11 نتیجه برای Covid-19
علی لباف، محمد جلیلی، ابراهیم جعفری پویان، مریم مزینانی،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: استراتژی های بیمارستان ها در مقابله با اپیدمی کووید 19، تاثیر چشمگیری در کنترل و مدیریت این اپیدمی دارد. شناسایی چالشهای بیمارستانها همراه با راهکارهای آنها در مواجهه با بحران های بیولوژیکی، می تواند نقشه راهی برای برنامه ریزیهای آتی در مدیریت بحران های مشابه باشد.
روش کار: این پژوهش از نوع کیفی با منطق استقرایی بود که هدف اکتشافی داشت. داده های این پژوهش به روش تحلیل مضمون با کمک نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. 22 نفر از میان افراد موثر در مدیریت این بیماری در دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد مصاحبه قرار گرفتند.
نتایج: مهمترین چالش های مطرح شده عبارت بودند از "غافلگیری در سطح کلان، عدم امکان کنترل میزان مصرف لوازم حفاظتی و دارو و تامین تجهیزات". راهکارها و مداخلات موثر اجرا شده در این بحران نیز در حوزه های نیروی انسانی، بالینی، ارتباطات، آموزشی، تصمیم گیری و سازماندهی طبقه بندی گردید.
نتیجه گیری: پیشگیری و آمادگی که پیش از وقوع بحران باید به آنها پرداخته شود، مورد غفلت واقع شده اند. بیمارستان ها میتوانند با بالابردن ظرفیت ها و استانداردها، آمادگی بیشتری را برای مقابله با بحران داشته باشد. برای حفظ آمادگی در برابر بحران های بیولوژیکی باید تجهیزات تشخیصی و درمانی، دارو و وسایل حفاظت شخصی تامین و نگهداری شود و با تشکیل به موقع کمیتههای بحران و اخذ تصمیمات انعطاف پذیر و مدیریت هیجانات و انگیزه ها در نیروی انسانی می توان مدیریت موثرتری ارائه داد.
آرزو امیرعلی، آمنه الیکایی، رکسانا منصور قناعی، ایدس بالد بون، عبدالله کریمی، تیم اکمنس، آندریاس لوتز یانسن، فاطمه فلاح، نوشین مرحمتی، نیلوفر پاشایی، شهریار جانبازی، احمدرضا شمشیری، حمیدرضا برادران، محمدحسین رستمی، مسعود آل بویه،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی سرواپیدمیولوژیک سابقه ابتلا به عفونت ویروس سندروم تنفسی حاد شدید (SARS-CoV-2) در کودکان بدون علائم بالینی شهر تهران انجام شده است.
روش کار: در این بررسی نمونه های خون کودکان زیر14سال شهر تهران از ابتدای پاییز 1399 تا ابتدای تابستان 1400 از نظر حضور آنتی بادی IgG علیه (SARS-CoV-2) ویروس سندروم تنفسی حاد شدید، با استفاده از کیت الایزای EUROIMMUN تحت بررسی قرار داده شدند. اطلاعات دموگرافیک و وضعیت ابتلا در شرکت کنندگان از طریق تکمیل پرسش نامهها گزارش و ارتباط بین متغیرها توسط آزمون آماری بررسی گردید.
نتایج: از میان 1142 نمونه جمعآوری شده از کودکان فاقد علائم بالینی کووید-19، سابقه ابتلا به SARS-CoV-2 در 3/33% (1142/381) از آنها شناسایی گردید. تعداد نمونه های مثبت در دختران 1/34% و پسران 03/%33 به دست آمد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد اختلاف معناداری بین سابقه ابتلا با سن، تعداد اعضای خانواده، بیماری زمینه ای، جنسیت و شغل خانواده وجود ندارد. بررسی نتایج توزیع فراوانی فصلی ابتلا در کودکان تحت بررسی موید کاهش معنادار ابتلا در فصل پاییز سال 1399در مقایسه با زمستان 1399 و بهار 1400 بود.
نتیجه گیری: ابتلا به SARS-CoV-2 در کودکان می تواند بدون بروز علائم بالینی باشد. همچنین میزان این ابتلا با افزایش سن ارتباط مستقیم دارد.
علی محمد مصدق راد، تینا طاهرخانی، شایان شجاعی، متین جعفری، سارا محمدی، علیرضا امامزاده، شهرزاد اخوان،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مراقبتهای بهداشتی اولیه یک رویکرد کلنگر ارتقای سلامت است که هدف آن به حداکثر رساندن سلامت و رفاه مردم در سریعترین زمان ممکن و در محل زندگی مردم است. نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه، اولین مکان تماس مردم با نظام سلامت است. بنابراین، افزایش تابآوری آن نقش بسزایی در کنترل و مدیریت پاندمیها دارد. این پژوهش با هدف شناسایی راهکارهای تقویت تابآوری نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه در همهگیری کووید-19 انجام شده است.
روش کار: این مطالعه با روش مرور حیطهای انجام شد. کلید واژههای مرتبط با موضوع مطالعه در پایگاههای اطلاعاتی PubMed،Web of Science ،Scopus ، SID، Iranmedex و Magiran و موتورهای جستجوگر Google وGoogle Scholar جستجو شدند. در نهایت، پس از غربالگری و بررسی عنوان، چکیده و متن مستندات بدست آمده، تعداد 36 مقاله انتخاب و راهکارهای تقویت تابآوری نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه در همهگیری کووید-19 استخراج شدند.
نتایج: تعداد 48 راهکار برای تقویت تابآوری نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه استخراج شد که در قالب 6 گروه حاکمیت و رهبری، تأمین مالی، نیروی انسانی، دارو و تجهیزات، سیستمهای اطلاعات سلامت و ارائه خدمات سلامت دسته بندی شدند. از پرتکرارترین این راهکارها میتوان به مواردی چون رهبری پویا و پاسخگو، استفاده از شواهد معتبر پژوهشی در سیاستگذاریها، برنامهریزیهای اقتضایی، افزایش همکاری بین بخشی، حمایتطلبی برای سیاستهای سلامت، افزایش تعامل با مردم جامعه، تأمین مالی پایدار، استخدام کارکنان اضافی و آموزش و حمایت از آنها، تأمین وسایل حفاظت فردی برای کارکنان، تأمین ذخایر کافی دارو و کیتهای تشخیصی، توسعه و مدرنسازی سیستمهای اطلاعاتی بهداشت عمومی، تسهیل دسترسی مردم به مراکز بهداشتی، تداوم ارائه خدمات بهداشتی و افزایش سواد بهداشتی جامعه، اشاره کرد.
نتیجهگیری: اجزای ساختاری و فرایندی نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه شامل «حاکمیت و رهبری»، «تأمین مالی»، «کارکنان»، «تجهیزات، واکسنها و داروها»، « اطلاعات» و «ارائه مراقبتهای بهداشتی» باید به طور هماهنگ، توسعه و بهبود یابند تا برای همهگیریهای آینده آماده باشد.
نادر جهان مهر، علی صیامی اقدم، عباس دانش کهن،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: با گسترش سریع کووید 19 در سراسر جهان، مواجهه کارکنان بهداشتی درمانی با این بیماری افزایش یافت. این مطالعه با هدف بررسی تجارب شخصی و حرفه ای ارائه دهندگان خدمات درمانی در زمان شیوع ویروس کرونا در بیمارستان های شهر تهران انجام شد.
روش کار: این پژوهش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا در سال 1400 انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند با استفاده از روش گلوله برفی از میان کارکنان شاغل در واحدهای اصلی کووید 19 بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی انجام شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و پس از استخراج گویه ها، با استفاده از نرم افزار MAXQDA 10 آنالیز شدند.
نتایج: پس از کدگذاری، تعداد 236 کد اصلی استخراج شد. کدهای اصلی در 10 طبقه اصلی و 30 زیرطبقه تقسیم بندی شدند. تعداد 4 درون مایه اصلی به نام های "تجربه شخصی کارکنان بهداشتی درمانی"، "تجربه حرفه ای کارکنان بهداشتی درمانی"، "چالش های کار در زمینه کرونا" و "راهکارهای مقابله با کرونا" بدست آمد.
نتیجه گیری: برنامه ریزی جهت برخورداری از مشاوره های روانشناختی و تامین امکانات رفاهی جهت کاهش فشارهای روحی- روانی کادر بهداشت و درمان می تواند مفید باشد. به علاوه برگزاری دوره های آموزشی و مانور در مواقع بحران، تامین تجهیزات مورد نیاز، نظارت و پایش مستمر برای بهبود شرایط کاری، پیشنهاد می گردد.
محمد ضیا حسینی، فاطمه ستوده زاده، مهدی زنگنه بایگی،
دوره 20، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کووید-19 به عنوان یک بیماری پاندمیک تاکنون جان افراد زیادی را در سرتاسر جهان گرفته و فشار زیادی بر سیستم مراقبت بهداشتی کشورهای درگیر و پرسنل بهداشتی درمانی وارد نموده است. استفاده از تجارب کارکنان و مدیران می تواند راهگشای بحران های آتی باشد. مطالعه حاضر به منظور استفاده از تجربیات اعضای ستاد بحران معاونت بهداشتی زاهدان در کنترل اپیدمی کووید 19 انجام شد.
روش کار: این پژوهش به صورت کیفی با روش تحلیل محتوای قرار دادی با مشارکت 30 نفر از اعضای ستاد بحران معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان با نمونه گیری هدفمند در سال 1400 انجام شد. جهت جمعآوری دادهها از مصاحبههای عمیق نیمه ساختار یافته استفاده گردید. تحلیل ها در هشت مرحله تایپ متن مصاحبه، تعیین واحدهای معنایی، کدگذاری، بازنگری کدها، طبقه بندی و توسعه طبقات، بازنگری طبقات، شناسایی درون مایه ها و گزارش یافته ها انجام گرفت.
نتایج: تجارب مدیران و کارکنان معاونت بهداشتی برای مقابله با پاندمی کرونا در 5 حوزه اصلی شامل "حوزه قانون گذاری"، "موضوعات اجرایی"، " نیروی انسانی"، " نظارتی" و " مالی" و 13 طبقه شناسایی و استخراج شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر یکی از مشکلات در اداره و مدیریت بحران کووید، نبود نظارت کافی و الزامات سیاسی در راستای کنترل و پیشگیری از شیوع بیماری و نداشتن یک سازمان واحد تصمیم گیرنده بود. همچنین مشکلات مالی و مشکلات مربوط به نیروی انسانی از مهمترین موضوعاتی بود که توسط اکثر مشارکت کنندگان مطرح شد. از طرفی، از دیدگاه مصاحبه شوندگان، استفاده از سامانه 4030 یکی از نقاط عطف مدیریت بحران بود.
مریم تاجور، ام البنین آتش بهار، فیروزه دادرس، حانیه سادات سجادی،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی عملکرد راهی مفید جهت کسب اطلاعات برای تصمیمگیری و مدیریت سازمانهای بهداشتی درمانی میباشد. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی عملکرد خانههای بهداشت شهرستان کرمان در دوران دنیاگیری کووید- 19می باشد.
روشکار: این مطالعه مقطعی به شیوه توصیفی-تحلیلی در سال 1400 انجام شد. جامعه پژوهش شامل 57 خانه بهداشت شهرستان کرمان بود که به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمعآوری دادهها، چکلیست ارزیابی عملکرد خانههای بهداشت معاونت بهداشتی وزارت بهداشت بود که برای نظارت بر عملکرد خانههای بهداشت در دوران همه گیری کووید-19 تدوین شده بود. تحلیل دادهها توسط نرمافزار SPSS 26 و با استفاده از آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آمار تحلیلی شامل تیمستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، همبستگی پیرسون و اسپیرمن انجام شد.
نتایج: میانگین نمره عملکرد خانههای بهداشت مشارکت کننده در پژوهش (تعداد=55) در مدیریت همه گیری کووید-19، معادل 37/96 از حداکثر 136به دست آمد. در گویههای نصب کروکی روستا به دیوار خانه بهداشت (3/92%) و غربالگری و پیگیری افراد مثبت و اطلاعرسانی به تیم مراقبت جهت رهگیری و جداسازی افراد در تماس نزدیک (6/84%) بیشترین و تزریق دوز سوم (8/78%) و دوز دوم واکسن کووید (75%) کمترین امتیاز را کسب کردهاند. از بین ویژگیهای مورد بررسی بهورزان و خانههای بهداشت، متغیر بومی بودن بهورزان با نمره عملکرد ارتباط مثبت معنیداری از لحاظ آماری داشت (01/0=p). همچنین خانه های بهداشت با بهورز بیشتر عملکرد بهتری از خانه های تک بهورز داشتند (05/0=p).
نتیجهگیری: ارزیابی عملکرد واحدهای بهداشتی درمانی در مواقع بروز بحرانها از جمله بروز اپیدمی بیماریهای واگیر امکان شناسایی گلوگاههای نیازمند بهبود و ایجاد آمادگی هر چه بیشتر در آینده را میسر خواهد نمود. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، گسترش پوشش واکسیناسیون کووید-19، مشخص و به روزرسانی وضعیت بروز بیماری، عملکرد تیمهای مراقبت در منزل و پیشرفت برنامه عملیاتی بیشترین موارد نیازمند بهبود بودند.
زینب عزیزی میانایی، رویا صادقی، مامک شریعت، آذر طل، عباس رحیمی فروشانی، حسین جلاهی، یاسر تعدادی،
دوره 21، شماره 1 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: توجّه به کیفیت مراقبتهای پریناتال و شناسایی عوامل قابل اجتناب و غیرقابل اجتناب مادری و ارتقاء مهارتها و دانش مراقبین بهداشت و درمان مطابق جدیدترین یافتههای علمی برای انجام اقدامات پیشگیرانه و مداخلهای مناسب جهت شروع و به پایان رساندن یک بارداری موفق و مدیریت مناسب در نظام سلامت از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه با هدف مقایسۀ پیامدهای نامطلوب بارداری در جمعیت زنان باردار و زایمان کرده با و بدون سابقه ابتلا به کووید-19 طراحی و اجرا شد.
روشکار: این مطالعۀ مقطعی توصیفی-تحلیلی به بررسی 4124 نفر از زنان باردار و زایمان کرده (با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید-19) از تاریخ 01/12/1398 الی 29/12/1400، که اطّلاعاتشان در سامانۀ سیب دانشگاه علوم پزشکی بابل ثبت شده بود، پرداخته است. چک لیست اولیه طراحی، تدوین و به روش پنل خبرگان اعتبارسنجی شد. اطّلاعات بر اساس چک لیست جمعآوری و شیوع پیامدهای مادری و نوزادیِ مورد نظر در دو بخش مادران باردار، با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید-19 تعیین و مقایسه شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمونهای توصیفی از قبیل کای اسکوئر و تست دقیق فیشر با استفاده از نرم افزارهای 24 SPSS و STATA نسخه 22 انجام و پیامدهای نامطلوب و با فراوانی بالا پس از ابتلا به کووید-19 تعیین گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که پیامد عوارض مامایی و بیماریهای مادر (فشار خون، دیابت، حداقل یکی از موارد خونریزی حین بارداری، زایمان زودرس، زایمان دیررس و پارگی زودرس کیسۀ آب) در457 نفر (8/27%) و مسائل پزشکی و جراحی (وزن گیری نامناسب و حوادث ترومبوآمبولیک) در 206 نفر (5/12%) شایعترین پیامدها در مادران باردار با سابقۀ ابتلا به کووید -19بودهاند. همچنین تفاوت معنیدار آماری در دو گروه مادران باردار با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید -19در مسائل پزشکی و جراحی (001/0p=) و عوارض مامایی و بیماریهای مادر (002/0p=) وجود داشت. در بخش ارتباط پیامدهای نامطلوب نوزادی در مادران باردار با و بدون سابقۀ ابتلا به کووید -19تفاوت معنیدار آماری بین دو گروه با و بدون سابقه ابتلا از نظر آپگار دقیقه یک و دقیقه پنج نوزاد (001/0˂p) و تغذیۀ انحصاری با شیر مادر (001/0p=) و وجود علائم کووید-19 در نوزاد بنا به تشخیص پزشک (001/0˂p) وجود داشت.
نتیجهگیری: به نظر می رسد کووید-19 در بارداری با افزایش خطر برخی از پیامدهای نامطلوب مادری و نوزادی مرتبط است. بنابراین در پیامدهای قابل مداخله از طریق آموزش بهداشت، ایجاد نگرش صحیح جهت مدیریت مطلوبتر، افزایش مهارت و توانمندی ارائهدهندگان و ارتقاء دانش گیرندگان خدمت با تدوین برنامههای آموزشی جذّاب و نوآور ضروری است.
مریم تاجور، محمد سرکوت غوثی، الهام احسانی چیمه،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی خطر ابتلا به بیماریها و ارائه راهکارهای پیشگیرانه از ابتلا در محیط کار یکی از الزامات میباشد. این مطالعه به ارزیابی خطر ابتلا به کووید-۱۹ در گروه های شغلی بیمارستانی شهر سقز می پردازد.
روش کار: مطالعه بصورت مقطعی در سال 1400 در 3 بیمارستان شهر سقز با استفاده از تکنیک آنالیز سریع خطر کووید- 19 در 6 گروه شغلی پزشک، پرستار آزمایشگاه، اداری و مالی، رادیولوژی و خدمات در نمونه 300 نفری انجام شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه اعتبارسنجی شده در طیف لیکرت بود و نتایج با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی در سه ناحیه ریسک قابل قبول، قابل تحمل و غیرقابل تحمل تحلیل گردید.
نتایج: در مولفه سطح احتمال، بیشترین احتمال ابتلا مربوط به گروههای شغلی خدمات و اداری- مالی به ترتیب با میانگین 6/1 و 5/1 بود. سطح نگرش بطور کلی در گروه خوب و عالی طبقه بندی شد. مولفه شدت پیامد در گروه پزشکان با ضریب شدت 5/42، در سطح بحرانی و در سایر گروهها فاجعهبار بود. در مجموع، همه مشاغل در سطوح ریسک غیرقابلقبول قرار گرفتند و گروههای شغلی خدمات و اداری- مالی از ریسک بالاتری نسبت به سایر گروهها مواجه بودند. بین نوع شغل و مولفه های مورد مطالعه و همچنین اغلب ویژگیهای فردی مشاغل مختلف و احتمال ابتلای آنها رابطه معنی داری وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به بالا بودن خطر ابتلا به بیماری در گروههای شغلی مورد مطالعه میبایست برنامه های حفاظتی منسجمتری برای پیشگیری از ابتلا و یا کاهش خطر ابتلا به بیماری در گروههای شغلی بیمارستانی تدوین و اجرایی گردد.
احمد نجاتی، علیرضا عسگری گل زردی، فرشاد خداخواه، کتایون صمیمی راد، سیده مریم یوسفی، یعقوب ملایی کندلوسی، مریم کیوانلو، محمد رزاقی، پرستو سهیلی، دلارام یعقوب زاده، نسترن قوامی، سوسن محمودی، سید محسن زهرایی، شهره شاه محمودی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: در طول همهگیری COVID-19، اقدامات و پروتوکل های بهداشتی عمومی مانند شستن منظم دستها و استفاده از ماسک در سطح ملی توصیه شد. اجرای این پروتوکل های بهداشتی باعث کاهش شیوع انواع بیماری های تنفسی شد ولی هیچ مطالعه ای برای بررسی تاثیر اجرای این پروتکلها بر روی شیوع ویروسهایی که از طریق مدفوعی- دهانی منتقل می شوند صورت نگرفته است. از آنجا که انتروویروس های غیر پولیویی Non-Polio Enteroviruses; (NPEVs) عمدتا از طریق مدفوعی- دهانی منتقل می شوند، در این مطالعه شیوع انتروویروس های غیرپولیویی در بیماران فلج شل حاد Acute Flaccid Paralysis (AFP) در ایران قبل و در حین همهگیری COVID-19 بررسی شده است.
روش کار: برای تشخیص انتروویروس های غیر پولیویی، نمونههای مدفوع موارد AFP که توسط آزمایشگاه ملی فلج اطفال ایران در سال 2019 (قبل از همهگیری COVID-19) و سال 2021 (در طول همهگیری COVID-19) دریافت شده بودند، مورد آزمایش قرار گرفتند. برای جداسازی NPEVs با کشت سلولی، از پروتوکل استاندارد WHO و برای تست مولکولی TaqMan One-Step Real Time PCR استفاده شد.
نتایج: در سال 2019، 21 نمونه از 1070 بیمار با کشت سلولی و 12 نمونه از 100 بیمار به روش مولکولی از نظر انتروویروس غیرپولیویی مثبت بودند، در حالیکه این نسبت در سال 2021 به 10 نمونه از 678 بیمار با کشت سلولی و 3 نمونه از 100 بیمار به روش مولکولی کاهش پیدا کرد.
نتیجهگیری: با توجه به معنی دار بودن نتایج این مطالعه می توان تایید کرد که رعایت بهداشت شخصی و پروتکل های بهداشت عمومی در طول همهگیری COVID-19، علاوه بر کاهش عمومی انتقال تنفسی ویروس ها، بر انتقال مدفوعی- دهانی ویروس ها هم اثر گذاشته است.
زهرا عنبرانی، شکوفه متقی، محمد هادی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
مقدمه و هدف: بیماری کووید 19به عنوان یک بحران تمامی ابعاد زندگی افراد بویژه بعد شغلی را تحت تاثیر قرار داد. کارکنان بانکها با توجه به نوع خدمترسانی آنها بیشتر در معرض فشار بودند به همین دلیل هدف پژوهش حاضر واکاوی چالشهای موثر بر کارآمدی شغلی بخش از کارکنان بانک ملی در دوره پاندمی کووید-19 بود.
روش کار: روششناسی این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه مورد پژوهش کارمندان شعب بانک ملی منطقه 10 شهر مشهد در سال 1400 بودند. از بین آنها به روش نمونهگیری هدفمند نمونه 10 نفری انتخاب شدند، فرآیند نمونهگیری تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. تحلیل دادههای گردآوری شده به روش تحلیل مضمون استقرایی انجام شد.
نتایج: بعد از تحلیل دادهها 12 مضمون فرعی، 3 مضمون اصلی شامل (چالشها در سطح فردی، چالشها در سطح بین فردی و چالشها در سطح سازمانی) و یک مضمون هستهای بدست آمد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ادراک کارمندان بانک از پاندمی کرونا میتواند بر کارآیی آنان تاثیر بگذارد. در نهایت از یافتههای این پژوهش میتوان جهت برنامهریزی برای رفع مشکلات و چالشهای این گروه از افراد بعد از دوره کرونا استفاده کرد.
محمدباقر مقدسی، طیبه رحیمی پردنجانی، زهرا عامری،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: واکسیناسیون بعنوان یکی از به صرفهترین مداخلات پزشکی، بروز بسیاری از بیماریهای عفونی را کاهش داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی سیاست های واکسیناسیون اجباری در رابطه بین اضطراب کرونا و تردید نسبت به واکسن در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی بود.
روش کار: در این پژوهش توصیفی-همبستگی، نمونه آماری 152 نفر کارکنان اداری شاغل در دانشگاه علوم پزشکی استان خراسان شمالی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته نگرش نسبت به سیاستهای واکسیناسیون اجباری، پرسشنامه تردید نسبت به واکسن و پرسشنامه اضطراب کرونا استفاده گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزارهای SPSSو AMOS انجام گرفت.
نتایج: یافته ها نشان داد 77 % از کارکنان موافق سیاستهای واکسیناسیون اجباری در محیط کار بودند. ضریب همبستگی بین اضطراب کرونا و سیاست های واکسیناسیون اجباری با تردید نسبت به واکسن معنی داری بود (001/0>p). نتایج همچنین نشان داد تعامل اضطراب کرونا و سیاست های واکسیناسیون اجباری، ورای اثرات متغیرهای اصلی، 2 % واریانس انحصاری افزوده را برای مدل ایجاد کرد (0/02= Δ R2، 4/02= Δ F، 0/05> p).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد سیاست های واکسیناسیون اجباری می تواند رابطه بین اضطراب کرونا و تردید نسبت به واکسن را تعدیل کند. بنابراین بکارگیری مناسب ترین و کم هزینه ترین سیاست ها و ضمانتهای اجرایی در جهت بهبود نگرش نسبت به واکسیناسیون در کارکنانی که دچار اضطراب هستند، پیشنهاد می شود.