جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای آلودگی

حسین پورمقدس،
دوره 1، شماره 4 - ( 4-1382 )
چکیده

آب های زیرزمینی از منابع ارزشمند تهیه آب برای شرب، کشاورزی و صنعت می باشد. باتوجه به تغییرات کیفی آبهای زیرزمینی که می تواند در اثر فعالیت های انسان صورت گیرد بررسی و مطالعه این منابع به منظور حفظ کیفیت آنها ضروری است. اگرچه شهرستان لنجان اصفهان صنعتی و کشاورزی است لیکن بررسی آب های زیرزمینی این منطقه تاکنون انجام نشده است. آب های زیرزمینی شهرستان لنجان اصفهان از نظر پارامترهای شیمیایی از جمله آنیون ها، کاتیون ها و فلزات سنگین در چهار فصل در نمونه آب شانزده حلقه چاه بررسی شد، میانگین سالانه آنها محاسبه و نتایج حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بطور کلی نتایج حاصل از انجام این پروژه نشان می دهد که آب های زیرزمینی شهرستان لنجان جزء آبهای سخت محسوب می گردند. آب چاه های شماره 1، 2، 3، 14 از نظر اکثر پارامترهای شیمیایی مورد مطالعه از جمله TDS و COD و BOD و EC و SO4 دارای آلودگی بسیار زیاد می باشند. به نظر می رسد که ‌آب این چاه ها مخصوصا چاه شماره 3 شدیدا تحت تاثیر لاگون های دفع فاضلاب ذوب آهن و همچنین زهکش زرین شهر باشد، آب چاه های شماره 4 و 5 که در پایین دست صنایع دفاع قرار گرفته اند دارای COD نسبتا زیاد می باشند. باتوجه به شیب سطح زمین که از طرف صنایع دفاع به طرف چاه های فوق می باشد ممکن است آب این چاه ها از طریق فاضلاب صنایع دفاع آلوده شده باشد. بطور کلی می توان نتیجه گیری نمود که آلودگی شدید آب های زیرزمینی در اطراف صنایع وجود دارد و انجام مطالعات وسیع تر برای تعیین نوع ترکیبات آلی و معدنی و منشا دقیق این آلودگی ها در آب چاه های فوق الذکر ضروری به نظر می رسد.


مجید کرمانی، کاظم ندافی، محمود شریعت، اشرف السادات مصباح،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

اهمیت استنشاق هوای پاک و توجه به آنچه از طریق تنفس وارد بدن خود می کنیم، روز به روز نمود بارزتری پیدا می کند. از طرفی وضعیت بحرانی آلودگی هوای تهران بر کسی پوشیده نیست و باتوجه به اینکه ذرات معلق به عنوان یکی از آلاینده های اصلی هوای شهر تهران به شمار می رود، در این مطالعه غلظت ذرات معلق موجود در هوای آزاد (TSP و PM10) و همچنین توصیف کیفیت هوا با تکیه بر شاخص کیفیت هوا (AQI) باتوجه به دو آلاینده TSP و PM10 براساس ماه های مختلف نمونه گیری و ایام مختلف هفته مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه از تاریخ 1380/10/1 لغایت 1381/1/3 در محدوده بیمارستان دکتر شریعتی تهران انجام شد. باتوجه به محاسبات آماری و استانداردهای EPA و WHO، تعداد 61 نمونه برای TSP و 61 نمونه برای PM10 با استفاده از پمپ نمونه گیر با حجم زیاد برداشت شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که: -در طول دوره نمونه گیری آلوده ترین ماه به TSP و PM10، اسفند ماه 1380 و پاک ترین ماه فروردین 1381 بود. در طول دوره نمونه گیری آلوده ترین روزهای هفته از نظر TSP و PM10، شنبه ها و دوشنبه ها و پاک ترین روزها، جمعه ها بود. در طول دوره نمونه گیری و باتوجه به شاخص کیفیت هوا (AQI)، در 51% موارد آلاینده TSP در کمتر از حد استاندارد (AQI<100) و در 49% دیگر موارد، آلاینده TSP بالای حد استاندارد قرار داشته است (AQI>100). در طول دوره نمونه گیری و باتوجه به شاخص کیفیت هوا (AQI)، در 75.5% موارد آلاینده PM10 در کمتر از حد استاندارد (AQI<100) و در 24.5% دیگر موارد، آلاینده PM10 بالای حد استاندارد قرار داشته است (AQI>100).


