زمینه و هدف: این پژوهش به منظور شناسایی موانع پیش روی بانوان در انجام فعالیتهای ورزشی استان البرز انجام شده است.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی و از شاخه تحقیقات میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان شاغل استان البرز تشکیل میدهند که به صورت تقریبی 100000 نفر می باشد. نمونه تحقیق بصورت تصادفی و با استفاده از جدول مورگان 384 نفر بدست آمد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استانداردی بوده که از طریق 31 گویه 5 ارزشی سنجیده شده و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 90% تعیین گردید. عوامل بازدارنده مشارکت ورزشی در شش حوزه: 1) فرهنگی و اجتماعی، 2) اقتصادی، 3) نیروی متخصص، 4) نگرش خانواده، 5) تجهیزات و امکانات، 6) تبلیغات و رسانهها بررسی شد. از طریق نرمافزار SPSS در ابتدا اطلاعات جمعیت شناختی آزمودنیها (سن و رشته تحصیلی) با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در ادامه به منظور اولویت بندی عوامل پرسشنامه و مقایسه اولویتبندی در گروههای سنی مختلف از آزمونهای ناپارامتری فریدمن و کروسکال والیس استفاده شد.
نتایج: زندگی سازمانی با فشارهای روانی، استرس و خستگی ناشی از کار همراه است. اما زنان در سازمانها برای مشارکت در بسیاری از زمینهها به ویژه در برنامه ها و فعالیتهای ورزشی با محدودیتهایی مواجهاند. به عبارت دیگر، عدم تحرک جسمانی دختران و بانوان یعنی محروم شدن بخش مهم جامعه از سلامت و بهداشت جسمانی و روانی، شادابی و کارایی لازم که بیشک لطمههای جبرانناپذیری را برای کل جامعه به دنبال خواهد داشت.
نتیجه گیری: نشان داد که عوامل بازدارندهی اقتصادی و تجهیزات و امکانات جزء مهمترین عوامل بازدارنده مشارکت در فعالیتهای ورزشی زنان شاغل استان البرز میباشد و عامل مربوط به نگرش خانواده در اولویت آخر قرار دارد.