جستجو در مقالات منتشر شده


42 نتیجه برای ابوالفضل

مهدی سلیمی نژاد، ابوالفضل اولیائی،
دوره 12، شماره 6 - ( 2-1333 )
چکیده


غلامرضا بهرامی، ابوالفضل خسروانی،
دوره 23، شماره 2 - ( 2-1344 )
چکیده

1- پرونده های 158 بیمار افسرده و 58 شاهد در بخش های پزشکی از لحاظ عوامل اجتماعی و طبی نامساعد در سه سال قبل از پذیرفته شدن به بیمارستان و موارد فقدان و ترک عزیزان در ایام طفولیت آنها بررسی گردید.
2- در گروه بیماران شیوع موارد فقدان در طفولیت و سوابق عوامل اجتماعی نامساعد زیادتر بوده است ( که هر دو از لحاظ آماری اهمیت دارد) و همچنین عوامل پزشکی و بیماریهای جسمانی در سه سال قبل از بستری شدن در این دسته زیادتر بوده است (ولی از لحاظ آماری اهمیت ندارد).
3- به وسیله بک برگه علامت - نشانه نزد 105 بیمار افسرده نتایجی در مورد علامت شناسی بدست آمده است. بیمارانی که حداقل واجد چهار علامت از پنج علامت (بطئی و کندی - تغییرات روزانه خلق - سحر خیزی - اختلال در قدرت تمرکز فکری - افکار تقصیری کاری ) بودند به نام گروه آندوژن و بقیه نوروتیک نامیده شدند. این گروهها سپس از لحاظ شدت و عمق بیماری، شیوع مواردی که سن بیمار از شصت سال بالاتر بوده است، عوامل پزشکی و اجتماعی ناراحت کننده و وجود مراحل بیماری مانیاکو - دپرسیو در سوابق بیماران با یکدیگر مقایسه شده اند. ضمن این مقایسه معلوم شد که اولاً گروه اندوژن شامل تمامی بیماران مانیاکو - دپرسیو بوده و قسمت اعظم از بیمارانی که افسردگی عمیق داشته اند نیز جزء این گروه بوده اند ثانیاً غیر از دو موضوع فوق عامل دیگری برای تمیز دو گروه اندوژن و نوروتیک وجود ندارد.
4- با در نظر گرفتن فرضیه بیماری افسردگی بعنوان یک پدیده زیست شناسی به منظور دفاع از انسان و با رهائی وی از شر یک موقعیت نامطلوب زندگی نتایج تحقیقات کنونی مورد بحث و مطالعه قرار گرفته است.


ابوالفضل سعیدی،
دوره 25، شماره 8 - ( 1-1347 )
چکیده

بافتهائیکه از اتوپسی بدست آمده و در فرمالین بطریقه معمولی فیکسه شده بوسیله گلیکول متاکریلات قالبگیری شدند. انجام عمل از قالبگیری با پارافین چندان مشکل تر نیست.اندازه مقاطع را 2×2×2 میلیمتر تهیه و بضخامت 1-2 میکرن با تیغه های فولادی میکروتوم دوار میبرند.در مقاطع رنگ شده حفاظت وضع سلول و بافت با این روش بهتر از پارافین است.مواردی از نکروز سانترال لبول کبدی مورد مطالعه قرار گرفت. ضایعه اساسی در نتیجه آنوکسی، در آندوتلیوم سینوزوئیدهای منطقه مرکزی لبول کبدی پیدا میشود و در نتیجه گلبولهای قرمز و سفید همراه با مقداری مایع وارد فضای دیس می شوند ضمناً اتروفی سلولهای پارانشیمال موجب اتساع فضای دیس می گردد.


ابوالفضل سعیدی،
دوره 25، شماره 10 - ( 1-1347 )
چکیده

داروهای میوتیک بعضیها در درمان استرابیسمهای تطابقی مؤثر است و گاهی هم جنبه تشخیصی را دارند،یک سئوال پیش می آید - آیا میوتیکها در انحرافات چشمی که با تقارب زیاد همراه است جواب می دهند یا خیر اگر نه پس چه اثری روی استرابیسم های تقاربی دارند شاید تجارب آینده موضوع را روشن نماید.


ابوالفضل سعیدی،
دوره 26، شماره 1 - ( 2-1347 )
چکیده


ابوالفضل سعیدی،
دوره 26، شماره 2 - ( 2-1347 )
چکیده


هادی هدایتی، مرتضی صدری، ابوالفضل نیکبین،
دوره 35، شماره 10 - ( 1-1357 )
چکیده


ابوالفضل نصیریان،
دوره 41، شماره 9 - ( 1-1367 )
چکیده


غلامرضا علیائی، محمد اکبری، حسن باقری، رویا ابوالفضل، سعید طالبیان مقدم، فریبا فتاحی،
دوره 55، شماره 5 - ( 2-1376 )
چکیده

اتیولوژی سندرم تونل کارپ در بیشتر موارد ناشناخته است. ما در یک تحقیق آینده نگر بمنظور بررسی عوامل زمینه ساز ابتلا به سندرم، تعداد 103 زن شامل 70 زن مبتلا و 33 زن غیرمبتلا به سندرم در محدوده سنی 22 تا 70 سال را مورد مطالعه قرار دادیم. کلیه افراد پس از گرفتن تاریخچه بالینی مورد ارزیابی توسط آزمونهای الکترودیاگنوستیک (NCS) قرار گرفته و زمان تاخیر و هدایت عصبی دیستال اعصاب مدیان و اولنار در آنها اندازه گیری شد. همچنین ابعاد مچ و قو و وزن نمونه ها جهت محاسبه نسبت مچ دست (Wrist Ratio) و شاخص جرم بدن (Body Mass Index) سنجیده شد. کلیه افراد از نظر داشتن شرایط فردی، شغلی، فیزیکی و بیماریهای زمینه ای بررسی شدند. نتایج بدست آمده توسط روش های آماری t-test، همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. بیماران مبتلا به سندرم وزن، شاخص جرم بدن و نسبت مچ بالاتری داشتند. آنالیز رگرسیون همبستگی مثبت و بالایی را بین نسبت مچ بیماران و زمانهای تاخیری عصب مدیان نشان داد. بیشترین همبستگی بین نسبت مچ و اختلاف زمان هدایت مدیان منهای اولنار راست بدست آمد. سن بیماران با مقادیر الکتروفیزیولوژیک و نیز با نسبت مچ رابطه ای نداشت. بین وزن و شاخص جرم بدن با زمانهای هدایت عصبی همبستگی دیده نشد. بین دو گروه بیمار و شاهد از نظر داشتن سابقه انجام فعالیتهای مکرر دستی و مدت انجام آنها، دیابت، اختلال در تیروئید، آرتریت روماتوئید و شرایط زنان (نظیر مصرف داروهای ضد بارداری خوراکی، هیسترکتومی، سن یائسگی و ...) اختلاف معنی داری دیده نشد. براساس این نتایج بنظر می رسد یک فاکتور مهم در ایجاد سندرم تونل کارپ، نسبت مچ فرد حتی در کسانیکه عوامل زمینه ساز فوق را دارند، می باشد. در واقع افراد با نسبت مچ بالا و مستعد به سندرم، اگر در معرض بعضی از شرایط زمینه ای قرار گیرند ممکن است علائم سندرم در آنها بروز کند.


محمدحسین سالاری، ابوالفضل برخورداری، محمدرضا زاهد پورانارکی،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده

در این مطالعه 1600 کارگر کارخانه های نساجی استان یزد را انتخاب نمودیم، ضمن تکمیل پرسشنامه، آنها را از نظر ظرفیت ریوی مورد مطالعه و بررسی قرار دادیم که نتایج بدست آمده بدین صورت است، مبتلایان به اختلال انسدادی تنفسی 15 مورد (0/9 درصد)، اختلال محدود کننده تنفسی 16 مورد (1 درصد)، اختلال توام انسدادی و محدود کننده (میکس) 53 مورد (3/3 درصد) و افراد طبیعی 1516 مورد (94/8 درصد).


محمدرضا ظفرقندی، مجید معینی، ابوالفضل شجاعی فرد،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده

از نظر علل انسداد، شایعترین علت وجود adhesion band بوده که در کتب مرجع تا 70 درصد علل را تشکیل داده و در مطالعه ما نیز شایعترین علت بوده 23 درصد کل علل را تشکیل می دهد. در انسداد کولورکتال، شایعترین علت سرطان های کولون و رکتوم بوده و اثر فشاری تومورهای داخل شکم و لگن در مکان دوم ولولوس علت سوم از نظر شیوع می باشد. در مطالعه ما ولولوس شایعترین علت انسداد کولورکتال بوده و 9 درصد کل موارد انسداد و حدود 40% کل موارد انسداد کولورکتال را شامل می شد. سرطان های کولون و رکتوم در مکان دوم قرار داشته و حدود 6 درصد کل موارد انسداد و یا حدود 30% موارد انسداد کولورکتال را شامل می شد. 70 درصد بیماران مورد مطالعه ما را مردان و 30 درصد را زنان تشکیل می دادند. دامنه سنی آنها بین 3 سالگی تا 85 سالگی و میانگین سنی آنها 45 سال بوده است. شایعترین عمل جراحی در سابقه بیماران قبل از ایجاد انسداد آپاندکتومی بوده است. 75 درصد بیماران دچار انسداد کامل و 25 درصد انسداد نسبی داشته اند. 56 درصد از بیماران (از کل 112 نفر) قبلا در سابقه خود عمل جراحی داشته اند. میزان مرگ و میر بعد از عمل جراحی برای انسداد در بیماران 5/3 درصد بود که تقریبا معادل کتب مرجع می باشد. مرگ و میر با فشار خون قبل از عمل رابطه داشته و نتیجه گرفته شد که بالا بودن فشارخون قبل از عمل ریسک مرگ و میر را می تواند بالا ببرد. میزان گانگرن روده مشاهده شده حین عمل حدود 21 درصد یا 23 مورد از کل 112 بیمار بود و گانگرن روده با موربیدیته یا عوارض بعد از عمل رابطه داشته و بیماران دچار گانگرن روده بیشتر دچار عوارض بعد از عمل می شوند (P=0.032). عوارض بعد از عمل جراحی به علت انسداد روده در حدود 33/3 درصد از بیماران دیده شد. اهداف اصلی مطالعه عبارتند از: تعیین علل انسداد روده در بیماران مورد مطالعه و مقایسه فراوانی آنها با کتب مرجع و دو مطالعه دیگر از بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران. تعیین فراوانی نوع و محل انسداد. تعیین میزان مرگ و میر و علل آن و عوامل موثر بر آن. تعیین فراوانی عوارض بعد از عمل و بررسی عوامل موثر بر آن.


ابوالفضل نصیریان،
دوره 59، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده

طی 10 سال گذشته 45 بیمار مبتلا به حملات اسپاسم شیرخواران در مرکز طبی کودکان تحت بررسی و درمان قرار گرفتند. در 15 مورد این بیماران مخلوطی از کلونازپام و کورتیکواستروئید، در 15 مورد کلونازپام به تنهایی و در 15 مورد استروئید به تنهایی بکار برده شد. بیماران حداقل دو سال تحت نظر قرار گرفتند. هدف از این مقاله اولا مقایسه آماری بیماران از نظر سن و جنس و علل احتمالی حملات و سن بیماران هنگام شروع عارضه و طرح EEG و عاقبت بیماران ما با آمارهای خارجی و در ثانی بررسی اثر درمانی مخلوطی از کلونازپام و استروئید و بکار بردن هرکدام از این داروها به تنهایی و نتایج بدست آمده است. مطالعه بصورت گذشته نگر و با استفاده از پرونده های بیماران می باشد که عده ای سرپایی و عده ای بستری و درمان شدند. در نهایت مشاهده شد که فرق چندانی بین بیماران ما و آمار بیمارانی که در مراکز دیگر گزارش شده اند وجود ندارد ولی مشخص گردید بیمارانی که تحت درمان با مخلوطی از کلونازپام و استروئید قرار گرفته اند نتایج درمانی بهتر از مشابهین خارجی بوده است. بطور خلاصه می توان گفت در حالی که نتیجه عالی (بدون تشنج بودن) با کاربرد پردنیزون به تنهایی 27% و کلونازپام به تنهایی 28% می باشد با مصرف مخلوطی از کلونازپام و استروئید این مساله نشان دهنده موفقیت این نوع درمان نسبت به درمانهای دیگر می باشد. با توجه به اینکه حملات اسپاسم شیرخواران یکی از بدخیم ترین حملات تشنجی هستند و اغلب منجر به عقب ماندگی رشد تکاملی می شوند این روش درمانی برای دستیابی به نتایج درمانی بهتر توصیه می شود.


رویا ابوالفضلی، حسین باقری، امیرحسین سلطانی،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده

مقدمه: یکی از مفیدترین تستهای الکتروفیزیولوژیک در زمینه بررسی سیستم شنیداری، تست پاسخهای برانگیخته شنیداری ساقه مغزی A.B.R) Auditory Brainstem Response) می باشد، بطوریکه امروزه این تست در کلیه کلینیکهای رادیولوژی، نورولوژی به عنوان یک تست ممتاز در مجموعه تستهای تشخیصی ضایعات عصب شنوائی و یا ضایعات مغزی بکار می رود. گروهی از محققین اعتقاد دارند که نتایج بدست آمده با پلاریته های مختلف دارای اختلاف قابل ملاحظه ای نمی باشند و برعکس گروهی دیگر معتقدند که مشخصا امواج (A.B.R) تحت تاثیر پلاریته واقع می شوند. وجود این تناقض لزوم پژوهش بیشتر پیرامون پلاریته را مشخص تر می سازد.

مواد و روشها: این پژوهش بر روی 148 بیمار و 296 گوش صورت پذیرفته است که از این تعداد 75 نفر مرد و 73 نفر زن بوده اند.

یافته ها: نتایج (A.B.R) این بیماران که با سه پلاریته انبساطی، انقباضی و متناوب بدست آمده با یکدیگر مقایسه شده است. از این تعداد 69 نفر در هر گوش دارای شنوائی طبیعی بوده و نتایج تست (A.B.R) آنها نیز نرمان بوده که در دسته بندی طبیعی طبقه بندی شده اند. 17 نفر از بیماران مبتلا به ضایعه رتروکوکلئر بوده اند که توسط پزشک متخصص و نتایج تستهای رادیولوژیک و سایر تستهای پاراکلینیک برای آنها تشخیص ضایعه رتروکوکلئر داده شده و توسط تست (A.B.R) وجود ضایعه در این افراد ثابت شده است. زمان نهفتگی امواج (V ،III ،I) و فاصله بین موج I تا V در سه گروه نرمال، کوکلئر و رتروکوکلئر محاسبه گردید. این طبقه بندی براساس میزان شنوائی در اودیومتری تون خالص در سه فرکانس 1000 و 2000 و 4000 هرتز (Hz) و محل ضایعه صورت گرفته است. نتایج نشان داد که زمان نهفتگی موج I در سه پلاریته مختلف از نظر آماری دارای اختلاف معنی داری می باشد (P<0.05) ولی امواج III و V و زمان نهفتگی بین امواج I تا V اختلاف قابل توجهی در سه پلاریته ذکر شده ندارند.

نتیجه گیری و توصیه ها: نکته قابل توجه این بود که زمان نهفتگی و امواج ثبت شده در پلاریته انبساطی Rarefaction درمقایسه با دو پلاریته دیگر از ثبات بیشتری برخوردار بودند.


فهیمه اسدی آملی، سید ضیاءالدین محمدی، هایده حائری، ابوالفضل کسائی،
دوره 61، شماره 2 - ( 2-1382 )
چکیده

مقدمه: تاکنون تنها گزارشات معدودی در مورد شیوع نئوپلاسم های پلک در کشورهای آسیایی وجود داشته است که در مقایسه با آمار کتب مرجع، تفاوت هایی دارند. باتوجه به این اختلاف آماری برآن شدیم تا آماری از شیوع این تومورها در کشورمان تهیه نماییم.

مواد و روش ها: یک مطالعه مقطعی توصیفی و گذشته نگر بر روی پرونده بیماران مراجعه کننده طی سال های 77-1368 در بیمارستان فارابی انجام گردید. یافته ها: در این مطالعه، 1103 بیمار مبتلا به نئوپلاسم پلک، از لحاظ مشخصات هیستوپاتولوژیک و اپیدمیولوژیک تومور مورد بررسی قرار گرفتند. 44% این بیماران مبتلا به نئوپلاسم های خوش خیم پلک و 56% مبتلا به نئوپلاسم های بدخیم پلک بودند. در این بررسی شایعترین نئوپلاسم های خوش خیم پلک بترتیب عبارتند از: خال (37.7%)، هاماتورم (19.6%)، پاپیلوم (15.9%)، نوروفیبروم (7%) و پیلوماتریکسوما (5.1%)، شایعترین نئوپلاسم های بدخیم پلک بترتیب عبارتند از: BCC با (78.8%) و SCC با (11.8%). ملانوم بدخیم (2.4%) و کارسینوم غدد سباسه (1.9%). میانه سن تشخیص در نئوپلاسم های خوش خیم پلک 36 سال و در نئوپلاسم های بدخیم 57 سال بود. شایعترین محل آناتومیک درگیری در نئوپلاسم های خوش خیم بترتیب پلک فوقانی (206 مورد)، پلک تحتانی (133 مورد)، کانتوس داخلی (20 مورد) و کانتوس خارجی (3 مورد) و در نئوپلاسم های بدخیم بترتیب پلک تحتانی (268 مورد)، پلک فوقانی (117 مورد)، کانتوس داخلی (53 مورد) و کانتوس خارجی (17 مورد) بودند.

نتیجه گیری و توصیه ها: در این مطالعه شیوع نئوپلاسم های بدخیم در پلک چپ بیشتر از نئوپلاسم های خوش خیم بود، ولیکن شیوع نئوپلاسم های خوش خیم و بدخیم در پلک راست تقریبا برابر مشاهده گردید.


رویا ابوالفضلی، نوشین مکاری، حسین باقری، مهناز احمدی،
دوره 62، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: یکی از اختلالات مهم در جریان وقوع بیماری های عروقی مغز، آسیب و اختلال در سیستم مرکزی شنوایی می باشد و باتوجه به وسعت و محل ضایعه، بیمار ممکن است دچار علایم واضحی از درگیری در سیستم شنوایی بوده یا هیچگونه اختلال مشخص و واضحی دال بر درگیری سیستم شنوایی نداشته باشد که در این حالت ممکن است حتی آزمون های رادیولوژیکی همچون سی تی اسکن ضایعه ای را نشان ندهد و با انجام آزمون های رایج شنوایی، نتایج غیرطبیعی بدست نیاید ولی به مرور و با گذشت زمان عوارض افت عملکرد سیستم مرکزی شنوایی در وی آشکار گردد. در پژوهش حاضر سعی گردیده است تا با یکی از آزمون های مرکزی شنوایی بنام آزمون جملات رقابتی، عملکرد این سیستم را در بیماران مبتلا به سکته مغزی که هیچگونه شکایتی از شنوایی خود نداشتند را ارزیابی نماییم.

مواد و روش ها: در این تحقیق مقطعی-تحلیلی، 30 نمونه سالم (15 مرد و 15 زن) و 40 بیمار مبتلا به سکته مغزی در سه گروه، 16 بیمار با سی تی اسکن غیرطبیعی و ضایعه در نیمکره چپ (11 مرد و 5 زن) و 14 بیمار با سی تی اسکن غیرطبیعی و ضایعه در نیمکره راست (5 مرد و 9 زن) و 10 بیمار با سی تی اسکن طبیعی (5 زن و 5 مرد) که همگی دارای معدل آستانه شنوایی طبیعی بودند و در رده سنی 50 تا 70 سال قرار داشتند انجام گردیده است. در گروه شاهد و مورد بمنظور اطمینان از شنوایی محیطی طبیعی، آزمون رایج ادیومتری صوت خالص، ادیومتری ایمیتنس و ادیومتری گفتاری (شامل آزمون دریافت کلمات دوسیلابی و میزان امتیاز آزمون تشخیص کلمات تک سیلابی) انجام شده و سپس بمنظور بررسی عملکرد سیستم مرکزی شنوایی از آزمون جملات رقابتی استفاده گردید.

یافته ها: در تمامی گروه های آزمایشی، میانگین امتیاز آزمون جملات رقابتی در گوش راست بیشتر از چپ بود. میانگین امتیاز در هر دو گوش بیماران مبتلا به سکته مغزی با میانگین امتیاز این آزمون در هر دو گوش فرد سالم، اختلاف معنی داری داشت (P<0.05). اختلاف معنی داری بین میانگین امتیاز آزمون جملات رقابتی خانم ها و آقایان در هر دو گوش مشاهده نگردید (P>0.05). باتوجه به نتایج بدست آمده در این تحقیق، در بیماران مبتلا به سکته مغزی علیرغم وجود شنوایی نسبتا طبیعی و احراز درصد بالای امتیاز در آزمون های ساده گفتاری همچون آزمون تشخیص کلمات تک سیلابی، میانگین امتیاز آزمون جملات رقابتی در هر دو گوش نسبت به افراد سالم، افت معنی داری را نشان داد (P<0.05). نکته حائز اهمیت دیگر آنست که در برخی از بیماران مبتلا به سکته مغزی با وجود آنکه بررسی های رادیولوژیک رایج همچون سی تی اسکن، هیچگونه ضایعه آناتومیک و ساختاری را نشان نداده بود ولی با استفاده از آزمون مناسب مرکزی همچون آزمون جملات رقابتی، کاهش عملکرد سیستم شنوایی مرکزی مشاهده گردید.

نتیجه گیری و توصیه ها: نتایج فوق حاکی از آن است که آزمون جملات رقابتی می تواند آزمون مناسبی در مجموعه آزمون های بررسی کننده سیستم شنوایی مرکزی در بیماران مبتلا به سکته مغزی در رده سنی 70-50 سال باشد.


قاسم محمدخانی، ابوالفضل ملاصادقی رکن آبادی، هاله مجیدی، زهرا جعفری، سعید اسد ملایری، شهره جلایی، نعمت الله نوربخش،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: تحریکات شنوایی و بینایی مهمترین عواملی هستند که امکان ارتباط با محیط بیرون را فراهم می‌کند. بنظر می‌رسد در جریان رشد و تکامل مغزی، کاهش ورودی بینایی موجب تقویت پاسخ‌های کورتیکال شنوایی وحسی- بدنی می‌شود. در این پژوهش زمان نهفتگی و دامنه پتانسیل‌های بر انگیخته شنوایی میان رس در نابینایان مادرزادی و افراد دارای بینایی هنجار مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 40 دانش آموز نابینای مادرزاد و 40 دانش‌آموز دارای بینایی هنجار در محدوده سنی 14 تا 20 ساله که از حساسیت شنوایی و همچنین رفلکس عضله رکابی طبیعی برخوردار بودند و هیچگونه مشکل گوش میانی نداشتند انجام شد. دلیل انتخاب این گروه سنی، تکامل پتانسیل‌های برانگیخته شنوایی میان رس می‌باشد. نمونه‌گیری بصورت تصادفی انجام شد.
یافته‌ها: در این بررسی دامنه امواج Na ، Pa و Nb و همچنین زمان نهفتگی موج Na در دو گروه نابینایان و افراد دارای بینایی هنجار تفاوت معنی‌داری نداشتند. در حالی‌که بین زمان نهفتگی امواج Pa  و Nb در دو گروه تفاوت معنی‌داری مشاهده شد.
نتیجه‌گیری‌: کاهش زمان نهفتگی امواج Pa و Nb در افراد نابینا نسبت به افراد دارای بینایی هنجار احتمالاً نشان دهنده نوعی پدیده جبران حسی در افراد نابینا است. بنظر می‌رسد بدلیل نوروپلاستیسیتی سرعت پردازش و درک شنوایی در افراد نابینا بیشتر است.


جواد سلیمی، مرتضی تقوی، ابوالفضل شجاعی، فرمازیار شادمان،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده

این مطالعه جهت بررسی خصوصیات بالینی و روشهای مختلف درمانی آنوریسم‌‍‌های کاذب عفونی شریان فمورال به دنبال تزریق داخل عروقی مواد مخدر صورت گرفته است.
روش بررسی: 42 بیمار که در سال‌های 83-1378 به اورژانس بیمارستان سینا مراجعه کرده بودند از نظر علائم بیماری تحت بررسی قرار گرفتند. روشهای درمانی شامل ترمیم اولیه، بستن شریان فمورال و بای پس اورژانس یا تاخیری بوده است.
یافته‌ها: همه 42 بیمار مرد بودند و میانگین سنی آنها 9/36 سال و میانگین تأخیر در مراجعه پزشکی 3/17 روز بود. 28 بیمار بطور اولیه مراجعه کردند. متوسط مدت تزریق هروئین 14 ماه بود.
نتیجه‌گیری: لیگاتور ساده شریان فمورال یا ایلیاک خارجی در موارد آنوریسم کاذب عفونی شریان فمورال نتایج قابل قبول داشته و در مواردی که امکان انجام سونوگرافی داپلر حین عمل جراحی وجود ندارد نظارت حین و بعد از جراحی جهت تشخیص ایسکمی اندام به منظور جلوگیری از عمل جراحی غیر ضروری توصیه می‌گردد.


جواد صراف زاده،  اسماعیل ابراهیمی تکامجانی، ابوالفضل خسروی، فاطمه حائری، سیده لیلا سید حسینی،
دوره 64، شماره 12 - ( 8-1385 )
چکیده

در مورد وجود بهترین روش برای باربرداری همچنان تردید وجود دارد. هدف مطالعه حاضر مقایسه توان تولید حداکثر نیروی انقباضی ایزومتریک در سه وضعیت استاتیکی باربرداری با خم شدن کمر(stoop)، نیمه چمباتمه(semi -squat) و ایستاده از آرنج (arm lifting) به عنوان یکی از جنبه‌های موثر در توصیه روش باربرداری مناسب به افراد می باشد.
روش بررسی: این بررسی به صورت شبه تجربی بر روی 30 نفر از زنان سالم با میانگین سنی 37/22 سال انجام گردید. آزمون شوندگان پس ازایستادن برروی دستگاه Lift Track TM داینامومتر دستگاه را با حداکثر توان به طرف خود می‌کشیدند. مرتبه اول به عنوان گرم شدن و میانگین اعداد بدست آمده در دو مرتبه بعدی به عنوان مقادیر حداکثر نیروی انقباضی ایزومتریک برای آن وضعیت در نظر گرفته شدند. برای بررسی آماری از نرم افزار SPSS ویراست 10 استفاده به عمل آمد.
یافته‌ها: مقدار نیروی ایزومتریک بدست آمده در وضعیت نیمه چمباتمه بطور معنی داری از دو وضعیت دیگر بیشتر بود (001/0p<) همچنین مقدار این نیرو در وضعیت stoop نیز بیشتر از وضعیت arm lifting بود. (001/0p<)
نتیجه‌گیری: توان تولید بیشتر حداکثر نیروی ایزومتریک در وضعیت semi-squat می‌تواند به عنوان یکی از موارد مثبت برای توصیه این روش نسبت به دو روش دیگر در نظر گرفته شود. تفاوت‌های ایجاد شده در وضعیت بیومکانیکی و تغییر الگوی فعالیت عضلات در وضعیت‌های متفاوت باربرداری می‌توانند توجیه‌کننده نتایج بدست آمده باشند. به نظر می‌رسد که فعالیت عضله چهار سر رانی در طی بار برداری semi-squat نسبت به دو وضعیت دیگر علت اصلی برای تولید نیروی ایزومتریک بیشتر در این وضعیت باشد. بنابراین، توجه به قدرت مناسب عضلات چهار سر رانی هنگام توصیه این روش بسیار ضروری است.


فتانه عبدی ماسوله، حسین کاویانی، مرتضی خاقانی زاده، ابوالفضل مؤمنی‌عراقی،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده

فرسودگی شغلی یکی از عوامل اساسی در کاهش کارآیی، از دست رفتن نیروی انسانی و ایجاد عوارض جسمی و روانی، خصوصاً در حرفه‌های خدمات انسانی، می‌باشد. با توجه به اهمیت نقش پرستاران در سیستم بهداشتی درمانی، تحقیقی به منظور بررسی رابطه‌ی فرسودگی شغلی با سلامت روان پرسنل پرستاری بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، انجام شد.

روش بررسی: این پژوهش توصیفی که از نوع همبستگی و مقطعی می‌باشد روی 200 نفر از پرسنل پرستاری که بصورت چندمرحله‌ای احتمالی انتخاب شدند، انجام پذیرفت. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل سه پرسشنامه: ویژگی‌های دموگرافیک، پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ و پرسشنامه سلامت عمومی - 28 بود.

یافته‌ها: در مورد فرسودگی شغلی، در ابعاد خستگی هیجانی و مسخ شخصیت اکثریت واحدهای مورد پژوهش در سطح پایین و در بعد عدم کارآیی فردی اکثریت در سطح بالا قرار داشتند. در مورد سطح سلامت روان 43% از نمونه‌ها دارای علامت بودند. رابطه بین فرسودگی شغلی و سلامت روان معنی‌دار بود 001/0p<. در مورد متغیرهای جمعیت‌شناختی، ارتباط بین فرسودگی شغلی با جنس، سن، سابقه کار و همچنین ارتباط بین متغیرهای سابقه‌کار و نوبت کاری با سلامت روان معنادار بود.

نتیجه‌گیری: با توجه به ماهیت استرس‌زای حرفه پرستاری و شیوع بالای اختلال در سلامت روان نسبت به جمعیت عمومی و فرسودگی شغلی خصوصاً در پرسنل جوان‌تر و با سابقه کم‌تر و وجود ارتباط قوی بین دو متغیر سلامت روان و فرسودگی شغلی، بنابراین جهت پیشگیری یا برطرف نمودن مشکل موجود، توجه جدی مسئولین دست‌اندرکار بهداشت روان دانشگاه ضروری می‌باشد.


غلامحسن واعظی، محمدرضا زرین دست، ابوالفضل سالاریان زاده، سهند باباپور،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده

اضطراب فرآیندی است که در برگیرنده اثرات مکرر عوامل بیولوژیک و یا فیزیولوژیک بر روی یک ساختمان بیولوژیک (مغز) می‌باشد. اضطراب و ترس از دیر باز از جمله مباحث مهم روانشناختی بوده‌اند و همواره برای کنترل اضطراب از روش‌ها و داروهای مختلفی استفاده به عمل آمده است. هدف از این تحقیق اثر مرفین در کاهش اضطراب می‌باشد.

روش بررسی: این تحقیق با روش Elevated plus maze انجام شد، از موشهای صحرایی نر بالغ نژاد ویستار در محدوده وزنی 200 تا 240 گرم استفاده شد. پس از عمل جراحی و کانول گذاری و گذراندن دوره بهبودی پنج روزه، برای تست مورد تزریق سالین و سه دوز مختلف مرفین قرار گرفتند. تست رفتاری بین ساعات 12 تا 16 انجام شد و هر حیوان فقط یک‌بار مورد آزمایش قرار گرفت. آزمایش اول در ناحیه تگمنتوم شکمی و آزمایش دوم در ناحیه نوکلئوس اکومبنس انجام شد.

یافته‌ها: دوزهای مختلف مرفین بر درصد زمانی تعداد دفعاتی که موش وارد بازوی باز شده است تاثیری نداشته ولیکن دوز µl/Rat 5 باعث افزایش درصد زمانی تعداد دفعاتی می‌شود که موش وارد بازوی باز شده است (05/0p<). در آزمایش دوم که در ناحیه نوکلئوس اکومبنس انجام شد، دوز µl/Rat5/2 مرفین بر درصد زمانی که موش در بازوی باز طی کرده (01/0p<) و درصد زمانی تعداد دفعاتی که موش وارد بازوی باز شده است دارای تاثیر معنی‌داری بود (01/0p<).

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های این مطالعه، به نظر می‌رسد که دوزهای مختلف مرفین در این دو ناحیه می‌تواند باعث کاهش اضطراب شود.



صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb