جستجو در مقالات منتشر شده


22 نتیجه برای اسماعیلی

رامین مهرداد،   غلامرضا اسماعیلی‌جاوید، هرمز حسن‌زاده،  اکبر ستوده‌منش،  محمد قاسمی،
دوره 63، شماره 4 - ( 4-1384 )
چکیده

مقدمه: بیماریهای عضلانی- اسکلتی شایع‌ترین بیماریهای ناشی از کار هستند و کمردرد در میان این بیماریها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. صرف هزینه‌های سنگین (مستقیم و غیرمستقیم) در مورد بیماران مبتلا به کمردرد خصوصاً کمردرد مزمن (که حدود 5% بیماران کمردرد را تشکیل می‌دهند) اهمیت روشهای درمانی جدید را پیش از پیش مطرح می‌نماید. لیزردرمانی روش نسبتاً جدیدی است که به تازگی وارد کشورمان شده است و نشان داده، می‌تواند در درمان کمردردهای مزمن نقشی ایفا نماید. در این مطالعه اثربخشی لیزر کم توان گالیوم آلومینیوم آرسناید (GaAlAs) با طول موج 810 نانومتر در مقایسه با روش متداول ورزش درمانی و اثر توامان این دو روش، از لحاظ کاهش درد و افزایش توانایی بیماران مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد وروشها: ابتدا بیماران بر اساس معیارهای ورود و خروج با تشخیص کمردرد مزمن وارد مطالعه شدند. سپس بصورت تصادفی در سه گروه الف) لیزر، ب) ورزش و ج) لیزر و ورزش درمانی تقسیم شدند. جهت ارزیابی میزان اثربخشی درمان در هر یک از گروهها، افراد در سه مقطع شروع درمان، هفته ششم و دوازدهم مورد بررسی قرار گرفتند. شدت درد با استفاده از شاخص VAS، میزان ناتوانی با استفاده از پرسشنامه Oswestry و میزان حرکات کمر با استفاده از تست شوبر سنجیده شد. همچنین در شروع درمان و هفته ششم و دوازدهم پیگیری، میزان رضایتمندی بیماران از درمان در سه گروه مورد سنجش قرار گرفت.
یافته‌‌ها: این مطالعه نشان داد که لیزر درمانی در مقایسه با ورزش درمانی اثرات بهتری در کاهش درد و بهبود عملکرد بیماران دارد. لیزر درمانی به همراه ورزش درمانی نتایج برتری نسبت به هر دو گروه (به خصوص به گروهی که تحت درمان ورزش قرار گرفته بودند) دارد (p<0.05). دامنه حرکت کمر و تست شوبر نیز در گروه لیزر بهمراه ورزش نتایج بهتر نسبت به دو گروه دیگر داشت (p<0.05).
نتیجه گیری و توصیه ها: این مطالعه نشان داد که ترکیب لیزر درمانی و ورزش درمانی نتایج بهتری در کاهش درد و بهبود ناتوانی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن نسبت به هریک از این دو روش به تنهایی به خصوص در مقایسه با ورزش تنها خواهد داشت.


قاسم ذوالفقاری، عباس اسماعیلی ساری، سید محمود قاسمپوری، سقراط فقیه زاده،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده

آمالگام دندانی ترکیبی از 50 درصد جیوه همراه با نقره، قلع، مس و روی می‌باشد. منبع اصلی جیوه در افرادی که به لحاظ شغلی در معرض جیوه نیستند، آمالگام است. سمیت جیوه به‌دلیل جذب سریع آن افزایش می‌یابد، به‌طوری‌که 90 تا 100% جیوه از طریق حفره دهانی جذب می‌شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر آمالگام بر مقادیر جیوه مو و ناخن دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس است.

روش بررسی: 40 دانشجو با مصرف غیر مداوم ماهی که فقط از طریق آمالگام در معرض جیوه بودند، مطالعه شدند. مقادیر جیوه با دستگاه LECO AMA 254 Advanced Mercury Analyzer طبق ASTM استاندارد D-6722 اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: غلظت جیوه مو بین 09/0 تا mg/kg 11/3 (مقدار تعیین شده توسط WHO برای ماکزیمم مقدار پذیرفتنی جیوه در موی انسان زیر mg/kg 6 بود) و در ناخن بین صفر تا mg/kg 35/1 قرار داشت. غلظت جیوه در مو، به‌طور معنی‌داری نسبت به ناخن بالاتر بود. (05/0 P=) همچنین، افرادی که پنج دندان پر شده و یا بالاتر دارند، نسبت به افراد با کمتر از پنج دندان پر شده با آمالگام، به‌طور معنی‌داری جیوه بالاتری در مو دارند. (003/0 P=) بین غلظت جیوه ناخن این دو تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. (16/0 P=) همچنین مقادیر جیوه مردان و زنان تفاوت معنی‌داری نداشتند. (26/0P= برای ناخن و 15/0 P= برای مو).

نتیجه‌گیری: اختلاف جیوه مو و ناخن (5/1 برابر) می‌تواند به‌دلیل تفاوت ترکیب شیمیایی به‌ویژه سولفور در مو و ناخن، یا مربوط به جریان خون در زمان تشکیل آنها باشد. آمالگام منبع اصلی مواجهه با جیوه در افراد عادی است. استفاده از سایر مواد دندانی مثل کمپوزیت‌ها مواجهه با جیوه را کاهش می‌دهد.


ایرج لطفی‌نیا، اسماعیل خلاقی، مهران مسگری، حیدرعلی اسماعیلی،
دوره 66، شماره 11 - ( 11-1387 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: تشکیل فیبروز اپیدورال بخشی‌از یک پاسخ فیزیولوژیک طبیعی پس‌از انجام عمل جراحی لامینکتومی می‌باشد همچنین این پروسه می‌تواند یکی‌از علل مهم عدم موفقیت اعمال جراحی ستون فقرات به‌حساب آید. هدف این مطالعه بررسی تاثیر ژل فوم در کاهش فیبروز اپیدورال پس از جراحی لامینکتومی در خرگوش می‌باشد.

روش بررسی: مطالعه حاضر به‌صورت آینده‌نگر بر روی 45 خرگوش از نژاد نیوزلندی سفید انجام شد و تحت جراحی لامینکتومی با روش استاندارد و پذیرفته شده قرار گرفتند. پس از هشت هفته خرگوش‌ها کشته شده و ستون فقرات از L3 تا L6 به‌صورت یکپارچه خارج گردید. میزان فیبروز اپیدورال مشخص گردید. همچنین تعداد فیبروبلاست‌ها و سلول‌های التهابی در هر دو گروه با هم مقایسه شد. 

یافته‌ها: در این بررسی از نظر میزان فیبروز اپیدورال پس از عمل 55% خرگوش‌های گروه A در گرید صفر و یک و 45% در گرید دو قرار داشتند. این میزان در گروه B به‌ترتیب 7/73% و 3/26% بود که از نظر آماری تفاوت معنی‌دار وجود نداشت ( 189/0p=). از نظر تعداد سلول‌های فیبروبلاست‌ها به‌ترتیب 40% از خرگوش‌های گروه A در گرید یک و 60% در گرید دو و 1/42% خرگوش‌های گروه B در گرید یک و 9/57% در گرید دو قرار داشتند و تفاوت آماری بین دو گروه معنی‌دار نبود (576/0p=). از نظر تعداد سلول‌های التهابی نیز بین دو گروه تفاوت آماری معنی‌داری وجود نداشت (465/0p=).

نتیجه‌گیری: استفاده از ژل فوم پس از جراحی لامینکتومی در خرگوش تاثیری در کاهش میزان فیبروز اپیدورال پس از هشت هفته ندارد.


زهرا حلاجی، نفیسه اسماعیلی، فاطمه معین‌الدین، فاطمه زینالی، لیلا اعلمی، شیدا شمس دواچی،
دوره 66، شماره 12 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: از زمان معرفی استروئیدهای سیستمیک، پیش‌آگهی بیماران مبتلا به پمفیگوس به طور قابل ملاحظه‌ای بهبود یافت. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر تظاهرات بالینی اولیه بیماری پمفیگوس ولگاریس (پیش از شروع درمان) بر پیش‌آگهی نهایی این بیماری می‌باشد.

روش‌بررسی: در یک مطالعه مداخله‌ای که بر 119 بیمار مبتلا به بیماری پمفیگوس ولگاریس انجام پذیرفت. پس از شروع درمان با رژیم مشترک پردنیزولون و آزاتیوپرین بیماران به مدت حداقل یک سال تحت پی‌گیری قرار گرفتند. ارتباط فاکتورهای دموگرافیک و شاخص‌های بیماری با پیش‌آگهی شامل میزان مرگ و میر، عود ماژور، عود مینور و مدت رمیسیون اولیه بیماری بررسی شد.

یافته‌ها: 100 نفر از بیماران (1/84%) برای مدت بیش از یکسال پی‌گیری شده بودند، که در مدت پی‌گیری موردی از مرگ و میر وجود نداشت. در مدت پی‌گیری، 28 بیمار (5/23%) دچار عود ماژور و 65(6/54%) بیمار دچار عود مینور شده بودند. فراوانی عود ماژور در بیمارانی که درمان آنها با فاصله شش ماه یا کمتر شروع شده بود در مقایسه با دیگر بیماران کمتر بود 18 نفر (8/17%) در برابر 12 نفر (4/41%). مدت رمیسیون اولیه در اغلب بیماران 77(7/64%) نفر بیش از یک‌سال بود و این زمان به ترتیب دربیماران با ضایعات پوستی بیش از 10 عدد در هنگام بستری طولانی‌تر و در بیماران مسن (سن<50 سال) کوتاه‌تربود.

نتیجه‌گیری: سن بالا، جنس مرد، فاصله زمانی بیش از شش ماه بین تشخیص بیماری تا شروع درمان و ضایعات پوستی بیش از 10 عدد در هنگام بستری با پیش‌آگهی بدتر بیماران مبتلا به پمفیگوس ولگاریس همراهی دارند.


عبدالرضا سودبخش، حبیب‌الله مرتضوی، محبوبه حاجی‌عبدالباقی، مهرداد حسیبی، سیروس جعفری، حمید عمادی کوچک، غلامرضا اسماعیلی جاوید،
دوره 67، شماره 6 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: در این مطالعه ما روایی آزمون ELISA را در تشخیص بروسلوز مورد بررسی قرار داده و با تعیین دقیق cut-off point برای ELISA حساسیت و ویژگی این آزمون را مشخص کردیم. روش بررسی: در این مطالعه ما 56 مورد قطعی بیماری بروسلوز را بر اساس نتیجه کشت خون و سرولوژی جمع‌آوری و همراه با 126 مورد کنترل شامل 73 فرد سالم و 53 بیمار تب‌دار غیر بروسلوزی مورد مطالعه قرار دادیم. مقادیر IgG و IgM به روش ELISA در گروه شاهد و بیمار تعیین و به‌وسیله نمودارBox plot  و ROC Curve مورد مقایسه قرار گرفت. مقادیری از IgG و IgM که ماکزیمم حساسیت و ویژگی را داشت به عنوان cut-off point تعیین گردید. یافته‌ها: 19 بیمار کشت خون مثبت از نظر بروسلا ملی تنسیس و 54 بیمار تیتر سرولوژی 160/1 و بالاتر داشتند. نمودار Box plot درجه بالای پراکندگی مقادیر IgG و IgM را در بیماران مبتلا به بروسلوز نسبت به کنترل سالم و کنترل تب‌دار نشان داد. البته مقادیر IgM در بیماران و افراد گروه شاهد تا حدی با یکدیگر همپوشانی داشتند. منحنی ROC روایی و قابلیت اعتماد ELISA را در تشخیص بیماری بروسلوز نشان داد. سطح زیر منحنی در مورد IgG بیشتر از IgM بود. در نهایت حساسیت و ویژگی ELISA IgG وELISA IgM  در چند cut-off point محاسبه گردید. نتیجه‌گیری: ELISA به‌خصوص ELISA IgG آزمون قابل اعتمادی برای تشخیص بیماری بروسلوز است. در مورد ELISA IgG بیشترین حساسیت (9/92% و ویژگی (100%) به‌ترتیب در cut-off point برابر IU/ml10 و IU/ml50 دیده می‌شود.
علیرضا توسلی، محمد جواد قمری، حبیب‌الله اسماعیلی،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: فتق ناحیه کشاله ران (اینگوینال) یک بیماری شایع در حوزه جراحی عمومی می‌باشد. روش‌های مختلف در ترمیم این فتق‌ها توصیف شده‌اند. در روش‌های نوین از مش صناعی جهت پوشاندن نقص موجود در دیواره استفاده می‌شود که شناخته‌شده‌ترین آن‌ها روش جراحی لیختن اشتاین می‌باشد. روش ترمیم لاپاروسکوپیک خارج صفاقی Totally Extraperitoneal Procedure روش جدیدتر در اصلاح فتق می‌باشد. هدف از این مطالعه مقایسه ترمیم باز فتق به‌روش لیختن اشتاین با روش ترمیم لاپاروسکوپیک TEP و بررسی نتایج و عوارض این دو روش است.
روش بررسی: از 50 بیمار مورد مطالعه، 25 بیمار جراحی لیختن اشتاین و 25 بیمار ترمیم لاپاروسکوپیک خارج صفاقی در فتق یک طرفه اولیه کشاله ران شدند. یافته‌های حین عمل ثبت و از طریق پرسشنامه پی‌گیری 12 ماهه بیماران از لحاظ مختلف انجام و مقایسه شدند.
یافته‌ها: مدت زمان عمل جراحی و میزان عوارض ایجاد شده و فراوانی عود در دو گروه یکسان بوده‌اند، اما مدت بستری در بیمارستان و میزان درد پس از عمل و درد مزمن کشاله ران و زمان لازم جهت بازگشت به فعالیت روزمره به‌صورت معنی‌داری در بیماران عمل شده به‌روش ترمیم لاپاروسکوپیک خارج صفاقی کمتر از بیماران عمل شده به‌روش لیختن اشتاین بوده است.
نتیجه‌گیری:
می‌توان روش ترمیم لاپاروسکوپیک خارج صفاقی را یک روش مطمئن با نتایج مناسب و قابل قبول برای مبتلایان فتق دانست که اثرات قابل توجهی در بهبود کیفیت زندگی بیماران پس از عمل جراحی ترمیم فتق می‌گذارد. نتایج قابل قبول این روش جراحی مستلزم گذراندن منحنی یادگیری جراحی می‌باشد.


ملیحه حسن‌زاده مفرد، فاطمه همایی، حبیب‌الله اسماعیلی، صدیقه آیتی، حجت نقوی ریابی،
دوره 68، شماره 12 - ( 12-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سارکوم‌های ژنیتال زنان تومورهایی نادر و بدخیم‌ترین گروه تومورها با منشاء مزودرمال هستند. اطلاعات موجود در مورد پاتوژنز، ریسک فاکتورها، درمان بهینه و نتایج درمانی این بیماری‌ها ناچیز است. در نتیجه بر آن شدیم خصوصیات کلینیکوپاتولوژیک مربوط به بیماران مبتلا به سارکوم ژنیتال را مورد بررسی قرار دهیم.

روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه توصیفی- مقطعی گذشته‌نگر است. پرونده 43 بیمار که با تشخیص سارکوم ژنیتال زنانه طی مدت 16 سال (از سال 1370 تا سال 1385) تحت درمان قرار گرفته بودند بررسی شد و اطلاعات استخراج گردید.

یافته‌ها: سن متوسط بیماران ما 95/46 سال (77-3 سال) و شایع‌ترین شکایت در این بررسی خون‌ریزی واژینال غیرطبیعی (8/69%) بود. میانگین مدت زمان سپری شده از شروع علایم تا تشخیص بیماری برابر 53/8 ماه (36-1 ماه) بود. هیستولوژی تومورها در مطالعه ما شامل 34 مورد لیومیوسارکوم (1/79%)، هشت مورد سارکوم استرومای آندومتر (6/18%) و یک مورد امبریونال رابدومیوسارکوما (3/2%) بود. سه بیمار (7%) در Stage I، 20 بیمار (5/46%) در Stage II، شش بیمار (14%) در Stage III و 14 بیمار (6/32%) در Stage IV قرار داشتند. 85/48% کمورادیوتراپی استفاده کرده بودند.

نتیجه‌گیری: اکثریت بیماران ما بسیار دیر مراجعه کرده بودند و یا به علت نادر بودن بیماری تشخیص دیررس انجام شده بود. به همین دلیل در هر بیمار با خونریزی غیرطبیعی خصوصاً پس از یائسگی که در سونوگرافی توده رحمی گزارش شده است باید به فکر این بیماری باشیم.


رامک اسماعیلی‌آزاد، اشرف جمال،
دوره 69، شماره 4 - ( 4-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: دیابت بی‌مزه، بیماری نادری است که می‌توان آن‌را به عنوان یک علامت از طیف گسترده تظاهرات بالینی پره‌اکلامپسی در نظر گرفت.

معرفی‌بیمار: خانم 39 ساله حامله نولی‌پار بدون سابقه پزشکی قبلی، در هفته 33 حاملگی به علت افزایش فشارخون، جهت بررسی بیشتر بستری می‌شود. یافته‌های مثبت شامل فشارخون 90/140 به همراه پروتیینوری خفیف و اختلال آنزیم‌های کبدی بودند. با گذشت چند روز فشارخون بیمار به 100/150 افزایش یافت و وضعیت بالینی و آزمایشگاهی بیمار نیز رو به وخامت رفت. نکته جالب در این میان همراهی وضعیت مذکور با احساس تشنگی شدید، پر نوشی و دفع مقادیر زیاد ادرار رقیق بود. با توجه به شرایط بیمار، تصمیم به ختم حاملگی گرفته شد و خوشبختانه کلیه تظاهرات بالینی و آزمایشگاهی شامل دیابت بی‌مزه احتمالی در عرض دو روز کاملاً بهبود یافتند.

نتیجه‌گیری: در تمام موارد پره‌اکلامپسی، باید به علایم و نشانه‌های دیابت بی‌مزه توجه کرد.


زینت قنبری، مهنوش اسماعیلی، طاهره افتخار، مجتبی اسماعیلی، الهه میری،
دوره 69، شماره 5 - ( 5-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: مثانه بیش‌فعال Overactive Bladder (OAB) یکی از شایع‌ترین بیماری‌های دستگاه ادراری تحتانی است. علایم OAB اثر قابل توجهی در جنبه‌های اجتماعی، روان‌شناختی، شغلی، جسمی، خانوادگی و جنسی این بیماران دارد. در اکثر مطالعات انجام شده اکسی‌بوتینین به‌عنوان داروی خط اول درمان در OAB به‌کار رفته است. هم‌چنین یک ترکیب آنتی موسکارینی جدیدتر در درمان OAB تولترودین می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه کارایی و عوارض تولترودین IR و اکسی‌بوتینین IR را در زنان ایرانی می‌باشد.

روش بررسی: 100 داوطلب مبتلا به OAB به‌صورت تصادفی در قالب دو گروه 50 نفری مورد مطالعه قرار گرفتند. یک گروه داروی اکسی بوتینین و گروه دیگر تولترودین را به‌مدت چهار هفته دریافت کردند.

یافته‌ها: این مطالعه نشان داد که بین پرسشنامه و داده‌های سیستومتری همراهی خوبی دیده می‌شود اما تست‌های اورودینامیک اختلاف معنی‌داری از نظر شدت اثربخشی را نشان داد. بررسی‌ها نشان داد که هر دو داروی اکسی‌بوتینین و تولترودین سبب بهبود کیفیت زندگی بیماران می‌شوند.

نتیجه‌گیری: بررسی‌ها نشان داد که اثربخشی این دو دارو اختلاف معنی‌داری ندارند. نتایج حاصل از پرسشنامه حاکی از آن بود که هر دو دارو موفق شده‌اند کاهش معنی‌داری در فاکتورهای مورد پرسش ایجاد کنند. اما بین دو گروه اختلاف معنی‌داری در بهبود علایم نشان داده نشد. در هر دو دارو خشکی دهان به‌عنوان عارضه اصلی مطرح بود اما بر خلاف سایر مطالعات عارضه خشکی دهان در گروه تولترودین نسبت به اکسی‌بوتینین بیشتر بود. بنابراین در این مطالعه بین دو داروی اکسی‌بوتینین و تولترودین ارجحیت خاصی مشاهده نشد.


سحر سالاری، مهدی عباس‌نژاد، فیروزه بدره، سعید اسماعیلی ماهانی،
دوره 69، شماره 11 - ( 11-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: اسید آسکوربیک در مغز سنتز نمی‌شود و فعالانه از طریق ناقل SVCT2 از سد خونی- مغزی عبور و در غلظت‌های بالا و با انتشاری غیر یکنواخت در قسمت‌های مختلف مغز پستانداران از جمله پوسته هسته اکومبنس ذخیره می‌شود، در مطالعات قبلی مشخص گردید که تزریق اسید آسکوربیک در پوسته هسته اکومبنس باعث کاهش تغذیه شده است، در تحقیق حاضر به بررسی اثر پیش‌درمانی با اسید آسکوربیک به‌صورت خوراکی بر تغییرات تغذیه‌ای ناشی از تزریق آن در پوسته هسته اکومبنس می‌پردازیم.

روش بررسی: 63 سر موش صحرایی نر (280-220 گرم) به دو گروه اصلی درمانی و پیش‌درمانی به‌ترتیب ذیل گروه‌بندی شدند: که گروه درمانی شامل گروه کنترل، گروه شاهد (دریافت‌کننده حلال اسید آسکوربیک) و گروه‌های دریافت‌کننده دوزهای متفاوت (µg/rat250 و 50، 10) اسید آسکوربیک، همه تزریقات در پوسته هسته اکومبنس به حجم یک میکرولیتر و به‌مدت چهار روز انجام شد، اندازه‌گیری غذا توسط قفس متابولیک اتوماتیک و هر 12 ساعت تکرار شد. گروه پیش‌درمانی که به‌مدت 15 روز اسید آسکوربیک (mg/kg100) را با روش گاواژ معدی دریافت می‌کردند و سپس دوزهای ذکرشده در گروه‌های درمانی (تزریق درون پوسته هسته اکومبنس) را دریافت کردند. 

یافته‌ها: تزریق اسید آسکوربیک در همه دوزهای  250µg/rat و 50، 10 به‌صورت معنی‌داری (0/05>P) باعث کاهش دریافت غذا گردید و پیش‌درمانی اثری روی نتایج فوق نداشت.

نتیجه‌گیری: اسید آسکوربیک به‌عنوان یک ترکیب موثر در تنظیم تغذیه می‌باشد و انجام پیش‌درمانی به‌صورت خوراکی تاثیری بر اثر مرکزی آن در پوسته هسته اکومبنس ندارد.


عسگر برخورداری، تقی حسن‌زاده، مسعود سعیدی جم، رسول اسماعیلی، مکس پائولی،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف : هیپرکلسترولمی یک فاکتور خطر اصلی برای بیماری‌های قلبی عروقی، آترواسکلروز و پانکراتیت می‌باشد. پلی‌مورفیسم‌های ژن کلسترول استر ترانسفر پروتیین می‌تواند با تغییراتی در میزان لیپیدها همراه باشد. در این مطالعه ارتباط پلی‌مورفیسم D442G ژن کلسترول استر ترانسفر پروتیین (CETP) را با الگوی لیپیدی و فعالیت CETP در بیماران هیپرکلسترولمی و گروه شاهد بررسی نمودیم. روش بررسی: در یک مطالعه مورد- شاهدی تعداد 102 بیمار مبتلا به هیپرکلسترولمی و 200 فرد سالم انتخاب شدند. قطعات ژنی واجد تغییرات ژنتیکی با تکنیک واکنش زنجیره‌ای پلیمراز (PCR) تکثیر و ژنوتیپ‌های پلی‌مورفیسم D442G با تکنیک R estriction F ragment L ength P olymorphism (RFLP) و در حضور آنزیم MSP1 شناسایی گردید. فراوانی آلل‌ها و ژنوتیپ ‌ ها تعیین گردید. فعالیت CETP به‌وسیله کیت و طبق روش استاندارد فلوریمتر و پارامترهای لیپیدی نیز توسط کیت‌های بیوشیمیایی و به روش آنزیمی اندازه‌گیری گردید . یافته‌ها: نتایج ما نشان می‌دهد که فعالیت CETP در گروه بیمار به طور معنی‌داری بیش‌تر از گروه کنترل می‌باشد (05/0 P< ). فراوانی ژنوتیپ‌ها و آلل‌ها بین دو گروه شاهد و بیمار اختلاف معنی‌داری را نشان نداد (در گروه کنترل: 96% DD ، 4% DG و GG صفر درصد و در گروه بیمار: 86% DD ، 10% DG و 4% GG ) (05/0 P> ). در هر دو گروه کنترل و بیمار، افراد واجد آلل G ( GG و DG ) در مقایسه با سایر افراد، کلسترول تام، HDL-C و LDL-C بالاتر و CETP کم‌تری داشتند (05/0 P< ). نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه ما نشان می‌دهد که پلی‌مورفیسم D442G می‌تواند تغییراتی را در الگوی لیپیدی و فعالیت CETP جمعیت مورد مطالعه، ایجاد نماید.


وحید خلقی اسگوئی، محمدرضا اسماعیلی دوکی، رضا طبری‌پور، رقیه پورباقر، جواد توکلی بزاز، باقر لاریجانی، هاله اخوان نیاکی،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف : فیبروزکیستی بیماری ژنتیکی با الگوی توارثی اتوزوم مغلوبی است که باعث درگیر شدن چندین ارگان می‌شود. به‌کارگیری مارکرهای پلی‌مورفیک در ردگیری ژنی می‌تواند راه حلی مناسب در زمینه تشخیص پیش از تولد ارایه کند هم‌چنین می‌تواند در بررسی همراهی احتمالی هاپلوتیپ‌ها با جهش‌های خاص استفاده گردد. این تحقیق به بررسی پلی‌مورفیسم‌های IVS8 poly T و M470V در افراد سالم و کودکان مبتلا به فیبروزکیستی پرداخته است. روش بررسی: 49 فرد سالم و 53 فرد مبتلا به فیبروز کیستی طی سال‌های 1386 تا 1390 برای IVS8 poly T با روش R everse dot blot و برای M470V با روش PCR-RFLP بررسی شدند. یافته‌ها: بررسی IVS8 poly T نشان داد که T7 شایع‌ترین آلل در افراد سالم و بیمار با فراوانی 8/82% و 4/77% است. آلل T9 با 7/21% فراوانی در افراد بیمار از شیوع بیش‌تری در مقایسه با افراد نرمال با 6/7% فراوانی برخوردار است (005/0 = P ). ژنوتیپ T9/T9 با فراوانی 1/15%، از شیوع بیش‌تری در افراد بیمار در مقایسه با افراد سالم با 2% فراوانی برخوردار است (032/0 = P ). بررسی M470V نشان داد که افراد هتروزیگوت ( M/V ) با 49% و 4/40% شایع‌ترین ژنوتیپ در افراد سالم و بیمار می‌باشند. هاپلوتیپ M-T9 به ترتیب با فراوانی 1/19% و 4/2% در بیماران و افراد سالم همراهی بالایی با بیماری نشان می‌دهد (001/0 P< ) . نتیجه‌گیری: بر اساس توزیع آللی و میزان هتروزیگوسیتی مربوط به M470V, IVS8 poly T این دو پلی‌مورفیسم می‌توانند در تشخیص پیش از تولد در خانواده‌های ایرانی با سابقه ابتلا به فیبروزکیستی استفاده گردند.


علیرضا ماهوری، ابراهیم حسنی، حیدر نوروزی‌نیا، بهزاد سینایی، الهام اسماعیلی،
دوره 71، شماره 5 - ( مردادماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: پالس اکسی‌متری به‌شکل وسیعی در بخش مراقبت‌های ویژه به‌عنوان راهنمای مداخلات درمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. مطالعات کمی در مورد دقت و صحت پالس اکسی‌متری در بخش مراقبت‌های ویژه قلبی صورت گرفته است. هدف ما از این مطالعه، مقایسه پالس اکسی‌متری با میزان اشباع اکسیژن نمونه خون شریانی در طی پی‌گیری بالینی روتین این بیماران و بررسی تاثیر اسیدوز خفیف بر آن بود.
روش بررسی: در یک مطالعه آینده‌نگر تحلیلی، 80 بیمار بستری در بخش مراقبت‌های ویژه قلبی بعد از عمل جراحی قلب باز مورد بررسی قرار گرفتند. یک و یا چندین نمونه از شریان رادیال بیمار گرفته و در همان حین پالس اکسی‌متری مداوم برقرار گردید. حدود 137 نمونه جمع‌آوری شد و میزان اشباع اکسیژن خون شریانی (SaO2) و پالس اکسی‌متری (SPO2) ثبت گردید.
یافته‌ها: میانگین اختلاف بین میزان اشباع خون شریانی و پالس اکسی‌متری 6/1±12/0 درصد بود. در کل 137 نمونه ضریب همبستگی پیرسون نشان‌گر ارتباط معنی‌دار بین SaO2 و SPO2 در بیماران با هموگلوبین نرمال بود (001/0P< و 754/0r=)، هم‌چنین در 47 بیمار با اسیدوز خفیف نیز بین SaO2 و SPO2 ارتباط منطقی وجود داشت (ضریب همبستگی پیرسون 799/0 و 001/0P<). در این نمونه‌ها نیز اختلاف بین SPO2 و SaO2 5/1±05/0 درصد بود.
نتیجه‌گیری: داده‌ها نشان داد که در بیماران با همودینامیک پایدار و هنگامی‌که کیفیت سیگنال‌های پالس اکسی‌متری خوب است، پالس اکسی‌متری به‌صورت قابل اعتمادی SaO2 را نشان می‌دهد. اسیدوز خفیف ارتباط بین SaO2 و SPO2 را تغییر نمی‌دهد. بنابراین، پالس اکسی‌متری مونیتورینگ مفید برای اشباع اکسیژن شریانی در بیماران با همودینامیک پایدار می‌باشد.

رضا باقری، سید ضیااالله حقی، محمد تقی رجبی مشهدی، علیرضا توسلی، داوود عطاران، سعید اخلاقی، نیوشا برکاتی، مریم اسماعیلی،
دوره 71، شماره 9 - ( آذر 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: فلج اکتسابی دیافراگم یک عارضه شناخته شده است که به‌علت تروما آسیب جراحی و ضایعات تومورال یا گاهی بدون دلیل رخ می‌دهد و با اختلال در عملکرد دیافراگم منجر به اختلال در تست‌های تهویه‌ای و تنگی‌نفس در بیمار می‌گردد. هدف این مطالعه بررسی نتایج پلیکاسیون دیافراگم در فلج اکتسابی یک‌طرفه غیربدخیم دیافراگم می‌باشد. روش بررسی: بیست بیمار با فلج یک‌طرفه بدخیم اکتسابی کاندید جراحی شدند و در فاصله زمان 1370 تا 1390 وارد مطالعه شدند. بیماران از نظر سن، جنس، علایم بالینی، Dyspnea Score (DS) و علت بروز عارضه، روش، تشخیص اندکس توده بدن، وضعیت تست تنفسی و عوارض جراحی مورد بررسی قرار گرفته و سپس شش ماه بعد از جراحی بار دیگر ارزیابی شدند. یافته‌ها: تعداد 20 بیمار وارد مطالعه شدند که متوسط سنی 607/1181/45 سال، 6/14 M/F=، متوسط زمان تشخیص تا جراحی 91/1040/34 ماه بود. شایع‌ترین دلیل، تروما بود (11 بیمار) و بیش‌تر در سمت چپ (15 بیمار) دیده شد. متوسط Forced Vital Capacity (FVC) قبل‌از عمل 7±4/41% و FEV1 6±4/52% بود و متوسط FVC بعد از عمل 6/8±4/80% و FEV1 1±4/74% بود. بنابراین متوسط افزایش Forced Expiratory Volume (FEV) و FVC به‌ترتیب 4±4/63% و 8/7±1/60% بود. جراحی منـجر به بهبود واضـح DS شـد (001/0P<، 001/0P<). نتیجه‌گیری: در بیماران مبتلا به فلج اکتسابی یک‌طرفه غیربدخیم دیافراگم، پلیکاسیون دیافراگم با توجه به افزایش میزان تست‌های تنفسی و بهبود DS بعد از عمل توصیه می‌گردد.


علی قاسمی، عبدالله بنی‌هاشم، نصرت قائمی، ساقی علمی، حبیب‌الله اسماعیلی، رضا عرفانی سیار، سام علمی،
دوره 72، شماره 1 - ( فروردین 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: در کودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد (ALL) و لنفوم غیرهوچکین (NHL) تحت شیمی‌درمانی با و بدون پرتو درمانی، عوارضی به‌دنبال درمان مانند آندوکرینوپاتی‌ها رخ می‌دهد. این مطالعه با هدف بررسی چاقی و عملکرد تیرویید در این بیماران انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی در 50 کودک مبتلا به ALL (25n=) و NHL (25n=) که شیمی‌درمانی به‌تنهایی (25n=) و یا توام با پرتو درمانی (25n=) شده بودند، معیارهای رشد و عملکرد تیرویید بررسی شد. یافته‌ها: در شش نفر (12%) کوتاهی قد با صدک قدی کم‌تر از 5% اثبات شد. صدک وزنی در سه نفر (6%) بالای 95% و در شش نفر (12%) کم‌تر از 5% بود. در مورد T4 تفاوت معناداری بین دو گروه با رژیم درمانی متفاوت وجود داشت (049/0P=). دو پسر 14 ساله و شش ساله هر دو مبتلا به ALL بدون سابقه رادیوتراپی مبتلا به هیپوتیروییدی بودند. نتیجه‌گیری: پیشنهاد می‌کنیم کودکان و نوجوانان مبتلا به ALL و NHL، نیاز به توجه بیش‌تری به روند رشد و تست‌های تیروییدی دارند تا از عوارض درازمدت درمان‌های بدخیمی‌های کودکان جلوگیری شود.
رسول یوسفی مشعوف، رسول اسماعیلی، محمد یوسف یوسف علیخانی، مهدی قنبری،
دوره 72، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا باکتری گرم منفی و پاتوژن فرصت‌طلبی است که در تمام محیط‌‌ها قدرت زیست داشته و عامل بسیاری از عفونت‌های شدید در انسان مانند آندوکاردیت،‌ مننژیت، سپتی‌سمی و عفونت‌های مزمن ریه در بیماران سیستیک فیبروزیس می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی ژن اگزوتوکسین A (exotoxin A, ETA) به‌عنوان یک فاکتور ویرولانس قوی و تعیین حساسیت روش واکنش زنجیره‌ای پلیمراز در سویه‌های سودوموناس آئروژینوزاهای جدا شده از بیماران مبتلا به سوختگی بود. روش بررسی: در این مطالعه 170 نمونه (بیوپسی پوست و خون) از بیماران سوختگی درجه دو و سه بستری در بیمارستان‌ بعثت همدان، ایزوله گردید که 79 سویه کشت مثبت سودوموناس آئروژینوزا را نشان دادند.‌ سپس ژنوم سویه‌های شناخته‌شده با استفاده از کیت تخلیص ژنوم استخراج و شناسایی سودوموناس آئروژینوزا از طریق روش Polymerase Chain Reaction (PCR) انجام شد. جهت تعیین حساسیت روش PCR، از روش کشت به‌عنوان روش استاندارد طلایی استفاده شد. DNA سودوموناس آئروژینوزا (ATCC 27853) به‌عنوان کنترل مثبت لحاظ گردید. یافته‌ها: نتایج نشان داد که از 79 سویه سودوموناس آئروژینوزا ایزوله‌شده از بیماران سوختگی، پنج سویه (33/6%) فاقد ژن ETA بودند و 74 سویه (67/93%) سودوموناس آئروژینوزا جدا شده دارای ژن ETA بودند که حساسیت آزمایش 04/94% درصد تعیین گردید. نتیجه‌گیری: نتایج حاصله نشان می‌دهد که حساسیت روش PCR با واسطه ژن ETA در شناسایی سویه‌های سودوموناس آئروژینوزا قابل توجه بوده و می‌توان از آن به‌عنوان یک فاکتور موثر با دقت بالا در تشخیص سویه‌های سودوموناس آئروژینوزا استفاده کرد.
انوشه صفرچراتی، معصومه امین اسماعیلی، بهرنگ شادلو، مینو محرز، آفرین رحیمی موقر،
دوره 73، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده

عفونت HIV/ایدز از جمله علل اصلی ناتوانی و مرگ و میر در سراسر دنیا به شمار می‌رود. بیش از ۳۵ میلیون نفر در جهان با این ویروس زندگی می‌کنند. در کشور ما نیز تا سال ۱۳۹۲ در مجموع ۲۷۱۴۰ نفر مبتلا به HIV در کشور شناسایی شده‌اند. تخمین زده می‌شود تعداد موارد مبتلایان به عفونت HIV در کشور ۷۸۲۹۰ باشد. پایان و فرجام این عفونت، به رفتار انسان بستگی دارد. اختلالات روانپزشکی نیز از جمله اختلالات شایع بوده و با ناتوانی قابل توجه همراهند. در این مقاله مروری، ارتباط میان اختلالات روانپزشکی، به عنوان یکی از تعیین‌کننده‌ترین عوامل سلامت و عفونت HIV/ایدز مرور می‌گردد. افراد دچار اختلال روانپزشکی، در معرض خطر افزایش یافته‌ی ابتلا به عفونت HIV می‌باشند. اختلالات مصرف مواد، چه به صورت تزریقی و چه به صورت غیر تزریقی و نیز اختلالات شدید روانپزشکی همگی با افزایش احتمال ابتلای فرد به عفونت HIV همراهند. از سوی دیگر، فرد مبتلا به عفونت HIV نیز ممکن است در سیر بیماری دچار اختلالات روانپزشکی گردد. انطباق با یک بیماری مزمن، تاثیر ویروس بر سیستم اعصاب مرکزی و عوارض درمان‌های ضد ویروسی از جمله مکانیسم‌های مطرح شده در این زمینه می‌باشند. با این وجود ارتباط میان اختلالات روانپزشکی و عفونت HIV/ایدز فراتر از این تسهیل دوسویه بوده و اختلالات روانپزشکی می‌توانند بر پایبندی فرد به درمان، سیر و پیش‌آگهی عفونت تاثیرگذار باشند. اهمیت بالینی، مکانیسم‌های زمینه‌ای و کاربردهای دیگر این ارتباط، در این مقاله مروری مورد بررسی قرار گرفته‌اند.


یوسف فکور، نفیسه اسماعیلی، نجمه خسروان مهر، طاهره سوری، کامران بلیغی، مریم دانش پژوه، حسین مرتضوی، لیلا مختاری،
دوره 74، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: رابطه بین پوست، سیستم عصبی و روان پیچیده است. پمفیگوس یک بیماری اتوایمن مزمن و دردناک است که وقوع سالیانه آن در حدود 5/0-1 در هر 100000 نفر است. با توجه به نقش انکارناپذیر وضعیت روانی افراد بر بیماری‌های خودایمنی نظیر پمفیگوس، پژوهش حاضر با هدف بررسی اختلالات روانپزشکی بیماران مبتلا به پمفیگوس انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه این پژوهش شامل بیماران مبتلا به پمفیگوس مراجعه کننده به بیمارستان پوست رازی تهران در سال 1392 است. از این میان 200 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از کنار گذاشتن پرسشنامه‌های ناقص تعداد نمونه 198 نفر حاصل شد. آن‌ها پس از تکمیل فرم رضایتنامه، به وسیله پرسشنامه دموگرافیک و Symptom Checklist-90 (SCL-90) مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: میزان شیوع اختلالات روانپزشکی همراه در این نمونه 62/62% است که از این میان، 78/28% مبتلایان مرد (57 نفر)، 84/33% (67 نفر) مبتلایان زن بودند. در هر دو گروه زنان و مردان علایم پارانویا (45% در زنان و 60% در مردان) بیشترین شیوع و فوبیا (2/%8 در زنان و 24% در مردان) کمترین شیوع را در بین بیماران داشتند. 45/81% آزمودنی‌های مبتلا به اختلالات روانپزشکی، متأهل و 55/18% مجرد بودند.

نتیجه‌گیری:  یافته‌های این پژوهش نشان داد، همایندی بیماری‌های روانپزشکی در بین بیماران پوستی در مقایسه با جمعیت عادی بسیار بالاتر است و سن بالا، تحصیلات کمتر و تاهل با پیش‌آگهی بدتر در وضعیت روانشناختی بیماران رابطه دارد.


حسین تیره، محمدتقی شاکری، صادق رسولی‌نژاد، حبیب‌اله اسماعیلی، راضیه یوسفی،
دوره 77، شماره 5 - ( مرداد 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت بیماری مزمنی است که شایع‌ترین بیماری اختلالات متابولیسم و یکی از عمده‌ترین مسایل بهداشتی-درمانی در سرتاسر دنیا است. امروزه تکنیک‌های داده‌کاوی (Data mining techniques) با توجه به توانمندی آن‌ها، در حوزه‌های مختلف به‌کار برده می‌شوند. بنابراین در این پژوهش به مقایسه کارایی روش‌های داده‌کاوی در پیش‌بینی ابتلا به بیماری دیابت نوع ۲ پرداخته شد.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی-مقطعی، از مجموع ۷۰۰۰ نفر شرکت‌کننده در طرح غربالگری دیابت سال ۱۳۹۵ در منطقه ثامن مشهد که شامل بررسی میزان قند‌خون، چشم‌ها، آسیب کلیوی و سلامت پاها بود، تعداد ۵۴۰ نفر مبتلا به بیماری دیابت (درمان نشده) بودند و برای حفظ توازن ۶۰۰ فرد سالم به‌صورت نمونه‌گیری متناسب با حجم انتخاب شدند (حجم کل نمونه ۱۱۴۰ نفر). در این مطالعه مبتلایان به دیابت بالای ۳۰ سال وارد مطالعه گردیدند و افرادی که از پیش سابقه‌ی دیابت نوع ۲ داشتند و اکنون به‌سبب استفاده از دارو و یا رعایت سایر نکات مقدار قند‌خون طبیعی داشتند از مطالعه حذف گردیدند.
یافته‌ها: صحت هر سه مدل برابر بود (۸۶%) اما از نظر سطح زیرمنحنی راک (Receiver operating characteristic, ROC)، مدل‌های رگرسیون لجستیک (Logistic regression model) و بیزین ساده (Simple Bayesian model) با۹۰% سطح زیرمنحنی راک عملکرد بهتری داشتند. در مدل بیزین ساده و رگرسیون لجستیک به‌ترتیب متغیرهای شاخص توده بدنی و سن دارای بیشترین میزان اهمیت بودند، در‌حالی‌که در مدل ماشین‌بردار پشتیبان (Support vector machine, SVM)، متغیرهای شاخص توده بدنی و فشارخون دارای بیشترین اهمیت بودند.
نتیجه‌گیری: صحت هر سه مدل برابر بود. از نظر سطح زیرمنحنی راک، مدل‌های رگرسیون لجستیک و بیزین ساده مناسب‌تر بودند. در مجموع هر سه مدل عملکرد مشابهی داشتند. در هر سه مدل شاخص توده بدنی دارای بیشترین اهمیت بود.

فاطمه نسیمی، حسین زراعتی، جواد شاهین‌فر، محمدرضا صفدری، علی اسماعیلی، مریم قربان‌زاده،
دوره 78، شماره 2 - ( اردیبهشت 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: نوزادان نارس در حین مراقبت و درمان تحت رویه‌های استرس‌زای زیادی قرار می‌گیرند که سبب تغییرات فیزیولوژیک در آن‌ها می‌گردد. تحریک چندحسی یک طبقه‌بندی گسترده از مداخلاتی است که در راستای بهبود پیامد‌های تکاملی و فیزیولوژیک نوزادان نارس بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان طراحی شده‌اند تا استرس‌ها را در محیط بخش مراقبت ویژه نوزادان به حداقل برسانند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر تحریک چندحسی بر معیارهای فیزیولوژیک نوزادان نارس انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی دوسوکور که از اردیبهشت‌ تا آذر ۱۳۹۵ در بخش مراقبت ویژه نوزادان بیمارستان شهید مطهری شهرستان جهرم انجام شد، تعداد ۸۰ نوزاد نارس با سن حاملگی ۳۴ تا ۳۶ هفته به‌صورت تصادفی در دو گروه تحریک چندحسی و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله، برنامه تحریک چندحسی را یک نوبت به‌مدت ۶۰ دقیقه و در گروه کنترل فقط مراقبت‌های معمول بخش را دریافت کردند. ابزار گردآوری داده‌ها شامل پرسشنامه و چک لیست معیارهای فیزیولوژیک نوزادان بود.
یافته‌ها: آزمون‌های آماری نشان‌ داد که در مرحله حین مداخله (نیم ساعت اول و دوم) یک روند رو به کاهش در میانگین تمامی شاخص‌های فیزیولوژیک وجود داشت (۰/۰۰۱>P)، ولی این تغییرات در گروه کنترل معنا‌دار نبوده است. همچنین آزمون آنالیز واریانس با اندازه‌های تکراری نشان داد که تفاوت معنا‌داری بین تغییرات متغیرهای فیزیولوژیک در بین دو گروه در مراحل مختلف ارزیابی وجود داشت (۰/۰۰۱>P).
نتیجه‌گیری: تحریک چندحسی منجر به کاهش تعداد ضربان قلب و تنفس و ثبات فشار خون نوزادان نارس شد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb