زمینه و هدف: درک زنان از پدیده یائسگی متفاوت است. در کنار تغییرات زیست شناختی، زنان، یائسگی را در قالب بسترهای فرهنگی و اجتماعی شان تجربه میکنند. در این مقاله، یافته های یک مطالعه کیفی گزارش می شود که هدف آن تبیین چگونگی درک زنان از پدیده یائسگی در بستر فرهنگی ایرانی است.
روشکار: برای جمع آوری اطلاعات، زنان سنین 40 سال و بالاتر از دانشگاه علوم پزشکی تهران در 4 بحث های گروهی متمرکز و 6 مصاحبه عمیق فردی، شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل از رویکرد موضوعی و محتوا استفاده شد. جلسات متمرکز گروهی به صورت نیمه ساختاری و تحلیل محتوایی از طریق کدگذاری آزاد و ترکیبی جهت کاهش داده ها، خروج مفاهیم و طبقه ها استفاده شد.
نتایج: یافته ها در چهار حیطه اصلی، نقش جنسیت، تغییر در جامعه پذیری، ادراکات و منابع حمایتی دسته بندی شدند.
نتیجه گیری: ادراک زنان شرکت کننده از یائسگی در قالب بسترهای فرهنگی خاص خود زنان شکل می گیرد و نیز یائسگی عاملی مؤثر در تغییرات مسیر زندگی زنان شناسایی می شود. از دست دادن زنانگی و تغییرات در نقش اجتماعی زنان، مفاهیم تغییر هویت و نقش جنسیتی در روند جامعه پذیری و تعاملات اجتماعی می باشند. درک و باورهای نادرست، و نادیده گرفتن زنانگی بعد از یائسگی در روایات زنان مشهود بود. به منظور دستیابی به نیازهای سلامت و رفاه زنان و ارائه خدمات در سال های گذر از یائسگی، حساسیت های جنسیتی و فرهنگی – اجتماعی باید مد نظر باشند.