القاء بیهوشی عمومی، لارنگوسکوپی و لولهگذاری داخل تراشه میتواند با تغییرات وسیع همودینامیک همراه گردد. هدف از این پژوهش تعیین پاسخهای همودینامیک در پی لارنگوسکوپی پس از القاء بیهوشی با پروپوفول در مقایسه با تیوپنتال میباشد.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی 180 بیمار در گروه سنی 20 تا 50 سال با ASA کلاسІ تحت بیهوشی عمومی با پروپوفول و تیوپنتال سدیم قرار گرفتند. اطلاعات همودینامیک بیماران (شامل فشار خون سیستولی "Sp"/ دیاستولی/ "Dp" متوسط شریانی "Map" و تعداد ضربان قلب "HR") در چهار مرحله (بعد از قرارگرفتن بیمار روی تخت عمل، سه دقیقه بعد از تزریق پیش داروی بیهوشی، یک دقیقه بعد از القاء بیهوشی و بلافاصله بعد از لولهگذاری تراشه) ثبت گردید. اطلاعات بیماران با SPSS ویراست 5/13 و 2 test و student's t-test مورد آنالیز قرار گرفتند و مقادیر کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: از مجموع 180 بیمار مورد مطالعه (6/50%) 91 بیمار مرد و (4/49%) 89 بیمار زن بودند. دو گروه از نظر جنس، وزن و سن تفاوت آماری نداشتند (05/0p>). کاهش فشار خون سیستولی/ دیاستولی و فشار متوسط شریانی متعاقب القاء بیهوشی در دو گروه تفاوت معنیدار نداشت. میانگین تفاوت افزایش تعداد ضربان قلب بیماران در گروه تیوپنتال و پروپوفول بهترتیب 43/55/11 و 55/337/5 بود (0001/0p<).
نتیجهگیری: پروپوفول با سرکوب بهتری از پرسور رفلکس داروی مناسبتری جهت القاء بیهوشی در اعمال جراحی تحت بیهوشی عمومی میباشد این یافته با اکثر مطالعات انجامشده قبلی مطابقت دارد. پروپوفول میتواند داروی مناسبی در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر و یا بیمارانی باشد که تغییرات همودینامیک متعاقب لارنگوسکوپی و لولهگذاری در آنها مخاطرهانگیز است.