جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای اتابک

نسیم آزادی بخش، راهبه شاکر حسینی، شهناز اتابک، نوید ناطقیان، بنفشه گلستان، آناهیتا هوشیارراد،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

میزان شیوع هیپرهوموسیستئینمی در بیماران همودیالیزی بالاتر از کل جمعیت است. هدف از این مطالعه بررسی اثر مکمل یاری با دوز بالای اسیدفولیک، با و بدون ویتامین 12B بر وضعیت هوموسیستئین در بیماران همودیالیزی در بیمارستان امام حسین (ع) تهران است.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 36 بیمار همودیالیزی که حداقل از سه ماه قبل مکمل اسید فولیک با دوز mg/d 5 دریافت می‌کردند انتخاب شدند. این بیماران به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شده و به مدت دو ماه، در گروه اول، mg/d 5 اسید فولیک همراه با دارونمای ویتامین 12B، در گروه دوم، همین مقدار اسید فولیک را همراه با mg/d 1 ویتامین 12B خوراکی، در گروه سوم، mg/d 15 اسید فولیک همراه با دارونمای ویتامین 12B و در گروه چهارم، همین مقدار اسید فولیک را همراه با mg/d 1 ویتامین 12B خوراکی دریافت کردند. سطح هوموسیستئین تام پلاسما و اسید فولیک و ویتامین 12B سرم در آغاز و پایان مطالعه اندازه‌گیری شد. میزان دریافت‌های غذایی بیماران نیز در طول مطالعه، ارزیابی شد.

یافته‌ها: از بیماران همودیالیزی مورد مطالعه که تحت مکمل یاری مداوم با اسید فولیک بوده‌اند، قبل از شروع مداخله، 8/27% در محدوده طبیعی tHcy و 2/72% در محدوده هیپرهوموسیستئینمی قرار داشتند. پس از پایان مداخله، سطح tHcy پلاسما در گروه اول، 35/1% افزایش و در گروه دوم، سوم و چهارم به ترتیب 99/6، 54/14 و 09/30 درصد کاهش یافت. تغییرات سطح tHcy پلاسما و ویتامین 12B سرم، فقط در گروه چهارم معنی‌دار بود و تغییرات سطح اسیدفولیک سرم، در هیچ یک از گروه‌ها معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: بهترین استراتژی درمانی برای مواجهه با هیپرهوموسیستئینمی در بیماران همودیالیزی، مکمل یاری با دوز mg/d 15 اسیدفولیک همراه با دوز mg/d 1 ویتامین 12B خوراکی است.


محمد رضا خاجوی، مهدی صابری، رضا شریعت محرری، مجتبی مجتهد زاده، اتابک نجفی،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب حاد ریوی یک ضایعه پاتولوژیک ریوی است که به‌دنبال عفونت، تروما، سوختگی و سپسیس بروز می‌کند. مدیاتورهای شیمیایی که به‌دنبال آسیب‌های بافتی رها می‌شوند موجب صدمه بافتی، اختلال ارگان‌ها و نارسایی‌تنفسی می‌شوند. درمان‌های متعددی شامل NAC، ویتامین E، دفروکسامین و آلوپورینول جهت کنترل و کاهش مدیاتورهای التهابی استفاده می‌شود که اثرات‌آنها تا حدودی در کنترل و بهبود علایم‌بیماری و کاهش‌سطح فاکتورهای التهابی ثابت شده است. NAC به‌عنوان آنتی‌اکسیدان عمل می‌کند. سیستئین سنتز گلوتاتیون کاهش‌یافته را افزایش می‌دهد و موجب افزایش مقدار اکسیژن شریانی می‌شود. روش بررسی: در این مطالعه Open Label Analytical Clinical Trial‌ که بر روی 50 بیمار در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان سینا انجام گرفت تاثیر NAC‌ بر پارامترهای تهویه، اکسیژناسیون و بهبود وضعیت ریوی ارزیابی گردید. بیماران به‌طور تصادفی به دو گروه 25 نفری مورد و شاهد تقسیم شدند. در گروه مورد mg/kg150 NAC در ml100 نرمال سالین طی 20 دقیقه سپس mg/kg50 در ml100 نرمال سالین طی چهار ساعت انفوزیون گردید و سپس روزانه به‌مدت سه روز mg/kg50 ادامه داده شد، در هر دو گروه شاخص‌های تهویه و اکسیژناسیون و همودینامیک هر شش ساعت بررسی گردید. یافته‌ها: بیماران دو گروه از نظر دموگرافیک با یکدیگر اختلاف معنی‌داری نداشتند میانگین SpO2 و شاخص‌های ABG، CX Ray و میزان مرگ و میر بیماران تفاوت معنی‌داری با هم نداشتند و بهترین بهبودی در بیماران ترومایی و جوان دیده شد. نتیجه‌گیری: در صورت تشخیص سریع آسیب حاد ریوی و شروع به موقع اقدامات درمانی درصد زیادی از بیماران بهبود خواهند یافت و NAC تاثیر چندانی در بهبودی مبتلایان ALI/ARDS در این مطالعه نداشت.


رضا شریعت محرری، محسن پارسایی، اتابک نجفی، علیرضا ابراهیم سلطانی، محمدرضا خاجوی، پاتریشیا خشایار،
دوره 66، شماره 12 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: بلوک شبکه آگزیلاری برای ایجاد آنستزی جهت اعمال جراحی دست و ساعد استفاده می‌گردد. مطالعات معدودی به بررسی و مقایسه اثرات همودینامیک و بلوک دوزهای پایین اپی‌نفرین در مقایسه با دوزهای بالاتر این دارو پرداخته‌اند، بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه طول مدت اثر و عوارض همودینامیک اپی‌نفرین با دوز بالا و پایین در این گروه از اعمال جراحی طراحی گردید.

روش بررسی: مطالعه RCT حاضر بر روی بیماران سالم کاندید اعمال الکتیو جراحی دست و ساعد انجام گرفت. بیماران مورد مطالعه توسط نرم‌افزار تصادفی‌سازی به سه گروه تقسیم شدند که دو گروه اول به ترتیب برای عمل لیدوکایین با اپی‌نفرین دوز پایین (µg/ml6/0)، اپی‌نفرین دوز بالا (µg/ml5) دریافت نموده و برای بیماران گروه سوم لیدوکایین با نرمال سالین تزریق گردید. اطلاعات همودینامیک بیماران شامل فشار متوسط شریانی، ضربان قلب در دقایق متعدد، بروز هرگونه عوارض جانبی به همراه طول مدت بی‌دردی و بلوک حرکتی ثبت گردید.

یافته‌ها: از 75 بیمار مورد مطالعه، 15 مورد به‌علت بلوک ناکامل یا شکست بلوک و نیاز به بیهوشی جنرال جهت ادامه عمل از مطالعه حذف شدند. زمان بی‌دردی و بی‌حرکتی در گروه اپی‌نفرین با دوز بالا نسبت به دو گروه دیگر طولانی‌تر ولی این تفاوت از لحاظ آماری معنی‌دار نبود.

 نتیجه‌گیری: استفاده از دوز پایین اپی‌نفرین به همراه لیدوکایین به‌عنوان بی‌حس‌کننده موضعی، با ایجاد بی‌دردی قابل مقایسه با دوزهای بالاتر این دارو، عوارض جانبی کمتری دارد.


اتابک نجفی، محمدرضا خاجوی، پژمان پورفخر، فرهاد اعتضادی،
دوره 71، شماره 6 - ( شهريورماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: پیوند کلیه یک روش درمانی ارجح در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه می‌باشد. بیماران نارسایی مزمن کلیه بیماری‌های همراه زیادی مانند بیماری‌های قلبی- عروقی دارند. یک بیهوشی مناسب جهت جراحی پیوند کلیه، نیاز به حداقل مسمومیت برای کلیه پیوندی، حفظ فشارخون و حجم داخل عروقی مناسب جهت حفظ عملکرد کلیه و بی‌دردی کافی را دارد. هدف این مطالعه بررسی و پیشرفت تجربه بی‌حسی نخاعی در جراحی پیوند کلیه بود.
روش بررسی: تعداد 60 بیمار کاندید جراحی پیوند کلیه در طی یک دوره دو ساله که رضایت به بی‌حسی نخاعی داده بودند وارد مطالعه شدند. در این مطالعه تغییرات همودینامیک ضمن عمل، طول مدت جراحی، مقدار مایع مصرفی، برون‌ده ادراری، گازهای خونی، شدت درد در ریکاوری و عوارض ضمن عمل و بعد از عمل ثبت شد.
یافته‌ها: بی‌حسی نخاعی در تمامی بیماران رضایت‌بخش بود، به‌جز در پنج بیمار که به‌دلیل طولانی‌شدن عمل جراحی جهت ادامه عمل نیاز به بیهوشی عمومی یافتند. تغییرات همودینامیک واضح و شدیدی ضمن عمل رخ نداد. متوسط فشارخون شریانی ضمن عمل mmhg 12±98 بود. متوسط طول مدت جراحی min 22±170 دقیقه بود. متوسط مایع مصرفی ml/kg 2/7±15/65 بود. اسیدوزیس واضح در انتهای عمل مشاهده نشد (03/0±38/7PH=). در ضمن   متوسط شدت درد بیماران در ریکاوری 2±4 بود و تعداد کمی (هشت نفر) از بیماران از تحریک مثانه ناشی از سونداژ شکایت داشتند.
نتیجه‌گیری: در بیماران کاندید پیوند کلیه چنان‌چه بیماران خوب انتخاب شوند بی‌حسی نخاعی یک روش موضعی  موفق می‌باشد. موفقیت این تکنیک بستگی به مانیتورینگ دقیق ضمن عمل، حفظ حجم داخل عروقی در بالاترین حد ممکن و همودینامیک در بهترین حد لازم می‌باشد.

رضا شریعت محرری، پژمان پورفخر، محمدرضا خاجوی، فرهاد اعتضادی، اتابک نجفی،
دوره 72، شماره 7 - ( مهر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: متخصصان بیهوشی گاهی اوقات با کاهش ضربان قلب در حین عمل جراحی معده مواجه هستند و این پدیده را به‌عنوان یک رفلکس واگ در نظر می‌گیرند. هدف از این مطالعه، یافتن عوامل خطر حین بیهوشی برای کاهش ضربان قلب در اعمال جراحی معده و پیشگیری از عوارض خطرناک آن بود. روش بررسی: در این مطالعه گذشته‌نگر، 50 بیمار که تحت عمل جراحی معده از مهرماه 1388 تا مهرماه 1392 در بیمارستان سینا دچار برادیکاردی شده‌اند و القای بیهوشی با پروپوفول یا تیوپنتال سدیم و نگهداری بیهوشی آنها توسط ایزوفلوران و پروپوفول بوده است وارد مطالعه شدند. سن، جنس، بیماری زمینه‌ای، سابقه مصرف داروها، کموتراپی، نوع عمل جراحی، نوسان ضربان قلب و زمان وقوع برادیکاردی و عوارض ناشی از آن در طی یک دوره چهارساله بررسی شد. یافته‌ها: تعداد 50 بیمار، 31 مرد و 19 بیمار خانم وارد مطالعه شدند. متوسط سن بیماران 3/8±48 سال بود. نوع عمل جراحی بیماران گاسترکتومی و گاستروژوژنوستومی بود. متوسط زمان بروز برادیکاردی 5/3±5/24 دقیقه پس از برش جراحی بود. اکثر موارد برادیکاردی خفیف تا متوسط بود. هیچ رابطه‌ای بین نوع داروی بیهوشی، سن و جنس بیماران و بروز برادیکاردی در حین عمل جراحی یافت نشد. از عوامل خطر برادیکاردی، دیابت در هفت بیمار، مصرف بتابلوکر در 17 بیمار مشاهده شد در سه مورد آسیستول مشاهده شد که سابقه کانسر معده و کموتراپی داشتند. نتیجه‌گیری: سابقه کانسر معده و کموتراپی از عوامل خطر در بروز برادیکاردی شدید و آسیستول بود.
پژمان پورفخر، وحید رائفی، اتابک نجفی، رضا شریعت محرری، فرهاد اعتضادی، امیرعلی اورندی، محمدرضا خاجوی،
دوره 73، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: کنترل درد پس از جراحی‌های فک و صورت (Orthognathic) به‌دلیل شدت درد و محدودیت‌های استفاده از مواد مخدر در این بیماران دارای اهمیت خاصی است. هدف از این پژوهش، بررسی اثر گاباپنتین و کتورولاک برای کنترل درد پس از عمل در این جراحی‌ها بود. روش بررسی: این پژوهش، یک کارآزمایی بالینی تصادفی (RCT) بود که در 75 بیمار با محدوده سنی 18 تا 60 سال و با American Society of Anesthesiologists (ASA) physical status classification system I-II که تحت Orthognathic surgeries در بیمارستان سینا در فاصله زمانی خرداد 1392 تا مرداد 1393 قرار گرفتند، انجام شد. بیماران به‌طور تصادفی در سه گروه تقسیم شدند. همه گروه‌ها g 1 استامینوفن داخل رگی نیم ساعت پیش از پایان جراحی دریافت کردند. گروه کنترل (۲۵ نفر) پلاسبو دریافت کردند. گروه دوم (25 نفر) 30 دقیقه پس از القای بیهوشی mg 30 کتورولاک عضلانی دریافت کردند. گروه سوم (25N=) mg 600 گاباپنتین به‌صورت خوراکی پیش از القای بیهوشی دریافت کردند. شدت درد، مقدار نیاز به مخدر و میزان بروز تهوع و استفراغ در ریکاوری و 1، 3، 6، 12 و 24 ساعت پس از عمل ثبت شد. برای کنترل درد مورفین وریدی تجویز شد. یافته‌ها: تعداد 75 بیمار در این مطالعه وارد شدند. استفاده از کتورولاک و گاباپنتین نمره درد، آژیتاسیون و نیاز به مورفین در اتاق ریکاوری و ساعات اولیه در بخش را کاهش داد (011/0P=). مصرف مخدر، تهوع و استفراغ 24 ساعته در گروه کنترل در مقایسه با دو گروه مداخله به‌طور معناداری بالاتر بود (05/0P<) (mg 5/0±5 vs. 4/1±15). میزان تغییرات متوسط فشار‌خون شریانی و ضربان قلب در گروه گاباپنتین و کتورولاک کمتر از گروه کنترل بود (05/0P<). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان می‌دهد که کتورولاک مشابه گاباپنتین می‌تواند شدت درد و نیاز به مخدر را با بروز کمتری از تهوع و استفراغ پس از اعمال جراحی فک و صورت کاهش دهد.


حمیدرضا مهریار، امید گرکز، پیمان اتابکی، شادی غریبی، ناصر خلیلی، سحر پاریاب،
دوره 79، شماره 2 - ( اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: درد سینه شایعترین علت مراجعه بیماران به اورژانس بیمارستان‌هاست که این مطالعه با هدف مقایسه بین نمره‌دهی GRACE و TIMI در پیش‌بینی حوادث مهم قلبی عروقی در بیماران مراجعه‌کننده با درد قفسه سینه به بخش اورژانس بیمارستان طالقانی ارومیه انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بصورت توصیفی- تحلیلی بر روی ۸۶۲ بیمار قلبی مراجعه‌کننده به اورژانس بیمارستان طالقانی ارومیه در بازه زمانی اول فروردین 1397 تا شهریور 1397 به روش سرشماری انجام شد که برای گرد‌آوری اطلاعات از چک‌لیست استفاده شد، پس از جمع‌بندی امتیازات، تعیین سطح خطر انجام و پس ‌از آن ۳۰ روز پیگیری افراد انجام گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که طی بررسی با سیستم GRACE و TIMI به‌ترتیب ۵۲ نفر و هشت نفر پرخطر ارزیابی شدند. در ارزیابی MACE میزان ویژگی سیستم (30GRACE (cutoff point= 27/89 مقابل ۲۴/۵۲ ویژگی سیستم TIMI  (3/7cutoff point=) بود و حساسیت  GRACE۹۳ (10(cutoff point= در مقابل ۷۱/۸۵ (3/8TIMI (cutoff point= بود.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که حساسیت و ویژگی GRACE نسبت به TIMI بیشتر است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb