جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای کارگر

مهری قاسمی، فریده دهقان منشادی، اصغر رضا سلطانی، حیات الله شیخ زاده،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

بررسی میزان آگاهی کارگران از اصول صحیح انجام کار و میزان عملکرد آنها مقوله ای است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است. سایر محققان نیز کم و بیش مطالعاتی را در این زمینه انجام داده اند و به نتایجی دست یافته اند. در بعضی تحقیقات مشخص شده که پس از اجرای برنامه آموزشی افزایش آگاهی افراد گزارش شده درحالیکه تفاوت قابل توجهی در رفتار و عملکرد کارگران در مورد سلامتی کمر ایجاد نشده است. در عین حال بعضی از تحقیقات نیز، رابطه معنی داری را بین افزایش میزان آگاهی و عملکرد کارگران بدست آورده اند. برای مثال نشان داده شده که آموزش های انجام شده در جهت افزایش آگاهی و بهبود عملکرد بیماران نسبت به روش درمان معمول اثر بهتری روی درد مزمن دارد. همچنین بررسی ها نشان داده اند که Back school روش موثری برای تغییر میزان آگاهی و رفتار کارگران می باشد. تحقیق حاضر با استفاده از دو پرسشنامه که میزان آگاهی و عملکرد کارگران صنایع خودروسازی را می سنجید صورت گرفت. سوالات پرسشنامه باتوجه به منابع ارگونومی در چهار بخش با عناوین: ویژگی های بار و نحوه حمل و انتقال آن، وضعیت انجام کار و عوامل فردی، تلاش فیزیکی و ابزار و شرایط محیط کار طراحی شدند. از نظر میزان آگاهی 11% افراد آگاهی ضعیف و 57% آنها آگاهی متوسط و 32% آنها آگاهی خوب داشتند. از نظر میزان عملکرد نیز 52% در گروه ضعیف، 18% در گروه متوسط و 2% نیز در گروه عملکرد خوب و مناسب قرار داشتند. 28% افراد حتی از سطح عملکرد ضعیف نیز برخوردار نبودند. در مجموع یافته های این تحقیق حاکی از آن است که میزان آگاهی افراد در زمینه اصول صحیح کارکردن در مورد کمر در سطح مطلوبی است و این درحالیست که افراد از نظر عملکرد در سطح پایینی قرار داشتند و به این ترتیب رابطه آماری معنی داری بین میزان آگاهی و بهبود عملکرد کارگران بدست نیامد.


غلامرضا مولوی، جعفر مسعود، ایرج موبدی، غلامرضا حسن پور،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: بر اساس  مطالعات انجام شده در آخرین سال های قرن بیستم برای هر فرد ساکن در کره زمین می توان بیش از یک آلودگی انگلی را تصور نمود. تحقیقات صورت گرفته در سال 1989, تعداد مبتلایان به انواع کرمهای انگلی را  در جهان به تنهائی بالغ بر چهار و نیم میلیارد نفر برآورد نموده اند. بررسی­های متعدد انجام شده در نقاط مختلف کشور ایران نیز حاکی از انتشار آلودگی های انگلی روده­ای در نقاط مختلف شهری و روستایی است که البته در سالهای اخیر میزان شیوع آنها به موازات ارتقای سطح بهداشت عمومی کشور به صورت قابل توجهی کاهش یافته است . طی دو دهه گذشته اصفهان در فهرست آلوده­ترین مناطق  کشور قرار داشته و در این میان, انگل هایی نظیر آسکاریس و تریکواسترونجیلوس از شیوع بالایی برخوردار بوده­اند. انجام این مطالعه علاوه بر هدف قرار دادن گروه شغلی پر خطر, نمای نسبتا گویایی را از وضعیت انگلهای روده ای یکی از آلوده ترین مناطق گذشته ایران, نشان می دهد.

روش کار:  نمونه­گیری مدفوع بصورت فعال و با حضورکارکنان ایستگاه تحقیقات بهداشتی اصفهان در محل شهرداری های مناطق ده­گانه این شهر صورت گرفت. نمونه­ها پس از جمع­آوری در کمتر از دو ساعت به آزمایشگاه منتقل و در آنجا به روش فرمل اتر کنساتراسیون و رنگ­آمیزی سریع با گوگل مورد مطالعه انگل­شناسی قرار داده شدند.

نتایج: این بررسی نشان داد که 6/24 % از جمعیت مطالعه شده حداقل به یک نوع انگل بیماریزای دستگاه گوارش آلوده بودند که این میزان, کمی بالاتر از گزارش های موجود از سایر گروه های جامعه بوده است. کرم های انگلی تشخیص داده شده در این مطالعه شامل آسکاریس لمبریکوئیدس, انتروبیوس ورمیکولاریس, همینولپیس نانا, تریکواسترونجیلوس و تریکوریس تریکورا و از تک­یاخته­های پاتوژن دستگاه گوارش نیز می­توان به ژیاردیا لامبلیا با بالاترین میزان شیوع,و در گروه تک یاخته های غیر بیماریزا  نیز میتوان به  آنتاموباکلی, کیلوماستیکس مسنیلی و دآنتاموبا فراژیلیس اشاره کرد.

نتیجه­ گیری :  در بررسی وضعیت شیوع آلودگی های انگلی روده ای در جمعیت های انسانی , ماهیت شغلی و تداوم تماس افراد با منبع آلودگی نقش عمده ای را به عهده دارد.کارگران شاغل در بخش های مختلف شهرداری ها به دلیل شغلی از دیگر افراد جامعه بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماری های عفونی از جمله آلودگی های انگلی روده ای قرار دارند. بنابر این مراقبت , بیمار یابی و آموزش بهداشت در این گروه  می­تواند نقش مهمی در ارتقای سطح سلامت جامعه داشته باشد.


محمد حاج آقازاده، جبرئیل نسل سراجی، سیدمصطفی حسینی، جواد عدل،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی - عضلانی مرتبط با کار شایع ترین بیماریها و آسیب های شغلی می باشند. هدف از این تحقیق مطالعه ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی - عضلانی در کارگران ساختمان سازی با روش PATH بود.
روش کار: مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی به روش مقطعی بود که در چهار کارگاه ساختمان سازی انجام گرفت. در مجموع 3100 مشاهده برای 89 کارگر در 14 شغل ساختمان سازی انجام گرفت. در این مطالعه توسط روش PATH درصد زمانی وضعیت تنه، پاها و دستها، فعالیت های حمل دستی، ابزارهای مورد استفاده و حمل دستی بار در وظایف مشاغل مورد مطالعه تعیین گردید.
نتایج: وضعیت های تنه، پاها و دستها و وزن ابزار و اشیاء حمل شده در بین مراحل کاری مورد مطالعه از نظر آماری تفاوت معنی داری را نشان دادند (0001/0p<). وضعیت خنثی تنه به میزان زیادی مشاهده شد. وضعیت خنثی پاها در بیشتر از 50 درصد و وضعیت خنثی دستها در بیشتر از 80 درصد از زمان کاری کارگران مشاهده شد. ابزارهای مورد استفاده با فراوانی های مختلفی در مشاغل ساختمان سازی استفاده می شوند. بیشترین گروه وزنی حمل شده مربوط به گروه کمتر از 5 کیلوگرم می باشد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند در جلوگیری از اختلالات اسکلتی - عضلانی کارگران صنعت ساختمان سازی استفاده شود. نتایج مطالعه نشان داد کارگران ساختمان سازی درصد بیشتری از زمان کارشان را با وضعیتهای خنثی سپری می نمایند، اما انجام مداخلات ارگونومیکی در مشاغل مشخص شده ضروری به نظر می رسد.


فرهاد قمری، ابوالفضل محمدبیگی، رضا تاجیک،
دوره 7، شماره 1 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه وهدف: عدم توازن بین نیازهای شغلی و توانائیهای فرد منجر به اختلالات اسکلتی عضلانی شغلی می شود(Abdoli Eramaki 2000). اختلالات اسکلتی عضلانی یکی از بزرگترین مشکلات بهداشت شغلی در کشورهای در حال توسعه می باشد که ناشی ازعوامل خطرساز وضعیتهای بدنی نامناسب کاری ، اعمال نیروی زیاد، حرکات تکراری، ارتعاش، طولانی بودن زمان انجام کار وعوامل روانی بوده و موجب بروز دردهای خفیف کمر تا معلولیتهای شدید می شود(Kuorinka and Forcier 1995) این پژوهش با هدف تعیین شیوع علایم اختلالات اسکلتی - عضلانی در اندامهای گوناگون بدن کارگران نانوایی ها ، ارزیابی وضعیت بدنی کار آنهاو تعیین عوامل خطرساز ارگونومیک و فردی موثر در وقوع اختلالات اسکلتی - عضلانی کارگران نانوایی های شهر اراک انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی، 233 کارگر شاغل در نانوایی های شهر اراک که طور تصادفی انتخاب شدندو شیوع علایم اختلالات اسکلتی - عضلانی و عوامل خطرساز موثر در وقوع آنها با تاکید بر وضعیت بدنی کاری به روش تجزیه وتحلیل وضعیتهای بدنی هنگام کار OWASو استفاده از پرسشنامه نوردیک مورد مطالعه قرار گرفت.
نتایج: بیشترین شیوع اختلالات به ترتیب در نواحی زانو 2/61%، کمر 8/55% و پا 9/53 ،شانه 6/44% کارگران بدست آمد. میزان شیوع آسیب در نواحی شانه وکمر در شاطرها و آرنج وکمر و ران در چونه گیرها بیش از سایر مشاغل بوده است واز لحاظ آماری اختلاف معنی داری بین نوع شغل و آسیبهای فوق الذکر وجود دارد( 05/0>p). آنالیز OWAS جهت توزیع فراوانی فازهای کاری کارگران شاغل در نانوایی های شهر اراک ،نشان داد که5/58% وضعیت بدنی طبیعی (گروه1 OWAS)، 7/34% وضعیت بدنی استرس زا(گروه2 OWAS)، 4% وضعیت بدنی مضر(گروه3 OWAS) و 5/2% وضعیت بدنی بسیار مضر(گروه 4 (OWAS داشته اند .همچنین ارتباط معنی داری بین ناراحتی گردن، آرنج ،شانه وزانو با سابقه کاری بدست آمد( 05/0>p ).
نتیجه گیری: با توجه به اینکه2/42 درصد وضعیتهای بدنی مربوط به کار این کارگران ،استرس زا تا خیلی مضر هستند ونیز شیوع بالای اختلالات اسکلتی عضلانی ) MSDs) در نواحی مختلف بدن آنها نیاز به مداخله های ارگونومیکی به منظور تصحیح پستهای کاری ضروری به نظر می رسد.


لیلا غیبی، جبرائیل نسل سراجی، حجت زراعتی، غلامرضا پوریعقوب،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه وهدف : نگاهی به آمار و برون دادهای منتشره در زمینه شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی در کشورهای مختلف جهان و ایران، اهمیت و ضرورت پرداختن به بررسی وضعیت ارگونومیک مشاغل را نمایانتر می کند. این اختلالات در اثر مواجهه طولانی مدت با عوامل ایجاد کننده آنها بتدریج در یک فرایند طولانی یا بر اثر وارد شدن ضربه بر بخشی از دستگاه اسکلتی عضلانی ایجاد شوند. از آنجا که درصد زیادی از نیروی کار در کارگاههای سد سازی و ساخت وساز مشغول بکار  بوده و این کارگران بیشتر زمان کار خود را با وضعیت های بدنی نامناسب متعدد سپری می کنند لذا پرداختن به بررسی وضعیت ارگونومیک مشاغل این صنعت حائز اهمیت است.

روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی - مقطعی است که در سال 1387 انجام شد. نمونه پژوهش، کارگران یک کارگاه سد سازی در شهرستان تکاب (110نفر مرد) ومشاغل مختلف موجود در این کارگاه (25شغل)و ابزار پژوهش پرسشنامه نوردیک و چک لیست (NIOSH-CPWR) National Institute of Occupational Health-Center to Protect Workers Rights و نمونه گیری به روش تصادفی ساده بود درنهایت برای آنالیز داده ها ازنرم افزار SPSS  استفاده گردید.

نتایج : میانگین سابقه کار کارگران 86/86 6/36 ماه بود.بررسی ها نشان داد که بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی در ناحیه  کمر (5/55%) بوده و بین شیوع اختلالات با  شغل، ساعات ایستاده و نشسته در حین کار، سابقه کار، سن، مصرف سیگار، تحصیلات، وزن، وضعیت نشیمن گاه و ایستاده بودن، فشار تولید، داشتن وضعیت های بدنی نامطلوب وسطوح کار و پیاده روی رابطه معنی دار وجود داشت. مهمترین دلیل ایجاد اختلالات اسکلتی عضلانی نیز داشتن وضعیت های بدنی نامطلوب در حین کار  بود.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نیز مشابه سایر تحقیقات در این زمینه ،نشان داد که بررسی وضعیت ارگونومیکی مشاغل می تواند اطلاعات ارزشمندی در زمینه اتخاذ تدابیر پیشگیری، برنامه های آموزشی، انجام معاینات کارگری در اختیار کارفرمایان و مسوولان ایمنی و بهداشت قرار دهد.


زهره کشاورز، معصومه سیمبر، علی رمضانخانی، حمید علوی مجد،
دوره 9، شماره 3 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: غربالگـری سرطان پستان و دهانه­ی رحـم یک رفتار ارتقاء دهنده سلامت محسوب می­گردند، و رفتار تحت تاثیر عوامل پیچیده­ای قرار دارد. نظریه­ی رفتار برنامه­ریزی شده چارچوب مفیدی برای پیش­بینی و درک رفتار بهداشتی و طراحی مداخلات آموزشی فراهم می­نماید و تلفیق این نظریه­ با سازه خود کارآمدی قابلیت پیشگویی نظریه­ را افزایش می­دهد. لذا تحقیق حاضر با هدف درک عوامل موثر بر رفتار غربالگری سرطان پستان و دهانه­ی رحم در زنان کارگر به عنوان پایه­ای برای برنامه­ریزی­های آموزشی انجام گرفت.

روش ­کار: این مطالعه یک رویکرد کیفی بر پایه "مدل تلفیقی رفتار برنامه­ریزی شده و خودکارآمدی" است. در این تحقیق 70 نفر از زنان کارگر 20 تا 45 ساله شاغل در کارخانجات شهرک صنعتی عباس­آباد پاکدشت در قالب ده گروه هفت نفره با حضور در جلسات مصاحبه بحث گروهی متمرکز، تجارب خود را پیرامون عوامل تاثیرگذار بر رفتار غربالگری پستان و دهانه­ی رحم بیان نمودند. نمونه­گیری مبتنی بر هدف و با حداکثر تنوع از بین زنان کارگر صورت پذیرفت.

نتایج: سطح آگاهی و نگرش زنان کارگر نسبت به روش­های غربالگری سرطان­های پستان و دهانه­ ی رحم پایین است. ترجیح و اهمیت به نظرات خانواده خصوصاً همسر و ترجیح درمان بیماری­ها نسبت به پیشگیری در جامعه، هنجارهای ذهنی زنان کارگر را تشکیل می­دادند. ­مهم­ترین موانع مشارکت زنان کارگر در غربالگری سرطان­های پستان و دهانه­ی رحم عبارت بودند از: عدم آگاهی، افسردگی و بی­حوصلگی، خستگی، خجالت از معاینات، ترس از معاینات و ترس از بیمار بودن، کیفیت نامناسب ارائه خدمات و عدم توجه به حریم خصوصی افراد، محدودیت اطلاع رسانی، دسترسی محدود زمانی و مکانی زنان کارگر به مراکز انجام غربالگری­ها و هزینه انجام غربالگری­ها.

نتیجه­ گیری: پیشنهـاد می­شود با طراحـی آموزش­هایی مختص زنان کارگر در محل کار جهت افزایش میزان آگاهی و ایجاد نگرش­های مثبت نسبت به غربالگری سرطان پستان و دهانه رحم، و نیز آموزش­هایی مختص خانواده­ها و کارفرمایان و برنامه­ریزان به جهت تشویق زنان و ایجاد امکانات و تسهیل دسترسی­های زنان در محل شهرک­های صنعتی گامی به سوی توانمند ساختن زنان کارگر در مشارکت در انجام غربالگری سرطان پستان و دهانه­ی رحم برداشت.


بهزاد دماری، عباس وثوق مقدم، حسین سالاریان زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1391 )
چکیده

هدف و زمینه: بهبود شاخص های سلامت در سطح ملی و استانی نیازمند همکاری بین بخشی و مشارکت مردم است. یکی از فرصت های قانونی توسعه همکاری بین­بخشی در سلامت استان ها، شکل گیری شوراهای سلامت و امنیت غذایی استان ها از سال 1385 (کارگروه های تخصصی سلامت و امنیت غذایی از سال1387) با وظایفی از قبیل تدوین و تصویب برنامه راهبردی سلامت استان، ارزیابی وضعیت سلامت استان و تاثیر دستگاه ها بر بهبود آن، تدوین برنامه کنترل و پیشگیری از ایدز و حل موضوعات بین بخشی سلامت و در سطح کشور، شورای عالی سلامت و امنیت غذایی می باشد که تشکیل آن در برنامه چهارم توسعه کشور پیش بینی شده بود. ارزیابی عملکرد کارگروه های استانی از بدو تشکیل آنها می تواند نقاط قوت و ضعف کارکرد این سیاست را در کشور ارزیابی کرده و راه آینده را نشان دهد.
روش کار: این مطالعه از نوع ارزشیابی توصیفی بوده و جامعه مورد مطالعه کلیه­ی شوراهای سلامت و امنیت غذایی استان ها می باشند. در این مطالعه برای تعیین شاخص های(متغیرهای) ارزیابی پیامد از « تحلیل محتوی شرح وظایف » و همچنین « جنبه های لازم برای ارتقای عملکرد شوراها در پانل متخصصین» به طریق بحث گروهی متمرکز استفاده شد . برای توصیف وضعیت از دو پرسش نامه ، یکی برای بررسی محتوایی صورت جلسات کارگروهها (از بدو راه اندازی تا پایان سال 1387 ) و دیگری برای نظرخواهی از دبیران کارگروههای استان استفاده شده است .
نتایج:
تحلیل اطلاعات نشان می­دهد که دستور جلسات طرح شده در این کارگروه ها کمتر از الگوی اولویت بندی مسائل اصلی سلامت استان و بار بیماری های ملی پیروی می­کند. اغلب موضوعات در حیطه کنترل بیماری های واگیر دار بوده و در موارد بسیار اندکی کنترل عوامل خطر بیماری های غیرواگیر را در بر گرفته است. فقط در دو دانشگاه برنامه جامع سلامت استان طرح موضوع شده است. در هیچ یک از دانشگاه ها دبیرخانه ای برای انجام امور کارگروه در نمودار تشکیلاتی مصوب نشده است. بزرگترین مانع موفقیت این شوراها از نظر دبیران کارگروه ها، نبود منابع مالی و ضمانت اجرایی مصوبات است.
نتیجه ­گیری:
کارگروه­ها استانی به دلیل نداشتن برنامه راهبردی جامع و همچنین مدلهای اجرایی شدن مصوبات بین بخشی، باور کم سایر دستگاه­ها نسبت به اثر بخشی این کارگروهها، قرار نداشتن بار بیماری­های اصلی استان در دستورجلسات شوراها در اغلب موارد، از عملکرد متوسط و متوسط به پائین برخوردار بوده است که برای ارتقای آن باید مداخلاتی به این ترتیب را طراحی و ارائه کرد: آموزش و توانمندسازی دانشگاه­ها و دستگاه­ها برای تدوین برنامه جامع (بین بخشی) سلامت استان و تعیین وظایف هر یک از دستگاه ها، تعیین اولویت­های سیاست گذاری شورای عالی سلامت و امنیت غذایی برای مسائل سلامتی مشترک استان­ها و ابلاغ مشترک آن از طریق وزارت خانه مرتبط و وزارت بهداشت، تصویب ساختار و نظام کاری دبیرخانه کارگروه در دانشگاه از طریق هیات­های امنای دانشگاه ها.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb