جستجو در مقالات منتشر شده


667 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

افشین حمدی پور، رسول زوارقی، زهرا مهمان نواز،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: طبسنتی که امروزه به عنوان طب مکمل مورد توجه است، روشی قدیمی مبتنی بر فرهنگ است و در جوامع مختلف، به شکل‌های متفاوتی از روشهای درمانی بومی توسعه یافته است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل روند انتشارات و دیداری‌سازی ساختار علمی این حوزه انجام شد.
روش‌کار: پژوهش حاضر با رویکرد علمسنجی انجام شده است. جامعه‌ آماری پژوهش شامل 29852 مدرک نمایه شده حوزه طبسنتی در وبگاه علوم در بازه زمانی 2012 تا 2020 میباشد. برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای Excel و VOSviewer استفاده شد.
نتایج: یافتهها نشان داد انتشارات حوزه طبسنتی در سالهای مورد مطالعه روند صعودی داشته و 347300 بار مورد استناد قرارگرفته است. دو دانشگاه واقع در کره جنوبی Kyung Hee University و Korea Institute of Oriental Medicine (KIOM) بیشترین مدارک این حوزه را منتشر نمودهاند. بیشترین میزان همکاری بین کشورهای چین و ایالاتمتحده (565 همکاری) و پس از آن بین چین و استرالیا (253 همکاری)، و چین و انگلستان (134 همکاری) انجام گرفته است. ایران در حوزه طبسنتی به عنوان چهارمین کشور پر انتشار و متخصصترین کشور به لحاظ شاخص قدرت نسبی شناسایی شد.
نتیجهگیری: فراوانی تجمعی انتشارات حوزه طب‌سنتی با طی روند فعلی، در سال 2030 تقریبا دو برابر آن در سال 2020 خواهد شد. این روند لزوم توجه به سیاستگذاری علمی را می‌طلبد.
 
راضیه خلیلی نژاد مطلق، پرستو گلشیری،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سطوح اولیه خدمات بهداشتی برای تامین، حفظ و ارتقای سلامتی افراد سالم و سطوح بالاتر آن برای غربالگری و بازگرداندن سلامتی بیماران طراحی شده اند. اما یکی از چالش ها، فرهنگ نادرست برخی از ارائه دهندگان و دریافت کنندگان این خدمات می باشد. یکی از اصلاحات اخیر در نظام سلامت اجرای طرح تحول نظام سلامت با محوریت پزشک خانواده و نظام ارجاع است. این مطالعه به بررسی وضعیت نظام ارجاع در برنامه پزشک خانواده در کلانشهر اصفهان در سال 1397       می پردازد.
روش کار: این مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوای قراردادی می‌باشد، نمونه‌گیری به‌صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انجام‌ و تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی ادامه یافتند. تعداد 28  مصاحبه از مراقبین سلامت مرد و زن (14 نفر)، ماماها (10 نفر) و مدیران (4 نفر) صورت گرفت.
نتایج: این مطالعه با هدف تبیین راهکارهایی برای ارتقاء کیفیت نظام ارجاع و دیدگاه کارکنان شاغل در تیم سلامت انجام شد که در آن به نقاط قوت و ضعف و راهکارهایی برای ارتقا پرداخته شد.
نتیجه گیری: عملکرد نظام ارجاع در شهر اصفهان مطابق با اهداف بوده اما در بخش ویزیت بیماران ارجاع داده شده، ارائه بازخورد و ارجاع به آزمایشگاه نیازمند برنامه ریزی جهت رفع مشکلاتی هم چون کمبود نیروی انسانی، کمبود منابع و زیرساخت­های غیر انسانی، کمبود ارائه‌ دارو و عدم وجود امنیت شغلی تا رسیدن به اهداف تعیین شده می باشد.
 
زهرا عنبرانی، شکوفه متقی، محمد هادی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

مقدمه و هدف:  بیماری کووید 19به عنوان یک بحران تمامی ابعاد زندگی افراد بویژه بعد شغلی را تحت تاثیر قرار داد. کارکنان بانک­ها با توجه به نوع خدمت­رسانی آنها بیشتر در معرض فشار بودند به همین دلیل هدف پژوهش حاضر واکاوی چالش­های موثر بر کارآمدی شغلی بخش از کارکنان بانک ملی در دوره پاندمی کووید-19 بود.
روش کار: روش­شناسی این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه مورد پژوهش کارمندان شعب بانک ملی منطقه 10 شهر مشهد در سال 1400 بودند. از بین آنها به روش نمونه­گیری هدفمند نمونه 10 نفری انتخاب شدند، فرآیند نمونه­گیری تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. جمع­آوری داده­ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. تحلیل داده­های گردآوری شده به روش تحلیل مضمون استقرایی انجام شد.
نتایج: بعد از تحلیل داده­ها 12 مضمون فرعی، 3 مضمون اصلی شامل (چالش­ها در سطح فردی، چالش­ها در سطح بین فردی و چالش­ها در سطح سازمانی) و یک مضمون هسته­ای بدست آمد.
نتیجه­ گیری: نتایج نشان داد که ادراک کارمندان بانک از پاندمی کرونا می­تواند بر کارآیی آنان تاثیر بگذارد. در نهایت از یافته­های این پژوهش می­توان جهت برنامه­ریزی برای رفع مشکلات و چالش­های این گروه از افراد بعد از دوره کرونا استفاده کرد.
 
مرضیه صادقی هاردنگی، احمد کلاته ساداتی، سید رضا جوادیان،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: مددکاران ‌اجتماعی بیمارستان به عنوان گروهی از برنامه‌ریزان ترخیص، مداخلات موثری در جهت ترخیص ایمن بیماران انجام می‌دهند. هدف ‌این پژوهش تعیین مداخلات مددکاران‌اجتماعی ‌پزشکی در ترخیص ایمن است.
روش کار: این مقاله از نوع تحقیقاتی و یک مطالعه کیفی است که در سال 1402 در سطح کشور‌ ایران انجام گرفت. ‌داده‌ها از طریق مصاحبه‌ نیمه ساختار یافته به صورت حضوری و تلفنی و با 16 نفر از مددکاران‌ اجتماعی شاغل در بیمارستان‌های عمومی، با روش نمونه‌گیری هدفمند، در دسترس و گلوله برفی، جمع‌آوری و با روش تحلیل مضمون، به صورت دستی تحلیل گردید.
نتایج: یافته‌‌های ‌این پژوهش نشان داد که مددکاران ‌اجتماعی ‌بیمارستان مداخلات تخصصی را در طی چارچوبی با شش مرحله برنامه‌ریزی‌ و با هدف ترخیص ایمن اجرا می‌کنند. سه تم اصلی عبارتند از: هوش حرفهای، بسترسازی حمایتی، پایداری مداخلات و ‌مضمون اصلی تحقیق حاضر عبارت است از، ترخیص ایمن.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از ‌این پژوهش حاکی از آن است که مداخلات مددکاران‌اجتماعی برای ترخیص ایمن بیمار اقداماتی را پیش از ترخیص، حین و پس از آن شامل می‌شود که بر پایه اصول، ارزش‌ها، هوش، مهارت‌های حرفه‌ای و فرآیند مددکاری‌اجتماعی می‌باشد. مددکاران‌اجتماعی در این حیطه نیازمند حمایت مسئولان در نظام بهداشت و سلامت می‌باشند.
 
محمد امین میرزایی، مجید سرتیپی، مهدی محمدی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پیوند کلیه درمان انتخابی در بیشتر بیماران با بیماری کلیوی است. پیوند کلیه یک فرآیند جراحی است که در آن یک کلیه‌ی سالم با کارکرد خوب جایگزین کلیه کسی که مشکل و نارسایی شدید دارد، می‌شود. مطالعه حاضر با هدف برآورد احتمال بقا کلیه پیوندی در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه در شهر زاهدان انجام شد.
روش کار: این مطاله از نوع همگروهی گذشته نگر به روش آنالیز بقا بوده که به صورت توصیفی تحلیلی در سال 1401 انجام شد. حجم نمونه لازم 211 بیمار برآورد شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.VER22 و با استفاده از آزمون­های توصیفی و روش کاپلان مایر و مدل خطرات متناسب کاکس بقا محاسبه شد.
نتایج: به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که 45 نفر (21/3%) از مراجعین ریجکت داشتند. در مدل رگرسیون لجستیک چندگانه مدت زمان بقا پیوند کلیه، متغیرهای وضعیت دهنده، وضعیت تأهل، فشار خون و دیابت در مدل باقی مانده اند (0/05>p). در بیماران کلیوی با بقا پیوند شهر زاهدان متغیرهای متغیرهای وضعیت دهنده،فشارخون بالا و دیابت در مدل نهایی رگرسیون کاکس چند گانه باقی مانده اند.
 نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت احتمال بقای بیماران کلیه مستقل از نوع اهدا کننده و مشخصات دریافت کننده بود که این مساله نشان دهنده تکامل در مدیریت پیوند کلیه در طی چند سال گذشته می باشد. انجام دیالیز قبل پیوند کلیه نیز بر احتمال بقای تاثیر دارد که می توان این عوامل با در نظر گرفتن آنها به افزایش احتمال بقا پیوند کلیه کمک کرد.
 
سیده مریم پور موسوی، ضحی حاجیها، محمد معرفت، ایمان زاغیان، حامد مصلحی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر مروری نظام مند و انتقادی به بسته های خدمات موجود در دفتر سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت در حوزه مواد، الکل و دخانیات بوده که در حال حاضر در نظام مراقبت های بهداشتی اولیه مورد استفاده است. این پژوهش با روش مرور و ارزیابی نقادانه، انجام شد.
روش کار: در ابتدا 1362 صفحه اطلاعات در قالب 47 فایل از سوی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد جهت بررسی به پژوهشگران ارسال شد. فایل های ارسالی طبقه بندی، موارد اضافی، نامرتبط و تکراری حذف و نهایتاً 840 صفحه در 29 فایل مطالعه و مورد بررسی دقیق گرفت. سپس جهت نقد بر بسته ها از 7 متخصص حیطه اعتیاد استفاده شد. از روش تحلیل محتوا جهت استخراج نقدهای متخصصین استفاده گردید.
نتایج: بررسی های انجام شده نشان داد که اطلاعات جامعی در مورد اعتیاد به مواد مخدر، الکل و دخانیات به مراجعه کنندگان ارائه می شود. اما، در طی نگاه نقادانه و مروری بر بسته های موجود 4 نقد اصلی استخراج شد. نقد به منابع، اپیدمولوژی، عدم تناسب فرهنگ ایرانی-اسلامی و مسائل فنی-تخصصی 4 حیطه نقد اصلی وارده بر بسته های موجود بود. تعداد فایل ها و تنوع مداخلات، اشکالات ویرایشی و نگارشی، مداخلات و بحث هایی با منابع درون متنی نامناسب، منابع بعضاً قدیمی و مربوط به سال های 2013 و 2014، مداخلات قدیمی، عدم همخوانی مناسب با فرهنگ جامعه اسلامی ایران و ترجمه مستقیم بخش هایی از متون اصلی و اسناد مجامع بین المللی برخی از ایرادات وارده بر این خدمات بود.
نتیجه گیری: علی رغم تلاش های دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد جهت پوشش نیازهای اکثر افراد مراجعه کننده به نظام مراقبت های اولیه، به نظر می رسد تعداد بالای مداخلات و اطلاعات اضافی موجب سردرگمی پزشک، مراقب سلامت روان، مراقب سلامت خانواده، بهورز و دیگر افراد مرتبط خواهد شد. در نهایت پیشنهاد می شود برخی از بسته ها در یکدیگر ادغام شوند و مسائل تکراری حذف گردد و بخش های اختصاصی به آن اضافه شود و برخی از بسته ها نیز بر اساس موارد پیشنهادی مورد بازبینی اساسی قرار گیرند و بر تدوین بسته­های به روز و متناسب با فرهنگ جامعه ایرانی تاکید شود. 
 
حسین ایزدی راد، فرشته نارویی، پریسا محمدی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی یکی از مهمترین گروه های در معرض خطر بیماری می باشند. جهت داشتن سطح بالای سلامت نیازمند دارا بودن سواد سلامت می باشند. لذا هدف از انجام این تحقیق، پیش بینی کننده های جمعیت شناختی سواد سلامت در زنان مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر زاهدان بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، تعداد 400 زن به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، از مراکز بهداشتی  شهر زاهدان  سال 1401 انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه استاندارد  HELIAجهت سنجش سواد سلامت استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزار SPSS-22 و آزمون هایANOVA  و همبستگی کندال و رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج: افراد مورد مطالعه دارای بازه سنی 18 تا 60 سال بوده است. بیشترین اطلاعات مربوط به سلامت و بیماری در زنان مورد مطالعه از طریق پرسیدن از پزشک و کارکنان بهداشتی درمانی (حدود 52/25%) گزارش شد میانگین سواد سلامت کل زنان 23/34±69/91، خواندن 29/80±72/17، دسترسی 91/ ±27 34/73 ، فهم 29/43±71/41، ارزیابی 25/51±62/10، و حیطه تصمیم گیری و رفتار 20/27±71/49 بدست آمد. همچنین قویترین پیش بینی کننده سواد سلامت، تحصیلات می باشد، به طوری که با افزایش سطح تحصیلات، 0/53 واحد سواد سلامت فرد افزایش می یابد. همچنین متغیر های تحصبلات، میزان درآمد، سن و قومیت 55% از سطح سواد سلامت را پیش بینی می کنند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد نمره سواد سلامت با سن، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل، شغل، وضعیت اقتصادی و قومیت ارتباط دارد. به طوری که سطح تحصیلات قوی پیش بینی کننده سطح سواد سلامت می باشد. بنابراین با توجه به شواهد بسیار در زمینه اهمیت سواد سلامت و عوامل مرتبط با آن و عواقب آن و با توجه به پایین بودن سطح سواد سلامت زنان در این مطالعه این افراد جهت کسب، پردازش و درک اطلاعات اولیه خدمات بهداشتی و درمانی جهت تصمیم گیری مناسب نیاز به دریافت اطلاعات ساده و قابل فهم و زمان بیشتر جهت برقراری ارتباط و درک اطلاعات سلامت دارند.
 
محمدباقر مقدسی، طیبه رحیمی پردنجانی، زهرا عامری،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: واکسیناسیون بعنوان یکی از به صرفه­ترین مداخلات پزشکی، بروز بسیاری از بیماری­های عفونی را کاهش داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی سیاست های واکسیناسیون اجباری در رابطه بین اضطراب کرونا و تردید نسبت به واکسن در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی بود.
روش کار: در این پژوهش توصیفی-همبستگی، نمونه آماری 152 نفر کارکنان اداری شاغل در دانشگاه علوم پزشکی استان خراسان شمالی بودند که با استفاده از روش نمونه­گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه محقق ساخته نگرش نسبت به سیاست­های واکسیناسیون اجباری، پرسشنامه تردید نسبت به واکسن و پرسشنامه اضطراب کرونا استفاده گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از نرم افزارهای  SPSSو AMOS انجام گرفت.
نتایج: یافته ها نشان داد 77 % از کارکنان موافق سیاست­های واکسیناسیون اجباری در محیط کار بودند. ضریب همبستگی بین اضطراب کرونا و سیاست های واکسیناسیون اجباری با تردید نسبت به واکسن معنی داری بود (001/0>p). نتایج همچنین نشان داد تعامل اضطراب کرونا و سیاست های واکسیناسیون اجباری، ورای اثرات متغیرهای اصلی، 2 % واریانس انحصاری افزوده را  برای مدل ایجاد کرد (0/02= Δ R2، 4/02=  Δ F، 0/05> p).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد سیاست های واکسیناسیون اجباری می تواند رابطه بین اضطراب کرونا و تردید نسبت به واکسن را تعدیل کند. بنابراین بکارگیری مناسب­ ترین و کم­ هزینه­ ترین سیاست ها و ضمانت­های اجرایی در جهت بهبود نگرش نسبت به واکسیناسیون در کارکنانی که دچار اضطراب هستند، پیشنهاد می شود.
 
سوده شادکام، مهران فرهادی، محمدرضا ذوقی پایدار، حسین محققی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلالات اضطرابی، همبودی بالای اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال اضطراب فراگیر و اثرات منفی و پایدار اختلال اضطراب اجتماعی بر جنبه های مختلف زندگی فرد، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان گروهی تنظیم هیجان بر نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی همبود با اختلال اضطراب فراگیر انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضـــر از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری می باشد . جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی همبود (Comorbidity) با اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به کلینیک های روان درمانی شهر شیراز بود که 30 نفر از جامعه مذکور با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مصاحبه بالینی ساختاریافته برای-V DSM (SCID-5) ، مقیاس اختلال اضطراب فراگیر-7، پرسشنامه اضطرب تعامل اجتماعی (SIAS) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار27  SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که درمان گروهی تنظیم هیجان نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی (0/001>p) و اختلال اضطراب فراگیر (0/001>p) را به طور معناداری کاهش داده است و این نتایج در پیگیری سه ماهه ثابت باقی مانده است (0/05<p).
نتیجه گیری: درمان گروهی تنظیم هیجان بر نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی همبود با اختلال اضطراب فراگیر موثر است و به این ترتیب می تواند به عنوان مداخله درمانی جهت اختلال اضطراب اجتماعی همبود با احتلال اضطراب فراگیر به کار رود.
 
عبدالمجید فدائی، هاجر احمدی، اسماعیل فتاح پور، یاسر جلیل پور، مرتضی آریان فر، داوود جلیلی ناغان،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف:  آلودگی هوا بعنوان یک فاکتور مهمی برای ایجاد بیماریهای قلبی وتنفسی و مرگ ومیر بطور گسترده ای نهادینه و فرضیه شده است. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه ارتباط بین مواجهه کوتاه مدت با آلاینده های هوا و پذیرش های بیمارستانی و مرگ و میر قلبی-عروقی و تنفسی و کل مرگ و میر در اهواز و شهرکرد بود.
روش کار: داده های مربوط به پذیرش ها ی بیمارستانی، مرگ ومیر بیماران قلبی وعروقی، تنفسی و کل مرگ و میرها در طی سال های 2012 تا 2018 طی یک پژوهش سری زمانی، جمع آوری شدند. در این مطالعه از مدل رگرسیون شبه پواسون همراه با مدلهای تاخیر توزیعشده خطی، با تنظیم برای روند، فصلی، دما، رطوبت نسبی، روزهای هفته و تعطیلات استفاده شد.
نتایج:  نتایج مطالعه در اهواز نشاندهنده ارتباط آماری معنادار و مستقیم بین مواجهه با PM10  و پذیرش های تنفسی، PM2.5  و کل مرگ و میر و پذیرش ها قلبی عروقی،  o3و کل مرگ ومیر،co  و پذیرش ها قلبی عروقی می باشند. نتایج مطالعه در شهرکرد نشان دهنده ارتباط آماری معنادار و مستقیم بین مواجهه با PM10  و مرگ های تنفسی، PM10  و مرگ ومیرقلبی وPM2.5   با پذیرش ها قلبی عروقی و پذیرش ها تنفسی و مرگ تنفسی،   o3و کل مرگ ومیر،co  و مرگ تنفسی می باشند.
نتیجه گیری: به نظر میرسد که آلودگی هوا به طور قابل توجهی با میزان پذیرش ها ی بیمارستانی و مرگ ومیر درشهر اهواز و به میزان کمتری در شهرکرد ارتباط معناداری دارد.
 
جلال بیگ محمدی، مهدی زنگنه بایگی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: طرح تحول سلامت در روستاها با هدف دسترسی آسان روستائیان به پزشک، بهره مندی عادلانه روستائیان از امکانات عمومی و کمک به ساماندهی خدمات سرپایی بیماران روستا طراحی شده است. مطالعه حاضر به منظور تبیین تجارب پزشکان خانواده مراکز روستایی و مدیران پس از طرح تحول سلامت حوزه بهداشت در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع کیفی به روش تحلیل محتوا است که در سال 1402 در حوزه بهداشت دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انجام شد. جامعه مورد مطالعه پزشکان و مدیران و که بین سالهای 1394 تا 1401 در مناطق روستایی حوزه بهداشت دانشگاه علوم پزشکی زاهدان مشغول بکار بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد. مصاحبه نیمه‏ ساختاریافته، بر اساس راهنمای مصاحبه بود؛ تحلیل محتوا به صورت تحلیل قراردادی انجام گرفت.
نتایج: تعداد 31 نفر شامل 20 مرد و 11 زن، 19 پزشک و 12 نفر مدیر وارد مطالعه شدند. داده های مطالعه حاضر پس از تحلیل در 6 طبقه اصلی (ارائه خدمات، سامانه یکپارچه بهداشت، منابع، مردم و دریافت کننده گان خدمات، پایش و نظارت، پیشنهادات )، 12 طبقه فرعی استخراج گردید.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مناسب، کیفیت خدمات، حمایت مالی، نیروی انسانی ماندگار و متخصص، به عنوان عواملی راهگشا جهت رفع چالش های موجود در طرح تحول سلامت می باشد. از سوی دیگر با توجه به اینکه یکی از ابزارهای نظام سلامت برای تحقق طرح تحول سلامت نیروی انسانی است، لذا توانایی و انعطاف پذیری پرسنل نقش مهمی را در سرعت ارایه خدمات و کیفیت خدمات ایفا می کنند.
 
سیده سحر قایم مقامی هزاوه، رسول نصیری، محمدرضا مسعودی نژاد، سعید متصدی زرندی، مرتضی تهامی پور،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تولید سیمان 7% از انتشار CO2 جهانی را منتشر می کند. برای کاهش انتشار 7/0 % سالانه تا سال 2030، صنایع سیمان می توانند مدل اقتصاد دایره­ای را اتخاذ کنند. به همین منظور مطالعه حاضر به دنبال ارزیابی پایداری زیست محیطی صنعت سیمان صوفیان مبتنی بر مدل اقتصاد چرخشی می باشد.
روش کار: این پژوهش بر اساس مدل اقتصاد چرخشی بنیاد الن مک آرتور انجام شده است که در گام نخست اطلاعات مربوط به مصرف سوخت، الکتریسیته، آب، میزان پسماند تولیدی، گازهای منتشر شده و هزینه‌ها از کارخانه سیمان صوفیان در سال ۱۴۰۰ جمع‌آوری شد؛ در گام بعدی، استراتژی ها و راهکارهایی توسط متخصصین و مرور ادبیات جهت حرکت به سمت اقتصاد چرخشی تعیین گردید؛ در نهایت شاخص خطی و چرخشی بودن در حالت موجود و آتی برای سیمان صوفیان محاسبه شد.
نتایج: نتایج نشان داد که صنعت سیمان صوفیان در حالت فعلی بر پایه اقتصاد خطی و وابستگی شدید به مواد خام اولیه فعالیت می­کند؛ این در حالی ست که در حالت آتی و پس از به کار بردن پیشنهادات، شاخص خطی و چرخشی به ترتیب از 1 کمتر و از 1/0 بیشتر می شود که حاکی از حرکت سیمان صوفیان به سمت یک اقتصاد چرخشی می باشد.
نتیجه گیری: در حال حاضر صنعت سیمان صوفیان بر پایه یک اقتصاد کاملا خطی است که در صورت اجرای استراتژی ها مورد مطالعه می­تواند به سمت یک اقتصاد چرخشی گام بردارد که موجب افزایش سود خالص کارخانه، حفظ منابع و کاهش انتشارات CO2 خواهد شد.
 
مریم تاجور، ام البنین آتش بهار، پریسا پورفرخ، ابراهیم جعفری پویان، حانیه سادات سجادی،
دوره 22، شماره 1 - ( 7-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به روند فزاینده اعمال جراحی­ زیبایی، ضروری است رویکردی متفاوت جهت ارائه این خدمات در پاسخ به نیازهای جامعه اتخاذ گردد. هدف این مطالعه، تعیین وضعیت ارائه خدمات جراحی زیبایی در ایران از نظر توزیع فراوانی بر حسب نوع عمل و سایر ویژگی­ها بود.
روش‌ کار: مطالعه حاضر، مطالعه‌ای توصیفی بود. با مراجعه به مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت، داده‌های ثبت‌شده در پرونده‌های پزشکی سیستم اطلاعات بیمارستان‌های مرجع جراحی زیبایی از قبیل نوع پذیرش، وضعیت هنگام ترخیص، میانگین هزینه، میانگین مدت اقامت، نوع مرکز به لحاظ مالکیت و مشخصات جمعیت‌شناختی متقاضیان جراحی زیبایی، در بازه زمانی دی ماه 1397 لغایت خرداد 1400، استخراج شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار Excel و آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) انجام شد.
نتایج: در مطالعه‌ حاضر، در ازای 56 کد اعمال جراحی زیبایی، تعداد ۶۲۳۸۷ جراحی انجام شده بود. مالکیت اکثر مراکز ارائه اینگونه خدمات دولتی (۷/۷9‌%) بود. انجام جراحی زیبایی در میان زنان (9/۷۳%)، افراد دارای ملیت ایرانی (۷/9۷%متاهل (۶/۴۰‌%) و در بازه سنی 1۶-4۵ سال (۷/۸۲‌%) بیشتر بود. بیشترین فراوانی اعمال جراحی زیبایی مربوط به زیبایی بینی (حدود ۶۰%) و بیشترین و کمترین میانگین هزینه و مدت اقامت به ترتیب به سپتورینوپلاستی (جراحی همزمان بینی و انحراف آن) و بلفاروپلاستی پلک تحتانی (جراحی پلک پایین) مربوط بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به میانگین هزینه اعمال جراحی، نحوه تأمین مالی و چارچوب ارائه این خدمات، بایستی با دقت و شفافیت بیشتری مشخص گردد. همچنین پیش از هرگونه تصمیم‌گیری در این حوزه، بایستی سیاست‌ها به لحاظ کارایی، اثربخشی و تطابق فرهنگی بررسی شود.
 
زهرا طاهری خرامه، طاهره رمضانی،
دوره 22، شماره 1 - ( 7-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: برنامه مراقبت‌های ادغام‌یافته و جامع سالمندیِ وزارت بهداشت، به منظور حفظ و ارتقاء سلامت سالمندان طراحی شده و در حال اجرا است. برای تعیین اینکه چگونه این برنامه نیاز به اصلاح یا بهبود فرایند دارد؛ یک ارزیابی جامع، ضروری به نظر می‌رسد. با وجود گذشت یک دهه از اجرای این برنامه، تاکنون پژوهشی در مورد ارزشیابی آن انجام نشده است؛ لذا این پژوهش با هدف ارزشیابی برنامه مراقبت‌های ادغام‌یافته و جامع سالمندیِ وزارت بهداشت مبتنی­بر الگوی CIPP (زمینه، درونداد، فرآیند و برونداد) در استان قم انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی مقطعی است. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان مراکز بهداشتی استان قم بود. ابزار گردآوری داده­ها، پرسشنامه دوبخشی شامل مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه محقق­ساخته ارزشیابی برنامه جاری مراقبت سالمندان براساس چهار حیطه الگوی ارزشیابی CIPP بود. افراد دارای معیارهای ورود به مطالعه، به روش نمونه­گیری سرشماری وارد مطالعه شدند. پس از تکمیل پرسشنامه­ها، داده­ها توسط نرم­افزار SPSS 24  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: میانگین و انحراف معیار سن شرکت­­کنندگان 98/6±92/34 سال و 140 نفر (3/84 %) زن بودند. در حیطه زمینه، میانگین نمره گویه «نیاز گروه هدف به برنامه» 01/1±71/3 و «شناسایی پتانسیل‌های سایر سازمان‌های تأثیرگذار در اجرای برنامه» 99/0±21/2 بود. در حیطه درونداد، میانگین نمره گویه «مشخص شدن مخاطبان برنامه» 95/0±70/3 و «بودجه و اعتبار لازم برای برنامه» 95/0 ± 23/2 بود. در حیطه فرآیند، میانگین نمره گویه «ارزیابی برنامه توسط مسئولان و پرسنل مجری» 90/0±16/3 و «ثبت و نگهداری مشکلات پیش‌آمده در حین برنامه» 85/0±69/2 بود. در حیطه برونداد، میانگین نمره گویه «رضایت از علاقه به کار و تعهد و وجدان کاری» 81/0 ± 65/3 و «انجام مطالعه موردی در این زمینه» 01/1 ± 64/2 بود. در ارزشیابی کلی برنامه، میانگین نمره گویه «ضرورت برنامه» 89/0 ± 88/2 و «کیفیت ارائه برنامه» 80/0 ± 12/2 بود.
نتیجه­گیری: در پژوهش حاضر، ارزﺷﻴﺎﺑﻲ برنامه مراقبت­های ادغام­یافته و جامع سالمندی وزارت بهداشت با استفاده از الگوی CIPP، منجر به شناسایی ﻧﻘﺎط ﻗﻮت و ﺿﻌﻒ این برنامه با توجه به نقطه نظرات کارکنان مراکز بهداشتی استان قم گردید. بنابراین، سیاستگذاران و مسئولین امر می­توانند با استفاده از این یافته­ها، ﻣﻮﺟﺒﺎت ارﺗﻘﺎء هرچه بیشتر این برنامه را ﻓﺮاﻫﻢ آورند.
 
حامد پرواز، سید صمد بهشتی، رامین مرادی،
دوره 22، شماره 1 - ( 7-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: این تحقیق با هدف پاسخگویی به این سوال مطرح شده است که آیا هوش فرهنگی به عنوان سازه‌ای که قابلیت انطباق افراد با محیط‌ها و فرهنگ‌های جدید را می‌سنجد می‌تواند بر عملکرد اجتماعی افراد و برقراری ارتباط سالم با دیگران و یا به تعبیری سلامت اجتماعی آنها اثر بگذارد یا خیر.
روش کار: این تحقیق در بین شهروندان بالای ۱۵ سال شهر یاسوج با روش کمی و شیوه پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه در نمونه ای ۳۸۰ نفری که به شیوه تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده‌اند انجام شده است.
نتایج: یافته‌های این تحقیق نشان داد سطح هوش فرهنگی و سلامت اجتماعی جامعه مورد مطالعه، از سطح متوسط بالاتر است. نسبت سلامت اجتماعی و هوش فرهنگی مردان و زنان تفاوت معناداری ندارد. هوش فرهنگی و سلامت اجتماعی در بین متاهلین در مقایسه با مجردها میانگین بالاتری دارد. هرچند بین سن و سلامت اجتماعی رابطه وجود ندارد اما رابطه آن با هوش فرهنگی مثبت هست. آزمون فرضیه‌ها نشان داد ابعاد مختلف هوش فرهنگی با سلامت اجتماعی ارتباطی مستقیم و مثبت دارند و هوش فرهنگی با ضریب رگرسیون استانداردی برابر با 372/0 می‌تواند نزدیک به 14% از تغییرات سلامت اجتماعی را تبیین کند. ضمن اینکه سن اثر مداخله ای بر رابطه این دو متغیر ندارد.
نتیجه گیری: در مجموع نتیجه‌ای که می‌توان از این تحقیق گرفت این است که افراد به واسطه داشتن هوش فرهنگی بهتر می‌توانند سایر افراد ودیدگاهشان را بیشتر درک کرده، تحمل کنند و همین امر عملکرد آنها را در جامعه و در تعامل با دیگران بهبود می بخشد و بر سلامت اجتماعی آنها اثر مثبتی می‌گذارد.
 
مهرنوش آهنگرانی، محمد جعفر تارخ،
دوره 22، شماره 1 - ( 7-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال­های اخیر، یادگیری ماشین و الگوریتم­های تکاملی توجه پژوهشگران و متخصصین در حوزه­­های مختلف، به ویژه حوزه سلامت را به جنبه­های کاربردی آنها در پردازش مجموعه داده­های کلان برای ارائه بینش­های مفید به خود جلب کرده­اند. از طرف دیگر، تشخیص سریع و دقیق بیماری دیابت یکی از مهم‌ترین مسائل در پزشکی است و افزایش نرخ ابتلا به این بیماری برای جوامع جهانی نگرانی‌های بسیاری را به همراه داشته است. مطالعه حاضر با هدف ایجاد یک مدل تشخیصی مبتنی بر الگوریتم­های تکاملی و یادگیری ماشین جهت تشخیص بیماری دیابت انجام شد.
روش کار: این پژوهش یک چارچوب مبتنی بر تشخیص هوشمند بیماری دیابت را ارائه می­دهد. روش پیشنهادی شامل دو مرحله اصلی است: مرحله اول شامل رویکرد طبقه­بندی با استفاده از الگوریتم­های K-نزدیک­ترین همسایه و جنگل تصادفی است. مرحله دوم شامل رویکرد ترکیبی انتخاب ویژگی و طبقه­بندی به منظور بهبود نتایج مرحله اول است که در آن از الگوریتم­های بهینه­ساز گرگ خاکستری، بهینه­ساز نهنگ و بهینه­ساز ازدحام ذرات جهت انتخاب ویژگی استفاده شده است. در این تحقیق از مجموعه داده‌ دیابت هندی پیما استفاده شده است. تجزیه و تحلیل مقایسه­ای بین رویکردهای مختلف از طریق شاخص­های ارزیابی دقت، صحت و فراخوانی و امتیاز F1 انجام شده است.
نتایج: پس از مقایسه­ های تطبیقی بین مدل­های پیشنهادی، مدل جنگل تصادفی مبتنی بر بهینه­ساز گرگ خاکستری با صحت پیش­بینی 81/38%  به عنوان مدل نهایی انتخاب و معرفی شد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می­دهد که استفاده از الگوریتم­های تکاملی در کنار مدل­های یادگیری ماشینی، می­تواند کارایی و صحت تشخیص بیماری دیابت و عوارض ناشی از آن را در بیش­تر مواقع افزایش دهد.
 
الهام فتح الهی، محمد جعفری،
دوره 22، شماره 1 - ( 7-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر، روابط متقابل بین محیط‌زیست، انرژی و سلامت به دلیل تأثیر قابل‌توجهی که بر سلامت انسان دارند، توجه فزاینده‌ای را به خود جلب کرده است. این مطالعه بر آن است تا به بررسی تأثیر متقابل و پیچیده محیط، اقتصاد، توسعه، انرژی و نتایج سلامت در ایران بپردازد.
روش کار: در این تحقیق از آزمون هم انباشتگی حداقل مربعات کاملاً اصلاح شده بر روی داده سالانه کشور ایران از سال 1360 تا 1400 استفاده می‌شود. در این راستا متغیرهای مصرف انرژی تجدیدپذیر، هزینه‌های بهداشتی، آلودگی هوا، نرخ باسوادی زنان، نرخ تورم، ضریب جینی، تولید ناخالص داخلی سرانه، توسعه مالی و مصرف سوخت فسیلی بر امید به زندگی در بدو تولد درنظر گرفته می‌شود.
نتایج: نتایج تخمین مدل تحقیق نشان داد که توسعه مالی به طور مثبت و با مقدار 0/037 بر امید زندگی تأثیر می‌گذارد. این مطالعه همچنین نشان می‌دهد که انتشار CO2 و مصرف سوخت فسیلی به ترتیب 0/015 و 1/02 سبب کاهش امید زندگی می‌شود. مصرف انرژی تجدید پذیر و مخارج سلامت نیز به ترتیب با ضریب مثبت 0/025 و 0/035سبب بهبود امید زندگی در ایران شده است.
نتیجه‌گیری: برای افزایش نتایج سلامت لازم است اقداماتی برای افزایش هزینه‌های سلامت، افزایش استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، کاهش استفاده از سوخت‌های فسیلی و تقویت توسعه مالی در بلندمدت جهت دسترسی آسان‌تر به درمان‌های پزشکی، اجتناب از بیماری‌ها، سبک زندگی سالم‌تر و کیفیت محیطی، انجام شود. از طرف دیگر از حیث سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی در جهت بهبود شاخص‌های اقتصادی می‌تواند زمینه را برای تقاضای کالاهای بهداشتی و آموزشی و بهبود وضعیت بهداشـتی جامعـه فراهم نماید.
 
سراج الدین محمودیانی، مجید موحد مجد، حدیثه محمدی ها،
دوره 22، شماره 1 - ( 7-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: عادت­های غذایی سالم از از مهمترین تعیین­کننده­های سلامت افراد در دنیای امروز است. بی­تردید سواد غذایی و مؤلفه­های آن از متغیرهای تأثیرگذار بر عادت­های غذایی است. این مطالعه به­دنبال بررسی رابطه دانش غذایی، مهارت غذایی، تاب­آوری و عادت­های غذایی سالم در بین جمعیت بزرگسال شهر شیراز بود.
روش­ کار: برای این منظور با استفاده از نمونه­گیری خوشه­ای و پرسشنامه تعداد 384 نفر از جمعیت بزرگسال شهر شیراز با روش نمونه­گیری خوشه­ای در سال 1402 پیمایش شد. سواد غذایی در برگیرندۀ مؤلفه ­های دانش، مهارت و تاب­آوری بود. مؤلفه ­های فوق با استفاده از پرسشنامه استاندارد و 14 گویه سنجش شد. مقیاس استفاده شده برای سنجش عادات غذایی سالم شامل 6 گویه بود. برای تحلیل داده ­ها از نرم افزار27  SPSS استفاده شد.
نتایج: دانش غذایی، مهارت غذایی، تاب­آوری و عادت­های غذایی سالم اکثریت نمونه در سطح متوسطی قرار دارد. تحلیل چندمتغیره نشان داد که افزایش سن به افزایش معنی­دار عادت­های غذایی سالم می­انجامد. عادت­های غذایی سالم در بین افراد دانشگاهی به­طور معنی­داری بیشتر از افراد بی­سواد بود. دانش غذایی و تاب­آوری به­ترتیب بیشترین تأثیر معنی­دار را بر عادت­های غذایی سالم داشتند.
نتیجه ­گیری: هدف این تحقیق بررسی رابطه مؤلفه­ های سواد غذایی و عادت­های غذایی سالم در بین جمعیت بزرگسال شهر شیراز بود. دانش غذایی و تاب­آوری اثر معنی ­دار بر عادت­های غذایی سالم داشتند. در مجموع می­توان نتیجه گرفت که باید اجرای دوره­ های آموزشی هدفمند، با تأکید ویژه بر ارتقای دانش و مهارت غذایی در دستور کار مسئولان ذی­ربط قرار گیرد. ارتقاء سواد غذایی می­تواند افزایش عادت­های غذایی سالم و در نهایت افزایش سطح عمومی سلامت جامعه را به همراه داشته باشد.
 
آرام حلیمی، گل جمال جرجانی، لیلا شریفی علی آبادی، محمد رضا طاهریان، هانیه یگانه، متین شکرگزار، غلامرضا ابراهیمی، محمد حسین پناهی،
دوره 22، شماره 1 - ( 7-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با هدف ارزیابی و اولویت‌بندی نیازهای سلامت جامعه تحت پوشش مرکز سلامت امامزاده قاسم واقع در شمال شهرستان تهران، انجام شده است.
 روش کار: این مطالعه بر اساس مدل کارولینا شمالی برای ارزیابی جامع سلامت جامعه انجام شد. ارزیابی شامل تحلیل داده‌های ثانویه و مصاحبه‌های مستقیم بود. اطلاعات عمومی و امکانات موجود در سطح منطقه از منابع ثانویه استخراج می‌شوند، در حالی که دیدگاه‌ها و نظرات درباره نیازهای جامعه از طریق مصاحبه با افراد قشرهای مختلف ساکن در منطقه جمع‌آوری شد. فرآیند اولویت‌بندی از یک سیستم امتیازدهی بر اساس شدت، گستردگی و قابل‌حل بودن مشکل دارای اولویت، استفاده شد.
نتایج: مطالعه نشان می‌دهد که مسائل فاضلاب، مشکلات ساخت و ساز، و مدیریت پسماند به عنوان اولین نگرانی‌های سلامت در این منطقه می باشد. تحلیل مقایسه‌ای با ارزیابی‌های سلامت در سایر مناطق ایران، چالش‌های منحصر به فردی که این جامعه با آن روبرو است، را تأکید می‌کند.
نتیجه‌گیری: با ارزیابی سلامت این منطقه، مشخص شد که نیازهای فوری جامعه تحت پوشش خود به مداخلات هدفمندی نیاز دارد. راه‌حل‌های پیشنهادی شامل تدابیر قانونی، آموزش عمومی و مداخلات شهرداری برای حل مشکلات فاضلاب، ساخت و ساز و مدیریت پسماند هستند. که این راه‌حل‌ها در قالب یک برنامه عملیاتی مدون پیشنهاد شده است.
 
موسی لایقی قلعه سوخته، احمد کلاته ساداتی، حسین افراسیابی، سارا صادقیه،
دوره 22، شماره 1 - ( 7-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: توسعه روستا، در گرو توجه به موضوع سلامت و دسترسی به آن در میان روستائیان می‌باشد. هدف اصلی این پژوهش واکاوی درک و تجربه دسترسی به خدمات سلامت در میان روستاییان در بخش فلارد لردگان است.
روش کار: روش پژوهش کیفی است که با راهبرد نظریه زمینه­ای انجام شده است. داده­ها به روش مصاحبه‌ی نیمه‌ساختاریافته جمع‌آوری شد و با 20 نفر به اشباع رسید. دست‌نوشته داده‌ها به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در نهایت یک الگوی زمینه‌ای نیز ارائه شد.
نتایج: از مهمترین یافته­ ها از درک و تجربه روستائیان می­توان گفت افرادی که در روستا زندگی می­کنند همیشه در برخورد با زندگی شهری خود را مقایسه می­کنند و به امکانات و خدمات بیشتر و بهتر شهرها اشاره می­کنند و نوعی عدم دسترسی و نبود امکانات مساوی در اذهان متصور است. بر اساس یافته ­های پژوهش می­توان به سه مقوله اصلی؛ دسترسی و پوشش ناقص، احساس نابرابری، در حاشیه‌بودگی اشاره کرد، که مهمترین مشکلاتی است که ساکنین روستاهای بخش فلارد را تهدید می­کند. مقوله اصلی تحقیق حاضر تحت عنوان ادراک نابرابری از دسترسی است.
نتیجه ­گیری: توسعه روستاها در گرو توجه به موضوع سلامت و دسترسی به خدمات مرتبط با آن است. با وجود تلاش های باارزش‌ دولت‌ها در 4 دهه اخیر در رابطه با توسعه بهداشت روستاها موضوع دسترسی نیازمند توجه جدی است. سالمندی روستاییان، در کنار احساس محرومیت نسبی در دسترسی به خدمات سلامت مهمترین موضوعاتی است که سیاستگذارن سلامت بایستی توجه جدی به آن داشته باشند.
 

صفحه 33 از 34     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb