گروه مدیریت، سیاستگذاری و اقتصاد سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
چکیده: (1145 مشاهده)
سردبیر محترم
تعارض (تضاد) منافع موقعیتی است که وظایف یا مسئولیتهای فرد بهعنوان یک کارمند یا مدیر در سازمان، با منافع او در خارج سازمان در تضاد باشد. تعارض منافع، تعارض میان منافع شخصی فرد با منافع ملی و عمومی است. در چنین موقعیتی، تصمیمات و اقدامات حرفهای فرد در مورد یک منفعت اولیه، میتواند تحت تأثیر احتمال منفعت ثانویه برای او یا اقوام و دوستان او قرار گیرد.1 فرد در موقعیت تعارض منافع، لزوماً غیراخلاقی و غیرحرفهای نیست. تعارض منافع ممکن است موجب تغییر رفتار او شود و به فساد و سوء استفاده از قدرت عمومی برای کسب منافع شخصی منجر شود.
تعارض منافع در صنعت سلامت زمانی به وجود میآید که احتمال منافع فردی یا گروهی، قضاوت حرفهای مدیران یا ارائهکنندگان خدمات سلامت را به خطر بیندازد. به عبارتی، تعارض منافع زمانی رخ میدهد که هدف اولیه تأمین، حفظ و ارتقای سلامت بیماران با هر هدف ثانویه دیگری به ویژه منافع شخصی مدیران و ارایهکنندگان خدمات سلامت در تضاد باشد. تعارض منافع بر همه جنبههای نظام سلامت مثل ارایه خدمات سلامت و آموزش و پژوهش در حوزه سلامت تأثیر میگذارد. اکوسیستم نظام سلامت تحت تأثیر نفوذ صنعت قرار دارد. منفعت اولیه در حوزه درمان، ارایه خدمات سلامت سودمند به بیماران، در حوزه پژوهش، تولید علم معتبر و فناوری سودمند و در حوزه آموزش، تربیت کارکنان سلامت با کفایت است. در مقابل، منفعت ثانویه شامل منفعت مالی و غیرمالی مثل اعتبار فردی، ارتقای علمی و شغلی و شهرت است. احتمال تأثیر سوء منافع ثانویه بر تصمیمات حرفهای فرد باید توسط افراد مستقل تعیین شود.
همکاری بین اساتید، پژوهشگران و ارایهکنندگان خدمات سلامت با شرکتهای دارویی و تجهیزات پزشکی برای تولید محصولات سلامتی به نفع جامعه است. ولیکن، این همکاری و احتمالاً روابط مالی فیمابین، ممکن است قضاوتهای حرفهای مربوط به منافع و اهداف اولیه پزشکی را تحت تأثیر قرار دهد. تعارض منافع در بخش سلامت، یکپارچگی پژوهشهای علمی، عینیت آموزش حرفهای، کیفیت مراقبت از بیمار و اعتماد عمومی به پزشکی را تهدید میکند.1 جامعه از سیاستگذاران، مدیران و متخصصان علوم پزشکی انتظار دارد که هیچ انگیزهای جزء سلامت بیماران نداشته باشند.
پذیرش هدیه، نمونه دارو و ملزومات پزشکی از شرکتهای دارو و تجهیزات پزشکی، خرید دارو و تجهیزات از شرکت اقوام و دوستان، مالکیت سهام شرکتهای دارویی و تجهیزات پزشکی، مشارکت در تدوین راهنماهای بالینی توسط شرکتهای دارویی، حمایت مالی پژوهشها توسط صنایع، ارایه مشاوره به صنایع، عضویت در هیات مدیره شرکتها، اشتغال همزمان در بخش دولتی و خصوصی Dual Practice و معرفی کتاب خود بهعنوان منبع اصلی توسط عضو بورد تخصصی از مصادیق تعارض منافع در بخش سلامت است.2
امکان تعارض منافع در حوزه پزشکی با توجه به تعدد و پراکندگی ارایهکنندگان خدمات سلامت، پیچیدگی فرایندهای ارایه خدمات سلامت، عدم توازن اطلاعات ارایهکننده و گیرنده خدمات سلامت، استقلال و اختیار کم بیمار و آسیبپذیری و وابستگی شدید او به ارایهکننده خدمات سلامت زیاد است و رسیدگی به آن در چارچوب نظارتی و سیاستی موجود دشوار میباشد. خط باریکی بین رفتار قابل قبول و تعارض منافع در نظام سلامت وجود دارد. سیاستگذاران، مدیران و کارکنان نظام سلامت باید پیش از پیوستن به مشاغل این حوزه از ماهیت و مصادیق تعارض منافع آنها آگاه باشند. با وجود این، ماهیت ظریف تعارض منافع، شناسایی، تحقیق و رسیدگی به آن را چالش برانگیز میکند.
براساس اصل 40 قانون اساسی، هیچکس نباید اعمال حق خود را وسیله ضرر رساندن به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد. همچنین، بر اساس قاعده فقهی «لا ضرر و لا ضرار فیالاسلام»، فرد نباید به خود و به دیگران ضرر برساند. اگر حکومت به بعضیها اجازه دهد که منافع شخصی بسیار به زیان دیگران بهدست آورند، مشروعیت سیاسی حکومت تضعیف میشود.
مدیریت تعارض منافع با اتخاذ سیاستها و رویههای مناسب امکان پذیر است. هدف مدیریت تعارض منافع محافظت از انسجام قضاوت حرفهای و حفظ اعتماد عمومی مردم است. مدیریت تعارض منافع شامل مراحل پیشگیری، شناسایی و اصلاح است. راهکارهای مدیریت تعارض منافع شامل اعلام تعارض منافع (شفافیت)، اعمال محدودیت، تفکیک وظایف، تفکیک قانونگذار از مجری، تفکیک ناظر از نظارت شونده، اصلاح نظام پرداخت، استفاده از راهنماهای بالینی، رعایت کدهای اخلاقی و آموزش است.
نوع مطالعه:
نامه به سردبیر |