموزش های مربوط به برنامه دیابت افزایش یابد.
 
بنفشه آل یاران، زهرا دلاوری، فاطمه فیاض، حامد مصلحی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سلامت اجتماعی از اساسی‌ترین معیارهای بهزیستی اجتماعی و عامل موثر در ارتقای کیفیت زندگی هر جامعه‌ای است. در کشور ایران، دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد، وظیفه اصلی برنامه‌ریزی، اجرا، نظارت و ارزشیابی برنامه‌های سلامت اجتماعی را عهده‌دار است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، نقد و ارزیابی محتواهای ارائه شده، درراستای بازنگری متون حاضر بود.
روش کار: روش استفاده شده جهت نیل به هدف مذکور، روش پژوهش واسازی می‌باشد. محیط پژوهشی مطالعه‌ حاضر، تمامی محتواهای حوزه سلامت اجتماعی ارائه شده توسط دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد بود که جهت دستیابی به داده‌های دقیق، کل جامعه آماری به‌عنوان نمونه در نظر گرفته شد.
نتایج: به­ طورکلی، نتایج حاصل­از پژوهش نقد بر غربال نامناسب، متناسب سازی فرهنگی، تک بعد نگری، متناسب سازی نقش و مسئولیت، ارجحیت درمان بر پیشگیری، بهنگام سازی، جامعیت و کفایت مطالب بنیادی و جامعیت و کفایت پیشنهادات کاربردی را روشن می‌سازد.
نتیجه‌گیری: از نتایج پژوهش حاضر چنین استنباط می‌شود که بازنگری در محتواهای حوزه سلامت اجتماعی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد ، در زمینه‌های سیر ارائه خدمات و محتوای مطالب نگاشته شده، ضروری است.
 
حمیدرضا عاطفی فر، حسین آقاجانی مرساء، علیرضا محسنی تبریزی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: دخانیات، مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی، داشتن روابط جنسی ناایمن و رفتارهایی از این دست، رفتارهای پرخطری هستند که احتمال گرایش به آن­ها نگرانی عمده خانواده­ها را به­همراه داشته­است. والدین درصدد مقابله با رفتارهای­پرخطر، به­وسیله استراتژی مراقبتی هستند. هدف این پژوهش گونه­شناسی استراتژی­های مراقبت از رفتارهای پرخطر بر اساس شاخص­های اجتماعی-اقتصادی خانواده بود.
روش­کار: این تحقیق جزء پژوهش­های کمی و از نوع توصیفی-همبستگی بوده­است. جامعه­ی آماری شامل کلیه خانواده­های شهری تبریز که 384 خانواده به روش خوشه­ای چند مرحله­ای انتخاب شدند. دو ابزار اندازه­گیری (چک لیست استراتژی­های مراقبت از رفتارهای­پرخطر و پرسشنامه وضعیت اجتماعی-اقتصادی خانواده) جهت گردآوری اطلاعات استفاده­ شد. برای بررسی  روابط متغیرها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه (F) و رگرسیون خطی استفاده گردید.
نتایج: میانگین استراتژی­های مراقبت از رفتارهای­پرخطر براساس وضعیت اجتماعی-اقتصادی خانواده بطور معناداری متفاوت بود و طبقات اجتماعی-اقتصادی بالا نسبت به  طبقات پایین‌تر استراتژی مناسب­تر (کارآمد، فرایندی یا رویه­ای) را برای مراقبت از فرزندان در برابر رفتارهای پرخطر اتخاذ می­نمایند.
نتیجه­گیری: خانواده­های دارای شاخص­های اجتماعی-اقتصادی متوسط و پایین به­نسبت بیشتری استراتژی­های مراقبتی غیرموثر(ناکارآمد و دفعتی) را جهت مقابله با رفتارهای­پرخطر به­کارمی­بندند؛ به­منظور ارتقای سلامت عمومی، اتخاذ سیاست­های فرهنگی-آموزشیِ پیشگیری­محور برای تبدیل استراتژی­های مراقبتی ناکارآمد به استراتژی فرایندی(رویه­ای) ضروری می­نماید.
 
مریم اسلام پناه، معصومه بلوری تبار، الهام کاویانی، سوسن لایی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: آموزش فناورانه بعنوان مدلی جدید در توسعه آموزش به ویژه آموزش عالی جهت ارتقاء و پیشران حوزه مدیریت سایبرنتیک و هوش استراتژیک مدیران آموزشی مدنظر بوده و می تواند سازمان را در اجرای صحیح برنامه ها یاری رساند. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری آموزش فناورانه جهت توسعه هوش استراتژیک و مدیریت سایبرنتیک مدیران مراکز آموزش عالی استان کرمانشاه است.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کمی- کیفی است. در بخش کیفی با 15 مصاحبه، اشباع حاصل شد. در بخش کمی، 281 پرسشنامه تکمیل و به محقق برگردانده شد. ابزار مورد استفاده در بخش کیفی، پرسشنامه های نیمه ساختار یافته بود، که دو پرسشنامه محقق ساخته از آن استخراج گردید. در بخش کمی، پرسشنامه هوش استراتژیک مک‌کوبی (2007) و پرسشنامه‌های محقق ساخته آموزش فناورانه و مدیریت سایبرنتیک استفاده گردید. تحلیلها با نرم‌افزارهای SPSS24 و  Amos انجام شده است.
نتایج: نتایج تحلیل عاملی تاییدی حاکی از مناسب بودن مدل های اندازه گیری حاصل از پرسشنامه های ساخته شده است. مدل معادلات ساختاری نشان داد که آموزش فناورانه تاثیر مثبت معنی داری روی مدیریت سایبرنتیک و هوش استراتژیک دارد.
نتیجه گیری: توسعه هوش استراتژیک در مراکز آموزش عالی موجب تعاملات بیشتر مدیران با اساتید و کارکنان و روابط سازنده اساتید با دانشجویان می‌شود. همچنین هوش استراتژیک یک رویکرد فعالانه است که در همۀ بخش‌های مراکز آموزش عالی می‌تواند سودمند باشد. با توجه به وجود ارتباط بین متغیرهای پژوهش، پیشنهاد می­شود نتایج مذکور در راستای کاهش چالش­های موجود در برنامه­ها و فعالیتهای مدیران آموزشی مراکز آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
 
عیسی سلگی، آرزو سلیمانی، ویدا حاتمی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی هوا یکی از مهمترین مسائل محیطزیستی در حال حاضر است. عمومیترین اثر آلودگی هوا در گیاهان محو شدن تدریجی کلروفیل و زرد شدن برگهاست که ممکن است با کاهش ظرفیت فتوسنتز مرتبط باشد. هدف از این پژوهش بررسی میزان اثر آلودگی هوا بر مقدار کلروفیل و پهنهبندی میزان کلروفیل برگ دو گونه‌‌ی درختی در شهرستان ملایر است.
روش کار: بدین­منظور نمونه‌برداری از برگ دو گونه‌ی درختی چنار (Platanus orientalis) و اقاقیا (Robinia pseudoacacia) در نقاط مختلف شهرستان ملایر (مناطق پاک و آلوده) هر کدام با سه تکرار انجام شد. غلظت رنگدانه‌ها در برگ به روش Lichtenthaler (1987) که اصلاح شده روش Arnon (1949) است، در طول موج­های 663 و 645 نانومتر با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر     اندازه گیری شد.
نتایج: نتایج نشان داد که میزان کلروفیلهای a، b و کل در گونهی درختی اقاقیا در بخشهای جنوبی (جنوب غرب) محدوده مطالعاتی به حداکثر مقدار خود میرسد و در بخشهای شرقی و شمال غربی در کمترین میزان خود قرار دارد. همچنین در قسمتهای مرکزی منطقهی مطالعاتی میزان غلظت کلروفیلهای a، b و کل مربوط به این گونه کم و متوسط است. بر خلاف گونهی اقاقیا، برای گونهی چنار در بخشهای شرقی و شمال غربی منطقه مطالعاتی میزان کلروفیلهای a، b و کل بیشترین مقدار را دارد و در بخشهای جنوب غربی به حداقل مقدار خود میرسد. اما مشابه با گونهی اقاقیا در قسمتهای مرکزی منطقهی مطالعاتی میزان غلظت کلروفیلهای a، b و کل، کم و متوسط است.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از پژوهش حاضر نشان داد میزان کلروفیل a، b و کلروفیل کل برگ دو گونه درختی اقاقیا و چنار در مناطق آلوده بررسی شده شهرستان ملایر نسبت به مناطق پاک افزایش داشته است. در پایان میتوان گفت که افزایش شاخص فیزیولوژیکی مانند افزایش میزان کلروفیل پاسخ گیاه برای افزایش مقاومت در برابر آلایندههای هوا را نشان میدهد.
 
احمد نجاتی، علیرضا عسگری گل زردی، فرشاد خداخواه، کتایون صمیمی راد، سیده مریم یوسفی، یعقوب ملایی کندلوسی، مریم کیوانلو، محمد رزاقی، پرستو سهیلی، دلارام یعقوب زاده، نسترن قوامی، سوسن محمودی، سید محسن زهرایی، شهره شاه محمودی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: در طول همه‌گیری COVID-19، اقدامات و پروتوکل های بهداشتی عمومی مانند شستن منظم دست‌ها و استفاده از ماسک در سطح ملی توصیه شد. اجرای این پروتوکل های بهداشتی باعث کاهش شیوع انواع بیماری های تنفسی شد ولی هیچ مطالعه ای برای بررسی تاثیر اجرای این پروتکل­ها بر روی شیوع ویروس­هایی که از طریق مدفوعی- دهانی منتقل می شوند صورت نگرفته است. از آنجا که انتروویروس های غیر پولیویی Non-Polio Enteroviruses; (NPEVs) عمدتا از طریق مدفوعی- دهانی منتقل می شوند، در این مطالعه شیوع انتروویروس های غیرپولیویی در بیماران فلج شل حاد Acute Flaccid Paralysis (AFP) در ایران قبل و در حین همه‌گیری COVID-19 بررسی شده است.
روش کار: برای تشخیص انتروویروس های غیر پولیویی، نمونه‌های مدفوع موارد AFP که توسط آزمایشگاه ملی فلج اطفال ایران در سال 2019 (قبل از همه‌گیری COVID-19) و سال 2021 (در طول همه‌گیری COVID-19) دریافت شده بودند، مورد آزمایش قرار گرفتند. برای جداسازی NPEVs با کشت سلولی، از پروتوکل استاندارد WHO و برای تست مولکولی TaqMan One-Step Real Time PCR  استفاده شد.
نتایج: در سال 2019، 21 نمونه از 1070  بیمار  با کشت سلولی و 12 نمونه از 100 بیمار  به روش مولکولی از نظر انتروویروس غیرپولیویی مثبت بودند، در حالیکه این نسبت در سال 2021 به 10 نمونه از  678 بیمار  با کشت سلولی و 3 نمونه از 100 بیمار  به روش مولکولی  کاهش پیدا کرد.
 نتیجه‌گیری: با توجه به معنی دار بودن نتایج این مطالعه می توان تایید کرد که رعایت بهداشت شخصی و پروتکل های بهداشت عمومی در طول همه‌گیری COVID-19، علاوه بر کاهش عمومی انتقال تنفسی ویروس ها، بر انتقال مدفوعی- دهانی ویروس ها هم اثر گذاشته است.
 
مصطفی پیوند، حسین انصاری، ابوالفضل پاینده، مجید سرتیپی، محمد علی یادگاری، حسین معین،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: عوارض قلبی عروقی، بیماری دیابت از شایع ترین عوارض این بیماری است، هدف این مطالعه تعیین احتمال تجمعی رخداد عوارض قلبی بیماری دیابت نوع 2 با استفاده از آنالیز بقا در شهر زاهدان می باشد.
روش کار: این مطاله کوهورت تاریخی به روش آنالیز بقا بوده که به صورت توصیفی تحلیلی در سال 1399 بر روی 410 بیمار مراجعه کننده به کلنیک دیابت بیمارستان بوعلی شهر زاهدان انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار  Spss-v21   و با استفاده از آزمون های توصیفی و پس از آن با روش کاپلان مایر و مدل خطرات متناسب کاکس بقا محاسبه شد.
نتایج : به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که 122 نفر (7/29%) از مراجعین مبتلا به عوارض قلبی دیابت بودند. میانه زمان بقا (ماه) رخداد عارضه قلبی با متغیرهای قند خون ناشتا و قند خون دو ساعته ارتباط دارد (05/0>p). در مدل نهایی رگرسیون کاکس متغیرهای قند خون ناشتا و مراجعه منظم در مدل نهایی رگرسیون کاکس چندگانه باقی مانده اند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که عوارض قلبی دیابت در جامعه مورد مطالعه به نسبت بالا می باشد، پس لازم است مداخلاتی در تغییر سبک زندگی، کنترل منظم فشار خون، کلسترول و قند خون بیماران جهت پیشگیری از بیماری و کاهش عوارض مرتبط با دیابت انجام شود.
 
حامد مصلحی، ریحانه فیاض، زهرا ولیدآبادی، ایمان زاغیان،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف دستیابی به درک عمیق از اهمیت (خدمات مورد انتظار) و عملکرد (خدمات محقق شده) جهت تعیین شاخص‌های اولویت‌دار سلامت روان صورت گرفته است تا در طراحی مداخلات مؤثرتر و با کیفیت­تر کمک کرده و برنامه­های سلامت روان جامعه با پر کردن شکاف­های احتمالی کارآمدتر شوند.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات ترکیبی می­باشد. جامعه آماری این مطالعه را تمام مجریان حوزه سلامت روان کشور تشکیل دادند که کل جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد و از این بین 998 نفر از سراسر کشور مشارکت داشتند. در بخش کمی با استفاده از مدل تحلیل عملکرد-اهمیت (Importance-Performance Analysis (IPA، اهمیت عملکرد برنامه­های در حال اجرا سلامت روان در نظام مراقبت­های بهداشتی اولیه و در بخش کیفی نیز توضیحات تکمیلی به شیوه تحلیل مضمون مورد تجزیه ‌و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: بین وضعیت مطلوب و وضعیت فعلی در نظام سلامت روان شکاف وجود دارد، به ‌گونه‌ای که برنامه­های پیشگیری از همسر آزاری و مراقبت از بدرفتاری با کودک نیاز به تمرکز و تقویت بیشتر دارد. استمرار برنامه­های مهارت­های زندگی و مهارت­های فرزندپروری همچنین برنامه­های اصول خود مراقبتی در سلامت روان و مصرف مواد، تشخیص و مراقبت اختلالات روان‌پزشکی و نوجوان سالم من مطلوب و لازم است ولی در برنامه پیشگیری از خودکشی افراط شده و تعدیل هزینه و زمان در آن ضروری است. علاوه بر این، برنامه­های مداخلات روانی- اجتماعی در بلایا و حوادث، کاهش آسیب مصرف مواد، تقویت بنیان خانواده و خانواده توانا اهمیت پایینی در تدوین استراتژی دارند.
نتیجه­ گیری: اقدامات اصلاحی بر اساس اولویت­بندی حاصل ‌شده می‌تواند در دستور کار مدیران سیستم­های بهداشتی- درمانی در سطوح اولیه برای بهبود کیفیت خدمات قرار گیرد.
 

صفحه 17 از 18     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb