جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای آل محمد

فاطمه قائم مقامی، اعظم السادات موسوی، زهرا بنفشه آل محمد،
دوره 64، شماره 5 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:با توجه به شیوع بالای سرطان گردن رحم در کشورهای در حال توسعه و ارزش تشخیصی و درمانی مخروط‌برداری در ضایعات CIN، در این مطالعه، اندیکاسیون‌ها، عوارض و نتایج سیتوپاتولوژی مخروط‌برداری مورد بررسی قرار گرفته‌اند.
روش بررسی: در این پژوهش گذشته‌نگر و توصیفی، پرونده 44 بیمار که در بیمارستان ولی‌عصر (عج) طی سال‌های 79 تا 82 مخروط‌برداری شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفت.
یافته‌ها: توزیع سنی بیماران از 18 تا 75 سال با میانگین 18/43 (9/11=SD) و توزیع پاریتی از 0 تا 10 با میانگین 5-4 (3-2=SD) می‌باشد. 10 بیمار (7/22%) منوپوز هستند. شایع‌ترین اندیکاسیون‌ها جهت مخروط‌برداری سرویکس عدم مشاهده T-Zone (19 مورد معادل 2/43%) می‌باشد که در افراد منوپوز درصد بیشتری را به خود اختصاص داده است (50%  "5 مورد" در افراد منوپوز و 2/41%  "14 مورد" در افراد پره منوپوز). میزان خونریزی 2 مورد (5/4%) و عفونت ادراری 1 مورد (3/2%) است. بیشترین پاپ اسمیر شامل HSIL در 16 مورد (4/36%)، بیشترین نتیجه بیوپسی در زمان کولپوسکوپی شامل دیسپلازی متوسط در 16 مورد (4/36%) و بیشترین هیستولوژی مخروط‌برداری مربوط به دیسپلازی خفیف در 23 مورد (3/52%) می‌باشد. از 2 مورد(5/4%) سرطان مهاجم در کولپوسکوپی - بیوپسی 1 مورد پاپ اسمیر ASCUS و 1 مورد دیگر پاپ اسمیر HSIL دارد. از 4 مورد (1/9%) سرطان مهاجم در هیستولوژی مخروط‌برداری 1 مورد پاپ اسمیر ASCUS و 3 مورد دیگر HSIL می‌باشد.
نتیجه‌گیری: نتایج پاپ اسمیر در غربالگری سرطان گردن رحم قابل اعتماد نیست و انجام کولپوسکوپی در پاپ اسمیر LSIL و حتی ASCUS محتاطانه‌تر است. هر کولپوسکوپیست باید مهارت خود را برای انجام یک مخروط‌برداری صحیح از گردن رحم افزایش دهد، چرا که اندیکاسیون‌های کلاسیک مخروط‌برداری همچنان معتبر باقی مانده‌اند و عوارض آن بسیار کم است.


محمود غلام آل محمد، ایمان رحیمی،
دوره 66، شماره 11 - ( 11-1387 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: پایش تهاجمی و مستقیم فشار شریانی توسط یک سیستم ساده مانومتر نیز انجام‌پذیر است اما به‌دلیل نبود مطالعات سیستماتیک جهت تعیین صحت و دقت آن و مقایسه با ترانسدیوسر، تفسیر نتایج حاصله از چنین سیستمی پایه‌علمی ندارد.

روش بررسی: جهت تعیین ارتباط یافته‌های‌سیستم مانومتر با سیستم‌استاندارد ترانسدیوسر جمعاً 105 اندازه‌گیری همزمان فشار خون سیستولیک و دیاستولیک شریان رادیال در هفت بیمار حین جراحی توسط این دو سیستم انجام گردید. در سیستم مانومتر، اکستنشن تیوب تا نیمه نزدیک به بیمار از سرم سالین پر می‌شد و نیمه خالی آن به یک مانومتر متصل می‌گردید. ترانسدیوسر و سطح بین مایع و هوای درون اکستنشن تیوب در یک‌سطح قرار داده می‌شدند. سپس برای تعیین‌ارتباط مقادیر فشار‌شریانی به‌دست‌آمده توسط دو روش‌اندازه‌گیری از آنالیز رگرسیون خطی استفاده گردید.

 یافته‌ها: فشار نبض در سیستم مانومتر به‌میزان mmHg [mean (CI 95%)] (41-33)37 کمتر از سیستم استاندارد بوده، اما فشار متوسط شریانی در دو سیستم با تنها mmHg (3-1)2 اختلاف، از لحاظ بالینی قابل انطباق می‌باشند. به‌علاوه، بدون نیاز به محاسبه فشار متوسط شریانی در سیستم مانومتر، امکان تخمین دقیق فشار متوسط شریانی در سیستم ترانسدیوسر (MAPT) و پایش تغییرات آن از روی فشار سیستولیک شریانی در سیستم مانومتر (SAPM) با وجود ارتباط خطی بسیار مناسب این دو اندازه‌گیری (966/0R=) توسط فرمول 34/7 - (´ SAPM 03/1) MAPT = مقدور می‌باشد.

نتیجه‌گیری: پایش فشار سیستولیک شریانی توسط سیستم مانومتر روش قابل قبولی جهت تخمین فشار متوسط شریانی در سیستم استاندارد ترانسدیوسر می‌باشد.


محمود آل محمد،
دوره 70، شماره 11 - ( 11-1391 )
چکیده

جاگذاری کاتتر ورید مرکزی در طیف وسیعی از بیماران بهمنظور پایش وضعیت همودینامیک و یا تجویز دارو، خـون، فراوردههای خونی و نیز مایعات وریدی، همودیالیز و تعبیه ضربانساز قلبی روش پذیرفته شدهای میباشد. ایـن اقـدام میتواند با عوارض متعددی همراه گردد. هدف از این مقاله ارایه راهکار عملی در موارد عدم عبور آزادانه سیم راهنما و ممانعت از احتمال جاگذاری در مسیرهای اشتباه و یا کاهش احتمال آن میباشد. در حین تعبیه کاتتر ورید مرکزی از طریق ورید ژوگولر داخلی و در حالاتی که پس از یـافتن وریـد ژوگـولر داخلـی، واردسازی سیم راهنما با مقاومت همراه میشود، میتوان با واردسازی یک کانول وریدی بهعنوان مثال آنژیوکت شماره 18، از ورای سیم راهنما و با کسب اطمینان از ورود به ورید ژوگولر از طریق آسپیره کردن آنژیوکت، سـیم راهنمـا را کاملا عقب رانده و مجددا عبور داد. در ضمن میتوان از سونوگرافی و یا ایجاد ضربان نابهجای قلبی توسـط تحریـک اندوکارد ناشی از ورود سیم بهداخل حفرههای قلب، از وضعیت صحیح سیم راهنما اطمینان حاصل نمـود. اسـتفاده از کانول وریدی از ورای سیم راهنما، در موارد عدم عبور آزادانه سیم راهنما در حین جاگـذاری کـاتتر ژوگـولر داخلـی میتواند ضمن حفظ ورید، امکان مانور مجدد و واردسازی صحیح گاید کاتتر را فراهم سازد. این اقـدام مـیتوانـد در موارد مشکل و در بیماران جراحی قلب که دوزهای بالایی از هپارین دریافـت مـینماینـد و بایـد از ترومـای شـریان کاروتید اجتناب بهعمل آورد، بهطور بالقوه با کاهش احتمال ترومای نسجی و عروقی همراه گردد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb