جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای پیشگیری

زهره رهائی، هاشم حشمتی، سید محمد مهدی هزاوه ای، اکبر حسن زاده،
دوره 9، شماره 1 - ( 5-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین رفتار آموزشی رابطان و رفتارهای پیشگیری کننده خانواده ها بر اساس مدل بزنف اجرا شد.

روش کار: در این پژوهش توصیفی کلیه رابطان (60 نفر) مناطق آندمیک شهر یزد که به روش سرشماری انتخاب شدند، پرسشنامه محقق ساخته را طی مصاحبه تکمیل نمودند. از خانواده های تحت پوشش هر رابط نیز دو خانواده به طور تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه توسط سرپرست خانواده (120 نفر) طی مصاحبه تکمیل شد. روایی و پایایی پرسشنامه مورد تأیید بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.

نتایج: آگاهی رابطان و نگرش آنها با نمره آگاهی خانواده ها ارتباط مستقیم داشت. قصد رفتار رابطان با رفتار خانواده ها همبستگی مستقیم داشت. همچنین بین عوامل قادر کننده رابطان با آگاهی، قصد، عوامل قادرکننده و رفتار خانواده ها و رفتار آموزشی رابطان با آگاهی، نگرش و رفتار خانواده ها همبستگی مستقیم مشاهده شد.

 نتیجه گیری: با توجه به نقش رابطان در  پیشگیری و بیماریابی و درمان بموقع لیشمانیوزها و از آنجا که دادن آگاهی به تنهایی نمی تواند رفتار آموزشی در رابطان ایجاد کند،  فراهم کردن آموزش مؤثر، نگرش و عوامل قادرکننده برای رابطان، تأثیر قابل ملاحظه ای بر رفتار خانواده ها و کنترل لیشمانیوزها خواهد داشت.


فاطمه رحمانیان، معصومه سیمبر، علی رمضانخانی، فرید زایری،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: عفونت‏های مقاربتی یکی از شایع‏ترین عفونت‏ها در دنیا است که بیماری‏زایی قابل توجهی را ایجاد می‏کند. در سال­های اخیر در کشور ایران تعداد موارد بیماری افزایش نشان داده در نتیجه توسعه و اجرای برنامه‏های کنترل بیماری‏های مقاربتی به عنوان یک اولویت در نظر گرفته می‏شود. در حالیکه نقش قدرت وابسته به جنس در سلامت جنسی در سال های اخیر قابل توجه است، اما در حوزه پیشگیری از بیماری‏های مقاربتی توجه عملی به آن نشده است. این مطالعه به منظورتبیین مفهوم و ابعاد خدمات پیشگیری از بیماری‏های مقاربتی حساس به جنسیت انجام شد.

  روش کار: این مطالعه کیفی با روش تحلیل محتوا انجام گردید. مشارکت کنندگان در این پژوهش 37 نفر از مدیران و ارائه دهندگان خدمات بهداشت باروری- جنسی واجد شرایط پژوهش بودند که با روش هدفمند در ابتدا و سپس روش گلوله برفی انتخاب و مورد مصاحبه عمیق فردی قرار گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از راهنمای سوال اولیه استفاده گردید. اطلاعات حاصل از 37 مصاحبه ضبط و تایپ گردید و با روش تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل گردید.

  نتایج: تحلیل محتوای یافته ها دو طبقه اصلی 1) ساختار خدمات حساس به جنسیت در سه بعد مدیریت، تسهیلات و کارکنان، و 2) فرآیندهای حساس به جنسیت شامل فرایندهای مراقبتی و آموزشی را آشکار ساخت.

  نتیجه گیری: ارائه خدمات پیشگیری از بیماری­های مقاربتی نیازمند مدیریت، تسهیلات و کارکنان حساس به جنسیت، و برنامه­ریزی برای مراقبت­ها و آموزش­ها ی حساس به جنسیت است.


رویا صفری فرامانی، نرگس خانجانی، فرید نجفی،
دوره 12، شماره 3 - ( 10-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: خودسوزی یکی از مشکلات سلامت عمومی است که به وفور در بین زنان غرب ایران مشاهده شده است. این مطالعه به منظور اکتشاف علل این پدیده در زنان و راهکارهای پیشگیری از آن از دیدگاه پرسنل و ارائه دهندگان خدمات درمانی طراحی شده است.

  روش کار: این مطالعه با رویکردی کیفی و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام شد. مطالعه در شهر کرمانشاه و در بیمارستان امام خمینی به عنوان یکی از بیمارستان های آموزشی مرجع درمان سوختگی انجام شد. شرکت کنندگان پرسنل خدمات درمانی این بیمارستان بودند. نمونه گیری به روش هدفمند و تعداد نمونه ها نیز براساس رسیدن به سطح اشباع تعیین شده است. تحلیل داده ها از طریق تحلیل چارچوبی انجام شده است.

  نتایج: در زمینه علل اقدام به خودسوزی چهار گروه اصلی شامل زمینه های فرهنگی، مسائل روانی، خودسوزی راهی برای بلندکردن فریاد اعتراض و مسائل مادی استخراج شدند. در زمینه راهکارهای پیشگیری نیز دوگروه اصلی شامل تغییرات فرهنگی، آموزش و خدمات سلامت روان شناسایی شدند.

  نتیجه گیری: خودسوزی یک پدیده چندبعدی است که عوامل مختلفی در برهمکنش با هم دست به دست هم داده و بستر را برای اقدام زنان به خودسوزی در شرایط بحرانی فراهم می سازد. در چنین شرایطی راهکارهای پیشگیری جامع همچون تغییرات فرهنگی در کنار آموزش می تواند در کاهش موارد اسف بار خودسوزی مثمرثمر واقع گردد.


رحمن پناهی، لیلا دهقانکار، محیا شفایی، علی رزاق پور،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سواد سلامت با بالابردن فهم، درک و ارزیابی مزایای رفتارهای تشخیصی و پیشگیرانه می­تواند یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در اتخاذ رفتارهای پیشگیری­کننده از پوکی استخوان باشد. این مطالعه با هدف تعیین مهارت­های مؤثر سواد سلامت در پیشگویی اتخاد رفتارهای پیشگیری­کننده از پوکی استخوان در دانش­آموزان انجام گردید.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- مقطعی است. تعداد 375 نفر از دانش­آموزان دبیرستان­های دخترانه شهر قزوین به­روش نمونه­گیری چندمرحله­ای انتخاب شدند. داده­ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد سواد سلامت نوجوانان و پرسشنامه سنجش رفتارهای پیشگیری­کننده از پوکی استخوان گردآوری و با استفاده از نرم افزار23  SPSS  و با به­کارگیری آمارهای توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون چندگانه، تحلیل شدند.
نتایج: در میان ابعاد هشت­گانه سواد سلامت، بیشترین میانگین نمره به دو بعد درک و ارتباط و کمترین میانگین نمره به دو بعد استفاده از اطلاعات سلامت و محاسبه، اختصاص داشت. میانگین و انحراف معیار نمره کلی سواد سلامت و اتخاذ رفتارهای پیشگیری­کننده از پوکی استخوان به ترتیب 58/12±84/70 از 100 و 60/5± 43/22 از 36 بود. آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که ابعاد سواد سلامت، 4/38% از تغییرات اتخاذ رفتار پیشگیری­کننده از پوکی استخوان را پیشگویی کردند (384/0=R2). از میان ابعاد مورد بررسی، فقط بعد استفاده از اطلاعات سلامت (001/0=p ،044/0=β) به­طور معنی‌دار پیشگویی­کننده اتخاذ رفتار بود.
نتیجه­گیری: نظر به نتایج مطالعه لازم است در طراحی برنامه‌های آموزشی جهت پیشگیری از پوکی استخوان، به نقش سواد سلامت به­طور کلی و خصوصا تاثیر بعد استفاده از اطلاعات سلامت در میان نوجوانان توجه ویژه‌ای مبذول گردد. 
محمد حسین مهرالحسنی، نورا رفیعی، سارا قاسمی،
دوره 18، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بسته ارتقا سلامت روانی اجتماعی و پیشگیری از سوء مصرف مواد در پاسخ به اهمیت بالای سلامت روانی و اجتماعی در جامعه شکل گرفت. از آنجایی که هر سیاست و برنامه ای برای اجرای موفق، نیازمند بررسی و ارزیابی نقاط ضعف و قوت و چالش ها می باشد؛ این مطالعه با هدف بررسی چالش های اجرایی این بسته خدمتی از دیدگاه ارائه دهنده انجام شد.
روش کار: مطالعه به روش کیفی، با انجام مصاحبه و بررسی اسناد اجرا گردید. جامعه پژوهش این مطالعه شامل افراد صاحب نظر در دانشگاه علوم پزشکی کرمان، مسئولین اجرای بسته، مسئولین مراکز سلامت جامعه شهری و مراقبین سلامت بود. انتخاب مصاحبه شوندگان بصورت هدفمند صورت گرفت.
نتایج: یافته ها در چهار دسته اصلی طبقه بندی گردید: سطح پایین همکاری مردم، مشکل در برقراری ارتباط، حلقه های مفقوده در اجرای بسته و نحوه پرداخت به ارائه دهندگان خدمت. یافته های حاصل از بررسی اسناد نیز به صورت اهداف، برنامه ها، فعالیت ها، گروه ها هدف و مداخلات مربوط به این بسته ی خدمتی مشخص گردیدند.
نتیجه گیری: چالش های اجرایی بسته سلامت روان در سه دسته ی سیاستگذاری، تسهیلاتی و فردی قرار می گیرند. ایجاد تغییرات و اصلاحاتی در سطح سیاستگذاری عمومی و طراحی بسته، ایجاد آگاهی های فردی و تسهیلات و امکانات مناسب برای اجرای بسته می توانند در جهت رفع این چالشها راهگشا باشند.
حمیدرضا عاطفی فر، حسین آقاجانی مرساء، علیرضا محسنی تبریزی،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: دخانیات، مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی، داشتن روابط جنسی ناایمن و رفتارهایی از این دست، رفتارهای پرخطری هستند که احتمال گرایش به آن­ها نگرانی عمده خانواده­ها را به­همراه داشته­است. والدین درصدد مقابله با رفتارهای­پرخطر، به­وسیله استراتژی مراقبتی هستند. هدف این پژوهش گونه­شناسی استراتژی­های مراقبت از رفتارهای پرخطر بر اساس شاخص­های اجتماعی-اقتصادی خانواده بود.
روش­کار: این تحقیق جزء پژوهش­های کمی و از نوع توصیفی-همبستگی بوده­است. جامعه­ی آماری شامل کلیه خانواده­های شهری تبریز که 384 خانواده به روش خوشه­ای چند مرحله­ای انتخاب شدند. دو ابزار اندازه­گیری (چک لیست استراتژی­های مراقبت از رفتارهای­پرخطر و پرسشنامه وضعیت اجتماعی-اقتصادی خانواده) جهت گردآوری اطلاعات استفاده­ شد. برای بررسی  روابط متغیرها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه (F) و رگرسیون خطی استفاده گردید.
نتایج: میانگین استراتژی­های مراقبت از رفتارهای­پرخطر براساس وضعیت اجتماعی-اقتصادی خانواده بطور معناداری متفاوت بود و طبقات اجتماعی-اقتصادی بالا نسبت به  طبقات پایین‌تر استراتژی مناسب­تر (کارآمد، فرایندی یا رویه­ای) را برای مراقبت از فرزندان در برابر رفتارهای پرخطر اتخاذ می­نمایند.
نتیجه­گیری: خانواده­های دارای شاخص­های اجتماعی-اقتصادی متوسط و پایین به­نسبت بیشتری استراتژی­های مراقبتی غیرموثر(ناکارآمد و دفعتی) را جهت مقابله با رفتارهای­پرخطر به­کارمی­بندند؛ به­منظور ارتقای سلامت عمومی، اتخاذ سیاست­های فرهنگی-آموزشیِ پیشگیری­محور برای تبدیل استراتژی­های مراقبتی ناکارآمد به استراتژی فرایندی(رویه­ای) ضروری می­نماید.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb