دف از انجام این مطالعه بررسی گذشته نگر وجوه اپیدمیولوژی بیماری کالاآزار در بین بیماران گزارش شده به مرکز بهداشت استان اردبیل از سه ماهه چهارم سال 1375 تا پایان سال 1380 بوده است. تعداد کل بیماران گزارش شده 602 نفر بود اما باتوجه به اینکه بررسی وضعیت بیماران فقط در آنهایی میسر بود که در بیمارستان بستری شده و دارای سابقه بودند، برای تعداد 293 نفر که پرونده آنها از بیمارستان های اردبیل، مشکین شهر و گرمی اخذ گردید، براساس مدارک و مستندات موجود در پرونده ها و مراکز بهداشت نسبت به تکمیل پرسشنامه ها اقدام گردید. همچنین به دلیل ناقص بودن تعداد 76 پرونده، در نهایت اطلاعات مربوط به 217 پرسشنامه وارد برنامه کامپیوتری Epi-info 2002 شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تعداد کل بیماران گزارش شده (602 نفر) در مقایسه با مطالعه مشابه در سال های 69-1364 (1051 نفر) کمتر بوده است که احتمالا ناشی از کاهش میزان ابتلا در مشکین شهر و یا عدم گزارش کامل موارد بیماری می باشد ولی در عوض تعداد موارد بیماری در شهرستان های گرمی و بیله سوار افزایش داشته است. نسبت ابتلای جنس مذکر به مونث در کل بیماران 1.4 و در بین بیماران بستری شده 1.5 برابر بود. 74% بیماران (160 نفر) زیر دو سال و 93% آنها (201 نفر) زیر 5 سال سن داشتند. فقط سن 4 نفر از بیماران (1.8%) بالای 10 سال بود. بیشترین بیماران از لحاظ محل بستری مربوط به شهرستان اردبیل و از لحاظ محل سکونت مربوط به شهرستان گرمی بودند. 87.5% بیماران روستانشین بوده، بیشترین مراجعه در ماه های سرد سال و کمترین مراجعه در فصل تابستان صورت گرفته است. بیشترین روش تشخیصی بکارگرفته شده، بخصوص در سال های اخیر تست آگلوتینانسیون مستقیم (DAT) بوده و نتیجه آن در 77% از بیمارانی که این آزمایش را انجام داده بودند، با تیتر ?1/1600 مثبت بوده است. BMA هم در 30 نفر از مبتلایان به کالاآزار صورت گرفته است که در 26 مورد (87%) مثبت بوده است. 58% بیماران در فاصله یک ماه و 93% آنها (182 نفر) در فاصله 4 ماه از شروع علایم بیماری تشخیص داده شده اند. شایعترین علایم بالینی بترتیب کم خونی، تب، اسپلنومگالی و بی اشتهایی (همگی بالای 90%) و سپس سوء تغذیه، سرفه، هپاتومگالی، اسهال، استفراغ، لنفادنوپاتی، خونریزی، زردی، ادم و آسیت و علت اصلی مراجعه در شش نفر (3%) تب و تشنج بوده است. مهمترین علایم آزمایشگاهی، آنمی (با میانگین هموگلوبین 8.9g/dl) و ESR بالا (با بالاترین میزان ثبت شده 140mm در ساعت اول) و سپس ترومبوسیتوپنی و نوتروپنی بود. آنزیم های کبدی هم در حدود یک سوم بیماران افزایش داشت. برای درمان بیماران در 96% موارد از گلوکانتیم و در بقیه که مربوط به موارد عود یا شکست درمان بوده، از آمفوتریسین B استفاده شده است. 95.8% بیماران با حال عمومی خوب از بیمارستان مرخص و 3% بیماران (شش نفر) فوت نموده اند. توضیح اینکه علت مرگ در پرونده ها دقیقا بیان نشده بود. براساس یافته های فوق بیماری کالاآزار هنوز هم یکی از مشکلات بهداشتی مهم استان اردبیل و بخصوص جمعیت روستانشین آن بوده و بویژه در شهرستان های گرمی و بیله سوار نیاز به اقدامات کنترلی جدی داشته و در کنار آن توسعه امکانات بهداشتی و درمانی و آموزش پرسنل درگیر و مردم ضرورت دارد.
زمینه و هدف: مشارکت بخش دولتی و خصوصی نوعی خصوصی سازی است که در آن بر خلاف خصوصی سازی کامل ، مشارکت بخش دولتی در ارائه خدمات ادامه دارد. در ایران نیز در راستای مشارکت بخشهای دولتی بدنبال توافق انجام یافته بین وزارت بهداشت و وزارت تعاون ، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تبریز در سطح استان اقدام به ایجاد تعاونی های بهداشتی نمود. در این مطالعه عملکرد فرایند های ارائه خدمات بهداشتی در تعاونی ها با مراکز بهداشتی درمانی مورد مقایسه قرار گرفته است.
روش کار: این پژوهش بصورت یک مطالعه تحلیلی انجام شد، که در آن دوگروه از مراکز بهداشتی درمانی با مدیریت دولتی و تعاونی از نظر عملکرد فرایند های ارائه خدمات بهداشتی مورد مقایسه قرار گرفتند . جامعه آماری شامل کلیه دفاتر ،پرونده ها و آمار ماهانه مراکز بهداشتی درمانی مورد بررسی در فاصله بهمن1381تا فروردین 1382بود .داده ها با استفاده از نرم افزارهای EPI INFO و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و از تستهای آماری t وx2 شد.
نتایج: درصد پوشش تنظیم خانواده، مراقبت از کودکان کمتر از یک سال، مراقبت از کودکان یک الی شش سال، مراقبت از زنان باردار و تعداد خانوارهای تحت پوشش یک رابط در مراکز بهداشتی و درمانی تعاونی بیشتر از مراکز بهداشتی و درمانی دولتی بود. در رابطه با تاخیر در مراقبت گروههای هدف، میانگین مدت تاخیر در غالب موارد در مراکز بهداشتی درمانی تعاونی نسبت به مراکز دولتی کمتر بود. میانگین تعداد ویزیت های غربالگری جمعیت تحت پوشش، ویزیت های سر پائی، مراقبت از بیماران تحت پوشش، مشاوره، تزریقات و پانسمان و پیگیری در مراکز تعاونی بیشتر از مراکز دولتی بود. میانگین ارائه خدمات تنظیم خانواده، ایمن سازی، صدور کارت تندرستی و کلرسنجی در مراکز دولتی بیشتر از مراکز تعاونی بود اما اختلاف معنی دار آماری ما بین دو گروه مذکور در رابطه با این فرایندها دیده نشد. در تعاونیهای بهداشتی در مقایسه با مراکز دولتی اطلاعات ثبت شده در فرمهای آمار ماهیانه مراقبت از کودکان زیر یک سال، مراقبت از کودکان بالای یک سال، ویزیت های دوره ای و واکسیناسیون تطابق بیشتری با اطلاعات ثبت شده در دفاتر و پرونده ها دارا بودند.
نتیجه گیری: عملکرد فرایندهای ارائه خدمات بهداشتی از طریق مراکزبهداشتی درمانی تعاونی در مقایسه با مراکز بهداشتی درمانی دولتی خوب بلکه شاخصهای موجود نشاندهنده نتایج بهتری در بیشتر زمینهها میباشند و این بدین معنی است که یک ساختار خصوصی با نظارت بخش دولتی برنامههای ملی و کشوری را بمانند سایر مراکز دولتی به انجام میرساند با این تفاوت که در خصوص تامین نیروی انسانی حقوق کارکنان و مدیریت و اداره این مراکز بار کمتری به دولت وارد میشود و زمینههای مشارکت بخش خصوصی در حوزه بهداشت گسترش یافته و در اشتغال نیروهای انسانی تربیت شده هم بستر مناسبی را فراهم میآورد .
زمینه و هدف: کاندیدا آلبیکنس شایع ترین پاتوژن قارچی کومنسال Commensal و یکی از اعضای میکرو فلور مخاطی از جمله دهان، واژن و دستگاه گوارش می باشد. این پاتوژن فرصت طلب می تواند باعث ایجاد عفونتهای جلدی-مخاطی تا سیستمیک در بیماران مستعد ، بسته به میزان ضعف سیستم ایمنی شود. همچنین شایع ترین ارگانیزم قارچی ایجاد کننده سپتی سمی با مرگ و میر100-50% می باشد. اشعه ماوراء بنفش یکی از اشعههای الکترومغناطیسی میباشد که در طول موج nm 400-100 نانو متر قرار دارد و اثرات مختلفی چون کشندگی، وقفه در رشد، کاهش سنتز پروتئینها و اسیدهای نوکلئیک و ایجاد موتاسیون در سلولهای پروکاریوت ویوکاریوت دارد. در مطالعات گذشته اثرات اشعه UV بر C. albicans بررسی شده است که در بیشتر موارد میزان کشندگی، قدرت مهار رشد، و تغییر فنوتیپی بر روی قارچ مورد بررسی قرار گرفته است. در مطالعه حاضر سعی شده است که اثر اشعه UV-B بر رشد، تولید کلامیدوکنیدی، میزان جذب قندها در C.albicans و نیز بیماریزایی آن در موش بررسی شود .
روش کار: C.albicans در محیط SC کشت داده شد و بعد از 24 ساعت انکوباسیون در دمای 30 درجه سانتیگراد در گروههای مجزا به مدت 20,15,10,5 دقیقه در طول موج nm 302 تحت تابش اشعه UV-B قرار گرفت و سپس از سلولهای مخمری تحت تاثیر اشعه و کنترل جهت انجام آزمایشهای ذکر شده در بالا استفاده گردید.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نمایانگر این بود که بعد از فواصل زمانی24، 48 و72 ساعت از زمان اشعه دهی رشد قارچ کاهش یافت و بیشترین میزان آن درزمان20 دقیقه دیده شد. از نظر جذب قندها هیچ تفاوتی بین C. albicans اشعه دیده و کنترل مشاهده نشد . تابش اشعه، تولید کلامیدو کنیدی را در کاندیدا آلبیکنس مهار کرده بود که این مهار با افزایش زمان پرتو دهی افزایش مییافت. بطوریکه پس از زمان 20 دقیقه اشعه د هی کلامیدو کنیدی دیده نشد ولی در سایر فواصل زمانی بسته به زمان پرتودهی، تعداد کمتری کلامیدو کنیدی نسبت به کنترل ایجاد شده بود. قدرت تولید لوله زایا در کاندیدا آلبیکنس های اشعه دیده افزایش یافت. این افزایش، نسبت مستقیمی با زمان تابش اشعه نشان داد. در آزمایش بیماریزایی در موش تفاوت معنی داری ما بین سلولهای اشعه دیده و سلولهای کنترل مشاهده نگردید. بین ملکولهای DNA استخراج شده ازکاندیدا آلبیکنس های تحت تاثیر اشعه و کنترل،هیچ تفاوتی از نظر سایز و تعداد و اندازه باند برروی ژل آگارز1% مشاهده نشد
صفحه 1 از 1 |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0
Designed & Developed by : Yektaweb