غلام رضا جاهدخانیکی ، ابوالفضل کامکار ، امیرمحمد تهرانی ،
دوره 3، شماره 3 - ( 3-1384 )
چکیده

مطالعه ای به منظور ارزیابی میزان شیوع استافیلوکوکوس اورئوس کوآگولاز مثبت در شیر دریافتی مرکز جمع آوری شیر شهرستان گرمسار انجام شد. برای این منظور تعداد 96 نمونه (84 نمونه شیر ترکیبی و 12 نمونه شیر فله داخل تانکر) از شیر دریافتی مرکز جمع آوری شیر شهرستان گرمسار به صورت تصادفی نمونه برداری شد. نمونه های شیر در شرایط بهداشتی به آزمایشگاه حمل گردیدند. در آزمایشگاه پس از آماده سازی از رقت های 10-2تا 10-۶ بر روی محیط برد پارکر کشت داده شد. سپس پلیتها برای مدت دو روز (48 ساعت) در دمای 37 درجه سانتی گراد گرمخانه گذاری شد. بعد از 48 ساعت گرمخانه گذاری، پرگنه های دارای مرکز سیاه و اطراف روشن مشخص شدند و از آنها با استفاده از پلاسمای سیترانه خرگوش آزمایش کوآگولاز به عمل آمد. همچنین آزمایش کاتالاز در مورد آنها انجام شد. پرگنه های همشکل و مشابه که از نظر کوآگولاز و کاتالاز مثبت بودند به عنوان استافیلوکوکوس اورئوس شمارش شدند. نتایج نشان داد که میانگین شمارش استافیلوکوکوس اورئوس کوآگولاز مثبت در شیرترکیبی 105×5.4 باکتری در هر میلی لیتر می باشد. و دامنه تغییرات از 106×2.1 - 104×8.6 باکتری در هر میلی لیتر و انحراف معیار 105×3.5 باکتری در هر میلی لیتر متغیر است. در شیر فله (تانکر) نیز میانگین شمارش استافیلوکوکوس اورئوس105×3.2 باکتری در هر میلی لیتر بوده و دامنه تغییراتی از 105×5.5 - 105×1.4 باکتری در هر میلی لیتر و انحراف معیار 105×1.4باکتری در هر میلی لیتر را داراست. این مطالعه نشان داد که شیر دریافتی حاوی تعداد زیادی استافیلوکوکوس اورئوس می باشد. با توجه به بالا بودن این میکروارگانیسم احتمال خطربهداشتی حاصل از وجود آنتروتوکسین استافیلوکوکی در فرآورده های شیر برای مصرف کننده وجود دارد.به منظور کاهش آلودگی استافیلوکوکی در شیر تولید شده، درمان و کنترل ورم پستانهای بالینی و تحت بالینی در دامداریها توصیه می شود. همچنین رعایت بهداشت در طول تولید، حمل ونقل و ذخیره سازی شیر ضروری به نظر می رسد


سالاری محمدحسین*، شریفی محمدرضا، گلزاری سیدمحمد، صدرآبادی علی اصغر، کفیلیان محمدحسن،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به افزایش جمعیت جهان نه فقط به تولید مواد غذایی زیادتری نیاز می باشد بلکه توجه ویژه به مفید بودن و بهداشت آن نیز ضرورت دارد. منظور از این مطالعه بررسی میزان آلودگی شیر و فرآورده های لبنی تولید شده در واحدهای صنعتی استان یزد به میکروب های زنده، هوازی مزوفیل (Total bacteria) کلی فرم، استافیلوکوک اورئوس، کپک و مخمر بوده است.

روش کار: در این مطالعه مجموعا 198 نمونه مختلف شامل شیر (%24.2)، ماست (%21.2)، خامه (%12.1)، پنیر (%18.2)، بستنی (%12.1) و پودرهای لبنی (%12.1) از کارخانجات استان یزد گردآوری و از نظر میکروب های کلی فرم، استافیلوکوک اورئوس، کپک و مخمر به روش کشت و انجام تست های بیوشیمیایی مورد شناسایی و شمارش قرار گرفته اند. سپس ضمن مقایسه نتایج با حد مجاز استاندارد با استفاده از برنامه SPSS و آزمون آماری ?2 اطلاعات به دست آمده تجزیه و تحلیل شده است.

نتایج: بر اساس نتایج این مطالعه از مجموع نمونه ها، 136 مورد (%68.7) مطلوب، 48 مورد (%24.2) قابل قبول و 14 مورد (%7.1) غیر قابل قبول بودند. حداکثر و حداقل سطح پذیرش مطلوب به ترتیب مربوط به شیر (%81.3) و پنیر (%36.1) می باشد. ضمنا نتایج تست آماری ?2 اختلاف معنی داری را بین میزان آلودگی و نوع فرآورده لبنی نشان داد p<0.005)، (df=5, ?2 =17.75.

نتیجه گیری: به نظر می رسد علی رغم کوشش هایی که در مورد پیشگیری از آلودگی مواد غذایی به عمل می آید هنوز این موضوع به عنوان تهدیدی برای سلامت مردم مطرح است.


مصطفی لیلی، کاظم ندافی، رامین نبی زاده، مسعود یونسیان، علیرضا مصداقی نیا، شاهرخ نظم آرا،
دوره 7، شماره 1 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه و هدف

اپیدمیولوژیک مختلف انجام گرفته، به اثبات رسیده است

ذرات معلق زیاد بوده است، موارد پذیرش افرادی که دچار مشکلات قلبی‐ عروقی و تنفسی شده بوده اند، بیشتر بوده است

سایر اثرات مربوط به ذرات معلق مثل تأثیر در گرمایش جهانی، تخریب اموال، اثر بر گیاهان و اینکه مشکلات ناشی از ذرات یکی از

مسائل و مشکلات جهانی است، بنابراین در این مطالعه، غلظت اجزای مختلف ذرات معلق هوا مورد اندازه گیری قرار گرفت

: وجود ارتباط بین ذرات معلق هوا و بیماری های قلبی‐عروقی و تنفسی در اواسط قرن اخیر به وسیله ی مطالعات. بطوریکه شواهد نشان داده است که در روزهایی که آلودگی هوای ناشی از. با توجه به.

در دو ایستگاه مختلف در بین ماه های بهمن ۱۳۸۵ تا خرداد

روش کار: در این مطالعه، غلظت ذرات معلق ( ۱۰

۸۵

زیادی روزانه زمان خود را سپری کرده و حجم بالایی از هوای آلوده را استنشاق می کنند، ضمن اینکه مراکز علمی مهمی

تهران

ایستگاه ها نیز در نزدیکی پل نصر

) اندازه گیری شد. یکی از این ایستگاه ها در حوالی میدان انقلاب بود (ایستگاه شماره ی ۱) که در آن افراد /۱۱/۱۵ ‐ ۸۶/۳/۲۷ ) ۱۳۸۶(مثل دانشگاه) نیز در آن واقع شده است بنابراین اندازه گیری میزان آلاینده ها در این نقطه از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی دیگر از(گیشا) قرار داشت که یکی از بزرگراه های اصلی شهر تهران (بزرگراه شهید چمران) از آن عبور می کند

(

۴ عصر

مورد انداز هگیری قرار گرفت

ایستگاه شمار هی ۲). در بین تاریخ های ذکر شده، غلظت ذرات معلق مورد نظر در فواصل زمانی مشخص (هر ۳روز یک بار) و در دو) به وسیله ی ‐ ۹ صبح) و یکی هم در زمان پیک ترافیک عصرگاهی ( ۶ ‐ نوبت مختلف یکی در زمان پیک ترافیک صبحگاهی ( ۱۱. (Environmental Dust Monitor) GRIMM دستگاه قابل حمل پایش ذرات مدل 107

روی داده های حاصل از ایستگا ههای نمونه برداری همزمان، گویای وجود اختلاف معنی دار

نتایج: نتایج آنالیز واریانس بین غلظت های اندازه گیری شده در دو ایستگاه مختلف نمونه برداری بود. در این بررسی مشخص شد که میانگین غلظت (p<۰/۰۵)

