24 نتیجه برای امری
محمود جبل عاملی، ابراهیم عامری،
دوره 56، شماره 4 - ( 4-1377 )
چکیده
در یک مطالعه گذشته نگر، 192 بیمار با سل استخوان و مفاصل که از سال 1350 لغایت 1374 به بیمارستان شفا یحیائیان مراجعه و مداوا شده اند و تشخیص آنان با کشت یا پاتولوژی تایید گردیده بود، مورد بررسی قرار گرفتند. 45/3% بیماران مونث بودند. میانگین سنی، 27/5 سال و اغلب بیماران به ترتیب در دهه دوم، اول و سوم قرار داشتند. شایعترین محل ابتلا، ستون فقرات با 40/88% و سپس مفاصل زانو، هیپ و آرنج بودند. در ستون فقرات، ناحیه پشتی بیشترین میزان درگیری را داشت. T11 شایعترین مهره گرفتار بود. استئومیلیت بدون آرتریت در 5 بیمار مشاهده گردید. میانگین سدیمانتاسیون در اولین مراجعه 48 بود و تست مانتو در 23% موارد منفی گزارش شده بود. در رادیوگرافی ریتین در 48/6% علایمی دال بر ضایعه حاد یا قدیمی وجود داشت.
احمد عامری، جمشید انصاری، مجید مختاری، علی چهرئی،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده
ایجاد عوارض ریوی به دنبال رادیوتراپی سرطان پستان ثابت شده است و وابسته به حجمی از ریه که در میدان رادیوتراپی قرار میگیرد میباشد. یکی از راههای بررسی این عوارض تستهای عملکرد ریوی میباشد و همراه آن (CLD) Central Lung Distance میتواند حجم ریه قرار گرفته در میدان رادیوتراپی را نشان دهد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط CLD و تغییرات حجمهای ریوی میباشد.
روش بررسی: 50 بیمار سرطان پستان که پس از جراحی جهت رادیوتراپی تکمیلی به بیمارستان امام حسین (ع) مراجعه کردند وارد مطالعه شدند. ابتدا برای هر بیمار میزان CLD توسط گرافی سیمولاتور تعیین گردید و بیماران دوز استاندارد 5000-4800 سانتیگری را دریافت کردند. تستهای عملکرد ریوی یک بار بلافاصله قبل از رادیوتراپی و سپس یک ماه و سه ماه پس از رادیوتراپی اندازهگیری شد و ارتباط بین CLD و تغییرات تستهای ریوی در فواصل زمانی ذکر شده تعیین گردید.
یافتهها: بین میزان FEV1 و FVC سه ماه پس از درمان و پیش از درمان اختلاف آماری معنیداری وجود دارد (به ترتیب 001/0> p، 006/0>p) بین تغییرات FEV1 سه ماه پس از درمان با CLD (71/0 = r , 001/0>P) و تغییرات FVC سه ماه پس از درمان با CLD (59/0= r، 001/0>p) همبستگی مثبت آماری معنیداری وجود دارد. همچنین معادلات رگرسیون خطی جهت پیشگویی FEV1 و FVC سه ماه پس از درمان بر اساسFEV1 وFVC پیش از درمان و CLD طراحی گردید.
نتیجهگیری: کاهشFEV1 و FVC سه ماه پس از درمان رادیوتراپی پستان ایجاد میگردد و CLD یک شاخص پیشگوییکننده مناسب جهت تعیین این کاهش میباشد.
حمید بهتاش، ابراهیم عامری، محمد صالح گنجویان، نیما کبیریان دهکردی، محمد فرشته نژاد، بهروز ا کبرنیا،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده
اسکولیوز مادرزادی یک اختلال تکاملی است که به انحنای جانبی ستون مهرهها در صفحه کرونال اطلاق میشود. روشهای جراحی در این بیماران فیوژن خلفی مهرهها یا Posterior Spinal Fusion (PSF) است که میتواند همراه و یا بدون وسیله گذاری باشد. خطر نقایص عصبی و نیز احتمال جابهجایی وسیلهها مورد تردید قرار گرفته است. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه نتایج کوتاهمدت و بلندمدت فیوژن خلفی مهرهها با و بدون وسیلهگذاری جهت اصلاح اسکولیوز مادرزادی به انجام رسید.
روش بررسی: این مطالعه در 41 بیمار دارای اسکولیوز مادرزادی که در طی سالهای 74-55 تحت عمل فیوژن خلفی مهرهها قرار گرفته بودند، انجام شد. بیماران با توجه به استفاده و یا عدم استفاده از وسیلهگذاری در ستون مهرهها در دو گروه تقسیم میشدند؛ گروه A: شامل 22 فرد که بدون وسیلهگذاری تحت عمل جراحی فیوژن خلفی مهرهها قرار گرفتند و گروه B: شامل 19 فرد که تحت عمل جراحی PSF قرار گرفته و وسیلهگذاری نیز در مهرههای آنها انجام گرفت. زاویه انحنای اسکولیوز قبل از جراحی، دو هفته و یک سال پس از عمل PSF و همچنین در انتهای زمان پیگیری ارزیابی شد.
یافتهها: میانگین انحنای اصلی اولیه (قبل از جراحی) در دو گروه A و B به ترتیب °3/66 و°1/69 بود و یک سال پس از عمل PSF به°1/43 در گروه A و°4/38 در گروه B رسید. میانگین مدت زمان پیگیری در بیماران (3=SD) هشت سال بود و در انتهای پیگیری میانگین زاویه انحناء در دو گروه A و B به ترتیب به °3/47 و°4/39 رسید. بنابراین درصد اصلاح نهایی انحنا در دو گروه A و B به ترتیب %7/28 و 43% و درصد کاهش اصلاح 5/5% و 3/4% بود. نتایج مطالعه نشان دهنده مقدار اصلاح بیشتر انحنا در بیماران تحت وسیلهگذاری بود (05/0>p).
نتیجهگیری: در بیمارانی که علاوه بر عمل PSF تحت وسیلهگذاری نیز قرار گرفتند، نتایج اصلاحی بهتر در کوتاه مدت و افزایش درصد اصلاح نهایی انحنا در بلند مدت داشتند و درصد کمتری از کاهش اصلاح در انتهای زمان پیگیری نیز مشاهده شد.
حمید بهتاش، ابراهیم عامری، بهرام مبینی، فرزاد امیدی کاشانی، سید محمود طباطبایی،
دوره 66، شماره 11 - ( 11-1387 )
چکیده
800x600 Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: درمان اسپوندیلولیستزی دژنراتیو بسیار مورد بحث است. در
حال حاضر، برای بیمارانی که به درمان طبی پاسخ مناسب نمیدهند روشهای جراحی
متعددی وجود دارد. هدف از انجام این بررسی، ارزیابی نتایج درمان مبتلایان به
اسپوندیلولیستزی دژنراتیو به روش جراحی رفع فشار، وسیلهگذاری و جوشدهی خلفی
جانبی میباشد.
روش
بررسی: این بررسی بهصورت مطالعه قبل و بعد روی 23 بیمار
مبتلا به اسپوندیلولیستزی دژنراتیو که برای اولین بار تحت جراحی قرار میگرفتند
انجام شد. همه این بیماران تحت جراحی رفع فشار، وسیلهگذاری و جوشدهی خلفی جانبی قرار
گرفته و بهطور متوسط بهمدت 29 ماه (13 تا 73 ماه) پیگیری شدند. برای بررسی
نتایج بالینی از شاخص ناتوانی اوسستری، ظرفیت عملکردی هندرسون، میزان پایداری
علایم پا، کمر یا لنگش استفاده شده است.
یافتهها: متوسط شاخص ناتوانی اوسستری که قبل از عمل 2/72% (50 تا
88%) بود، در آخرین مراجعه بیماران به 4/14% (صفر تا 54%) رسید. نتایج ظرفیت
عملکردی هندرسون در آخرین مراجعه بیماران، شامل 14 مورد (9/60%) عالی، هفت مورد
(4/30%) خوب و در دو مورد (7/8%) متوسط بوده است. میزان کاهش شاخص ناتوانی اوسستری
بعد از عمل نسبت به قبل از عمل و نیز ظرفیت عملکردی هندرسون، ارتباط قابلتوجهی با
میزان سابقه درد پا و لنگش در بیماران داشته است (05/0p<).
همچنین، نتایج بالینی پس از جراحی تحتتأثیر مشخصات رادیولوژیک اسپوندیلولیستزی
قبلاز عمل نبوده است.
نتیجهگیری: جراحی رفع فشار، وسیلهگذاری و جوشدهی خلفی جانبی، روشی
مؤثر و کم خطر در درمان بیماران با اسپوندیلولیستزی دژنراتیو ستون فقرات کمری است.
ابوطالب بیگی، هدی طبرستانی، اشرف معینی، فریبا زرینکوب، میترا کاظمیپور، آرش هادیانامری،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: خونریزی
بعد از زایمان از علل مهم مورتالینی و موربیدیتی مادران باردار است. کنترل فعال
مرحله سوم زایمان یک روش شناختهشده پیشگیری از خونریزی بعد از زایمان است این
مطالعه مقایسه بین دو داروی یوترونیک در پیشگیری از خونریزی پس از زایمان میباشد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 542 بیمار حامله
نخستزا در طی سالهای ۸۵ تا ۸۷ انجام شد. مادران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم
شدند. در یک گروه 400 میکروگرم میزوپروستول زیرزبانی و در گروه دیگر 20 واحد اکسیتوسین
وریدی بلافاصله بعد از تولد نوزاد تجویز شد. دادهها با استفاده از نرمافزار institute,
USA) JMP (Version 4, SASو آزمونهای 2 cو تی مستقل آنالیز گردید.
یافتهها:
خونریزی پس از زایمان در بیماران تحت درمان با میزوپرستول به میزان معنیداری کمتر
از گروه تحت درمان با اکسیتوسین بود. طول مرحله سوم زایمان نیز در
گروه میزوپروستول کمتر از گروه اکسیتوسین بود (45/6 دقیقه در گروه میزوپروستول در
قیاس با 9/6 دقیقه در گروه اکسیتوسین. مقایسه تفاوت هموگلوبین قبل و
بعد از زایمان بین دو گروه نشان داد که خونریزی در گروه میزوپرستول کمتر بود و این
گروه افت هموگلوبین کمتری داشت. عوارض جانبی در گروه مصرفکننده
میزوپرستول، بالاتر بود، ولی خطرناک نبودند. شایعترین عارضه در گروه میزوپروستول لرز
(66/35%) و در گروه اکسیتوسین سردرد (63/9%) بود.
نتیجهگیری: میزوپروستول در کنترل خونریزی بعد از زایمان موثرتر از
اکسیتوسین است.
ابراهیم عامری مهابادی، ایمان قماشی، مسعود میرزاده جواهری، فرشاد نیکویی،
دوره 69، شماره 5 - ( 5-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: اسکولیوز یکی از شایعترین
دفورمیتیهای ستون فقرات میباشد و موجب کاهش عملکرد ریوی میشود. در مورد تغییرات عملکرد ریوی
پس از اصلاح جراحی در اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان اختلاف نظر وجود دارد. هدف از
این مطالعه بررسی تغییرات ریوی پس از جراحی با توجه به نوع جراحی انجام شده در
اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان بود.
روش بررسی: 65
بیمار با تشخیص اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان که در بیمارستان شفا یحیاییان از سال
1376 تا 1386 تحت عمل جراحی اصلاحی ستون فقرات قرار گرفته بودند و اطلاعات مربوط
به آزمون عملکرد ریوی قبل از انجام جراحی آنها موجود بود، وارد مطالعه شدند.
بیماران بر اساس نوع جراحی به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول شامل 25 بیمار با
فیوژن خلفی (PSF)، گروه دوم شامل 29 بیمار با فیوژن
قدامی و خلفی توام (ASF+PSF) و گروه سوم شامل 10 بیمار
با فیوژن خلفی بهعلاوه توراکوپلاستی (PSF+Thoracoplasty) بود. مقادیر مطلق و درصد پیشبینی
شده ظرفیت حیاتی حداکثر (FVC) و حجم بازدمی ثانیه اول (FEV 1) قبل از جراحی و در آخرین پیگیری بیمار با هم مقایسه شدند و رابطه
آنها با نوع جراحی، بررسی شد.
یافتهها: هیچ رابطه معنیداری بین نوع جراحی انجام شده و میزان
تغییرات آزمون عملکردی ریوی وجود نداشت (05/0P>). میزان FVC و FEV1 بیماران پس از سپری شدن حداقل دو
سال از زمان جراحی در گروههای بیماران همانند مقادیر FVC و FEV1 قبل از جراحی بود.
نتیجهگیری: پس از گذشت حداقل دو سال از زمان جراحی بین روشهای جراحی
از نظر نتایج آزمون عملکرد ریوی تفاوتی موجود نبود.
ابراهیم عامری، حسن قندهاری، رضا شفیعپور،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: علیرغم پیشرفتهای چشمگیر در زمینه درمان اسکولیوز ایدیوپاتیک، اتیولوژی بیماری مشخص نمیباشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تراکم استخوان دختران مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک و افراد سالم میباشد.
روش بررسی: 57 دختر مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک، 12 تا 20 ساله (بدون سابقه بیماری نوروماسکولار، دفورمیتی مادرزادی مهره یا سابقه جراحی قبلی ستون فقرات) با 100 فرد سالم در همان محدوده سنی مورد مقایسه قرار گرفتند. تراکم استخوان هر 157 نفر با روش جذبسنجی دوگانه با دستگاه هولوژیک مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: میانگین تراکم استخوان استاندارد شده بر اساس نژاد (S-BMD) در دو گروه شاهد و بیمار به ترتیب 57/982 و 47/914 بود (030/0=P). میانگین تراکم استخوان ستون فقرات (Spine BMD) در دو گروه بهترتیب 89/0 و 83/0 بود (030/0=P). میانگین تراکم استخوان اطراف هیپ (Hip BMD) نیز در دو گروه به ترتیب 85/0و 78/0 بود (004/0=P) که تفاوت از نظر آماری معنیدار بود. محل انحنا بر اساس طبقهبندی Lenke تفاوت معنیداری در مقدارS-BMD ، Hip BMD و Spine BMD ایجاد نمیکرد (بهترتیب 208/0=P، 061/0=P و 274/0=P) ولی با افزایش زاویه انحنا میزان S-BMD وSpine BMD کاهش قابل ملاحظهای نشان میداد (به ترتیب 017/0=P و 016/0=P) ضمن اینکه Hip BMD نیز با افزایش زاویه انحنا کاهش نشان میداد ولی این کاهش از نظر آماری معنیدار نبود (069/0=P).
نتیجهگیری: با توجه به مطالعه انجام شده میزان تراکم استخوانهای افراد مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک از جمعیت عادی کمتر است و با افزایش زاویه انحنا در بین بیماران نیز تراکم استخوانها سیر نزولی دارد. البته پی بردن به ماهیت بیماری نیازمند انجام مطالعات بیشتر میباشد.
کامران آقاخانی، سعید محمدی، امیر مولانایی، آزاده معماریان، مریم عامری،
دوره 71، شماره 7 - ( مهرماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : آسیبهای ناشیاز سوختگی آبجوش و غذای داغ شایع بوده و از عوامل منجر به مرگ و عوارض شدید میباشد. هدف این مطالعه بررسی اپیدمیولوژیک مصدومین بستریشده بهدلیل سوختگی آب جوش و غذای داغ بود تا از این طریق گروه خطر شناسایی و روشهای پیشگیری و درمانی مناسب با گروه خطر طراحی و اجرایی گردد.
روش بررسی: برای انجام این مطالعه توصیفی گذشتهنگر، اطلاعات لازم با بررسی پرونده بیماران بستریشده در بیمارستان شهید مطهری تهران از سال 1386 الی 1390 گردآوری شد. متغیرهای جمعآوریشده شامل سن، جنس، عامل سوختگی، درجه، نحوه، درصد سوختگی و سرنوشت نهایی مصدومین ناشیاز آبجوش و غذای داغ بودند.
یافتهها: از 1150 بیمار سوخته با آبجوش و غذای داغ، 1/42% مؤنث بودند. شایعترین سن سوختگی یکسالگی بود و 50% بیماران زیر سه سال سن داشتند. 1011 مورد (9/87%) سوختگی با آبجوش و 139 مورد (1/12%) سوختگی با غذای داغ را تجربه کردند. انگیزه سوختگی در 3/0% (سه مورد) دگرسوزی و 7/99% (1147 مورد) حادثه بود. بیشترین تعداد سوختگی در کودکان مذکر 12 سال و کمتر 484 نفر (1/42%) و کمترین تعداد در افراد مذکر بالای 12 سال 180 نفر (7/15%) دیده شد. میانگین درصد سوختگی در گروه بالای 12 سال 11% و در گروه 12 سال و کمتر 9/30% بهدست آمد. میانگین مدت بستری بیمارستانی 4/11 روز و میزان مورتالیتی مطالعه 8/4% بود.
نتیجهگیری: در افراد 12 سال و کوچکتر خطر بروز سوختگی با مایعات داغ بیش از سایرین بود. همچنین درصد سوختگی نیز در این جمعیت بیشتر بود. بنابراین توصیه میشود در اماکنی که کودکان 12 سال و یا کوچکتر بهویژه جنس مذکر حضور دارند به مسایل ایمنی در رابطه با احتمال سوختگی با مایعات داغ توجه خاص شود.
مظاهر قربانی، امیر مولانایی، شیث امینی، مریم عامری،
دوره 72، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع کاربرد اسلحه گرم در اعمال جنایی حتی در کشورهایی که کنترل قانونی شدید بر این سلاحها وجود دارد رو به افزایش است. در این بررسی تلاش داریم تا خصوصیات دموگرافیک اجساد این عامل غیرطبیعی مرگ را در جامعه ایرانی مورد ارزیابی قرار دهیم.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی توصیفی، موارد مرگ در اثر اصابت گلوله در سالن تشریح پزشکی قانونی طی یکسال از تیر 1390 لغایت تیر 1391 بررسی شدند. متغیرهای مورد مطالعه شامل سن، جنس، تحصیلات، شغل، اعتیاد به مواد مخدر و الکل و همچنین اطلاعات مربوط به اصابت گلوله مثل خودکشی یا دگرکشی، تعداد شلیک (ورودی گلوله)، محل اصابت گلوله، نوع سلاح گرم، ارگانهای آسیبدیده، فاصلهی شلیک گلوله و محل حادثه بودند.
یافتهها: در این مطالعه، 38 جسد مذکر با میانگین سنی 4/32 سال که بر اثر اصابت گلوله فوت شده بودند وارد مطالعه شدند. محل اصابت گلوله در سر 16 مورد (2/42%)، قفسهسینه 9 مورد (3/24%)، شکم دو مورد (4/5%)، یک مورد به اندام (7/2%) و اصابت به محلهای مختلف 9 مورد (3/24%) بود. ارگانهای آسیبدیده مغز 18 مورد (6/48%) ریه پنج مورد (5/13%) و 12 مورد (4/32%) ارگانهای متعدد آسیبدیده بودند. در مطالعه ما 33% موارد خودکشی بود و 5/47% موارد دیگرکشی بود. محل حادثه در 12 مورد (0/50%) خارج از منزل، هشت مورد (3/33%) در منزل و چهار مورد (7/16%) در محل کار بوده است.
نتیجهگیری: سن قربانیان نسبت به گذشته بالاتر رفته و الگوهای مشاهدهشده بهعلت نحوهی دسترسی ایرانیان به اسلحه و اختلاف فرهنگی از بعضی جهات با گزارشات جهانی متفاوت است. این مطالعه میتواند مبنایی برای تغییرات استفاده از سلاح گرم و میزان قتل و خودکشی و گروه سنی استفادهکنندگان از سلاح گرم باشد.
کامران آقاخانی، ابراهیم عامری، مریم عامری، سید علی محترمی،
دوره 73، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیبهای ارتوپدی در کودکان شایع میباشد و سبب مشکلات فراوان مادی و خسارت روحی کودک و خانواده میگردد. شناسایی اپیدمیولوژی این آسیبها میتواند در جلوگیری از آسیب و همچنین برنامهریزیهای درمانی موثر باشد. هدف از این مطالعه شناسایی ابعاد مختلف آسیبهای ارتوپدی در جامعه ایرانی است. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی آیندهنگر کلیه بیماران زیر 19 سال که در طی یکسال در فاصله زمانی اول اردیبهشت 1392 تا پایان فروردین 1393 از طریق اورژانس بیمارستان شفا یحیاییان بستری گردیدند، بهصورت آیندهنگر مورد بررسی قرار گرفتند. سن، جنس و مکانیسم تروما جمعآوری و بررسی شد. یافتهها: در طول مدت مطالعه 1081 بیمار زیر 19 سال با آسیب ارتوپدی بستری گردیدند که اکثریت را پسران تشکیل میدادند (830 نفر، 8/76%). دختران (251 نفر، 2/23%) میانگین سنی 63/4±67/8 سال در قیاس با 06/5±04/11 سال در پسران داشتند که اختلاف معناداری داشت (001/0P<). حداکثر شیوع سنی پسران 18 سال بود. در حالیکه در دختران دو پیک سنی، در سه و 9 سالگی دیده شد. شکستگی در 621 بیمار (8/70%) در اندام فوقانی و 256 بیمار (2/29%) در اندام تحتانی بود. 27 بیمار دچار دررفتگی مفاصل، پنج مورد ضایعه لیگامانی زانو، 128 بیمار آسیب نسوج نرم اندامها و 44 بیمار ضایعات ستون فقرات داشتند. شایعترین مکانیسم تروما در هر دو جنس سقوط از حالت ایستاده بود (5/48%). شایعترین استخوان دچار آسیب، استخوانهای رادیوس و اولنا (146 مورد 7/16%) و سپس سوپراکوندیلر آرنج (134 مورد 3/15%) بود. بیشترین شیوع در فصل تابستان 1/30% و کمترین در زمستان 1/18% مشاهده شد. نتیجهگیری: مطالعه حاضر افزونبر شناخت اپیدمیولوژی آسیبهای ارتوپدی اطفال، زمینه آموزش والدین برای جلوگیری از بروز آسیب در کودکان در معرض خطر را فراهم مینماید.
شهروز کاظمی، مژگان شاکری حسین آباد، مریم عامری، بتول قربانی یکتا،
دوره 73، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوارض مرتبط با صدمات تروماتیک مغزی، سندرم دیسترس حاد تنفسی (ARDS) است. هدف این مطالعه بررسی شیوع سندرم دیسترس تنفسی حاد در صدمات تروماتیک حاد به سر است.
روش بررسی: این مطالعه آیندهنگر بر روی بیماران صدمه تروماتیک حاد سر بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان شهدای هفتم تیر تهران از مهر 1391 تا شهریور 1392 انجام شد. شرط ورود به مطالعه وجود ترومای سر در بیمار و شرط خروج صدمه قفسه سینه هم زمان بود. سپس بر اساس فرمول Cohran تعداد نمونه انتخاب شد. پرسشنامهای طراحی شد که پزشکان وبا نظارت متخصص جراحی مغز و اعصاب آن را به صورت آیندهنگر تکمیل کردند.
یافتهها: میزان شیوع سندرم زجر تنفسی 35(8/23%) مورد بود. شایعترین آسیب همراه با اسیدوز متابولیک Subarachnoid hemorrhage (SAH) بود. شایعترین آسیب همراه با ARDS آسیب Subdural hemorrhage (SDH) بودند. رابطه بین Glasgow Coma Scale (GCS) و ARDS معنادار بود (0001/0P<). بیماران با SAH میانگین نمره GCS=7 و افراد فاقد SAH دارای میانگین نمره GCS=5 بودند. اختلاف بین این دو معنادار بود (012/0P<).
نتیجهگیری: سندرم دیسترس حاد تنفسی به دنبال صدمات تروماتیک مغزی از عوارض شایع میباشد که توجه به آن در مدیریت درمان ضروری است و موجب کاهش مرگ و میر میگردد. در این مطالعه مشخص شد که مصدومان تصادفات با آسیب سر حسب ریسک فاکتورهای همراه و متغیرهای مربوطه پیامدهای مختلفی داشتند. بیشترین صدمه سر منجر بهARDS خونریزیSDH بوده و ریسک فاکتور همراه سن بالا در جنس مرد و وجود اسیدوز بود.
فاطمه نوریان زواره، مریم عامری، رویا کردرستمی، ناهید داداشزاده،
دوره 75، شماره 8 - ( آبان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسیهای مختلف نشان داده است که بین تمایز غدد جنسی و انگشتان ارتباط وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی دیمورفیسم جنسیتی در نسبت اندازه انگشتان دست راست و چپ بهعنوان شاخص تعیین جنسیت در نژاد ایرانی میباشد.
روش بررسی: مطالعه بر روی ۱۰۰ نفر انسان سالم با طیف سنی ۱۹ تا ۳۵ سال در شش ماههی اول سال ۱۳۹۶ در شهرهای تهران و کاشان انجام شد. طول انگشتان دوم، سوم، چهارم و پنجم هر دو دست از برش پایه انگشتی کف دست تا نوک انگشت با خطکش دقیق و با دقت mm ۰/۰۱ اندازهگیری شد. نسبت طول انگشتان مختلف شامل 3D:4D, 3D:5D, 2D:5D, 2D:3D, 2D:4D و 4D:5D محاسبه گردید.
یافتهها: میانگین نسبت انگشتان دست راست و دست چپ در گروههای مورد مقایسه با هم برابر نبود.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که میتوان از نسبت 2D:4D در انگشتان هر دو دست در مقایسه با سایر نسبتها بهعنوان ابزاری قدرتمند در تعیین دیمورفیسم جنسی در جمعیت ایرانی بهره جست.
شهرام سیفی، نادیا بنیهاشم، بهمن حسننسب، پرویز امری،
دوره 76، شماره 1 - ( فروردین 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تهویه مکانیکی طولانی و نیاز به لوله تراشه، اندیکاسیونهای اصلی تراکئوستومی هستند. این پروسیجر به دو روش پرکوتانئوس (Percutaneous dilatational tracheostomy, PDT)و جراحی قابل انجام است. در این مطالعه تراکئوستومی به روش جراحی و پرکوتانئوس در بخش مراقبتهای ویژه مورد مقایسه قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بر روی ۶۱ بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژه داخلی بیمارستان آیتالله روحانی دانشگاه علوم پزشکی بابل از ۲۵ فروردین ۱۳۹۲ تا ۲۶ فروردین ۱۳۹۵ انجام شد. در گروه آزمایش (۴۴ مورد) تراکئوستومی به روش پوستی و در گروه شاهد (۱۷ بیمار) به روش جراحی انجام شد. میزان عوارض زودرس و مدت زمان انتظار تصمیم تا انجام تراکئوستومی در دو گروه بررسی شد.
یافتهها: میانگین سنی بیماران مرد برابر با ۸/۷۹±۵۹/۶۸ و بیماران زن برابر با ۶/۴۱±۶۰/۳۵ سال بود. در این مطالعه از نظر مدت زمان انتظار از زمان لولهگذاری تا انجام تراکئوستومی بهطور میانگین در گروه PDT ۱۴/۱۹ روز و گروه تراکئوستومی به روش جراحی ۲۰/۶۹ روز قرار داشتند که اختلاف دو گروه معنادار بود (۰/۰۰۱P=). خونریزی زودرس پس از عمل پنج مورد (۸/۲%) بود که در گروه PDT دو مورد (۳/۳%) و گروه جراحی سه مورد (۴/۹%) بوده است که تفاوت معنادار نبود (۰/۴۶P=). عفونت محل زخم در طول مدت بستری و تا ده روز بعد، در دو بیمار معادل ۳/۳% بود که از این تعداد در گروه PDT یک مورد (۱/۶%) و گروه جراحی یک مورد (۱/۶%) بود که تفاوت معنادار نبود (۰/۴۳P=). هیچ عارضه دیگری از جمله آمفیزم زیرجلدی، صدمه به دیواره خلفی تراشه و پارگی در دوگروه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: تراکئوستومی پرکوتانئوس با توجه به مدت زمان انتظار کمتر و عدم نیاز به انتقال بیمار به خارج از بخش میتواند روش جایگزین ایمن و مناسب برای روش جراحی باشد.
کامران آقاخانی، مریم عامری،
دوره 76، شماره 6 - ( شهریور 1397 )
چکیده
با اینکه انرژی الکتریکی یکی از بهترین و تمیزترین انرژیها است اما روش حفاظت و بهرهبرداری صحیح از آن همیشه و در همهجا با مشکلاتی همراه است. یکی از مهمترین مشکلات آن، برقگرفتگی و خطرات ناشی از آن است که گاهی موجب از دست دادن جان انسانها میگردد. وقتی بدن یا قسمتی از آن کاملا در یک میدان جریان قوی برق قرار گیرد یا تماس با مصدومی که به منبع قوی برق متصل است برقرار شود، فرد دچار سوختگی الکتریکی میشود. ضایعات ناشی از سوختگی الکتریکی حدودا 5% از تختهای بستری مراکز بزرگ سوختگی را به خود اختصاص میدهند. نوع عوارض ناشی از سوختگی الکتریکی با توجه به محل ورود جریان الکتریسیته، شدت آن و مقاومت بافتی متفاوت است. اما کمابیش بیشترین عوارض فیزیکی مربوط به دستها و اندامهای فوقانی بدن میباشد. از سوی دیگر آسیبهای روحی و مشکلات آتی ناشی از کارافتادگی و بیکاری، زندگی مصدومان سوختگی الکتریکی را تحت تاثیر قرار میدهد. افزونبر انجام اقدامات صحیح و به موقع در درمان مصدوم، شناخت و مدیریت عوارض کوتاهمدت و بلندمدت ناشی از سوختگی الکتریکی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مطالعه مروری ضمن معرفی انواع سوختگی الکتریکی و آمارهای گزارش شده درباره آن، عوارض مختلف ناشی از سوختگی الکتریکی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. آگاهی از میزان بروز سوختگی الکتریکی در اقشار جامعه و انواع عوارض ناشی از آن به برنامهریزی و مدیریت مشکلات مصدومین سوختگی الکتریکی و همچنین اتخاذ راهکارها برای جلوگیری از بروز این حوادث کمک شایانی میکند.
مریم عامری، سهیلا قربانی، ابراهیم عامری، فروزان فارس،
دوره 76، شماره 8 - ( آبان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: در پزشکی قانونی استفاده از بقایای اجساد برای تعیین جنسیت فرد، امری رایج است. هدف از انجام این مطالعه، تخمین جنسیت افراد با استفاده از اندازهگیری استخوانهای فالانژ و متاکارپال بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی، از فروردین ۱۳۹۶ تا شهریور ۱۳۹۶، بر روی تصاویر پرتوی ایکس دست افراد بالغ، در مرکز آموزشی درمانی شفایحیاییان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. در پزشکی قانونی استفاده از بقایای اجساد برای تعیین جنسیت فرد، امری رایج است. ۲۰۰ فرد بالغ که فاقد بیماری زمینهای استخوانی بودند، در این مطالعه وارد شدند. طول بند دیستال، بند میانی، بند پروگزیمال، طول متاکارپ، طول انگشت بدون محاسبه بافت نرم نوک انگشت و طول انگشت با محاسبه بافت نرم نوک آن اندازهگیری شد.
یافتهها: مقایسه میانگین نسبت اندازه استخوانهای انگشتان و کف دست در هر دو جنس نشان داد که بین نسبت طول انگشتان اول به دوم، اول به سوم و اول به چهارم، با و بدون محاسبه بافت نرم، در هر دو دست، بین دو جنس تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱P<) و بیشترین معناداری در نسبت انگشت اول به سوم مشاهده شد. در بین استخوانهای متاکارپال نیز معنادارترین تفاوت بین دو جنس در نسبت متاکارپ چهارم به پنجم دست راست بود (۰/۰۰۱P=). در بین بندهای مختلف انگشتان نیز بیشترین تفاوتهای جنسیتی در بندهای دیستال دست چپ و مدیال و پروگزیمال دست راست مشاهده شد (۰/۰۰۱P<).
نتیجهگیری: یافتههای بهدست آمده نشان داد نسبت طول انگشت اول به سوم و همچنین طول متاکارپ چهارم به پنجم، در دو جنس بهطور معناداری متفاوت است.
محسن شجاع، محدثه سلیمانی، مریم عامریان، نیلوفر اسبقیپور، پیمان حجازی،
دوره 77، شماره 2 - ( اردیبهشت 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با افزایش روزافزون کاربرد پرتو ایکس در تشخیص بیماریها، احتمال پرتوگیری جنین در افراد باردار نیز افزایش مییابد. هدف از این مطالعه بررسی میزان رعایت اصول حفاظتی و قانون ۱۰ روز در تصویربرداری از زنان مستعد بارداری است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از تیر تا مهر ۱۳۹۶ در مراکز تصویربرداری دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد. ابتدا از بیماران در خصوص اطلاعرسانی پرتوکاران در خصوص قانون ۱۰ روز، پرسش شد. سپس پرسشنامهای در اختیار پرتوکاران قرار گرفت. همچنین وجود کاردستور حفاظتی نیز تعیین شد.
یافتهها: پرسش از بیماران در خصوص باردار بودن به میزان ۱۹% انجام نشد که ارتباط معناداری با مجرد بودن بیماران نداشت (۰/۰۰۰۴=P). همچنین میانگین نمره میزان آگاهی پرتوکاران ۰/۹۶±۱۴/۲۱ بهدست آمد که ارتباط معناداری با سابقه کاری و محل خدمت و میزان تحصیلات آنان نیز نداشت (۰/۰۹=P). از طرفی در نیمی از مراکز کاردستورهای مکتوب موجود نبود.
نتیجهگیری: اصول حفاظت پرتو و قانون ۱۰ روز در رادیوگرافی از زنان مستعد بارداری، به میزان مطلوبی انجام شد.
علی عامری،
دوره 77، شماره 7 - ( مهر 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با پیشرفت یادگیری عمیق (Deep learning)، انقلاب بزرگی در هوش مصنوعی ایجاد شده که بسیاری از رشتهها را بهشدت تحت تاثیر خود قرار داده است. یادگیری عمیق، پردازش دادههای خام با ابعاد بالا (مانند سیگنال یا تصویر) را بدون نیاز به مهندسی ویژگی (Feature engineering)، امکانپذیر میکند. هدف از این پژوهش، توسعه یک سیستم بر پایه یادگیری عمیق، برای تخمین اراده حرکتی از روی سیگنال EMG میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه، یک سیستم مایوالکتریک (Myoelectric) بر پایه شبکه عصبی کانولوشنال (CNN) (که یک مدل یادگیری عمیق است)، بهعنوان جایگزینی برای روشهای معمول طبقهبندی (Classification) که نیازمند به مهندسی ویژگی هستند، معرفی شده است. این سیستم برای حرکات انفرادی و ترکیبی مچ دست، بر روی ده شخص سالم، مورد ارزیابی قرار گرفته شد. عملکرد روش پیشنهادی، با یک سیستم استاندارد برپایه Support vector machine (SVM) که از ویژگیهای حوزه زمانی (Time domain, TD) استفاده میکند، مقایسه گردید.
یافتهها: باوجود عملکرد ثابت شده و رواج بسیار بالای ویژگیهای TD، سیستم پیشنهادی بهدقت طبقهبندی مشابهی (۰/۱۹P=) دست یافت. مزیت سیستم پیشنهادی در این است که نیازی به استخراج دستی و مهندسی ویژگی از سیگنال EMG وجود ندارد و CNN بهصورت خودکار، ویژگیهای مورد نیاز را فراگرفته و از سیگنال استخراج میکند.
نتیجهگیری: این یافتهها، توانایی بالای CNN، برای یادگیری و استخراج اطلاعات غنی و پیچیده از سیگنالهای بیولوژیک را نشان میدهد. CNN میتواند اطلاعات زمانی و فرکانسی مورد نیاز برای تخمین اراده حرکتی را از روی سیگنال EMG فرا بگیرد.
آرزو امیری، مریم عامری،
دوره 77، شماره 9 - ( آذر 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: قطع عضو، یکی از انواع شدید آسیب به خود است که به قصد صدمه به بدن، انجام میگیرد. چشم، دستگاه ژنیتال و دست، اعضای مهمی هستند که مورد هدف قرار میگیرند. تاکنون، قطع آلت تناسلی توسط خود، در جهان کمتر گزارش شده است و شایعترین علت آن اختلالات سایکولوژیک و در راس آنها سایکوزها هستند.
معرفی بیمار: مرد ساله مجرد، مبتلا به اختلال دوقطبی، که از دوران نوجوانی تحت درمان قرار داشت. وی سابقه سوءمصرف مواد و همینطور روابط جنسی متعدد را داشت. از دو ماه پیش، توهمات شنوایی بیمار مبنی بر قطع آلت تناسلی شروع شده بود که در نهایت در روز حادثه، منجر به این اقدام شد.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد مجموعه عواملی مانند ابتلای بیمار به سایکوز بهدنبال اختلال دوقطبی، سوءمصرف مواد، عقبماندگی ذهنی، داشتن روابط جنسی متعدد و همینطور رابطه قوی عاطفی با مادر میتواند بهعنوان محرک برای اقدام به قطع آلت تناسلی باشد.
علی عامری،
دوره 78، شماره 3 - ( خرداد 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پوست یکی از شایعترین سرطانها و ملانوما (Melanoma) کشندهترین نوع سرطان پوست میباشد. خال ملانوسیتیک (Melanocytic nevi) و ملانوما هر دو از ملانوسایتها (سلولهای تولیدکننده رنگدانه) بهوجود میآیند، اما خال ملانوسیتیک خوشخیم و ملانوما بدخیم هستند. این مقاله یک مدل یادگیری عمیق (Deep learning) برای طبقهبندی (Classification) این دو ضایعه پوستی ارایه میکند.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی که در بهمن ۱۳۹۸ در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد، از مجموعه داده عکسهای درماسکوپی Human against machine with 10000 training images, (HAM10000)، هزار تصویر خال ملانوسیتیک و هزار تصویر ملانوما استخراج گردید. از هر مورد، ۹۰۰ تصویر به شکل تصادفی برای آموزش سیستم انتخاب شدند و ۱۰۰ تصویر باقیمانده برای تست اختصاص داده شد. یک مدل یادگیری عمیق شبکه عصبی کانولوشنال (Convolutional neural network)، با استفاده از AlexNet (Krizhevsky et al., 2012) بهعنوان مدل از پیش آموزش دیده شده (Pretrained)، بهکارگرفته شد. در ابتدا این شبکه با ۱۸۰۰ تصویر آموزش داده شد و سپس عملکرد آن بر روی ۲۰۰ تصویر ارزیابی گردید.
یافتهها: مدل پیشنهادی به دقت ۹۳% (Accuracy) در طبقهبندی تصاویر به دو کلاس خوشخیم و بدخیم دست یافت. همچنین مساحت زیر منحنی Receiver operating characteristic (ROC)، ۹۸/۰، حساسیت ۹۴% (Sensitivity) و اختصاصیت ۹۲% (Specificity) بهدست آمد. همچنین با تنظیم پارامتر آستانه طبقهبندی مدل، امکان افزایش حساسیت، به قیمت کاهش اختصاصیت وجود دارد و بالعکس.
نتیجهگیری: با توجه به دشواری تشخیص ملانوما حتی برای متخصصین با تجربه، یافتههای این مطالعه، توانایی بالای یادگیری عمیق را در تشخیص سرطان پوست نشان میدهد.
علی عامری،
دوره 78، شماره 4 - ( تیر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: شایعترین انواع سرطان پوست غیرملانومی، سرطانهای سلول پایهای (Basal cell carcinoma, BCC) و سلول اسکواموس (Squamous cell carcinoma, SCC) میباشند. Actinic keratoses (Solar keratoses) و Intraepithelial carcinoma (Bowen’s disease) که بهطور مخفف از آنها با نام AKIEC یاد میکنیم، پیشزمینههای SCC هستند. از آنجا که تشخیص زودهنگام، تاثیر بسزایی در درمان سرطان دارد، این مطالعه یک مدل مبتنی بر کامپیوتر برای تشخیص این سرطان معرفی میکند.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی که در بهمن 1398 در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد، از مجموعه تصاویر درماسکوپی Human against machine with 10000 training images (HAM10000)، تعداد 327 تصویر AKIEC، 513 تصویر BCC و 840 تصویر کراتوسیس خوشخیم (Benign keratosis, BK) استخراج گردید. از هر کدام از این سه نوع داده، 90% تصاویر بطور تصادفی بهعنوان داده آموزشی انتخاب و مابقی بهعنوان داده تست لحاظ شدند. از یک مدل یادگیری عمیق شبکه عصبی کانولوشنال (Deep learning convolutional neural network)، با استفاده از شبکه AlexNet (Krizhevsky, et al., 2012) بهعنوان شبکه از پیشآموزش (Pretrained) داده شده برای تشخیص سرطان استفاده شد. پس از آموزش شبکه بر روی داده آموزشی، عملکرد آن بر روی داده تست، ارزیابی گردید.
یافتهها: مدل یادگیری عمیق پیشنهادی به دقت 90%(Accuracy) در طبقهبندی (Classification) تصاویر به دو کلاس خوشخیم و بدخیم دست یافت. همچنین مساحت زیر منحنی Receiver operating characteristic (ROC) 0.97، حساسیت 94% (Sensitivity) و اختصاصیت 86% (specificity) بهدست آمد.
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد که مدلهای یادگیری عمیق میتوانند به دقت بالایی در تشخیص سرطان غیرملانومی پوست دست یابند.