31 نتیجه برای نظام
ابراهیم جعفری پویان، فیض الله اکبری حقیقی، محمود محمودی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
بدون شک موفقیت هر سازمانی در گرو وجود یک نظام ارزشیابی و نظارت کارآمد و با کفایت است. در واقع ارزشیابی یکی از مهمترین عناصر فرآیند مدیریتی را تشکیل می دهد و فقدان یک سازوکار ارزشیابی موثر در یک بیمارستان، به لحاظ اهمیت بالای این سازمان، نه تنها به افزایش هزینه های درمانی خواهد انجامید، بلکه بخاطر غفلت در ارائه صحیح مراقبت، سلامت کل جامعه را نیز به مخاطره خواهد انداخت. لذا با عنایت به اهمیت فرایند ارزشیابی و تاثیر آن در بهبود عملکرد بیمارستان، پژوهش حاضر به بررسی سطح ادراک و انتظار مدیران و هیات تصمیم گیری بیمارستان های استان همدان از نظر ارزشیابی بیمارستان ها و تعیین شکاف موجود پرداخته است. مشخصات پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی (Applied) بوده که به روش مقطعی (Cross-sectional) انجام گرفته است. جامعه آماری آن شامل روسا، مدیران و اعضای هیات تصمیم گیری بیمارستان ها می باشد. حجم نمونه برابر با کل جامعه پژوهش به تعداد 200 نفر است که به روش سرشماری (Census) تعیین شده است. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: مهمترین یافته های این پژوهش عبارتند از: طبق نظر مدیران و هیات تصمیم گیری در نظام فعلی ارزشیابی بیمارستان ها بیشترین توجه به مولفه «ارزش های متعالی و ضوابط» صورت گرفته است (یعنی بیشترین میانگین امتیاز ادراک (3.63) گروه مورد پژوهش از مولفه های نظام ارزشیابی به این مولفه مربوط بوده است). درحالیکه به نظر این گروه در یک نظام ارزشیابی مطلوب بیشترین توجه باید به مولفه «رضایت بیماران» معطوف گردد (یعنی بیشترین میانگین امتیاز انتظار گروه مورد پژوهش از مولفه ها برابر با 4.48 و به این مولفه مربوط بوده است). تمام تفاوت های بین ادراک و انتظار گروه مورد پژوهش از مولفه های مورد بررسی نظام ارزشیابی معنی دار (P<0.001) بوده است. بیشترین درصد شکاف بین ادراک و انتظار گروه از مولفه های ارزشیابی به مولفه «رضایت کارکنان» در حدود 56% و کمترین درصد به مولفه «ارزش ها و ضوابط» در حدود 11.6%، مربوط بوده است.
محمد عرب، حجت زراعتی، رامین روانگرد، علی قلی نژاد، علی رسولی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از روشهای پرداخت در نظام بیمارستانی ایران، روش پرداخت موردی است و نظام طبقه بندی که به عنوان پایه و اساس جهت به کارگیری این روش استفاده می شود، نظام گلوبال نام دارد. اجرای این نظام در سال 1378 و با حمایت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آغاز گردید و در حال حاضر، جهت پرداخت در سطح دوم و سوم ارائه خدمات، مورد استفاده قرار می گیرد. در این نظام، بیماران بر طبق 60 مورد از اعمال جراحی شایع طبقه بندی می شوند. اما پس از گذشت چند سال از اجرای این روش پرداخت، هنوز سئوالات زیادی در مورد آن در اذهان وجود دارد. این مطالعه، با هدف تعیین وضعیت محاسبه گلوبال هزینه اعمال جراحی در مقایسه با محاسبه غیر گلوبال آنها در انستیتو کانسر در سال های 1382 و 1383 به مرحله اجرا در آمده است.
روش کار: این پژوهش، مطالعه ای است گذشته نگر از نوع توصیفی - تحلیلی که به بررسی وضعیت محاسبه گلوبال هزینه اعمال جراحی ( 464 عمل جراحی گلوبال انجام شده در انستیتو کانسر طی سالهای 1382 و 1383) در مقایسه با محاسبه غیر گلوبال این اعمال جراحی می پردازد. داده های مورد نیاز در مورد هزینه های واقعی اعمال جراحی، از طریق سیستم اطلاعات بیمارستانی (HIS) جمع آوری شده و اطلاعات مورد نیاز در مورد هزینه های در مورد هزینه های گلوبال نیز از بخشنامه های سالیانه شورایعالی بیمه در مورد نحوه محاسبه هزینه اعمال جراحی گلوبال به دست آمده است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار 5/11 SPSS و آزمون ناپارامتری Wilcoxon استفاده شده است.
نتایج: نتایج حاکی از آن است که تفاوت بین هزینه اعمال جراحی گلوبال پرداخت شده از سوی شرکت های بیمه گر به بیمارستانها با هزینه های واقعی آنها در سال 1383 کاهش یافته است. همچنین، تفاوت چشمگیری بین هزینه های گلوبال اعمال جراحی با هزینه واقعی آنها در هر یک از سالهای 1382 و 1383 به چشم می خورد (هزینه های واقعی بسیار بیشتر از هزینه های گلوبال می باشد) که این تفاوت در هر دو سال 1382 و 1383 از نظر آماری معنی دار می باشد(100/0>P).
برخی مسئولین وزارت بهداشت و نیز مسئولین انستیتو کانسر، علت کاهش تفاوت بین هزینه اعمال جراحی گلوبال پرداخت شده از سوی شرکتهای بیمه گر به بیمارستانها با هزینه های واقعی آنها را افزایش آگاهی پزشکان و پرسنل واحد حسابداری و ترخیص در مورد این اعمال جراحی و دستور العملهای مربوط به آنها و نیز افزایش تعرفه های گلوبال پرداختی به بیمارستانها در سال 1383 نسبت به سال 1382 و از سوی دیگر، دلیل تفاوت چشمگیر بین هزینه های گلوبال اعمال جراحی با هزینه واقعی آنها در هریک از سالهای 1382 و 1383 را عدم توجه به نرخ واقعی تورم، نوع بیمارستان، وجود بیماریهای همراه در بیماران در تعیین میزان تعرفه های گلوبال دانسته اند. در نهایت، پیشنهاد می گردد جهت منطقی تر نمودن تعرفه های گلوبال، عواملی چون نرخ واقعی تورم در جامعه، نوع بیمارستان، وجود یا عدم وجود بیماری همراه در بیمار در محاسبه تعرفه های مذکور مد نظر قرار گیرند.
مصطفی فرح بخش، اکرم ذاکری، نویده خدایی،
دوره 6، شماره 3 - ( 11-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: نظام اطلاعات سلامت شهرستان داده های خام را به اطلاعات مفید مدیریتی تبدیل می نماید. هدف اصلی نظام اطلاعات شهرستان ارتقای کیفیت خدمات سلامت ارائه شده در واحدهای ارائه خدمت است. این مطالعه برای بررسی وضعیت نظام اطلاعات مراقبتهای اولیه بهداشتی در سطح شهرستان طراحی و اجرا شد.
روش کار: 200 واحد ارائه خدمت به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب و وضعیت محاسبه 47 شاخص کاربردی بااستفاده از پرسشنامه و توسط کارشناس مسئول آمار مرکز بهداشت استان بررسی شد .
نتایج: بطور میانگین 9/41 درصد شاخصهای مورد مطالعه در هر واحد ارائه مراقبتهای اولیه بهداشتی محاسبه شده است. در سطح شهرستان 50 درصد پیامدهای و 6/5 درصد شاخصهای عملکردی مطالعه محاسبه شده است. در سطح شهرستان 79 درصد و در سطح واحدهای ارائه خدمت 66 درصد شاخصهای قابل استخراج از زیج حیاتی محاسبه شده است. در سطح شهرستان 97 فرم مراقبت بیماریها ، 35 فرم سلامت محیط، 21 فرم سلامت خانواده و 23 فرم در سایر موارد وجود داشت.
بحث و نتیجه گیری : طراحی فرایند استاندارد مدیریت اطلاعات و تدوین مجموعه شاخصهای کاربردی در سطوح ارائه خدمت و مرکز بهداشت شهرستان برای ارتقای عملکرد نظام اطلاعات سلامت در سطح شهرستان ضروری است.
مرضیه جوادی، هدایت الله عسگری، مریم یعقوبی، حسین نوازهی،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای غیر واگیر که از آن به بیماریهای مزمن و یا بیماریهای مرتبط با سبک زندگی نیز یاد میشود یکی از مشکلات جدی امروز اغلب کشورهاست. سازمان جهانی بهداشت در نشستهای سالانهی خود بارها این موضوع را طرح و نظرات و راهکارهای کارشناسی خود را به دنیا ارایه نموده است. در این مطالعه با استفاده از راهبردهای تنظیمی توسط WHO که برنامه جامعی برای کنترل و مراقبت از بیمارهای غیرواگیر است به بررسی اقدامات انجام شده درحوزهی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در برنامه مراقبت و کنترل بیماریهای غیر واگیر پرداخته شده است.
روش کار: دراین مطالعه که یک پژوهش توصیفی تحلیلی است فعالیت های انجام شده درنظام مراقبت بیماریهای غیرواگیر در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در تعداد 21 واحد مبارزه با بیماریهای غیر واگیر شهر اصفهان و کلیه شهرستانهای استان به صورت خود ارزیابی و بررسی مستندات، مورد بررسی قرار گرفت. کارشناسان و مسؤولان واحدهای مبارزه با بیماریهای غیرواگیر(تعدا د 30نفر) وارد مطالعه گردیدند. ابزار مطالعه پرسشنامه محقق ساختهای بود که در6حیطه ( براساس اصول جهانی و راهبردهای مبارزه با بیماریهای غیرواگیر (WHOتدوین و روایی و پایایی آن مورد تایید قرارگرفت. در تحلیل دادهها از فراوانی، درصد، میانگین و T-Test استفاده شد. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد.
نتایج: نمره کل خودارزیابی واحدهای مورد مطالعه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در زمینه اقدامات انجام شده در برنامه مراقبت و کنترل بیماریهای غیرواگیر 59/0 44/1 (میانگین 44/1 از4) است. دربین 6راهبرد مورد مطالعه راهبرد "افزایش آگاهی عمومی درمورد بیماریهای غیرواگیر "بالاترین امتیاز وراهبرد "بهبود همکاری و مشارکت در پیشگیری و کنترل بیماریهای غیر واگیر "کمترین امتیاز حاصل شده است. مستندسازی اقدامات در حد ضعیفی صورت گرفته است (کمتراز50%). بین میانگین نمرات خودارزیابی بر حسب دو دسته اقدامات دارای مستندات و فاقد مستندات تفاوت معناداری وجود نداشت (1/0=p).
نتیجه گیری: دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از دانشگاههای پیشرو در سطح کشور است که اقدامات ارزشمندی در زمینه برنامه مراقبت و کنترل بیماریهای غیرواگیر انجام داده است. اما بر اساس مقیاس مورد استفاده این مطالعه نقاط ضعف متعددی در برنامه ها وجود دارد. یکی دیگر از نقاط ضعف دیگر عدم توجه و دقت در مستندسازی اقدامات انجام یافته است که مرحله بسیار مهمی برای هم افزایی فعالیتها و بهبود و تعالی عملکردی سازمان است.
مهدی محبعلی، غلامحسین ادریسیان، محمدرضا شیرزادی، یاور حسینقلی زاده، محمدحسین پاشایی، اکبر گنجی، ذبیح الله زارعی، احمد کوشا، بهناز آخوندی، هما حجاران، حسین ملک افضلی،
دوره 9، شماره 2 - ( 8-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیوز احشایی(کالاآزار) در صورت عدم تشخیص به موقع و درمان غیر اختصاصی تقریبا در تمام موارد منجر به مرگ بیمار میشود. به منظور تشخیص سریع و زودهنگام ودرمان بموقع بیماران مبتلا به لیشمانیوز احشایی، نظام مراقبتی خاصی در مناطقی از شمال غرب ایران برقرارگردید تا تاثیر اقدامات انجام شده را در کاهش میزان بروز و مرگ و میر مشخص نماید.
روش کار: این مطالعه با در نظر گرفتن منطقه شاهد شروع شد و به مدت 6 سال به شکل فعال ادامه یافت، تمامی بچههای زیر 12 سال شهرستان مشکینشهر که دارای تبهای مداوم بیش از 2 هفته، رنگ پریدگی و بزرگی شکم بودند (شهرستان مداخله) توسط بهورزان آموزش دیده، نمونه برداری شده ونمونه ها به آزمایشگاه کالاآزار مرکز بهداشت شهرستان مربوطه ارسال گردیدند و مورد آزمایش قرار میگرفتند. افرادی که نتیجهDirect Agglutination Test (DAT) آنها مثبت (با عیارهای 1:3200 و بالاتر) و دارای علایم بالینی اشاره شده بودند، از نظر لیشمانیوز احشایی (کالاآزار) مثبت تلقی میشدند و پس از انجام و تایید معاینات بالینی، تحت درمان با داروی گلوکانتیم قرار میگرفتند. متعاقبا در روستاهای با موارد کالاآزار، بیماریابی فعال انجام میگردید. جهت مقایسه نتایج، شهرستان اهر نیز به عنوان منطقه کنترل(شاهد) در نظر گرفته شد. در این شهرستان فقط بیماریابی غیر فعال (پاسیو) با استفاده از روش DAT انجام میشد.
نتایج: میانگین بروز لیشمانیوز احشایی ازمیزان 88/1 در هر هزار نفر جمعیت بچههای 12 سال و به پایین (قبل از شروع مطالعه) به میزان77/0 در هزار( پس از انجام مداخله ) کاهش یافت. در حالی که در شهرستان شاهد از 11/0 در هزار (قبل از شروع مطالعه) به 23/0 در هزار( پس از انجام مداخله) افزایش یافت (01/0p<). در مدت انجام این مطالعه میزان مرگ و میر ناشی از کالاآزار در بچههای زیر 12 سال شهرستان تحت مداخله از 16/0 در هزار قبل از مداخله به 009/0 مورد در هزار پس از مداخله(به میزان حدود 17 برابر) کاهش یافت (01/0p<).
نتیجه گیری: با برقراری نظام مراقبت با روش سرولوژی DAT به جای پونکسیون مغز استخوان و ادغام آن در نظام خدمات اولیه بهداشتی، علاوه بر کاهش مرگ ومیر، میتوان میزان بروز را نیز در مناطق اندمیک بیماری به طور قابل ملاحظهای کاهش داد.
پرویز اولیاء، فرح السادات بحرینی، منیر برادران افتخاری، مصطفی قانعی، آمنه ستاره فروزان، مهدی فراهانی،
دوره 9، شماره 2 - ( 8-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: تعیین اولویتهای تحقیقاتی یکی از موضوعات مهم در نظام تحقیقات سلامت میباشد؛ به خصوص در کشورهای در حال توسعه که توانایی اختصاص منابع مالی برای هر طرح پژوهشی وجود ندارد. به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم اولویتهای تحقیقاتی کشور را تعیین نماییم
روش کار: این مطالعه با همکاری تمام دانشگاههای علوم پزشکی کشور و سایر ذینفعان با استفاده از راهبرد پژوهش درضرورتهای بهداشت ملی ((ENHR Essential National Health Researchوبا روش نیاز سنجی در سطح دانشگاهها انجام گردید و سپس اولویتهای کشوری بر اساس آنها تعیین شد.
نتایج: تعداد عنوان جمع آوری شده از دانشگاه ها 6723 عنوان که 17% از عناوین تحقیقاتی مرتبط با علوم پایه ، 78% کاربردی وفقط 5% مرتبط با تحقیقات توسعهای بود. همچنین تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان داد که بر اساس نوع مطالعه تقریبا" نیمی از اولویتهای تحقیقاتی توصیفی( 3/46%)، 36% تحلیلی و6/17 % مداخلهای بودند. به منظور دسته بندی اولویتهای جمع آوری شده ، نه محور بیماریهای واگیردار، بیماریهای غیر واگیر، تحقیقات نظام سلامت (HSR)، دارو و صنعت، علوم پایه، طب سنتی و گیاهان دارویی ، بهداشت محیط، تغذیه و دندانپزشکی تعیین گردید.
نتیجه گیری: در سالهای قبل تعیین اولویتهای تحقیقاتی از بالا و توسط تعداد محدودی از صاحبنظران و پژوهشگران تعیین می شد درحالیکه در این روش اولویتها از سطوح پایین تعیین و بتدریج به سطح ملی رسیده است.
بهزاد دماری،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بهبود عادلانه شاخص های سلامت کشور در گرو توجه متعادل و منطقی به نیازهای بهداشتی در مقابل نیازهای درمانی است. تصویر بیماری ها و جمعیت در سه دهه گذشته تغییرکرده و نیازمند آن است که خدمات فعلی حوزه بهداشت کشور با نیازهای مردم در حال و آینده نزدیک تطبیق داده شود و در این میان معاونت های بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی مسئول تطبیق و استقرار برنامه های جدید بهداشتی است و آگاهی از چالش های این معاونت ها به تعیین نقاط تمرکز در توسعه بهداشت کشورکمک خواهد کرد
روش کار: شرکت کنندگان در این بررسی کلیه معاونان بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی کشور است. سوال اصلی مطالعه عبارت بود از « چالش ها و راهکارهای حوزه بهداشت دانشگاه های علوم پزشکی کشور در حیطه تولیت، منابع و خدمات چیست ؟» و روش جمع آوری اطلاعات پرسشنامه کتبی و جلسات بحث گروهی متمرکز با شرکت کنندگان بوده است.
نتایج: نتایج این بررسی نشان می دهد که معاونت های بهداشتی دانشگاه ها چالش های متعددی دارند که به دلیل مزمن بودن آنها و اضافه شدن بار اجرای برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع، مضاعف شده است و آثار آن هم در حوزه ستادی و هم در دانشگاه های مجری برنامه پزشک خانواده مشهود است. چالش ها در هر سه حیطه تولیتی، منابع و خدمات از نظر گویه ای توزیع متوازنی ندارند و حیطه تدارک خدمات و منابع عمده ترین مشکلات را در بر دارند اما راهکارهای ارایه شده از طرف شرکت کنندگان بر اصلاح تولیتی حوزه بهداشت تاکید دارد و تراکم گویه های مطرح شده در حیطه تولیت بیشتر است. دانشگاهها مقصر اصلی مشکلات پدید آمده را ستاد وزارت بهداشت می دانند.
نتیجه گیری: با توجه به تعدد مشکلات مطرح شده و تمرکز آنها در حیطه تولیت، چالش های موجود مانع از استقرار مواد قانونی برنامه پنجم توسعه در بخش بهداشت خواهد بود. برای دستیابی به شاخصهای برتر سلامت از نوع عادلانه، به حداقل ده اقدام ملی در حوزه بهداشت دانشگاه ها نیاز است: فعال شدن شورای عالی سلامت و امنیت غذایی کشور و تشویق پاسخگویی اجتماعی کلیه بخش های دولتی، خصوصی و غیردولتی، تدوین برنامه ده ساله برای حوزه بهداشت و تقسیم کار ستادی، تعیین انتظارات عمومی و اختصاصی سالانه از حوزه بهداشت دانشگاه های علوم پزشکی در قالب موافقت نامه بودجه ای وایجاد رقابت سلامت محوری بین استان ها و شهرستان، تعیین تکلیف ساختار خدمات سلامت در سطح شهر و حاشیه شهرها و تطابق آن با برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع، ارزشیابی برنامه های موجود حوزه بهداشت، بازنگری و یکپارچه سازی آنها، رفع همپوشانی واحدهای موازی در ساختار سازمانی ستادی، افزایش منابع مالی حوزه بهداشت کشور و قدغن کردن هزینه شدن این منابع در مصارفی غیر از برنامههای بهداشتی، رضایت سنجی عمومی مدیران و کارکنان بخش بهداشت و اجرای برنامه نگه داشت و ارتقای سرمایه انسانی بخش بهداشت، استقرار داشبورد وضعیت سلامت تا سطح شهرستان و برنامه ارتقای مدیریت امکانات، تجهیزات و استانداردهای مراکز بهداشتی درمانی از جمله این نیازمندی هاست.
کورش هلاکویی نائینی، احمد رئیسی، لیلا فرجی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مالاریا از قدیم به عنوان یکی ازمسائل بهداشتی مهم کشورتلقی شده است. نظام مراقبت مالاریا یکی از قدیمی ترین و منسجم ترین نظام های مراقبت بیماریها در کشور است. برنامه کنترل مالاریا از ابتدای سال1390 از کنترل به حذف تغییر یافت.
بنابراین بررسی کیفیت نظام مراقبت مالاریا در این برهه از اهمیت زیادی برخوردار است. مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر برنامه حذف بر روی کیفیت نظام مراقبت مالاریا طراحی شده است.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقایسه ای میباشد که در چهار دانشگاه علوم پزشکی واقع در استانهای مالاریاخیز کشور که انتقال محلی مالاریا در آنها جریان دارد، به منظور ارزیابی کامل بودن و صحت نظام مراقبت مالاریا در دو مقطع قبل و بعد از شروع برنامه حذف مالاریا در کشور، صورت پذیرفته است. در این مطالعه کلیه فرم های مربوط به موارد مثبت مالاریا در طی سال های 1389 تا 1391 که از مراکز بهداشتی درمانی منتخب در استانهای مالاریاخیز به سطح شهرستان فرستاده شده بود از نظر کیفیت مورد بررسی قرار گرفت و کامل بودن و صحت داده ها ارزیابی گردید و در دو مقطع دوسال قبل و دو سال بعد از شروع برنامه حذف مالاریا با هم مقایسه شد.
نتایج: تعداد 1927 فرم، 1036 فرم(8/53%) برای سالهای 88 و 89 (قبل از برنامه حذف) و 891 فرم(2/46%) برای سال های90 و 91 (بعد از برنامه حذف) مورد بررسی قرار گرفت. بررسی شاخص کامل بودن اطلاعات به تقکیک دانشگاه های علوم پزشکی مورد مطالعه نشان داد برای مجموع دو فرم 3و 4، بیشترین و کمترین درصد کامل بودن را به ترتیب دانشگاههای علوم پزشکی ایرانشهر و هرمزگان(با 8/94% و 30/17%) دارا بودند. بیشترین درصد کامل بودن فرم شماره3 مربوط به دانشگاه علوم پزشکی زاهدان با 78% و بیشترین درصد کامل بودن فرم شماره4 مربوط به دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر با 97% بوده است. مقدار کامل بودن فرم های مورد مطالعه برای کل سالهای مورد بررسی 3/84% بود. شاخص کامل بودن برای مجموع دو فرم 3 و 4 در طی سالهای 88و 89 (سالهای قبل از برنامه حذف مالاریا) برابر 7/83% بود و این مقدار با اندکی افزایش برای سالهای بعد از برنامه حذف مالاریا (90 و 91)، به 85% رسیده بود. نتایج آزمون آماری برای بررسی اختلاف کامل بودن فرم های گزارش دهی، معنی دار نبود.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که فرم های گزارش دهی موارد، در کل 84% کامل بودند که این مقدار برای سالهای قبل از شروع برنامه حذف برابر 7/83% و برای سالهای بعد از شروع برنامه حذف برابر85% بود. برنامه حذف مالاریا شاخص کامل بودن اطلاعات را با مقایسه فرم های 3 و 4 گزارش دهی موارد در دو مقطع زمانی قبل (سالهای 88 و 89) و بعد (سالهای 90 و 91)اندکی افزایش داده است. افزایش در شاخص کامل بودن اطلاعات برای فرم شماره 4 گزارش دهی موارد با 4% افزایش همراه بود و برخلاف انتظار بهبود کیفیت و کامل بودن برای فرم 3 گزارش دهی، کاهشی 3 درصدی داشت. بنابراین شروع برنامه حذف تاثیر چندان زیادی بر کامل شدن و افزایش کیفیت کامل بودن داده های فرمهای گزارش دهی موارد نداشته است.
میلاد اعظمی، زهرا درویشی، میلاد برجی، کورش سایه میری،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع کم خونی در زنان باردار در کشورهای در حال توسعه متغیر و بین100 ;35% گزارش شده است. شیوع کم خونی در زنان باردار ایرانی در مطالعه مرور نظام مند در سال 1384، 4/12% برآورد شده است. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی شیوع کم خونی در زنان باردار ایرانی بین سال های 1384 تا 1395 با استفاده از مرور نظام مند و متاآنالیز انجام شده است.
روش کار: این مطالعه یک مرور نظام مند بر اساس مستندات به دست آمده از بانک های اطلاعاتی شامل Magiran, Iranmedex, SID, Medlib, IranDoc, Scopus, PubMed, ScienceDirect, Embase, Springer, Web of Science, Online Library Wiley و هم چنین موتور جستجوی Google scholar در بازه ی زمانی 1384 تا 1395 انجام شد. سپس تمام مقالات مرور شده که دارای معیار ورود به مطالعه بودند مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از مدل اثرات تصادفی به روش متاآنالیز و با استفاده نرم افزار Stata Ver.11.1 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
نتایج: 25 مطالعه واجد شرایط با حجم نمونه56610 نفر مورد بررسی قرار گرفت. شیوع کم خونی در زنان باردار ایرانی17% (فاصله اطمینان 95% :20-14) برآورد گردید. بیشترین میزان شیوع کم خونی مربوط به مرکز کشور (23%) و کمترین این میزان در غرب کشور (12%) بود. شیوع کم خونی در زنان باردار شهری و روستایی به ترتیب 21% و 8% محاسبه شد.
نتیجه گیری: شیوع کم خونی در زنان باردار ایرانی در 11 سال اخیر نسبت به سال های قبل از 2005 افزایش یافته است. لذا می بایست برنامههای مداخله ای مناسب در کلینیک های بارداری و یا قبل از ازدواج تنظیم و اجرا گردد.
بهزاد دماری، عباس وثوق مقدم، نرگس رستمی گوران، محمد جواد کبیر،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: اجرای برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع از روستاها و شهرهای زیر 20 هزار نفر جمعیت، مهمترین اصلاح یک دهه اخیر در نظام ارایه خدمات سلامت کشور است. این برنامه با کمی تغییرات به سایر نقاط شهری در دو استان پیشروی فارس و مازندران توسعه یافت. برای گسترش برنامه به دیگر استان های کشور دستاوردها و آسیب شناسی چالشهای مرتبط با این طراحی و اجرا بررسی شد.
روش کار: این پژوهش به شیوه کیفی در زمستان سال 1392 و با استفاده از روشهای مرور اطلاعات موجود در متون و مستندات، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با مطلعان کلیدی و بحث گروهی متمرکز انجام پذیرفت. جلسات مصاحبه و بحث گروهی با طیفهای متفاوتی از سیاست گذاران مرتبط با برنامه پزشک خانواده تا ارائه دهندگان خدمات در دو استان مجری صورت گرفت. داده های به دست آمده بعد از جمع آوری به روش تحلیل محتوا صورت بندی شد.
نتایج: یافتههای حاصل از مرور متون و مصاحبهها حاکی از این امر است که برنامه پزشک خانواده شهری با چالش های متعددی در اهداف و حوزههای تولیت، نحوه ارائه خدمات و تامین منابع مالی، انسانی و اطلاعاتی روبرو بوده است. هر چند که اجرای طرح در دو استان با دستاوردهایی در زمینه افزایش دسترسی به خدمات، بهبود هماهنگی سازمانهای بیمه گر پایه و دانشگاه ها، و ساماندهی پروندههای سلامت همراه بوده است.
نتیجه گیری: بهتر است از توسعه برنامه به استان های دیگر پیش از بازطراحی آن جلوگیری کرد تا ارزش این کار بزرگ حفظ شده و اطمینان، تعهد و ضمانت کافی برای همه ذینفعان به وجود آید. ضروری است در مورد اهداف کلی و اختصاصی برنامه در یک دوره
5 ساله بین ذینفعان توافق شود و برای هر هدف اختصاصی برنامه عملیاتی مشخصی تدوین و به اجرا درآید.
شیرین رضایی، عباس رحیمی فروشانی، محمد عرب، ابراهیم جعفری پویان،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: از نیمه اردیبهشت ماه سال 1393برنامه تحول نظام سلامت در هفت برنامه، اجرایی گردیده و هدف آن ارتقای سطح سلامت مردم، کاهش پرداخت از جیب، توسعه و ارتقای شاخصهای سلامت جامعه است. هدف این مقاله تعیین اثراین طرح بر شاخص های عملکردی بیمارستان های دانشگاهی استان همدان می باشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی طولی داده های مربوط به شاخصهای عملکردی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی همدان به روش سری زمانی منقطع در بازه زمانی 15 ماهه (هفت ماه قبل و هفت ماه بعد از اجرای طرح و یک ماه فاصله زمانی برای استقرار طرح) جمعآوری و با کمک نرم افزار SPSS تحلیلهای توصیفی و تحلیلی انجام گردید.
نتایج: تغییراتی در همه شاخصهای منتخب بعد از اجرای طرح تحول سلامت رخ داد که بیشترین تغییر در تعداد اعمال جراحی اورژانسی و انتخابی و کمترین در نسبت تخت فعال به ثابت بوده است. البته با مقایسه وضعیت شاخصها بین ماههای متناظر، تعداد کمی از این تغییرات معنی دار بود (نسبت گردش تخت و تعداد اعمال جراحی اورژانسی).
نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش تمام شاخصهای منتخب به نسبتی بعد از اجرای طرح تحول سلامت تغییر پیدا کردند که به نوعی نشان دهنده اثر این طرح بر عملکرد بیمارستان ها بوده است. البته باید در کنار این تغییرات به سایر پیامدهای آن همچون افزایش حجم کاری بیمارستان ها و تقاضای القایی احتمالی نیز توجه نمود و در کل اثرات طرح را با احتیاط و در بلند مدت مورد قضاوت قرار داد.
محمد عظیمی، یوسف ادیب، حسین مطلبی،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: برنامه درسی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در ارتقای آگاهی و توسعه فرهنگ بهداشتی دانش آموزان اهمیت بسیاری دارد. هدف تحقیق این است تا یک برنامه آموزشی را که بتواند کلیه نیازهای ضروری آموزش بهداشت را در خود جای دهد تدوین نماید.
روش کار: در این تحقیق از روش تحلیل محتوا "آنتروپی شانون" می باشد که پردازش داده ها را در بحث تحلیل محتوا با نگاه جدید و به صورت کمی و کیفی مطرح می کند. آنتروپی در نظریه اطلاعات، شاخصی است برای اندازه گیری عدم اطمینان که به وسیله، یک توزیع احتمال بیان می شود. محتوای طرح از نظر پاسخگو (متن کلیه کتب دوره ششم ابتدایی) و دوازده مؤلفه اصلی و 58 مولفه فرعی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: نتایج تحلیل محتوای آنتروپی شانون نشان داد که بررسی کل 8 کتاب پایه ششم ابتدایی مولفه ی مربوط به سلامت روانی با 732 و تحرک بدنی 735 مورد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده و کمترین مقدار مربوط به کنترل و پیشگیری از بیماری ها با 6فراوانی است.
نتیجه گیری: در محتوای کتاب های درسی رسمی به برخی مؤلفه های آموزش سلامت کمتر و یا اصلاً توجهی نشده است، در حالی که سلامت مهم ترین عامل پیشرفت و ضامن بقای جامعه است. به طوری که طراحی، اجرا و اداره برنامه های توسعه در بعد بهداشت، بیش از هر عامل دیگری زیربنای مفاهیم پایه ای چون سلامت است.
مریم یعقوبی، مرضیه جوادی، سعید کریمی، وحید پیراسته،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: طرح تحول سلامت از مهمترین طرح های اصلاحی کشور است که با نقدهایی روبروست. یکی از مباحث مهم، هزینه های این طرح است. این مقاله به تحلیل هزینه زایمان طبیعی و سزارین قبل و بعد از طرح تحول نظام سلامت پرداخته است.
روش کار: این مطالعه یک تحقیق کاربردی است که با استفاده از داده های نرم افزار حسابداری بیماران انجام شد. 60 پرونده زایمان طبیعی 60 پرونده سزارین به طور تصادفی از سیستم نرم افزاری حسابداری یک بیمارستان بزرگ اصفهان در قبل و بعد از اردیبهشت 93 انتخاب (مجموعا 120پرونده) شد. اطلاعات هر پرونده (سهم پرداختی بیمه، سهم پرداختی بیمارستان و سهم پرداختی بیمار) به جز هزینههای هتلینگ و لوازم و دیگر هزینههای دوره بستری، استخراج شد. دادههای مربوط به دریافتی درمانگران در واحد حسابداری و بر مبنای تعرفه سالیانه خدمات و قیمت k در هر خدمت برای جراح و متخصص بیهوشی محاسبه شد. میانگین و درصد تغییرات اقلام هزینه در نرم افزار excel محاسبه شد.
نتایج: زایمان طبیعی193% و زایمان سزارین 226%، دریافتی درمانگران (جراح ومتخصص بیهوشی) در زایمان طبیعی 257% و در سزارین130% نسبت به قبل از طرح تحول سلامت افزایش قیمت داشته اند. تغییرات سهم پرداختی ها بیانگر شیفت شدن بخشی از هزینهها از سوی بیمار به سمت بیمه ها و صندوق یارانه سلامت است.
نتیجه گیری: طرح تحول در این دو خدمت کاهش دهنده واقعی پرداخت از جیب بیمار نبوده است. افزایش هزینه خدمات توجه بیشتر به مدیریت هزینه را می طلبد. گرانتر ارائه شدن خدمات در نهایت به سود بیمار و نظام سلامت نبوده و برنامه ریزی های حوزه طرح تحول سلامت باید از دیدگاه اقتصادی بیشتر مورد مداقه قرار گیرد.
حسین درگاهی، علیرضا دررودی، مهرزاد رضایی آبگلی،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: کلیه بیمارستانها نیازمند پایش و ارزیابی مداوم هستند. نمودار گرافیکی پابن لاسو، با ترکیب شاخصهای عملکردی بیمارستانها میتواند کارایی بیمارستانها را مورد ارزیابی دهد. لذا هدف این مطالعه تعیین تاثیر طرح تحول نظام سلامت بر شاخصهای عملکردی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1395 با استفاده از مدل پابن لاسو میباشد.
روش کار: مطالعه توصیفی تحلیلی حاضر به صورت مقطعی انجام گرفت. تعداد 8 بیمارستان عمومی و تک تخصصی دانشگاه علوم پزشکی تهران جامعه پژوهش را تشکیل دادند. دادههای ورودی و شاخصهای عملکردی با اخذ مجوز از معاونت درمان دانشگاه دریافت گردید. تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمونهای کای اسکوئر و تی زوج دو نمونهای و وضعیت عملکرد بیمارستانها با بهره برداری از مدل گرافیکی پابن لاسو انجام شد.
نتایج: بعد از اجرای طرح تحول نظام سلامت در ایران تعداد بیمارستانهای بیشتری در مقایسه با قبل از اجرای طرح مزبور در منطقه 3 و 4 قرار گرفتهاند که در نتیجه وضعیت کارایی مطلوبتری را نشان میدهد. که این تفاوت با آزمون کای اسکوئر اختلاف معنیداری نشان داد.
نتیجهگیری: بر اساس نمودار پابن لاسو شاخصهای عملکردی بیمارستانها بعد از اجرای طرح تحول سلامت بهبود بیشتری یافته است. استفاده از تجربیات و عملکرد مدیریتی موفق در راه ارتقای شاخصهای عملکردی بیمارستانها بعد از اجرای این طرح میتواند الگوی مدیران سایر بیمارستانهای کشور قرار گیرد.
علی محمد مصدق راد، علی اکبری ساری، پریسا رحیمی تبار،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: حاکمیت یا حکمرانی خوب نظام سلامت منجر به عملکرد بهتر نظام سلامت و در نهایت، دستیابی به نتایج سلامتی بهتر برای مردم جامعه میشود. حاکمیت نظام سلامت ایران با چالشهایی مواجه است. این پژوهش با هدف توسعه یک الگوی مناسب برای حاکمیت نظام سلامت ایران انجام شده است.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1395 با روش دلفی انجام شد. در این پژوهش، ابتدا مدل مناسب حاکمیت نظام سلامت ایران در شش بُعد ساختار سازمانی؛ ارتباطات و همکاری بینبخشی؛ قانونگذاری؛ سیاستگذاری و برنامهریزی استراتژیک؛ تولیت؛ و نظارت و ارزشیابی با استفاده از روش مرور تطبیقی طراحی شد. سپس، با استفاده از روش دلفی از نظرات 25 نفر از خبرگان و متخصصین سیاستگذاری و مدیریت نظام سلامت در دو مرحله، برای توسعه و اعتبارسنجی مدل پیشنهادی استفاده شد.
نتایج: کاهش و ادغام برخی از معاونتها و ادارههای وزارت بهداشت، توسعه ارتباطات بیشتر با سازمانهای مرتبط خارج از وزارت بهداشت، تعیین اصول راهنمای تدوین قوانین و مقررات بخش سلامت، استفاده بیشتر از شواهد پژوهشی در سیاستگذاری سلامت، تدوین برنامه راهبردی نظام سلامت، تقویت تولیت اثربخش نظام سلامت و تدوین استانداردهای سیستمی جامع برای ارزشیابی و اعتباربخشی سازمانهای بهداشتی و درمانی، برای تقویت سیستم حاکمیت نظام سلامت ایران ضروری است.
نتیجهگیری: الگوی فعلی حاکمیت نظام سلامت ایران در دستیابی به اهداف نظام سلامت با چالشهایی مواجه است. تقویت ابعاد حاکمیت نظام سلامت زمینه را برای دستیابی به اهداف پایدار نظام سلامت فراهم میکند که در نهایت، منجر به ارتقای سلامتی مردم جامعه میشود.
محمد عظیمی، علی اقبالی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: انسان به عنوان مخلوق خداوند و اشرف مخلوقات، حقوقی دارد که یکی از این حقوق، حق سالم زیستن است و این نوع سبک زندگی جز در سایه آموزش های مفید میسر نمی شود. در همین راستا، آموزش جامع سلامت در مدارس برای سلامت نسل آینده کشور، یکی از ارکان مهم تلقی می شود. بنابراین هدف این پژوهش تحلیل محتوای مولفه های بهداشت و ارتقای سلامت کتب دوره دوم ابتدایی بر اساس مفروضه های سلامت با تاکید بر آموزش برای افزایش کیفیت بهداشت مدارس ابتدایی است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش همه کتابهای پایه دوم ابتدایی سال تحصیلی 1396 ـ 1395 (5 جلد کتاب) بود. نمونه آماری برابر با جامعه آماری است. ابزار پژوهش )آنتروپی شانون (Entropy Shanon بود که پردازش داده ها را در بحث تحلیل محتوا با نگاه جدید و به صورت کمی و کیفی مطرح می کند.
نتایج : نتایج تحلیل محتوای آنتروپی شانون نشان داد که بررسی کل 5 کتاب پایه دوم ابتدایی مولفه ی مربوط به سلامت روانی با 236 مورد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده، و کمترین مقدار مربوط به معلولیت با 10 فراوانی است. بیشترین ضریب اهمیت در بین مولفه های سلامت در کتب پایه دوم ابتدایی مربوط به مولفه های سلامت تغذیه مجموعا با مقدار (21/0) و کمترین ضریب اهمیت به پیشگیری از رفتار های پرخطر مجموعا با مقدار (019/0) می باشد.
نتیجه گیری: یافته های حاصل از فراوانی نشان می دهند که میزان توجه به هر یک از مولفه های آموزش بهداشت و ارتقای سلامت متفاوت است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که در محتوای کتب دوره دوم ابتدایی به برخی از مولفه های آموزش بهداشت کمتر توجه است، در حالی که آموزش بهداشت و به تبع آن ارتقای سلامت مهم ترین عامل پیشرفت و ضامن بقای جامعه است. طراحی، اجرا و اداره برنامه های توسعه در بعد بهداشت، بیش از هر عامل دیگری زیربنای مفاهیم پایه ای چون سلامت است.
بهزاد دماری، عباس وثوق مقدم، نرگس رستمی گوران، محمدحسین سالاریان زاده، شیدا ملک افضلی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: برای دستیابی به سلامت عادلانه مردم ناگزیر از اجرای رویکرد سلامت در همه سیاست ها هستیم. محوری ترین مداخله در این رویکرد «همکاری بین بخشی» است.
روش کار: این مطالعه کیفی بر اساس الگوی تدوین سیاست نامه انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های مرور منابع، مصاحبه عمیق و بحث گروهی متمرکز با ذینفعان استفاده شده است و نتایج در سه بخش شناخت شامل تحلیل وضعیت موجود و عوامل موثر، جهتگیری شامل تدوین اهداف و مداخلات و الزامات جمع بندی شده است.
نتایج: برای استقرار رویکرد سلامت در همه سیاست ها جایگاه همکاری بین بخشی در بخش سلامت ایران از حیث حمایت صریح در قوانین و اسناد بالادستی و همچنین ساختار سازمانی در سطح مطلوبی قرار دارد اما نیازمند طراحی و نهادینه سازی سازوکارهای اجرایی همکاری و ظرفیت سازی فرهنگی و مهارتی ذینفعان درون و برون بخش سلامت است.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند در برنامه های عملیاتی سالانه دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی به کار گرفته شود.
محمد مهدی کیانی، خاطره خانجانخانی، مریم شیروانی، بتول احمدی،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از تجربههای کشورهای مختلف و مروری بر ادبیات این حوزه در تقویت مراقبتهای بهداشتی اولیه بسیار ضروری است. هدف پژوهش حاضر انجام یک مرور جامع برای شناسایی روشهای تقویت مراقبتهای بهداشتی اولیه و ارائه راهکار برای ایران بود.
روش کار: این مطالعه به صورت مرور جامع انجام شد. مطالعات با استفاده از پایگاههای اطلاعاتی SID، Iranmedex، Magiran، Web of Science، Scopus، Google Scholar، PubMed و Science Direct بازیابی شدند. معیار ورود شامل تمامی مطالعاتی بود که به طور خاص در بازه 1998 تا 2018 میلادی به عوامل تقویت کننده مراقبتهای بهداشتی اولیه پرداخته بودند. در نهایت30 مقاله مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: راهکارهای تقویت مراقبتهای بهداشتی اولیه از دو جنبه عوامل تسهیل کننده کارکرد و عملکرد تیم مراقبت بهداشتی و راههای بهبود اجرای مراقبتهای بهداشتی اولیه بررسی شدند. همچنین راهکارهایی مانند روابط مبنی بر اعتماد، اجرای گسترده برنامه ملی مراقبت بهداشتی اولیه با تمرکز بر آموزش کارکنان، آموزش رفتارهای سبک زندگی سالم و عوارض دارویی، سرمایهگذاری در فناوری اطلاعات در بخش سلامت در حوزههایی نظیر ایمن سازی، مراقبت از کودک و جنبههای پیشگیری و مدیریت بیماری مزمن جهت تقویت مراقبتهای بهداشتی اولیه ایران پیشنهاد میگردد.
نتیجهگیری: تقویت مراقبتهای بهداشتی اولیه نیازمند هماهنگی و همکاری بین بخشی، همت و عزم راسخ طیف وسیعی از سازمانهای بهداشتی و سازمانهای غیرمرتبط با سلامت، حمایت دولت، تقویت نظام ارجاع و پزشک خانواده، تقویت تیم سلامت، خودمراقبتی و مشارکت مردم، رویکرد بهداشت محور و پیشگیری در سیاستهای کلان و هدایت و تخصیص منابع بیشتر به بخش بهداشت است.
علی محمد مصدق راد، مهدیه حیدری، سجاد رامندی، محیا عباسی،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تأمین مالی نظام سلامت فرآیند جمعآوری، انباشت و مدیریت منابع مالی و خرید خدمات سلامت است. تأمین مالی نقش مهمی در دستیابی به اهداف نظام سلامت دارد. این مطالعه با هدف تحلیل استراتژیک نظام تأمین مالی سلامت ایران و ارائه استراتژیهای تقویت آن انجام شد.
روش کار: این پژوهش با روش مرور حیطهای انجام شد. کلیه مطالعات مرتبط با نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای تأمین مالی نظام سلامت ایران در پایگاههای اطلاعاتی «PubMed»، «Scopus»، «Science Direct»، «Embase»، «ProQuest»، «SID» و «Magiran» و «بانک اطلاعاتی پایاننامههای علوم پزشکی کشور» و دو موتور جستجوی «Google» و «Google scholar» با کلیدواژههای مناسب جستجو شد. در نهایت، 29 مطالعه انتخاب و با کمک نرمافزار MAXQDA و روش تحلیل چهارچوبی تحلیل شدند.
نتایج: افزایش پوشش جمعیتی بیمههای سلامت، کاهش پرداخت از جیب مردم پس از اجرای طرح تحول سلامت و افزایش تعرفههای خدمات سلامت از نقاط قوت و تأمینمالی نزولی، پرداخت از جیب بالا و تعدد صندوقهای بیمه سلامت از نقاط ضعف نظام تأمین مالی سلامت ایران هستند. قوانین حمایتی، مشارکت مالی سازمانهای غیردولتی، افزایش مراکز ارائه خدمات و توسعه فناوریهای جدید از فرصتهای مهم و تحریم سیاسی، بحرانهای مالی و افزایش انتظارات مصرفکنندگان خدمات سلامت از تهدیدهای تأمین مالی نظام سلامت هستند. افزایش منابع مالی سلامت از طریق پیشپرداختها، یکسانسازی ساختاری و سیاستی بیمههای سلامت، اصلاح تعرفه خدمات سلامت، افزایش کارایی نظام سلامت و بهبود کیفیت خدمات سلامت برای تقویت نظام تأمین مالی سلامت کشور ضروری هستند.
نتیجهگیری: الگوی تأمین مالی نظام سلامت ایران با چالشهای متعددی مواجه است و از تابآوری لازم برخوردار نیست. سیاستگذاران و مدیران ارشد نظام سلامت باید با بکارگیری استراتژیهای پیشنهادی به تقویت نظام تأمین مالی سلامت کشور بپردازند.
علی محمد مصدق راد، مهدیه حیدری، محیا عباسی، مهدی عباسی،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: روش مرور واقعگرایانه (Realist Review) برای مرور و ترکیب شواهد مرتبط با مداخلات پیچیده نظام سلامت معرفی شد. این روش با تبیین روابط علّیتی بین مداخله و نتایج حاصله، به تفسیر نتایج مداخلات میپردازد. این مطالعه با هدف تبیین روش مرور واقعگرایانه در نظام سلامت انجام شد.
روش کار: این پژوهش به روش مرور حیطهای انجام شد. مقالات مرتبط با روششناسی مرور واقعگرایانه در حوزه سلامت در بازه زمانی سالهای 1990 تا 2020 میلادی در پایگاههای داده الکترونیکی Pubmed، Scopus، Science Direct، Embase و موتورهای جستجوگر Google Scholar و Google جمعآوری شد. در نهایت، 49 مقاله انتخاب و با روش تحلیل روایتی بررسی شدند.
نتایج: مرور واقعگرایانه یک رویکرد تئوری محور برای ترکیب شواهد مرتبط با اجرای مداخلات پیچیده اجتماعی در قالب روابط علیتی بین برنامه مداخله، زمینه، مکانیسم و پیامد است که به تبیین و توضیح چگونگی و چرایی موفقیت یا شکست این مداخلات میپردازد. یک پروتکل اجرایی برای انجام مرور واقعگرایانه معرفی شد که شامل سه مرحله تبیین، توسعه و اصلاح تئوری برنامه مداخله و هفت گام تعیین سوالات پژوهش، تبیین تئوری اولیه برنامه مداخله، توسعه استراتژیهای جستجو، جمعآوری، ارزشیابی و انتخاب شواهد، ترکیب شواهد، اصلاح تئوری برنامه مداخله و ارائه پیشنهاد است. همچنین، ساختار نگارش مقاله مرور واقعگرایانه و چک لیست ارزشیابی مطالعات مرور واقعگرایانه بیان شدند.
نتیجهگیری: مرور واقعگرایانه روش مناسبی برای ارزشیابی مداخلات پیچیده نظام سلامت است که توضیحی از نحوه ارتباط یک مداخله سلامت با نتایج بدست آمده ارائه میدهد. مرور واقعگرایانه توضیح میدهد که یک مداخله بهداشتی و درمانی برای چه کسانی، در چه شرایطی، چگونه و چرا کار میکند؟