۲6 بوده و برای

/۸۹ μg/m ۴۴ و ۳ /۴۶ μg/m۳، ۷۷/۶۷ μg/m در ایستگاه شماره ی ۱ به ترتیب برابر ۳ PM و ۱ PM۲/۵ ، PM روزانه ی ۱۰

در ایستگاه شمار هی ۲ به ترتیب برابر

PM و ۱ PM۲/۵ ، PM۱۰ ۱۹ بود. /۱۲ μg/m ۲۸ و ۳ /۱۵ μg/m۳، ۵۵/۳۱ μg/m۳

(

نتیجه گیری: مقادیر اندازه گیری شده در هر دو ایستگاه نمونه برداری، کمتر از استانداردهای اولیه (روزانه) ملی هوای آزادEPA می باشد ولی بر اساس استاندارد (روزانه) جدید (PM۲/ و ۱۹۹۹ (برای ۵ (PM وضع شده در سا لهای ۱۹۸۷ (برای ۱۰ USEPA

%

نیز برای این دو ایستگاه محاسبه شد و مشاهده شد که برای

۱۰ درصد موارد کیفیت هوا غیر بهداشتی بوده است

آلاینده ی مسئول بوده است

در سال ۲۰۰۶ وضع شده است، مقادیر اندازه گیری شده برای ایستگاه شمار ه ی ۱ ، در ۶۷ % نمونه ها و برای ایستگاه شماره ی ۲ در ۲۵(AQI) نمونه ها بیشتر از حد استاندارد بود. ضمن اینکه شاخص کیفیت هوا. در ایستگاه / ایستگاه شماره ی ۱ ، در ۳۲ درصد موارد و برای ایستگاه شماره ی ۲، در ۵. PM۲/ شماره ی ۱، تقریبًا در ۸۷ درصد موارد و در ایستگاه شماره ی ۲ ، در ۸۲ درصد موارد ۵

که

NAAQS)

(ANOVA)

( PM و ۱ PM۲/۵ ، PM

سهند جرفی، عباس رضایی، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، قاسم علی محبعلی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مشکلات فرایند فنتون متداول شامل ضرورت راهبری در pH پایین و تولید مقادیر قابل توجهی لجن مازاد، کاربرد عوامل شلاته کننده به منظور بهبود دامنه عملکردی pH و نانواکسیدهای آهن به منظور کاهش لجن تولیدی را مدنظر محققان قرار داده است. هدف اصلی این تحقیق حذف پایرن از خاک های آلوده با کاربرد فرایند فنتون اصلاح شده در pH خنثی بود.

روش کار: مقادیر متغیر پراکسید هیدروژن (mM 500 - 0)، نانو اکسید آهن (mM 60 - 5)، زمان واکنش 24 - 5/0 ساعت، عوامل شلاته کننده سدیم پیرو فسفات، اتیلن دی آمین تترا استیک اسید، سدیم سیترات، اسید هیومیک و اسید فولویک در pH خنثی برای غلظت های mg/kg 500- 100 بررسی شدند.

نتایج: بازده حذف پایرن با غلظت اولیه mg/kg 100 در غلظت پراکسید هیدروژن mM 300، نانواکسیدهای آهن mM 30، pH معادل 3 و زمان واکنش 6 ساعت 99 درصد بود. غلظت پایرن با اعمال شرایط بهینه و کابرد عامل شلاته کننده سدیم پیروفسفات در pH خنثی از 100 به mg/kg 7 کاهش یافت.

نتیجه گیری: اکسیداسیون فنتون اصلاح شده مبتنی بر نانواکسیدهای آهن در شرایط بهینه تعریف شده در این پژوهش قابلیت های بسیار مناسبی برای اصلاح یا پیش تصفیه شیمیایی خاک های آلوده به پایرن در pH خنثی دارد.


فاطمه منصوری، نرگس خانجانی، لاله راننده کلانکش، رضا پورموسی،
دوره 11، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف : آلودگی هوا یکی از عمده ترین مشکلات شهر های بزرگ در کشور های در حال توسعه است و می تواند عوارض منفی بسیاری بر سلامت انسانها داشته باشد. لذا مطالعه تغییرات این آلاینده ها می تواند کمک مهمی برای برنامه ریزی و مقابله با آنها باشد. هدف از این مطالعه بررسی و پیش بینی تغییرات آلاینده ها در هوای شهر کرمان بود.

  روش کار: در این مطالعه اکولوژیک اطلاعات هفت آلاینده ی مهم شهر کرمان شامل NO, CO, NO2, NOx, PM10, SO2, O3 از ابتدای سال 1385 تا آخر شهریور 1389 از سازمان حفاظت محیط زیست کرمان استعلام شد. سپس اطلاعات بصورت متوسط در ماه محاسبه و به کمک روشهای آماری، الگوهای سری زمانی تک متغیره برای هر آلاینده برازش و مقادیر آن پیش بینی شد.

  نتایج: آلاینده ها در هوای کرمان روند تقریباً ثابتی داشتند، به جز مونواکسید کربن که به طور معنی داری در حال کاهش و گرد و غبار که روند افزایشی داشت. همه آلاینده ها الگوی فصلی داشتند. الگو های سری زمانی با روند فصلی 12، 3، 8، 12، 12، 12، 6 ماه به ترتیب برای آلاینده های NO, CO, NO2, NOx, PM10, SO2, O3 برازش شد.

  نتیجه گیری: میزان تولید مونوکسید کربن در کرمان رو به کاهش است و یک علت احتمالی آن طرح جمع آوری خود رو های فرسوده می تواند باشد. اما میزان گرد و غبار رو به افزایش و در بعضی فصول سال در حد غیر بهداشتی است ولذا باید تدابیر لازم برای مقابله با آن بکار گرفته شود.


محمد اصغری جعفرآبادی، محمد شاکرخطیبی، رضیه ازک، مسعود شاکری،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: ارتباط آلودگی هوا و بیماری ‌ های مرتبط با آن در مطالعات متعددی گزارش شده است. با توجه به محدود بودن چنین مطالعاتی در نقاط شهری دارای آلودگی هوا در کشور، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین آلاینده­های هوا و پذیرش بیمارستانی با علایم تنفسی در شهر تبریز انجام شده است.

  روش کار: این مطالعه با استفاده از روش مورد- متقاطع و مدل شبکه عصبی انجام شده است. داده ‌ های پذیرش بیمارستانی بر اساس کدهای ICD10 از 5 بیمارستان دارای بخش تنفسی، داده ‌ های آلاینده ‌ های هوا شامل NO ، NO2 ، NOX ، SO2 ، CO ، PM10 و O3 از ایستگاه ‌ های ثابت محیط زیست و داده ‌ های هواشناسی شامل رطوبت نسبی و دما به عنوان پارامترهای ورودی مدل استفاده شده است.

  نتایج: بر اساس نتایج ، آلاینده PM10 به عنوان مهم­ترین آلاینده موثر در پذیرش بیمارستانی با علایم تنفسی بوده طوری که، علاوه بر تاثیر در میزان پذیرش بیمارستانی آسم، در پذیرش عفونت­های تنفسی و COPD نیز دارای اولویت بوده است. بر این اساس، موثرترین آلاینده­های گازی بر پذیرش COPD شامل NO2 ، NO و CO ، پذیرش عفونت­های تنفسی شامل PM10 و آلاینده­های موثر بر پذیرش با علایم آسم شامل PM10 ، O3 و CO بوده­اند. این رابطه در مورد پذیرش COPD و آسم در بین زنان و عفونت­های تنفسی در بین مردان و در کل در افراد بالای 65 سال شدیدتر بوده است.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان ‌ دهنده ارتباط معنی ‌ دار بین آلاینده ‌ های هوا و بیماری­های تنفسی در شهر تبریز بوده و می ‌ تواند بر ضرورت اجرای قوانین موجود با هدف کنترل و کاهش آلودگی هوا تاکید نماید.


نوید قنواتی، احمد نظرپور، تیمور بابایی نژاد،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: فلزات سنگین موجود در خاکهای سطحی شهرها ناشی از منابع مختلف (مانند ترافیک، انتشارات صنعتی و فرسایش ناشی از ساختمان ها) می­تواند از طریق تنفس، بلع وجذب پوستی در بدن انسان تجمع یافته و برای سلامتی خطرساز باشد. هدف از این پژوهش ارزیابی خطر اکولولوژیکی و بهداشتی برخی فلزات سنگین در خاک کنار جاده­ای تقاطع ­های شهراهواز (مدرس، چهارشیر، زرگان، بهبهانی، گلستان، آبادان، خرمشهر، سوسنگرد و اندیمشک) می باشد.
روش کار: در این مطالعه غلظت فلزات سنگین در خاکهای سطحی کنار جاده­ای تقاطع­های شهر اهواز دراوایل تابستان سال 1395 مورد بررسی گرفت. در این مطالعه، نمونه­برداری در هر تقاطع در فواصل مشخص 1، 10 و 30 متری در دو طرف جاده اصلی (هر تقاطع 6 نمونه) از خاک سطحی (عمق 0 تا 20 سانتی­متری) انجام شد که در مجموع 54 نمونه از تمام مناطق برداشت شد. نمونه­ها پس از انتقال به آزمایشگاه در آون در دمای 60 درجه سانتی­گراد خشک شدند. پس از هضم شدن با مخلوط اسیدی، غلظت فلزات سنگین روی، سرب، نیکل، مس، کروم، کادمیوم و آرسنیک به روش طیف­سنجی جرمی پلاسمایی جفت شده القایی (ICP-MS) اندازه­گیری شد. سطح آلودگی بر اساس خطر اکولوژیک و بهداشتی فلزات سنگین برآورد شد.
نتایج: میانگین غلظت فلزات روی، سرب، نیکل، مس، کروم، کادمیوم و آرسنیک به ترتیب 42/49±61/116، 91/166±02/284، 47/4±53/25، 75/87±63/220، 80/84±21/137، 23/3±44/3 و 08/3±65/8 میلی­گرم بر کیلوگرم بدست آمد. بررسی نسبت­های ایزوتوپی نشان داد، نشرهای ناشی از ترافیک خودروها و نشرهای صنعتی مهمترین منابع سرب در نمونه­های مورد مطالعه هستند. مقدار میانگین پتانسیل خطر اکولوژیکی (RI)، تقاطع­های اندیمشک، گلستان و سوسنگرد دارای خطر کم، تقاطع­های مدرس، بهبهانی و زرگان دارای خطر متوسط و تقاطع­های چهارشیر، آبادان و خرمشهر دارای خطر قابل توجه می باشند. خطر سرطان­زایی (CR) در کودکان نسبت به بزرگسالان بیشتر است. در هر دو گروه سنی، کروم بیشترین خطر سرطان­زایی را دارد.
نتیجه­گیری: نتایج بدست آمده نشان داد منبع آلودگی فلزات مورد مطالعه فعالیت­های انسانی­ از قبیل ترافیک جاده­ای و فعالیت­های صنعتی در منطقه مورد مطالعه است.
محمد ولایت زاده، آزیتا کوشافر،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: این تحقیق در سال 1396 با هدف تعیین و مقایسه میزان فلزات سنگین روی، آهن، منگنز، مس، نیکل و وانادیوم در فصل تابستان در آب و رسوبات سطحی تالاب ناصری استان خوزستان انجام شد.
روش کار: نمونه­برداری از آب و رسوبات از سه منطقه شمالی، مرکزی و جنوبی تالاب ناصری در فصل تابستان انجام شد. جهت سنجش عناصر سنگین از روش طیف‌سنجی پلاسمای جفت‌شده القایی (ICP) و ترکیب آن با طیف‌سنجی جرمی (ICP-MS) به کمک دستگاهICP-OES  مدل Varian 710-ES ساخت کشور آمریکا استفاده گردید.
نتایج: میانگین غلظت فلزات سنگین در آب تالاب ناصری در ایستگاه سوم بالاتر از ایستگاه اول و دوم به دست آمد. مقادیر روی، آهن، مس و وانادیوم در آب تالاب پایین تر از حد مجاز استانداردهای ملی و جهانی بود، اما میزان منگنز و نیکل بالاتر به دست آمد. میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه به جز نیکل در رسوبات سطحی تالاب در ایستگاه دوم بالاتر از ایستگاه اول و سوم بود. نیکل در رسوبات ایستگاه سوم بالاتر به دست آمد.
نتیجه­گیری: نتایج حاصل از محاسبه فاکتور آلودگی نشان داد فلزات سنگین روی، آهن، منگنز، نیکل، وانادیوم و مس در سطوح آلودگی کم طبقه­بندی شدند. درجه آلودگی فلزات مورد مطالعه نیز نشان داد که آلودگی رسوبات تالاب ناصری در رده آلودگی کم بوده است. مقادیر درجه آلودگی اصلاح شده فلزات سنگین نشان دهنده آلودگی بسیار پایین رسوبات تالاب ناصری می­باشد. خطر اکولوژیک فلزات روی، آهن، منگنز، نیکل، وانادیوم و مس در رده کم خطر بودند. مجموع ریسک اکولوژیک فلزات سنگین در ایستگاه­های مورد مطالعه نیز در رده کم خطر طبقه­بندی شدند.
سعید شجاعی برجوئی، حمیدرضا عظیم زاده، اصغر مصلح آرانی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: شاخص تحمل به آلودگی هوا(APTI)  Air Pollution Tolerance Index  به عنوان معیاری برای ارزیابی مقاومت گیاهان در برابر آلودگی هوا، یکی از ابزارهای مهم برای مدیریت کیفیت هوا پیرامون صنایع است. هدف از این پژوهش، بررسی کیفیت هوا و ارزیابی شاخص تحمل به آلودگی هوا در گیاهان بومی رویش­یافته پیرامون مجتمع صنعتی شیشه، خاک چینی، کاشی و سرامیک اردکان است.
روش کار: برای انجام این مطالعه (مقطعی توصیفی-تحلیلی) ابتدا غلظت آلاینده های معیار هوا در ناحیه صنعتی مورد بررسی ارزیابی شد. سپس با نمونه­برداری از برگ گیاهان بومی و اندازه­گیری پارامترهای pH عصاره برگ، محتوای آب نسبی، کلروفیل کل و اسید آسکوربیک برگ، شاخص تحمل به آلودگی هوا تعیین شد. غلظت سرب (Pb)، کروم (6+(Cr و کادمیوم (Cd) در گیاهان، با استفاده از روش هضم خشک توسط دستگاه جذب اتمی اندازه­گیری شد. کلیه تجزیه تحلیل آماری داده­ها در نرم افزار SPSS  نسخه 22 انجام شد.
نتایج: میانگین غلظت CO، 3O، 2NO، 2SO  و 10 PM در ناحیه صنعتی به ترتیب با مقادیر برابر با  06/2، 75/7، ppm 28/3 و ppb 94/33 و µg/m355/70  پایین تر از حدود استاندارد است. همچنین غلظت سرب (Pb)، کادمیوم (Cd) و کروم  (6+(Cr در گیاهان پایین­تر از حدود استاندارد بود. با این توصیف، متناسب با پایین بودن غلظت آلاینده های معیار کیفیت هوا و فلزات سنگین در گیاهان از حدود استاندارد، شاخص تحمل گیاهان پیرامون مجتمع صنعتی در طبقه حساس به آلودگی هوا اندازه گیری شد. در میان گونه­های مرتعی، درختی و درختچه­ای به ترتیب گیاه قلم (49/8)، انار (80/16) و ابریشم (37/9) بیشترین APTI دارا بودند.
نتیجه­گیری: بر اساسAPTI ، پیشنهاد می­شود از گونه غیر­مثمر انارگل به عنوان گونه متحمل­تر و گونه درمنه به عنوان پایشگر زیستی برای توسعه فضای سبز استفاده نمود.
عیسی سلگی، آرزو سلیمانی، ویدا حاتمی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی هوا یکی از مهمترین مسائل محیطزیستی در حال حاضر است. عمومیترین اثر آلودگی هوا در گیاهان محو شدن تدریجی کلروفیل و زرد شدن برگهاست که ممکن است با کاهش ظرفیت فتوسنتز مرتبط باشد. هدف از این پژوهش بررسی میزان اثر آلودگی هوا بر مقدار کلروفیل و پهنهبندی میزان کلروفیل برگ دو گونه‌‌ی درختی در شهرستان ملایر است.
روش کار: بدین­منظور نمونه‌برداری از برگ دو گونه‌ی درختی چنار (Platanus orientalis) و اقاقیا (Robinia pseudoacacia) در نقاط مختلف شهرستان ملایر (مناطق پاک و آلوده) هر کدام با سه تکرار انجام شد. غلظت رنگدانه‌ها در برگ به روش Lichtenthaler (1987) که اصلاح شده روش Arnon (1949) است، در طول موج­های 663 و 645 نانومتر با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر     اندازه گیری شد.
نتایج: نتایج نشان داد که میزان کلروفیلهای a، b و کل در گونهی درختی اقاقیا در بخشهای جنوبی (جنوب غرب) محدوده مطالعاتی به حداکثر مقدار خود میرسد و در بخشهای شرقی و شمال غربی در کمترین میزان خود قرار دارد. همچنین در قسمتهای مرکزی منطقهی مطالعاتی میزان غلظت کلروفیلهای a، b و کل مربوط به این گونه کم و متوسط است. بر خلاف گونهی اقاقیا، برای گونهی چنار در بخشهای شرقی و شمال غربی منطقه مطالعاتی میزان کلروفیلهای a، b و کل بیشترین مقدار را دارد و در بخشهای جنوب غربی به حداقل مقدار خود میرسد. اما مشابه با گونهی اقاقیا در قسمتهای مرکزی منطقهی مطالعاتی میزان غلظت کلروفیلهای a، b و کل، کم و متوسط است.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از پژوهش حاضر نشان داد میزان کلروفیل a، b و کلروفیل کل برگ دو گونه درختی اقاقیا و چنار در مناطق آلوده بررسی شده شهرستان ملایر نسبت به مناطق پاک افزایش داشته است. در پایان میتوان گفت که افزایش شاخص فیزیولوژیکی مانند افزایش میزان کلروفیل پاسخ گیاه برای افزایش مقاومت در برابر آلایندههای هوا را نشان میدهد.
 
الهام فتح الهی، محمد جعفری،
دوره 22، شماره 1 - ( 7-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر، روابط متقابل بین محیط‌زیست، انرژی و سلامت به دلیل تأثیر قابل‌توجهی که بر سلامت انسان دارند، توجه فزاینده‌ای را به خود جلب کرده است. این مطالعه بر آن است تا به بررسی تأثیر متقابل و پیچیده محیط، اقتصاد، توسعه، انرژی و نتایج سلامت در ایران بپردازد.
روش کار: در این تحقیق از آزمون هم انباشتگی حداقل مربعات کاملاً اصلاح شده بر روی داده سالانه کشور ایران از سال 1360 تا 1400 استفاده می‌شود. در این راستا متغیرهای مصرف انرژی تجدیدپذیر، هزینه‌های بهداشتی، آلودگی هوا، نرخ باسوادی زنان، نرخ تورم، ضریب جینی، تولید ناخالص داخلی سرانه، توسعه مالی و مصرف سوخت فسیلی بر امید به زندگی در بدو تولد درنظر گرفته می‌شود.
نتایج: نتایج تخمین مدل تحقیق نشان داد که توسعه مالی به طور مثبت و با مقدار 0/037 بر امید زندگی تأثیر می‌گذارد. این مطالعه همچنین نشان می‌دهد که انتشار CO2 و مصرف سوخت فسیلی به ترتیب 0/015 و 1/02 سبب کاهش امید زندگی می‌شود. مصرف انرژی تجدید پذیر و مخارج سلامت نیز به ترتیب با ضریب مثبت 0/025 و 0/035سبب بهبود امید زندگی در ایران شده است.
نتیجه‌گیری: برای افزایش نتایج سلامت لازم است اقداماتی برای افزایش هزینه‌های سلامت، افزایش استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، کاهش استفاده از سوخت‌های فسیلی و تقویت توسعه مالی در بلندمدت جهت دسترسی آسان‌تر به درمان‌های پزشکی، اجتناب از بیماری‌ها، سبک زندگی سالم‌تر و کیفیت محیطی، انجام شود. از طرف دیگر از حیث سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی در جهت بهبود شاخص‌های اقتصادی می‌تواند زمینه را برای تقاضای کالاهای بهداشتی و آموزشی و بهبود وضعیت بهداشـتی جامعـه فراهم نماید.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb