جستجو در مقالات منتشر شده


31 نتیجه برای مراقبت

مصطفی فرح بخش، اکرم ذاکری، نویده خدایی،
دوره 6، شماره 3 - ( 11-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: نظام اطلاعات سلامت شهرستان داده های خام را به اطلاعات مفید مدیریتی تبدیل می نماید. هدف اصلی نظام اطلاعات شهرستان ارتقای کیفیت خدمات سلامت ارائه شده در واحدهای ارائه خدمت است. این مطالعه برای بررسی وضعیت نظام اطلاعات مراقبتهای اولیه بهداشتی در سطح شهرستان طراحی و اجرا شد.
روش کار: 200 واحد ارائه خدمت به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب و وضعیت محاسبه 47 شاخص کاربردی بااستفاده از پرسشنامه و توسط کارشناس مسئول آمار مرکز بهداشت استان بررسی شد .
نتایج:
بطور میانگین 9/41 درصد شاخصهای مورد مطالعه در هر واحد ارائه مراقبتهای اولیه بهداشتی محاسبه شده است. در سطح شهرستان 50 درصد پیامدهای و 6/5 درصد شاخصهای عملکردی مطالعه محاسبه شده است. در سطح شهرستان 79 درصد و در سطح واحدهای ارائه خدمت 66 درصد شاخصهای قابل استخراج از زیج حیاتی محاسبه شده است. در سطح شهرستان 97 فرم مراقبت بیماریها ، 35 فرم سلامت محیط، 21 فرم سلامت خانواده و 23 فرم در سایر موارد وجود داشت.
بحث و نتیجه گیری : طراحی فرایند استاندارد مدیریت اطلاعات و تدوین مجموعه شاخصهای کاربردی در سطوح ارائه خدمت و مرکز بهداشت شهرستان برای ارتقای عملکرد نظام اطلاعات سلامت در سطح شهرستان ضروری است.
مصطفی فرح بخش،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و اهداف : پایش و ارزشیابی از اجزای اساسی هر برنامه ی سلامت هستند . نمودارهای کنترل/ روند عملکرد فرایند را در طول زمان به وضوح نشان داده و مدیران و کارکنان را قادر می سازد تا با تشخیص نوسانات عام و خاص / یک ارزشیابی منطقی و درست از عملکرد فرایند بعمل آورند.این مطالعه برای طراحی روش به کارگیری نمودارهای کنترل در نظام مراقبتهای اولیه بهداشتی اجرا گردید.

روش کار: این مطالعه در دو مرحله انجام یافت. در مرحله اول میانگین تاخیر در دریافت خدمات بهداشتی در فواصل هفته / ماه و فصل به صورت گذشته نگر مقایسه شد . در مرحله دوم با توجه به نوع فرایندهای سلامت و ویژگیهای نمودارهای کنترل و سهولت استفاده از آنها نمودارهای کاربردی در نظام مراقبتهای اولیه بهداشتی معرفی شدند.

نتایج  : بیش از 95 درصد میانگین های هر هفته در فرایندهای مطالعه شده  در مقادیر پایین تر از حد بالایی قرار داشتند. در فرایندهای مطالعه شده در 100 درصد موارد میانگین ماهانه و فصلی تاخیر در دریافت خدمت موردنظر در محدوده نمودار کنترل قرار داشت.

نتیجه گیری: پیامدهای سلامت از ارائه خدمات درست تحقق می یابند. بایستی با نشانگرهای اختصاصی و ساده پوشش و عملکرد خدمات بهداشتی پیگیری و مدیریت شوند. با توجه به موارد سنجش شایع در نظام مراقبتهای اولیه بهداشتی پیشنهاد می گردد سه نمودار R ـ X  نمودار nP  و نمودار C برای پایش فرایندها به کار گرفته شوند. نمودارهای کنترل این امکان را به ارایه دهندگان خدمات سلامت می دهند که با جمع آوری داده های ساده و کاربردی عملکرد فرایندهای سلامت را تعیین و مدیریت نمایند. از ویژگیهای این نمودارها می توان به مطالعه طولی داده ها / روشهای محاسباتی ساده و کاربردی بودن آنها اشاره کرد.


مرضیه جوادی، هدایت الله عسگری، مریم یعقوبی، حسین نوازهی،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری­های غیر واگیر که از آن به بیماری­های مزمن و یا بیماری­های مرتبط با سبک زندگی نیز یاد می­شود یکی از مشکلات جدی امروز اغلب کشورهاست. سازمان جهانی بهداشت در نشست­های سالانه­ی خود بارها این موضوع را طرح و نظرات و راهکارهای کارشناسی خود را به دنیا ارایه نموده است. در این مطالعه با استفاده از راهبرد­های تنظیمی توسط WHO که برنامه جامعی برای کنترل و مراقبت از بیمارهای غیرواگیر است به بررسی اقدامات انجام شده درحوزه­ی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در برنامه مراقبت و کنترل بیماری­های غیر واگیر پرداخته شده است.

روش کار: دراین مطالعه که یک پژوهش توصیفی تحلیلی است فعالیت های انجام شده درنظام  مراقبت بیماری­های غیر­واگیر در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در تعداد 21 واحد مبارزه با بیماری­های غیر واگیر شهر اصفهان و کلیه شهرستان­های استان به صورت خود ارزیابی و بررسی مستندات، مورد بررسی  قرار گرفت. کارشناسان و مسؤولان واحدهای مبارزه با بیماری­های غیر­واگیر(تعدا د 30نفر) وارد مطالعه گردیدند. ابزار مطالعه پرسشنامه محقق ساخته­ای بود که در6حیطه ( براساس اصول جهانی و راهبرد­های مبارزه با بیماری­های غیرواگیر (WHOتدوین و روایی و پایایی آن مورد تایید قرارگرفت. در تحلیل داده­ها از فراوانی، درصد، میانگین و T-Test  استفاده شد. داده­ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد.

نتایج: نمره کل خودارزیابی واحدهای مورد مطالعه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در زمینه اقدامات انجام شده در برنامه مراقبت و کنترل بیماری­های غیر­واگیر 59/0 44/1 (میانگین 44/1 از4) است. دربین 6راهبرد  مورد مطالعه راهبرد "افزایش آگاهی عمومی درمورد بیماری­های غیرواگیر "بالاترین امتیاز وراهبرد "بهبود همکاری و مشارکت در پیشگیری و کنترل بیماری­های غیر واگیر "کمترین امتیاز حاصل شده است. مستندسازی اقدامات در حد ضعیفی صورت گرفته است (کمتراز50%). بین میانگین نمرات خود­ارزیابی بر حسب دو دسته اقدامات دارای مستندات و فاقد مستندات  تفاوت معناداری وجود نداشت (1/0=p).

نتیجه گیری: دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از دانشگاههای پیشرو در سطح کشور است که اقدامات ارزشمندی در زمینه برنامه مراقبت و کنترل بیماری­های غیرواگیر انجام داده است. اما بر اساس مقیاس مورد استفاده این مطالعه نقاط ضعف متعددی در برنامه­ ها وجود دارد. یکی دیگر از نقاط ضعف دیگر عدم توجه و دقت در مستندسازی اقدامات انجام یافته است که مرحله بسیار مهمی برای هم افزایی فعالیتها و بهبود و تعالی عملکردی سازمان است.


علی اکبری ساری، زینب بهشتی زواره، محمد عرب، آرش رشیدیان، بنفشه گلستان،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف:  زخم بستر یکی از مشکلات رایج بیمارستان ها به ویژه در بخش های بستری با اقامت طولانی و بخش مراقبت های ویژه (ICU) می باشد که هزینه‌ها و عوارض زیادی را برای بیمار و نظام سلامت ایجاد می کند. هدف این مطالعه آن است تا عوامل موثر بر ایجاد زخم بستر را در بخش­های ICU بیمارستان­های آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران بررسی و تعیین نماید.

روش کار: این مطالعه در هفت بخش ICU واقع در چهار بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابتدابا استفاده از مشاهده مستقیم، تمام 90 بیمار بستری در بخش های مراقبت های ویژه بیمارستان های مورد مطالعه از نظر وجود زخم بستر مورد بررسی قرار گرفت. سپس از بین بیماران ترخیص شده از همان بخش ها در سال 1386 تعداد 310 پرونده پزشکی به صورت تصادفی متناسب انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت.  داده ها با استفاده از یک پرسشنامه ی ساختار یافته جمع آوری شد.

نتایج: زخم بستر در افراد مسن، خانم­ها، افراد با تحرک و فعالیت کمتر، سطح هوشیاری پایین تر، طول مدت بستری بیشتر، بیماران تحت مراقبت های داخلی و در بیماران مبتلا به تب، دیابت، فشارخون، فلج و بیماری های تنفسی، به طور معنی داری بیشتر بود. همچنین زخم بستر در بیماران مبتلا به عفونت و انواع توده ها بیشتر بود.

نتیجه گیری: استفاده از یک روش استاندارد ارزیابی بیمار و توجه به عوامل ایجاد زخم بستر قبل از بستری می­تواند در شناسایی بیماران در معرض خطر و کاهش زخم­ بستر تاثیر داشته باشد.


مهدی محبعلی، غلامحسین ادریسیان، محمدرضا شیرزادی، یاور حسینقلی زاده، محمدحسین پاشایی، اکبر گنجی، ذبیح الله زارعی، احمد کوشا، بهناز آخوندی، هما حجاران، حسین ملک افضلی،
دوره 9، شماره 2 - ( 8-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیوز احشایی(کالاآزار) در صورت عدم تشخیص به موقع و درمان غیر اختصاصی تقریبا در تمام موارد منجر به مرگ بیمار می­شود. به منظور تشخیص سریع و زودهنگام ودرمان بموقع بیماران مبتلا به لیشمانیوز احشایی، نظام مراقبتی خاصی در مناطقی از شمال غرب ایران برقرارگردید تا تاثیر اقدامات انجام شده را در کاهش میزان بروز و مرگ و میر مشخص نماید.

روش کار: این مطالعه با در نظر گرفتن منطقه شاهد شروع شد و به مدت 6 سال به شکل فعال ادامه یافت، تمامی بچه­های زیر 12 سال شهرستان مشکین­شهر که دارای تب­های مداوم  بیش از 2 هفته، رنگ پریدگی و بزرگی شکم بودند (شهرستان مداخله) توسط بهورزان آموزش دیده، نمونه برداری شده ونمونه ­ها به آزمایشگاه کالاآزار مرکز بهداشت شهرستان مربوطه ارسال گردیدند و مورد آزمایش قرار می­گرفتند. افرادی که نتیجهDirect Agglutination Test (DAT) آنها مثبت (با عیارهای 1:3200 و بالاتر) و دارای علایم بالینی اشاره شده بودند، از نظر لیشمانیوز احشایی (کالاآزار) مثبت تلقی می­شدند و پس از انجام و تایید معاینات بالینی، تحت درمان با داروی گلوکانتیم قرار می­گرفتند. متعاقبا در روستاهای با موارد کالاآزار، بیماریابی فعال انجام می­گردید. جهت مقایسه نتایج، شهرستان اهر نیز به عنوان منطقه کنترل(شاهد) در نظر گرفته شد. در این شهرستان فقط بیماریابی غیر فعال (پاسیو) با استفاده از روش DAT انجام می­شد.

نتایج: میانگین بروز لیشمانیوز احشایی ازمیزان 88/1 در هر هزار نفر جمعیت بچه­های 12 سال و به پایین (قبل از شروع مطالعه) به میزان77/0 در هزار( پس از  انجام مداخله ) کاهش یافت. در حالی که در شهرستان شاهد از 11/0 در هزار (قبل از شروع مطالعه) به 23/0 در هزار( پس از  انجام مداخله) افزایش یافت (01/0p<). در مدت انجام این مطالعه میزان مرگ و میر ناشی از کالاآزار در بچه­های زیر 12 سال شهرستان تحت مداخله از 16/0 در هزار قبل از مداخله به 009/0 مورد در هزار پس از مداخله(به میزان حدود 17 برابر) کاهش یافت (01/0p<).

نتیجه گیری: با برقراری نظام مراقبت با روش سرولوژی DAT به جای پونکسیون مغز استخوان و ادغام آن در نظام خدمات اولیه بهداشتی، علاوه بر کاهش مرگ ومیر، می­توان میزان بروز را نیز در مناطق اندمیک بیماری به طور قابل ملاحظه­ای کاهش داد.


علیرضا دیدارلو، داوود شجاعی زاده، حسن افتخار اردبیلی، شمس الدین نیکنامی، ابراهیم حاجی زاده، محمد علیزاده،
دوره 9، شماره 2 - ( 8-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: نتایج بسیاری از مطالعات نشان می­دهد که تنها راه کنترل بیماری دیابت و پیشگیری از عوارض ناتوان کننده آن، انجام مستمر رفتارهای خود مراقبتی است. هدف این مطالعه تعیین و شناسایی عوامل موثر بر رفتارخود مراقبتی زنان دیابتی بر اساس نظریه عمل منطقی توسعه یافته می باشد.

روش کار: در این مطالعه مقطعی تعداد 352 نفر از زنان دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابت شمال استان آذربایجان غربی(شهرخوی) و واجد معیارهای ورودی مطالعه به روش غیر تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای مناسب برای سنجش متغیرهای مورد نظر(آگاهی از دیابت، اعتقادات فردی، فشارها و هنجارهای اجتماعی، خودکارآمدی درک شده، قصد رفتاری و رفتار خود مراقبتی) با کمک مطالعات موجود انجام شده با چارچوب نظریه عمل منطقی و خودکارآمدی طراحی و روائی و پایائی آنها تعیین شدند. برای تحلیل داده­ها از نرم افزارSPSS نسخه 16 استفاده شد.

نتایج: براساس نتایج مطالعه، مدل پیشنهادی 6/41 درصد واریانس قصد رفتاری و2/26 درصد واریانس رفتار خود مراقبتی را در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 را پیشگویی و تبیین کرد. در بین سازه­های مدل، خودکارآمدی درک شده قوی­ترین و موثرترین عامل برای قصد به انجام رفتار خود مراقبتی شناخته شد که هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم  رفتار خود مراقبتی را تحت تاثیر قرار داد. عوامل نگرش­ها، فشارهای اجتماعی یا نرم­های انتزاعی، آگاهی و فواصل زمانی ویزیت بیمار توسط گروه درمانی نیز پس از خودکارآمدی بیشترین قدرت پیش­گویی خود مراقبتی را داشتند.

نتیجه گیری: مدل پیشنهادی در مطالعه حاضر به خوبی توانست رفتارخود مراقبتی را پیشگویی نماید و بنابراین می­تواند اساسی برای مداخلات آموزشی باشد که با هدف ارتقای خود مراقبتی و نهایتا به منظور کنترل دیابت انجام می­پذیرد.


زهره سادات میرسعیدی، حسن افتخار اردبیلی، کرامت ا... نوری جلیانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مهمترین عامل تعیین­کننده کیفیت زندگی سالمندان سلامتی است، مطالعات نشان داده که سلامتی با افزایش سن کاهش می­یابد. از آنجا که سالمندان به علت مشکلات فراوان مستعد آسیب می­باشند، نیازمند توجه و رعایت برنامه خود مراقبتی موثر در ارتقاء سلامت می­باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی کیفیت زندگی سالمندان مرکز بهداشت جنوب تهران و تاثیر بکارگیری برنامه خود مراقبتی بر آن صورت پذیرفته است.
روش ­کار: مطالعه از نوع مداخله­ای با گروه شاهد می­باشد. تعداد افراد مورد مطالعه 132 نفر بودند که در دو گروه تجربی (نفر52) و شاهد (80نفر) قرارگرفتند و به صورت نمونه­گیری خوشه­ای تصادفی از 5 مرکز بهداشتی درمانی انتخاب شدند. سپس برنامه آموزشی خود مراقبتی در طول سه ماه اجرا شد گردآوری داده­ها به روش مصاحبه ساختاری و ابزار آن پرسشنامه خصوصیات دموگرافیک و ابزار بررسی کیفیت زندگی از نوع فرم کوتاه بود. کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه کوتاه در دو مرحله قبل و دوماه بعد از آموزش در دوگروه اندازه­گیری شد. سپس داده ­ها با کمک آزمون­های آماری توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج: دراین مطالعه ابعاد کیفیت زندگی در گروه تجربی پس از مداخله آموزشی افزایش یافت و میانگین مجموع نمرات بعد فیزیکی از50/25±75/52 در قبل از مداخله به 96/18±11/66 پس از مداخله افزایش یافت. همچنین میانگین مجموع نمرات بعد روانی از 46/24±61/53 در قبل از مداخله به 07/15±85/70 پس ازمداخله افزایش یافت ولی نمرات ابعاد کیفیت زندگی گروه شاهد پس از مطالعه نسبت به قبل ازمطالعه تفاوت معنی­داری نداشت.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از تاثیرمثبت برنامه خود مراقبتی بر کیفیت زندگی سالمندان است.
سعید کریمی، مرضیه جوادی، مینا ایروانی، الهام چاوشی،
دوره 11، شماره 1 - ( 5-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: رشد جهانی جمعیت سالمندان هم برای ارایه کنندگان خدمات بهداشتی و درمانی و هم برای اعضای خانواده و جامعه ای که سالمندان در آن زندگی می­کنند یک چالش مهم محسوب می­گردد. سالمندان بزرگترین و سریع­ترین عامل در جامعه برای افزایش پذیرش­های بیمارستانی هستند و هزینه­های رو به تزاید دوره سالمندی دغدغه بیشتر سالمندان و خانواده­ای آنان است. این مطالعه با هدف بررسی دیدگاه­های گروه سلامت در مورد ارائه راهکارهای هزینه-اثربخش در فرآیند مراقبت از سالمندان انجام گرفت.

  روش کار: این مطالعه یک پژوهش کیفی است که به شیوه تحلیل محتوا انجام شد.در طی این تحقیق18 شرکت کننده ) شامل: 5 نفر عضو هیأت علمی، 6 نفر پزشک، 3 نفر پرستار و 4 نفرکارشناس بهداشت ( به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب گردیدند .داده ها با استفاده ازمصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده­ها، بااستفاده از روش کلایزی انجام شد .

  نتایج : 4 محور اصلی به دست آمده از این پژوهش، عبارت بودند از: تأکید بر آموزش­های لازم برای مراقبت از سالمندان (شامل: آموزش پزشکان، پرستاران، کارشناسان بهداشت، سالمندان و مراقبین خانوادگی آنها )، تأکید بر حسن اجرای خدمات بهداشتی اولیۀ مناسب برای سالمندان، تأکید بر اجرای مراقبت از سالمند در منزل، تأکید ویژه بر سلامت روان در سالمندان می­باشند.

  نتیجه گیری: به نظر می­رسد راهکار آموزش و مراقبت ازسالمندان و در منزل و تأکید ویژه بر سلامت روان از مواردی هستند که اثربخش بودن آنها کاملا ثابت شده و بدیهی بوده و به کارگیری آنها یقینا راهگشاست. راهکار"تاکید بر حسن اجرای خدمات بهداشتی اولیه مناسب برای سالمندان " باید بر اساس مطالعات نیازسنجی و اقدامات مبتنی بر نیاز سالمندان صورت گیرد. البته، ارزیابی هزینه-اثربخشی محورهای ذکر شده، بوسیلۀ مطالعات کمی، برای شناسایی منافع واقعی آنها در فرآیند مراقبت از سالمندان ضروری است.


محسن محمدی، عادل مظلومی، جبرائیل نسل سراجی، حجت زراعتی،
دوره 11، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: یکی از مهمترین مشکلات کار در بخش­های ویژه، بالا بودن بار کاری است. بار کاری زیاد منجر به افزایش خطاهای انسانی، کاهش کیفیت و ایمنی ارائه مراقبت و کاهش کیفیت زندگی کاری پرستار می­شود. هدف از این مطالعه ارائه ابزار مناسب، معتبر و پایاست که ضمن ارزیابی بار کار ذهنی پرستاران بخش­های ویژه بتواند عوامل ایجاد کننده که بصورت موقعیتی باعث بوجود آمدن بار کاری می­شود را شناسایی کند.

  روش­کار: این مطالعه در 2 مرحله انجام گرفت: 1-تعیین اعتبار صوری و پایایی روش NASA-TLX (جهت ارزیابی بار کار) بوسیله روش Backward Translation و روش آلفای کرونباخ. 2- مرحله طراحی پرسشنامه شناسایی موانع و عوامل تسهیل کننده عملکرد از طریق مصاحبه و انجام مطالعه پایلوت .

  نتایج: اعتبار صوری و پایایی روش NASA-TLX مورد تایید قرار گرفت (897/0= α ). پرسشنامه شناسایی موانع و عوامل تسهیل کننده عملکرد پرستاران در بخش­های ویژه در10 حیطه و 53 سوال و با مناسبت 97 درصد و شفافیت 96 درصد ارائه گردید . در مجموع 90 درصد پرستاران جامعیت کلی پرسشنامه را بسیار جامع و جامع ارزیابی نمودند.

  نتیجه­گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، می­توان از روش NASA-TLX و پرسشنامه موانع و عوامل تسهیل کننده عملکرد جهت ارزیابی بار کاری پرستاران بخش­های ویژه استفاده نمود.


حسین ملک افضلی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده

  این مقاله 40 سال تجربه ایران را در توسعه مراقبت های بهداشتی درمانی اولیه در آذربایجان غربی، نقش بهورزان در توسعه مراقبت های بهداشتی درمانی اولیه و فرآیند توسعه این مراقبت‌ها را در جمهوری اسلامی ایران بیان می­دارد. به علاوه عواملی را که موجب رشد کمی وکیفی آن شده است برمی‌شمارد و به چالش‌های پیش روی آن می‌پردازد و در آخر به برنامه پزشک خانواده که استراتژی مناسب برای دسترسی و استفاده همگان از مراقبت‌های بهداشتی درمانی اولیه است اشاره می­کند. 


آرزو فلاحی، سیامک درخشان، طاهره پاشایی، پروانه تیموری،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف : با وجود اینکه خود مراقبتی بیماران در کنترل و درمان پوکی استخوان اثر گذاشته اما هنوز عوامل مؤثر بر خود مراقبتی از دیدگاه مبتلایان به این بیماری مورد کنکاش کاوش قرار نگرفته است . هدف از این پژوهش تبیین عوامل مؤثر در خود مراقبتی از دیدگاه زنان مبتلاء به پوکی استخوان می باشد .

  روش کار: این مطالعه در سال 1393 و به روش کیفی با رویکرد آنالیز محتوی انجام شد . 15 زن مراجعه کننده به مراکز سنجش تراکم استخوان شهر سنندج بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف در این پژوهش شرکت داشتند . معیارهای ورود شرکت کنندگان مورد مطالعه شامل: زنان 50 سال به بالا ‌ ی مبتلا ء به بیماری پوکی استخوان، گذشت شش ماه از زمان تشخیص قطعی بیماری، شاخص T-Score پایین تر از 5/2- در استخوان پشت یا ران، مصرف دارو توسط بیمار با تجویز پزشک، توانایی صحبت کردن و تمایل به شرکت در مطالعه بود. داده ­ ها از طریق مصاحبه های عمیق فردی و گروهی نیمه ساختار یافته جمع آوری و به روش تحلیل محتوی تجزیه و تحلیل گردید . جهت حمایت از صحت و استحکام داده ‌ ها، معیار مقبولیت، تأیید پذیری و انتقال پذیری لحاظ شد .

  نتایج: از تجزیه و تحلیل داده ‌ ها 5 طبقه " عوامل زمینه ساز بیماری " ، " ناتوانی و امید در برابر بیماری " ، " نقش ­ های متقابل پزشک " ، " نقش خانواده " و " سازمانها و مراکز اجرایی " و 11 زیر طبقه شامل " مسائل فرهنگی " ، " عدم آگاهی " ، " عدم اولویت سلامتی سلامت سلامت " ، " ناتوانی و ترس " ، " امید به آینده " ، " نقش مثبت پزشک " ، " نقش منفی پزشک " ، " نقش فعال خانواده " ، " نقش غیر فعال خانواده " ، " نقش رسانه ها " و " مراکز اطلاع رسان " استخراج گردید .

  نتیجه گیری : نتایج مطالعه نشان داد مسئولیت پذیری زنان مبتلاء مبتلا به پوکی استخوان در قبال سلامتی سلامت خودشان تک عاملی نبوده بلکه چند بعدی می باشد . افزایش امید به زندگی در بیماران، توجه پزشک به خواسته های بیمار، افزایش برنامه های ارتقاء سلامت در رسانه ها و پر رنگ کردن نقش خانواده بویژه مردان موجب فراهم نمودن شرایط و زیر ساخت هایی جهت توانمند سازی زنان برای انجام رفتارهای خود مراقبتی می شود .


کورش هلاکویی نائینی، احمد رئیسی، لیلا فرجی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: مالاریا از قدیم به عنوان یکی ازمسائل بهداشتی مهم کشورتلقی شده است. نظام مراقبت مالاریا یکی از قدیمی ترین و منسجم ترین نظام های مراقبت بیماری­ها در کشور است. برنامه کنترل مالاریا از ابتدای سال1390 از کنترل به حذف تغییر یافت.
بنابراین بررسی کیفیت نظام مراقبت مالاریا در این برهه از اهمیت زیادی برخوردار است. مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر برنامه حذف بر روی کیفیت نظام مراقبت مالاریا طراحی شده است.

  روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقایسه ای می­باشد که در چهار دانشگاه علوم پزشکی واقع در استان­های مالاریاخیز کشور که انتقال محلی مالاریا در آنها جریان دارد، به منظور ارزیابی کامل بودن و صحت نظام مراقبت مالاریا در دو مقطع قبل و بعد از شروع برنامه حذف مالاریا در کشور، صورت پذیرفته است. در این مطالعه کلیه فرم های مربوط به موارد مثبت مالاریا در طی سال های 1389 تا 1391 که از مراکز بهداشتی درمانی منتخب در استان­های مالاریاخیز به سطح شهرستان فرستاده شده بود از نظر کیفیت مورد بررسی قرار گرفت و کامل بودن و صحت داده ها ارزیابی گردید و در دو مقطع دوسال قبل و دو سال بعد از شروع برنامه حذف مالاریا با هم مقایسه شد.

  نتایج: تعداد 1927 فرم، 1036 فرم(8/53%) برای سالهای 88 و 89 (قبل از برنامه حذف) و 891 فرم(2/46%) برای سال های90 و 91 (بعد از برنامه حذف) مورد بررسی قرار گرفت. بررسی شاخص کامل بودن اطلاعات به تقکیک دانشگاه های علوم پزشکی مورد مطالعه نشان داد برای مجموع دو فرم 3و 4، بیشترین و کمترین درصد کامل بودن را به ترتیب دانشگاه­های علوم پزشکی ایرانشهر و هرمزگان(با 8/94% و 30/17%) دارا بودند. بیشترین درصد کامل بودن فرم شماره3 مربوط به دانشگاه علوم پزشکی زاهدان با 78% و بیشترین درصد کامل بودن فرم شماره4 مربوط به دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر با 97% بوده است. مقدار کامل بودن فرم های مورد مطالعه برای کل سال­های مورد بررسی 3/84% بود. شاخص کامل بودن برای مجموع دو فرم 3 و 4 در طی سالهای 88و 89 (سال­های قبل از برنامه حذف مالاریا) برابر 7/83% بود و این مقدار با اندکی افزایش برای سال­های بعد از برنامه حذف مالاریا (90 و 91)، به 85% رسیده بود. نتایج آزمون آماری برای بررسی اختلاف کامل بودن فرم های گزارش دهی، معنی دار نبود.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که فرم های گزارش دهی موارد، در کل 84% کامل بودند که این مقدار برای سال­های قبل از شروع برنامه حذف برابر 7/83% و برای سال­های بعد از شروع برنامه حذف برابر85% بود. برنامه حذف مالاریا شاخص کامل بودن اطلاعات را با مقایسه فرم های 3 و 4 گزارش دهی موارد در دو مقطع زمانی قبل (سال­های 88 و 89) و بعد (سال­های 90 و 91)اندکی افزایش داده است. افزایش در شاخص کامل بودن اطلاعات برای فرم شماره 4 گزارش دهی موارد با 4% افزایش همراه بود و برخلاف انتظار بهبود کیفیت و کامل بودن برای فرم 3 گزارش دهی، کاهشی 3 درصدی داشت. بنابراین شروع برنامه حذف تاثیر چندان زیادی بر کامل شدن و افزایش کیفیت کامل بودن داده های فرم­های گزارش دهی موارد نداشته است.


زهرا فرهمند، داوود شجاعی زاده، آذر طل، کمال اعظم،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از شایع ترین مشکلات بهداشت عمومی جهان معاصر است که با عوارض دیررس از جمله بیماری پای دیابتی همراه می باشد. بیماری پای دیابتی از شایع ترین این عوارض بوده و از نظر جسمانی و عاطفی برای بیمار  پر هزینه است. این مطالعه با هدف مشخص نمودن تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر روی مراقبت از پا و پیشگیری اززخم پا در بیماران دیابتی نوع 2 صورت گرفت.
روش کار: 97 نفر(57 زن و 40 مرد) بیمار دیابتی نوع 2 در این مطالعه شرکت داشتند. نمونه ها به روش تصادفی در دو گروه مداخله (47 بیمار) و گروه شاهد (50 بیمار) تقسیم شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه ای مشتمل بر اطلاعات جمعیت شناختی سوالات مربوط به آگاهی و سازه های مدل اعتقاد بهداشتی جمع آوری گردید. این اطلاعات قبل و3 ماه بعد از انجام مداخله آموزشی برای گروه مداخله که طی سه جلسه کلاس آموزشی صورت گرفت و همچنین گروه شاهد، جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 و آزمون های شاپیرو- ویلک، کای دو، ویلکاکسون، تی زوجی و مک نمار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 
نتایج: داده ها نشان داد تفاوت معنی داری بین گروه مداخله و شاهد قبل از انجام مداخله آموزشی از نظر میانگین میزان آگاهی و سازه های مدل اعتقاد بهداشتی (حساسیت، شدت، منافع و موانع درک شده همچنین خودکارآمدی و خود مراقبتی ) وجود نداشت و در گروه مداخله نتایج، اختلاف معنی­داری بعد از برنامه آموزشی نشان دادند (05/0 > .(pولی در گروه شاهد این متغیرها پس از گذشت 3 ماه تفاوت معنی­داری نداشتند (05/0 <p ).
 نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که افراد مبتلا به دیابت نیاز به یادگیری طرق مراقبت از پاهایشان دارند و اجرای برنامه های آموزشی در بیماران دیابتی نوع 2 بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی در اجرای مراقبت از پاها موثر می باشد.
 
مهناز مایل افشار، مهدی معمارپور، لیلا ریاحی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه وهدف: دارو رایج­ترین کالای درمانی­مصرفی در واحدهای ارائه کننده خدمات سلامت و اجرای صحیح دستورات ­دارویی، بخش مهمی از فرآیند درمان و مراقبت است. بروز اشتباهات­دارویی می­تواند باعث بروز مشکلات جدی در سلامت بیماران وحتی در برخی موارد منجربه مرگ آنها شود. هدف از مطالعه بررسی رابطه استقرار استاندارهای ایمنی بیمار بانوع خطای دارویی گزارش شده در یک بیمارستان دولتی شهر تهران بمنظور کاهش بروز خطاهای دارویی و بهبود کیفیت درمان می باشد.
روش کار: این مطالعه به بررسی استقرار استانداردهای ایمنی دارو در30 بخش یک بیمارستان­دولتی در شهرتهران پرداخته و ارتباط آن با نوع خطای دارویی گزارش شده توسط کادردرمانی را طی سال‌های 1391تا1395بررسی نموده ­است. بدین منظور از دو چک‌لیست مجزا با عناوین"بررسی استقرار ایمنی­دارو"و"کیفیت خطای دارویی گزارش شده" استفاده گردید. داده‌های پژوهش با استفاده از نرم‌افزارآماریspss و آزمون‌های آمار استنباطی شامل مربع کای(کای دو)و ضریب همسبتگی کرامروفی تجزیه وتحلیل گردید.
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد، استانداردهای ایمنی دارو، بجز مولفه بیمارصحیح در پنج مولفه ازشش مولفه موجود این بیمارستان مستقر گردیده و استقرار ایمنی­ بیمار با نوع خطای دارویی گزارش شده در بخش‌های بیمارستان رابطه معنی‌داری دارد.
نتیجه­گیری: از آنجایی که فرایند دارودرمانی یکی از اقدامات رایج پرستاری در بخش‌های مراقبت­ویژه­قلبی محسوب می­شود، افزایش شناخت و آگاهی درخصوص علل خطاهای دارویی در بخش‌ها، بمنظور پیشگیری و کاهش بروز این­گونه خطاها، از سوی پرستاران لازم و ضروری قلمداد می­گردد. براین اساس، پیشنهاداتی نیز بمنظور کاهش میزان خطاهای دارویی در بیمارستان موردمطالعه ارائه گردیده است. 
علی محمد مصدق راد، انسیه اشرفی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: اجرای مدیریت کیفیت موجب ارتقای اثربخشی و کارایی سازمان‌های بهداشتی درمانی می<span style="font-size: 11pt;" dir="LTR" times="" new="" "b="" lotus";"="" major-bidi;="" "times="" roman";="">شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر یک مدل مدیریت کیفیت بر کارایی بخش مراقبت‌های ویژه تنفسی بیمارستان بوده است.

روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه اقدام پژوهی مشارکتی بوده که در سال 1392 در بخش مراقبت‌های ویژه تنفسی در بیمارستان لبافی‌نژاد تهران انجام شد. یک تیم بهبود کیفیت برای اجرای سامانه مدیریت کیفیت و ارتقای فرآیندهای کاری تشکیل شد. تیم بهبود کیفیت بر اساس مدل ده مرحله‌ای مدیریت کیفیت مصدق‌راد به شناسایی و استانداردسازی فرایندهای کاری بخش، تعیین اهداف برای فرایندهای کاری و ارتقای کیفیت فرایندها پرداختند. اطلاعات مربوط به شاخص‌های کارایی بخش مراقبت‌های ویژه تنفسی (درصد اشغال تخت، متوسط اقامت بیماران، گردش تخت و فاصله‌ی گردش تخت) در دو مقطع قبل و بعد از اجرای مداخلات مدیریت کیفیت جمع‌آوری و با هم مقایسه شد.

نتایج: اجرای مدیریت کیفیت منجر به افزایش 8/2% میزان اشغال تخت و 2/19% گردش تخت و کاهش 1/14% متوسط اقامت بیماران و 6/35% فاصله‌ گردش تخت بخش مراقبت‌های ویژه تنفسی بیمارستان شد.

نتیجه‌گیری: اجرای مدیریت کیفیت منجر به ارتقای کارایی بخش مراقبت‌های ویژه تنفسی شد. به کارگیری درست یک سامانه مناسب مدیریت کیفیت و تعهد مدیران و کارکنان می‌تواند منجر به بهبود کارایی بیمارستان‌ها شود.


شبنم هاشمی بخشی، زهرا جلیلی، محمود محمودی مجدآبادی فراهانی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه لزوم آگاهی دادن به کودکان و نوجوانان در سنین مختلف، درباره مسائل جنسی، بیشتر از زمان های گذشته احساس می شود. آموزش و مراقبت جنسی؛ مانند هر آموزش اصیل دیگر؛ باید به جا و به موقع انجام گیرد. از طرف دیگر، این آموزش بایستی بر اساس برنامه نظام مند و مدل های آموزشی صورت پذیرد تا نتایج مطلوب حاصل گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر مداخله آموزشی براساس مدل بزنف بر مهارت مادران در خصوص مراقبت جنسی از کودکانشان، تهران 96 1395 انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه که به صورت مداخله ای- نیمه تجربی با گروه غیر مداخله انجام شد 96 مادر دارای کودک پیش دبستانی
( 6-5 ساله) از پیش دبستانی های شهر تهران انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. مادران به صورت تصادفی، به دوگروه مداخله و گروه غیر مداخله تقسیم شدند.ابزار بررسی پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس مدل بزنف شامل  دو بخش (سوالات دموگرافیک) و سازه های (نگرش، هنجارهای انتزاعی، عوامل قادرکننده، قصد رفتاری و رفتار) بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. پس از انجام پیش آزمون بر اساس نیازهای آموزشی، برنامه و محتوای آموزشی مبتنی بر مدل بزنف تهیه و در گروه  مداخله به اجرا در آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار
SPSS 23 و آزمون های پارامتری t و آزمون ناپارامتری من-ویتنی وآزمون کای-دو صورت گرفت.

نتایج: میانگین نمره نگرش، هنجارهای انتزاعی، قصد رفتاری و رفتار در هر دو گروه قبل از مداخله اختلاف معنی داری نداشت. اما نتایج بعد از آموزش اختلاف معنی داری را در میانگین نمره نگرش، هنجارهای انتزاعی، قصد رفتاری و رفتار نشان داد (001/0>p). عوامل قادر کننده در هر دو گروه قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی داری را نشان نداد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر آن است که مداخله آموزشی بر اساس مدل بزنف بر مهارت مادران در خصوص مراقبت جنسی از کودکانشان می­تواند بر نگرش، هنجارهای انتزاعی، قصد رفتاری و رفتار مادران تأثیرگذار باشد.
آذر طل، بهرام محبی، الهام شکیبازاده، مهدی یاسری، مریم صبوری،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه وهدف: مفهوم توانمندی در علوم مرتبط با سلامت بر مسؤولیت‌ پذیری فردی و توانایی افراد بر حفظ سلامتی خود متمرکز است. پژوهش حاضر باهدف تعیین عوامل موثر بر توانمندی دریافت مراقبت سلامت در زنان سنین باروری در سال 1396 طراحی و اجرا شد.        
روش کار: این مطالعه مقطعی با مشارکت 549 نفر از زنان سنین باروری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی جنوب تهران با نمونه­گیری خوشه ای و چند مرحله ای انجام شد. ابزار این مطالعه پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و ابزار سنجش توانمندی دریافت مراقبت سلامت و خرده مقیاس­های آن بود که به روش خود ایفا تکمیل گردید. تحلیل داده ها از آزمون­های توصیفی و تحلیلی و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد.
نتایج: سطح تحصیلات همسر، اشتغال زنان، بعد خانوار، قومیت، داشتن سابقه بیماری مزمن و وضعیت اقتصادی پیش گویی‌کننده خرده مقیاس درجه کنترل بود. سطح تحصیلات همسر "زیر دیپلم و دیپلم"، بعد خانوار "3-2 " و "4-3 " فرزند و وضعیت اقتصادی "میزان درآمد کاملا کفاف زندگی را می دهد"، خرده مقیاس قدرت تعامل را پیشگویی کردند. متغیر های سطح تحصیلات همسر "زیر دیپلم و دیپلم"، بعد خانوار "با 3-2 و 4-3 فرزند"، شاغل بودن زنان و داشتن بیماری مزمن خرده مقیاس درجه تصمیم گیری را تبیین می نمود.
نتیجه گیری: به نظر می­رسد شرایط فردی، خانوادگی و اقتصادیاجتماعی خانواده در توانمندی زنان در دریافت خدمات سلامتی موثر است. لزوم رویکرد خانواده محور در دریافت خدمات سلامت باروری ضروری به نظر می رسد.
 
سجاد دری کفرانی، عاطفه ذوالفقارنسب، فاطمه ترابی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: همگام با­ گسترش نظام­های سلامت، اهمیت مراقبت­های بهداشتی اولیه به­ عنوان اساس یک نظام سلامت کارآمد بیشتر نمایان شده و بهبود کیفیت خدمات ارائه شده در این ­سطح اهمیت بیشتری می­یابد. در این راستا پژوهش حاضر سعی دارد تا الگوهای مورد ­­استفاده جهت بهبود کیفیت مراقبت­های اولیه بهداشتی را گرد­آوری نماید.
روش کار: این پژوهش در قالب مرور ­سیستماتیک انجام شده است. جست ­و ­جوی پیشرفته در پایگاه­های اطلاعاتی                   Web of Science, Scopus, Embase, PubMed, Cochrane, SID, Magiran, IranDoc, Google Scholar و در فیلدهای عنوان، چکیده و واژه­های کلیدی انجام­شد. معیارهای ورود مطالعه عبارت بودند از: داشتن نگرش جامع، تمرکز بر روی خدمات اولیه بهداشتی، زبان انگلیسی یا فارسی، منتشر شده در فاصله سال های 2018-2006. ارزیابی کیفیت مطالعات با­ استفاده از چک ­لیست     Joanna Briggs Institute (JBI) انجام شد. دو پژوهشگر مستقل کار انتخاب مطالعات، استخراج داده­ها و ارزیابی کیفیت مطالعات را انجام دادند و موارد اختلاف توسط پژوهشگر سوم برطرف شد.
نتایج: پس از غربالگری و بررسی معیارهای ورود 10095 مطالعه یافت شد، نهایتا11 مطالعه وارد پژوهش شد. کیفیت 4 مطالعه متوسط ارزیابی شده و مابقی از کیفیت بالایی برخوردار بودند. 2 مورد از مطالعات الگوهایی را برای بهبود کیفیت مراقبت های بهداشتی اولیه سلامت ارائه داده، 3 مورد اثربخشی ابزارهای بهبود کیفیت را ارزیابی کرده و 5 مورد نیز چارچوب های مفهومی را ارائه کرده بودند.
نتیجه گیری: در مجموع 8 نوع سیستم برای ارزیابی و بهبود کیفیت خدمات بهداشتی اولیه استخراج شد. مطالعات انجام شده پیرامون­مراقبت­های اولیه بهداشتی در سطوح مختلف مراقبت­فردی، حرفه­ای، کاربردی و سیاست­گذاری ملی مورد استفاده قرار­گرفته­است و مدل­ها، ابزارها و چارچوب­های کاربردی را ارائه ­نموده که هریک با توجه به محدودیت­ها و امکانات ذکر ­شده می­تواند بصورت جداگانه و یا ترکیبی برای موقعیت­های مختلف مورد استفاده قرار گیرد و پیامدهای سلامت را بهبود بخشد.
میرمسعود فاطمی، محمد خرازی افرا،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه روش های مداخله در بیمارستان با هدف ایجاد ارتباط با پرستاران و آموزش و حمایت از آنان در میزان بهبودی بیماران موثر است. هدف این پژوهش عبارت از تعیین رابطه بین بار مراقبت از بیماران و مقابله با شرایط پراسترس در پرستاران بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل 124 نفر پرستاران بخش مراقبت های ویژه و بخش های عمومی بود. از میان آنان بر اساس فرمول کوکران 93 نفر مورد مطالعه قرارگرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بار تحمل مراقبت از بیماران نواک و گست (1989) و پرسشنامه مقابله با استرس اندلر و پارکر (1990) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی شامل همبستگی و رگرسیون در سطح معنی داری 05/0 و با رعایت پیش فرض ها و با نرم افزار SPSS  نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد که ارتباط مثبت و معنی داری بین حوزه تحمل مراقبت از بیمار و سبک مقابله مساله مدار وجود دارد (001/0<  p و 985/0=r)، به این معنا که هرچه پرستارانی که از سبک های مقابله مساله مدار استفاده می کنند از تحمل مراقبتی بیشتری برخوردار هستند. همچنین ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط منفی و معنی دار بین حوزه تحمل مراقبت از بیمار و سبک مقابله هیجان مدار (001/0< p و 973/0-=r) وجود دارد، به این معنا که هرچه پرستارانی که از سبک های مقابله هیجان مدار بیشتر استفاده می کنند از تحمل مراقبتی کمتری برخوردار هستند. در حوزه تحمل مراقبت از بیمار و سبک مقابله اجتنابی نیز ملاحظه شد که ارتباط منفی و معنی­دار بین حوزه تحمل مراقبت از بیمار و سبک مقابله اجتنابی وجود دارد (001/0< p و 920/-0=r)، به این معنی که هرچه پرستارانی که از سبک­های مقابله اجتنابی بیشتر استفاده می کنند از تحمل مراقبتی کمتری برخوردار هستند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها پرستارانی که از سبک های مقابله ای مساله مدار استفاده می نمایند تحمل مراقبتی بیشتری نسبت به پرستارانی که از سبک های هیجان مدار و اجتنبابی استفاده می کنند دارا می باشند.
محمد مهدی کیانی، خاطره خانجانخانی، مریم شیروانی، بتول احمدی،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از تجربه‌های کشورهای مختلف و مروری بر ادبیات این حوزه در تقویت مراقبت‌های بهداشتی اولیه بسیار ضروری است. هدف پژوهش حاضر انجام یک مرور جامع برای شناسایی روش‌های تقویت مراقبت‌های بهداشتی اولیه و ارائه راهکار برای ایران بود.
روش کار: این مطالعه به صورت مرور جامع انجام شد. مطالعات با استفاده از پایگاه‌های اطلاعاتی SID، Iranmedex، Magiran، Web of Science، Scopus، Google Scholar، PubMed و Science Direct  بازیابی شدند. معیار ورود شامل تمامی مطالعاتی بود که به طور خاص در بازه 1998 تا 2018 میلادی به عوامل تقویت کننده مراقبت‌های بهداشتی اولیه پرداخته بودند. در نهایت30 مقاله مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: راهکارهای تقویت مراقبت‌های بهداشتی اولیه از دو جنبه عوامل تسهیل کننده کارکرد و عملکرد تیم مراقبت بهداشتی و راه‌های بهبود اجرای مراقبت‌های بهداشتی اولیه بررسی شدند. همچنین راهکارهایی مانند روابط مبنی بر اعتماد، اجرای گسترده برنامه ملی مراقبت بهداشتی اولیه با تمرکز بر آموزش کارکنان، آموزش رفتارهای سبک زندگی سالم و عوارض دارویی، سرمایهگذاری در فناوری اطلاعات در بخش سلامت در حوزه‌هایی نظیر ایمن سازی، مراقبت از کودک و جنبه‌های پیشگیری و مدیریت بیماری مزمن جهت تقویت مراقبت‌های بهداشتی اولیه ایران پیشنهاد می‌گردد.
نتیجه‌گیری: تقویت مراقبت‌های بهداشتی اولیه نیازمند هماهنگی و همکاری بین بخشی، همت و عزم راسخ طیف وسیعی از سازمان‌های بهداشتی و سازمان‌های غیرمرتبط با سلامت، حمایت دولت، تقویت نظام ارجاع و پزشک خانواده، تقویت تیم سلامت، خودمراقبتی و مشارکت مردم، رویکرد بهداشت محور و پیشگیری در سیاستهای کلان و هدایت و تخصیص منابع بیشتر به بخش بهداشت است.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb