جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای افرا

رقیه رفاهی، محمد رهبانی‌نوبر،  عباس افراسیابی، سهیلا رفاهی،
دوره 63، شماره 4 - ( 4-1384 )
چکیده

مقدمه: هدف از این بررسی، مطالعه و ارزیابی ارتباط بین هیپرهموسیستئینمی و استرس اکسیداتیو با شدت ضایعات آترواسکلروزیس است.
مواد وروشها: بیماران ( 52 مرد و 36 زن) از افراد بستری در بیمارستان شهید مدنی تبریز که با آنژیوگرافی، بیماری شریان کرونری آنها مشخص شده بود ا نتخاب شدند ( شدت ضایعات توسط آنژیوگرافی بر حسب درصدهای مختلف کوچکتر از 50%، 70-51% و 90-71% و 100- 91% به دست آمده بود و همینطور وسعت ضایعات نیز با نتایج بدست آمده از آنـژیـوگرافی به ترتیب برحسب تعداد رگهای گرفتار، یک رگ، دو رگ، سه رگ ،It main lesion طبقه بندی شد). گروه کنترل ( 15 مرد و 24 زن ) از افراد سالم با سن و جنس کنترل شده (جواب آنژیوگرافی منفی) انتخاب شد. سطوح سرمی هموسیستئین با متد الیزا (مدل awareness state fax-2100 ) اندازه گیری شدند .ظرفیت تام آنتی اکسیدانت نمونه‌ها توسط اتوآنالیزر (مدلCoBAS MIRA Plus ) با استفاده از کیت راندوکس تعیین شدند.. ارتباط بین پارامترهای اندازه گیری شده و وسعت ضایعات آتروسکلروتیک با استفاده از آنالیز آماری در دو گروه محاسبه شدند.
یافته‌‌ها: میانگین سطوح هموسیستئین در گروه‌های کنـترل و بیماران 47/9 ± 56/18 و 22/10 ± 38/20 µ mol/L بـود و اختلافها معنی دار نبـودند (05/0 < P) . در گروه بیماران میانگین ظرفیت آنتـی‌اکسیدانت 12/ 0 ± 34/ 1 mmol/L و در حالیـکه آن در گـروه کنـتـرل 12/0± 39/1 mmol/L بود (/0

نتیجه گیری و توصیه ها: در این مطالعه اختلاف مهمی بین سطوح هموسیستئین و توتال آنتی‌اکسیدانت در گروه‌های بیماران و کنترل دیده نشـد و با وجـود عــدم ارتباط بین پارامتــرهای مطالعه شده و وسـعت ضایعــات عــروق کرونری پیشنهاد می‌شود که هیپرهموسیستئینمی رل مهمی در پشرفت ضایعات آترواسکلروزیس ندارد.


نازنین اشراقی، محمدکاظم طرزمنی، عباس افراسیابی، ناصر صفائی، منیره حلیمی، آزاده اشراقی،
دوره 68، شماره 7 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: ارتباط بین بیماری عروق کرونری با آترواسکلروز شرایین محیطی و تعیین شاخص‌های غیرتهاجمی جهت وجود و شدت این بیماری مورد توجه می‌باشد. برخی مطالعات گزارش کرده‌اند که ضخامت انتیما- مدیای شرایین محیطی می‌تواند کمک‌کننده باشد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین ضخامت انتیما- مدیای شرایین کاروتید و فمورال مشترک با شدت آترواسکلروز در قوس آئورت و شدت بیماری عروق کرونری در افراد کاندید بای‌پس عروق کرونری است.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی، شدت بیماری عروق کرونری، درجه آترواسکلروز قوس آئورت و ضخامت انتیما- مدیای شرایین کاروتید و فمورال مشترک روی 115 کاندید بای‌پس کرونری تعیین شد.

یافته‌ها: رابطه مستقیم ضعیف و معنی‌داری بین ضخامت انتیما- مدیای شریان کاروتید مشترک (193/0ρ=، 039/0p=) و فمورال مشترک (206/0ρ=، 028/0p=) با تعداد عروق کرونری درگیر وجود داشت؛ همچنین ارتباط مستقیم و ضعیفی بین ضخامت انتیما- مدیا شرایین و کاروتید مشترک و تعداد عروق کرونر درگیر وجود دارد. متوسط این دو متغیر بین سه گروه بیماری عروق کرونری تفاوت معنی‌داری نداشت. رابطه معنی‌داری بین‌ضخامت انتیما- مدیای شرایین کاروتید و فمورال مشترک با شدت آترواسکلروز قوس‌آئورت مشاهده نشد. بین وجود پلاک آترواسکلروتیک در شرایین کاروتید و فمورال مشترک با شدت بیماری عروق کرونری ارتباط معنی‌داری وجود نداشت. موارد با آترواسکلروز شدید قوس آئورت در بیماران 3VD به‌طور معنی‌داری بیشتر بود.

نتیجه‌گیری: ضخامت انتیما- مدیای شرایین کاروتید و یا فمورال مشترک ممکن است با افزایش شدت بیماری عروق کرونر بیشتر شود، ولی این متغیرها جایگزینی برای پیش‌بینی شدت بیماری عروق کرونر نیستند.


اسماء سلیمانی، افرا خسروی، عنایت اسدی،
دوره 77، شماره 3 - ( خرداد 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال در سوخت و ساز لیپیدها حیات انسانی را در تمامی کشورها با درصدهای متفاوت تهدید می‌کند و باعث بروز بیماری‌های قلبی-عروقی می‌شود. کاهش میزان فعالیت بدنی و حذف برخی غذا داروها گسترش این عوارض را تسریع بخشیده‌اند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر ۱۰ هفته مصرف مکمل زنجبیل بر نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدن زنان چاق به‌دنبال تمرین ورزشی پیلاتس انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به‌روش نیمه‌تجربی در مرکز گیاهان دارویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام از شهریور تا آذر ۱۳۹۶ انجام شد. در این مطالعه، ۹۰ زن چاق مبتلا به دیابت نوع ۲ به‌طور تصادفی به ۳ گروه مکمل، دارونما و کنترل (هر گروه ۳۰ نفر) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل ده هفته فعالیت ورزشی پیلاتس است. گروه مکمل روزانه g ۲ پودر زنجبیل را، به‌مدت ۱۰ هفته مصرف می‌کردند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد ۱۰ هفته مصرف مکمل زنجبیل به‌دنبال تمرین ورزشی پیلاتس در پیش‌آزمون و پس‌آزمون باعث افزایش سطوح لیپوپروتیین پرچگال و کاهش تری‌گلیسیرید، لیپوپروتیین کم‌چگال، کلسترول تام، ترکیب و وزن بدن زنان چاق می‌شود. همچنین مصرف ۱۰ هفته مکمل زنجبیل به‌دنبال تمرین هوازی پیلاتس بر سطوح تری‌گلیسیرید (۰/۰۰۱P=)، لیپوپروتیین کم‌چگال (۰/۰۲P=)، کلسترول تام (۰/۰۵P=) و لیپوپروتیین پر‌چگال (۰/۰۱P=) زنان چاق گروه مکمل و دارونما تاثیر معناداری داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که تمرین پیلاتس به‌همراه مصرف روزانه g ۲ مکمل زنجبیل به‌مدت ۱۰ هفته، باعث کاهش معنادار در سطوح نیمرخ لیپیدی، درصد چربی بدن، وزن و نسبت محیط کمر به لگن شد.

رسول صمیمی، امیر پیمانی، سمانه روحی، شادمان نعمتی، ساناز احمدی، افرا حسین پناهی، سمیه احمدی گورجی،
دوره 80، شماره 3 - ( خرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت هلیکوباکتر پیلوری و دستگاه تنفسی به‌طور همزمان باعث افزایش بیماری‌زایی و مرگ‌‌و‌میر می‌شود. هدف از این مطالعه، بررسی همزمانی ابتلا به مشکلات دستگاه تنفسی فوقانی و عفونتهای گوارشی هلیکوباکتر پیلوری بود.
روش بررسی: تحقیق حاضر به‌صورت یک مرور نظام‌مند و فراتحلیل، از شهریور 1398 تا شهریور 1399، در دانشگاه علوم پزشکی قزوین انجام شد. مقالات وارد شده در پایگاه‌های داده‌‌های بین‌المللی (آوریل 2001-دسامبر 2018)، در خصوص همزمانی ابتلا به اختلالات مجاری تنفسی فوقانی با عفونتهای گوارشی هلیکوباکتر پیلوری مورد بررسی قرار گرفتند. از اثر مدل تصادفی با سطح اطمینان 95% جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: بیشترین شیوع همزمانی مربوط به اختلالات تنفسی مرتبط با بافت آدنویید (33%)، پولیپ بینی (100%) و رینوسینوزیت مزمن (71%) بود. شیوع همزمانی بیماری، 53% در رینوسینوزیت مزمن، 63% در پولیپ بینی، 62% در بافت آدنویید و در کل 60% برآورد شد که معنادار بود (000/0P=). شیوع همزمانی اختلالات مجاری تنفسی فوقانی با عفونتهای گوارشی هلیکوباکتر پیلوری در بیماران به میزان 61% در سن بیش از 27 سال و 60% در سنین کمتر از 27 سال برآورد شد.
نتیجه‌گیری: شیوع همزمانی ابتلا به اختلالات مجاری تنفسی فوقانی با عفونتهای گوارشی هلیکوباکتر پیلوری در بیماران با سنین بالا و پایین تقریبا به یک میزان و به‌صورت معناداری مشاهده شد. با توجه به اینکه وقوع همزمان بیماری ها در افراد خطرناک می‌باشد، غربالگری بیماران مبتلا به هریک از این بیماری‌ها، جهت شناسایی بیماری‌های دیگر و تجویز داروهای مناسب ضروری می‌باشد.

 
ارغوان افرا، پوریا نفری، مسعود فروتن، محبوبه ممتازان، ناصر کامیاری،
دوره 81، شماره 9 - ( آذر 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تصمیم‌گیری بالینی صحیح تاثیر به‌سزایی در روند درمان، حصول پیامد بالینی مورد‌انتظار و افزایش رضایتمندی بیماران دارد که شناسایی فاکتورهای موثر بر آن امری ضروری در جهت آموزش پزشکی مبتنی‌بر‌شواهد می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی از مهر 1401 تا مهر 1402 بر روی 45 دانشجوی پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی آبادان انجام شد. پس‌از اخذ رضایت و ثبت اطلاعات دموگرافیک و تحصیلی دانشجویان، جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از پرسشنامه‌های پزشکی مبتنی‌بر‌شواهد، خودکارآمدی تحصیلی و خودکارآمدی پژوهشی انجام شد. سپس داده‌ها با استفاده از SPSS software, version 26 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) تجزیه‌و‌تحلیل شد.
یافته‌ها: خودکارآمدی پژوهشی در دانشجویانی که سابقه پژوهش داشتند (03/189) به‌صورت معناداری بیشتر از دانشجویانی بود که سابقه پژوهش نداشتند (76/140). میانگین نمره خودکارآمدی تحصیلی، خودکارآمدی پژوهشی و درک ویژگی‌های عملکرد مبتنی‌بر‌شواهد در دانشجویانی که سابقه عضویت در کمیته تحقیقات دانشجویی داشتند به‌صورت معناداری بیشتر از دانشجویانی بود که سابقه عضویت نداشتند. درک ویژگی‌های عملکرد مبتنی‌بر‌شواهد ارتباط مستقیم و معناداری با خودکارآمدی پژوهشی (05/0P<) و خودکارآمدی تحصیلی داشت (001/0P<). در بررسی ارتباط میان خودکارآمدی تحصیلی و خودکارآمدی پژوهشی نیز مشخص شد که دو متغیر ارتباط مستقیم و معناداری با یکدیگر دارند (001/0P<).
نتیجه‌گیری: خودکارآمدی تحصیلی و پژوهشی بر روی درک پزشکی مبتنی‌بر‌شواهد تاثیر دارد و تمام موارد فوق با آموزش به دانشجویان پزشکی و شرکت در کمیته‌های دانشجویی و انجام فعالیت‌های پژوهشی بهبود می‌یابد و می‌تواند سبب بهبود کیفیت درمان در پزشکان شود.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb