جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای مطالعه کیفی

مسعود یونسیان، محمد شریعتی، قاسم زمانی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

متعاقب ادغام معاونت های بهداشتی و درمان و دارو در سطح وزارتخانه و ایجاد معاونت جدید سلامت، بحث ضرورت ادغام این معاونت ها در سطح دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران نیز مطرح شده بود. در این تحقیق نظرات و دیدگاه های صاحب نظران مختلف پیرامون جنبه های مختلف این امر بررسی و جمع بندی گردیده است. پژوهش از نوع دلفی بوده و در آن از دیدگاه های صاحب نظران، محققان، مدیران و کارشناسان داخل و خارج دانشگاه استفاده شده است. در مجموع از 52 نفر بعنوان صاحب نظر جهت شرکت در مطالعه دعوت بعمل آمد که از این میان 42 نفر در مطالعه شرکت کردند. انتخاب صاحب نظران با استفاده از روش Expert panel صورت پذیرفت. مطالعه در سه دور انجام شد و در دور سوم توافق بین شرکت کنندگان و تعیین دیدگاه آنان نسبت به جنبه های مختلف ضرورت و امکان ادغام مورد سنجش قرار گرفت. برای سنجش توافق از روش لیکرت استفاده شد و چنانچه حداقل دو سوم صاحب نظران با موضوعی موافقت یا مخالفت داشتند بعنوان اتفاق نظر در زمینه فوق درنظر گرفته شد. در نهایت در 27 مورد از مجموع 36 موردی که در دور نهایی مطرح شده بود توافق نسبی حاصل شد. شرکت کنندگان در مجموع با ضرورت ادغام موافقت داشته و در خصوص جنبه های مختلف آن مهمترین یافته ها عبارت بود از: ادغام از نقطه نظرهای سنخیت وظایف دو حوزه، تقویت تفکر جامعه نگری، تجربه انحلال سازمان های منطقه ای بهداشت و درمان، افزایش بهره وری، همسویی با وزارت بهداشت، افزایش کیفیت، اصلاح ساختار اداری ضرورت داشته و مشکلاتی از نظر شیفت منابع بطرف درمان و نیز کاهش سهم بهداشت و درمان بعلت کاهش تعداد نمایندگان آن در هیات رئیسه رخ نخواهد داد. همچنین شرکت کنندگان در خصوص امکان ادغام به توافق نسبی مثبت دست یافته و معتقد بودند نگرش نیروی انسانی نسبت به ادغام، جامه نگر نبودن اساتید و دانشجویان پزشکی و مقدور نبودن ادغام در کلیه زمینه ها امکان ادغام را منتفی نمی سازد. در مورد تسهیل عمل دولت به تعهدات جهانی خود، تاثیر ادغام بر انگیزه نیروی انسانی، عدم توانایی سیستم مدیریت دانشگاه در برانگیختن انگیزه کارکنان برای ادغام، روشن نبودن اهداف ادغام و عدم امکان ادغام در تمام زمینه ها، توافق قابل ملاحظه ای بین شرکت کنندگان مشاهده نشد.


لیلی صالحی، حسن افتخار اردبیلی، کاظم محمد، محمد تقدیسی، ابوالقاسم جزایری، داود شجاعی زاده، آرش رشیدیان،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش امید به زندگی و کاهش میزان باروری باعث افزایش تعداد افراد سالمند در سراسر جهان شده، به گونه ای که پیر شدن جمعیت به یکی از مهمترین چالش های بهداشت عمومی در قرن کنونی تبدیل گشته است.بررسی مطالعات قبلی انجام گرفته در سایر کشورها حاکی از این است که شناسایی عوامل موثر بر فاکتورها شیوه زندگی و نیازهای آموزشی گروه مداخله به طراحی برنامه های ارتقای سلامت موثر کمک می نماید. این مطالعه در سال 1386 با هدف تعیین آمادگی سالمندان جهت اتخاذ شیوه زندگی سالم و درک عوامل موثر بران در شهر تهران انجام گرفت.
روش کار: این پژوهش کیفی با استفاده از بحث گروهی متمرکز بر روی 60 نفر از سالمندان کانون های سالمندی انجام گرفت، روش نمونه گیری به صورت هدفدار بوده و از روش تجزیه و تحلیل کیفی جهت تحلیل داده استفاده شد.
نتایج: نتایج به دست آمده حاکی از این است که افراد مختلف، تعابیر گوناگونی از معنای سلامت داشتند و علل متفاوتی را برای سلامتی جسم و روح مهم می دانستند. از موانع گوناگونی بر سر راه پیروی از برنامه غذایی سالم نام برده شد و تقریباً همه شرکت کنندگان در مطالعه، از نظر آمادگی مصرف میوه وسبزی در مرحله قبل از تامل قرار داشتند. از نظر فعالیت فیزیکی اکثریت واحدهای پژوهش در مراحل آمادگی و عمل واقع بودند در این مطالعه، از منافع و موانع گوناگونی جهت انجام منظم فعالیت فیزیکی منظم نام برده شد.
نتیجه گیری: تصحیح شیوه زندگی تحت تاثیر عوامل فراوانی قرار دارد. نتایج این مطالعه به تدوین راهبردهای آموزشی مناسب در خصوص شیوه زندگی سالم کمک فراوانی می کند.


ناریا ابوالقاسمی، عفت السادات مرقاتی خویی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه وهدف: متغیرهای جمعیت‌شناختی، فیزیکی، اجتماعی و روانی پدیده شیردهی و مداومت تغذیه با شیر مادر را پیچیده می‌سازد. با وجود گستردگی برنامه‌های آموزشی و ترویج تغذیه با شیر مادر، هنوز این سؤال که چرا برنامه‌ها پیشرفت چشمگیری نداشته بی‌جواب مانده است. شیردهی پدیده‌ای در آمیخته با فرهنگ و بستر نظریه های بومی است بنابراین شناسایی عوامل موثر آن از دیدگاه عوامل کلیدی می‌تواند در پاسخ به سؤالات سیستم بهداشتی ضروری باشد.

روش کار: در این مطالعه کیفی با استفاده از مصاحبه گروهی داده‌ها از 35 نفر از پرسنل بهداشت و درمان در طول مدت 4 روز به کمک یک راهنمای مصاحبه با سری سوالات باز جمع‌آوری شد. نمونه‌ها به روش هدفمند از پرسنل بهداشتی درمانی شرکت کننده در کارگاه ترویج تغذیه با شیر مادر انتخاب شدند.

نتایج: تعیین‌کننده‌های ترویج تغذیه با شیر مادر در دو حیطه اصلی: 1- ادراکات مردمی از پدیده شیردهی2- روش های ترویج، دسته‌بندی شد. مفاهیم اصلی که ساختار این دو حیطه و چگونگی ارتباط آن‌ها را توصیف می‌کنند عبارتند از: ادراکات مردمی که با  اعتقادات، دموگرافی، پایه های نظری بومی و متغیرهای اجتماعی توصیف شد و روش‌های ترویج که با عملکرد در بستر فرهنگی- اجتماعی، سیاست‌ها، تعاملات و مهارت‌ها توصیف شد.

نتیجه‌گیری: از دیدگاه شرکت کنندگان ادراکات مردمی به علت ساختار مبتنی بر کج فهمی‌ها می‌تواند یکی از مهم‌ترین تعیین‌کننده‌ها در موفقیت یا شکست ترویج شیر مادر باشد. یافته‌های این مطالعه تأیید می‌کند که ادراکات مردمی عمیقاً تحت تأثیر دموگرافی، نظریه‌های بومی و متغیرهای اجتماعی است. این یافته‌ها در حیطه روش‌های ترویج، موانع تأثیرگذار در ترویج شیر مادر را در بستر فرهنگی اجتماعی توصیف می‌کند. این بستر بر روی اعتقادات، باورها و نظریه‌های بومی ساخته شده است. شرکت‌کنندگان عوامل کمک‌کننده در این بستر برای ترویج یا منع شیردهی را تعیین کردند، این تعیین‌کننده ها بر اثرات سیاست‌گذاری در حوزه شیردهی، عملکرد کارکنان بهداشتی مبتنی بر مهارت‌های آن‌ها در ترویج و برقراری ارتباط صحیح و مؤثر با مادران تأکید دارد. یافته های ما باورهای غلط، بیماری‌های مادر و کودک، سزارین، شاغل بودن مادر را از عوامل بازدارنده ترویج تغذیه با شیر مادر در جامعه دانسته و پزشکان اطفال و متخصصین زنان، کارکنان بهداشت و درمان را از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر این بستر می‌داند. در جهت دیگر مطالعات، یافته‌های این مطالعه پیشنهاد می‌کند که امر شیردهی و مداومت در تغذیه با شیر مادر پدیده ای مبتنی بر تنوع فرهنگ ها و ساختار اجتماعی است که علاوه بر اجرای برنامه‌های ارتقا شیردهی نیاز به استخراج متغیرها و تعیین‌کننده‌های بومی دارد.


عفت السادات مرقاتی خویی، ناریا ابوالقاسمی، محمد حسین تقدیسی،
دوره 11، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: سلامت جنسی کودکان مبحث دشواری ‌ است که اغلب به روش تفهیمی با آن برخورد نمی ‌ شود . اهمیت تربیت جنسی کودکان در دنیا پذیرفته شده است. هدف از ا ی ن مقاله توصیف مفهوم سلامت جنسی کودکان از دیدگاه خانواده، شناسایی ارزش ‌ ها و هنجارهای تربیت جنسی کودکان و ت عیین اولویت ‌ های تربیت جنسی از دیدگاه این والدین است.

  روش کار: ا ی ن مطالعه از نوع ک ی ف ی است. نمونه ‌ ها به روش هدفمند از والدین دانش ‌ آموزا ن منطقه پنج آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از تکنیک مصاحبه ‌ های گروهی و بحث متمرکز جمع آور ی شد. داده ها به ‌ روش موضوع ی و محتوایی تجز ی ه و تحل ی ل شد.

  نتایج : ی افته ها در سه ح ی طه اصل ی دسته بند ی شدند: 1) مدیریت خانواده 2) نقش مدرسه 3) چارچوب مذهب و سنت

  نتیجه گیری : اکثریت شرکت ‌ کنندگان درتوص ی ف مفهوم سلامت جنسی کودکان بروز رفتار جنسی را شاخص سلامت نمی ‌ دانستند . در مدیریت رفتارهای جنسی کودکانشان سیاست ‌ های خانوادگی خود را اجرا می ‌ کردند در بیشتر خانواده ‌ ها به علت تعارض بروز رفتار جنسی کودک با ارزش ‌ های سنتی خانواده، فرهنگ اغماض و سکوت در مدیریت رفتارهای کودکان به هنجار تبدیل شده است. در شناسایی اولویت ‌ های تربیت جنسی کودکان بیش ترین کمبود در بعد تعامل پیش ب رنده بین خانه و مدرسه است. بدین معنا که تعارض ارزش ‌ ها، نرم و اختلاف سلایق این دو نهاد به چالش گذاش ته نشده است که خود باعث اعمال ارزش ‌ های داخلی در سیستم تربیتی کودکان می ‌ شود . آماده ‌ سازی والدین برای اقدامات مناسب در تربیت جنسی کودکان مهم ‌ ترین اولویت این والدین است.


فاطمه رحمانیان، معصومه سیمبر، علی رمضانخانی، فرید زایری،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: عفونت‏های مقاربتی یکی از شایع‏ترین عفونت‏ها در دنیا است که بیماری‏زایی قابل توجهی را ایجاد می‏کند. در سال­های اخیر در کشور ایران تعداد موارد بیماری افزایش نشان داده در نتیجه توسعه و اجرای برنامه‏های کنترل بیماری‏های مقاربتی به عنوان یک اولویت در نظر گرفته می‏شود. در حالیکه نقش قدرت وابسته به جنس در سلامت جنسی در سال های اخیر قابل توجه است، اما در حوزه پیشگیری از بیماری‏های مقاربتی توجه عملی به آن نشده است. این مطالعه به منظورتبیین مفهوم و ابعاد خدمات پیشگیری از بیماری‏های مقاربتی حساس به جنسیت انجام شد.

  روش کار: این مطالعه کیفی با روش تحلیل محتوا انجام گردید. مشارکت کنندگان در این پژوهش 37 نفر از مدیران و ارائه دهندگان خدمات بهداشت باروری- جنسی واجد شرایط پژوهش بودند که با روش هدفمند در ابتدا و سپس روش گلوله برفی انتخاب و مورد مصاحبه عمیق فردی قرار گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از راهنمای سوال اولیه استفاده گردید. اطلاعات حاصل از 37 مصاحبه ضبط و تایپ گردید و با روش تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل گردید.

  نتایج: تحلیل محتوای یافته ها دو طبقه اصلی 1) ساختار خدمات حساس به جنسیت در سه بعد مدیریت، تسهیلات و کارکنان، و 2) فرآیندهای حساس به جنسیت شامل فرایندهای مراقبتی و آموزشی را آشکار ساخت.

  نتیجه گیری: ارائه خدمات پیشگیری از بیماری­های مقاربتی نیازمند مدیریت، تسهیلات و کارکنان حساس به جنسیت، و برنامه­ریزی برای مراقبت­ها و آموزش­ها ی حساس به جنسیت است.


زهرا ملایری خواه لنگرودی، آفرین رحیمی موقر، شهناز دلبرپور احمدی، معصومه امین اسماعیلی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع اچ.آی.وی (HIV)، در زنان تن فروش در کشور به مرز اپیدمی نزدیک می­شود، ولی هنوز میزان استفاده منظم از کاندوم در این گروه پائین است. این مطالعه کیفی با هدف بررسی موانع استفاده از کاندوم در زنان تن فروش انجام شده است.

روش کار: مطالعه با انجام مصاحبه­های فردی عمیق با 40 زن تن فروش از چهار گروه مختلف از نظر وضعیت اقتصادی اجتماعی و مصرف مواد و 12 شریک جنسی مرد آنها در سال 1389 در شهر تهران انجام شد.

نتایج: اکثریت قریب به اتفاق زنان تن فروش در دوره زمانی شش ماه قبل از مصاحبه، استفاده ی مداوم از کاندوم نداشتند. دلایل عمده­ی عدم استفاده از کاندوم در شرکت کنندگان، عدم آگاهی از بعضی از راه­های انتقال و روند بیماری ایدز، شک داشتن به نقش کاندوم در پیشگیری از ابتلا به بیماری­های مقاربتی و ایدز، ترس از ابراز خشونت یا طرد شدن توسط مشتریان مرد و عدم تمایل شرکای جنسی به استفاده از کاندوم به دلیل کاهش لذت جنسی و اطمینان از سالم بودن برخی از شرکای جنسی بیان شد.

نتیجه گیری: آگاه سازی زنان آسیب پذیر از طریق آموزش در خصوص HIV، روش­های پیشگیری از این بیماری و توانمندسازی زنان  در خصوص مهارت چانه زنی برای استفاده از کاندوم، به عنوان بخشی از برنامه های کاهش آسیب توصیه می شود.


قباد مرادی، مینو محرز، محمد مهدی گویا، معصومه دژمان، سید احمد سید علی نقی، سحر خوش روش، حسین ملک افضلی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف : هدف مطالعه ی حاضر، بررسی دیدگاه سیاست گذاران و افراد کلیدی در خصوص سیاست های مبارزه با ایدز در کشور بود. روش کار: در این مطالعه ی کیفی از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید. جمع آوری داده ها ازطریق مصاحبه فردی و اخذ دیدگاه سیاست گذاران و افراد کلیدی در زمینه ی ایدز صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل چارچوبی استفاده شد.

  نتایج: نتایج این مطالعه در سه دسته کلی شامل نقاط قوت و ضعف در سیاست گذاری و سیاست های موجود در ایران، نقاط قوت و ضعف اجرای سیاست ها و عملکرد سازمان ها، و پیشنهادات در خصوص بهبود طراحی و اجرا و اعمال سیاست های جدید مبارزه با ایدز جمع بندی و ارائه شد. این مطالعه نشان داد در سیاست گذاری ها، اجرای سیاست های موجود، عملکرد سازمان ها و طراحی سیاست های جدید در زمینه ی مبارزه با بیماری ایدز، علاوه بر نقاط قوت، نقاط ضعف چشمگیری نیز وجود دارد.

  نتیجه گیری: جهت دستیابی به اهداف توسعه ی هزاره ( MDGS ) در زمینه ی مبارزه با ایدز در کشور ایران لازم است سیاست ها و اقدامات مطلوب تری در دستور کار دولت و سیاست گذاران حوزه ی سلامت کشور و دست اندرکاران مبارزه با ایدز قرار گیرد.


عفت السادات مرقاتی خویی، ندا شمس علی زاده، علیرضا بیات، فاطمه زارعی، شهناز ریماز،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: رفتار تهدید کننده سلامت فرد در بستر اجتماعی تحت تآثیر فرهنگ آن جامعه شکل می گیرد. بنابراین رفتارهای پر خطر بهداشتی جوامع گوناگون می­تواند از دسته بندی متفاوتی برخوردار باشند. هدف این مطالعه شناسایی و اولویت بندی رفتارهای پرخطر بهداشتی بین دانش اموزان دبیرستانی در یکی از مناطق تهران بود .

  روش کار: در این مطالعه کیفی از نوع ارزیابی سریع 130 نفر در جلسات گروهی متمرکز (17 جلسه) شرکت کردند. گروه های هدف عبارت بودند از: دانش آموزان دختر و پسر( 9 جلسه)، والدین (5 جلسه)، معلمان(3 جلسه). چهار مدیر مدرسه در سه مرحله مصاحبه عمیق فردی شرکت کردند. در جلسات گروهی موضوعات کلی که مورد تأکید محققین بوده عبارتند از: 1) درک و توصیف مشارکت کنندگان درباره رفتارهای سالم و غیر سالم، 2) اولویت بندی رفتارهای مخاطره آمیز در نوجوانان دختر و پسر؛ 3) درک و باورهای مشارکت کنندگان در مورد رفتارهای مخاطره آمیز و تأثیر بستر اجتماعی-فرهنگی در شکل گیری آن رفتارها در نوجوانان و جوانان. داده ها به روش آنالیز محتوا تجزیه و تحلیل و معانی اصلی و درون مایه ها استخراج شد. برای صحت و استحکام داده ها معیارهای اعتباربخشی، تایید پذیری و انتقال پذیری ارزیابی گردید.

  نتایج : اعتیاد، رفتارهای پرخطر جنسی، و رفتارهای نابهنجار اجتماعی(پرخاشگری) ا ولویت رفتارهای مخاطره آمیز بین پسران دبیرستانی بودند. در گروه دختران رفتارهای پرخطر جنسی، ازدواج زودرس، عادات غذایی ناسالم، کم تحرکی و نگرانی از آینده (شغلی تحصیلی و ازدواج) به ترتیب اولویت شناخته شدند .

  نتیجه گیری: اگرچه اولویت رفتارهای مخاطره آمیز در بین پسران و دختران متفاوت است اما از این اولویتها رفتارهای پرخطر جنسی بین این دانش آموزان مشترک بود. رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان در مسیر جامعه پذیری آنها شکل می گیرند که قویا از فرهنگ بستر بومی آنها متاثر است. درک مشارکت کنندگان از شمای جنسیتی عامل مهمی در اولویت بندی رفتارهای پر خطر بهداشتی شناخته شد. برنامه های آموزشی جامع نگر در راستای ارتقاء سلامت نوجوانان و تغییر نگرش های اجتماعی در حمایت و مراقبت از نوجوانان پیشنهاد می شود.


رویا صفری فرامانی، نرگس خانجانی، فرید نجفی،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: خودسوزی یکی از مشکلات سلامت عمومی است که به وفور در بین زنان غرب ایران مشاهده شده است. این مطالعه به منظور اکتشاف علل این پدیده در زنان و راهکارهای پیشگیری از آن از دیدگاه پرسنل و ارائه دهندگان خدمات درمانی طراحی شده است.

  روش کار: این مطالعه با رویکردی کیفی و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام شد. مطالعه در شهر کرمانشاه و در بیمارستان امام خمینی به عنوان یکی از بیمارستان های آموزشی مرجع درمان سوختگی انجام شد. شرکت کنندگان پرسنل خدمات درمانی این بیمارستان بودند. نمونه گیری به روش هدفمند و تعداد نمونه ها نیز براساس رسیدن به سطح اشباع تعیین شده است. تحلیل داده ها از طریق تحلیل چارچوبی انجام شده است.

  نتایج: در زمینه علل اقدام به خودسوزی چهار گروه اصلی شامل زمینه های فرهنگی، مسائل روانی، خودسوزی راهی برای بلندکردن فریاد اعتراض و مسائل مادی استخراج شدند. در زمینه راهکارهای پیشگیری نیز دوگروه اصلی شامل تغییرات فرهنگی، آموزش و خدمات سلامت روان شناسایی شدند.

  نتیجه گیری: خودسوزی یک پدیده چندبعدی است که عوامل مختلفی در برهمکنش با هم دست به دست هم داده و بستر را برای اقدام زنان به خودسوزی در شرایط بحرانی فراهم می سازد. در چنین شرایطی راهکارهای پیشگیری جامع همچون تغییرات فرهنگی در کنار آموزش می تواند در کاهش موارد اسف بار خودسوزی مثمرثمر واقع گردد.


لیلا الله قلی، اعظم رحمانی، رضا قانعی قشلاق، آرزو فلاحی، معصومه هاشمیان، حامد فلاحی، بابک نعمت شهربابکی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: فرسودگی شغلی در بین آموزش دهندگان سلامت رو به افزایش بوده و پیامدهای ناگوار جسمی، روانی و اجتماعی را به همراه دارد. هدف از مطالعه حاضر تبیین علل فرسودگی شغلی از دیدگاه آموزش دهندگان سلامت و شناسایی نیازهای آنان برای کاهش آن بود.
روش کار: این مطالعه کیفی در پایگاههای خدمات جامع سلامت شهر سنندج در غرب ایران در سال 1396 انجام گرفت. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 15 آموزش دهنده سلامت وارد مطالعه شدند. داده ها از طریق مصاحبه های فردی و بحث گروهی نیمه ساختار یافته، مشاهده و یاداشت در عرصه جمع آوری و با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای قرار دادی تجزیه و تحلیل گردید. جهت حمایت از صحت و استحکام دادهها، معیار مقبولیت، تأیید پذیری و انتقال پذیری لحاظ شد.
نتایج: دلایل فرسودگی شغلی در 5 طبقه شامل "مسائل مربوط به پایگاههای خدمات جامع سلامت"، "چالشهای فردی کارمندان"، "ضعف مدیریتی"، "چالشهای سیستم اجرایی" و "مسائل مربوط به مراجعه کننده‌گان" قرار گرفت. مشارکت کنندگان جهت کاهش فرسودگی شغلی به تقویت مهارتهای فردی، ارزشیابی اثربخش و حمایتهای مدیریتی، فراهم نمودن امکانات تفریحی و رفاهی، کاهش فشار شغلی و تقویت روابط درون بخشی و برون بخشی تأکید داشتند.  
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که عوامل متعددی در ایجاد فرسودگی شغلی آموزش دهندگان سلامت نقش دارند. بهبود در شیوه مدیریت و قوانین و امکانات رفاهی نه تنها سبب کاهش فرسودگی شغلی می گردد بلکه موجب افزایش کارایی برنامه های آموزش سلامت خواهد شد. 
محمدجواد کبیر، علیرضا حیدری، محمدرضا هنرور، زهرا خطیرنامنی، عباس بدخشان، نرگس رفیعی، سکینه بیگم کاظمی، سید مهدی صداقت، مهرداد کمانگری، معصومه غلامی، مریم ایری، منصوره لطفی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سازمان جهانی بهداشت اجرای نظام ارجاع را یک اقدام اساسی برای بهبود کیفیت خدمات در سیستم‌های مراقبت‌های سلامتی می‌داند. هدف این مطالعه تبیین چالش‌های اجرایی نظام ارجاع الکترونیک در استان گلستان بود.
روش کار: مطالعه‌ای کیفی در استان گلستان در سال ۱۳۹۸ با شیوه پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. مشارکت‌کنندگان، پزشکان خانواده و متخصص، مدیران ستادی دانشگاه و کارشناسان مسئول معاونت بهداشتی و درمان و اداره کل بیمه سلامت استان، فناوری اطلاعات، مدیران شبکه شهرستان و بیماران بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده‌ها در طی 46 مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع‌آوری گردید و به روش تحلیل محتوا، تحلیل گردید.
نتایج:  مهمترین چالش‌های نوبت‌دهی شامل کمبود وقت پزشکان خانواده، حضور نامنظم پزشکان متخصص، سخت بودن فرآیند نوبت‌گیری و ارجاع معکوس بودند. مهمترین چالش‌های بار مراجعه و زمان انتظار شامل نبود ظرفیت پذیرش کافی بعد از لغو قرارداد بیمه سلامت با بخش خصوصی، تاخیر پزشکان برای حضور در درمانگاه، زمان طولانی برای رسیدن نوبت و تایپ پس‌خوراند بودند. مهمترین چالش‌های ویزیت و تشخیص شامل زمان کوتاه ویزیت، کیفیت بالاتر ویزیت پزشکان در بخش خصوصی، عدم وجود شیوه نامه های شفاف بودند. مهمترین چالش های پس خوراند عدم تمایل و تعهد برخی متخصصان به ارائه پس‌خوراند، کیفیت پایین و قابل استفاده نبودن پس‌خوراند بودند.
نتیجه‌گیری: تامین منابع پایدار و تخصیص نشاندار اعتبارات مالی، طراحی و اجرای نظام پاداش و تنبیه، اصلاح سیستم نوبت دهی، توانمندسازی دانشجویان پزشکی، تجهیز متخصصان با قلم الکترونیکی برای نوشتن پس‌خوراند می‌تواند بهبود وضعیت موجود کمک کننده باشد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb