جستجو در مقالات منتشر شده


667 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

علیرضا دلاوری، عباس وثوق مقدم، زهرا کاظمی اسفه، زهرابیگم سیدآقا میری،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: شبکه های بهداشت و درمان مبتنی بر اصول عدالت، فناوری مناسب، همکاری بین بخشی و مشارکت مردمی ایجاد شده است. سنجش رضایتمندی بیماران به عنوان یکی از معیارهای اساسی در تعیین کیفیت خدمات مراقبتی است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه میزان رضایتمندی خدمت گیرندگان در پایگاه های سلامت دولتی و غیردولتی جنوب تهران در سال 1400 است.
روش کار: این پژوهش از نوع مقطعی توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته برای 400 نمونه، استفاده شد، بخش اول مشخصات دموگرافیک مراجعه کنندگان، وضعیت بیمه، محل جغرافیایی پایگاه، سیستم نوبت دهی و دفعات مراجعه و نوع پایگاه سلامت بود. بخش دوم شامل نوع و میزان رضایتمندی از خدمات ارائه شده بود.
نتایج: در پایگاه های دولتی بیشترین رضایتمندی مراجعین به ترتیب از خدمات واکسیناسیون، آموزش های پس از واکسیناسیون، زمان انتظار و فضای فیزیکی بود. در پایگاه های برونسپاری شده آموزش مراقبت های پس از واکسیناسیون، مراقبت کودک زیر یک سال، واکسیناسیون و نحوه پاسخگویی و مسئولیت پذیری به ترتیب بالاترین سطح رضایتمندی را کسب کردند. مراقبت جوانان و میانسالان در پایگاه های دولتی و مراقبت جوانان در پایگاه های برونسپاری شده از کمترین میزان رضایت برخوردار بوده اند.
نتیجه گیری: سنجش مستمر و مکرر رضایتمندی و طراحی مداخلات بهنگام براساس نتایج حاصل در راستای ارتقا کیفیت خدمات بهداشتی به جمعیت تحت پوشش خواهد بود.
 
نادر جهان مهر، علی صیامی اقدم، عباس دانش کهن،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: با گسترش سریع کووید 19 در سراسر جهان، مواجهه کارکنان بهداشتی درمانی با این بیماری افزایش یافت. این مطالعه با هدف بررسی تجارب شخصی و حرفه ای ارائه دهندگان خدمات درمانی در زمان شیوع ویروس کرونا در بیمارستان های شهر تهران انجام شد.
روش کار: این پژوهش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا در سال 1400 انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند با استفاده از روش گلوله برفی از میان کارکنان شاغل در واحدهای اصلی کووید 19 بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی انجام شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و پس از استخراج گویه ها، با استفاده از نرم افزار MAXQDA 10 آنالیز شدند.
نتایج: پس از کدگذاری، تعداد 236 کد اصلی استخراج شد. کدهای اصلی در 10 طبقه اصلی و 30 زیرطبقه تقسیم بندی شدند. تعداد 4 درون مایه اصلی به نام های "تجربه شخصی کارکنان بهداشتی درمانی"، "تجربه حرفه ای کارکنان بهداشتی درمانی"، "چالش های کار در زمینه کرونا" و "راهکارهای مقابله با کرونا" بدست آمد.
نتیجه گیری: برنامه ریزی جهت برخورداری از مشاوره های روانشناختی و تامین امکانات رفاهی جهت کاهش فشارهای روحی- روانی کادر بهداشت و درمان می تواند مفید باشد. به علاوه برگزاری دوره های آموزشی و مانور در مواقع بحران، تامین تجهیزات مورد نیاز، نظارت و پایش مستمر برای بهبود شرایط کاری، پیشنهاد می گردد.
 
علی محمد مصدق راد، محیا عباسی، مهدیه حیدری،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: نظام تأمین مالی سلامت «فرآیند جمع­آوری، تجمیع و مدیریت منابع مالی به‌منظور خرید خدمات سلامت» است. نظام تأمین مالی سلامت ایران با چالش‌هایی مواجه است. مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی نظام تأمین مالی سلامت ایران انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی به صورت گذشته­نگر با استفاده از داده­های آرشیوی به ارزشیابی نظام تأمین منابع مالی سلامت کشور ایران در بازه زمانی سال‌های 2000 تا 2019 میلادی پرداخته است. اطلاعات پژوهش از داده­های بانک جهانی جمع­آوری و با استفاده از نرم­افزار اکسل تحلیل شدند.
نتایج: سرانه هزینه سلامت ایران در بازه زمانی سال‌های 2000 تا 2019 میلادی سالانه 7/3% افزایش یافت و به 868 دلار (برابری قدرت خرید) در سال 2019 رسید. هزینه کل سلامت ایران از 32 میلیارد دلار در سال2000 میلادی به حدود 72 میلیارد دلار (برابری قدرت خرید) در سال 2019 میلادی افزایش یافت (افزایش سالانه 9/5%). ایران حدود 6/0% مخارج کل سلامت مردم دنیا را تشکیل داد. در این سال، حدود 7/6% تولید ناخالص داخلی کشور صرف هزینه‌های سلامت شد. میانگین این شاخص در دنیا 8/9% بود. حدود 5/49% هزینه‌های سلامت ایران توسط بخش عمومی تأمین مالی شد. سهم پرداخت‌های عمومی از هزینه کل سلامت جهان برابر با 8/59% بود. سهم پرداخت مستقیم از جیب مردم ایران در دهه گذشته کاهش یافت و در سال 2019 میلادی به 5/39% رسید. میانگین این شاخص در دنیا 18% بود.
نتیجه ­گیری: هزینه‌های نظام سلامت کشور با سرعتی بیش از رشد تولید ناخالص داخلی در حال افزایش است. سهم هزینه‌های سلامت از تولید ناخالص داخلی کشور و به تبع آن، سهم مخارج سلامت از بودجه عمومی دولت کاهش و سهم پرداخت مستقیم از جیب مردم افزایش یافته است. بنابراین، اصلاحاتی باید برای تقویت نظام تأمین مالی سلامت کشور بکار گرفته شود.
 
فرهاد شکاری، هادی جلیلوند، اصغر محمدپور اصل،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: ارتقاء و پیشرفت سلامت اعضای یک جامعه، بر پایه‌ ارزیابی آن جامعه استوار است. این مطالعه در منطقه صوفیان از توابع شهرستان شبستر و با هدف شناسایی و الویت بندی مشکلات و نیازهای آن و با مشارکت مستقیم مردم انجام شد.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه مقطعی بود که در سال 1398 در منطقه صوفیان انجام شد. این مطالعه بر اساس مدل ٨ مرحله‌ای کارولینای شمالی در سال ١٣٩8 انجام شد. در این مدل فرآیند ارزیابی سلامت جامعه در ٨ مرحله انجام گرفت. هفت مرحله اول شامل شناسایی و اولویت بندی مشکلات منطقه صوفیان و مرحله‌ی هشتم شامل تدوین برنامه‌های عملیاتی برای حل مشکل دارای اولویت منطقه بود.
نتایج. در این مطالعه در مجموع 23 مشکل مختلف شناسایی شد. پس از الویت بندی مشکلات به روش هانلون، ده مشکل اصلی و الویت‌دار به ترتیب عبارت بودند از ازدواج دختران در سنین کم (با نمره 01/21)، مصرف بی رویه کودهای شیمیایی در زمین‌های کشاورزی (89/20)، نبود درمانگاه تامین اجتماعی (51/20)، بیکاری (38/20)، ایجاد آلودگی جوی شدید ناشی از سوزاندن زباله‌های صنعتی (01/20)، انباشت زباله‌های شهری در سطح شهر (89/19)، سختی بالای آب شهر (76/19)، سند نداشتن زمین‌ها (63/19)، نبود واحد مشخص در شهرک صنعتی جهت تفکیک زباله‌ها (38/19) و عدم گازرسانی به مسکن مهر و آسفالت نبودن جاده آن (28/19). از بین این مشکلات، ازدواج دختران در سنین کم به عنوان مشکل اصلی و با الویت اول تعیین و بررسی های اجمالی روی آن صورت گرفت. بررسی ها نشان داد که حدود 43% از کل ازدواج های ثبت شده بین سال های 1393 تا نیمه اول سال 1400 در منطقه صوفیان به ازدواج دختران زیر 18 سال اختصاص دارد. عواملی مانند آگاهی کم خانواده دختران و خود دختران نسبت به پیامدهای ازدواج زود هنگام، پذیرش اجتماعی ازدواج در سنین کم در منطقه صوفیان و سواد پایین والدین در ایجاد و گسترش مشکل ازدواج دختران در سنین کم موثر شناسایی شدند.
نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر طیف وسیعی از مشکلات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی شناسایی شدند. ازدواج دختران در سنین کم از مشکلات حائز اهمیت و دارای پیامدهای جدی است و لازم است در کنار راهکارهای حقوقی و قانونی، راهکارهای پژوهشی، علمی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز مد نظر قرار گیرد.
 
سیمزر صالحی، محمد نوریان، لیلا فتحی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: زنان سرپرست خانوار که نقش تأمین­کننده معیشت را بر عهده دارند، یکی از مهمترین اقشار آسیب­پذیر جامعه بوده و لزوم توانمند نمودن آنان ضروری به نظر می­رسد. لذا پژوهش حاضر با هدف مطالعه نظام‌مند و طراحی الگوی نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانواده انجام گرفت.
روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش کیفی از نوع سنتزپژوهی بود که با استفاده از تحلیل محتوا و فراترکیب انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی آثار منتشر شده به زبان فارسی یا انگلیسی در این حوزه از سال 2012 تا 2021 در چهار پایگاه اطلاعاتی معتبر اریکٍ (ERIC)، ساینس دایرکت (Science Direct)، پاب مد (PubMed) و گوگل اسکولار (Google  Scholar) بود. ابتدا با استفاده از کلیدواژه­های "آموزش زنان سرپرست خانوار، توانمندسازی زنان، زنان سرپرست خانوار، مهارت‌های زنان سرپرست خانوار" و بر اساس معیار ورود، 140 مقاله علمی شناسایی و سپس با توجه به معیار خروج، تعداد 93 مقاله کنار گذاشته و در نهایت 47 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل کیفی مقالات از روش­های کدگذاری خط به خط و نرم افزار (MAXQDA 18) استفاده شد.  
نتایج: بر اساس نتایج به دست آمده، نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار به عنوان مضمون اصلی دارای چهار مضمون "دانش­ها و مهارت­های گرایش جنسی مطلوب"، "دانش­ها و مهارت­های تربیت فرزندان"، "دانش­ها و مهارت­های اشتغال" و "توسعه و توانمندی فردی و اجتماعی" بود. با استفاده از روش فراترکیب 22 طبقه از چهار مضمون اصلی استخراج شده و مدل آموزش زنان سرپرست خانوار، طراحی گردید.  
نتیجه­ گیری: با توجه به آنکه نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار مشخص شده است، توصیه می­شود دوره­های آموزشی مطابق با نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار طراحی گردد.  
 
زهرا مختاری نیا، فروزنده جعفرزاده پور، تهمینه شاوردی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سیاست‌های جمعیتی با هدف ایجاد زندگی بهتر برای افراد جامعه و نیز حفظ منافع ملی طراحی و اجرا می‌شوند. اما اینکه اجرای این سیاست‌ها نیل هدف موصوف را موجب شده یا پیامدهای دیگری دارد که زندگی و حیات شهروندان و بالاخص افراد آسیب پذیر را تحت تاثیر قرار می‌دهد، نیازمند بررسی‌های دقیق است. این سیاست‌ها تأثیرات و پیامدهای بسیار عمیقی بر خانواده و سلامت اعضای آن، بالأخص زنان داشته است. هدف این پژوهش درک تفاسیر زنان دارای تجربه بارداری ناخواسته در مناطق جنوب شهر تهران از سیاست‌های افزایش جمعیت و پیامدهای آن بر زنان و زندگی خانوادگی آنان می‌باشد.
روش کار: مطالعه حاضر از روش کیفی نوع توصیفی می‌باشد. داده‌ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 23 نفر از زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شبکه بهداشت جنوب تهران مناطق ١9،١7،١٦ که سابقه بارداری ناخواسته داشتند، به دست آمد. نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و تحلیل داده‌ها بر مبنای نظریه داده بنیاد انجام شد.
نتایج: از مجموع 850 کد باز، 452 مفهوم، 47 خرده مقوله و 15 مقوله اصلی از داده‌های اولیه استخراج گردید. در نهایت پدیده تحمیل هزینه­های مرتبط با بارداری ناخواسته به‌عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش می‌داد، انتخاب گردید.
نتیجه گیری: مهم‌ترین عوامل به وجود آوردن نارضایتی از مداخله جویی دولتی در مشارکت کنندگان، تحمیل هزینه‌های مرتبط با بارداری ناخواسته و نگهداری و پرورش فرزند ناخواسته است. شرایط مداخله گر این پدیده «فقر و گرانی» می‌باشد. استراتژی‌های مشارکت کنندگان عبارت بود از: سرکوب خواسته‌ها، حسرت و تلاش برای بهبود شرایط، و کاهش رابطه جنسی می‌باشد.
 
سید مهدی سیدزاده، خدیجه جنگی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: خشونت خانگی از مهم‌ترین حوزه‌های بزه‌ دیدگی پنهان است که متاثر از عوامل مختلف ظهور و افزایش می‌یابد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه تاثیر کرونا به عنوان یک بحران پزشکی و چندجانبه بر میزان خشونت خانگی است.
روش‌کار: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و از جامعه آماری زنان شهر مشهد، تعداد 250 نفر از حاشیه شهر به روش نمونه‌گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. سوالات حاوی اطلاعاتی مربوط به نحوه رفتار زوج در بروز انواع خشونت در بازه زمانی یکسال قبل و بعد از کرونا است. جهت جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. به منظور بررسی ارتباط معنایی متغیرها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
نتایج: دستاورد پژوهش حکایت از افزایش بروز انواع خشونت خانگی در نخستین سال پس از شیوع کرونا دارد. بیش‌ترین سهم، مربوط به خشونت عاطفی و کلامی و کمترین آن در خشونت جنسی و جسمی خطرناک مشاهده شد. یافته‌ها نشان‌دهنده سطح بالای رابطه معناداری میان سطح درآمد و افزایش خشونت در دوران کرونا است (01/0 p<). در حالی که هیچ رابطه معناداری میان دسترسی به خدمات حمایتی و افزایش خشونت یافت نشد. همچنین از نظر پاسخ‌دهندگان محدودیت دسترسی به دورهمی‌ها و اجتماعات مهم‌ترین عامل در ظهور و افزایش خشونت است.
نتیجه‌گیری: به نظر می­رسد سیاست‌های مربوط به اعمال محدودیت‌های ارتباط فیزیکی، قرنطیته خانگی و آسیب‌های اقتصادی ناشی از این امور را میتوان عمده‌ عوامل رشد خشونت خانگی متاثر از کرونا ویروس دانست.
یاسمن طباطبایی رنجبر، شهره عالیان سماک خواه، فهیمه توریان،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر از نوع مقطعی است که به مدت سه ماه، از مهر ماه تا آذر ماه سال 1400 در بین 170 نفر از دست اندرکاران تهیه و توزیع غذا، با هدف بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد در ارتباط با ایمنی و بهداشت مواد غذایی در رستورانهای بین راهی جاده هراز انجام شد.
روش کار: ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه‌ای که شامل دو بخش سؤالات جمعیتشناختی محققساخته (سن، جنسیت، تحصیلات، نوع شغل در رستوران، سابقه کار، محل سکونت، سابقه شرکت در دوره‌های آموزشی) و بخش مربوط به سؤالات سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد که استاندارد سازمان بهداشت جهانی بود.
نتایج: 1/97% افراد دارای سطح آگاهی خوب و از نظر نگرش 100% افراد دارای نگرش مثبت و عملکرد 100% افراد خوب بود. همچنین بین سطح آگاهی با سن، سطح تحصیلات و سابقه شرکت در دورههای آموزشی رابطـه آماری معنیداری وجود داشت.
نتیجه گیری: بیشترین میزان آگاهی در سن 40-25 سال و افراد دارای تحصـیلات دانشگاهی و همچنین افراد دارای سابقه شرکت در دوره‌های آموزشی دیده شد. سطح آگاهی در کلید شماره چهار (نگهداری غذا در دمای ایمن) و از نظر نگرش و عملکرد کلید شماره 3 (پخت کامل غذا) کمترین میانگین را داشتند. همچنین از آنجایی که 4/82 % از افراد سابقه شرکت در دوره‌های آموزشی را نداشتند، لزوم اجرای دوره‌های آموزشی مناسب و ایجاد انگیزه جهت افزایش بیشتر آگاهی و متعاقباً افزایش و بهبود نگرش و عملکرد توسط ارگانهای زیربط میتواند ارتقاء دهنده وضع موجود باشد.
 
سراج الدین محمودیانی، کیانا قائدی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: دنیا گیری ویروس کرونا را می­توان یکی از مهمترین مسائل در جهان در دو سال اخیر دانست. بی­تردید کنترل همه گیری ویروس کرونا مستلزم رعایت رفتارهای پیشگیرانه است. هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت رفتارهای پیشگیرانه و رابطه متغیرهای جمعیتی و اقتصادی-اجتماعی با آن بود.
روش کار: در تحقیق حاضر با استفاده از روش نمونه­گیری خوشه­ای و پرسشنامه ساخت­یافته تعداد 385 نفر از ساکنان 18 تا 65 سال شهر شیراز پیمایش شدند. برای تحلیل داده­ها از نرم­افزار SPSS 20 بهره برده شد.
نتایج: یافته­ ها نشان داد که با افزایش سن و تعداد سال­های تحصیل رفتارهای پیشگیرانه افزایش می­یابد و بالعکس افزایش درآمد منجر به کاهش این نوع رفتارها در بین پاسخگویان می­شود. رفتارهای پیشگیرانه در بین زنان بیشتر از مردان و در بین افراد شاغل و خانه­دار کمتر از دانشجویان است.
نتیجه­ گیری: رفتارهای پیشگیرانه در برابر ویروس کرونا نسبتاً قابل قبول است اما با شرایط ایده­آل فاصله دارد. گروه­های مردان، جوانان و افراد با سطح سواد پایین­تر باید مورد توجه بیشتری در برنامه­های آموزشی مرتبط با بهداشت قرار بگیرند.
 
لیلا محمدی، اعظم راستگو، اصغر نخستین گلدوست، نورالدین میرزایی، سعید مذبوحی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی مولفه­های آموزش الکترونیکی و یادگیری در محیط کار می­باشد.
روش کار: این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تحلیل محتوای عرفی یا قراردادی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه: 1. گروه اول منابع اطلاعاتی سه­گانه (شامل: کتاب­ها، مقالات و پایان­نامه­ها) و 2. گروه دوم شامل خِبرگان و متخصصین آگاه به موضوع پژوهش می­باشند. جامعه آماری بخش اول شامل تعداد 317 منبع اطلاعاتی بود که با روش نمونه­گیری قضاوتی، تعداد 26 منبع انتخاب شدند. برای گروه دوم جامعه ­آماری تعداد 22 نفر بر اساس قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. روش‌ها و ابزارهای گردآوری داده­ها و اطلاعات پژوهش شامل کتابخانه‌ای (با استفاده از ابزار فیش‌برداری) و میدانی (با استفاده از ابزار مصاحبه و پرسشنامه) می­باشد.
نتایج: برای کدگذاری اولیه تعداد 644 مقوله شناسایی و این کدها با توجه به جنبه مفهومی مشترک تبدیل به 45 مقوله ثانویه که در مرحله کدگذاری محوری تبدیل به نُه 9 تم اصلی شدند؛ که این تم­ها برای ساخت شبکه مضامین مورد استفاده قرار گرفته شد.
نتیجه ­گیری: مدل پژوهش نشان داد تعداد نُه مقوله شامل: مقوله 1 سازمان و مدیریت؛ مقوله 2 اطلاعات و محتوا؛ مقوله 3 تعامل و ارتباط؛ مقوله 4 ویژگی­های مدرس؛ مقوله 5 اثربخشی؛ مقوله 6 کیفیت فنی؛ مقوله 7 اهداف یادگیری؛ مقوله 8 الزامات یادگیری و مقوله 9 ابعاد یادگیری، در آموزش الکترونیکی و یادگیری در محیط کار دخیل­ هستند.
 
محمد مرادی جو، علی اکبری ساری، مریم سیدنژاد، سید منصور رایگانی، علیرضا اولیایی منش،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: راهنماهای طبابت بالینی حاوی توصیه­هایی برای بهینه­سازی مراقبت از بیمار هستند که با مرور نظام‌مند شواهد و ارزیابی مزایا و معایب گزینه­های جایگزین انجام می‌­گیرند. راهنماها نقش مهمی در بهبود کیفیت خدمات، کاهش تنوع روش‌های درمانی، کاهش خطاهای پزشکی، مدیریت هزینه‌های سلامت و افزایش ایمنی بیمار دارند. این مطالعه با هدف تحلیل تصمیم‌ها، پیامدها و روندهای سیاستی بکارگیری راهنماهای طبابت بالینی در ایران طی سال­های 1380 الی 1400 انجام گرفت.
روش کار: این پژوهش از نوع تحلیل سیاست‌گذاری سلامت بوده که با استفاده از رویکرد تحلیل از فرایند سیاست (Analysis of the policy process) انجام گرفت. برای جمع ­آوری داده­ ها از روش­ بررسی اسناد سیاستی (تعداد=79) و مصاحبه کیفی (تعداد=27) استفاده گردید.  تحلیل اسناد سیاستی به روش تحلیل محتوا و با استفاده از نرم افزار Excel انجام گرفت. تحلیل مصاحبه ­ها به روش تحلیل چارچوبی و با استفاده از نرم­افزار MAXQDA10  انجام گرفت.
نتایج: سیاست‌ بکارگیری راهنماهای طبابت بالینی در ایران از سال 1380 شروع و طی دو دهه گذشته تکامل یافته است. طی سال­های 1395 الی 1400 تعداد 836 راهنمای طبابت بالینی (محصولات دانشی) ابلاغ شده است، اما به گفته مشارکت­ کنندگان بسیاری از این راهنماهای کیفیت لازم را نداشته‌اند و مورد استفاده پزشکان قرار نگرفته‌اند. یافته­ های مطالعه نشان داد که در ایران زمینه مناسبی جهت بکارگیری راهنماهای طبابت بالینی وجود دارد و سیاست‌های بکارگیری راهنماهای طبابت بالینی از محتوای مناسبی برخوردار هستند، اما در توسعه (تدوین و بومی­سازی) و اجرای راهنماهای طبابت بالینی شکاف عمیقی وجود دارد.
نتیجه ­گیری: هرچند روند بکارگیری راهنماهای طبابت بالینی در ایران بهبود یافته است، اما اجرای راهنماهای طبابت بالینی در کشور با چالش‌هایی مواجهه است و به طور کامل اجرا نشده‌اند. بنابراین نیاز به اتخاذ روش‌ها و رویکردهای استاندارد و جدید برای بهبود کیفیت و قابلیت اطمینان از راهنماهای بالینی وجود دارد. همچنین حمایت دولت، وزارت بهداشت، جامعه پزشکی، سازمان­های بیمه­ گر و سایر ذینفعان، همراه با همکاری و تلاش در زمینه سیاست­گذاری­ها ضروری است.
 
سمیه مختاری ملایی، رویا صادقی، آذر طل، مریم صبوری، شهرزاد سعادت قرین، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: ترجیحات غذایی و سواد سلامت از تعیین کننده‌های کلیدی انتخاب غذا در دوران کودکی و نوجوانی است که موجب بروز بیماریهای مزمن در دوره بزرگسالی می‌گردد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط ترجیحات غذایی، سواد سلامت و شاخص توده بدنی در بین دانش آموزان ابتدایی شهرستان ملکان در استان آذربایجان شرقی در سال1401-1400 طراحی و انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی، توصیفی-تحلیلی با شرکت 582 دانش آموز دختر و پسر، مقطع ابتدایی دوره دوم (پایه‌های چهارم، پنجم، ششم) مدارس دولتی و غیرانتفاعی سه شهر، شهرستان ملکان( ملکان، لیلان و مبارکشهر) با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی دومرحله‌ای انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه سه قسمتی؛ سوالات زمینه‌ای، سوالات ﺳﻮﺍﺩ ﺳﻼﻣﺖ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥ و پرسشنامه محقق ساخته ترجیحات غذایی به صورت آنلاین در بستر برنامه پرس‌لاین، ﺟﻤﻊ آوری گردید. از نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا برای روایی و از شاخص آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه استفاده شد (98/0 CVI= ، 91/0CVR=، آلفای کرونباخ بالای 7/0). ﺗﺠﺰﻳﻪ ﻭﺗﺤﻠﻴﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ توسط آزمونهای من ویتنی، تی تست، تحلیل واریانس یک طرف، کروسکال والیس و کای اسکوئر در سطح معناداری ۰۵/۰ با استفاده ﺍﺯ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ SPSS 26  انجام شد.
نتایج: بین ترجیحات غذایی دانش آموزان با متغیرهای سواد سلامت ارتباط معنی دار آماری مشاهده شد(001/0˂(p. میانگین سواد سلامت دانش آموزان دختر(49/36±7/ 55) کمی بیشتر از میانگین سواد سلامت پسران(79/29±9/49) بود ولی میانگین نمره سواد سلامت کل دانش آموزان در محدوده نه چندان کافی تعیین شد (33/00±9/52).  همچنین بین نمایه توده بدنی دانش آموزان با ترجیحات غذایی(001/0˂p) و سواد سلامت(001/0˂p) رابطه آماری معنی داری مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه سواد سلامت نوجوانان، در محدوده نه چندان کافی بود و بین سواد سلامت، ترجیحات غذایی و نمایه‌ی توده بدنی در نوجوانان ارتباط مثبت گزارش شده به این شکل که با افزایش سواد سلامت، ترجیحات غذایی سالم نیز ارتقا می‌یابد، به نظر می‌رسد استفاده از مداخلات مبتنی برچارچوب تئوریک در بین دانش آموزان در جهت افزایش سواد سلامت و تصحیح ترجیحات غذایی آنان بتواند راهبردهای بالقوه‌ای جهت تعدیل شاخص توده بدنی و نهایتا پیشگیری از چاقی و اضافه وزن در این گروه سنی باشد.
 
فاطمه پورآقا رودبرده، بهناز صبح سحر، محسن مشکبید حقیقی،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: در دهه‌های اخیر استفاده از اینترنت به عنوان یک وسیله ارتباطی مناسب و مقرون به صرفه در میان مردم به ویژه قشر نوجوان به طور فزاینده‌ای محبوب شده است. با این حال استفاده بیش از حد از این فن­آوری روز پیامدهای منفی جسمی، رفتاری و روانی را به همراه داشته که زمینه نگرانی بسیاری از خانواده‌ها و حتی دست اندرکاران امر نظام آموزش‌ و پرورش شده است. از این رو هدف این پژوهش بررسی ارتباط جوعاطفی خانواده، خودمهارگری و کیفیت خواب با اعتیاد به اینترنت در نوجوانان بود.
روش کار: روش این پژوهش مقطعی و از نوع همبستگی توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش‌‌آموزان پسر مقطع متوسطه دوم دو مدرسه غیردولتی شهر رشت در سال تحصیلی 1401-1400 ، که تعداد آن‌ها 300 نفر است. تعداد 169 نفر از این افراد براساس جدول کرجسی- مورگان و به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسشنامه‌های اعتیاد به اینترنت یانگ، کیفیت خواب پیتزبورگ، خودمهارگری تانجی و جوعاطفی خانواده نودرگاه مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج:  تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که بین جوعاطفی خانواده با اعتیاد به اینترنت (597/0r=) و کیفیت خواب با اعتیاد به اینترنت (331/0r=) همبستگی مثبت و معنی‌داری و بین خودمهارگری با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معنی‌داری (668/0-r=) وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان داد که هر سه متغیر جوعاطفی خانواده، خودمهارگری و کیفیت خواب می‌توانند تغییرات متغیر اعتیاد به اینترنت را پیش‌بینی کنند. بدین صورت که به ازای یک انحراف معیار تغییر در جوعاطفی خانواده، خودمهارگری و کیفیت خواب، به ترتیب 163/0، 382/0- و 375/0 انحراف معیار تغییر در متغیر اعتیاد به اینترنت رخ می‌دهد. یافته‌های تحلیل رگرسیون هم‌زمان نیز نشان داد که 51% از میزان اعتیاد به اینترنت دانش‌آموزان بر اساس متغیرهای جوعاطفی خانواده، خودمهارگری و کیفیت خواب دانش‌آموزان قابل تبیین است.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که جوعاطفی خانواده و کیفیت خواب با اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت و مستقیم و خودمهارگری با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معکوسی دارد. طبق یافته‌های به دست آمده جوعاطفی خانواده، خودمهارگری بالا و کیفیت خواب مطلوب، در مدیریت استفاده از اینترنت نوجوانان مؤثر است. از این رو آگاهی والدین و مشاورین مدارس می‌تواند در پیشگیری مسئله اعتیاد به اینترنت در نوجوانان کمک کننده باشد.
 
سراج الدین محمودیانی، منظر عابدی،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: خشونت خانگی علیه زنان به­عنوان یک مشخصۀ اجتماعی می­تواند رفتارهای باروری زنان را متأثر سازد. مطالعه حاضر به بررسی رابطه خشونت خانگی علیه زنان و قصد فرزندآوری آن­ها پرداخته است.
روش­کار: مطالعه حاضر از نوع پیمایش و با استفاده از پرسشنامه در سال 1401 انجام شده است. جامعه آماری زنان همسردار 15 تا 49 ساله ساکن شهر صدرا بوده است. تعداد نمونه 379 نفر برآورد شد. نمونه ­گیری با روش خوشه­ای چندمرحله­ای انجام شد. خشونت خانگی علیه زنان با استفاده از 26 گویه مورد سنجش قرار گرفت. گویه­ها در قالب طیف لیکرت بودند که با جمع نمرات در تمام گویه­ها نمره خشونت خانگی پاسخگو بدست آمد. برای تحلیل داده­ها از نرم افزار20  SPSS، آمارهای توصیفی و رگرسیون لجتسک دووجهی استفاده شده است.
نتایج: نتایج نشان داد که بیشترین نوع خشونت خانگی علیه زنان به­ترتیب به خشونت روانی، خشونت جسمی، خشونت اقتصادی و خشونت جنسی اختصاص دارد. مدت ازدواج و تحصیلات زنان بر قصد فرزندآوری آن­ها اثر آماری معنی­دار دارند. افزایش میزان خشونت خانگی علیه زنان به کاهش قصد فرزندآوری آن­ها می­انجامد.
نتیجه­گیری: کاهش خشونت خانگی علیه زنان می­تواند قصد فرزندآوری را افزایش دهد. بنابراین کاهش خشونت خانگی علیه زنان باید در دستور کار تصمیم­گیران ذی­ربط قرار گیرد.
 
سیروس احمدی، محمد نوریان نجف آبادی،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال مصرف مواد مخدر یک بیماری است که در ترک موفق آن عمدتاً بر رویکرد زیستی و پزشکی تأکید می­شود اما عوامل اجتماعی روانی نیز نقش مؤثری دارند. پژوهش حاضر تلاش کرده است رابطه مهارت حل مسئله وترک موفق اختلال مصرف مواد مخدر را مورد بررسی قرار دهد.
روش کار: این پژوهش از نوع علی-مقایسه­ای است که طی آن دو گروه 1) معتادان با ترک موفق و 2) معتادان با ترک ناموفق، مورد مقایسه قرار گرفتند. در مجموع 444 نفر شامل 222 نفر با ترک موفق و 222 نفر با ترک ناموفق، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله­ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش مهارت حل مسئله، مقیاس حل مسئله اجتماعی دزوریلا و همکاران (2002) بوده است.
نتایج کار: یافته­ های پژوهش نشان داد، میانگین مهارت حل مسئله و ابعاد پنج گانه آن، در گروه ترک موفق به طور معناداری بیشتر از ترک ناموفق است. براساس نتایج رگرسیون لجستیک، مهارت حل مسئله با مقادیر (271/0=B، 90/110=Wald، 000/0=Sig، 76/1=EXP(B)، 457/0=Cox & Snell)، بخت عضویت در گروه ترک موفق را 76/1 برابر می­کند و قادر است 457/0 تغییرات متغیر وابسته را تبیین کند.
نتیجه­گیری: با این تفاصیل، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که عوامل اجتماعی روانی نیز در درمان اختلال مصرف مواد مخدر مؤثرند و با توجه جدّی­تر به آنها می­توان به کاهش یکی از آسیب­های اجتماعی بهداشتی مهم جامعه، کمک کرد.
 
محمد خمرنیا، مصطفی پیوند، نسیم محمدیان رازنگی،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یک بیماری قندی است که به علت اختلال در هورمون های بدن باعت افزایش قند خون می شود. از آنجایی که پایش و ارزشیابی وضعیت کنترل دیابت، به مدیریت برنامه های پیشگیری و کنترل دیابت کمک میکند، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی بیماری دیابت در مراجعین کلینیک دیابت در جنوب شرق ایران اجرا شد.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که در سال 1400 به روش سرشماری انجام شد. جهت جمع اوری داده ها از چک لیست استاندارد استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار stata-v14 انجام گرفت.
نتایج: در این مطالعه اطلاعات 1164 بیمار مبتلا به دیابت ثبت و بررسی شد. 7/97%بیماران مراجعه کننده مبتلا به دیابت نوع دو بودند(1137 نفر). میانگین قند خون ناشتادر افراد مبتلا به دیابت نوع یک 236 و در نوع دو 201 بود. میانگین قند خون A1c در افراد مبتلا به دیابت نوع یک 6/9 و نوع دو 4/8 بود که در وضعیت غیرنرمال قرار گرفتند. قند خون ناشتا با عارضه پای دیابت و نفروپاتی رابطه معنا داری را نشان داد (5/0p<).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، سطح مراقبت بیماران دیابتی از نظر کمی و کیفی در وضعیت چندان مطلوبی قرار نداشته و با استاندارد های کشوری فاصله وجود دارد. این موضوع نشان دهنده عملکرد نامطلوب مرکز دیابت بوده که می توان به دلیل کم بر خوردار بودن منطقه جغرافیایی، کمبود تجهیزات و نیروی متخصص ماندگار و سواد سلامت پایین مردم باشد. لذا آموزش و رعایت اصول پیشگیری در افراد دارای اضافه وزن و چاقی و به ویژه در افرادی که دارای سابقه خانوادگی ابتلا به دیابت می باشند می توان در کاهش ابتلا یا تضعیف سرعت بروز عوارض تاثیر بسزایی داشته باشد.
 
ابوالقاسم پوررضا، علی محمد مصدق راد، فریناز مقدسی،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت محل جراحی عفونتی است که در مدت 30 روز پس از عمل جراحی ایجاد می‌شود و پوست و بافت زیرجلدی برش جراحی را درگیر می‌کند. عفونت محل جراحی یکی از شایعترین عفونت‌های بیمارستانی است که علاوه بر به مخاطره انداختن جان بیماران، هزینه زیادی به نظام سلامت تحمیل می‌کند. این پژوهش با هدف برآورد هزینه عفونت محل جراحی در بیمارستان انجام شد.
روش کار: این مطالعه به روش مورد-شاهدی در یک بیمارستان دانشگاهی شهر کاشان در سال 1397 انجام شد. این مطالعه به محاسبه هزینه‌های مستقیم پزشکی عفونت محل جراحی بیمار در بیمارستان پرداخت. اطلاعات مربوط به هزینه‌های بستری گروه مورد و شاهد با استفاده از پرونده بیمار و نرم‌افزار سیستم اطلاعات بیمارستانی استخراج شد.
نتایج: شیوع عفونت بیمارستانی محل جراحی در بیمارستان برابر با 04/1% بود. میانه هزینه بستری بیماران با عفونت محل جراحی برابر با 85,547,428 ریال و بیماران فاقد عفونت محل جراحی برابر با 34،312،114 ریال بوده است. این اختلاف از نظر آماری معنادار بود (001/0p<). هزینه عفونت محل جراحی یک بیمار 51،235،314 ریال بود. هزینه بیمارستانی بیماران مبتلا به عفونت محل جراحی 5/2 برابر بیماران بدون عفونت بود. میزان هزینه عفونت محل جراحی با سن بیمار، مدت زمان جراحی و مدت زمان بستری قبل از عفونت مرتبط بوده است.
نتیجه‌گیری: عفونت محل جراحی هزینه زیادی را به بیمار، بیمه سلامت و بیمارستان تحمیل می‌کند. بنابراین، مدیران بیمارستان‌ها و سازمان‌های بیمه سلامت باید مداخلاتی را برای کاهش عفونت‌های محل جراحی طراحی و اجرا کنند.
 
نظر دهمرده قلعه نو، عاطفه دلگرم،
دوره 20، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: پیچیدگی اقتصادی نشان دهنده در دسترس بودن دانش در داخل یک کشور است افزایش پیچیدگی اقتصادی نشان دهنده ظرفیت افزایش یافته برای تولید مجموعه متنوعی از محصولات پیچیده است. پیچیدگی ساختار اقتصادی یک کشور عامل اصلی تأثیرگذار بر انتخاب های اجتماعی و توانایی های انسانی است که شامل فرصت های شغلی و یادگیری است، اما به آنها محدود         نمی شود و وضعیت شغلی یک فرد تعیین کننده مهم در وضعیت سلامتی افراد است به همین دلیل، ظرفیت تولید محصولات پیشرفته به میزان قابل توجهی به کیفیت سرمایه انسانی و دانش بستگی دارد و از طرفی، دانش و آموزش به طور گسترده ای به عنوان ارتقا سلامت جمعیت شناخته می شوند.
روش کار: به همین دلیل پژوهش حاضر به بررسی تأثیر شاخص پیچیدگی اقتصادی بر نتایج سلامت برای هفده کشور منتخب از کشورهای منطقه با استفاده از داده‌های پانل در بازه زمانی 2001-2019 با استفاده از روش رگرسیونی کوانتایل و روش حداقل مربعات معمولی OLS پرداخته است.
نتایج: مطابق با نتایج متغیرهای شاخص پیچیدگی اقتصادی، جهانی شدن، رشد اقتصادی و باز بودن تجارت سبب بهبود سلامت می گردند. علی‌رغم متغیرهای نام برده متغیرهای کیفیت نهادی، سیاست و نفوس شهری سبب بهبود سلامت در کشورهای مورد مطالعه نشده‌اند.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش به ویژه برای اقتصادهای در حال توسعه که معمولاً از سلامت ضعیف و سطوح پایین پیچیدگی اقتصادی رنج می برند مرتبط است.
 
حامد یگانه، حسین پرورش، محسن دهقانی قناتغستانی3، محمدرضا محمدی سلیمانی،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سیستم "بهداشت، ایمنی و محیط زیست" یا HSE، سیستم مدیریتی یکپارچه است که با هم­گرایی و هم­افزایی نیروی انسانی، امکانات و تجهیزات، سعی در ایجاد محیطی سالم، دلپذیر، بانشاط و دور از حادثه و خسارت و صدمات دارد، بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اعتباریابی مقیاس بازنگری شده عملکرد HSE  است.
روش‌کار: این پژوهش توصیفی تحلیلی است که با روش روانسنجی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کارگران شرکتهای فولاد استان کرمان در سال 1400 بود. تعداد نمونه‌ها بر اساس معیارهای روان‌سنجی به تعداد 100 نفر برای بخش روایی همگرا و 578 نفر برای بخش روایی سازه تعیین شد. نمونه­ها به‌ روش نمونه‌گیری خوشه­ای انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش از طریق دو مقیاس عملکرد HSE  و استرس شغلی کوهن و همکاران (1983) جمع‌آوری گردید.برای بررسی روایی مقیاس از روش‌های روایی محتوا، همگرا و تحلیل عوامل استفاده شد. پایایی مقیاس به‌وسیله روش‌های همسانی درونی و پایایی تصنیفی (دو نیمه کردن) بررسی گردید برای انالیز  داده ها از نرم افزار SPSS22   استفاده شد.
 نتایج: تحلیل عاملی تأییدی مدل شش عاملی را تأیید کرد. این پرسش­نامه به همراه استرس شغلی کوهن و همکاران (1983) اجرا شد که با 35 آیتم از پایایی و روایی مناسبی برخوردار بود. ضریب آلفای به‌دست ‌آمده برای کل مقیاس برابر با 79/0 بود و به همین ترتیب برای خرده مقیاس­های تاب آوری 93/0، تقاضا 90/0، نقش 93/0، کنترل 85/0، پشتیبانی 72/0 و روابط 79/0 به دست آمد. علاوه بر این، ضریب پایایی مقیاس با استفاده از روش تصنیفی نیز محاسبه شد. ضریب تصنیفی برای نیمه اول داده‌ها برابر با 87/0 و برای نیمه دوم داده‌ها برابر با 62/0 و همبستگی بین دو نیمه 248/0 بود  این یافته‌ها حاکی از ضریب همسانی درونی مطلوب برای  مقیاس عملکرد HSE است (001/0p<).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتیجه به دست آمده از اعتبار یابی HSE که نشان داد برازش مدل بالا است و همچنین ارزیابی عملکرد HSE  نقش بسیار زیادی در سلامت کارکنان دارد به استقرار و اجرای مدیریت HSE در شرکت های فولاد کرمان توجه بیشتری شود.

علی محمد مصدق راد، محیا عباسی، مهدی عباسی، مهدیه حیدری،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: تأمین مالی نظام سلامت فرآیند جمع­آوری، تجمیع، مدیریت و تخصیص منابع مالی به‌منظور تأمین، حفظ و ارتقای سلامت مردم است. کشورهای در حال توسعه  با چالش‌های متعددی در تأمین، مدیریت و تخصیص منابع مالی سلامت مواجه هستند. هدف این مطالعه شناسایی روش‌های تأمین مالی پایدار در کشورهای درحال توسعه بود.
روش کار: این پژوهش با روش مرور حیطه­ای انجام شد. کلیه مطالعات در زمینه روش‌های تأمین مالی نظام سلامت در پایگاه‌های داده الکترونیکی انگلیسی Pubmed، Scopus، Science Direct، Web of scienceو فارسی Magiran، Iranmedex، SID و موتورهای جستجوگر Google Scholar و Google با کلیدواژه‌های مناسب جستجو شد. در نهایت، تعداد 94 مقاله مناسب انتخاب و با روش تحلیل چهارچوبی و با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA تحلیل شدند.
نتایج: تعداد 42 روش برای تقویت پایداری و تاب‌آوری نظام تأمین مالی سلامت در کشورهای درحال‌توسعه شناسایی شد که در سه دسته جمع‌آوری و مدیریت منابع مالی، تجمیع منابع مالی و خرید خدمات سلامت گروه‌بندی شد. گسترش بیمه‌های سلامت اجتماعی، یکپارچه­سازی طرح‌های بیمه درمانی متعدد، تقویت مشارکت عمومی- خصوصی، استقرار نظام ارجاع، تعیین مالیات بر کالاهای آسیب رسان، استفاده از روش‌های پرداخت آینده‌نگر به ارائه‌کنندگان خدمات سلامت، تعیین دقیق بسته خدمات سلامت، مشارکت مالی خیرین و اصلاح تعرفه­های خدمات سلامت پرتکرارترین راه‌کارهای تقویت پایداری نظام تأمین مالی سلامت در کشورهای در حال توسعه بودند.
نتیجهگیری: نظام تأمین مالی سلامت کشورهای در حال توسعه باید تقویت شود. اصلاحات مالی نظام سلامت باید با اصلاحات ارائه خدمات سلامت همراه باشد تا نتایج اثربخش و کارامدی به دنبال داشته باشد. سیاستگذاران و مدیران ارشد نظام سلامت باید در سطح کلان، به تقویت حکمرانی نظام تأمین مالی سلامت بپردازند. مدیران سازمان‌های بهداشتی و درمانی در سطح خرد باید با تقویت ظرفیت بودجه و مدیریت مالی، منجر به افزایش کارایی و کاهش اتلاف منابع شوند.
 

صفحه 31 از 34     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb