زمینه و هدف: غربالگـری سرطان پستان و دهانهی رحـم یک رفتار ارتقاء دهنده سلامت محسوب میگردند، و رفتار تحت تاثیر عوامل پیچیدهای قرار دارد. نظریهی رفتار برنامهریزی شده چارچوب مفیدی برای پیشبینی و درک رفتار بهداشتی و طراحی مداخلات آموزشی فراهم مینماید و تلفیق این نظریه با سازه خود کارآمدی قابلیت پیشگویی نظریه را افزایش میدهد. لذا تحقیق حاضر با هدف درک عوامل موثر بر رفتار غربالگری سرطان پستان و دهانهی رحم در زنان کارگر به عنوان پایهای برای برنامهریزیهای آموزشی انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه یک رویکرد کیفی بر پایه "مدل تلفیقی رفتار برنامهریزی شده و خودکارآمدی" است. در این تحقیق 70 نفر از زنان کارگر 20 تا 45 ساله شاغل در کارخانجات شهرک صنعتی عباسآباد پاکدشت در قالب ده گروه هفت نفره با حضور در جلسات مصاحبه بحث گروهی متمرکز، تجارب خود را پیرامون عوامل تاثیرگذار بر رفتار غربالگری پستان و دهانهی رحم بیان نمودند. نمونهگیری مبتنی بر هدف و با حداکثر تنوع از بین زنان کارگر صورت پذیرفت.
نتایج: سطح آگاهی و نگرش زنان کارگر نسبت به روشهای غربالگری سرطانهای پستان و دهانه ی رحم پایین است. ترجیح و اهمیت به نظرات خانواده خصوصاً همسر و ترجیح درمان بیماریها نسبت به پیشگیری در جامعه، هنجارهای ذهنی زنان کارگر را تشکیل میدادند. مهمترین موانع مشارکت زنان کارگر در غربالگری سرطانهای پستان و دهانهی رحم عبارت بودند از: عدم آگاهی، افسردگی و بیحوصلگی، خستگی، خجالت از معاینات، ترس از معاینات و ترس از بیمار بودن، کیفیت نامناسب ارائه خدمات و عدم توجه به حریم خصوصی افراد، محدودیت اطلاع رسانی، دسترسی محدود زمانی و مکانی زنان کارگر به مراکز انجام غربالگریها و هزینه انجام غربالگریها.
نتیجه گیری: پیشنهـاد میشود با طراحـی آموزشهایی مختص زنان کارگر در محل کار جهت افزایش میزان آگاهی و ایجاد نگرشهای مثبت نسبت به غربالگری سرطان پستان و دهانه رحم، و نیز آموزشهایی مختص خانوادهها و کارفرمایان و برنامهریزان به جهت تشویق زنان و ایجاد امکانات و تسهیل دسترسیهای زنان در محل شهرکهای صنعتی گامی به سوی توانمند ساختن زنان کارگر در مشارکت در انجام غربالگری سرطان پستان و دهانهی رحم برداشت.