20 نتیجه برای آشتیانی
منوچهر شریعتی، محمد علی مولوی، ضیاء شمسا، حسن آشتیانی پور، احمد ربانی،
دوره 28، شماره 2 - ( 1-1350 )
چکیده
پریسا کلانتری، حوری سپهری، محمدتقی اکبری، زهرا اوسطی آشتیانی، فرخنده بهجتی،
دوره 59، شماره 3 - ( 3-1380 )
چکیده
حدود 10 الی 15 درصد از کل ازدواجها نابارور هستند که علت آن در نیمی از موارد مربوط به مرد می شود. موضوع ناباروری و ارتباط آن با عوامل ژنتیکی بسیار پیچیده است. عوامل متعددی وجود دارند که اسپرماتوژنز را تحت تاثیر قرار می دهند. در این پژوهش، بررسی های کروموزومی بر روی 70 مرد نابارور آزواسپرمی و اولیگواسپرمی (شمارش اسپرمی کمتر از 20 میلیون در میلی لیتر) انجام گرفت. بررسی های کروموزومی پس از کشت دادن لنفوسیت های خون محیطی انجام شده و روش نواربندی با قدرت تفکیک بالا (High-Resolution banding) مورد استفاده واقع گردید. اختلالات کروموزومی در 8 (11/42 درصد) مورد بدست آمد. از این تعداد، 31/4 درصد از مردان آزواسپرمی بوده و 68/6 درصد از آنها اولیگواسپرمی هستند که شمارش اسپرمی آنها از چند صد هزار تا 20 میلیون اسپرم در میلی لیتر را شامل می گردد. طول مدت ناباروری در مردان مورد مطالعه حداقل 2 سال است. تمامی بیمارانی که دارای اختلالات کروموزوم های جنسی هستند، آزواسپرمی بوده و بیشترین میزان اختلالات 47 کروموزومی را، ترکیب کروموزومی XXY (سندرم کلاین فلتر) بخود اختصاص می دهد که در 85/7 درصد از کل بیماران مورد مطالعه یافت شد. میزان اختلالات کروموزومی بدست آمده در این پژوهش 11/42 درصد می باشد. از طرفی، تمامی اختلالات کروموزومی بدست آمده در پژوهش حاضر در کروموزوم های جنسی به وقوع پیوسته است همچنین تمامی بیمارانی که دارای اختلالات کروموزومی عددی هستند، آزواسپرمی می باشند. با توجه به یافته های این مطالعه، پیشنهاد می شود تمام مردان مبتلا به آزواسپرمی مورد بررسی سیتوژنتیکی قرار گیرند.
ثمیله نوربخش، سیداحمد سیادتی، شهناز ریماز، ستاره ممیشی، تقی حقیآشتیانی، آذردخت طباطبایی،
دوره 63، شماره 1 - ( 2-1384 )
چکیده
مقدمه: مننژیت باکتریال در کودکان 2 ماه تا 12 سال اغلب ناشی از 3 ارگانیسم استرپتوکک پنومونیه و هموفیلوس آنفلونزا ونیسریا مننژیتیدیس است. E-Test یک روش نسبتاً جدید برایتعیین MIX بعضی از داروهای ضدمیکروبی در محیط آگار میباشد. این روش برای بعضیارگانیسمها مثل: استرپتوکک پنومونیه، هموفیلوس آنفلونزا، نیسریاگونوره، استرپتوککهای حساسبه شرایط و بیهوازیها،گرم منفیهای هوازی مفید است.
مواد و روشها: در 57 بیمار با تشخیص مننژیت چرکی کشت مثبت از خون مایع نخاع و یا سایر نواحی استریل جداشد. بعد از انجام آزمایشات باکتریولوژیک مناسب وآنتیبیوگرام حساسیت آنتیبیوتیکی هر ارگانیسم با روش E-Test مشخص گردید.
یافته ها: دو نوع هموفیلوس جدا شده به آمپیسیلین ویا کلرامفنیکل حساس و هر دو به سفتریاکسون حساس بودند استرپتوکک گروه ب حساس به پنیسیلین و آمپیسیلین بود و Strep.nonAnonBnon: ( Cotrimoxazol>32mic/ml /PNC >256mic/ml/ Vanco>256mic/ml) Strep.D:(Cotrimoxazol>0.062mg/ml/ /PNC >0.016mic/ml/Imipenem>0.032mic/ml) Strep Pneumonia: به جز 3 مورد ذیل بقیه حساس بودند. Cotrimoxazol>2ic/ml /PNC = 0.01mic/ml/Vanco>0.125mic/ m Vanco>0. 25mic/ ml/.Cotrimoxazol>2ic/ml / PNC =0.01mg/ml Vanco>0.125mic/ ml / Cotrimoxazol>2mic/ml /MIC-PNC >0.016mic/ml تمامی 3 مننگوکک جدا شده حساس به پنی سیلین و کلرامفنیکل وسفتریاکسون و وانکومایسین بودند. اما E coli مقاوم به تمام داروها مانند سفوتاکسیم وسیپرو داشت (CIPRO>32mic/ml)Pseudomona Aerogenosa:(Ceftriaxon>256mic/ml/ /Genta>0.038mg/ml)-(Imipenem>32mic/ml(کلبسیلا فقط حساس به Cipro-Staph .Aureous: فقط حساس به ClindaCiproChlora و مقاوم به CeftPNCand Cotri
نتیجه گیری و توصیه ها: بنابراین مننگوکک وهموفیلوس و استرپتوکک پنومونیه جدا شده غالبا به تمامی داروها حساس بودند. فقط تعداد معدودی مقاوم به آمپیسیلین اما به کلرامفنیکل حساس بودند و بالعکس. با توجه به مقاومت تعداد محدود پنوموکک به پنیسیلین که از نوع بینابینی ( MIC:0.1-1mic/ml) بوده وبا افزایش دوز دارو میتوان درمان نمود. سایر موارد پنوموکک هم به تمام داروها حساس بوده ا ست. بنابراین استفاده از آمپیسیلین و کلرامفنیکل داروی انتخابی در درمان تجربی مننژیت های باکتریال بعد از دوران نوزادی است.
علی یعقوبی نوتاش، لعیت گرانپایه، علیرضا آشتیانی، غلامعباس عبادی،
دوره 63، شماره 7 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: از بین بردن مو جهت آماده سازی ناحیه عمل و میزان بروز عفونت زخم جراحی همواره مورد بحث بوده است. مطالعه حاضر به مقایسه میزان عفونت زخم بعد از عمل با دو روش تیغ زدن در شب قبل از عمل واستفاده از مو زن برقی در صبح روز عمل پرداخته است.
مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 200 بیمار مرد که جهت جراحی الکتیو از مرداد 1379 تا اردیبهشت 1380 به بیمارستان سینا مراجعه کردند مورد بررسی قرار گرفته و به دو گروه تقسیم شدند که در یک گروه از تیغ در شب قبل از عمل و در گروه دیگر از موزن برقی در صبح روز عمل استفاده شد و میزان بروز عفونت زخم بعد از عمل طی 15 روز پیگیری در آنها بررسی گردید.
یافته ها: میزان بروز عفونت زخم 5/5% بود (3 مورد در گروهی که موزن برقی و 8 مورد در گروهی که تیغ استفاده شده بود) و ریسک بروز عفونت در گروه اول 7/2 برابر گروه دوم بود (با حدود اطمینان 82/6 تا 04/1) .
نتیجه گیری و توصیه ها: میزان بروز عفونت زخم در گروهی که از مو زن برقی در صبح روز عمل استفاده شده بود نسبت به گروهی که در آنها از تیغ در شب قبل از عمل مصرف شده بود، کمتر بود. لذا استفاده از موزن برقی در صبح روز عمل جهت از بین بردن موهای ناحیه به جای استفاده از تیغ منطقی به نظر می رسد.
مروت طاهری کلانی، فرخ اکبری نخجوانی، بهرام کاظمی، فرهاد بنکدار هاشمی، محمد حقی آشتیانی، کرامت نوری، شادی شاهسون، یوسف عرفانی، امیر پیمانی، مینا عابدینی،
دوره 63، شماره 12 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: مننژیت باکتریایی یک عفونت جدی و برخی مواقع یک عفونت کشنده ای است که سیستم عصبی مرکزی را تحت تاثیر قرار می دهد. عامل حدود 95% از مننژیت های کودکان هموفیلوس آنفلوآنزای تیپ b (Hib) ، استرپتوکوک پنوموتیه، E.coli و استرپتوکوکوس آگالاکتیه می باشند. روش های آزمایشگاهی مرسوم مانند کشت که برای شناسایی عوامل بیماریزای مننژیت به کار می روند، به حدود 36 ساعت یا بیشتر وقت نیاز دارند. به علاوه مشاهده شده است که به دنبال کاربرد درمان ضد میکروبی قبل از جمع آوری نمونه، توانایی کشت در تایید وجود میکروارگانیسم ایجاد کننده مننژیت در حدود 30% می باشد. به همین دلیل روش های غیر کشت نظیر PCR مورد استفاده قرار گرفته اند.
مواد و روشها: در این مطالعه از سال 1381 تا سال 1382 به مدت یکسال، 300 نمونه مایع مغزی - نخاعی از مرکز طبی کودکان تهران جمع آوری گردید و آزمایشات کشت و PCR با استفاده از پریمرهای اختصاصی Hib بر روی همه آنها انجام گرفت.
یافته ها: از تعداد کل 300 نمونه در 32 مورد نتیجه کشت مثبت بود، که از میان هموفیلوس آنفلوآنزای تیپ b در 5 مورد جدا گردید. با استفاده از PCR علاوه بر 5 نمونه ای که کشت آنها مثبت بود، در 2 مورد دیگر هم Hib تشخیص داده شد.
نتیجه گیری و توصیه ها: نتایج این مطالعه نشان داد که هموفیلوس آنفلوآنزای تیپ b عامل 6/15% از موارد مننژیت های باکتریایی کودکان به شمار می رود. همچنین مقایسه دو روش کشت و PCR نیز نشان داد که روش اخیر در مقایسه با کشت دارای حساسیت و ویژگی 100% و 99% می باشد. با توجه به اینکه در مننژیت ضرورت تشخیص و درمان سریع وجود دارد، در صورت وجود امکانات PCR ، استفاده از این روش توصیه می شود.
محمدتقی خرسندی آشتیانی، غلامعلی دشتی خویدکی، سیدهادی صمیمی اردستانی،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: برداشتن کامل حنجره بدلیل ابتلای بیماران به سرطان حنجره دارای عوارض متعددی از جمله از دست دادن صدا میباشد. جهت برقراری مجدد ارتباط کلامی بیماران روشهای مختلفی وجود دارد که ایجاد سوراخ نایی مروی و تعبیه پروتز صوتی یکی از پذیرفته شدهترین آنها میباشد.
روش بررسی: در این تحقیق 10 بیمار که در سالهای 80 تا 82 جهت آنها سوراخ نایی مروی ایجاد شده بود تحت بررسی قرار گرفتند. در 4 بیمار پروتز بصورت اولیه و بلافاصله پس از برداشتن کامل حنجره تعبیه شد و در 6 بیمار این کار بصورت ثانویه انجام گرفت. بیماران همگی مرد بودند و در دو بیمارستان امیر اعلم و امام خمینی تهران تحت عمل جراحی قرار گرفتند.
یافتهها: سن بیماران 50 تا 70 سال بود. 90% آنها سیگار و 10% الکل مصرف میکردند. روانی گفتار در 30% بیماران در حد خوب، در 60% متوسط و در 10% ضعیف بود. از نظر مفهوم بودن گفتار نیز 40% بیماران خوب، 50% متوسط و 10% ضعیف بودند. کیفیت صوت در 40% بیماران خوب، در 50% متوسط و در 10% ضعیف بدست آمد. 30% بیماران دچار نشت بزاق شدند که با درمان نگهدارنده بهبود یافتند.
نتیجهگیری: در پایان این طور نتیجه گرفتیم که روش ایجاد سوراخ نایی مروی و تعبیه پروتز یکی از روشهای نسبتاً کم عارضه و دارای کیفیت مطلوب نسبت به سایر روشهای بازتوانی صوتی در بیماران بدون حنجره میباشد. از نکات مهمی که باید در این روش مدنظر قرار گیرد، انتخاب صحیح بیماران و توجه به انگیزه و توانایی کامل آنها جهت نگهداری از پروتز و همچنین انتخاب صحیح اندازه پروتز برای هر بیمار میباشد.
همایون امینی، جواد علاقبندار، ونداد شریفی، رزیتا داوری آشتیانی، حسن کاویانی، زهرا شهریور، امیر شعبانی، فریبا عربگل، الهام شیرازی، میترا حکیم وشتری،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده
مصاحبه تشخیصی جامع بینالمللی (CIDI) یک مصاحبه کاملاً ساختار یافته و جامع برای ارزیابی اختلالات روانی است که توسط سازمان بهداشت جهانی ابداع گردیده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی روایی نسخه فارسی (CIDI) ]نسخه کامل و مدول سایکوز/ مانیا (شامل بخشهایF, G و P)[ در تشخیص اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی (مانیا) صورت گرفت.
روش بررسی: مطالعه در پنج مرکز روانپزشکی شهر تهران در سال 1382 انجام شد. در مجموع 307 نفر وارد مطالعه شدند. برای 203 نفر نسخه کامل CIDI و برای 104 نفر مدول سایکوز/ مانیا تکمیل شد. انتخاب نمونهها به شکل نمونه گیری در دسترس بود. کلیه افراد پس از کسب رضایت نامه کتبی آگاهانه وارد مطالعه میشدند. پرسشگری CIDI توسط کارشناسان یا کارشناسان ارشد روانشناسی بالینی آموزش دیده انجام شد. چک لیست تشخیصی ICD-10 و DSM-IV توسط بالینگران به شکل توافقی تکمیل گردید. پرسشگران و بالینگران از تشخیص یکدیگر اطلاعی نداشتند. میزان توافق تشخیصی، حساسیت و ویژگی محاسبه شد.
یافتهها: حساسیت تشخیصی اسکیزوفرنیا طبق DSM-IV 12/0 و ویژگی 96/0 بود (طبق معیار ICD-10 به ترتیب 19/0 و 92/0). حساسیت تشخیصی اختلال دوقطبی طبق معیار DSM-IV، 21/0 و ویژگی 90/0 بود (طبق معیار ICD-10 به ترتیب 17/0 و 89/0) بود. در ضمن حساسیت و ویژگی درمورد مدل سایکوز/ مانیا تفاوت بارزی با نسخه کامل نداشت.
نتیجهگیری: در مجموع CIDI برای تشخیصهای اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی ازحساسیت پایینی حداقل در محیطهای بالینی برخوردار است. ولی قوت این ابزار ویژگی بسیار بالای نسخه فارسی آن برای تشخیص اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی است
مسعود متصدی زرندی، محمد تقی خرسندی آشتیانی، علیرضا سنمار، حمیدرضا شاعری،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده
هیپوتیروئیدی بهعنوان یک عارضه کاملا˝ شناخته شده پس از درمان کانسر حنجره و بویژه در بیمارانی که تحت درمان لارنژکتومی قرار میگیرند مطرح است. در مطالعه حاضر فراوانی هیپوتیروئیدی در بیماران کانسر حنجره درمان شده بهروش توتال لارنژکتومی را بررسی نمودهایم.
روش بررسی: در قالب یک مطالعه مقطعی، 31 بیمار با تشخیص کانسر سلول سنگفرشی حنجره (با میانگین سنی 6/53 سال) که 14 نفر از آنان تنها با جراحی و 17 نفر آنها با جراحی بههمراه رادیوتراپی درمان شده بودند را با ارزیابی T4 و T3 آزاد و TSH و نیز آنتی بادی ضد تیروئیدی، هم پیش از عمل و هم در فواصل روز اول، ماه اول و ششم پس از عمل بررسی نمودهایم.
یافتهها: کلیه بیماران در پیش از عمل جراحی عملکرد تیروئیدی نرمال داشتند و پس از شش ماه، فراوانی تجمعی هیپوتیروئیدی پنج نفر (1/16%) بود که از این میان سه بیمار (6/9%) هیپوتیروئیدی ساب کلینیکال (TSH بالا در کنار T4 آزاد نرمال) و دو بیمار (5/6%) هیپوتیروئیدی بالینی (سمپتوماتیک) داشتند. رادیوتراپی و دیسکسیون گردنی بطور معنیداری در ارتباط با انسیدانس افزایشیافته هیپوتیروئیدی بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که هیپوتیروئیدی در بخش قابل توجهی از بیماران کانسر حنجره بهدنبال جراحی روی داده که این یافته ضرورت انجام مطالعات و ارزیابیهای عملکرد تیروئیدی را بصورت روتین در جریان پیگیری بیماران کانسر حنجره، بهویژه در مواردی که رادیوتراپی و دیسکسیون گردنی جزئی از روند درمانی باشد مورد تاکید قرار میدهد.
سعید چنگیزی آشتیانی، سید مصطفی شید موسوی، سامان حسینخانی، مهدی شیرازی،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده
انسداد میزنای با توقف جریان ادرار و افزایش فشار در بخشهای بالایی مجاری ادراری سبب تضعیف پیشرونده در عملکرد کلیوی میشود. این مطالعه برای ارزیابی شرایط استرس اکسیداتیو و تغییرات متابولیسمی در بافت کلیوی طی انسداد حاد یکطرفه میزنای طراحی شده است.
روش بررسی: در رتهای نر نژاد اسپراگ-دالی (10n= در هر گروه)، میزنای چپ بهصورت استریل و تحت بیهوشی مسدود گردید. بعد از گذشت 24 ساعت از انسداد یکطرفه میزنای، هر دو کلیه برداشته و در oC70- حفظ شدند. در رتهای گروههای شاهد و کنترل نیز کلیهها خارج و ذخیره گردید. برای تعیین وضعیت متابولیسم، سطوح ATP و ADP، و برای ارزیابی وضعیت استرس اکسیداتیو، سطوح مالون دی آلدئید (MDA) و توانایی آنتی اکسیدانی/ احیاکنندگی آهن سه ظرفیتی (FRAP)، در بافت کلیوی ارزیابی شد.
یافتهها: مقایسه بین گروه دارای انسداد میزنای و گروه شاهد نشان داد که 24 ساعت انسداد حاد یکطرفه میزنای سبب افزایش میزانهای MDA (nmol/gKW 86/1±42/51 در مقابل 02/1±64/38 با 001/0p<) و ADP (mol/gKWµ 44/0±678/0 در مقابل 04/0±474/0 با 05/0p<)، اما کاهش (همگی با 001/0p<) مقادیر FRAP (mol/gKWµ 16/0±44/2 در مقابل 27/0±28/4)، ATP(mol/gKWµ 10/0±09/1 در مقابل 19/0±26/2)، و ATP/ADP (149/0±64/1 در مقابل 56/0±11/5) در کلیه انسدادی شد. درحالیکه در کلیه غیر انسدادی مقادیر ATP و ADP افزایش و ATP/ADP و MDA عدم اختلاف نسبت به کلیه معادل در گروه شاهد داشتند.
نتیجهگیری: 24 ساعت انسداد یکطرفه میزنای سبب القاء شرایط استرس اکسیداتیو و کاهش متابولیسم هوازی در کلیه انسدادی، بههمراه یک افزایش جبرانی متابولیسم و بدون بروز استرس اکسیداتیو در کلیه غیر انسدادی میگردد.
اشرف تشکری، فریبا عربگل، لیلی پناغی، رزیتا داوری آشتیانی،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده
اختلالات افسردگی کودکان و نوجوانان مزمن و پرعارضه میباشند. در درمان دارویی افسردگی خصوصاً ضد افسردگیهای اختصاصی دستگاه نورآدرنرژیک در این طیف سنی مطالعات کمی صورت گرفته است. ربوکستین مهارکننده اختصاصی بازجذب نوراپینفرین بوده و در این مطالعه تأثیر ربوکستین در درمان افسردگی کودکان و نوجوانان بررسی شد.
روش بررسی: بیست دختر و پسر 17-7 ساله که طبق ملاکهای چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی اختلال افسردگی اساسی یا کج خلقی داشتند به صورت کارآزمایی بالینی قبل و بعد به مدت هشت هفته ربوکستین گرفتند. نمونهگیری به روش آسان و مصاحبه بالینی بر مبنای فهرست کیدی برای اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنی کودکان سنین مدرسه (K-SADS) انجام گرفت. ربوکستین به میزان یک (میلیگرم در روز) شروع شده و حداکثر به شش میلیگرم در روز رسید. بیماران از لحاظ تغییر در علائم افسردگی با مقیاس افسردگی کودکان و تغییر در عملکرد کلی با مقیاس ارزیابی کلی کودکان ارزیابی و پرسشنامه عوارض دارویی نیز استفاده شد. دادهها با آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار تحلیلی شامل آزمون ANOVA با اندازههای تکراری تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: اگر چه نمره مقیاس افسردگی کودکان حدود 69/32% کاهش یافت ولی معنیدار نبود (39/0=p). زیر مقیاس عدم کارآیی کاهش معنیداری داشت (006/0=p). عملکرد کلی تغییر معنیداری نداشت (2/0p=). بیشتر عوارض خفیف تا متوسط بوده و گذرا بودند. شایعترین عوارض، کاهش اشتها و خوابآلودگی بود.
نتیجهگیری: ربوکستین در کودکان و نوجوانان افسرده نسبتاً خوب تحمل شده و احساس عدم کارآیی را در آنها بهبود میبخشد ولی همه علائم افسردگی را کم نمیکند. مطالعات دوسوکور، مقایسه با دارونما و گروه شاهد فعال و با حجم نمونه بزرگتر لازم است.
سعید چنگیزی آشتیانی، سید مصطفی شید موسوی، سامان حسینخانی، مهدی شیرازی،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: نفروپاتی انسدادی همراه با اختلالاتی در وضعیت متابولیسم و تعادل اکسیداتیو در کلیه میباشد. استرس اکسیداتیو یک نقش کلیدی در روند پاتوفیزیولوژی بیماریهای کلیوی دارند. این مطالعه جهت بررسی اثرات ویتامین E، بهعنوان یک آنتیاکسیدان قوی، بر روی استرس اکسیداتیو و اختلال متابولیسمی ناشیاز انسداد یکطرفه میزنای 24UUO ساعته صورت پذیرفت.
روش بررسی: در رتهای نر اسپراگ- دالی بیهوش شده (n=10 در هر گروه)، میزنای چپ تحت جراحی استریل مسدود گردید. در گروه NS+UUO، نرمال سالین و در گروههای Vit E+UUO و OO+UUO بهترتیب دی آلفا توکوفرول (mg/kg50)، فعالترین فرم ویتامین E، و حامل آن (روغن زیتون) قبل و بعد از القاء UUO بهصورت داخل صفاقی تزریق شدند. گروههای کنترل و شاهد نیز وجود داشتند. بعد از 24 ساعت از القاء UUO، هر دو کلیه خارج و در 80C- ذخیره شدند. برای تعیین وضعیت متابولیسم، سطوح ATP و ADP، و برای ارزیابی وضعیت اکسیداتیو، سطوح مالون دی آلدئید (MDA) و قدرت احیاءکنندگی آهن سه ظرفیتی (FRAP) کلیهها بررسی گردیدند.
یافتهها: مقایسه بین گروههای شاهد، NS+UUO و OO+UUO نشان داد که 24 ساعت UUO سبب افزایش MDA p<0/001 و ADP p<0/05، اما کاهش FRAP، ATP و نسبت ATP/ADP در کلیه انسدادی شد (همگی 001/0). در گروه VitE+UUO، MDA و FRAP برابر با مقادیر گروه شاهد شدند، در حالیکه سطوح ATP، ADP و نسبت ATP/ADP هیچتفاوتی را با گروه OO+UUO در کلیه انسدادی نشان ندادند.
نتیجهگیری: انسداد یکطرفه میزنای 24ساعته سبب کاهش متابولیسم اکسیداتیو و افزایش گونههایفعال اکسیژن میگردد و کاربرد ویتامین E اگرچه بهطور قابل توجهی استرس اکسیداتیو را بهبود بخشید، اما هیچگونه اثریرا روی متابولیسم هوازی مختل شده در پی نداشت.
ضیاءالدین مدنی کرمانی، محمد تقی خرسندی آشتیانی، نسرین یزدانی، فاطمه میراشرفی،
دوره 67، شماره 7 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت پروگنوستیک متاستاز غدد لنفی گردنی در کارسینوم سلول سنگفرشی SCC زبان و اهمیت مارکرهای بیولوژیک در رفتار تهاجمی تومور و ایجاد متاستاز ارتباط دو مارکر بیولوژیک P53 و Epidermal Growth Factor EGFR که در پرولیفراسیون و تمایز سلولی نقش دارند و همچنین دو مارکر بیولوژیک CD44 و E-cadherin که در چسبندگی سلولی نقش دارند با متاستاز غدد لنفی گردن تحت بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 53 بیمار SCC زبان که تحت عمل جراحی برداشت تومور و دیسکسیون غدد لنفی گردن در سالهای 87-1380 قرار گرفته بودند انجام شد. نمونههای این بیماران تحت رنگآمیزی ایمونو-هیستوشیمی قرار گرفت و میزان این مارکرهای بیولوژیک سنجیده شد و نتایج حاصل از رنگآمیزی با توجه به متغیرهای کلینیکو- پاتولوژیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه از بین فاکتورهای کلینیکو- پاتولوژیک، سن، سابقه ریسک فاکتور، وجود لنفادنوپاتی بالینی گردن و سایز تومور و از بین مارکرهای بیولوژیک کاهش ارتباط معنیداری با متاستاز غدد لنفی گردن مشاهده شد و بین جنس و سایر مارکرهای بیولوژیک شامل P53، EGFR، E-cadherin و متاستاز غدد لنفی گردن ارتباطی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با اندازهگیری CD44 علاوه بر فاکتورهای کلینیکو پاتولوژیک میتوان جهت بررسی احتمال متاستاز غدد لنفی گردن و پروگنوز بیماران SCC زبان بهره گرفت.
سعید چنگیزی آشتیانی، سیدمصطفی شیدموسوی، سامان حسینخانی، مهدی شیرازی،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: انسداد میزنای سبب استرس اکسیداتیو، تضعیف متابولیسم انرژی و نقص دفع اسید در کلیه میگردد. هدف این مطالعه بررسی اثرات ال- کارنیتین بهعنوان کوفاکتور تسهیلکننده اکسیداسیون اسیدهای چرب در میتوکندری و نیز زداینده رادیکالهای آزاد و همچنین آلفاتوکوفرول بهعنوان قویترین آنتیاکسیدان بر روی این اختلالات کلیوی در ساعات اولیه بعد از رفع انسداد حاد یکطرفه میزنای میباشد. روش بررسی: میزنای چپ تحت بیهوشی در 60 رت مسدود ال- کارنیتین، آلفاتوکوفرول یا حاملشان (نرمال سالین و روغن زیتون) در چهار گروه مختلف بهصورت داخل صفاقی (i.p) تزریق شد. هر رت مجدداً بیهوش و کانولگذاری گردید و انسداد میزنای دقیقاً 24 ساعت بعد از القای انسداد یکطرفه میزنای باز شد. طی یک دوره 30 دقیقه کلیرانس جمعآوری جداگانه ادرار از دو کلیه صورت گرفت. نمونههای جمعآوری شده ادرار و خون شریانی به سنجشگرهای خودکار داده شدند، و سطوح مالون دیآلدئید (MDA)، ATP و ADP در کلیهها اندازهگیری گردیدند. گروههای شاهد و کنترل نیز وجود داشتند (10-8n= در هر گروه). یافتهها: در کلیه پس انسدادی گروههای دریافتکننده حامل نسبت به کلیه معادل در گروه شاهد، مقادیر MDA (001/0p<)، ADP (01/0p<)، pH (001/0p<) ادراری و دفع مطلق (05/0p<) و نسبی بیکربنات (01/0p<) افزایش، ATP، ATP/ADP (هر دو 001/0p<) و PCO2 (01/0p<) ادراری کاهش نشان دادند. آلفاتوکوفرول توانست سطح MDA را بهحد طبیعی بازگرداند اما تاثیری بر مقادیر تغییر یافته شاخصهای متابولیسم انرژی و دفع اسید- باز نداشت، در حالیکه ال- کارنیتین همه آنها بهجز افت PCO2 ادراری را بهبود بخشید. نتیجهگیری: دفع بیکربنات افزایش یافته در کلیه پس انسدادی بهعلت نقص ترشح اسید در مجاری جمعکننده میباشد و به متابولیسم انرژی تضعیف شده و استرس اکسیداتیو کلیوی ناشی از انسداد میزنای مرتبط نمیباشد.
حمیدرضا احمدیآشتیانی، نیما حکمتناظمی، شمسعلی رضازاده، بنفشه غلامحسینی، محمد بقایی، امیر هوشنگ احسانی، حسین رستگار،
دوره 68، شماره 6 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: امروزه
آسیبهای پوستی ناشی از اشعه فرابنفش، نیاز به محصولات ایمن، ارزان، در دسترس و محافظ در
برابر پرتو فرابنفش خورشید را بیش از پیش نموده است. سیلیمارین موجود در گیاه
خارمریم دارای اثرات محافظتی در برابر پرتو فرابنفش خورشید است. در این تحقیق
اثرات مصرف موضعی کرم حاوی سیلیمارین در جلوگیری از اثرات سوء پرتو فرابنفش بر
پوست با استفاده از یافتههای هیستوپاتولوژیک و بالینی ارزیابی شد.
روش بررسی:
75 خوکچه هندی آلبینو به طور تصادفی به پنج گروه 15 تایی تقسیم شدند. موهای پشت حیوانات
در ابعاد دو سانتیمتر مربع تراشیده شد. در گروه اول تیماری صورت نگرفت. در گروه
دوم وازلین، در گروه سوم کرم پایه بدون عصاره سیلیمارین، در گروه چهارم
عصاره سیلیمارین و در گروه پنج کرم حاوی عصاره سیلیمارین استفاده شد. پس از دریافت
ماده مورد نظر، خوکچهها به مدت 45 دقیقه اشعه فرابنفش دریافت کردند. پس از 50 روز بررسی بالینی خوکچهها، آسانکشی شدند و
نمونهگیری پوستی بهعمل آمد.
یافتهها: در بررسی بالینی مواردی چون پوسته پوسته شدن جلد، برنزه
شدن پوست، همچنین ادم جلدی و در بررسی میکروسکوپیک ضایعات پاتولوژیکی از قبیل هایپرکراتوز
و هایپرپیگمانتاسیون اپیدرم، اگزوسیتوز، اکانتوز، پریفولیکولیت، ادم و افزایش
ضخامت درم دیده شد. مقایسه آماری گروه یک و گروه پنج، در اکثر شاخصها اختلاف معنیداری
را نشان میدهد (01/0p<).
نتیجهگیری:
مصرف موضعی کرم حاوی عصاره سیلیمارین می تواند در پیشگیری از ضایعات ناشی از پرتو
فرابنفش در خوکچه هندی موثر باشد. بررسی یافتههای بالینی و هیستوپاتولوژیک نتایج
مشابهی را با نتایج روشهای آنزیمی ارائه میدهد.
فرهاد سمیعی، افسانه مداح صفایی، ابراهیم عصمتی، عباس علیبخشی، منیر سادات میرایی آشتیانی، پیمان حداد،
دوره 70، شماره 7 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: رژیم اپیروبیسین، اگزالیپلاتین و کپسیتابین (EOX) یکی از رژیمهایی است که برای شیمیدرمانی نئواجوانت مراحل موضعی پیشرفته و غیر قابل جراحی سرطان معده پذیرفته شده است. هدف از این مطالعه، بررسی میزان پاسخ به این رژیم و تحملپذیری نسبت به آن میباشد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی فاز ۲، 28 بیمار مبتلا به آدنوکارسینوم مرحلهی موضعی پیشرفتهی معده، یا محل اتصال مری به معده تایید شده با بررسی پاتولوژیک و بررسیهای اولیه برای مرحلهبندی سرطان شامل سیتیاسکن قفسهی سینه و شکم، اندوسکوپی و اندوسونوگرافی مری و معده و بررسی آزمایشگاهی که طی سال ۱۳۹۰ به انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه کرده بودند، تحت سه دوره شیمیدرمانی نئواجوانت با رژیم EOX بهفاصله ۲۱ روز (اپیروبیسین ۲m/mg۵۰ روز اول، اگزالیپلاتین ۲m/mg۱۳۰ روز اول و کپسیتابین ۲m/mg۶۲۵ دو بار در روز برای ۲۱ روز) قرار گرفتند. پاسخ به درمان با استفاده از اندوسونوگرافی مری و معده و سیتیاسکن شکم و قفسهی سینه مورد بررسی قرار گرفت. طی مدت درمان عوارض شیمیدرمانی نیز ارزیابی شد.
یافتهها: قبل از شیمیدرمانی، اکثر بیماران در مرحلهی III (۸/۹۲%) و پس از آن در مرحلهی II (۱۴/۵۷%) قرار داشتند. قبل از انجام شیمیدرمانی، فقط ۵/۲۸% تومورها قابل برداشت با جراحی بودند، اما پس از آن، ۱/۸۲% تومورها قابل برداشت بودند. شایعترین عارضه این رژیم نوتروپنی درجه سه و چهار بود که در ۲۵% بیماران اتفاق افتاد.
نتیجهگیری: این رژیم بهخوبی تحمل و بهطور قابل توجه موجب پاسخ و افت مرحلهی بیماری شد. لذا بهنظر میرسد که بررسی این رژیم در مطالعات بزرگتر و در کارآزماییهای فاز سه منطقی و ضروری است.
افسانه علیخاصی، منیر سادات میرایی آشتیانی، فرشید فرهان، مهدی عقیلی، محمد صادق فاضلی، محمد بابایی، افسانه مداح صفایی، پیمان حداد،
دوره 73، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی میزان تطابق یافتههای حاصل از MRI پس از کمورادیاسیون در کانسر موضعی پیشرفته رکتوم با یافتههای حاصل از بررسی بافتشناسی نمونه جراحی است.
روش بررسی: در این بررسی آیندهنگر ۶۳ بیمار مبتلا به کانسر موضعی پیشرفته رکتوم که از مهر 1390 تا مهر 1392به انستیتو کانسر بیمارستان امامخمینی (ره) ارجاع شده بودند، پس از دریافت رضایتنامه کتبی تحت کمورادیاسیون نئواجونت قرار گرفتند. پیش از درمان کمورادیاسیون مرحلهبندی (Staging) تومور (T) و لنفنود (N) توسط یک رادیولوژیست مجرب بر اساس تصاویر MRI انجام شد و پس از کمورادیاسیون به بیماران توصیه شد بار دیگر MRI را انجام دهند. سپس بیماران تحت عمل جراحی قرار گرفتند. یافتههای MRI پس از کمورادیاسیون با یافتههای حاصل از بررسی آسیبشناسی پس از جراحی توسط رادیولوژیست مورد مقایسه قرار گرفت. کاهش مرحله سرطان به شکل حداقل یک مرحله کاهش در T یا N در پاتولوژی پس از عمل نسبت به MRI پیش از عمل به شرط عدم پیشرفت تومور تعریف شد.
یافتهها: در این بررسی ۳۲ نفر از بیماران دچار کاهش مرحله تومور و ۳۶ نفر دچار کاهش مرحله لنفنود شدند.
نتیجهگیری: با مقایسه تصاویر MRI پس از کمورادیاسیون و گزارش پاتولوژی پس از جراحی دقت MRI در مرحلهبندی تومور رکتوم پس از انجام کمورادیاسیون 5/55% بوده است. از مورفولوژی لنفنود برای تشخیص درگیری آن استفاده شده و دقت MRI در تشخیص آن 8/42% بوده است. دقت MRI در هر دو مورد تا حدودی کمتر از مطالعات پیشین بود.
سید رضا سعادت مصطفوی، کاوه صمیمی، فاطمه پروین آشتیانی، سهیل فاتح،
دوره 73، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات اخیر نشان داده است که تغییرات سیگنال صفحه انتهایی مهره (تغییرات مودیک) رابطه نزدیکی با کمردرد دارد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات مودیک در تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) بر اساس سن، جنس، نوع تغییرات، تعداد مهره درگیر و محل تغییرات و بررسی همراهی آن با تغییرات دژنراتیو و بیرونزدگی دیسک در بیماران مبتلا به کمردرد بود.
روش بررسی: در این مطالعه گذشتهنگر تغییرات مودیک در مهره و تغییرات دژنراتیو و بیرونزدگی دیسک در 229 نفر از بیماران با شکایت کمردرد که جهت MRI به بیمارستان حضرت رسول (ص) تهران از شهریور تا اسفندماه سال 1393 مراجعه کرده بودند ثبت شد.
یافتهها: بین نوع مودیک و سن ارتباط معنادار وجود داشت (003/0P=). بیشترین فراوانی موقعیت مودیک در قدام صفحه انتهایی 8/48% دیده شد (001/0=P). میزان مشاهده تغییرات مودیک در صفحات انتهایی فوقانی از تحتانی بیشتر بود، اما این تفاوت به حد معنادارآماری نرسید. بیشترین تغییرات دژنراتیو دیسک دهیدراسیون دیسک بود که در 1/18% از بیماران دیده شد. ارتباط تغییرات دژنراتیو وتغییرات مودیک معنادار بود (04/0P=). بیشترین فراوانی بیرونزدگی دیسک دیده شده، مربوط به بالجینگ بود که در 7/23% دیده شد. بیشترین فراوانی بیرونزدگی دیسک در نوع 2 مودیک دیده شد که از نظر آماری معنادار بود (01/0P=). سطح مودیک بیشتر از 25% با بیرونزدگی دیسک ارتباط معنادار داشت (04/0P=). ارتفاع مودیک بیشتر از 25% با بیرونزدگی دیسک ارتباط معنادار نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به ارتباط معنادار بین تغییرات مودیک با تغییرات دژنراتیو و بیرونزدگی دیسک گزارش تغییرات مودیک در مهرههای ضروری است.
عباس کاظمی آشتیانی، پیمان خوشنود، محمد جواد فاطمی، سید جابر موسوی، سید ابوذر حسینی،
دوره 74، شماره 10 - ( دی 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: روشها و داروهای سیستمیک و موضعی زیادی برای جلوگیری از ایسکمی در فلپهای تصادفی توصیه شده است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر سلولهای بنیادی برگرفته از خون بندناف در بقای فلپ تصادفی در رت میباشد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) تهران در سال 1392 انجام شد. در این مطالعه بیست رت از جنس نر با نژاد Sprague-dawley با وزن تقریبی 300 تا gr 350 انتخاب شده و بهطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در هر دو گروه پس از بیهوشی یک فلپ با اندازه cm 6×2 در خلف ایجاد شد. در ناحیه فلپ گروه مداخله، سلولهای بنیادی مشتق از خون بندناف تزریق شد و پس از هشت روز اثرات آن بر زنده ماندن فلپ مورد بررسی نرمافزاری عکس دیجیتال و نیز پاتولوژیک قرار گرفت.
یافتهها: میانگین مقدار فلپ زنده در گروه مداخله 43/1±57/6 و در گروه شاهد cm2 96/1±71/4 بود این اختلاف معنادار بوده و سطح مقطع سالم فلپ در گروه مداخله بیشتر بود. (49/0P=) در بررسی پاتولوژی انجام شده نیز نکروز اپیدرمی ضمائم درم و نکروز عضلات پوست در گروه مداخله در سه مورد ولی در گروه کنترل در پنج مورد گزارش شد.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که سلولهای بنیادی خون بندناف میتوانند تا حدودی در کاهش ایسکمی و افزایش طول فلپ تصادفی موثر واقع شوند. اما توصیه میشود برای مقایسه نتایج این دارو با پلاسبو یا یک داروی مؤثر ثابت شده مطالعهای مشابه انجام گردد.
زهرا کمالی سروستانی، علیرضا داسدار، ستاره آقا کوچک افشاری، محسن گرامی شعار، سید جمال هاشمی، رضا پاکزاد، پگاه آردی، علیرضا عبدالهی، محمدتقی حقی آشتیانی، شهرام محمودی،
دوره 75، شماره 4 - ( تیر 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: اسپورهای قارچی از بیوآئروسلهای مهم موجود در محیط بیمارستانها و علت عفونتهای بیمارستانی در حال ظهور هستند. عفونتهای بیمارستانی باعث مرگ و میر قابل توجهی شده و از طرفی بار مالی زیادی در سیستم بهداشت و درمان کشور در پی خواهند داشت. مطالعه حاضر با هدف بررسی نوع و میزان قارچهای موجود در هوای بخشهای منتخب بیمارستانی انجام شد.
روش بررسی: مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر به مدت شش ماه از تیر تا آذر ۱۳۹۵ با استفاده از روش پلیتگذاری در ۲۰ بخش منتخب بیمارستانهای امامخمینی (ره) و مرکز طبی تهران انجام شد. شناسایی قارچهای رشتهای با استفاده از مشخصات مورفولوژی ماکروسکوپی کلنیها و ساختارهای میکروسکوپی در کشت بر روی لام (Slide culture) صورت گرفت. برای قارچهای مخمری از کشت بر روی محیط کروم گار کاندیدا استفاده گردید و شناسایی ایزولههای ناشناس به روش تعیین توالی ناحیه ژنی ITS1-5.8 S-ITS2 از DNA ریبوزومال صورت گرفت.
یافتهها: در مجموع تعداد ۲۰۲ کلنی قارچی به دست آمد. گونههای کلادوسپوریوم، پنیسیلیوم و آسپرژیلوس بهترتیب شایعترین عوامل جدا شده در این مطالعه بودند. بخش عفونی بیمارستان امامخمینی (ره) و همچنین بخشهای اورژانس و اورولوژی در مرکز طبی کودکان بیشترین آلودگی را داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه میزان آلودگی قارچی هوا در دو مرکز آموزشی- درمانی تحت بررسی متفاوت بوده و بهطور کلی هوای بخشهای مرکز طبی کودکان آلودگی قارچی کمتری داشت. همچنین میزان و نوع قارچهای جدا شده در هر بخش و هر بیمارستان متفاوت بود. بنابراین انجام بررسیهای دورهای و بهبود سیستمهای تهویه بهویژه در بخشهای نگهداری بیماران مستعد بهمنظور کنترل و حذف این عوامل میتواند مفید واقع شود.
زهرا اوسطی آشتیانی، جواد توکلی بزاز، سید علیرضا سلامی، محمد رضا پورمند، غلامرضا پورمند،
دوره 75، شماره 6 - ( شهریور 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: پیرایش متناوب غیرمعمول در سلولهای سرطانی، شایع بوده و ایزوفرمهای حاصل میتوانند بهعنوان بیومارکر و یا هدف درمانی برای طراحی دارو مورد استفاده قرار گیرند. شناسایی ایزوفرمها، جهت توسعه استراتژیهای درمانی سرطان حایز اهمیت میباشد. هدف این مطالعه شناسایی ایزوفرمها و بیان ۳ ژن PIK3CA، FGFR3 و FGFR1 با استفاده از فناوری جدید تعیین توالی RNA و Real-Time PCR در سرطان مثانه بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، که در بازه زمانی شهریور ۱۳۹۳ تا مهر ۱۳۹۵ در مرکز تحقیقات اورولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت. ۳۰ نمونه بافت تازه تومور و ۳۰ نمونه بافت نرمال مجاور تومور در فاصله مناسب، از افراد مبتلا به سرطان مثانه تهیه شد. RNA از بافتها استخراج و پس از بررسی کمی و کیفی و ساخت کتابخانه cDNA، تعیین توالی RNA انجام و دادههای حاصله توسط نرمافزارهای مربوطه آنالیز گردید.
یافتهها: ایزوفرمهای هر سه ژن در بافت نرمال و تومور از لحاظ تعداد و الگوی بیان تفاوت نشان دادند. ژن PIK3CA در بافت نرمال یک رونوشت و در بافت سرطانی سه ایزوفرم، ژن FGFR3 و FGFR1 در بافت تومور بهترتیب ۶ و ۱۲ و در بافت نرمال ۷ و ۹ رونوشت داشتند. افزایش بیان ژن (۰/۰۱P=)FGFR3 و کاهش بیان ژن (۰/۰۱P=) FGFR1 معنادار بود.
نتیجهگیری: پیرایش متناوب غیرمعمول در سلولهای سرطانی مثانه منجر به ایجاد ایزوفرمهایی گردید که بعضی از آنها در سلولهای نرمال وجود نداشته و یا میزان بیان متفاوتی داشتند و بهعنوان هدف درمانی و یا مارکر تشخیصی در مطالعات آتی قابل استفاده می باشند.