7 نتیجه برای ایرانی
سمیه اعلمی، وحید نیکویی، مهشید ایرانی، اعظم بختیاریان،
دوره 70، شماره 7 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت فلز روی (Zn) بهعنوان یک عامل محیطی، در مطالعه حاضر، نقش آن در فشار خون و سیستم قلبی- عروقی بررسی شده است.
روش بررسی: در این مطالعه تاثیر فلز روی بر روی فشارخون در سالهای 1386 تا 1387 در 80 بیمار مبتلا به افزایش فشارخون اولیه (ایدیوپاتیک) و 80 فرد غیرمبتلا به فشارخون که به مرکز قلب تهران مراجعه کرده بودند، در هر دو جنس و چهار گروه سنی (50-41، 60-51، 70-61 و 80-71 سال) مورد بررسی قرار گرفت. پس از انتخاب افراد و گرفتن نمونه خون از آنها، سطح پلاسمایی روی، توسط دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد.
یافتهها: میانگین غلظت پلاسمایی فلز روی در گروه مبتلا به فشار خون، g/mlµ04/0±456/0 و در گروه غیر مبتلا، g/mlµ055/0±551/0 بود. تجزیه آماری نشان داد که میزان فلز روی بهصورت معنیداری در گروه اول پایینتر از گروه دوم بود (05/0P≤). میانگین غلظت پلاسمایی روی در گروه مردان مبتلا به فشار خون، g/mlµ494/0 و در مردان غیر مبتلا، g/mlµ486/0 بود که تفاوت معنیداری مشاهده نگردید (05/0P>). میانگین غلظت پلاسمایی روی در گروه زنان مبتلا به فشار خون، g/mlµ415/0 و در زنان غیر مبتلا، g/mlµ596/0 بود که نشانگر اختلاف معنیداری بین دو گروه بود (001/0P). همچنین بین غلظت پلاسمایی روی افراد مبتلا به فشار خون بالا و افراد غیر مبتلا، در گروه سنی 51 تا 60 سال، تفاوت معنیدار بود (05/0P)، اما در سایر گروهها اختلاف معنیداری مشاهده نگردید (05/0P>).
نتیجهگیری: این مطالعه نشاندهنده ارتباط چشمگیر بین کاهش سطح پلاسمایی روی و افزایش فشار خون در زنان و نیز در گروه سنی 51 تا 60 سال بود.
خدیجه فنائی، مهدی آجورلو، سید حمیدرضا مژگانی، شیوا ایرانی، علیرضا غلامی،
دوره 72، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: هاری (Rabies) یک آنسفالیت حاد است که سالانه سبب مرگ بیش از 60.000 انسان در جهان میشود. تنها راه نجات بیماران استفادهی بهموقع از واکسنهای کارآمد است. هدف از این مطالعه معرفی یک سیستم بیانی یوکاریوتی جدید بهمنظور بیان ژن نوکلئوپروتیین (N) ویروس هاری میباشد. این سیستم جهت ارزیابی و ساخت واکسن ضد هاری بهکار میرود.
روش بررسی: توالی کامل ژن N سویه PV ویروس هاری بهروش Reverse Transcriptase Polymerase Chain Reaction (RT-PCR) تکثیر و در وکتور pCDNA3.1(+) کلون شد. پس از هضم آنزیمی ژن از وکتور خارج و تعیین توالی شد. لکن بهدلیل وجود موتانت در توالی آن، ژن مذکور بهصورت وکتور نوترکیب pGH/N خریداری شد. pGH/N تکثیر و پس از هضم آنزیمی آن، ژن N مجدد در وکتور بیانی pCDNA3.1(+) کلون و کلونینگ تایید شد. وکتور نوترکیب (+)/N pCDNA3.1 به سلولهای BSR کشت داده شده منتقل و بیان پروتیین N با روش آنتیبادی فلورسنت (FAT) بررسی و تایید شد.
یافتهها: تعیین توالی ژن تکثیر شده با RT-PCR وجود جهش در ژن را مشخص نمود. هضم آنزیمی و خارج شدن ژن N از وکتور pGH/N خریداری شده و وکتور نوترکیب (+)/N pCDNA3.1 کلونینگ ژن N و نتایج الکتروفورز تکثیر ژن نوکلئوپروتیین را تایید کرد. کلونینگ مجدد ژن N در وکتور بیانی pCDNA3.1(+) با روش هضم آنزیمی و کنترل سریع (Quick check) نیز تایید و بیان پروتیین N در سلولهای BSR با استفاده از پادتن اختصاصی و میکروسکوپ فلورسنت مشاهده شد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد پروتیین N ویروس هاری سویه PV، در سیستم بیانی یوکاریوتی pCDNA3.1(+) طراحی شده کلون شده و میتواند بیان شود.
بیتا سلطانیان، شیوا ایرانی، سروناز هاشمی، سید حمیدرضا مژگانی، مهدی آجورلو، یوسف چراغی، علیرضا غلامی،
دوره 72، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در این مطالعه ردههای سلولی Vero آلوده به مایکوپلاسما، با رقتهای مختلف سیپروفلوکساسین و انروفلوکساسین که مانع همانندسازی DNA و سنتز پروتیین میشوند، تحت درمان قرار گرفتند.
روش بررسی: در این پژوهش اکتشافی که در آزمایشگاه پژوهش و ساخت واکسن هاری انسانی انستیتو پاستور از آبان 1392 تا خرداد 1393انجام گردید، رقتهای مختلف آنتیبیوتیکی مورد استفاده و مقایسه قرار گرفت. عملکرد این روش درمانی با PCR ارزیابی شد. با استفاده از روش تاپسیس (Technique for Order of Preference by Similarity to Ideal Solution, TOPSIS) که یک روش تصمیمگیری چند جانبه است بهترین اثر غلظت بر زمان بهدستآمده در درمان مایکوپلاسما تعیین شد.
یافتهها: بهترین غلظت بهدستآمده جهت درمان مایکوپلاسمایی بهترتیب 20 و μg/ml 200 از سیپروفلوکساسین و برای درمان سلولهای آلوده با انروفلوکساسین بهترتیب 3 و 30 و μg/ml 300 بود.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر درمان خط سلولی Vero آلوده به مایکوپلاسما با آنتیبیوتیکهای سیپروفلوکساسین و انروفلوکساسین بدون نیاز به تغییر آنتیبیوتیک، که در سایر فرایندها معمول است، انجام شد.
هدی احمدی، رضا میرفخرایی، شیوا ایرانی،
دوره 75، شماره 10 - ( دی 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سقط مکرر، نوعی ناباروری است که در آن فرد متحمل سه سقط پیاپی یا بیشتر میگردد. ریزحذفهای کروموزوم Y یکی از عوامل ژنتیکی احتمالی مؤثر است که در ناحیه خاصی از کروموزوم Y موسوم به فاکتور آزواسپرمی روی میدهد. هدف این بررسی وجود ریزحذفهای کامل کروموزوم Y در همسران زنان مبتلا به سقط مکرر ایدیوپاتیک میان زوجهای ایرانی بود.
روش بررسی: در این مطالعه موردی-شاهدی، ۹۲ مرد با سابقه سقط مکرر در همسران خود و ۵۰ مرد سالم بارور بهعنوان گروه کنترل از نظر وجود ریزحذفهای کامل از تیر ماه ۱۳۹۲ تا مهر ۱۳۹۳ در آزمایشگاه ژنتیک پزشکی تهران و علوم و تحقیقات، ارزیابی شدند. مارکرها شامل sY84, sY86 برای ناحیه مربوط به فاکتور آزواسپرمی a، sY127, sY134, sY129 برای فاکتور آزواسپرمی b و sY254, sY255 برای فاکتور آزواسپرمی c بودند. پس از استخراج DNA از خون محیطی، روش واکنش زنجیرهای پلیمراز مولتیپلکس (Multiplex polymerase chain reaction, MPCR) و الکتروفورز ژل آگاروز جهت بررسی وضعیت ریزحذفها اعمال گردید.
یافتهها: در بررسی ریزحذفهای کامل ناحیه سه گانه فاکتور آزواسپرمی بر اساس نتایج حاصل واکنش زنجیرهای پلیمراز که بر روی ژل الکتروفورز مشاهده گردید، تمامی باندهای مربوط به مارکرهای شاخص، مورد استفاده در کل افراد مورد مطالعه تشکیل شده بود. در واقع در تمامی نمونهها شامل ۵۰ نمونه کنترل و ۹۲ نمونه بیمار، هیچگونه حذفی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: در این مطالعه ارتباط بین ریزحذفهای کروموزوم Y و سقط مکرر در مردان ایرانی مشاهده نشد.
سجاد رضوان، محمد آقاعلی، بهنام فلاح بافکر لیالستانی، لیلی ایرانیراد، فریبا پیرسرابی،
دوره 75، شماره 10 - ( دی 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بهطور طبیعی فشارخون در هنگام شب کاهش پیدا میکند. پژوهشگران نشان دادند افرادی که این کاهش فشارخون را ندارند در معرض بیشتر ابتلا به عوارض قلبی-عروقی میباشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین ریتم شبانهروزی فشارخون با شدت نارسایی کلیه در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی، انجام شد.
روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ انجام شد. جامعه آماری، بیماران بالای ۳۰ سال مبتلا به پرفشاری خون و نارسایی مزمن کلیه بهطور همزمان بودند، که ۹۵ بیمار وارد مطالعه شدند. بیماران از درمانگاه دو بیمارستان خصوصی و دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی قم (بیمارستان شهید بهشتی و بیمارستان ولیعصر (عج)) انتخاب شدند. چک لیست دادههای مورد نیاز شامل سن، جنس، مدت زمان ابتلا و علت نارسایی کلیه از بیماران پر شد. سطح کراتینین و اوره سرم اندازهگیری و وارد چک لیست شد. وضعیت ریتم شبانهروزی فشارخون در همه بیماران توسط هولتر مانیتورینگ بررسی شد. افرادی که کمتر از ۱۰% افت فشارخون شبانه را داشتند غیردیپر و افرادی که ۱۰% یا بیشتر افت فشارخون شبانه داشتند دیپر در نظر گرفته شدند.
یافتهها: توزیع بیماران از نظر جنس (۰/۷۴۴=P)، سن (۰/۴۰۷=P)، میزان فیلتراسیون گلومرولی (۰/۳۳۷P=)، سطح سرمی کراتینین (۰/۵۶۹=P)، سطح اوره خون (۰/۶۸۹=P) و طول مدت نارسایی کلیه (۰/۸۱۲=P) بین دو گروه دیپر و غیردیپر تفاوت معناداری نداشت.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نتوانست ارتباط معناداری بین ریتم شبانهروزی فشارخون با شدت نارسایی کلیه را نشان دهد. در این مطالعه بیشتر بیماران مبتلا به پرفشاری خون و نارسایی کلیه در وضعیت غیردیپر قرار داشتند.
سولماز خلیقفرد، شیوا ایرانی، رامش عمرانیپور، علیمحمد علیزاده،
دوره 77، شماره 6 - ( شهریور 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: آنزیمهای متالوپروتییناز میتوانند منجر به هضم ماتریکس خارج سلولی و تسهیل متاستاز سلولهای سرطانی به سایر بافتها گردند. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی فعالیت ماتریکس متالوپروتیینازهای ۱ و ۱۳ در بافت و پلاسمای بیماران مبتلا به سرطان پستان و ارتباط آن با ویژگیهای بالینی بیماری بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر بهصورت تجربی- پژوهشی در مرکز تحقیقات سرطان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران از فروردین تا اسفند ۱۳۹۶ انجام گرفت. تعداد ۲۵ بیمار با سرطان پستان غیرمتاستاتیک لومینال A در مراحل ۲ یا ۳ بیماری و ۸ فرد سالم وارد مطالعه شدند. ابتدا چند نمونه بیوپسی از بافت پستان و ml ۱۰ خون کامل از همه شرکتکنندگان گرفته شد. سپس از روش زیموگرافی کلاژن جهت بررسی فعالیت ماتریکس متالوپروتیینازهای ۱ و ۱۳ استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که میزان فعالیت ماتریکس متالوپروتیینازهای ۱ و ۱۳ در پلاسمای بیماران در مقایسه با افراد سالم افزایش معناداری داشت (بهترتیب ۰/۰۰۵۵P= و ۰۰/۲۶۳P=). برخلاف ماتریکس متالوپروتییناز ۱۳، سطح میزان فعالیت ماتریکس متالوپروتییناز ۱ در بافت تومور و پلاسمای بیماران تفاوت معناداری داشت (۰/۰۲۲۷P=). همچنین سطح فعالیت پلاسمایی متالوپروتییناز ۱ (۰/۰۰۳۷P=) و متالوپروتییناز ۱۳ (۰/۰۳۱۱P=) تفاوت معناداری در مراحل ۲ و ۳ بیماری نشان دادهاند. برخلاف ماتریکس متالوپروتییناز ۱۳، الگوی سطح فعالیت متالوپروتییناز ۱ در وضعیت گرههای لنفاوی بین نمونههای بافت (۰/۰۳P=) و پلاسما (۰/۰۱۵P=) تفاوت معناداری نشان داده است.
نتیجهگیری: مطالعه غلظت پلاسمایی متالوپروتیینازهای ۱ و ۱۳ در مقایسهی با غلظت بافتی آنها، فاکتور مناسبی جهت تشخیص زودهنگام در مبتلایان به سرطان پستان بود.
فاطمه غفاری، شهرام آگاه، شیوا ایرانی، مرجان مخترع، علی محمد علیزاده،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان معده از دلایل اصلی مرگومیر ناشی از سرطان در سراسر جهان بهشمار میرود. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط عوامل دموگرافیک و پاتولوژیک بر میزان بقاء بیماران مبتلا به سرطان معده انجام شد.
روش بررسی: در مطالعه توصیفی-تحلیلی حاضر، 56 بیمار مبتلا به سرطان معده، از مهر 1395 تا مهر 1396، مراجعهکننده به بیمارستانهای رسولاکرم (ص) و امامخمینی (ره) شهر تهران وارد مطالعه و به مدت پنج سال پیگیری شدند. میزان بقاء بیماران با استفاده از روش کاپلان مایر محاسبه گردید. برای تعیین ارتباط عوامل دموگرافیک و پاتولوژیک بر میزان بقاء بیماران، نظیر جنس، سن، محل تومور، نوع و درجه تمایزیافتگی تومور، متاستاز، مرحله بیماری و عفونت هلیکوباکتر پیلوری، از آزمون لگ- رتبه (Logrank test) و مدل رگرسیون کاکس(Cox regression model) استفاده شد. دادهها توسط SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) و در سطح معنادار 05/0 آنالیز شدند.
یافتهها: بیماران شامل 73% مرد و 27% زن بودند. میزان بقاء یک، سه و پنج ساله بیماران بهترتیب 67، 35 و 26% بود. همچنین میزان بقاء افراد بالای 60 سال و در مراحل پیشرفته سرطان معده، پایینتر از سایرین بود. متغیرهای سن، نوع تومور، درجه تمایزیافتگی تومور، متاستاز و مرحله تومور بر میزان بقاء بیماران موثر بودند.
نتیجهگیری: نتایج ما نشان داد که میزان بقاء بیماران مبتلا به سرطان معده نسبتاً پایین و تشخیص زودهنگام، فاکتور قوی در افزایش بقاء محسوب میشود. بنابراین بکارگیری یک برنامه غربالگری مناسب جهت افزایش میزان بقاء مبتلایان به سرطان معده ضروری میباشد.