جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای دانش‌آموزان

صدیقه خدمت، مهدی بحرینی،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده

زمینه وهدف: تحقیقات نشان می‌دهد که مولرهای دایمی اول بیشترین دندانهایی هستند که مورد درمان ریشه قرار می‌گیرند مطالعات اپیدمیولوژیک متعددی در مورد شیوع پوسیدگی این دندانها در دانش‌آموزان نقاط مختلف کشور انجام شده است ولی تاکنون مطالعه‌ای در مورد میزان نیاز به درمان ریشه دندانها از جمله مولرهای دایمی اول در ایران صورت نگرفته است. هدف از این مطالعه تعیین میزان نیاز به درمان ریشه در مولرهای دایمی اول فک بالا و پایین در دانش‌آموزان 11- 7 ساله منطقه 6 تهران و ارتباط آن با عوامل سن، جنس دانش آموزان و میزان تحصیلات والدین آنها می‌باشد.
روش کار: تعداد 885 دانش‌آموز 11-7 ساله شامل 572 دختر و 313 پسر از 12 مدرسه منطقه 6 تهران از نظر میزان نیاز به درمان ریشه دندانهای مولر اول مورد مطالعه قرار گرفتند. بعد از ثبت مشخصات هر دانش‌آموز ، دندانها با استفاده از آینه و سوند معاینه ‌شدند. بر روی دندانهای مشکوک به درگیری پالپ، آزمایش های گرما و سرما انجام می‌شد و در موارد لزوم بیمار جهت تهیه رادیوگرافی پری‌آپیکال به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران ارجاع می‌گردید. اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمون های Chi-square و Mann-whitneyمورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
نتایج : 26 نفر (3%) از دانش آموزان نیاز به درمان ریشه در دندان های مولر اول فک ها داشتند که شامل 18 دندان مولر اول در فک پایین و 8 دندان مولر اول در فک بالا بود. ارتباط معنی‌داری بین نیاز به درمان ریشه در مولرهای اول فکین با سن دانش آموزان (015/0= P)، میزان تحصیلات پدر (001/0=P) و میزان تحصیلات مادر (008/0=P) آنها مشاهده شد ولی بین جنس دانش‌آموزان و نیاز به درمان ریشه رابطه معنی‌داری وجود نداشت.
نتیجه گیری : با توجه به افزایش قابل توجه میزان نیاز به درمان ریشه با افزایش سن و درصد قابل توجه دندانهای مولر اول فک پایین نیازمند درمان ریشه استفاده از روشهای پیشگیری نظیرمسدود کردن سوراخها وشیارها (Pit and fissure sealant therapy) ودرمان با فلوراید در ابتدای رویش این دندانها بخصوص در فک پایین به مسؤولان بهداشت دهان و دندان، دندانپزشکان و والدین توصیه می شود.
عفت السادات مرقاتی خویی، ندا شمس علی زاده، علیرضا بیات، فاطمه زارعی، شهناز ریماز،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: رفتار تهدید کننده سلامت فرد در بستر اجتماعی تحت تآثیر فرهنگ آن جامعه شکل می گیرد. بنابراین رفتارهای پر خطر بهداشتی جوامع گوناگون می­تواند از دسته بندی متفاوتی برخوردار باشند. هدف این مطالعه شناسایی و اولویت بندی رفتارهای پرخطر بهداشتی بین دانش اموزان دبیرستانی در یکی از مناطق تهران بود .

  روش کار: در این مطالعه کیفی از نوع ارزیابی سریع 130 نفر در جلسات گروهی متمرکز (17 جلسه) شرکت کردند. گروه های هدف عبارت بودند از: دانش آموزان دختر و پسر( 9 جلسه)، والدین (5 جلسه)، معلمان(3 جلسه). چهار مدیر مدرسه در سه مرحله مصاحبه عمیق فردی شرکت کردند. در جلسات گروهی موضوعات کلی که مورد تأکید محققین بوده عبارتند از: 1) درک و توصیف مشارکت کنندگان درباره رفتارهای سالم و غیر سالم، 2) اولویت بندی رفتارهای مخاطره آمیز در نوجوانان دختر و پسر؛ 3) درک و باورهای مشارکت کنندگان در مورد رفتارهای مخاطره آمیز و تأثیر بستر اجتماعی-فرهنگی در شکل گیری آن رفتارها در نوجوانان و جوانان. داده ها به روش آنالیز محتوا تجزیه و تحلیل و معانی اصلی و درون مایه ها استخراج شد. برای صحت و استحکام داده ها معیارهای اعتباربخشی، تایید پذیری و انتقال پذیری ارزیابی گردید.

  نتایج : اعتیاد، رفتارهای پرخطر جنسی، و رفتارهای نابهنجار اجتماعی(پرخاشگری) ا ولویت رفتارهای مخاطره آمیز بین پسران دبیرستانی بودند. در گروه دختران رفتارهای پرخطر جنسی، ازدواج زودرس، عادات غذایی ناسالم، کم تحرکی و نگرانی از آینده (شغلی تحصیلی و ازدواج) به ترتیب اولویت شناخته شدند .

  نتیجه گیری: اگرچه اولویت رفتارهای مخاطره آمیز در بین پسران و دختران متفاوت است اما از این اولویتها رفتارهای پرخطر جنسی بین این دانش آموزان مشترک بود. رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان در مسیر جامعه پذیری آنها شکل می گیرند که قویا از فرهنگ بستر بومی آنها متاثر است. درک مشارکت کنندگان از شمای جنسیتی عامل مهمی در اولویت بندی رفتارهای پر خطر بهداشتی شناخته شد. برنامه های آموزشی جامع نگر در راستای ارتقاء سلامت نوجوانان و تغییر نگرش های اجتماعی در حمایت و مراقبت از نوجوانان پیشنهاد می شود.


افضل اکبری بلوطبنگان، محمود نجفی، جلال بابایی،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی خصوصیات روانسنجی مقیاس بهزیستی ذهنی در دانش‌آموزان بود.

روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. بدین منظور تعداد 400 نفر (200 پسر و 200 دختر) از دانش‌آموزان مدارس متوسطه شهر قم به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب و به ابزارهای بهزیستی ذهنی و شادکامی آکسفورد پاسخ دادند. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل عاملی، ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی پیرسون استفاده شد.

نتایج: یافته‌های تحلیل عاملی نشان داد که این مقیاس از چهار عامل تشکیل شده است. علاوه بر آن نتایج همبستگی پیرسون نشان داد، بهزیستی ذهنی با شادکامی (27/0r=)، نمره انضباط (11/0r=) و پیشرفت تحصیلی (28/0r=) رابطه مثبت و معنی‌داری در سطح 01/0p< دارد. همچنین اعتبار پرسشنامه بهزیستی با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 87/0 و هر کدام از خرده‌مقیاس‌ها شامل ارتباط با مدرسه 69/0، لذت از یادگیری 85/0، اهداف آموزشی 73/0 و کارآمدی تحصیلی 78/0 بدست آمد که نشان از قابلیت بالای ابزار بود.

نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش بیانگر این است که نسخه فارسی پرسشنامه بهزیستی ذهنی از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و می‌توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش‌های روانشناختی استفاده کرد.


زهرا توکلی، بهرام محبی، رویا صادقی، آذر طل، میرسعید یکانی نژاد، مسعود علی مردی،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه وهدف: فعالیت بدنی و تغذیه، مباحث مهمی درسلامت نوجوانان می‌باشند. هدف این مطالعه تعیین عوامل پیشگویی کننده آگاهی و رفتارهای تغذیه‌ای و فعالیت بدنی در دانش‌آموزان دختر پنجم ابتدایی بود.
روش‌کار: این مطالعه از نوع مقطعی، توصیفی-تحلیلی، روی480 دانش‌آموز دختر پنجم ابتدایی در شهرستان قدس، در سال 1399-1400 به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، دو قسمتی سوالات زمینه‌ای وسوالات آگاهی و رفتار تغذیه‌ای و فعالیت بدنی، به‌صورت مجازی از طریق پیام‌رسان شاد جمع‌آوری شد. از نسبت و شاخص روایی محتوا برای روایی و از شاخص همبستگی درون خوشه ای برای پایایی پرسشنامه استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده‌‌ها از آزمون‌های آماری توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم‌افزار27  SPSS انجام شد.
نتایج: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از تأثیر متغیر‌های آگاهی تغذیه‌ای بر رفتار تغذیه‌ای(001/0>p، 159/0= β) و آگاهی فعالیت بدنی بر رفتار تغذیه‌ای بود(008/0=p، 120/0=β) در صورتی که متغیر آگاهی فعالیت بدنی بر رفتار فعالیت بدنی موثر نبود و همچنین متغیر آگاهی تغذیه­ای نیز بر رفتار فعالیت بدنی تاثیری نداشت.
نتیجه‌گیری: افزایش آگاهی در زمینه تغذیه و فعالیت بدنی، رفتار تغذیه‌ای دانش‌آموزان را بهبود می‌دهد ولی این افزایش آگاهی روی رفتار فعالیت بدنی تاثیری ندارد، به نظر می‌رسد سبک زندگی بی‌تحرک و وجود پاندمی COVID-19 به میزان چشمگیری باعث کاهش فعالیت بدنی شده است. با افزایش آگاهی، تا حدودی می‌توان رفتار تغذیه‌ای و فعالیت بدنی را بهبود بخشید.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb