جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای آل یاسین

مرضیه آقا حسینی، اشرف آل یاسین، افسانه خادمی،
دوره 56، شماره 2 - ( 2-1377 )
چکیده

هیستروسکپی یک روش نو و با ارزش در بررسی رحم می باشد و در نتیجه در بررسی نازایی تست با ارزشی است. در مدت 18 ماه، 363 مورد هیستروسکوپی روی بیماران نازا مراجعه کننده به بخش IVF بیمارستان شریعتی انجام شد. شیوع هیستروسکوپی غیرطبیعی در بین این بیماران 18% بوده است. 32% از این موارد غیرطبیعی، مربوط به هیپرپلازی آندومتر بود. در بررسی لاپاراسکوپی این بیماران، ارتباط معنی داری بین تشخیص تخمدان پلی کیستیک و هیپرپلازی آندومتر بدست آمد (P<0.008)، در حالی که بین سایر یافته ها مثل آندومتریوز و هیپرپلازی آندومتر رابطه معنی داری وجود ندارد (P<0.4).


مرضیه آقا حسینی، اشرف آل یاسین، افسانه خادمی، حجت الله سعیدی،
دوره 56، شماره 5 - ( 4-1377 )
چکیده

IUI) Intrauterine Insemination) یک روش درمان ناباروری می باشد که در آن اسپرمهای متحرک شوهر جهت تلقیح استفاده می شود. این عمل در طی چند ساعت قبل از تخمک گذاری انجام می گیرد. در طی مطالعه گذشته نگر که در بخش ناباروری بیمارستان شریعتی در طی بیش از سه سال انجام شد، 427 پرونده از بیماران تحت درمان مورد بررسی قرار گرفت. در بیماران فوق، 574 سیکل IUI انجام شد. در کل 80 مورد حاملگی اتفاق افتاد، یعنی میزان حاملگی به ازای هر سیکل IUI برابر 14% بوده است. هرچقدر تعداد سالهای نازایی کمتر و تعداد سیکلهای درمانی بیشتر باشد شانس حاملگی افزایش می یابد. میزان موفقیت IUI در مقالات مختلف از 3% تا 40% گزارش شده است. بنابراین میزان موفقیت در بخش نازایی بیمارستان شریعتی تقریبا با سایر مراکز ناباروری دنیا مطابقت می نماید و با توجه به اینکه IUI یک روش ساده، ارزان و آسان نسبت به GIFT ،ZIFT و IVF که به ترتیب نتایج بهتری در درمان نازایی با علل غیرلوله ای دارند، می باشد، بنظر می رسد صلاح در این باشد که برای بیماران نازا که شرایط انجام IUI را دارند، حداقل قبل از پرداختن به سایر روشهای درمانی 3 تا 6 سیکل IUI انجام شود.


اشرف آل یاسین، مرضیه آقا حسینی، افسانه خادمی، حجت الله سعیدی سعیدآبادی،
دوره 57، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده

هیپرپرولاکتینمی می تواند بعنوان یکی از علل نازایی مطرح باشد. شیوع آن در جمعیت نازا 20% است. ارزش هیپرپرولاکتینمی بعنوان یکی از فاکتورهای قطعی نازایی نامعلوم است. در این مطالعه با بررسی میزان پرولاکتین سرم، وجود گالاکتوره و بررسی علل ایجاد کننده نازایی در زوجین نازا، ارزش هیپرپرولاکتینمی بعنوان عامل اصلی ایجاد کننده نازایی مورد ارزیابی قرار گرفته است. مطالعه حاضر روی 500 زوج مراجعه کننده به بخش نازایی بیمارستان شریعتی در 6 ماهه اول سال 1375 انجام شده است. شیوع هیپرپرولاکتینمی در این جمعیت 19% است. هیپرپرولاکتینمی بعنوان تنها علت نازایی تنها در 0/8% از بیماران یافت شده است. همراهی گالاکتوره و هیپرپرولاکتینمی در این بیماران مشهود است (P=0.00007). گالاکتوره بعنوان یافته غربال کننده برای هیپرپرولاکتینمی ارزش ندارد (حساسیت: 25%)، ولی یافته بسیار اختصاصی است (91%)، با توجه به اینکه با حذف آزمایش پرولاکتین در بیماران بدون گالاکتوره، تشخیص قطعی در 0/1% از جمعیت مورد مطالعه از دست می رود، اهمیت انجام تست پرولاکتین از نظر این مطالعه زیر سوال می رود که اثبات آن نیاز به بررسی بیشتر دارد. از نظر خصوصیات کلی مثل سن (P=0.19)، مدت نازایی (P=0.28) و نوع نازایی، زیر گروه بیماران دارای هیپرپرولاکتینمی با جمعیت اصلی تفاوت معنی داری نداشتند. بنظر می رسد هیپرپرولاکتینمی نمی تواند بعنوان یک فاکتور اصلی علت نازایی مطرح باشد، یا زیر گروهی از جمعیت نازا را از بقیه متمایز کند.


اشرف آل یاسین، ژیلا عابدی اصل، مرضیه آقا حسینی، افسانه خادمی،
دوره 60، شماره 4 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: پره اکلامپسی و اکلامپسی یکی از خطرناکترین عوارض وابسته به بارداری می باشد که با افزایش فشار خون، پروتئینوری و یا تشنج در موارد اکلامپسی در خانم های حامله مشخص می شود. افراد حامله مبتلا به بیماری های فشارخون به علت عوارض مادری و جنینی در معرض خطر بالاتری نسبت به گروه کنترل قرار دارند.

مواد و روشها: در این مطالعه آینده نگر مجموعاٌ 141 حامله مبتلا به اکلامپسی و پره اکلامپسی مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی براساس برخورداری از مراقبت مامایی متناسب و نامتناسب به دو گروه تقسیم شدند و عوارض مادری و جنین در آنها بررسی گردید. متغیرهای مادری شامل این موارد بودند: میزان اکلامپسی، پره اکلامپسی، روش زایمان، طول مدت بستری مادر، بستری مادر در بخش مراقبت های ویژه، نیاز به مصرف داروی آنتی هیپرتانسیو تا 6 هفته پس از زایمان، تداوم فشار خون پس از 6 هفته بعد از زایمان، ترومبوسیتوز مادران در دوران بعد از زایمان، تعداد موارد سزارین به علت دکولمان و یا تاخیر رشد داخل رحمی جنین، افزایش کراتینین سرم مادر، موارد سندرم HELLP و مرگ مادر. عوارض جنین شامل این موارد بود: موارد تاخیر رشد داخل رحمی جنین، موارد مرگ داخل رحمی جنین، زایمان زودرس، بستری در بخش مراقبت های ویژه نوزادان نارس. رابطه پارامترهای زمینه ای شامل سن مادر، پاریتی، سطح تحصیلات، وجود بیماری زمینه ای، روش زایمان و سطح ارجاع نیز در برخورداری از مراقبت مامایی در دو گروه مقایسه گردیدند که بجز سطح تحصیلات و سطح ارجاع بقیه با هم match بودند.

یافته ها: در مقایسه اغلب متغیرها (بجز روش زایمان)، اختلاف معنی داری در هر دو گروه مشاهده گردید. به این معنی که در گروه با مراقبت بارداری مناسب عوارض مادری و جنینی کمتر بودند.

نتیجه گیری و توصیه ها: به نظر می رسد با کنترل کافی مامایی می توان عوارض مادری و جنینی بیماریهای فشار خون در حاملگی را به حداقل رساند یا حذف نمود.


اشرف آل یاسین، بیتا باده نوش، مرضیه آقاحسینی، افسانه خادمی،
دوره 63، شماره 7 - ( 1-1384 )
چکیده

استفاده از سنجش کمی گنادوتروپین کوریونی انسان (hCG) و سونوگرافی ترانس واژینال با قدرت تفکیک پذیری بالا (high resolution) باعث تشخیص زود هنگام حاملگی خارج رحمی (Ectopic Pregnancy : EP) و موارد بیشتری از درمان کنزرواتیو شده است. درمانهای دارویی غیر جراحی مانند تزریق موضعی یا سیستمیک متوترکسات (MTX) ، آنتاگونیست اسیدفولیک، به عنوان یک روش درمان جایگزین برای زنان مبتلا به EP پذیرفته شده است. در این مطالعه ما به مقایسه پیامدهای درمان دارویی موارد EP پاره نشده با استفاده از تزریق دوز واحد و متعدد متوترکسات پرداخته ایم.
این بررسی یک کارآزمایی بالینی تصادفی است. تشخیص موارد EP با سطح سرمی 1800 IU/LβhCG و عدم رویت حاملگی داخل رحمی یا با سطح سرمی ثابت βhCG یا افزایش آن کمتر از 50% طی 48 ساعت داده می شد. دو روش برای تجویز MTX بکار گرفته شد و نتیجه اصلی، مقایسه میزان موفقیت بین دو پروتکل دوز واحد و متعدد بود. این آنالیز شامل 108 خانم با تشخیص EP بود که بعد از درمان با MTX با روش دوز واحد یا متعدد پی گیری شدند.
از میان 54 بیمار درمان شده با پروتکل دوز واحد 48 بیمار با موفقیت درمان شدند (9/88%) و از میان 54 بیمار درمان شده با پروتکل دوز متعدد 50 بیمار درمان موفق داشتند (6/92%) که تفاوت میان میزان موفقیت در دو گروه از نظر آماری معنی دار نبود. OR=0.64, P=0.7)با(CI=0.17-2.4
نتایج مطالعه ما نشان می دهد که درمان با دوز واحد MTX به اندازه دوز متعدد موفقیت آمیز است. اینکه کدام پروتکل به عنوان اولین قدم درمان موارد انتخاب شده EP بهترین درمان خواهد بود با کارآزمایی بالینی تصادفی و با در نظر گرفتن عوارض جانبی، هزینه درمان و سایر جنبه های درمان EP با MTX بطور واضح تری نشان داده خواهد شد.


مرضیه آقاحسینی، اشرف آل یاسین، لیلی صفدریان، لادن کاشانی،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده

اهدای تخمک یکی از درمان‌های قابل قبول در فن‌آوری کمک باروری برای بیمارانی می‌باشد که در دهه‌های گذشته غیرقابل درمان شناخته می‌شدند. با توجه به آنکه ویژگی‌های فرد دهنده و گیرنده، نتایج فن‌آوری کمک باروری با تخمک اهدایی را تحت تاثیر قرار می‌دهد، هدف از این مطالعه تعیین ویژگی‌هایی از فرد گیرنده و دهنده می‌باشد که می‌تواند بر نتایج فن‌آوری کمک باروری تاثیر گذار باشد.

روش بررسی: در این پژوهش که به‌صورت گذشته‌نگر انجام شد پرونده 45 بیمار که تحت 51 سیکل IVF قرار گرفتند، مطالعه شدند.

یافته‌ها: میزان حاملگی 40% به ازای هر بیمار و 35% به ازای هر سیکل درمانی بود، از نظر BMI، سن، گراویدیتی، وجود سیکل قاعدگی در افراد گیرنده و همچنین سن افراد دهنده، اختلافی بین گروه حامله و غیر حامله وجود نداشت. متوسط ضخامت آندومتر در گروه حامله‌ها به‌طور مشخصی بیش از گروه غیر حامله‌ها بود 048/0p=، ضخامت آندومتر کمتر از mm8 فقط در گروه غیر حامله‌ها دیده شد. تعداد اووسیت‌های بالغ نیز در گروه حامله‌ها به‌طور مشخصی بیش از گروه غیر حامله‌ها بود. 006/0p=.

نتیجه‌گیری: قابل اعتماد‌ترین فاکتور پیش‌بینی‌کننده موفقیت درمان در سیکل‌های تخمک اهدایی، ضخامت آندومتر فرد گیرنده بود. سن فرد دهنده در محدوده 34-20 سال تاثیری در میزان حاملگی نداشت و افراد دهنده در اوایل دهه 30 خود نیز کاندید مناسب تخمک اهدایی می‌باشند.


لیلی صفدریان، محبوبه محمدزاده، مرضیه آقاحسینی، اشرف آل یاسین، فاطمه سروی،
دوره 70، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

و وقایع (OHSS) زمینه و هدف: مهم ترین عوارض فن آوری های کمک باروری سندرم تحریک بیش از حد تخمدان ترومبوآمبولیک مرتبط با آن است. هدف از این مطالعه ارزیابی برخی ترومبوفیلی ها در بیماران منتخب می تواند در ارزیابی خطر و تصمیم گیری برای اقدامات پیشگیرانه سودمند باشد. روش بررسی: در 108 بیمار کاندیدای لقاح ،C پروتیین ،S آزمایشگاهی که به دنبال تحریک تخمدان 20 فولیکول یا بیش تر داشتند، سطح فعالیت پروتیین آنتی ترومبین، آنتی بادی های آنتی کاردیولیپین و لوپوس آنتی کوآگولانت اندازه گیری شد. آزمایشات ترومبوفیلی در بیماران دچار علایم شدید و غیرشدید سندرم تحریک بیش از حد تخمدان مقایسه شد و تغییرات آ نها پس از مراجعه کردند OHSS شروع تظاهرات بالینی، با تکرار آزمایشات در هنگام بستری 43 بیماری که با علایم شدید 101 در /7±16/ شدید پیدا کردند، کم تر بود ( 3 OHSS بیماران یکه علایم S پی گیری شد. یافت هها: میانگین پروتیین شدید نیز کاهش یافت و OHSS فعالیت این پروتیین پس از بروز تظاهرات بالینی .(P<0/001 ؛118/4±17/ مقابل 0 2 درصد کاهش یافت، / سطح آنتی ترومبین مبتلایان به فرم شدید، با بروز علایم 09 .(P<0/ 91 رسید ( 001 /6±20/ به 1 آنتی ترومبین و آنتی بادی های آنتی کاردیولیپین یا ،C سطوح پروتیین .(P=0/ اما این تفاوت معن یدار نبود ( 051 نسبتاً پایین، S شدید نداشتند. نتیج هگیری: بیماران با فعالیت پروتیین OHSS آنتی کوآگولانت لوپوسی، ارتباطی با بروز شدید و بالطبع خطرات متعاقب آن هستند؛ در هنگام OHSS به دنبال تحریک تخمدان در معرض خطر بالاتر بروز کم تر نیز می شود. بنابراین بیماران در مقابل افزایش انعقادپذیری S پروتیین Severe OHSS بروز تظاهرات بالینی آسیب پذیرتر خواهند بود. این نکته باید در ارزیابی ریسک بیماران و طراحی استراتژی پیشگیرانه مد نظر باشد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb