جستجو در مقالات منتشر شده


56 نتیجه برای بابک

محمدرضا نجفی، بابک تمیزی فر،
دوره 59، شماره 5 - ( 6-1380 )
چکیده

مصرف دراز مدت AEDs) Anti Epileptic Drugs) در کودکان ممکن است تا 50 درصد با عوارض جانبی همراه باشد. توصیه شده است که در کودکان واجد شرایط، هرچه سریعتر نسبت به قطع داروهای ضدصرع کودکان اقدام شود. در هنگام تصمیم گیری نسبت به قطع داروهای ضدصرع می توان با توجه به خصوصیات EEG بیماران، وقوع مجدد حملات را تا حدودی پیش بینی کرد. در این مطالعه، جمعیت مورد مطالعه کودکانی است که سابقه حداقل 1 سال عدم عود حملات صرع را داشته و بصورت مداوم تحت درمان داروئی قرار گرفته اند. تعداد 133 کودک حائز شرایط جهت ورود به مطالعه بودند که از ایشان 106 مورد بررسی شدند. پس از تکمیل شرح حال و معاینات بالینی، از بیماران یک EEG در هنگام بیداری به عمل می آمد. هرکدام از الکتروانسفالوگرام ها برحسب وجود یا عدم وجود متغیرهای الف) فعالیت زمینه ای نوار (Background) ب) فعالیت آهسته موضعی (Focal slowing) ج) امواج سوزنی موضعی (Focal spike) د) امواج سوزنی نوک تیز منتشر (Generalized sharp and spike wave) در دو حالت بیداری و فعالیت (مثل هیپرونتیلاسیون) توسط یک نفر از متخصصین اعصاب مورد ارزیابی قرار می گرفتند. کودکان از نظر عود حملات به فواصل سه ماه، حداقل بمدت یکسال پیگیری شدند. نتایج حاصله از طریق آنالیز بقا کاپلان مایر و توسط آزمون Log-Rank مورد بررسی قرار گرفته اند. از بین 106 کودک مورد مطالعه، 62 نفر (58 درصد) پسر و 44 نفر (42 درصد) دختر بوده اند. میانگین مدت زمان پیگیری بیماران از زمان شروع به قطع داروها 26 ماه بود. احتمال عود حملات پس از یکسال پیگیری 24/8 درصد (28/5 درصد و 22/5 درصد 95C.I درصد) بدست آمد. در مورد وضعیت زمینه نوار مغز و وجود امواج نوک تیز سوزنی، منتشر موضعی و آهسته موضعی، (قبل از اقدام به قطع) در EEG بیماران با عود حملات ارتباط معنی داری یافت نشد. در مورد فاکتور مقایسه وضعیت فعلی EEG با نوارهای قبلی کودکان رابطه معنی داری یافت گردید (P<0.05). در مقایسه بین پسران و دخترانی که EEG غیرطبیعی در زمان قطع داروها داشته اند، عود این حملات در پسران بیشتر بوده است (P=0.045). خطر نسبی Relative Risk مربوط به فاکتور مقایسه EEG بیماران با دفعات قبل، در حدود 1/98 (3/91، 1/01، 95C.I درصد) محاسبه گردید (P<0.05). در این مطالعه احتمال عود یکساله این حملات در کودکان بعد از قطع داروهایشان 25/8 درصد بوده است. این میزان حدودا مشابه نتایج سایر محققین می باشد. در بررسی ما در کل دو جنس ارتباط معنی داری بین وجود EEG غیرطبیعی با عود این حملات یافت نشد، ولی در صورتی که این مقایسه به تفکیک جنسیت نیز صورت پذیرد، در گروه پسران این ارتباط معنی دار تلقی گردید (P<0.05). آنچه در نتایج ما جالب به نظر می رسد، اهمیت یافتن نقش مقایسه EEG کودکان قبل از اقدام به قطع داروها با اولین نوار مغز بیماران می باشد (P<0.05). سایر متغیرهای مورد بررسی در یک نوار مغز، با عود حملات ارتباطی نداشته اند. برآورد احتمال عود حملات صرع بایستی که صرفا جزئی از روند تصمیم گیری پزشک معالج بیمار قرار گیرد. در این راستا باید به مواردی مثل برآورد خطر عود و به خطر افتادن جان بیمار و جنبه های اجتماعی-اقتصادی آن و نیز برآورد خطر عوارض سو داروئی توجه نمود.


سیدمهدی کریمی شهیدی، امیرقاسم دباغ محمدی، بابک مهاجرایروانی، میراسداله میگونی،
دوره 60، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

مقدمه: گندخونی (sepsis) یکی از مهمترین موارد اورژانس پزشکی است. جهت اینگونه بیماران بعد از انجام کشت خون و سایر کشتهای لازم بلافاصله باید درمان با آنتی بیوتیک شروع شود. اطلاعات پیرامون الگوی حساسیت میکروبی در جامعه، بیمارستان و بیمار از موارد مهمی است که باید در نظر گرفت. اطلاع از وضعیت شیوع میکروارگانیزمها و حساسیتهای آنتی بیوتیکی مربوطه در تجویز درمان مناسب نقش بسزائی دارد.
مواد و روشها: هدف اصلی این مطالعه، بررسی تغییرات شیوع میکروارگانیسمهای عامل sepsis و بررسی و شناخت الگوهای مقاومت آنتی بیوتیکهای مختلف و تغییرات آنها به منظور کمک در انتخاب صحیح درمان Empiric گند خونی (sepsis)  در بیمارستان امیراعلم می باشد. به این منظور، تمام کشتهای خون ارسالی در طی سه سال 79 و 78 و 1377 به آزمایشگاه میکروبشناسی بیمارستان امیراعلم (2000 نوبت کشت خون مربوط به 765 بیمار) مورد بررسی قرار گرفت که در مجموع، در 10 درصد بیماران، جواب کشت مثبت بود. 80 درصد موارد مثبت را 6 ارگانیسم، Ecoli, , Pseudomonas, Pneumocuccus, S.epidermidis, S.aureus, Enterobacter  تشکیل می دادند.
یافته ها: شایعترین عامل در سال 1377، انتروباکتر و در سال 1378، استافیلوکوک طلایی و در سال 1379، انتروباکتر و در سال 1378، استافیلوکوک طلایی و در سال 1379، سودومونا بود. تغییرات واضحی از نظر شیوع میکروارگانیسمها در طی سه سال دیده می شود.
نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به تغییرات محسوس شیوع میکروارگانیسم عامل sepsis و تغییرات واضح آنتی بیوگرام آنها براساس تکنیک دیسک دیفیوژن به این نتیجه می رسیم که نتایج کلان آزمایشگاه از نظر آخرین تغییرات شیوع میکروارگانیسمی و آنتی بیوگرام در هر مرکز درمانی، در انتخاب درمان Empiric صحیح و موثر، ضروری به نظر می رسد.


یونس نوذری، بابک احمدی کلیجی،
دوره 61، شماره 3 - ( 3-1382 )
چکیده

مقدمه: ناهنجاری های دیواره دهلیزی نقش مهمی در ایجاد حوادث آمبولیک مغزی دارند. مطابق بسیاری از مطالعات انجام شده، اکوکاردیوگرافی ترانس توراسیک و ترانس ازوفاژیال وسیله بسیار موثری برای شناخت و تشخیص بموقع این ناهنجاری ها می باشد. هدف از این مطالعه، تعیین فراوانی وجود ناهنجاری های دیواره بین دهلیزی، عمدتا شامل دریچه بیضی باز، آنوریسم دیواره بین دهلیزی و نقص دیواره دهلیزی در مراجعین ما با استفاده از روش های مذکور بوده است.

 مواد و روش ها: در این مطالعه بیمارانی که دچار حوادث آمبولیک مغزی (Cerebrovascular accident: CVA) یا (TIA: Transient ischemic attack) شده بودند و بعد از اقدامات تشخیصی در دسته استروک کریپتوژنیک (استروک با علت ناشناخته) قرار گرفتند، انتخاب شدند و با اکوکاردیوگرافی ترانس توراسیک و ترانس ازوفاژیال بررسی گردیدند.

یافته ها: در نهایت در بررسی 32 بیمار با سن متوسط 50.2 سال و با انحراف معیار 10.9 سال، 17 مورد مذکر و 15 نفر مونث بودند. 40.6% بیماران (PFO: Patient framen orale) داشتند که در 15.6% آنها ASA وجود داشت و 6.3% آنها (ASD: Atrial septal defect) داشتند. از بیمارانی که ASA داشتند، 60 درصدشان PFO هم داشتند.

نتیجه گیری و توصیه ها: در این مطالعه دریافتیم که شیوع PFO و ASA همچنین و مثل سایر مطالعات در مراکز دیگر در بیماران با استروک کریپتوژنیک بالا است و در ضمن در شرح حال هیچکدام از آنها اشاره به سابقه DVT نشده است.


ارمغان فرد اصفهانی، وحیدرضا دباغ کاخکی، محمد افتخاری، بهنام زرپاک، محسن ساغری، بابک فلاحی سیچانی،
دوره 61، شماره 4 - ( 4-1382 )
چکیده

مقدمه: درمان بیماری گریوز با ید رادیواکتیو ساده ترین، ارزانترین، موثرترین، مطمئن ترین و سالم ترین روش درمان برای بیشتر بیماران است، اما هنوز توافق عمومی بر روی دوز ¹³¹I وجود ندارد. تعیین یک دوز مناسب حداقل (Optimal) برای تجویز به بیماران از اهمیت خاصی برخوردار است.

مواد و روش ها: در این مطالعه 59 بیمار مبتلا به بیماری گریوز بطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند، به نحوی که در یک گروه مقدار 5 میلی کوری و در گروه دیگر 10 میلی کوری ¹³¹I جهت درمان در نظر گرفته شد. همه بیماران در فواصل 6 ماهه بمدت دو سال از نظر عملکرد تیروئید پیگیری شدند.

یافته ها: از 59 بیمار، 20 بیمار (33.9%) دچار شکست درمان بصورت عدم پاسخ یا عود هیپرتیروئیدی و 19 بیمار (32.2%) هیپوتیروئید شدند. از 33 بیماری که تحت درمان با 5 میلی کوری ¹³¹I قرار گرفتند، پس از دو سال پیگیری، 10 نفر (30.3%) یوتیروئید، 6 نفر (18.2%) هیپوتیروئید (یا بعبارتی میزان درمان موفق هیپرتیروئیدی 48.5%) و 17 نفر (51.5%) دچار عود بیماری شدند. از 26 بیماری که با 10 میلی کوری ید رادیواکتیو درمان شدند، 10 نفر (38.5%) یوتیروئید، 13 نفر (50%) هیپوتیروئید شدند (بعبارتی میزان درمان موفق هیپرتیروئیدی 88.5% بود) و 3 نفر (11.5%) دچار عود بیماری پرکاری تیروئید شدند. از بین متغیرهای سن، جنس، اندازه گواتر، درصد جذب ید و مقدار ید رادیواکتیو تجویزی تنها مقدار ¹³¹I تجویز شده با نتیجه درمان ارتباط معنی دار داشت (P=0.003).

نتیجه گیری و توصیه ها: علیرغم اینکه میزان عارضه هیپوتیروئیدی در دو سال اول با درمان 5 میلی کوری کمتر از درمان با 10 میلی کوری ید رادیواکتیو می باشد، اما میزان عود بیماری با درمان 5 میلی کوری ¹³¹I بسیار بالاتر بوده و همچنین شیوع بالایی از هیپوتیروئیدی در طولانی مدت با تمام دزها دیده می شود. باتوجه به موارد فوق بنظر می رسد مقدار 10 میلی کوری ¹³¹I دوز مناسب تری برای درمان بیماران مبتلا به گریوز باشد. .


سیدموسی صدرحسینی، بابک ساعدی،
دوره 61، شماره 6 - ( 6-1382 )
چکیده

مقدمه: موکورمایکوزیس رینوسربرال یک عفونت قارچی مهاجم و به سرعت پیشرونده است که بیشتر در افراد دیابتی یا دارای نقص ایمنی دیده می شود. تصور براین است که این عفونت از بینی شروع شده و از طریق سینوس های اتموئید پس از خوردگی لامینا پاپیراسه به اربیت گسترش می یابد، سپس عفونت از آپکس اربیت به سینوس کاورنو و مغز راه می یابد. بدین ترتیب انجام اسفنواتموئیدکتومی با یا بدون ماگزیلکتومی نقش اساسی را در دبریدمان جراحی این بیماران ایفا می کند. هدف این مقاله ارائه یک دیدگاه نو در ارتباط با شیوه گسترش موکور از بینی به اربیت و مغز می باشد. بعلاوه کاربرد بالینی این دیدگاه ارائه می شود.

مواد و روش ها: طی سال های 81-1377 نه بیمار مبتلا به موکورمایکوزیس رینوسربرال توسط مولف در بیمارستان امام خمینی (ره) تحت دبریدمان قرار گرفتند. 8 تن از این بیماران که پاتولوژی مثبت داشتند در مطالعه واقع شدند. پرونده بیماران از جهت متغیرهایی مانند سن، جنس، فاکتور زمینه ای، علایم، محل درگیری، وسعت دبریدمان و دفعات آن و پیش آگهی مورد بررسی قرار گرفت.

یافته ها: یافته های زیر در تقریبا تمام بیماران ما وجود داشت: 1) علایم چشمی شامل کاهش بینایی، افتالموپلژی، پروپتوز و تورم پری اربیتال، 2) درگیری نسج نرم صورت شامل درد، بی حسی، تورم و فلج صورت، 3) درگیری بینی و سینوس ها، 4) درگیری فضای پتریگوپالاتن. سه تن از بیماران زنده ماندند، علت مرگ در 5 بیمار دیگر پنومونی بیمارستانی، هیپوکالمی و بروز آریتمی هنگام بیهوش کردن بیمار بود. موکورمایکوزیس در بیشتر این بیماران به هنگام فوق تحت کنترل بود.

نتیجه گیری و توصیه ها: فضای پتریگوپالاتن محل اصلی تجمع و تکثیر موکورمایکوزیس رینوسربرال بوده و گسترش موکور به چشم و نسج نرم صورت از این محل صورت می گیرد. موکور بعد از ورود به بینی این فضا را درگیر کرده و سپس در ادامه با درگیری فیشر تحتانی اربیت (IOF) به سرعت به بخش رتروگلوبال اربیت گسترش یافته و علایم چشمی را ایجاد می کند. نسج نرم صورت، کام و فضای اینفراتمپورال نیز ممکن است بطور ثانوی درگیر شوند. بررسی و دبریدمان این منطقه در هر بیمار مبتلا به موکورمایکوزیس رینوسربرال پیشرفته توصیه می شود.


مسعود ایروانی، مژگان شایگان، غلامرضا بابائی، علی طالبیان، اردشیر قوام زاده، بابک بهار، مهناز آقائی پور،
دوره 62، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: بیماری حاد پیوند علیه میزبان (acute Graft-Versus-Host Disease: aGVHD) یکی از عوارض اصلی پس از پیوند مغز استخوان (Bone marrow transplantations: BMT) است که پیش بینی وقوع آن مشکل می باشد. تصور می شود سایتوکائین های آزاد شده از لنفوسیت های TH1 نقش اساسی در آن ایفا می کنند. توانایی پیش بینی وقوع این عارضه بسیار ارزشمند است. با اندازه گیری دوره ای مقادیر سرمی گیرنده اینترلوکین-2 (IL-2R) و اینترلوکین-18 (IL-18) پس از پیوند آلوژن مغز استخوان تلاش نمودیم رابطه آنها را با aGVHD و بعنوان شاخص مفیدی برای پیشگویی آن تعیین نماییم.

مواد و روش ها: غلظت سرمی IL-2R و IL-18 با استفاده از روش ELISA در 219 نمونه بدست آمده از 39 بیمار (مبتلا به بدخیمی های خونی، قبل و بعد از BMT) و 28 فرد سالم بعنوان کنترل تعیین شدند. همه بیماران پیوند را از خواهر یا برادر خود دریافت نموده بودند.

یافته ها: نتایج ما نشان دادند که 25 بیمار به aGVHD مبتلا شده و غلظت سرمی IL-2R و IL-18 در نمونه های قبل از پیوند در آنها در مقایسه با بیماران فاقد این عارضه aGVHD و گروه کنترل افزایش یافته و بین غلظت سرمی IL-2R و IL-18 در نمونه های قبل از پیوند در بیماران -aGVHD و گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نمی شود. غلظت سرمی IL-18 در گروه +aGVHD طی روزهای 24-3 پس از پیوند بصورت معناداری نسبت به قبل از پیوند افزایش یافت و براساس شدت aGVHD بین (III GVHD-0 GVHD) نیز متفاوت بود. در اکثر بیماران +aGVHD (شصت درصد) غلظت های سرمی IL-2R و IL-18 در روز دهم پس از پیوند به حداکثر مقدار خود رسید و افزایش غلظت آن دو بر ظهور علائم aGVHD (با میانگین 15 روز پس از پیوند) پیشی گرفته است. غلظت سرمی IL-18 در روز دهم رابطه معناداری برحسب شدت aGVHD دارد (با افزایش شدت عارضه غلظت آن نیز افزایش می یابد). غلظت سرمی IL-18 در بیمارانی که تحت درمان با فلودارابین و بوسولفان بودند نسبت به بیماران تحت درمان با سیکلوفسفامید و بوسولفان کمتر می باشد.

نتیجه گیری و توصیه ها: این نتایج نشان دادند که IL-18 نقش مهمی در گسترش aGVHD پس از پیوند مغز استخوان ایفا می کند و مقدار آن ممکن است یکی از شاخص ها برای aGVHD و منعکس کننده شدت آن باشد همچنین این یافته ها مطرح می کنند IL-18 در بیماری زایی این عارضه موثر بوده و اندازه گیری مقادیر سرمی آن میتواند معیار مناسبی در پیش بینی aGVHD باشد.


محمد صادقی حسن آبادی، سیدموسی صدرحسینی، بابک ساعدی،
دوره 62، شماره 6 - ( 6-1383 )
چکیده

مقدمه: در سال های اخیر توجه ویژه ای به عمل های زیبایی می شود. در این میان باتوجه به موقعیت مرکزی بینی در صورت و پیچیدگی تکنیک، عمل رینوپلاستی اهمیت بسزایی دارد. در هر Outcome research زمانی که یافته های Subjective تبدیل به Objective شود ارزش بیشتری پیدا می کند که استفاده از ایندکس های استتیک این موضوع را محقق می کند. باتوجه به موضوعات بالا تحقیق فوق انتخاب گردیده تا بتوان نتایج عمل رینوپلاستی را در بخش گوش و حلق و بینی بیمارستان امام خمینی بین سال های 1380 و 1381 تعیین نمود.

مواد و روش ها: جهت تعیین نتایج، عکس های بیماران عمل شده در مقطع زمانی فوق جهت بررسی ایندکس ها با نرم افزار Photoshop7 مورد آنالیز قرار گرفت. سپس بعد از حداقل 6 ماه عکس بعد از عمل گرفته شد و میزان رضایت بعد از عمل مورد پرسش قرار گرفته سپس نتایج با نرم افزار SPSS10 مورد آنالیز واقع شد. نوع مطالعه از نوع Quasi experimental می باشد.

یافته ها: از 120 بیماری که در این مدت مورد عمل جراحی قرار گرفتند 90 بیمار بعد از پیگیری در برنامه شرکت کردند که از این میان شش بیمار بعلت ناقص بودن و استاندارد نبودن عکس ها حذف شده و نتایج 84 بیمار به این شرح می باشد: میانگین سنی 24.26 و SD=3.6، شیوع جنسی 57% مرد و 43% زن، متوسط Fallow up برابر با 9.4 ماه بود، ضخامت پوست 76% نرمال و بقیه پوست های ضخیم و نازک بودند. بیماران بعد از درمان 72% موارد راضی و یا بسیار راضی بودند. عمل انجام شده در تصحیح طول بینی، پهنا، زاویه نازوفرنتال، نازولابیال، پروژکسیون با موفقیت نسبتا کم همراه بود. اما در تصحیح Hump و Tip و Dorsum استخوانی و زاویه نازوفاشیال نسبتا موفق بود.

نتیجه گیری و توصیه ها: میزان رضایت بعد از عمل با ضخامت پوست زاویه نازوفرنتال و پروژکسیون ارتباط داشت. با بقیه ایندکس ها ارتباط معنی داری نداشت.


حسن مرادی شهربابک، احمدرضا درستی مطلق، مصطفی حسینی، هاله صدرزاده یگانه،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات مختلف دلالت بر شیوع نسبتاً بالای سوء تغذیه در میان کودکان زیر 5 سال ایران دارد و بعد از عفونت تنفسی و اسهال، سوء تغذیه بعنوان سومین عامل مرگ و میر کودکان شناخته شده و آگاهی، نگرش و کاربست تغذیه‌ای مادر از مهمترین فاکتورهای تأثیرگذار بر وضع تغذیه کودک می‌باشد و برای موفقیت در ارتقاء سطح بهداشت و سلامت در نظرگرفتن نیازها، آگاهی، نگرش و کاربست تغذیه‌ای ضروری بنظر می‌رسد و هدف از این مطالعه تعیین سطح آگاهی، نگرش و کاربست تغذیه‌ای مادران است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی اطلاعات مربوط به 632 مادر دارای کودک 36-6 ماهه مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر کرمان از طریق مصاحبه و پرونده بهداشتی کودک جمع‌آوری گردید و وضعیت آگاهی، نگرش و کاربست مادران براساس امتیاز کسب شده به سه گروه وضعیت خوب (کسب بیش از 80% امتیاز)، متوسط (کسب 60 تا 80 درصد امتیاز) و ضعیف (کسب کمتر از 60% امتیاز) تقسیم‌بندی شد. روش‌های آماری مورد استفاده شامل توزیع فراوانی، ضریب همبستگی پیرسون، تست ویلکاکسون وآزمون کای‌دو بود.
یافته‌ها: بر اساس یافته‌ها 2/40% مادران در خصوص تغذیه کودکان دارای آگاهی خوب، 9/26% کاربست خوب و6/73% دارای نگرش خوب هستند. وابستگی آماری معنی‌دار بین سواد مادر با آگاهی، نگرش و کاربست تغذیه‌ای مادر مشاهده شد درآمد سرانه خانوار با آگاهی تغذیه ای مادر وابستگی آماری معنی‌دار داشت ولی با کاربست و نگرش تغذیه‌ای مادر هیچگونه ارتباطی نداشت. بین سن مادر با آگاهی، نگرش و کاربست تغذیه‌ای مادر وابستگی مشاهده نشد و همبستگی مثبت معنی‌دار بین سه متغیر آگاهی و نگرش و کاربست وجود داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج این بررسی حکایت از پایین بودن سطح آگاهی و همچنین کاربست تغذیه‌ای نامطلوب مادران دارد با توجه به ارتباط آگاهی، نگرش و کاربست تغذیه‌ای مادر با وضع تغذیه کودک توصیه می‌شود آموزش مادران در زمینه تغذیه و بهداشت کودک بصورت مداوم و مستمر در مراکز بهداشتی و درمانی توسط کارشناسان تغذیه اعمال گردد تا با ارتقاء آگاهی تغذیه ای مادران و ایجاد نگرش و عملکرد تغذیه‌ای صحیح گامی مؤثر در جهت بهبود وضع تغذیه کودکان برداشته شود.


حمید بهتاش، محمد صالح گنجویان، بابک صابری شهر بابکی، سید محمد فرشته نژاد، دکتر بهروز اکبرنیا،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده

اسکولیوز با انحنای جانبی ستون مهره‌ها در صفحه کرونال، با عوارض همچون مشکلات زیبایی، درد و علایم تنفسی، جراحی رایج و موثر ](PSF)[Anterior spinal release & fusion (ASF) + Posterior spinal fusion است. به نظر می‌رسد استفاده از کشش به منظور تثبیت ستون مهره‌ها، می‌تواند در اصلاح بیشتر اسکولیوز نقش داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر به‌کارگیری کشش بین دو مرحله ASF و PSF در اصلاح اسکولیوز انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه Randomized Controlled Clinical Trial بر روی 12 فرد دارای اسکولیوز انجام گرفت. بیماران با اسکولیز به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه A : شامل شش نفر که بین دو مرحله عمل جراحی ASF و PSF تحت کشش قرار نمی گرفتند و گروه B : شامل شش نفر که بین دو مرحله عمل جراحی ASF و PSF تحت کشش قرار می گرفتند. زاویه انحنای اصلی اسکولیوز در این بیماران قبل از جراحی، یک هفته پس از عمل ASF و یک سال بعد از عمل PSF مورد ارزیابی قرار می‌گرفت. داده‌ها توسط نرم افزار آماری SPSS ویراست 5/13 مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته‌ها: میانگین انحنای اصلی اولیه (قبل از جراحی) در دو گروه A و B به ترتیب (70/18= SD)°90 و (18/28= SD)°17/94 بود. در حالی که یک سال پس از عمل PSF به (59/29= SD)°17/51 در گروه A و (11/23= SD)°17/39 در گروه B رسید. بنابراین درصد اصلاح نهایی انحنا یکسال پس از عمل PSF در دو گروه A و B به ترتیب (31/20= SD)%58/46 و (02/14= SD)%32/61 بود. همچنین نتایج مطالعه نشان دهنده مقدار اصلاح بیشتر انحنا یک هفته پس از عمل ASF و نیز یک سال پس از عمل PSFدر بیماران تحت کشش بود (012/0= P و 022/0= P).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان‌دهنده اصلاح بیشتر و قابل توجه زاویه انحنای اصلی اسکولیوز با به‌کارگیری کشش پوستی و اسکلتی بین دو مرحله ASF و PSF در بیماران است. ضمن آن که استفاده از این روش کشش با توجه به مدت زمان کوتاه‌تر نسبت به برخی مطالعات، عارضه چندانی نیز به‌دنبال نداشت.


مهدی نجفی، بابک حقیقت، سید حسین احمدی تفتی،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده

آریتمی‌های دهلیزی و بطنی شایع‌ترین عوارض بعد از جراحی عروق کرونر هستند. استفاده از بای‌پس قلبی- ریوی کاهش منیزیم خون را باعث می‌شود. تأثیر سطح سرمی منیزیم و تجویز منیزیم کمکی در پیشگیری از ایجاد این آریتمی‌ها مورد بحث است. هدف از این مطالعه بررسی رابطه سطح سرمی منیزیم و رژیم‌های کمکی رایج (2 تا 4 گرم) با آریتمی‌های پیرامون عمل است.
روش بررسی: سطح سرمی منیزیم در بیماران کاندید جراحی عروق کرونری در سه نوبت (ابتدای بیهوشی، بدو ورود به بخش مراقبتهای ویژه و صبح روز اول پس از عمل) اندازه‌گیری شد. به‌علاوه بیماران از نظر ریتم اولیه و عوامل مؤثر بر سطح منیزیم سرم مانند کراتینین، حجم ادرار و دریافت دیورتیک بررسی شدند. مقدار منیزیم کمکی در اتاق عمل و بخش مراقبتهای ویژه ثبت شد و بیماران از نظر بروز آریتمی طی سه روز اول پس از عمل بررسی شدند.
یافته‌ها: میانگین منیزیم سرمی بیماران مورد بررسی در نوبت اول، دوم و سوم به ترتیب (5/0)2/2، (6/0)6/2 و (6/0)4/2 میلی‌گرم در دسی‌‌لیتر و میانگین منیزیم کمکی دریافتی (2/1)5/2 گرم بود. از 164 بیمار، 51 بیمار (31%) به آریتمی پس از عمل دچار شدند. هر‌چند اختلاف سطح سرمی منیزیم در سه نوبت قابل‌ملاحظه بود (001/0P<)، مقادیر در محدوده طبیعی قرار داشتند. هر‌چند سطح منیزیم بیماران دچار آریتمی از فاقد آریتمی بالاتر بود (25/2 در مقابل 14/2) دو گروه تفاوت قابل‌ملاحظه‌ای نداشتند.
نتیجه‌گیری: با تجویز منیزیم به روش رایج در سطح منیزیم سرم تغییر قابل ملاحظه‌ای ایجاد نمی شود. همچنین برخلاف انتظار رابطه‌ای بین سطح سرمی منیزیم و آریتمی پس از عمل دیده نشد. بنابراین هر چند تجویز منیزیم در محدوده رایج تأثیری در میزان بروز آریتمی پس از عمل ندارد برای حفظ منیزیم سرم در حد طبیعی ضروری است.


مهرداد حسیبی، بابک مهاجر ایروانی،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

استافیلوکوک اورئوس یکی از عوامل اصلی عفونت‌های بیمارستانی و از علل مهم مرگ و میر و ناتوانی بیماران است. جمع‌آوری اطلاعات در مورد وضعیت کلونیزاسیون و مقاومت دارویی این ارگانیسم اقدامی موثر در جهت پیشگیری از عفونت‌های بیمارستانی محسوب می‌شود. هدف از انجام این مطالعه، تعیین میزان شیوع ناقلین نازوفارنکس استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی‌سیلین و مقاوم به وانکومایسین در بخش‌های جراحی و همودیالیز بیمارستان امیراعلم می‌باشد.
روش بررسی: این تحقیق در قالب یک مطالعه مقطعی توصیفی بر روی مجموع 106 بیمار و پرسنل پرستاری بخش‌های همودیالیز و جراحی بیمارستان امیراعلم در سال 1383 انجام شد. از همه افراد واجد شرایط مطالعه با استفاده از سواب پنبه‌ای نمونه از ناحیه نازوفارنکس تهیه و جهت کشت و آنتی بیوگرام به آزمایشگاه بیمارستان ارسال گردید.
یافته‌ها: 26 نفر ( 5/24%) از 106 نفر افراد مورد مطالعه ناقل استافیلوکوک اورئوس بودند که در هشت نفر (5/7%) استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی‌سیلین بود. بیشترین میزان شیوع کلونیزاسیون استافیلوکوک اورئوس در پرسنل بخش همودیالیز بود که همگی مقاوم به متی‌سیلین بودند. میزان شیوع در بیماران بخش همودیالیز دو برابر بیماران بخش جراحی بود. موردی از مقاومت استافیلوکوک اورئوس نسبت به وانکومایسین مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: نتایج این بررسی شیوع بالای کلونیزاسیون استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی‌سیلین را در نازوفارنکس پرسنل و بیماران بخش همودیالیز نشان داد. از این رو لازم است اقداماتی در جهت کنترل و کاهش میزان کلونیزاسیون و توقف روند افزایش مقاومت آنتی‌بیوتیکی در بیمارستان صورت گیرد.


حسین کهنوجی، اکبر سلطان‌زاده، ناهید صدیقی،  بابک منشی، ندا یوسفی، علیرضا آلاله،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده

مطالعات اخیر، افزایش بروز تخمدان‌های پلی‌کیستیک (PCO) و اختلالات سیکل قاعدگی در خانم‌های مبتلا به صرع را که تحت درمان با سدیم والپروات (VPA) بوده‌اند، مطرح کرده‌اند. به نظر می‌رسد VPA نقش عملکردی در تغییر خصوصیات سیستم اندوکرین خانم‌های مصروع داشته باشد. هدف از انجام این مطالعه مقطعی، تعیین ارتباط بین مصرف VPA و اختلالات ساختمانی تخمدان در خانم‌های مبتلا به صرع بود.

روش بررسی: در کل، 64 بیمار مبتلا به صرع در محدوده سنی 45 - 16 سال مورد مقایسه قرار گرفتند. 32 بیمار فقط از VPA و 32 بیمار دیگر سایر داروها را حداقل به مدت شش ماه مصرف کرده بودند. برای هر دو گروه سونوگرافی تخمدان‌ها به عمل آمد و نمایه توده بدنی (BMI) محاسبه شد. در هر دو گروه اختلالات سیکل قاعدگی نیز مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: PCO در 15 بیمار (46%) از گروه VPA و تنها در هفت بیمار (9/21%) از گروه مصرف‌کننده سایر داروهای ضد تشنج وجود داشت. اختلالات سیکل قاعدگی (الیگومنوره، نامنظمی‌های سیکل قاعدگی و آمنوره) در گروه VPA، نسبت به گروه سایر داروها، بیشتر دیده شد. آمنوره در بیمارانی که با VPA درمان نشده بودند، وجود نداشت. میانگین BMI در گروه والپروات kg/m2 5/22 و در گروه سایر داروها kg/m2 1/20 بود.

نتیجه‌گیری: این مطالعه، ارتباط بین PCO و BMI بالا را در بیماران درمان شده با VPA تأیید می‌کند. میزان اختلالات سیکل قاعدگی تفاوت بارزی در بین دو گروه نداشت.


منصوره تقاء، بابک احمدی، شاهین آخوند زاده، سوده رازقی،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده

دو تا سه درصد از افراد مبتلا به صرع می‌باشند. آلوپورینول مهارکننده آنزیم گزانتین اکسیداز است و مانع تجزیه آدنوزین میانجی مهاری سیستم عصبی می‌شود. در این مطالعه تاثیر آلوپورینول به‌عنوان درمان کمکی در صرع مقاوم به‌درمان ارزیابی شده است.

روش بررسی: مطالعه به‌صورت دوسو کور و تصادفی با کنترل پلاسبو بر روی 38 بیمار مبتلا به صرع مقاوم به درمان انجام شد. 20 نفر در گروه پلاسبو و 18 نفر در گروه آلوپورینول قرار گرفتند. بیماران در طول طرح بر اساس کد آلوپورینول 300 میلی‌گرم روزانه یا پلاسبو به‌عنوان داروی کمکی به داروهای مصرفی قبلی بیماران اضافه شد. بیماران قبل از ورود به مطالعه و سپس هر سه ماه یک‌بار برای بررسی از نظر عوارض احتمالی، آنزیم‌های کبدی و اوره و کراتینین و CBC، ارزیابی شدند. دوره درمان شش ماه پس از شروع درمان پایه بود.

یافته‌ها: 26 نفر صرع پسیکو موتور و 12 نفر انواع صرع ژنرالیزه داشتند. در مجموع 32 بیمار مطالعه را به اتمام رساندند. با مصرف آلوپورینول، پس از ماه دوم در 66% از بیماران به‌میزان بیش از 30%، 55% بیش از 50% و 44% بیش از 60% کاهش تشنج‌ها مشاهده شد. عوارض دارو خفیف و برگشت‌پذیر بود و نیاز به قطع دارو نشد.

نتیجه‌گیری: آلوپورینول با دوز 300 میلی‌گرم در روز برای بالغین ایمن و در کنترل‌صرع مقاوم به درمان موثر می‌باشد.


فاطمه نیری، الهه امینی، مامک شریعت، بابک منصوری،
دوره 66، شماره 4 - ( 4-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: در طی سال‌های اخیر تغییرات زیادی در نحوه و میزان مراقبت از نوزادان با وزن کمتر از 1000 گرم یا  Extremely Low Birth Weight (ELBW) در کشور ما رخ داده است و میزان امید به حیات را در میان این گروه افزایش داده است.
روش
بررسی: در طی یک مطالعه آینده‌نگر 93 نوزاد یک‌قلویی را که وزن 1000 گرم و کمتر داشتند و در بیمارستان ولی‌عصر (عج) در طی چهار سال زنده متولد گردیدند تا موقع ترخیص یا فوت مورد مطالعه قرار دادیم و یک‌سری اطلاعات نوزاد و مادر ثبت گردید. با استفاده از تست‌های آماری مناسب، اطلاعات تجزیه و تحلیل گردید. 05/0p< ملاک معنی‌داری قرار گرفت.
یافته‌ها:
93 نوزاد وارد مطالعه گردید. امید حیات در میان آنها 6/36% بود که این میزان با احتساب مرگ‌های رخ داده در اتاق زایمان و بلافاصله بعد از تولد نیز بود. کمترین وزن تولد 400 گرم، متوسط وزن تولد 48/136±43/850 گرم و کمترین سن حاملگی 23 هفته، متوسط سن حاملگی 77/2±31/28 هفته بود. بیشترین عارضه بعد از تولد RDS با شیوع 89/69% و کمترین عارضه مربوط به انتروکولیت نکروزان آن با شیوع 4/6% بود. 08/44% آنها نسبت به سن حاملگی وزن پایین‌تر از صدک 10 در منحنی رشد داشتند و 4/48% آنها وزن متناسب با سن حاملگی داشتند.
نتیجه‌گیری: بهبود کیفیت مراقبت های پره‌ناتال، کاهش زایمان‌های زودرس و نوزادان کم‌وزن، احیاء استاندارد نوزاد در اتاق زایمان، استفاده هرچه بیشتر از استروئید پیش از تولد و در نتیجه کاهش نیاز به رسپیراتور، باعث بهبود پیامد این گروه از نوزادان خواهد شد.


ایرج لطفی‌نیا، مسلم شاکری، محمد شیمیا، بابک محبوبی، امید مشربی،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: هماتوم ساب دورال مزمن یکی از شایع‌ترین مشکلات جراحان مغز و اعصاب است و می‌تواند به‌عوارض شدید و دائمی منجر شود. هدف از این مطالعه مشخص نمودن علائم و تظاهرات هماتوم ساب دورال مزمن و مقایسه نتایج و عوارض در بین دو گروه از بیماران که با دو روش مختلف درمان شده‌اند، می‌باشد. روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی که بر روی ۱٢۵ بیمار مبتلا به هماتوم ساب دورال مزمن طی سال‌های 84- ١۳۷۹ انجام شد. ۸٢ نفر از بیماران تحت جراحی با یک سوراخ در جمجمه و درناژ بسته و ۴۳ نفر از بیماران با دو سوراخ و درناژ بسته قرار گرفته بودند. یافته‌ها: از ١٢۵ بیمار ۱۰۸ نفر مرد (4/86%) و ۱۷ نفر زن (6/13%) بودند. میانگین سنی بیماران 41/16±79/65 سال بود. شایع‌ترین تظاهر بیماری ضعف اندام‌ها 98 (4/78%) مورد بود. در زمان تشخیص 88 (4/70%) نفر از بیماران چند علامت و 37 (6/29%) نفر از بیماران فقط یک علامت داشتند. 85 (۶۸%) نفر از بیماران سابقه ضربه مغزی خفیف از جمله زمین خوردن را ذکر می‌نمودند. فاصله زمان بین ضربه وارده به مغز و شروع علائم ١۰ روز تا چهار ماه (میانگین ۴۶ روز) بود. عود هماتوم در گروه با یک سوراخ در جمجمه پنج مورد و در گروه با دو سوراخ در جمجمه دو مورد بود. هماتوم اپیدورال فقط در گروه دو سوراخه یک مورد بود و پنوموآنسفالوس فشارنده نیز فقط در گروه دو سوراخه یک مورد بود. نتیجه‌گیری: هماتوم ساب دورال مزمن ضایعه شایعی است و عمل جراحی آن همراه با نتایج خوبی می‌باشد. وضعیت عصبی نهایی بیماران عمل‌شده با یک سوراخ به‌صورت معنی‌داری بهتر از بیماران عمل‌شده با دو سوراخ بود.


علیرضا کریمی‌یزدی، امیر‌ آروین سازگار، حمید رضا آقایان، سید موسی صدر حسینی، بابک ارجمند، علی توسلی، سید حسن امامی رضوی،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: روش‌های مختلفی برای بازسازی گوش در بیماران مبتلا به میکروتیا به‌کار می‌رود. یکی از موارد، غضروف دنده‌ای است که از خود بیمار یا از جسد تهیه می‌شود. هدف این مطالعه بررسی نتایج حاصل از بازسازی لاله گوش با استفاده از غضروف دنده‌ای هموگرافت فرآوری شده در بانک فرآورده‌های پیوندی ایران می‌باشد.  

روش بررسی: این مطالعه بر روی 10 بیمار مبتلا به میکروتیای مادرزادی که در فاصله مهر 1385 تا تیر 1386 جهت عمل جراحی ترمیم لاله گوش به بیمارستان امام خمینی تهران مراجعه کرده بودند، انجام شده است. ترمیم گوش با استفاده از غضروف دنده‌ای هموگرافت و براساس الگوی تهیه شده از گوش بیمار در بخش گوش و حلق و بینی انجام گرفت. شکل ظاهری لاله گوش، ضخامت غضروف و واکنش نسجی در فواصل پی‌گیری بیماران بررسی شد. 

یافته‌ها: میانگین سن بیماران 085/11 سال (حدود اطمینان 57/5) و میانگین مدت پی‌گیری 29/6 ماه (حدود اطمینان 12/3) بود. از نظر سمت درگیری، در شش مورد گوش راست، دو مورد گوش چپ و دو مورد دیگر درگیری دو طرفه مشاهده شد. از نظر حفظ وضعیت ظاهری قسمت‌های مختلف گوش پیوند شده، در 11 گوش ظاهر هلیکس 100% حفظ شده بود و در 10 گوش هماهنگی کامل لبول با هلیکس وجود داشت. ارتفاع و عرض گوش بازسازی شده در مقایسه با سمت سالم یک تا دو میلی‌متر اختلاف داشت. شایع‌ترین واکنش‌زودرس قرمزی محل بود. عوارض دیررس شامل بیرون‌زدگی بخشی از غضروف و عفونت زخم بود که در یک بیمار دیده شد.

نتیجه‌گیری: استفاده از غضروف هموگرافت فرآوری شده جهت بازسازی لاله گوش در میکروتیای مادرزادی با نتایج کوتاه‌مدت قابل قبول همراه است. میزان جذب در این روش بسیار پائین و عوارض زودرس و تاخیری نسبتا اندک است.


محمدمهدی سپهری، پریسا رهنما، پژمان شادپور، بابک تیمورپور،
دوره 67، شماره 6 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: داده‌کاوی یکی از زمینه‌های چند تخصصی برآمده از زمینه‌های علومی چون آمار، ریاضی، رایانه و هوش مصنوعی است که کاربردهای آن در حیطه‌های گوناگون پژوهشی، مدیریتی و اجرایی سلامت و درمان رو به گسترش است. داده‌کاوی استخراج دانش و اطلاعات ناشناخته، نهان و ارزشمند از داده‌های موجود در پایگاه‌های داده به‌طور خودکار است. به‌کارگیری داده‌کاوی بر روی داده‌های پزشکی، دستاوردهای حیاتی، با ارزش و اثرگذاری را به ارمغان آورده و از جمله می‌تواند برای یاری رسانی به پزشکان در زمینه تشخیص نوع بیماری و یا انتخاب نوع درمان مناسب کمک شایانی در زمینه نجات جان انسان‌ها انجام دهد. در این مقاله داده‌کاوی روی اطلاعات مربوط به بیماران مبتلا به سنگ حالب انجام شده است تا بتوان به کمک آن سیستم کمک تصمیمی طراحی کرد که جهت تعیین نوع درمان بیماران مبتلا به سنگ حالب، با توجه به خصوصیات بیماران استفاده گردد. روش بررسی: اطلاعات مربوط به این بیماران از بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد جمع‌آوری گردید و پس از انجام یک‌سری پیش پردازش اولیه، درخت تصمیم مربوط به انتخاب روش درمانی مناسب برای بیماران استخراج گردید. یافته‌ها: با کمک این روش، پارامترهای موثر روی انتخاب روش درمانی مناسب برای بیماران مبتلا به سنگ حالب استخراج شد. نتیجه‌گیری: با استفاده از این درخت برای انتخاب روش درمانی موفق برای بیماران مبتلا به سنگ حالب، عملکرد بیمارستان بهبود می‌یابد یعنی تعداد بیشتری از بیماران، پس از انجام روش درمانی، به طور کامل بهبود می‌یابند.
محمدجواد زهتاب ، احمدرضا میربلوک، بابک سیاوشی، مصطفی شاهرضایی، میرمصطفی سادات،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: شکستگی‌های باز مستعد عفونت هستند. میزان بروز عفونت در شکستگی‌های باز به حالت‌های مختلف شکستگی، نوع اقدام درمانی، درمان آنتی‌بیوتیکی و مشخصات بیمار بستگی دارد. هدف از مطالعه یافتن ارتباط بین ریسک فاکتورها و عفونت ایجاد شده بود. روش بررسی: این مطالعه از نوع  Case controlبوده که به بررسی نتایج دو ساله درمان شکستگی باز تیپ II گاستیلو در 66 بیمار درمان شده در بیمارستان سینا طی سال‌های 1384- 1375 که تحت فیکساسیون خارجی قرار گرفته‌اند، می‌پردازد. از 66 بیمار مورد بررسی 33 بیمار (گروه مورد) طی دو سال پی‌گیری دچار عفونت شده بودند با 33 بیمار دیگر (گروه شاهد) که عفونت نکرده بودند از نظر ریسک فاکتورهای مؤثر در بروز عفونت تحت بررسی و مقایسه قرار گرفتند. هر دو گروه تحت فیکساسیون خارجی قرار گرفته بودند. یافته‌ها: میانگین سن بیماران در گروه مورد 2/42/34 و در گروه شاهد 7/34/35 سال بود نسبت مرد به زن در گروه مورد 6/2 و در گروه شاهد 75/1 بود. سیگاری بودن (002/0p=)، میانگین مدت مصرف سیگار (04/0p=)، میانگین تعداد دفعات تزریق خون (03/0p=)، انجام دبریدمان در کمتر از شش ساعت (01/0p=)، شکستگی همراه فمور (005/0p=) و تعداد افراد مبتلا به دیابت (0001/0p=) در دو گروه تفاوت معنی‌داری با هم داشتند ولی میانگین BMI (12/0p=)، میانگین سن، نسبت جنسیت و مکانیسم آسیب (4/0p=) در دو گروه تفاوت معنی‌داری با هم نداشتند. نتیجه‌گیری: در میزان بروز عفونت در شکستگی‌های باز تیپ II گاستیلو عواملی چون زمان انجام دبریدمان، ابتلا به دیابت، محل شکستگی و مصرف سیگار بسیار مهم هستند و عواملی چون میانگین BMI، جنسیت و سن تأثیری در میزان بروز عفونت ندارند.


بابک پوراکبری، ستاره ممیشی، امید پژند، سید علیرضا ناجی، فاطمه محجوب، لیلی کوچک‌زاده، مینا ایزدیار، نیما پروانه، فرح صابونی،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: ژنوم فاز نهفته عفونت ویروس اپشتین- بار (EBV) در سلول‌های بدخیم تقریباً در یک‌سوم موارد بیماری لنفوم هوچکین یافت می‌شود. شناسایی DNA ویروسی می‌تواند به‌طور بالقوه به‌عنوان یک بیومارکر از فعالیت بیماری به‌کار رود.

روش بررسی: از نمونه خون 44 بیمار مبتلا به لنفوم و 44 فرد کنترل جهت استخراج DNA و اندازه‌گیری تیتر IgG ضد EBNA-1 ویروس استفاده شد. همزمان بلوک‌های پارافینه هر فرد بیمار نیز مورد استخراج DNA قرار گرفت. جهت شناسایی ویروس آزمون Nested PCR که هر دو تیپ ویروس را شناسایی می‌کردند، انتخاب شدند.

یافته‌ها: از 44 بیمار به‌ترتیب (1/84%)37 آزمون ELISA، (3/27%)12 Blood PCR و (6/13%)6 Biopsy PCR و از افراد کنترل نیز به‌ترتیب (7/47%)21 و (16%)7 آزمون ELISA و Blood PCR مثبت داشتند. نتایج آزمون‌های ELISA و Blood PCR و Biopsy PCR مثبت در گروه بیماران هوچکینی و غیرهوچکینی به‌ترتیب (84%)21، (24%)6، (16%)4 و (2/84%)16، (6/31%)6، (5/10%)2 بوده است. مقایسه نتایج این آزمون‌ها بین دو گروه بیماران تفاوت معنی‌داری را نشان نداد (مقادیر p برای ELISA، Blood PCR و Biopsy PCR به‌ترتیب 26/0، 73/0 و 68/0 بوده است).

نتیجه‌گیری: نتایج مقایسه ELISA و Blood PCR این مطالعه در طیف سنی اطفال و بالغین بیمار با طیف سنی مشابه در گروه کنترل نشان داد که تنها در آزمون ELISA و فقط در بین اطفال تفاوت معنی‌دار وجود داشت و نتایج حاصل از PCR معنی‌دار نبود. به‌علاوه نتایج آزمون‌ها بین بیماران هوچکینی با گروه کنترل فقط در نتایج ELISA دارای تفاوت معنی‌دار بود. نتایج آزمون‌های بیماران هوچکینی و غیر هوچکینی در هیچ‌یک از آزمون‌ها تفاوت معنی‌دار نشان نداد.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


بهروز عطایی، زری نخودیان، آناهیتا بابک، پریسا شعاعی، محمود محمدزاده، سعید صادقی،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: میلیون‌ها کودک در جهان در خیابان‌ها مشغول کار و زندگی می‌باشند. سوء‌استفاده‌های جنسی، خشونت، سوء‌مصرف مواد و عدم دسترسی به امکانات بهداشتی، این کودکان را در معرض انواع بیماری‌های عفونی از جمله ایدز و هپاتیت C قرار می‌دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع آلودگی به ویروس هپاتیت C و HIV در کودکان و نوجوانان خیابانی شهر اصفهان طراحی گردید.

روش بررسی: مطالعه از نوع مقطعی بود و 386 کودک و نوجوان خیابانی اصفهان طی سال‌های 86-1384 به‌روش نمونه‌گیری غیر احتمالی آسان وارد مطالعه شدند. پس‌از تکمیل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و رفتارهای پرخطر، از نظر آلودگی به‌ویروس هپاتیت C و HIV بررسی شدند.

یافته‌ها: 270 نفر (70%) از شرکت‌کنندگان پسر و میانگین سنی 23/3±62/12 سال بود. 267 نفر (69%) از نمونه‌ها، فقر را انگیزه زندگی و کار در خیابان اعلام کردند. به‌ترتیب 353 نفر (7/91%)، 366 نفر (8/94%)، و 375 نفر (2/97%) سابقه مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر نداشتند. 79 نفر (68%) از دختران و 46 نفر (17%) از پسران (000/0p=) سابقه درگیری فیزیکی با دیگران داشتند. 40 نفر (5/34%) از دختران و 12 نفر (4/4%) از پسران (000/0p=) سابقه برقراری رابطه جنسی را ذکر کردند. در چهار نفر از شرکت‌کنندگان (1%)، HCV Ab مثبت شد و همۀ آنها از نظر HIV Ab منفی بودند.

نتیجه‌گیری: لازم است کلاس‌های آموزشی جهت آگاه‌سازی این جمعیت از رفتارهای پرخطر و بیماری‌های ناشی‌از آن برگزار گردد و مورد حمایت‌های قانونی، اجتماعی و بهداشتی قرار گیرند.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4



صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb