جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای بقا

فریبا یوسفی مجد، حسن افتخار اردبیلی، فیض الله اکبری حقیقی، حجت زراعتی،
دوره 1، شماره 4 - ( 4-1382 )
چکیده

IUD در پیشگیری از بارداری بسیار موثر است، ارزان ترین وسیله پیشگیری به مدت طولانی بوده و بلافاصله بعد از گذاردن باعث پیشگیری می شود و می توان آن را به عنوان یک کنتراسپتیو اضطراری بکار برد. این تحقیق یک مطالعه مقطعی است که به منظور بررسی عوامل اثر گذار بر قطع استفاده از IUD و احتمال بقای آن در 341 زن که در سال 1377 در ارومیه IUD گذارده بودند انجام گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بیش از 50 درصد IUDها در سه سال اول در آورده شده بودند. بقای یک ساله IUD در این منطقه 62% و بقای سه ساله تنها 42% می باشد. در 87.4% موارد علت خارج ساختن IUD عارضه بوده است (P=0.000) عامل گذارنده IUD با قطع استفاده از وسیله، ارتباط معنی داری را نشان داد (P=0.009). وقتی عامل گذارنده IUD ماما بوده، 62.5% زنان آن را در کمتر از 2 سال درآورده بودند ولی وقتی عامل گذارنده پزشک بود این میزان به حدود 46% رسیده است. مهمترین عوارض مشاهده شده عبارت بودند از: خونریزی 28.7%، درد 27.3% و عفونت دستگاه تناسلی 18.5%، بیشترین میزان درآوردن IUD در شش ماه اول (35.8%) اتفاق افتاده است. در صورت معاینه کامل و مشاوره صحیح در موقع گذاردن IUD و دقت در انتخاب داوطلب می توان از بروز بسیاری از عوارض پیشگیری نموده و طول مدت استفاده از وسیله فوق الذکر را افزایش داد.


افسانه بختیاری، کریم‌الله حاجیان،
دوره 5، شماره 2 - ( 2-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان امروزه بعنوان یک معضل اجتماعی در تمام جوامع در حال افزایش است. میزان بقای فراغت از بیماری در این بیماران علاوه بر ارزشیابی شاخص‌های پیشگیری، تشخیص و درمان سرطان پستان در کشور، می‌تواند تأثیر درمان و پیامد بیماری را نیز پیشگویی نماید. به این منظور مطالعه‌ای جهت بررسی 5 ساله میزان بقای فراغت از بیماری در مبتلایان به سرطان پستان انجام شد.

روش کار: 403 بیمار مبتلا به سرطان پستان که جهت دریافت Neo-adjavant therapy به مرکز رادیوتراپی- شیمی‌درمانی بیمارستان شهید رجایی بابلسر مراجعه نمودند، وارد مطالعه شدند و از نظر اولین زمان عود در طی 5 سال تحت بررسی قرار گرفتند. متغیرهای مورد نظر توسط پرسشنامه ثبت گردید و آنالیز آماری با استفاده از آنالیز بقا به روش غیر پارامتری کپلن مایرو مدل رگرسیونی کاکس انجام شد.

نتایج: میانه زمان عود موضعی 16 ماه و میانه زمان متاستاز 22 ماه بود. شایعترین محل متاستازها به استخوانها (6/46%) با ارحجیت به ستون مهره بخصوص مهره‌های کمری بودند. میانه زمان بقای فراغت از بیماری 36ماه بود. میزان کلی فراغت از بیماری در سال پنجم 45% بود. این میزان در مرحله اول بیماری 85% ودر مرحله چهارم 5% بود. سن کمتر از 35 سال، مرحله بیماری، وضعیت درگیری غدد لنفاوی بعنوان عوامل پیشگویی کننده مستقل در زمان اولین عود بیماری بودند.

نتیجه‌گیری: نتایج این بررسی در مقایسه با کشورهای اروپایی و آمریکایی میزان پایین‌تری از بقای فراغت از بیماری را نشان داد. این امر در ارتباط با مرحله پیشرفته‌تر بیماری و نیز سن کمتر بیمار در زمان تشخیص می‌باشد. یافته‌های حاضر براهمیت بیش از پیش برنامه‌ریزی در جهت تشخیص زودرس و درمان مناسب این بیماری تأکید می‌نماید.


مژگان بهزاد پور، حجت زراعتی، محمود محمودی، عباس رحیمی،
دوره 7، شماره 1 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان معده همانند تمام سرطان‌های دیگر بر اثر رشد خارج از کنترل بافت‌های سرطانی به وجود می‌آید و با وجود اینکه روش‌های مختلف درمانی از قبیل جراحی، رادیوتراپی، و شیمی درمانی و چند روشِ درمانی توأم برای این بیماری وجود دارد، ولی باز هم عود بیماری و مرگ بر اثر بیماری امکان‌پذیر است. بر اساس نتایج گزارش کشوری ثبت موارد سرطان در ایران، مرگ به دلیل سرطان معده در رتبه اول مرگ و میرهای ناشی از انواع سرطان‌ها قرار دارد. این مطالعه با هدف تعیین بقای 2 ساله بعد از عود بیماران مبتلا به سرطان معده‌ی جراحی شده در مهمترین مرکز درمان سرطان ایران (انستیتو کانسر) و بررسی عوامل مؤثر بر آن طراحی و اجرا شده است.
روش کار: در این مطالعه 330 بیمار مبتلا به سرطان معده که در فاصله زمانی 1374 تا 1378 به انستیتو کانسر مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) مراجعه کرده و تحت عمل جراحی قرار گرفته‌اند، مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از زمان عود بیماری و زمان مرگ بر اثر بیماری، طول عمر بعد از عود بیماران مورد نظر تعیین شد. چون طول عمر مورد نظر، زمان سپری شده بین دو پیشامد عود بیماری و مرگ بر اثر بیماری در نظر گرفته شده و هر دو پیشامد می‌توانند دچار ناتمامی شوند، داده‌های مورد استفاده دارای ویژگی ناتمامی دو سویه هستند. بعد از مشخص شدن طول عمر، اثر متغیرهای فردی مانند سن، جنس، و اطلاعاتی در مورد بیماری مانند محل درگیری، تشخیص پاتولوژی، متاستاز به گره‌های لنفاوی، متاستاز به کبد، متاستاز دوردست و مرحله بیماری (Stage) بر طول عمر بعد از عود بیماران با استفاده از مدل مخاطرات متناسب کاکس (Cox proportional hazards model) مبتنی بر ناتمامی دوسویه مورد ارزیابی قرار گرفت، و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج: احتمال بقای دو ساله بعد از عود بیماران مبتلا به سرطان معده مورد بررسی 15%، و میانه طول عمر پس از عود 15/10 ماه بوده است. نتایج آزمون‌های یک متغیره، که برای بررسی اثر مجزای متغیرهای مختلف بر طول عمر بعد از عود بیماران انجام شد، نشان می‌دهد سن، جنس، محل درگیری، تشخیص آسیب شناسی، متاستاز به گره‌های لنفاوی، متاستاز به کبد و متاستاز دوردست اثر معنی‌داری بر طول عمر بعد از عود بیماران نداشته است. اما متغیر مرحله بیماری به طور معنی‌داری بر طول عمر بعد از عود بیماران موثر بوده‌ است. بررسی همزمان اثر متغیرهای مختلف بر احتمال بقای بعد از عود بیماران با استفاده از مدل مخاطرات متناسب کاکس برای داده‌های با ویژگی ناتمامی دو سویه نشان داد که متغیرهای سن، جنس و تشخیص آسیب شناسی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر بقای بعد از عود بیماران دارند.
نتیجه گیری: بقای دو ساله بعد از عود مبتلایان به سرطان معده بسیار اندک است. بیمارانی که در مراحل انتهایی بیماری جهت درمان مراجعه میکنند به درمانهای بکار گرفته شده پاسخ مناسبی نمی دهند و با عود بیماری روبرو خواهند شد و متاسفانه طول عمر پس از عود آنان بسیار کوتاه و دارای میانه 15/10 ماه است.


هما کاشانی، محمود محمودی، حجت زراعتی، عباس رحیمی، آرش جلالی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: در بسیاری از مطالعات، بقای بیماران مبتلا به سرطان معده یعنی زمان تا وقوع مرگ این بیماران، مورد بررسی قرار گرفته ‌است. این در حالی است که با وجود درمان‌پذیری سرطان معده در مراحل ابتدایی توسط عمل جراحی، احتمال عود بیماری پس از این روش درمان وجود دارد. بنابراین به منظور دست‌یابی به براورد دقیق‌تر بقای بیماران لازم است هر دو رخداد عود بیماری و مرگ مورد بررسی قرار گیرند. هدف این مطالعه استفاده از روش رقابت جویی خطرات به منظور براورد توابع تجمعی بروز عود بیماری و مرگ و در نتیجه براورد بقای بیماران پس از عمل جراحی می باشد.

روش کار: این پژوهش شامل اطلاعات 330 بیمار مبتلا به سرطان معده است که از ابتدای سال 1374 تا فروردین 1378، به انستیتوکانسر ایران مراجعه کرده و تحت عمل جراحی قرار گرفته‌اند. به منظور دست‌یابی به بقای 5 ساله، این بیماران حداقل به مدت 5 سال مورد پی‌گیری قرار گرفته‌اند. برخی خصوصیات دموگرافیک، بالینی و درمانی بیماران، همچنین نوع و زمان اولین رخداد (عود بیماری و یا مرگ) پس از جراحی از پرونده‌ی بالینی آنان جمع آوری گردید. براورد توابع تجمعی بروز عود بیماری و مرگ با استفاده از روش پارامتری مستقیم انجام شد. مدل رگرسیون پارامتری جهت تطبیق اثر برخی متغیرهای کمکی به کار برده شد. از نرم افزار R جهت تحلیل داده ها استفاده گردید و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد. یافته‌ها با نتایج حاصل از عدم در نظر گرفتن رخدادهای رقیب مقایسه گردیدند.

نتایج: میانه مدت زمان پی‌گیری در این مطالعه 9/37 ماه بود. 13% بیماران عود بیماری و 9/60% مرگ را به عنوان اولین رخداد پس از جراحی تجربه کردند. توابع تجمعی بروز عود بیماری و مرگ 5 سال پس از عمل جراحی و با در نظر گرفتن اثر متغیرهای کمکی به ترتیب 0/11% و 6/68% براورد گردیدند. متغیرهای سن، مرحله‌ی بیماری و دریافت درمان تکمیلی رابطه‌ی معنی‌داری با تابع تجمعی بروز مرگ نشان دادند در حالی که تنها دریافت درمان تکمیلی ارتباط آماری معنی‌داری با تابع تجمعی بروز عود داشت. مشاهده گردید افزایش سن و پیشرفته شدن مرحله‌ی بیماری احتمال تجمعی بروز مرگ پس از عمل جراحی را افزایش می‌دهند. همچنین دریافت درمان تکمیلی احتمال تجمعی بروز عود بیماری پس از جراحی را کاهش در حالی که احتمال تجمعی بروز مرگ را افزایش می‌دهد. بقای بیماران پس از گذشت 5 سال از عمل جراحی (با لحاظ کردن اثر متغیرهای کمکی) 4/20% بدست آمد.

نتیجه گیری: استفاده از روش رقابت جویی خطرات در تحلیل داده‌های بقا به دلیل قابلیت در نظر گرفتن رخدادهای رقیب و در نتیجه دست‌یابی به براورد دقیق‌تر بقای بیماران توصیه می‌گردد. دست‌یابی به نتایج دقیق‌تر با استفاده از این روش با توجه به براوردهای کوچک تر واریانس‌ پارامترهای مدل و فواصل اطمینان باریک بدست آمده برای براورد توابع تجمعی بروز رخدادهای رقیب قابل ملاحظه می‌باشد. متأسفانه نتایج بدست آمده حاکی از آن است که نرخ بقای بیماران مبتلا به سرطان معده در ایران پایین است.


مریم ناظمی پور، محمود محمودی، حجت زراعتی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف : در بسیاری از مطالعات تشخیصی از جمله بررسی بقای بیماران مبتلا به سرطان معده که هر فرد بعد از عمل جراحی با بیشتر از یک رخداد مواجه است و رخداد یکی سبب پوشانده شدن رخداد دیگری می­شود، بحث رقابت جویی خطرات مطرح خواهد بود که برای بررسی اثر هر متغیر کمکی بر رخداد هر حادثه و برآورد تابع مخاطره، از مدل­هایی چون کاکس و Fine و Gray استفاده می­شود. حال اگر پیش فرض­های دو مدل برقرار نباشد، بکارگیری آنها نادرست خواهد بود. یکی از راه­های برطرف کردن چنین مشکلی استفاده از مدل­هایی با انعطاف بیشتر است.

  روش­کار : در این مطالعه خصوصیات جمعیت شناختی، بالینی و درمانی330 بیمار مبتلا به سرطان معده که طی سال­های 1374 تا 1378 به انستیتو کانسر مجتمع بیمارستانی امام خمینی مراجعه کرده و تحت عمل جراحی قرارگرفتند، به همراه متغیرهای، نوع و زمان تا اولین رخداد حادثه (عود بیماری/ مرگ) برای هر بیمار جمع­آوری و بررسی شد . با استفاده از این اطلاعات نمودار تابع تجمعی بروز عود بیماری( CIF )، توسط سه مدل کاکس، Fine و Gray و مدل ا نعطاف پذیر و با استفاده از نرم افزار R(2.14.0 ) رسم و با نمودار تابع تجمعی بروز عود مشاهده شده برای بیماران، مقایسه و کارآیی آنها بررسی گردید .

  نتایج: فرض متناسب بودن خطرات، تقریباً برای همه ی متغیرها به ازای هر حادثه برقرار می­باشد. نمودار تابع تجمعی بروز برای حادثه مورد نظر(عود)، نشان داد که مدل کاکس در برآورد آن دچار بیش برآوردی شده و نیز نمودارهای دو مدل دیگر بسیار شبیه به هم و علاوه بر آن شبیه به نمودار مشاهده شده می باشند. با این تفاوت که نمودار تابع تجمعی بروز مربوط به مدل انعطاف پذیر، هموارتر می­باشد طوریکه در پیش بینی خطر می­تواند دقت بیشتری داشته باشد.

  نتیجه­گیری : با وجود رخدادهای رقیب، مدل کاکس چندان مناسب چنین وضعیتی نبوده و به نظرمی­رسد مدل انعطاف پذیر نه تنها جایگزین مناسبی برای مدل Fine و Gray می­باشد بلکه در صورت عدم برقراری فرض متناسب بودن، نسبت به آن برتر نیز خواهد بود.


الهام مدرسه، محمود محمودی، سید مصطفی حسینی، حجت زراعتی، ایرج نجفی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: در بسیاری از مطالعات پزشکی، همراه با داده­های طولی که مرتباً تحت یک دوره زمانی معین اندازه­گیری می­شوند، اطلاعات مربوط به بقا، نیز جمع آوری می گردد. در چنین شرایطی استفاده از مدل هایی مثل مدل آمیخته خطی یا روش GEE برای داده های طولی ومدل کاکس برای داده های زمان تا رخداد، به دلیل عدم برقراری پیش فرض های لازم امکان پذیر نمی باشند. در مقابل، مدل های توأم جهت در نظر گرفتن 1- خطای اندازه گیری متغیر وابسته به زمان 2- داده های گمشده جزئی یکنوا بعد از رخداد پیشامد و3- رابطه توأم پاسخ های طولی وبقا به طور همزمان، معرفی می شوند. جهت بررسی بقا بیماران، مدل توأم مد نظر در این پژوهش طی فرآیندی پاسخ طولی(کراتیینین) را به صورت یک متغیر وابسته به زمان همراه با سایر متغیر های مستقل در مدل بقا قرار می دهد .

  روش کار: این پژوهش شامل اطلاعات 417 نفر از مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه تحت درمان با روش دیالیز صفاقی بود. بیماران از سال 1376 تا ابتدای سال 1388 به سه مرکز درمانی (شریعتی، مدرس و شفا) درشهر تهران مراجعه نمودند . در این مطالعه، داده های طولی و متغیرهای وابسته به زمان مورد استفاده قرار گرفته، لذا برای هر فرد متغیرهای مختلفی در زمان های معین اندازه گیری گردید. در ابتدا برخی اطلاعات از پرونده بالینی بیماران جمع­آوری گردید، سپس با بکارگیری مدل توأم به تعیین عوامل مؤثر بر روی بقا بیماران دیالیز صفاقی پرداخته شد. یافته­ها با آنالیز ابتدایی (کاکس تعمیم یافته) مقایسه گردید. جهت تحلیل داده­ها از نرم افزار R استفاده وسطح معنی­داری 05/0 در نظرگرفته شد.

  نتایج: با بکار گیری مدل توأم، متغیر های جنسیت، سن، دیابت، فشار خون دیاستولیک، هموگلوبین، اوره ، LDL وکراتینین معنی­دار می­باشند؛ در مدل کاکس تعمیم یافته تنها متغیرهای سن وفشار خون دیاستولیک به عنوان عوامل موثر بر ریسک رخداد مرگ بیماران به شمار می آیند.

  نتیجه گیری: مدل توأم، عوامل موثر بردو پاسخ را به طور همزمان مورد بررسی قرار می­دهد. همچنین داده­های گمشده ای که به علت رخداد یک پیشامد بوجود آمده و متغیر های مستقل که با خطای اندازه­گیری روبرو هستند را نیز مد نظر قرار می­دهد. بنابراین در چنین مواردی استفاده از مدل های توأم که منجر به نتایج بهتر و بالا رفتن آگاهی در مورد بیماری می گردد ضروری می باشد.


lمحمودرضا گوهری، پریسا مختاری حصاری، زینب مقدمی فرد، رضا خدابخشی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف : شناخت عوامل موثر بر وقوع متاستاز در بیماران اهمیت بالایی در فرآیند شناخت و درمان بیماری سرطان دارا می باشد. بروز متاستاز به عنوان عاملی برای شکننده ­ تر شدن بیمار، سبب در معرض خطر قرار گرفتن بیشتر بیمار و کاهش طول عمر بیمار می شود. همچنین کیفیت زندگی وی را در ابعاد جسمی و روانی کاهش می­دهد. هدف این مطالعه بررسی عوامل پیش ­ آگهی دهنده بروز متاستاز در بیماران سرطان پستان توسط مدل رگرسیونی شرطی برای داده ­ های بازگردنده است.

  روش­کار: داده ­ های مورد استفاده در این مطالعه از پرونده بیمارستانی 246 زن مبتلا به سرطان پستان که برای عمل جراحی و درمان به بیمارستان فیاض بخش تهران مراجعه نمودند استخراج گردید. بیماران تا اریبهشت 1391 مورد پیگیری قرار گرفته و آخرین وضعیت آنان ثبت گردید. برآورد زمان بدون بقای متاستاز به روش کاپلان مایر برآورد گردید. برای تعیین عوامل پیش ­ آگهی دهنده متاستاز مدل شرطی چندگانه به داده ها برازش شد. تحلیل داده ­ ها در نرم افزار R انجام شد.

  نتایج: 202 بیمار (1/82%) تا پایان مطالعه زنده ماندند و 44 بیمار (9/17%) فوت کردند. 54 بیمار متاستاز داشتند و 11 نفر (7/4%) دو متاستاز را تجربه کردند. بیشتر متاستازها در استخوان، کبد، ریه و مغز مشاهده شد. میانه بقای بدون متاستاز 64 ماه برآورد گردید. نرخ یکساله، دو ساله و سه ساله بقای بدون متاستاز به ترتیب 88، 1/80، 6/76درصد بود. تعداد گره های لنفی درگیر(016/0 p< ) و فاکتور رشد اپیدرمی انسانی( HER2 ) (048/0 p< ) پیش ­ آگهی دهنده متاستاز تعیین شدند و متغیرهای سن، گیرنده استروژن، گیرنده پروستروژن، درجه بدخیمی تومور و اندازه تومور معنی دار نشدند(05/0 p> ) .

  نتیجه­گیری: این مطالعه نشان داد که عامل پیش­آگهی دهنده معنی­دار تعداد گره­های لنفی درگیر بیشتر، به عنوان عاملی شناخته می شود که سبب افزایش مخاطره بروز متاستاز و کاهش بقای بیمار، در نتیجه فوت وی می­شود. همچنین تشخیص و درمان بیماری در مراحل اولیه بیماری سبب افزایش بقای بیماران می­گردد. بنابراین ایجاد زمینه برای غربالگری­های سرطان پستان و دادن آگاهی به زنان در مورد اهمیت معاینات دوره­ای و تشخیص زود هنگام بیماری می تواند عامل مهمی جهت درمان بیماری و پیشگیری از بروز متاستاز بیماران سرطان پستان می باشد.


الهه زارعان، مهدی یاسری، محمود محمودی، رسول انتظار مهدی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان معده یکی از شایع‌ترین سرطان‌های دستگاه گوارش در کشور است که استان آذربایجان شرقی از این لحاظ رتبه دوم در میان استان‌های کشور را داراست. در این مطالعه امکان استفاده از مدل‌های شفایافته را در تحلیل بقا این بیماران بررسی کرده و به شناسایی عوامل مؤثر بر میزان بقای طولانی‌مدت و بقای کوتاه‌مدت بیماران با استفاده از مدل کاکس شفایافته آمیخته پرداختیم.

روش کار: در این مطالعه از اطلاعات 184 بیمار مبتلابه سرطان معده در شهرهای استان آذربایجان شرقی که در طی سال‌های 88 تا 89 به مراکز درمانی مراجعه نمودند و به مدت 5 سال پیگیری شدند، استفاده کردیم.

نتایج: در این مطالعه میانه زمان بقا بیماران 33/8 (فاصله اطمینان 95%: 9/5 تا 6/10) ماه بود. برازش هر دو مدل تک متغیره و نهایی کاکس شفایافته نشان داد که در قسمت بقای کوتاه‌مدت عامل شیمی‌درمانی معنی‌دار شده است (نسبت مخاطره= ۰٫۴۹ و فاصله اطمینان 95%: 34/0 تاp<)

نتیجه‌گیری: اگر جامعه مورد بررسی شامل دو گروه ایمن و مستعد برای پیشامد مورد نظر باشد، مدل‌های شفایافته آمیخته می‌توانند برای تحلیل مجزای بقا بلندمدت و کوتاه‌مدت بیماران مبتلابه سرطان معده مورد استفاده قرار گیرند و به شناسایی متغیرهایی که هم‌زمان بر این دو قسمت مؤثرند بپردازند.


مرضیه محمدپور، مهدی یاسری، محمود محمودی، رسول انتظار مهدی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان ها و همچنین دومین علت مرگ و میر ناشی از سرطان در میان زنان پس از سرطان ریه می­باشد.
روش کار: در این مطالعه کلیه بیمارانی که در استان های آذربایجان غربی و شرقی در سال 1388 تا 1389 به سرطان پستان مبتلا شده و به مراکز درمانی مراجعه نموده اند به مدت 5 سال پیگیری شدند. از آنالیز بقا شفا یافته برای به دست آوردن بقای این بیماران استفاده شده است و تاثیر متغیرها بر روی میزان بقا با استفاده از مدل کاکس شفایافته چندمتغیره ارزیابی شده است.
نتایج: در این مطالعه میانگین سنی 171 بیمار مبتلا به سرطان پستان در زمان تشخیص برابر 9/12±9/55 سال و دامنه سنی ایشان از 23 تا 89 سال بود. در مجموع 52 مرگ اتفاق افتاد و میزان بقا 5 ساله بیماران 6/60 % برآورده شد. در نهایت دو متغیر وضعیت اقتصادی و بستری اورژانسی به‌عنوان دو عامل پیش آگهی دهنده در بقای بلند مدت بیماران مبتلا به سرطان پستان یافت شدند.
 نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می­رسد که استفاده از مدل شفایافته در بیماران مبتلا به سرطان پستان بهتر از مدلهای بقای کلاسیک می­باشد.
 
رابعه حسامی، رسول انتظار مهدی، حمیدرضا خلخالی، امید اثنی عشری،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان معده پنجمین سرطان شایع و سومین علت مرگ ناشی از سرطان در جهان است. این سرطان همچنین رتبه اول و چهارم را به ترتیب در مردان و زنان ایرانی دارد. تعیین میزان بقاء و عوامل مؤثر بر آن، بار بیماری در جامعه و ارتباط بین عوامل مختلف با میزان بقاء را بررسی می‌کند و این مطالعه باهدف برآورد میزان بقاء و تعیین عوامل مؤثر بر آن در بیماران مبتلا به سرطان معده در استان آذربایجان‌غربی انجام گرفت.
روش‌ کار: در این مطالعه 930 مورد بروز سرطان معده در سال‌های 1390، 1391 و نیمه اول 1392 تحت بررسی قرار گرفت. جهت تعیین میزان بقا از روش کاپلان- مایر و مقایسه بین توابع بقا از آزمون لگ‌رتبه‌ای و مدل‌سازی داده‌ها از مدل مخاطره متناسب کاکس استفاده شد. آنالیز داده‌ها توسط نرم‌افزار Stata نسخه 11 انجام شد.
نتایج: میانگین سنی بیماران 49/12±4/66 سال و بیش از 69% بیماران مرد بودند. میزان بقا یک، سه و پنج‌ساله به ترتیب 37%، 14% و    11 % به دست آمد. در آنالیز چند متغیره، متغیرهای سن (01/0p=) و متاستاز تومور (001/0p=) مهم‌ترین عوامل پیش‌آگهی دهنده بقا بیماران بودند.
نتیجه‌گیری: میزان بقا بیماران مبتلا به سرطان معده در استان آذربایجان غربی بسیار پایین بود و به‌طور معنی‌داری میزان بقا بالاتری در بیماران جوان‌تر و فاقد متاستاز دوردست تومور مشاهده شد.
مصطفی پیوند، حسین انصاری، ابوالفضل پاینده، مجید سرتیپی، محمد علی یادگاری، حسین معین،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: عوارض قلبی عروقی، بیماری دیابت از شایع ترین عوارض این بیماری است، هدف این مطالعه تعیین احتمال تجمعی رخداد عوارض قلبی بیماری دیابت نوع 2 با استفاده از آنالیز بقا در شهر زاهدان می باشد.
روش کار: این مطاله کوهورت تاریخی به روش آنالیز بقا بوده که به صورت توصیفی تحلیلی در سال 1399 بر روی 410 بیمار مراجعه کننده به کلنیک دیابت بیمارستان بوعلی شهر زاهدان انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار  Spss-v21   و با استفاده از آزمون های توصیفی و پس از آن با روش کاپلان مایر و مدل خطرات متناسب کاکس بقا محاسبه شد.
نتایج : به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که 122 نفر (7/29%) از مراجعین مبتلا به عوارض قلبی دیابت بودند. میانه زمان بقا (ماه) رخداد عارضه قلبی با متغیرهای قند خون ناشتا و قند خون دو ساعته ارتباط دارد (05/0>p). در مدل نهایی رگرسیون کاکس متغیرهای قند خون ناشتا و مراجعه منظم در مدل نهایی رگرسیون کاکس چندگانه باقی مانده اند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که عوارض قلبی دیابت در جامعه مورد مطالعه به نسبت بالا می باشد، پس لازم است مداخلاتی در تغییر سبک زندگی، کنترل منظم فشار خون، کلسترول و قند خون بیماران جهت پیشگیری از بیماری و کاهش عوارض مرتبط با دیابت انجام شود.
 
محمد امین میرزایی، مجید سرتیپی، مهدی محمدی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پیوند کلیه درمان انتخابی در بیشتر بیماران با بیماری کلیوی است. پیوند کلیه یک فرآیند جراحی است که در آن یک کلیه‌ی سالم با کارکرد خوب جایگزین کلیه کسی که مشکل و نارسایی شدید دارد، می‌شود. مطالعه حاضر با هدف برآورد احتمال بقا کلیه پیوندی در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه در شهر زاهدان انجام شد.
روش کار: این مطاله از نوع همگروهی گذشته نگر به روش آنالیز بقا بوده که به صورت توصیفی تحلیلی در سال 1401 انجام شد. حجم نمونه لازم 211 بیمار برآورد شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.VER22 و با استفاده از آزمون­های توصیفی و روش کاپلان مایر و مدل خطرات متناسب کاکس بقا محاسبه شد.
نتایج: به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که 45 نفر (21/3%) از مراجعین ریجکت داشتند. در مدل رگرسیون لجستیک چندگانه مدت زمان بقا پیوند کلیه، متغیرهای وضعیت دهنده، وضعیت تأهل، فشار خون و دیابت در مدل باقی مانده اند (0/05>p). در بیماران کلیوی با بقا پیوند شهر زاهدان متغیرهای متغیرهای وضعیت دهنده،فشارخون بالا و دیابت در مدل نهایی رگرسیون کاکس چند گانه باقی مانده اند.
 نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت احتمال بقای بیماران کلیه مستقل از نوع اهدا کننده و مشخصات دریافت کننده بود که این مساله نشان دهنده تکامل در مدیریت پیوند کلیه در طی چند سال گذشته می باشد. انجام دیالیز قبل پیوند کلیه نیز بر احتمال بقای تاثیر دارد که می توان این عوامل با در نظر گرفتن آنها به افزایش احتمال بقا پیوند کلیه کمک کرد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb