حمیرا سلیمان نژاد، حمید پورشریفی، جهانشا محمدزاده، کورش سایه میری،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: نگرش به خودکشی در نوجوانان یکی از مشکلات عمدۀ سلامت روانی محسوب میشود. لذا انجام پژوهشهایی از این دست حائز اهمیت میباشد. از این رو هدف از پژوهش حاضر اثربخشی پروتکل یکپارچهنگر در کاهش نگرش منفی به حل مسأله به عنوان تعیینکننده گرایش به خودکشی در نوجونان و جوانان 15 تا 24 ساله میباشد.
روش کار: در یک طرح نیمه آزمایشی به شیوه پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل تعداد 40 نفر از نوجوانان و جوانان 15 تا 24 ساله شهر ایلام به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامههای نگرش به خودکشی و نگرش منفی به حل مسأله را تکمیل کردهاند. پس از اجرا و جمعآوری اطلاعات، دادهها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری MANCOVA به کمک نرمافزار SPSSV19 تحلیل شدهاند.
نتایج: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد تفاوت معنی داری در نمرات دو گروه وجود دارد (01/0p<، 748/10 =F، 506/0= اثر لاندای ویلکز). در همه مؤلفههای نگرش منفی به حل مسأله بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری مشاهده شد. آموزش مهارتهای مبتنی بر رویکرد یکپارچهنگری بر نگرش منفی به حل مسأله افراد نمونه اثربخش بوده و نمرات پسآزمون گروه آزمایش در متغیرهای گرایش-اجتناب به مسائل و کنترل شخصی کاهش یافته و در متغیر اعتماد به حل مسائل افزایش یافته است.
نتیجهگیری: در نهایت میتوان گفت آموزش مبتنی بر رویکرد التقاطی (یکپارچهنگری) در نگرش منفی به حل مسأله نوجوانان و جوانان 15 تا 24 ساله که گرایش به خودکشی داشتهاند، مؤثر بود. از این رو آموزش برنامههایی از قبیل حلمساله، تنظیم هیجان، ذهنآگاهی و مواردی از این قبیل به روانشناسان، والدین، نوجوانان، متخصصان حوزه سلامت و آسیبشناسی اجتماعی جهت کاهش و جلوگیری از خودکشی نوجوانان میتواند اثربخش واقع شود.