667 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
شایسته وحدانی، مهدی رضایی، منصور علی مهدی، محمد مهدی شریعت باقری،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: برنامه واکسیناسیون همگانی یکی از شیوهای کنترل بیماری کووید-19 است. موفقیتآمیز بودن واکسیناسیون، نیازمند پذیرش واکسن کرونا توسط جامعه است. هدف پژوهش حاضر، پیشبینی پذیرش واکسن کرونا بر اساس اضطراب کرونا، خوشبینی و نشخوار فکری در دانشجویان بود.
روش کار: پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه آزاد تهران در سال 1401-1400 بود که تعداد 509 نفر از آنها، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. شرکتکنندگان به پرسشنامههای پذیرش واکسن کرونا (KAPC)، اضطرابکرونا ویروس (CDAS)، جهتگیری زندگی (LOT) و نشخوار فکری (RRS)، پاسخ دادند. دادهها نیز بوسیله ی آزمونهای همبستگی پیرسون، همبستگی سهمی و رگرسیون استاندارد تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: نتایج نشان داد که متغیرهای اضطرابکرونا (مولفههای اضطراب روانی و جسمانی)، خوشبینی (مولفههای انتظار پیامد مثبت و امید به آینده) و اعتماد به ایمنی واکسن، پذیرش واکسن کرونا را به طور مثبت پیشبینی کردند. همچنین متغیر نشخوار فکری (دو مولفه نشانههای افسردگی و در فکر فرورفتن) پذیرش واکسن کرونا را به طور منفی پیشبینی کرد. ولی مولفه تأملِ نشخوار فکری، سن و جنسیت، پذیرش واکسنکرونا را به طور معناداری پیشبینی نکردند.
نتیجهگیری: برای افزایش میزان پذیرش واکسن کرونا، توجه به نقش پیشبینیکنندهی عوامل روانشناختی مانند اضطرابکرونا، خوشبینی، اعتماد و نشخوار فکری میتواند کمک کننده باشد.
محمد ضیا حسینی، فاطمه ستوده زاده، مهدی زنگنه بایگی،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کووید-19 به عنوان یک بیماری پاندمیک تاکنون جان افراد زیادی را در سرتاسر جهان گرفته و فشار زیادی بر سیستم مراقبت بهداشتی کشورهای درگیر و پرسنل بهداشتی درمانی وارد نموده است. استفاده از تجارب کارکنان و مدیران می تواند راهگشای بحران های آتی باشد. مطالعه حاضر به منظور استفاده از تجربیات اعضای ستاد بحران معاونت بهداشتی زاهدان در کنترل اپیدمی کووید 19 انجام شد.
روش کار: این پژوهش به صورت کیفی با روش تحلیل محتوای قرار دادی با مشارکت 30 نفر از اعضای ستاد بحران معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان با نمونه گیری هدفمند در سال 1400 انجام شد. جهت جمعآوری دادهها از مصاحبههای عمیق نیمه ساختار یافته استفاده گردید. تحلیل ها در هشت مرحله تایپ متن مصاحبه، تعیین واحدهای معنایی، کدگذاری، بازنگری کدها، طبقه بندی و توسعه طبقات، بازنگری طبقات، شناسایی درون مایه ها و گزارش یافته ها انجام گرفت.
نتایج: تجارب مدیران و کارکنان معاونت بهداشتی برای مقابله با پاندمی کرونا در 5 حوزه اصلی شامل "حوزه قانون گذاری"، "موضوعات اجرایی"، " نیروی انسانی"، " نظارتی" و " مالی" و 13 طبقه شناسایی و استخراج شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر یکی از مشکلات در اداره و مدیریت بحران کووید، نبود نظارت کافی و الزامات سیاسی در راستای کنترل و پیشگیری از شیوع بیماری و نداشتن یک سازمان واحد تصمیم گیرنده بود. همچنین مشکلات مالی و مشکلات مربوط به نیروی انسانی از مهمترین موضوعاتی بود که توسط اکثر مشارکت کنندگان مطرح شد. از طرفی، از دیدگاه مصاحبه شوندگان، استفاده از سامانه 4030 یکی از نقاط عطف مدیریت بحران بود.
مینا مرسلی، امین دوستی ایرانی،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: تاکنون درمانهای دارویی مختلفی برای درمان چاقی معرفی شده است. در این مطالعه به مقایسه داروهای موجود برای درمان چاقی زنان مبتلا به سندرم پلیکیستیک تخمدان( (PCOS به صورت همزمان پرداخته شده است.
روشکار: این مطالعه به روش مرور سیستماتیک و متاآنالیز شبکه ای (NMA)انجام شد. پایگاههای اطلاعاتی عمده بینالمللی از جمله PubMed، Web of Science، Scopus، Cochrane Library و Embase تا مارس 2022 جستجو شدند. در این مطالعه فقط کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) که مداخلات دارویی زنان مبتلا به سندرم پلیکیستیک تخمدان را با هم مقایسه میکردند، وارد مطالعه شدند. دو محقق مسئول غربالگری منابع بازیابی شده بودند. برای ارزیابی خطر سوگیری از ابزار کاکرین استفاده شد. فرض سازگاری توسط حلقه خاص و طراحی با رویکردهای تعامل درمان ارزیابی شد. تفاوت میانگین، بر اساس تجزیه و تحلیل از P-scoreبرای خلاصه کردن اثرات درمان در NMA استفاده شد. برای گزارش نتایج از مدل اثرات تصادفی استفاده شد. نتایج با فاصله اطمینان 95% (CI) گزارش شد. برای بررسی ناهمگنی مطالعات از آماره I2 استفاده شد.
نتایج: از 9335 مرجع بازیابی شده، 9 مطالعه RCT معیارهای واجد شرایط برای این مطالعه را داشتند. دو شبکه برای درمان چاقی در زنان مبتلا به سندرم پلی کیستیک تخمدان وجود داشت. (1.2) Liraglutide با [P-score=0/86,MD=-8/02(-20/99,4/94)] به عنوان بهترین درمان در شبکه اول و (120) Orlistatبا [P-score=0/88,MD=-3/49 (-5/17,-1/81)] به عنوان بهترین درمان در شبکه دوم بود.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این NMA به نظر میرسد (1.2) Liraglutide و(120) Orlistatبه عنوان بهترین درمان چاقی در زنان مبتلا به سندرم پلی کیستیک باشد.
حسین رشنود، داوود جلیلی ناغان،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه طوفانهای گرد و غباری اثرات منفی بر سلامت،اقتصاد جامعه و محیط زیست داشته و منجر به خسارتهای زیادی بر منابع انسانی، بخش بهداشت و کشاورزی میشود و ایران یکی از کانونهای متأثر از ریزگردهاست که خسارات این پدیده هر ساله گریبان گیر کشور ما می شود، باید به موضوع افزایش ریزگردها توجه خاصی مبذول گردد.
روش کار: این تحقیق در شهرستان پلدختر در استان لرستان بر روی بخش معدنی ذرات رسوب شونده انجام شده است. نمونه برداری از ذرات در سه نوبت به فاصله زمانی یک ماه برای اندازه گیری فلزات سنگین، کاتیونها و آنیونها در 9 نقطه انجام شد. آنالیز کاتیونها و آنیونها با استفاده از دستگاه Ic metrohm و آنالیز فلزات سنگین با استفاده از دستگاه Icp oes-arcos صورت می گیرد.
نتایج: در این مطالعه نمونه برداری از ذرات قابل ته نشینی در سه ماه اسفند 1398، فروردین و اردیبهشت 1399 صورت گرفت. در مجموع در این سه ماه بیشترین غلظت در بین کاتیونها و آنیونها مربوط به So4 و کمترین غلظت مربوط F ، همچنین بیشترین غلضت در بین فلزات سنگین مربوط به Fe و Al بود.
نتیجه گیری : بیشترین مقدار ذرات قابل ته نشینی در اسفند 1398 و سپس به دنبال آن فروردین 1399 و کمترین مقدار در اردیبهشت 1399 اتفاق افتاده است. با توجه به اینکه هم عناصر با منشا طبیعی و هم عناصر با منشا مصنوعی در مطالعه یافت شدند می توان نتیجه گرفت که منشا عناصری که غلظت آنها در تحقیق بدست آمده است هم طبیعی و هم مصنوعی است.
مریم تاجور، ام البنین آتش بهار،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی عملکرد راهی مفید جهت کسب اطلاعات برای تصمیمگیری و مدیریت سازمانهای بهداشتی درمانی میباشد. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی عملکرد خانههای بهداشت شهرستان کرمان در دوران دنیاگیری کووید- 19می باشد.
روشکار: این مطالعه مقطعی به شیوه توصیفی-تحلیلی در سال 1400 انجام شد. جامعه پژوهش شامل 57 خانه بهداشت شهرستان کرمان بود که به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمعآوری دادهها، چکلیست ارزیابی عملکرد خانههای بهداشت معاونت بهداشتی وزارت بهداشت بود که برای نظارت بر عملکرد خانههای بهداشت در دوران همه گیری کووید-19 تدوین شده بود. تحلیل دادهها توسط نرمافزار SPSS 26 و با استفاده از آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آمار تحلیلی شامل تیمستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، همبستگی پیرسون و اسپیرمن انجام شد.
نتایج: میانگین نمره عملکرد خانههای بهداشت مشارکت کننده در پژوهش (تعداد=55) در مدیریت همه گیری کووید-19، معادل 37/96 از حداکثر 136به دست آمد. در گویههای نصب کروکی روستا به دیوار خانه بهداشت (3/92%) و غربالگری و پیگیری افراد مثبت و اطلاعرسانی به تیم مراقبت جهت رهگیری و جداسازی افراد در تماس نزدیک (6/84%) بیشترین و تزریق دوز سوم (8/78%) و دوز دوم واکسن کووید (75%) کمترین امتیاز را کسب کردهاند. از بین ویژگیهای مورد بررسی بهورزان و خانههای بهداشت، متغیر بومی بودن بهورزان با نمره عملکرد ارتباط مثبت معنیداری از لحاظ آماری داشت (01/0=p). همچنین خانه های بهداشت با بهورز بیشتر عملکرد بهتری از خانه های تک بهورز داشتند (05/0=p).
نتیجهگیری: ارزیابی عملکرد واحدهای بهداشتی درمانی در مواقع بروز بحرانها از جمله بروز اپیدمی بیماریهای واگیر امکان شناسایی گلوگاههای نیازمند بهبود و ایجاد آمادگی هر چه بیشتر در آینده را میسر خواهد نمود. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، گسترش پوشش واکسیناسیون کووید-19، مشخص و به روزرسانی وضعیت بروز بیماری، عملکرد تیمهای مراقبت در منزل و پیشرفت برنامه عملیاتی بیشترین موارد نیازمند بهبود بودند.
عاطفه مدبرنژاد، سید صمد بهشتی، وحید قاسمی، رامین مرادی،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به پیامدهای مخرب فساد در حوزه بهداشت و درمان تحقیق حاضر به دنبال تبیین زمینه های شکل گیری و شیوع فساد در این حوزه از کشور ایران است.
روش کار: پژوهش حاضر با روش کیفی و با استراتژی تحلیل محتوای کمی انجام شد. میدان تحقیق خبرگان حوزه ستادی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی بود. بدین منظور با 13 نفر از خبرگان این حوزه مصاحبۀ عمیق صورت گرفت. نمونه ها با شیوه نمونه گیریِ نظری و نیز نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. واحد تحلیل مصاحبه ها جمله بوده و مصاحبه های انجام شده از طریق تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار آنتروپی شانون تحلیل شدند.
نتایج: با توجه به نتایج آماری بدست آمده زمینه های تقنینی با ضریب اهمیت 293/ در جایگاه نخست؛ زمینه های اجتماعی و فرهنگی با ضریب اهمیت 256/.در جایگاه دوم؛ زمینه های اقتصادی با ضریب اهمیت 175/. در جایگاه سوم؛ زمینه های تصمیم گیری و عوامل سازمانی با ضریب اهمیت 174/. در جایگاه چهارم و نهایتا عوامل فردی و زمینه های سطح خرد با ضریب اهمیت 102/. در جایگاه پنجم قرار دارند.
نتیجه گیری: با توجه به ضریب اهمیت عوامل فردی و زمینه های سطح خرد، آنچه در تحلیل یافته ها خود نمایی می کند این هست که شخصیت و ویژگی های فردی افراد در بروز فساد کمتر اهمیت دارد و زمینه ها تقنینی و اجتماعی و فرهنگی از اهمیت بیشتری در تبیین فساد در نظام بهداشت و درمان برخوردارند.
سید صمد بهشتی، حمید صداقت، خیری حمیدپور،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت اجتماعی افراد جامعه از پدیده هایی است که میتواند در توسعه جامعه نقش اساسی ایفا کند. خدمات کمیته امداد امام خمینی(ره) به عنوان یک نهاد حمایتی که در بدو انقلاب به منظور کمک به فقرا و توانمندسازی آنها برای رهایی از فقر تاسیس شده است تا چه اندازه توانسته بر سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اثر گذار باشد؟ برای پاسخگویی به این سوال، این پژوهش با روش کمی و شیوه پیمایشی انجام شده است.
روش کار: 221 نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهر شیراز به شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای با ابزار پرسشنامه، مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: یافته های این تحقیق نشان داد سطح سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش و تمامی ابعاد آن از سطح متوسط طیف بالاتر هست.
نتیجه گیری: خدمات آموزشی، بهداشتی و مالی ارایه شده از سوی این کمیته هرچند ممکن هست در ابعاد مختلفی از زندگی مددجویان اثر گذار بوده باشد اما نتوانسته است بر سلامت اجتماعی مددجویان اثر معناداری بگذارد. از اینرو لازم هست این کمیته در نحوه و نیز محتوای خدمات ارایه شده، در راستای ارتقای سطح سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش تجدید نظر بنماید.
مریم تاجور، ام البنین آتش بهار، فیروزه دادرس، حانیه سادات سجادی،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی عملکرد راهی مفید جهت کسب اطلاعات برای تصمیمگیری و مدیریت سازمانهای بهداشتی درمانی میباشد. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی عملکرد خانههای بهداشت شهرستان کرمان در دوران دنیاگیری کووید- 19می باشد.
روشکار: این مطالعه مقطعی به شیوه توصیفی-تحلیلی در سال 1400 انجام شد. جامعه پژوهش شامل 57 خانه بهداشت شهرستان کرمان بود که به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمعآوری دادهها، چکلیست ارزیابی عملکرد خانههای بهداشت معاونت بهداشتی وزارت بهداشت بود که برای نظارت بر عملکرد خانههای بهداشت در دوران همه گیری کووید-19 تدوین شده بود. تحلیل دادهها توسط نرمافزار SPSS 26 و با استفاده از آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آمار تحلیلی شامل تیمستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، همبستگی پیرسون و اسپیرمن انجام شد.
نتایج: میانگین نمره عملکرد خانههای بهداشت مشارکت کننده در پژوهش (تعداد=55) در مدیریت همه گیری کووید-19، معادل 37/96 از حداکثر 136به دست آمد. در گویههای نصب کروکی روستا به دیوار خانه بهداشت (3/92%) و غربالگری و پیگیری افراد مثبت و اطلاعرسانی به تیم مراقبت جهت رهگیری و جداسازی افراد در تماس نزدیک (6/84%) بیشترین و تزریق دوز سوم (8/78%) و دوز دوم واکسن کووید (75%) کمترین امتیاز را کسب کردهاند. از بین ویژگیهای مورد بررسی بهورزان و خانههای بهداشت، متغیر بومی بودن بهورزان با نمره عملکرد ارتباط مثبت معنیداری از لحاظ آماری داشت (01/0=p). همچنین خانه های بهداشت با بهورز بیشتر عملکرد بهتری از خانه های تک بهورز داشتند (05/0=p).
نتیجهگیری: ارزیابی عملکرد واحدهای بهداشتی درمانی در مواقع بروز بحرانها از جمله بروز اپیدمی بیماریهای واگیر امکان شناسایی گلوگاههای نیازمند بهبود و ایجاد آمادگی هر چه بیشتر در آینده را میسر خواهد نمود. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، گسترش پوشش واکسیناسیون کووید-19، مشخص و به روزرسانی وضعیت بروز بیماری، عملکرد تیمهای مراقبت در منزل و پیشرفت برنامه عملیاتی بیشترین موارد نیازمند بهبود بودند.
زینب عزیزی میانایی، رویا صادقی، مامک شریعت، آذر طل، عباس رحیمی فروشانی، حسین جلاهی، یاسر تعدادی،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: توجّه به کیفیت مراقبتهای پریناتال و شناسایی عوامل قابل اجتناب و غیرقابل اجتناب مادری و ارتقاء مهارتها و دانش مراقبین بهداشت و درمان مطابق جدیدترین یافتههای علمی برای انجام اقدامات پیشگیرانه و مداخلهای مناسب جهت شروع و به پایان رساندن یک بارداری موفق و مدیریت مناسب در نظام سلامت از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه با هدف مقایسۀ پیامدهای نامطلوب بارداری در جمعیت زنان باردار و زایمان کرده با و بدون سابقه ابتلا به کووید-19 طراحی و اجرا شد.
روشکار: این مطالعۀ مقطعی توصیفی-تحلیلی به بررسی 4124 نفر از زنان باردار و زایمان کرده (با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید-19) از تاریخ 01/12/1398 الی 29/12/1400، که اطّلاعاتشان در سامانۀ سیب دانشگاه علوم پزشکی بابل ثبت شده بود، پرداخته است. چک لیست اولیه طراحی، تدوین و به روش پنل خبرگان اعتبارسنجی شد. اطّلاعات بر اساس چک لیست جمعآوری و شیوع پیامدهای مادری و نوزادیِ مورد نظر در دو بخش مادران باردار، با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید-19 تعیین و مقایسه شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمونهای توصیفی از قبیل کای اسکوئر و تست دقیق فیشر با استفاده از نرم افزارهای 24 SPSS و STATA نسخه 22 انجام و پیامدهای نامطلوب و با فراوانی بالا پس از ابتلا به کووید-19 تعیین گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که پیامد عوارض مامایی و بیماریهای مادر (فشار خون، دیابت، حداقل یکی از موارد خونریزی حین بارداری، زایمان زودرس، زایمان دیررس و پارگی زودرس کیسۀ آب) در457 نفر (8/27%) و مسائل پزشکی و جراحی (وزن گیری نامناسب و حوادث ترومبوآمبولیک) در 206 نفر (5/12%) شایعترین پیامدها در مادران باردار با سابقۀ ابتلا به کووید -19بودهاند. همچنین تفاوت معنیدار آماری در دو گروه مادران باردار با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید -19در مسائل پزشکی و جراحی (001/0p=) و عوارض مامایی و بیماریهای مادر (002/0p=) وجود داشت. در بخش ارتباط پیامدهای نامطلوب نوزادی در مادران باردار با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید -19تفاوت معنیدار آماری بین دو گروه با و بدون سابقه ابتلا از نظر آپگار دقیقه یک و دقیقه پنج نوزاد (001/0˂p) و تغذیۀ انحصاری با شیر مادر (001/0p=) و وجود علائم کووید-19 در نوزاد بنا به تشخیص پزشک (001/0˂p) وجود داشت.
نتیجهگیری: به نظر می رسد کووید-19 در بارداری با افزایش خطر برخی از پیامدهای نامطلوب مادری و نوزادی مرتبط است. بنابراین در پیامدهای قابل مداخله از طریق آموزش بهداشت، ایجاد نگرش صحیح جهت مدیریت مطلوبتر، افزایش مهارت و توانمندی ارائهدهندگان و ارتقاء دانش گیرندگان خدمت با تدوین برنامههای آموزشی جذّاب و نوآور ضروری است.
حانیه صاحب الزمانی، محمود آزادی، جعفر طالبیان شریف،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: نشانگان داون یکی از اختلالات کروموزومی است که بهعنوان شایعترین اختلال ژنتیکی شناخته میشود (1) و باعث مشکلات سلامتی و پزشکی از جمله مشکلات روحی، تنفسی و قلبی - عروقی در این کودکان میشود. والدین نیز در زندگی با این کودکان مسائل و چالشهای زیادی را تجربه میکنند (2). بههمین دلیل هدف این پژوهش، واکاوی نگرانیها و راهبردهای مدارا در والدین کودکان دچار نشانگان داون است.
روش کار: مطالعه حاضر با رویکرد پدیدارشناسی کلایزی (Colaizzi) انجام شده است و جامعه مورد پژوهش را والدین کودکان دارای نشانگان داون شهر مشهد در سال ۱۴۰۱ که تحت پوشش بهزیستی هستند تشکیل دادند و روش نمونهگیری هدفمند بوده و بعد از انجام ۱۳ مصاحبه پژوهشگر به اشباع نظری داده رسیده است.
نتایج: در تجزیهوتحلیلها 4 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی در بخش نگرانیهای والدین و 3 مضمون اصلی و 6 مضمون فرعی در بخش راهکارهای مدارا در والدین کودکان دچار نشانگان داون پیدا شد.
نتیجه گیری: از نتایج این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که والدین کودکان دچار نشانگان داون نگرانیهای فراوانی در زمینه خانوادگی، آینده کودک، مشکلات اجتماعی و فرآیند درمان فرزند خود دارند، همچنین نتایج نشان داد افرادی که از راهبردهای مدارای معنوی استفاده میکنند بهتر میتوانند با مشکلات ناشی از زندگی با کودک خود برآیند.
الهام فتح الهی، محمد جعفری،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: محصولاتی مانند دخانیات بدین سبب که به میزان زیادی در مرگ و میر در سراسر جهان نقش دارند، برای زندگی انسان مضر تلقی می شوند. مصرف دخانیات سالانه باعث مرگ بیش از هشت میلیون نفر در سراسر جهان می شود. این امر تحمیل مالیات بر چنین محصولات مضری را با هدف کاهش تقاضای آن ها و در نتیجه تضمین افزایش سلامت جمعیت در ایران را ضروری کرده است.
روش کار: این مطالعه با استفاده از مالیات بر دخانیات به عنوان نماینده ای برای مالیات بر محصولات مضر و نرخ مرگ به عنوان شاخصی برای سلامت کلی جمعیت، تأثیر مالیات محصولات مضر را بر سلامت جمعیت در30 استان ایران از سال 1387 تا 1398 بررسی می کند. بدین منظور از روش گشتاور تعمیم یافته پانلی پویا (GMM) با استفاده از نرم افزار Eviews 10 و stata17 به عنوان تکنیک تخمین تجربی استفاده می شود.
نتایج: نتایج این مطالعه نشان میدهد که مالیات بر محصولات مضر، سلامت جمعیت را افزایش میدهد. بدین مفهوم که دولت میتواند از مالیات بر محصولات مضر برای بهبود سلامت جمعیت استفاده کند. بنابراین، این توجیه سازمان جهانی بهداشت را تأیید می کند که مالیات بر محصولات مضر، به ویژه مالیات بر دخانیات، نه تنها مصرف آن را کاهش می دهد، بلکه پیامدهای سلامتی را نیز افزایش می دهد. همچنین از طرفی با افزایش عوارض سیگار که به عنوان مهمترین و کلیدیترین راهکار و استراتژی اعلام شده از سوی سازمان بهداشت جهانی است، درآمد حاصل از افزایش این عوارض مصرفی، صرف ارتقای زیرساختهای بهداشتی و آموزشی، خانههای بهداشت، اوژانس و غیره خواهد شد.
نتیجه گیری: در حالت کلی، هر چه دولت یک کشور هزینه بیشتری را به مراقبت های بهداشتی اختصاص دهد، طول عمر شهروندان آن کشور بالاتر و در نتیجه سلامت جامعه افزایش خواهد یافت. در رابطه با تأثیر مالیات/ قیمت بر مصرف سیگار یا دخانیات بر کاهش مرگ برای کشور ایران، اگر مالیات های اعمال شده بر محصولات مضر برای برآورده کردن توصیه سازمان بهداشت جهانی افزایش یابد و همچنین به طور موثر اداره شود، منجر به بهبود ضرایب بالاتری در سلامت جمعیت نسبت به موارد مشاهده شده در این مطالعه خواهد شد. همچنین با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که سیاست گذاران باید فعالیت های افزایش دهنده رشد اقتصادی را آغاز کنند، زیرا سبب افزایش سلامت جمعیت می شود. بعلاوه، تلاش ها برای افزایش جمعیت باید با همراهی سرمایه گذاری قابل توجه در بخش سلامت صورت گیرد، زیرا مشخص می شود که برای سلامت جمعیت مفید است.
نونا حسینی، نصرت الله شادنوش، زهرا عابدی،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: پروبیوتیک یا همان محصولاتی که در تولید آنها از میکروارگانیزم های مفید بکاربرده می شود، سالیان اخیر توجه جامعه جهانی و به ویژه بخش سلامت و درمان را به خود جذب کرده اند. چرا که محصولات پروبیوتیک می توانند در درمان و ایمنی با سلامت بدن انسان کمک ویژهای نمایند. و داروهای موجود در بازار عوارض جانبی متعددی را به همراه دارند. بدین ترتیب با توجه به اهمیت این محصولات هدف از انجام این پژوهش تبیین پیشران های توسعه کسب وکارهای صنعت پروبیوتیک در ایران می باشد.
روش کار: در پژوهش حاضر با استفاده از بررسی نقطه نظر خبرگان صنعت پروبیوتیک ایران که شامل متخصصین علوم تغذیه و پزشکی و فعالین کسب وکارهای پروبیوتیک می شود به جمع آوری مهمترین پیشران های توسعه کسب وکارهای صنعت پروبیوتیک در ایران با استفاده از روش تحلیل مضمون و بررسی اثر متغیرهای بدست آمده با بهره گیری از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی پرداخته شده است.
نتایج: نتیجه گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که محیط کلان و محیط خرد ارتباط مستقیمی با توسعه صنعت پروبیوتیک دارند. تاثیر محیط کلان با ضرایب 05/0> 033/0= p، 13/3= T در سطح اطمینان 95%، بر توسعه صنعت پروبیوتیک معنادار واقع شد. همچنین محیط خرد نیز با ضرایب 05/0> 001/0= p، 13/2= T در سطح اطمینان 95% بر توسعه صنعت پروبیوتیک تاثیر گذار است.
نتیجه گیری: بدین ترتیب با توجه به بررسیهای انجام شده می توان بیان داشت که توسعه صنعت پروبیوتیک از دو بخش محیط کلان و محیط خرد، تحت تاثیر قرار می گیرند. در بخش محیط کلان نیروهای سیاسی همچون دولت ها می توانند زمینه را برای توسعه این صنعت فراهم نمایند و در بخش خرد، کسب وکارها و فعالین نیز می توانند تاثیر گذار باشند.
صدیقه رستمی، حمزه اکبری، حسن عبدالله زاده،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتارهای خودمراقبتی شایعترین پاسخ رفتاری پیشگیریکننده از استرس ناشی از بحران ویروس کرونا در بیماران دیابتی است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای مثبت اندیشی و آموزش فعالسازی رفتاری بر خودمراقبتی و استرس کرونا در بیماران دیابتی انجام گرفت.
روش کار: روش تحقیق در این پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابت ونوشه شهرستان قائمشهر در سال 1400-1399 بود. از بین آنها تعداد 45 بیمار مبتلا به دیابت بر اساس ملاکهای ورود و خروج و به شیوه نمونهگیری در دسترس گزینش شده و به صورت تصادفی در سه گروه (15 نفری) آموزش مهارتهای مثبتاندیشی، آموزش فعالسازی رفتاری و گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایشی اول تحت آموزش مهارتهای مثبتاندیشی در 6 جلسه غیرحضوری 60 دقیقهای قرار گرفتند؛ گروه آزمایشی دوم فعالسازی رفتاری را در 8 جلسه غیرحضوری 70 دقیقهای آموزش دیدند؛ و گروه کنترل در فهرست انتظار بودند. ابزار پژوهش شامل مقیاس استرس کرونا (CSS-18) و مقیاس کوتاه فعالیتهای خودمراقبتی دیابت (SDSCA) بود. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرنی در نرمافزار SPSS22 تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: نتایج نشان داد بین گروههای آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنیدار وجود داشت و هر دو مداخله مهارتهای مثبتاندیشی و آموزش فعالسازی رفتاری باعث کاهش استرس کرونا (73/15=F) و افزایش خودمراقبتی (17/16=F) بیماران دیابتی شده و تاثیر این مداخلات درمانی در مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (05/0p<). همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بنفرنی حاکی از آن بود که میزان اثربخشی مداخله مهارتهای مثبتاندیشی بر بهبود استرس کرونا (02/9 =IJ) بیشتر از فعالسازی رفتاری بود؛ و میزان اثربخشی مداخله فعالسازی رفتاری بر بهبود خودمراقبتی (93/12 =IJ) بیشتر از مهارتهای مثبتاندیشی بود (05/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که مداخلات مهارتهای مثبتاندیشی و آموزش فعالسازی رفتاری میتوانند برای بهبود خودمراقبتی و استرس کرونا در بیماران دیابتی کارآمد باشند، و توصیه میگردد که درمانگران و مشاوران در راستای بهبود خودمراقبتی و استرس کرونا بیماران مبتلا در کنار سایر مداخلات درمانی از این شیوه ها استفاده کنند.
مجید محمود علیلو، خلیل اسماعیل پور، آیسان فرضی،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی درمان فرا آگاهی و تنظیمهیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی بر هیجانات منفی؛ اضطراب، خشم و افسردگی در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی Borderline personality disorder (BPD) انجام شده است.
روش کار: این پژوهش در چهارچوب آزمایش تک موردی از نوع خط پایهی چندگانه پلکانی، طی هشت جلسه، هر جلسه به مدت یک ساعت بر روی سه بیمار و با دوره پیگیری یک ماهه صورت گرفت. جامعه آماری در این پژوهش بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بودند که از میان آنها سه نفر با تشخیص اختلال شخصیت مرزی و با توجه به داوطلب بودن و با تطبیق با معیارهای پژوهش به صورت نمونهگیری هدفمند و در دسترس انتخاب شده و بر اساس تشخیص روانپزشک و مصاحبه بالینی ساختار یافته وارد پژوهش شدند. دادهها از طریق پرسشنامه نامه افسردگی Beck - ویرایش دوم (BDI-II)، پرسشنامه اضطراب Beck (BAI)، پرسشنامه خشم چندبعدی(MAI) جمع آوری شد.
نتایج: تحلیل دادهها با استفاده از نمودار و جدول ویژه طرحهای تک آزمودنی، نشان داد که مداخلات فراآگاهی و تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی با توجه به اینکه اندازه اثر برای آزمودنی اول در متغیرهای اضطراب، افسردگی و خشم به ترتیب:494/2، 260/2 و 484/2، برای آزمودنی دوم 087/3، 827/2 و 727/2 و برای آزمودنی سوم 854/4، 183/2، و 917/2 میباشد.
نتیجهگیری: این روش درمانی تغییرات معنیدار و قابل توجهی به لحاظ آماری در نشانههای افسردگی، اضطراب و خشم بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ایجاد کرده است.
حسین درگاهی، محبوبه عنبری، محمود بیگلر،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار شهروندی سازمانی کارکنان به عنوان یک رفتار اختیاری به افزایش بهره وری سازمانها کمک می کند. اما تشویق کارکنان به انجام رفتارهای داوطلبانه نیاز به آموزش های بدو خدمت در قالب جامعه پذیری سازمانی دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی بین جامعه پذیری سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.
روش کار: پژوهش حاضر ازنوع توصیفی تحلیلی بود که به صورت مقطعی در سال 1400-1399 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش تعداد 1419 نفر از کارکنان حوزه های ستادی معاونت های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 243 نفر باتوجه به ضریب پاسخ دهی 86% به عنوان نمونه آماری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه جامعه پذیری سازمانی Katz و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی Organ و Konovsky استفاده شد. روایی صوری و محتوی پرسشنامه ها با استفاده از متخصصین ذیربط تعیین شد و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ برای جامعه شناسی سازمانی برابر 83/0 و رفتار شهروندی سازمانی برابر 81/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS، آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده لازم بعمل آمد.
نتایج: میاتگین جامعه پذیری سازمانی کارکنان برابر 28/3 و رفتار شهروندی سازمانی آنها برابر 35/3 درحد "نسبتا بالا" گزارش شد. همچنین بین جامعه پذیری سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی و مولفه های آن همبستگی مثبت مشاهده شد.
نتیجه گیری: تبیین و تشویق رفتارهای داوطلبانه شهروندی سازمانی در کارکنان ازطریق اجرای روشهای جامعه پذیری سازمانی و اجرای دوره های توان مند سازی به ارتقای پویایی بهره وری سازمانی کمک می کند.
غلامرضا جاهد خانیکی، نبی شریعتی فر، هدایت حسینی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نیاز جامعه، دانش آموختگان رشته بهداشت و ایمنی مواد غذای می توانند در سـمت هـای مرتبط با رشته تحصیلی خود به کـار گماشـته شـوند و بـه ارائه خدمت برای رفع مشکلات سلامت و ایمنی مواد غذایی در سطح جامعه بپردازند. هدف از این تحقیق تبیین وضعیت موجود و چشم انداز آینده رشته بهداشت و ایمنی مواد غذایی از نظر جایگاه شغلی و نیاز جامعه است.
روش کار: مطالعه ای توصیفی و کاربردی با روش تحلیلی سری زمانی در ارتباط با وضعیت موجود و چشم انداز آینده رشته بهداشت و ایمنی مواد غذایی از نظر جایگاه شغلی و نیاز جامعه به این رشته انجام گرفت. ابتــدا پرسشــنامه اولیــه تهیه شد و سپس روایی و پایایی آن انجام گردید و پرسشنامه نهایی تکمیل شد. جهت پیش بینی آینده رشته از روش آماری تحلیل سریهای زمانی(ARIMA) Autoregressive Integrated Moving Average استفاده شد. همچنین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید آن مشخص گردید و مورد تحلیل محتوای کیفی (SWOT) Strengths, Weaknesses, Opportunities, Threats قرار گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که تعداد فارغ التحصیلان بهداشت و ایمنی مواد غذایی روندی افزایشی دارد. ۴۸% از افراد در بخش های مختلف مرتبط و ۷۵/۲۴% افراد در بخشهای غیر مرتبط با بهداشت و ایمنی مواد غذایی شاغل بودند و ۲۵/۲۷% از افراد نیز بیکارند. همچنین نتایج نشان داد که این رشته دارای نقاط قوت خوبی است که باید آنها را افزایش داد و ضعف ها و تهدیدها را کاهش داد و از فرصت ها استفاده کرد.
نتیجه گبری: تحلیل روند زمانی تعداد افراد فارغ التحصیل در رشته بهداشت و ایمنی مواد غذایی نشان از این دارد که سالاته پذیرش دانشجو و فارغ التحصیل شدن افراد رو به افزایش است و انتظار می رود در سال های آتی نیز این روند ادامه یابد. همچنین در مجموع وضعیت موجود و چشم انداز آینده رشته بهداشت و ایمنی مواد غذایی از نظر جایگاه شغلی و نیاز جامعه به این رشته در حد نسبتا مطلوب و متوسط می تواند قرار داشته باشد. با این وجود لازم است در جهت حفظ و ارتقا جایگاه این رشته تلاش مستمر انجام گیرد.
مریم تاجور، محمد سرکوت غوثی، الهام احسانی چیمه،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی خطر ابتلا به بیماریها و ارائه راهکارهای پیشگیرانه از ابتلا در محیط کار یکی از الزامات میباشد. این مطالعه به ارزیابی خطر ابتلا به کووید-۱۹ در گروه های شغلی بیمارستانی شهر سقز می پردازد.
روش کار: مطالعه بصورت مقطعی در سال 1400 در 3 بیمارستان شهر سقز با استفاده از تکنیک آنالیز سریع خطر کووید- 19 در 6 گروه شغلی پزشک، پرستار آزمایشگاه، اداری و مالی، رادیولوژی و خدمات در نمونه 300 نفری انجام شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه اعتبارسنجی شده در طیف لیکرت بود و نتایج با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی در سه ناحیه ریسک قابل قبول، قابل تحمل و غیرقابل تحمل تحلیل گردید.
نتایج: در مولفه سطح احتمال، بیشترین احتمال ابتلا مربوط به گروههای شغلی خدمات و اداری- مالی به ترتیب با میانگین 6/1 و 5/1 بود. سطح نگرش بطور کلی در گروه خوب و عالی طبقه بندی شد. مولفه شدت پیامد در گروه پزشکان با ضریب شدت 5/42، در سطح بحرانی و در سایر گروهها فاجعهبار بود. در مجموع، همه مشاغل در سطوح ریسک غیرقابلقبول قرار گرفتند و گروههای شغلی خدمات و اداری- مالی از ریسک بالاتری نسبت به سایر گروهها مواجه بودند. بین نوع شغل و مولفه های مورد مطالعه و همچنین اغلب ویژگیهای فردی مشاغل مختلف و احتمال ابتلای آنها رابطه معنی داری وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به بالا بودن خطر ابتلا به بیماری در گروههای شغلی مورد مطالعه میبایست برنامه های حفاظتی منسجمتری برای پیشگیری از ابتلا و یا کاهش خطر ابتلا به بیماری در گروههای شغلی بیمارستانی تدوین و اجرایی گردد.
سمیه جلیلوند، عاطفه کچویی، طیبه لطیفی، مهدیه معتمدی راد، محمد فرهمند، نصیر محجل، ذبیح الله شجاع،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: از زمان کشف روتاویروس ها در 1973 میلادی، این ویروس ها به عنوان یکی از مهمترین و شایع ترین عوامل اسهال نوزادان و کودکان در سراسر جهان شناسایی شده اند. گاستروانتریت روتاویروسی، تا قبل از شروع واکسیناسیون، سالانه مرگ و میر، بیش از نیم میلیون کودک در جهان را به همراه داشت که اساسا در کشور های در حال توسعه اتفاق می افتد. با معرفی واکسن های Rotarix و RotaTeq و همچنین ROTAVAC و ROTASIIL در جهان، میزان مرگ و میر به اندازه 50% کاهش یافته است. کشور ایران هم مانند بسیاری از کشور ها در دوره قبل از واکسیناسیون روتاویروس قرار دارد و با توجه به اینکه قرار دادن واکسن روتاویروس در برنامه واکسیناسیون جز اولویت های نظام بهداشتی کشور است. لذا با این توصیف، دانستن الگوی ژنوتیپ های در گردش در ایران در سال های گذشته و اخیر و نیز مقایسه آنها با سویه های واکسن بسیار مهم است. همچنین، با توجه به اینکه الگوی ژنتیکی آنتی ژن های گروه خونی-نسجی Histo-Blood Group Antigens (HBGAs) در حساسیت به ژنوتیپهای مختلف روتاویروس و نیز کارایی واکسن روتاویروس بسیار مهم است، لذا این الگوهای ژنتیکی در جمعیت های کودکان مبتلا به گاستروانتریت روتاویروسی در ایران اشاره خواهد شد. هدف ما در مطالعه حاضر، مروری بر فراوانی روتاویروس و ژنوتیپ های در گردش و حساسیت ژنتیکی کودکان به عفونت روتاویروس در ایران است و اینکه آیا واکسن های موجود بر اساس سویه های در گردش در ایران می تواند اثر بخشی مناسبی را به همراه داشته باشد.
روش کار: مطالعات مربوط به تعیین شیوع و ژنوتیپهای شایع روتاویروس در ایران مورد بررسی قرار گرفتند (2022-1986) .
نتایج: ژنوتیپ G1P[8] بیش از 50% ژنوتیپ های در گردش را شامل می شود. علاوه بر آن، ژنوتیپ های غیر G1P[8] (Non-G1P[8]) شامل G4P[8]، G3P[8] و G9P[8] در بعضی از مطالعات فراوانی بالایی داشته اند. علاوه بر آن در مطالعه اخیر، نشان داده است که ژنوتیپ کمیاب و غیر معمول G9P[4]به عنوان ژنوتیپ شایع معرفی شده است.
نتیجه گیری: مطالعات در ایران نشان داده است که ممکن است کشور با تغییر الگوی ژنوتیپ روتاویروس در آینده روبرو شود، همانطور که در مطالعات اخیر، برای اولین بار ژنوتیپ های G3P[8] یا G9P[8] یا G9P[4] به عنوان ژنوتیپ شایع گزارش شده، علی رغم اینکه در مطالعات گذشته G1P[8] به عنوان ژنوتیپ شایع معرفی شده بود. این مطالعه، می تواند اطلاعات مفیدی را برای توصیه سیاست های مناسب برای واکسیناسیون روتاویروس قبل از شروع برنامه ملی واکسیناسیون ارائه داده و حتی ممکن است سیاست های استفاده از واکسن های موجود را نیز تغییر دهد.
سهیلا کشاورز، کورش هلاکویی نائینی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود در دسترس بودن تمامی برنامه های پیشگیری از دیابت، تنها تعداد محدودی از بیماران شناسایی و تحت مراقبت هستند.
روش کار: این مطالعه مقطعی توصیفی-تحلیلی افراد بالای 30 سال شهرستان بوئین زهرا به صورت نمونه گیری چند مرحله ای می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه برای عموم مردم و تیم سلامت استفاده شد. روایی پرسشنامه با شاخص های CVR وCVI سنجیده شدند. جهت پایایی،از ضریب همبستگی استفاده شد که مطلوب بود. حجم نمونه 1154نفر محاسبه گردید.
نتایج: میانگین سنی 45/14± 42/48 سال، شیوع 9/9%، درصد شیوع دیابت در افراد درمعرض خطر: زنان با سابقه سقط و فرزند درشت به ترتیب (8/12%) و (7/31%)، دیابت بارداری (5/36%)، چاقی در بارداری (7/19%)، سابقه فامیلی دیابت (4/22%)، دورکمر <90 سانتی متر (08/14%)، 25 > BMI (95/13%)، تری گلیسیرید < 200 (8/22%) و فشارخون بالا (97/32%) می باشد. نتایج نشان می دهد که بین دیابت و میزان قندخون بالای 100mg/dl 73/2 =,OR دیابت بارداری 22/12=,OR دورکمر <90 cm 02/3=OR ارتباط معناداری تشخیص داده شد در سایر متغیرها ارتباط معناداری دیده نشد. کارمندان تیم سلامت تنها 55% آموزش پیشگیری از دیابت دریافت کرده بودند.
نتیجه گیری: مراقبت و آموزش با کیفیت مناسبی انجام نمی شود. شیوع قابل توجه دیابت در افراد در معرض خطر نشان میدهد که بایستی پیگیری و مراقبت بیشتری از این گروه انجام شود. آموزش کارکنان تیم سلامت باید بسیار کارآمد و تعداد آموزش های مربوط به برنامه دیابت افزایش یابد.
بنفشه آل یاران، زهرا دلاوری، فاطمه فیاض، حامد مصلحی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت اجتماعی از اساسیترین معیارهای بهزیستی اجتماعی و عامل موثر در ارتقای کیفیت زندگی هر جامعهای است. در کشور ایران، دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد، وظیفه اصلی برنامهریزی، اجرا، نظارت و ارزشیابی برنامههای سلامت اجتماعی را عهدهدار است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، نقد و ارزیابی محتواهای ارائه شده، درراستای بازنگری متون حاضر بود.
روش کار: روش استفاده شده جهت نیل به هدف مذکور، روش پژوهش واسازی میباشد. محیط پژوهشی مطالعه حاضر، تمامی محتواهای حوزه سلامت اجتماعی ارائه شده توسط دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد بود که جهت دستیابی به دادههای دقیق، کل جامعه آماری بهعنوان نمونه در نظر گرفته شد.
نتایج: به طورکلی، نتایج حاصلاز پژوهش نقد بر غربال نامناسب، متناسب سازی فرهنگی، تک بعد نگری، متناسب سازی نقش و مسئولیت، ارجحیت درمان بر پیشگیری، بهنگام سازی، جامعیت و کفایت مطالب بنیادی و جامعیت و کفایت پیشنهادات کاربردی را روشن میسازد.
نتیجهگیری: از نتایج پژوهش حاضر چنین استنباط میشود که بازنگری در محتواهای حوزه سلامت اجتماعی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد ، در زمینههای سیر ارائه خدمات و محتوای مطالب نگاشته شده، ضروری است.