جستجو در مقالات منتشر شده


68 نتیجه برای الهی

جلال الهی  ،
دوره 4، شماره 5 - ( 6-1325 )
چکیده


جلال الهی،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1326 )
چکیده


عبدالصمد رفعت، بیژن نظری، رستم الهی،
دوره 22، شماره 6 - ( 2-1343 )
چکیده

دیالیز صفاقی را بعنوان یک درمان کمکی در نارسائی حاد کلیه می شناسیم. گذاردن کانتر در شکم خیلی ساده و بدون عفوننت بوده و از طرفی وجود مایع های دیالیز استریل که توسط کارخانه های معتبر ساخته شد سهولت انجام کار را برای ما فراهم ساخته است.
بکار بردن پروتزهای پلاستیکی شبیه به قرقره در جدار شکم ما را از شکاف های مکرر جدار شکم در هر دیالیز و نیز بکار بردن ماشین های خودکار جدید ما را از مراقبت دائم پرستار بی نیاز ساخته بطوریکه دیالیز صفاقی را میتوان در منزل بیماران انجام داد.
اما باید دانست که تاثیر دیالیز صفاقی 20 تا 40 دصد همودیالیز است بطوریکه همودیالیز با کلیه مصنوعی در بسیاری موارد بر دیالیز صفاقی ترجیح دارد آقای مریل (Merrill) که نتیجه آخرین مطالعات خود را در چند ماه قبل در دانشگاه هاروارد وارد امریکا انتشار داده است در یک سری از 14 مریض که تحت درمان با دیالیز صفاقی قرار داده فقط 4 بیمار را با وضع خوب بیش از 6 ماه زنده نگاه داشته است زیرا اشکالات زیادی از قبیل کاهش محسوس پروتئین مایع صفاق و عوارضی از قبیل عفونت ها و درد فیبروزه که بخصوص مجرای پروتز پلاستیکی را مسدود می سازد و نیز عوارض متعددی که در نزد بیماران مبتلا به نارسائی مزمن کلیه که دیالیز صفاقی برای طولانی کردن زندگانی آنها بکار رفته است دیده شده از کوشش زیاد برای انجام این دیالیز کاسته است.


عبدالصمد رفعت، بیژن نظری، رستم الهی،
دوره 23، شماره 2 - ( 2-1344 )
چکیده


عبدالصمد رفعت، رستم الهی،
دوره 23، شماره 8 - ( 1-1345 )
چکیده


عبدالصمد رفعت، رستم الهی،
دوره 24، شماره 4 - ( 2-1345 )
چکیده


عبدالصمد رفعت، رستم الهی، سیاوش سمندر، روحی میری،
دوره 26، شماره 6 - ( 2-1347 )
چکیده

مسمومیت حاد با سوبلیمه در بیمار 16 ساله که با 5 گرم سوبلیمه مسموم و دچار نارسائی حاد و شدید کلیه گردیده بود شرح داده شد. با وجود اینکه در روز سوم مسمومیت تحت درمان با دیالیز صفاقی قرار گرفت بعد از یک هفته با بهبود کامل بیمارستان را ترک کرد.


سید حسین کوثریان، بهرام الهی،
دوره 29، شماره 6 - ( 2-1350 )
چکیده

نوارهای وتری ماهیچه مستقیم شکم - محل و تعداد و شکل آنها در 100 کاداور انسانی ( 98 مرد و 2 زن) مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج آن به شرح زیر است:1- تعداد نوارهای وتری در اکثر موارد (48%) 2 عدد و در (40%) 3 عدد و در (12%) کمتر از 2 عدد یعنی گاهی یک عدد بوده و گاهی نیز اساساً وجود نداشت.2- محل نوارها از حدود ناف به بالا مشاهده گردید.و با توجه به اینکه حداکثر تعداد نوارهای مشاهده شده سه عدد بودند این مطلب با مطالعات کلاسیک کاملاً تطبیق می نماید چه به نظر کلاسیک ها تنها در مواردی که بیش از سه نوار وتری در ماهیچه مستقیم شکم وجود داشته باشد یکی از آنها پائین تر از ناف خواهد بود.3- در شکل و اندازه و مسیر نوارها عدم تقارن کامل مشاهده گردید به طوری که در بعضی ماهیچه ها نوار وتری در سطح قدامی به چشم می خورد و در سطح خلفی یا اساساً وجود نداشت و یا به ابعاد بسیار کم دیده می شد.مسیر آنها گاهی در یک طرف مستقیم و یا زیگزاگ و یا مایل بودند و در طرف دیگر اصل تقارن به هیچ وجه مشاهده نمی گردید.


بهرام الهی،
دوره 29، شماره 7 - ( 2-1351 )
چکیده

شاخه جلدی پشتی دست عصب زند اسفلی که دارای مسیری است بسیار متغیر و گوناگون و امکان قطع آن در عمل Darrach که اندیکاسیونی روز افزون دارد، ایجاب کرد آناتومی توپو گرافیک این ناحیه را مورد بررسی قرار دهیم شاید ضوابط حاصله بتوانند از این عوارض جلوگیری نمایند. در نتیجه جراح باید برشی متمایل به سطح خلفی ساعد داده و هنگامی هم که در مجاورت زائده نیزه ای قرار می گیرد احتیاط بیشتری به کار برد، چون در بعضی موارد شاخه عصبی مستقیماً از کنار زائده عبور می کند.


بهرام الهی،
دوره 29، شماره 8 - ( 2-1351 )
چکیده

شریان مراره ای را در 50 مورد جسد ثابت شده مرد در آزمایشگاهی آناتومی دانشکده پزشکی تهران مورد بررسی قرار داده، نتایج حاصله به شرح زیر می باشد:در اکثر موارد شریان مراره ای واحد بوده از شاخه راست شریان کبدی منشعب می شود، و پس از عبور از فضای مثلث Budd- Callot همیشه در مجاورت گردن کیسه صفراوی ختم شده، به دو شاخه انتهائی خود تقسیم می شود- اما مواردی هم دیده شده که مبداء این شریان در طرف چپ مجاری صفراوی اصلی قرار گرفته، و از قسمت های دیگر شریان کبدی یا گاهی از شریان معدی اثنی عشری منشعب می شود- در این صورت طول آن نسبت به شریان معمولی بیشتر بوده، و همیشه از جلوی مجاری صفراوی عبور می کند.باید دانست گر چه این شریان دارای مبداء و مسیری بسیار متغیر است، اما اختتام آن همواره ثابت بوده و در مجاورت گردن کیسه صفراوی می باشد و این نکته است که باید در جراحی مورد توجه قرار گیرد.


بهرام الهی، سیروس خالدپور،
دوره 33، شماره 3 - ( 8-1354 )
چکیده


بهرام الهی، علی اژدری،
دوره 34، شماره 1 - ( 2-1355 )
چکیده


بهرام الهی، پرویز مفید، عنایت اله روحانیان،
دوره 35، شماره 8 - ( 1-1357 )
چکیده

از زمانهای گذشته تا کنون، کالبدشناسان در صدد بودند که مسیر و موقعیت عروق بدن بویژه عروق ریزرا آنطور که جایگزین شده اند بررسی کنند. بهترین روش، قالبگیریهایی است که با تزریق مواد در درون رگها تهیه می شود. ابتدا از فلزات مذاب از موم و غیره استفاده می کردند. کشف رزین های صنعتی به این آرزوی دیرینه جامه عمل پوشاند برای جدا کردن قسمت های تشریحی از قالب رزین ها نیز روشهای گوناگونی به کار می بردند. امروزه از اسیدها بویژه اسیدکلریدریک استفاده می کنند. عیب آن این است که تمام قسمتهای تزریقی به جز رزین را حل می کند. پانکرآتین این برتری را بر اسیدها دارد که می توان استخوانهای قطعه تزریق شده را حفظ کرد. پس از پژوهش بسیار ما یک نمونه ارائه می کنیم که از رزین Crystic 700 و پانکرآتین استفاده کرده ایم.


ولی الله محرابی، بهرام الهی، حسین یزدانی،
دوره 37، شماره 5 - ( 1-1360 )
چکیده


ولی الله محرابی، بهرام الهی، محمود اشرفی،
دوره 39، شماره 1 - ( 1-1365 )
چکیده


بتول نصرالله زاده، محمد عبدالهی، مهران مجیر لیلانی،
دوره 53، شماره 1 - ( 1-1374 )
چکیده

در این مطالعه، اثرات سمی رانیتیدین هیدروکلراید بعنوان یک آنتاگونیست بلوک کننده (H2-blocker) در ایجاد عوارض مورفولوژیکی بافتی و اسکلتی در نسل اول موشهای سوری آلبینو (Albinus) بررسی شده اند. رانیتیدین هیدروکلراید با دوزهای50 و 200 و 400 mg/kg/day بصورت داخل صفاتی یکبار در روز بین روزهای 15-7 بارداری به موشهای سوری تجویز شد. در روز هیجدهم بارداری، موشها کشته شده و توله ها بیرون آورده شدند و مورد بررسی مورفولوژیکی، بافتی و اسکلتی قرار گرفتند. بررسی رفتار موشها، براقی پشم و میزان مرگ و میر در موشهای باردار تحت درمان، بعنوان معیارهای سمیت مادری در نظر گرفته شد که معیار انتخاب میزان (dosage) دارو بود. پانزده تا سی ثانیه پس از تزریق داخل صفاقی رانیتیدین، تاکی پنه، وضعیت خوابیده و درازکش و لرزش زودگذر مشاهده شد که از افت سریع فشارخون ناشی می شود. در طول درمان با رانیتیدین، موشهای باردار یک کاهش وزن جزئی در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند. بر طبق نتایج بدست آمده، رانیتیدین با دوز بالاتر از 50 mg/kg/day تراتوژن بوده و بیشترین اثر آن در سیستم اسکلتال می باشد، بطوری که شروع استخوان سازی را به تاخیر می اندازد.


رخند آروان، الهه الهی،
دوره 56، شماره 5 - ( 4-1377 )
چکیده

عامل ایجاد کلنی های ماکروفاژی (Macrophage colony stimulating factor ،M-CSF) در تمایز سلول های رده فاگوسیتیک تک هسته ای نقش ایفا می کند. پژوهش های اخیر نشان داده اند که M-CSF ممکن است در حاملگی نیز نقش داشته باشد. در بررسی حاضر، تجلی M-CSF در بافت جفت انسان نشان داده شده است. RNA پیک جفت جدا شده و به عنوان الگو برای ساختن DNA مکمل (cDNA) مورد استفاده قرار گرفت. وجود توالی های مربوط به M-CSF در cDNA ساخته شده با استفاده از روش های PCR و RT-PCR و آغازگرهای خاص M-CSF معلوم گردید. علاوه بر این، مشخص شد که یک cDNA مکمل متشکل از 2400 جفت نوکلئوتید، پس از الکتروفورز و انتقال به کاغذ صافی نایلونی، با دستواره ویژه M-CSF که با داکسی ژنین نشاندار شده بود، هیبرید شد.


مرتضی عبدالهی، بهروز نبئی، محمدهادی سعید مدقق،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

اثرات تروما بر وضعیت سلامتی جامعه از جنبه های مختلف مورد بررسی و توجه قرار گرفته است: سالانه 3.5 میلیون مرگ، 3.5 میلیون از کارافتادگی دائم، 35 میلیون از کارافتادگی موقت و 500 میلیارد دلار هزینه. راه های مختلف پیشگیری نیز بررسی شده است. در مورد پیشگیری سطح دوم، مطالعه بزرگی در آمریکا در دهه 70 و 80 میلادی انجام شده که منجر به ارائه مدل TRISS برای امکان مقایسه پیامد مصدومان میان مراکز مختلف شده است. این مطالعه روی 4863 مصدوم بستری در سه بیمارستان سینا، شهدا و فیاض بخش طی یک دوره یکساله در سال های 76-1375 انجام شده است. مصدومان پس از ورود به بیمارستان توسط پرسشگر تا لحظه ترخیص از بیمارستان پیگیری شده اند. براساس مدل TRISS برای هر مصدوم، احتمال بقا محاسبه شده و با مطالعه MTOS مقایسه شده است. از 4863 مصدوم مورد بررسی، 300 نفر (6.2%) فوت نموده اند. با استفاده از احتمال های بقای محاسبه شده براساس TRISS، می بایستی تنها 222 نفر (2.7%) فوت می شدند که این تفاوت، نشاندهنده تفاوت مراقبت های ارائه شده به مصدومان می تواند باشد.


حمید نورالهی مقدم، شهریار نفیسی،
دوره 61، شماره 6 - ( 6-1382 )
چکیده

مقدمه: درگیری سیستم عصبی خودکار در بیماران دیابتی که می تواند احتمالا جدا از نوروپاتی حسی-حرکتی محیطی رخ دهد گاه منجر به بروز شکایاتی در بیماران می گردد که تشخیص آنها ممکن است از طریق روش های الکترودیاگنوستیک تسهیل شود. از طرفی کنترل گلیسمیک این بیماران محتمل است که از بروز این عوارض پیشگیری نماید. هدف از این مطالعه ارزیابی روش های الکترودیاگنوستیک معمول در بررسی سیستم اتونوم دیابتی ها می باشد.

مواد و روش ها: 30 بیمار دیابتی با 30 فرد بعنوان گروه شاهد از نظر نتایج تست های الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم مقایسه شدند. در هر فرد دیابتی شکایت قابل انتساب به اختلال سیستم اتونوم شامل اسهال شبانه، سبکی سر، بی اختیاری ادرار، یبوست، تهوع و خشکی دهان ثبت گردید. در تمامی افراد دیابتی و نیز گروه شاهد پاسخ سمپاتیک پوستی پالمار و پلانتار و نیز نسبت بازدم/دم و نسبت والسالوا توسط الکترومیوگرافی بررسی شد. بعلاوه در بیماران دیابتی بررسی هدایت عصب (NCS) در دو عصب حسی و دو عصب حرکتی انجام شد.

یافته ها: نتایج بدین صورت بودند که هیچ ارتباط معنادار آماری بین سن دیابتی ها با اختلال در نسبت بازدم/دم، نسبت والسالوا و نیز شدت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم وجود نداشت. ارتباطی بین نوروپاتی محیطی حسی-حرکتی و اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم یافت نشد. بین شدت سمپتوم های اختلال اتونوم و شدت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم نیز هیچ ارتباطی وجود نداشت. ارتباطی بین هیپوتانسیون ارتوستاتیک دیاستولی یا سیتولی با شدت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم، فقدان پاسخ سمپاتیک پوستی (SSR) پالمار، نسبت بازدم/دم غیرطبیعی و نسبت والسالوای غیرطبیعی دیده نشد ولی بین فقدان SSR پلانتار با هیپوتانسیون ارتوستاتیک ارتباط معنادار قابل توجهی یافت شد (P~0.019) بطوریکه در 80% بیماران دچار هیپوتانسیون ارتوستاتیک SSR پلانتار ثبت نشد. SSR پالمار و پلانتار در تعداد قابل توجهی از بیماران دیابتی در مقایسه با افراد گروه شاهد قابل ثبت نبود (در مورد پالمار P~0.00 و در مورد پلانتار P<0.015). ارتباط معنادار آماری بین سال های گذشته از تشخیص دیابت و شدت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم وجود نداشت.

نتیجه گیری و توصیه ها: شاید مهمترین نتیجه گیری این مطالعه این باشد که نوروپاتی اتونوم دیابتی جدا از نوروپاتی محیطی حسی-حرکتی و احتمالا با مکانیسم متفاوتی ایجاد می شود و همچنین نسبت بازدم/دم و سپس نسبت والسالوا بیش از همه تست های مورد بررسی در بیماران دیابتی مختل بود. وجود ارتباط معنادار آماری بین هیپوتانسیون ارتوستاتیک با فقدان SSR پلانتار نشان می دهد این دو مربوط به سیستم سمپاتیک است که این موضوع به لحاظ تئوریک نیز قابل توجیه بوده و یا مطالعات دیگر و منابع موجود در این زمینه همخوانی دارد ولی عدم وجود چنین ارتباطی با SSR پالمار می تواند نشاندهنده حساس تر بودن SSR پلانتار به اختلال سیستم سمپاتیک باشد. همچنین عدم ارتباط معنادار آماری بین سال های گذشته از تشخیص دیابت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم شاید ناشی از عدم تشخیص دیابت نوع دو و یا ناشی از عدم وجود ارتباط پاتوفیزیولوژیک بین هیپرگلیسمی طولانی مدت و نوروپاتی اتونوم باشد.



صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb