جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای خودکشی

فاطمه جعفری، عبدالکریم احمدی، محمد رضا امیراسماعیلی، محمود موسی زاده،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: بررسی فصلی اقدام به خودکشی ممکن است یک راه ارزیابی برای سبب شناسی رفتار خودکشی کنندگان باشد. جستجوهای اولیه نشان می دهد، مطالعات اولیه زیادی در خصوص خودکشی انجام شده است که در تعداد قابل ملاحظه ای از انها ابعاد فصلی و اقلیمی خودکشی مورد توجه قرار گرفته است. بر همین اساس در مطالعه حاضر با بهره گیری از رویکرد مرور ساختاریافته، الگوی فصلی و زمانی رخداد خودکشی در ایران تعیین شد.

  روش کار: جستجو با بهره گیری ازکلید واژه های، suicide ، seasonality ، Iran/Iranian در پایگاه های اطلاعاتی ملی SID ، Iranmedex ، Magiran و Medlib و بین المللی PubMed ، Scopus و Google scholar انجام گرفت. کیفیت مقالات با استفاده ازچک لیست ارزیابی شد. داده ها ی هر یک از مطالعات اولیه بر اساس متغیرهای عمومی و متغیرهای فصل، ماه، ساعت، روزهای هفته و شرایط اقلیمی استخراج شد.

  نتایج: از 49522 مستند به دست آمده از جستجوی اولیه الکترونیکی، نهایتا تعداد 32 مقاله وارد این بررسی شد. بیشترین رخداد خودکشی در 8 مورد از مطالعات، فصل بهار و در 7 مورد، فصل تابستان بوده است. در بین مطالعات اولیه ای که فقط الگوی ماهانه رخداد خودکشی را گزارش نمودند، بالاترین رخداد زمانی خودکشی در 7 مورد از مطالعات در ماههای فصل بهار و 7 مورد در ماههای فصل تابستان بوده است. همچنین در بیشتر مطالعات(8 مورد) بیشترین رخداد زمانی خودکشی بین ساعت 13 الی 18 بوده است.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بر اساس مقالات منتشر شده، نشان داد که در ایران رخداد فصلی خودکشی قابل توجه است و بیشترین رخداد خودکشی در بهار و تابستان گزارش شده است.


زهرا رضایی نسب، محمد تقی شیخی، فاطمه جمیلی کهنه شهری،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: خودسوزی مرگ یک زندگی است؛ زندگی زنانی که پس از سالها صبر و انتظار در تلخی های زندگی، جز خودسوزی طریق دیگری را برای رهایی ندیده اند. هدف از انجام این پژوهش تعیین الگوی اپیدمیولوژیک اقدام به خودسوزی زنان در بین سال های 1390-1395 در شهر ایلام است.
روش کار: این تحقیق، یک مطالعه توصیفی است که در آن پرونده های زنانی که در شهر ایلام اقدام به خودسوزی کرده بودند در مدت 5 سال مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات لازم جمع آوری و با استفاده از روش آماری توصیفی در نرم افزار22 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: در مجموع این 5 سال، 129 مورد اقدام به خودسوزی کرده بودند. میانگین سنی افراد مورد مطالعه 24 سال در دامنه سنی 11 تا 95 سال بود. 5/53% از زنان اقدام کننده در بین گروه سنی20-35 سال بودند. میانگین سطح سوختگی در کل افراد70% و در محدوده 15 تا100% سوختگی سطح بدن بود. 6/73% افراد متاهل، 5/77% خانه دار بودند. بیشترین موارد خودسوزی در فصول پاییز و بهار اتفاق افتاد. اغلب افراد اقدام کننده در فاصله زمانی بعدازظهر خودسوزی کرده اند. شایعترین و مهمترین عامل در زنان ایلامی نامعلوم گزارش شده است 38%. مسئله بیماری روحی-روانی و افسردگی2/30% در رتبه دوم و اختلافات خانوادگی و بخصوص اختلاف با همسر1/17% در رتبه بعد قرار دارد.
نتیجه گیری: خودسوزی، مرگ غیر معمول یک زندگی است. زنان جوان و متاهل در جریان رویدادهایی که در خانواده ها و جامعه اتفاق    می افتد بیشتر دچار فشار و آشفتگی می شوند؛ افسردگی از مهم ترین رفتارهای منجر به خودکشی است؛ که آن را می توان پیامد مقوله هایی از جمله خشونت و آزار همسر و اطرافیان، فقر مالی، تنگ دستی و محرومیت دانست. بنظر می رسد گسترش حمایت های اجتماعی و جامع در برابر خشونت های خانوادگی علیه زنان، آموزش روش های کنترل خشم و عصبانیت و کاهش استرس، اطلاع رسانی در زمینه مراکز حمایتی می تواند به عنوان راهکارهایی جهت کاهش خودسوزی ارائه شود. 
 
حمیرا سلیمان نژاد، حمید پورشریفی، جهانشا محمدزاده، کورش سایه میری،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: نگرش به خودکشی در نوجوانان یکی از مشکلات عمدۀ سلامت روانی محسوب می­شود. لذا انجام پژوهش‌هایی از این دست حائز اهمیت می‌باشد. از این رو هدف از پژوهش حاضر اثربخشی پروتکل یکپارچه‌نگر در کاهش نگرش منفی به حل مسأله به عنوان تعیین‌کننده گرایش به خودکشی در نوجونان و جوانان 15 تا 24 ساله می‌باشد.
روش‌ کار: در یک طرح نیمه آزمایشی به شیوه پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل تعداد 40 نفر از نوجوانان و جوانان 15 تا 24 ساله شهر ایلام به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی انتخاب شدند. همه آن‌ها پرسشنامه‌های نگرش به خودکشی و نگرش منفی به حل مسأله را تکمیل کرده‌اند. پس از اجرا و جمع‌آوری اطلاعات، داده‌ها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری MANCOVA به کمک نرم‌افزار SPSSV19 تحلیل شده‌اند.
نتایج: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد تفاوت معنی داری در نمرات دو گروه وجود دارد (01/0p<، 748/10 =F،              506/0= اثر لاندای ویلکز). در همه مؤلفه‌های نگرش منفی به حل مسأله بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی­داری مشاهده شد. آموزش مهارت‌های مبتنی بر رویکرد یکپارچه‌نگری بر نگرش منفی به حل مسأله افراد نمونه اثربخش بوده و نمرات پس‌آزمون گروه آزمایش در متغیرهای گرایش-اجتناب به مسائل و کنترل شخصی کاهش یافته و در متغیر اعتماد به حل مسائل افزایش یافته است.
نتیجه‌گیری: در نهایت می‌توان گفت آموزش مبتنی بر رویکرد التقاطی (یکپارچه‌نگری) در نگرش منفی به حل مسأله نوجوانان و جوانان 15 تا 24 ساله که گرایش به خودکشی داشته‌اند، مؤثر بود. از این رو آموزش برنامه‌هایی از قبیل حل‌مساله، تنظیم هیجان، ذهن‌آگاهی و مواردی از این قبیل به روانشناسان، والدین، نوجوانان، متخصصان حوزه سلامت و آسیب‌شناسی اجتماعی جهت کاهش و جلوگیری از خودکشی نوجوانان می‌تواند اثربخش واقع شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb