43 نتیجه برای باسی
موسی زرگر، محمدرضا ظفرقندی، هادی مدقق، کیومرث عباسی، حامد رضایی شیراز،
دوره 56، شماره 5 - ( 4-1377 )
چکیده
امروزه تروما بعنوان یک معضل بزرگ در جوامع صنعتی و پیشرفته مطرح است و سالها است که سیستم ترومای منسجم بعنوان یک سیستم کارآمد در کاهش مرگ و میر و عوارض تروما مطرح شده و مورد استفاده قرار گرفته است. در ایران سیستم منسجم تروما وجود ندارد و مضافا مطالعات جامعی که بتواند بررسی کاملی از وضعیت موجود سوانح و حوادث بدست دهد شاید تاکنون وجود نداشته است. مقاله حاضر مبتنی بر یک مطالعه تحلیلی آینده نگر از نوع کوهورت می باشد که به مدت یک سال در سه مرکز عمده تروما در سطح شهر تهران صورت گرفته است و مشتمل بر اطلاعات کاملی از 58005 بیمار ترومایی مراجعه کننده به اورژانس بیمارستانهای فوق الذکر می باشد. مقاله حاضر سعی بر دادن گزارش کاملی از فاکتورهای اپیدمیولوژیک و دموگرافیک بیماران و بررسی جامعی از عوامل ایجاد کننده تروما شامل تصادفات، سقوط از ارتفاع، گلوله، اصابت اجسام برنده و غیربرنده و تاثیر آن در شدت آسیب حاصله و سرنوشت بیماران بوده است. براساس آنالیز بعمل آمده، مصدومین تروما عمدتا مردان (80%) جوان (با نمای سنی 29-20 سال) بوده اند. بیماران عمدتا بی سواد یا از سطح سواد پایین برخوردار بوده اند. شایعترین مکانیسم تروما اصابت اجسام غیرنافذ بوده است (44/9%). شایعترین علت تروما در بیمارانی که بستری شده اند، سوانح ناشی از تصادفات رانندگی می باشد (39/9%). علت تروما در آسیب های شدید (ISS>12) نیز باز همین تصادفات وسایل نقلیه بوده است (53/7%). نوع تروما بطور قابل توجهی از نظر آماری با شدت آسیب وارده، لزوم بستری شدن و سرنوشت بیماران مرتبط می باشد. از این دید به ترتیب گلوله گرم، تصادفات و سقوط از بلندی از مهمترین این عوامل بوده اند.
محمدعلی عباسی مقدم،
دوره 56، شماره 6 - ( 4-1377 )
چکیده
این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل هزینه های درمانی و محاسبه قیمت تمام شده عملهای جراحی انجام یافته در بخش جراحی اعصاب بیمارستان امام خمینی در سال 1373 و همچنین مقایسه آنها با تعرفه های وقت خدمات درمانی انجام گرفت. در این مطالعه، با استفاده از روش توصیفی، تکنیک تجزیه و تحلیل هزینه ها و حسابداری قیمت تمام شده، اطلاعات لازم به تفکیک قسمت بستری و اطاق عمل بخش مذکور، جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه مورد مطالعه 573 بیمار بستری در سال 1373 بود که از این تعداد 522 نفر تحت 13 نوع عمل جراحی مغز و اعصاب قرار گرفته بودند. 92/6% از هزینه های بخش مربوط به هزینه های جاری و 7/4% مربوط به هزینه های سرمایه ای بود. 49% از هزینه های بخش مربوط به هزینه پرسنلی و مابقی مربوط به هزینه های دارو، مواد و لوازم مصرفی، غذا، سوخت، آب، برق، تلفن و استهلاک بود. میانگین روزهای بستری 16/3 روز و درصد اشغال تخت فعال 58% بوده است. در صورتی که درصد مطلوب اشغال تخت 80% فرض شود، 22% از ظرفیت تختها و در نتیجه 3512 روز بستری به هدر رفته است. کسری درآمد سالانه قسمت بستری، ناشی از اختلاف هزینه تخت روز (هتلینگ) واقعی و نرخ تعرفه خدمات درمانی 1373، مبلغ 081‚228‚149 ریال بوده است. میانگین مدت زمان هر عمل 3/28 ساعت محاسبه گردید. میانگین قیمت تمام شده برای هر عمل 951‚284 ریال و کسری درآمد سالانه اتاق عمل، ناشی از اختلاف هزینه واقعی عملهای جراحی و نرخ تعرفه خدمات درمانی 1373، مبلغ 648‚170‚10 ریال بوده است. مقدار زمان تلف شده در اتاق عمل 886 ساعت و هزینه تلف شده 410‚708‚71 ریال بوده است.
حبیب مظاهر، کامبیز عباسی،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده
به منظور بررسی کارایی و کفایت سونوگرافی در بیماریهای مختلف غده پاروتید و قرار دادن آن به عنوان یک وسیله تشخیصی با ارزش در زمره اقدامات اولیه بررسی بیماریهای این غده، 50 بیمار در طول 16 ماه مورد مطالعه قرار گرفتند. تصاویر سونوگرافیک ضایعات قبل از عمل جراحی تهیه گردیدند و بعد از انجام جراحی نیز با پاتولوژی قطعی بدست آمده، مورد مقایسه و مقابله قرار گرفتند. سونوگرافی ضایعات را به خوبی مشخص نمود و توانست در 100% موارد، ضایعات داخل غده ای را از خارج غده ای تفکیک کند. به جز یک مورد Lipomatosis، که نمای Hyperchoic داشت، تمام ضایعات غده پاروتید، Hyperchoic بودند. تمام ضایعات، دارای حدود مشخص خوش خیم بودند، در صورتی که ضایعات بدخیم حدودی نامشخص داشتند. نتایج نشان دادند که سونوگرافی در افتراق ضایعات خوش خیم از بدخیم و همچنین تشخیص Warthin's Tumor ،Pleomorphic Adenoma، سندرم شوگرن و Lipomatosis از دقت تشخیصی بالایی برخوردار است. وجود کلسیفیکاسیون در یک توده پاروتید بیمار جوان نیز، با احتمال بالایی، Cavernous Hemangioma را مطرح می سازد.
زهرا خاتمی، صغری روحی، آزرم نامی، نزهت شاکری، محمد عباسی،
دوره 60، شماره 6 - ( 6-1381 )
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت اندازه گیری مقدار پروتئین ادرار 24 ساعته در تشخیص، پیشگیری و پیگیری وضعیت بیماران در نارسائی های کلیوی و نیاز به مقادیر صحیح و دقیق آن جهت تعیین روند درمانی، سه روش مورد استفاده در آزمایشگاه های تشخیص طبی ایران مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.
مواد و روشها: این سه روش عبارت بودند از: روش 1) روش اسید تری کلرواستیک (TCA) (کدورت سنجی در طول موج 405 نانومتر). روش 2) روش اسید تری کلرواستیک (TCA) (کدورت سنجی در طول موج 620 نانومتر). روش 3) روش اسید سولفوسالیسیلیک (SSA) (کدورت سنجی در طول موج 620 نانومتر). این ارزیابی با استفاده از نمونه های کنترل و نمونه های ادرار جمعیت افراد بیمار و سالم و مواد کالیبراسیون متفاوت انجام شده است.
یافته ها: نتایج حاصل بیانگر کیفیت مناسب روش 1 برای اندازه گیری غلظت های 25-700 mg/l پروتئین و حداقل تاثیرپذیری در استفاده از مواد کالیبراسیون متفاوت می باشد، در حالیکه روش 3 پایین ترین کیفیت را در سنجش مقادیر کمتر از 200mg/l نشان داده و در استفاده از مواد کالیبراسیون مختلف تاثیرپذیری قابل توجهی را داشته است. روش 2 نیز، دارای کیفیت مناسب در اندازه گیری غلظت های 100-1000 mg/l پروتئین بوده ولی در استفاده از مواد کالیبراسیون متفاوت، تاثیرپذیری بیشتری از روش 1 را داشته است.
نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به نتایج فوق پیشنهاد می شود که استفاده از روش SSA در آزمایشگاه ها بطور کلی منسوخ گردد و از روش TCA در طول موج 620 نانومتر به منظور اندازه گیری روتین و از روش TCA در طول موج 405 نانومتر برای غربالگری مقادیر کم پروتئین در جمعیت های مستعد به بیماریهای کلیوی، برای تشخیص زودرس استفاده شود.
اصغر حاجی عباسی،
دوره 61، شماره 5 - ( 5-1382 )
چکیده
مقدمه: نوع درگیری کلیوی در لوپوس اریتماتوز منتشر یکی از عوامل مهم تعیین کننده پیش آگهی در این بیماران می باشد. تعیین صحیح و زودرس نوع درگیری در انتخاب درمان مناسب برای این بیماران ضروری است. صحیح ترین روش مشخص نمودن نوع ضایعه کلیوی بررسی پاتولوژیک نسج کلیه می باشد. انجام این روش از یکطرف بعلت تهاجمی بودن و از طرف دیگر بعلت عدم دسترس بودن امکانات کامل آن (از نظر پاتولوژیست مجرب، وسایل و غیره ...) برای کلیه پزشکان امکان پذیر نیست. مطالعه زیر جهت بدست آوردن معیارهای کلینیکی و پاراکلینیکی مناسب برای تعیین نوع درگیری کلیوی بدون انجام بیوپسی انجام گردیده است.
مواد و روش ها: از میان بیماران لوپوسی، بیمارانی که بیوپسی کلیه شده بودند تعیین و از میان آنها پرونده هایی که از نظر اطلاعات بالینی و پاراکلینیکی قبل از انجام بیوپسی کلیه کامل بودند، انتخاب گردیدند. برای این عده یک فرم کامپیوتری شامل 38 پارامتر کلینیکی و پاراکلینیکی (شامل درگیری ارگان های ماژور، علائم ادراری، علائم خونی، میزان کراتی نین و تست های ایمونولوژیک) ایجاد گردید. با بررسی آماری (CART: Classification and regression tree) سعی در بدست آوردن یک الگوریتم مناسب براساس علائم بالینی و پاراکلینیکی برای تعیین نوع درگیری کلیوی شد. بدین منظور بیماران از نظر پاتولوژی کلیه (براساس میکروسکوپ نوری) به دو دسته: 1) با درگیری کلیوی نوع منتشر (Type 4) و 2) غیر منتشر (Non-type 4) تقسیم شدند. نصف بیماران هر دسته برای ساختن درخت تشخیصی و نصف دیگر برای اعتبارسنجی این درخت بکار رفتند.
یافته ها: از میان 1200 بیمار لوپوسی، تعداد 208 بیمار لوپوسی علاوه بر بیوپسی کلیه، دارای پارامترهای مورد نظر برای انجام مطالعه فوق بودند که 110 بیمار مبتلا به درگیری کلیوی منتشر و 98 بیمار مبتلا به درگیری کلیوی نوع غیر منتشر بودند. از بین آنها بصورت تصادفی 55 بیمار در دسته اول و 49 بیمار در دسته دوم قرار گرفتند. حساسیت، اختصاصی بودن و دقت هر یک از پارامترهای فوق در هر گروه تعیین گردید. پارامتری که بالاترین دقت را داشت بعنوان علامت مجزاکننده مشخص شده و بیماران هر دو گروه براساس مثبت یا منفی بودن معیار فوق تقسیم بندی شدند. به همین ترتیب با بررسی پارامترهای باقیمانده، دیگر شاخه های درخت تشخیصی تعیین گردید.
نتیجه گیری و توصیه ها: براین اساس سه الگوریتم شناخته شد که ساده ترین و مناسب ترین آنها دارای حساسیت 75% و اختصاصی بودن 78% و صحت 76% بود.
محمدعلی عباسی مقدم، سیدمنصور رضوی، سیدمهدی نورایی،
دوره 62، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه: ادغام آموزش پزشکی از سال 1364 در وزارت بهداری سابق با هدف دستیابی به خودکفایی در زمینه آموزش پزشکی و برآورده نمودن نیازهای جامعه به خدمات بهداشتی و درمانی صورت گرفت که همواره با موافقین و مخالفینی مواجه بوده است. باتوجه به تشدید این نقطه نظرات متفاوت در سال 1381 در این مطالعه به ارزیابی نگرش صاحبنظران دانشگاهی در زمینه نکات مثبت و منفی ادغام آموزش پزشکی در بهداشت و درمان پرداخته ایم.
مواد و روش ها: این مطالعه بطور مقطعی و با استفاده از پرسشنامه ای که سوالات آن در یک فرآیند کیفی طراحی و در 556 نفر از اعضای هیات علمی و مدیران ده دانشگاه علوم پزشکی که بطور تصادفی انتخاب شده بودند صورت گرفت.
یافته ها: اکثریت افراد مورد بررسی ضمن موافقت با ارتباط بین ادغام و برخی دستاوردهای موجود مانند ایجاد نظام مراقبت و بهبود شاخص های بهداشتی، اعتقاد داشته اند که کیفیت آموزش پزشکی نسبت به قبل از ادغام افت کرده است. همچنین اکثریت افراد مورد مطالعه اظهار نموده اند که الحاق مجدد آموزش پزشکی به وزارت علوم موجب بروز مشکلات فراوان گردیده و وزارتخانه مذکور آمادگی الحاق مجدد را ندارد. لیکن علیرغم نظرات فوق 46% از افراد مورد بررسی معتقد به الحاق مجدد آموزش پزشکی به وزارت علوم بوده و 40.7% با این نظر مخالف و 13.3% بی نظر بوده اند.
نتیجه گیری و توصیه ها: توافق نظر عمده ای بین صاحبنظران مورد مطالعه در رابطه با نتایج مثبت و منفی ادغام وجود ندارد. همچنین افت کیفیت آموزش پزشکی که به اعتقاد بسیاری در این دوره رخ داده است عمدتا بر اثر عوامل دیگر بوده و ارتباطی با اصل ادغام نداشته است. لذا بنظر می رسد در ارزیابی نتایج مثبت و منفی ادغام توجه به عوامل دیگر و راهکارهای برخورد با این عوامل الزامی است.
گیتا کلباسی، سعید طالبیانمقدم، اسماعیل ابراهیمی تکامجانی، غلامرضا علیانی، نادر معروفی ، شهره جلایی،
دوره 63، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده
مقدمه: با توجه به بیثباتی ذاتی ستون فقرات و نقش برجسته عضلات در تأمین ثبات آن و جلوگیری از صدمات و عوارض حاصله و نظر به اهمیت مطالعه الگوی فعالیت عضلات ستون فقرات کمری و کمربندلگنی در افراد سالم ( بدون علامت )، جهت مقابله با انواع اغتشاشات اعمال شده بر بدن در شرایط مختلف محیطی به عنوان مبنای مطالعات بالینی این تحقیق در این تحقیق، 20 فرد سالم مؤنث از دانشجویان دانشکدههای علوم توانبخشی دانشگاههای علوم پزشکی تهران و ایران صورت گرفت. هدف از انجام این تحقیق، بررسی نحوه فعالیت عضلات مختلف در هر یک از آزمونهای بارگذاری و نیز بررسی نحوه فعالیت هر یک از عضلات در آزمونهای مختلف بارگذاری در وضعیت ایستاده بر روی سطوح اتکاء مختلف بود.
مواد و روشها: در این بررسی گروه سنی (30ـ18) سال مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه در حالت تعادلی استاتیک در وضعیت ایستاده بر روی سطوح اتکاء مختلف ( سطح خنثی، شیب مثبت، شیب منفی )، باری معادل 7% وزن کل بدن از طریق اندامهای فوقانی بر افراد نمونه اعمال میگردید و با ثبت سطحی فعالیت الکتریکی عضلات دلتویید، گلوتئوس ماگزیموس، مایل داخلی شکم و پارااسپاینال کمری، زمان شروع فعالیت (Onset Time)، سطح فعالیت ( شاخصRMS) و مدت زمان فعالیت (Duration) محاسبه گردید.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که در آزمونهای بارگذاری در وضعیت ایستاده بر روی سطوح اتکاء مختلف، جهت جبران گشتاور فلکسوری حاصل از اعمال اغتشاش از سمت قدام، ابتدا عضلات خلف تنه ( آگونیستها ) فعال میشوند (Switch-on) و پس از آن عضلات قدام تنه (آنتاگونیستها) جهت جبران نیروهای واکنشی حاصل از فعالیت عضلات آگونیست، فعال میگردند. در کلیه آزمونهای بارگذاری عضله مایل داخلی شکم با وجود ایفای نقش آنتاگونیستی، بیشترین سطح فعالیت را داشت و در آن هرگز، کاهش فعالیت (Shut-off ) مشاهده نگردید. این امر میتواند دال بر نقش عضله مایل داخلی شکم به عنوان یکی از ثبات دهندههای اصلی تنه باشد.
نتیجهگیری و توصیهها: از آنجایی که نوع سطح اتکاء بر روی زمان شروع فعالیت هر یک از عضلات و سطح و مدّت زمان فعالیت آنها در آزمونهای مختلف تأثیری نداشت میتوان نتیجه گرفت که احتمالاً فعال شدن گیرندههای حس عمقی نواحی تنه و ستون فقرات در اثر اغتشاشات خارجی، تنها مسئول راه اندازی ( Triggering ) پاسخهای پاسچرال هستند و در تعیین نحوه فعالیت عضلات یعنی زمانبندی ( Timing ) و میزان بزرگی پاسخ ( Scaling ) نقشی ندارند.
کورش قرهگزلی، فاطمه عباسی سیر، علی اصغر کلاهی، جعفر بوالهری، غلامرضا زمانی، زرین تاج کیهانی دوست، پروین ورطاهریان،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده
علیرغم پیشرفتهای زیادی که در زمینه دانش پزشکی صرع صورت گرفته، اما ننگ همراه کلمه "صرع" همچنان در بسیاری از جوامع فرد مبتلا را بیش از خود بیماری یا عوارض دارویی آن متاثر می سازد. در کشورهای در حال توسعه دیدگاه های منفی نسبت به صرع به دلیل عدم درک درست هنوز در بین مردم رواج دارد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی در زمینه بررسی شناخت و نگرش مردم تهران در زمینه صرع بوسیله انجمن صرع ایران و با هدف تعیین سطح آگاهی و نگرش عموم در تابستان 1383 و بهار 1384در تهران و با نمونه های در دسترس انجام گرفت. 1079 پرسشنامه خود ایفا از مناطق پرتردد شهر تهران جمع آوری گردید.
یافتهها: پاسخگویان به این پرسشنامهها 6/58% زنان و 6/38% مردان بودند که میانگین سنی زنان 5/10±8/28 و میانگین سنی مردان 5/12±5/32 با حداقل سن 15 سال و حداکثر 81 سال بود. 7/88% پاسخگویان با صرع آشنایی داشته و 2/42% این افراد در بستگان خود فرد مبتلا را می شناختند. 4/52% افراد علت صرع را ضایعه ای مغزی می دانستند و 2/45 % افراد عوامل دیگر از قبیل مشکل ژنتیک ، فشارهای روحی - روانی، تب یا حتی 1/1% افراد ارواح خبیثه را عنوان کرده بودند. 9/56% افراد بارداری را برای خانم مبتلا به صرع مناسب می دانستند و 94% افراد اعتقاد داشتند که کودک مبتلا به صرع می تواند مدرسه رفته و ادامه تحصیل دهد
نتیجهگیری: درصد نسبتا بالایی از جامعه اطلاعات مناسب در مورد بیماری صرع نداشته و لازم است خصوصا از طریق رسانه های جمعی شناخت مردم نسبت به این بیماری افزایش یافته و منجر به زدودن افکار خرافی در سطح جامعه شود.
هادی احمدی، حسن توکلی، خدیجه بخت آور، فرانک خدادادی، علی عباسی،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده
سیتیاسکن اسپیرال دقت تشخیصی بیماران مبتلا به درد شکم حاد را افزایش داده است. در این مطالعه نتایج سیتیاسکن اسپیرال و سونوگرافی را در مقایسه با رادیوگرافی ساده شکم در بیماران مبتلا به درد شکم حاد غیرترومایی را ارزیابی میکنیم.
روش بررسی: دادههای مربوط به 91 بیمار متوالی با درد شکم حاد غیرترومایی مراجعهکننده به بخش اورژانس بیمارستان سینا که تحت سیتیاسکن اسپیرال قرار گرفتند، مورد ارزیابی قرار گرفت. علاوه بر سیتیاسکن رادیوگرافی ساده و سونوگرافی به ترتیب برای 64 و 66 بیمار انجام شد. حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی روشهای تصویربرداری بر اساس تشخیص نهایی با یافتههای عمل جراحی، پاتولوژی و پیگیری بالینی بیماران مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: از بین 91 بیماری که مورد ارزیابی قرار گرفتند، حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی سیتیاسکن اسپیرال به ترتیب 2/92%، 86/92% و 3/92% بود. گزارشهای مربوط به رادیوگرافی بیماران حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی 2/13%، 7/72% و 4/23% بود. سونوگرافی برای ارزیابی درد شکم حاد حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی 2/73%، 90% و 7/75% داشت.
نتیجهگیری: این مطالعه دال بر این است رادیوگرافی ساده شکم یک تکنیک تصویربرداری با حساسیت و دقت تشخیصی پایین برای ارزیابی درد شکم حاد غیر ترومایی در بین بیماران مراجعهکننده به بخش اورژانس محسوب می شود. سیتیاسکن اسپیرال یک تکنیک با دقت تشخیصی بالا برای ارزیابی مبتلایان به درد شکم حاد غیرترومایی با امکان تصویربرداری در شرایط اورژانس محسوب میشود.
احیاء گرشاسبی، سقراط فقیهزاده، نادر فلاح، محسن خوشنیتنیکو، فرحناز ترکستانی، ماندانا قوام، مریم عباسیان،
دوره 67، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و هدف: دیابت بارداری بهصورت
عدم تحمل کربوهیدرات که اولین بار در بارداری تشخیص یا شروع شده است، تعریف میشود.
این مساله منجر به افزایش عوارض مادری و جنینی میشود، که با انجام غربالگری و
تشخیص زودرس میتوان بروز این عوارض را کاهش داد. هدف از این مطالعه ارزیابی تأثیر
غربالگری انتخابی برای تشخیص دیابت بارداری (GDM): براساس ارزیابی ریسک فاکتورها و نیز براساس توصیه
چهارمین کارگاه کنفرانس GDM میباشد.
روش بررسی: طی یک مطالعه مورد-
شاهدی در بیمارستان حضرت زینب (س) تعداد 370 خانم باردار مبتلا به GDM به عنوان گروه مورد و
600 خانم باردار با تست تحمل قند طبیعی به عنوان گروه شاهد انتخاب و با توجه به
ریسک فاکتورها براساس توصیه چهارمین کارگاه- کنفرانس بینالمللی GDM مورد بررسی و ارزیابی
مقایسهای از نظر عوارض مادی و نوزادی قرار گرفتند. از آنالیز لجستیک رگرسیون برای
تخمین میزان خطر نسبی (odds Ratio) با فاصله اطمینان 95%CI استفاده شد.
یافتهها: شیوع ریسک فاکتورها بهطور مشخصی در گروه بیماران
GDM بالاتر بود، اما 45 نفر (12%) از آنها فاقد هرگونه
ریسک فاکتوری بودند. 107 نفر (29%) از خانمهای گروه GDM در گروه با
ریسک پایین قرار داشتند و اگر از غربالگری انتخابی انجام میشد این بیماران
ناشناخته باقی میماندند. عوارضی اصلی نوزادی در گروه با ریسک پایین از عوارض
نوزادی سایر خانمهای با GDM تفاوت مشخصی نداشت.
نتیجهگیری: توصیههای مبنی بر عدم انجام غربالگری برای گروه کمخطر
مورد تردید است در حالیکه غربالگری جامع همه خانمهای حامله منطقی بهنظر میرسد.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
ثمیله نوربخش، مهدی شکرابی، زهره کلباسی، آذردخت طباطبایی، حسن تنکابنی، لادن افشار خاص، محمد وفایی شاهی،
دوره 68، شماره 5 - ( 5-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت مایکوپلاسمایی در کودکان شایع بوده و شناخت
علایم عصبی ناشیاز آن ازنظر شروع درمان سریع اهمیت ویژهای دارد. هدف
مطالعه مقایسه میزان آنتیبادی
اختصاصی مایکوپلاسما پنومونیه در مایع مغزی نخاعی کودکان تبدار با درگیری حاد
سیستم عصبی مرکزی (مننگوآنسفالیت، گیلن باره، میلیت عرضی، آتاکسی) با کودکان بدون
علایمعصبی بود.
روش بررسی: در یک بررسی مقطعی- مورد شاهدی (88-1386) در بخش کودکان
بیمارستانهای رسولاکرم و مفید تهران با روش الیزا، IgG اختصاصی مایکوپلاسما
پنومونیه در مایع مغزی نخاعی 55 مورد و 10 شاهد اندازهگیری شد. بعد از مقایسه متغیرها،
حساسیت و ویژگی تست با تعیین سطح زیر منحنی راک مشخص شد.
یافتهها: بیماران بین پنج ماه
تا 13سال (میانگین 84/3±43/3 سال) بودند. آنتیبادی
بیماران بالاتر از گروه شاهد بود و همخوانی ضعیفی بین بیماران و شاهد وجود داشت (26/0±08/0 در
برابر 001/0±001/0،
02/0p=). در منطقه زیر منحنی ROC
معادل 87/0 (96/0-78/0، %95
CI) (0001/0p<) و Cut off آنتیبادی
0025/0 با حساسیت 73%، ویژگی 90%، ارزش اخباریمثبت 100% و ارزش اخباریمنفی 8/28%
بود. کمترین سطح آنتیبادی در مننژیت آسپتیک و بالاترین در گیلن باره
و علایم نورولوژیک فکال بود.
نتیجهگیری: مقادیر اندک (0025/0) آنتیبادی
اختصاصی مایکوپلاسما در مایع مغزی نخاعی کودکان تشخیصی است. این تست در کودکان تبدار
با علایم عصبیحساسیت 73% و ویژگی 90% و ارزش اخباریمثبت بالا (100%) اما ارزش
اخباریمنفی پایین (8/28%) دارد. مایکوپلاسما یکی از
موارد نادر مننژیت آسپتیک کودکان است. وجود DNA مایکوپلاسما در مایع نخاع شایع نبوده (2%)، اما در موارد مشکوک
افزودن این تست به اندازهگیری آنتیبادی در مایع نخاع کمککننده است.
رزینا عباسی لرکی، سپیده سیفی، محبوب لسان پزشکی،
دوره 68، شماره 11 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: پروهپسیدین، یک پروتیین مشتق از کبد است، که اولین
بار بهدلیل خواص ضد میکروبی آن مورد توجه قرار گرفت. تنظیم بروز و تولید آن تحت
تاثیر عواملی مانند بار آهن و التهاب میباشد. پروهپسیدین، یک پروتیین تنظیمکننده
منفی تعادل آهن است که افزایش آن سبب کاهش جذب رودهای و مهار گردش مجدد آهن از سیستم
رتیکولواندوتلیال میگردد، لذا افزایش هپسیدین میتواند باعث القاء کمخونی شود. با
توجه به وجود کمخونی و التهاب مزمن در بیماران همودیالیز، این مطالعه در جهت روشن
شدن نقش این پروتیین و ارتباطات آن با سایر فاکتورهای کمخونی و التهاب در این بیماران
انجام شده است.
روش
بررسی: سطح پروهپسیدین و ارتباط آن با متغیرهای آزمایشگاهی
مربوط به کمخونی و التهاب را در 54 بیمار همودیالیز مزمن با ثبات بالینی بررسی کردیم.
از دو هفته قبل از مطالعه آهن دریافتی بیماران قطع شد، سپس پروهپسیدین با روش ELISA همراه با سایر متغیرها (آهن سرم، فریتین، ظرفیت اشباع ترانسفرین، درصد
اشباع ترانسفرین، هماتوکریت، آلبومین، تری گلیسیرید، کلسترول، ESR، CRP) اندازهگیری
شد.
یافتهها: در حالی که متوسط سطح
پروهپسیدین در بیماران ما بالاتر از متوسط تعیین شده توسط کیت مورد نظر بود، پروهپسیدین
با آهن سرم، فریتین، ظرفیت اشباع ترانسفرین، درصد اشباع ترانسفرین، هماتوکریت، آلبومین،
تری گلیسیرید، کلسترول، ESR، CRP ارتباط
معنیداری نداشت (0/05>p).
نتیجهگیری: هر چند
سطح پروهپسیدین در جمعیت مورد مطالعه ما بالاتر از میزان طبیعی بود، اما میزان
پروهپسیدین نشان دهنده و پیشبینیکننده هماتوکریت، وضعیت آهن، شرایط التهابی در
بیماران همودیالیز مزمن نبود.
سیما جعفری، سیامک خالقی، علی باسی، طیب رمیم،
دوره 70، شماره 2 - ( 2-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: آدنوکارسینوم کولون به ویژه انواع
ثانویه به سرطانهای تخمدان اغلب در تشخیصها نادیده گرفته میشوند. هدف از این مطالعه
بررسی همراهی پولیپهای کولون با سرطانهای تخمدان میباشد.
روش بررسی: بیماران بیمارستانهای فیروزگر، اکبرآبادی و رسول اکرم از سال
1389 تا 1390 با تشخیص سرطان تخمدان و اندومتر مورد بررسی قرار گرفتند. پولیپها و
تومورهای یافت شده در کولونوسکوپی با روش ایمونوهیستوشیمی از نظر اولیه یا
متاستاتیک بودن بررسی گردیدند.
یافتهها: 100 بیمار با میانگین سنی
21/50 سال، میانگین وزنی 9/65 کیلوگرم و میانگینBMI ، 2kg/m07/26 در این مطالعه
شرکت کردند. فراوانی کلی پولیپهای کولورکتال پنج مورد در100 نفر بود. افراد دارای
تشخیص پولیپ، سابقه فامیلی مثبت از نظر ابتلا به سرطان تخمدان داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به پایین بودن آمار مبتلایان به پولیپهای کولورکتال،
پیگیری بیماران جهت انجام غربالگری توصیه نمیشود.
نوشین بیات، مجید شهرتی، امین صبوری، زهرا عباسی، غلامحسین علیشیری، بیتا نجفیان،
دوره 70، شماره 4 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هد ف: گزینه های درمانی متعددی از جمله کلس ی تونین برای بیماران مبتلا به کاهش تراکم استخوان پیشنهاد
یکی از مارکرهای جدید روند جذب استخوانی می باشد. هدف C–telopeptide of Type I Collagen (CTX) . شده است
از این مطالعه بررسی اثرات اسپری بینی کلس ی تونین در زنان یائسه با کاهش تراکم استخوان با ارزیابی مارکر جذب
بوده است. CTX استخوانی
روش بررس ی: این مطالعه به صورت کارآزما یی بالینی تک گروهی بر روی 105 خانم یائسه مبتلا به استئوپنی
CTX . 1- انحراف معیار انجام گرفت / مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان بقی ه الله (عج) دارای تراکم استخوانی ک م تر از 5
و سایر مارکرهای آزمایشگاه ی قبل و شش ماه بعد از درمان روزانه با اسپری بینی کلس ی تونین ( 200 واحد ) و قرص
400 واحد) ارزیابی شد و مقایسه شد. ) D 1000 ) و ویتامین mg) کلسیم
3/10±2/ سرمی به صورت معن ی داری از 03 CTX یافت هها: در نهایت 52 بیمار در مطالعه باقی ماندند که در ایشان مارکر
در صورتی که سطح سرمی کلسیم، آمینوترا نسفرازهای کبدی، (P<0/ 2 پیکومول بر لیتر تغییر یافت ( 001 /61±1/ به 82
.(P>0/ پاراتورمون و آلکالین فسفاتاز کاهش داشته ولی این کاهش از لحاظ آماری معن یدار نمی باشد ( 05
CTX نتیج هگیری: به نظر می رسد اسپری بینی کلس ی تونین از طریق جلوگیری از جذب نسج استخوانی که توسط مارکر
نمایان می شود، علاوه بر جلوگیری از پیشرفت بیماری، در درمان بیماران مبتلا به کاهش تراکم استخوان م یتواند موثر
باشد هر چند مطالعه ها با حجم نمونه بی شتر و همراه گروه کنترل ضروری به نظر می رسد.
سید وحید حیدری، سید محمود رمک هاشمی، عنایتالله عباسنژاد، فاطمه عباسی گراوند، بتول قربانی یکتا،
دوره 70، شماره 5 - ( 5-1391 )
چکیده
}
زمینه و هدف: دانستن
عوامل مرتبط با عوارض ریوی و شکست در اکستوباسیون در جراحیهای مغزی میتواند در
جلوگیری از ابتلا به این عوارض موثر باشد مطالعه حاضر به بررسی ریسک فاکتورها و
شیوع عوارض ریوی و شکست اکستوباسیون در جراحیهای داخل جمجمهای میپردازد.
روش
بررسی: تعداد 254 بیمار تحت اعمال جراحی اینتراکرانیال را در
بیمارستان فیروزگر، در سال 89-1387، بهطور گذشتهنگر مطالعه نمودیم.
یافتهها: عوارض ریوی
در بیماران با شکست اینتوباسیون (002/0P=)،
تهویه مکانیکی بهمدت بیش از 24 ساعت (001/0P=)،
فشار خون (001/0P=)، مصرف سیگار (040/0P=)،
نیاز دوباره به جراحی (003/0P=) و مورتالیتی (001/0P=) بیشتر بود.
نتیجهگیری: مدت زمان بیهوشی، مدت زمان جراحی، نیاز به اینتوباسیون و
مدت زمان آن و نیز مدت زمان اقامت در ICU از ریسک عوامل
مرتبط با عوارض ریوی بوده و هوشیاری قبل از جراحی و شکست اینتوباسیون بهطور مستقل
از سایر متغیرها با عوارض ریوی همراه هستند.
رضا کرباسی افشار، آیت شهماری، نصرالله شفیقی، امین صبوری،
دوره 70، شماره 6 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پروتکلهای درمانی مختلفی جهت کاهش چربی خون بهخصوص در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر پیشنهاد شده است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثربخشی تجویز سیمواستاتین با و بدون فنوفیبرات در بیماران اختلال چربی خون و بیماران عروق کرونر بر اساس یافتههای اکوکاردیوگرافی میباشد.
روش بررسی: یک کارآزمایی بالینی بر روی 124 بیمار مراجعهکننده به بیمارستان بقیهالله تهران طی سالهای 89-1387 انجام شد. بیماران در گروه اول 64 نفر، سیمواستاتین (mg20)، فنوفیبرات (mg200) روزانه، رژیم غذایی و فعالیت ورزشی و گروه دوم 60 نفر، سیمواستاتین همراه رژیم فوق به مدت یک سال دریافت کردند.
یافتهها: میانگین سنی بیماران 5/6±3/54 سال بود. در گروه اول نسبت به گروه دوم پروفایل چربی و میزان Left Ventricular Ejection Fraction (LVEF) تغییرات معنیداری داشت (05/0P<) اما پارامترهای کارکرد دیاستولی تغییر معنیدار آماری نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان میدهد درمان یکساله استاتین بههمراه فنوفیبرات، علاوه بر بهبود موثر پروفایلهای چربی خون، اثر مثبت روی LVEF و در نتیجه عملکرد بهتر قلبی را دارا میباشد.
فریبا یارندی، فرحناز سادات احمدی، زهرا رضایی، نرگس ایزدی، سهیلا سرمدی، سلیمان عباسی، شهرزاد آقاعمو، مینا اکرمی،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه: تومور سلول استرویید یکی از تومورهای نادر تخمدانی بوده و حدود 1/0% از کل تومورهای تخمدان را تشکیل میدهد و به سه زیر گروه تقسیم میشود. تومور سلول استروییدی که هیچ طبقهبندی خاصی ندارد شایعترین نوع بوده و حدود 60 درصد تومورهای سلول استرویید را تشکیل میدهد. از قابل توجهترین علایم این تومور، فعالیت هورمونی، بهویژه خواص آندروژنی تومور میباشد. درمان اولیه شامل ریشهکنی ضایعه اولیه از طریق عمل جراحی است.
معرفی بیمار: بیمار دختر 29 سالهای است که با سابقه 10 سال سندروم تخمدان پلیکیستیک، برای پیگیری درمان بهطور سرپایی در سال 1389 به درمانگاه بیمارستان جامع زنان تهران مراجعه نمود. در سونوگرافی بهعمل آمده در آدنکس راست توده 49×64 میلیمتری حاوی اجزای هموژن وجود داشت که تحت لاپاراتومی قرار گرفت. گزارش آسیبشناسی تومور سلول استرویید بود.
نتیجهگیری: هدف از این مطالعه، گزارش یکی از تومورهای نادر تخمدان و بررسی روش صحیح شناسایی و درمان میباشد.
رضا کرباسی افشار، رضا نورروزیان، آیت شهماری، امین صبوری،
دوره 71، شماره 3 - ( خردادماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالشدن سمپاتیک کلیوی یکی از کلیدهای اساسی فشارخون اولیه است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر و ایمنی سمپاتکتومی عروق کلیوی در کاهش فشارخون است.
روش بررسی: در این مطالعه تصادفی آیندهنگر بیمارانی که علیرغم دریافت سه داروی ضدفشارخون یا بیشتر، فشارخون پایه سیستولیک mmHg160 یا بالاتر داشتند، بهطور تصادفی انتخاب شده و تحت بررسی قرار گرفتند. یک گروه تحت درمان با قطع عصب سمپاتیک کلیوی (Renal sympathetic denervation) و گروه دیگر (گروه کنترل) تحت ادامه درمان دارویی قبلی قرار گرفتند و تأثیر دو پروتکل درمانی در کنترل فشارخون در طی ششماه ارزیابی شد.
یافتهها: 117 بیمار (54%) از 212 بیمار اولیه برای قطع عصب سمپاتیک کلیوی انتخاب شدند (گروه یک). 95 بیمار (46%) بهمدت ششماه تحت ادامه درمان دارویی بهتنهایی قرار گرفتند (گروه دو). فشارخون براساس کنترل درمانگاهی پیگیری شد که در گروه یک، مقدار متوسط mmHg12/24±15/35 تغییر داشت (001/0P<). در مقابل گروه دو تغییر معنیداری از مقدار پایه نداشت (تغییر mmHg11/22±0/5 و (9/0P: سیستولی و 96/0P: دیاستولی). در عرض شش ماه، 92% از 117 بیمار گروه یک، کاهش فشارخون mmHg20 یا بیشتر را در مقایسه با 15% از 95 نفر گروه کنترل نشان داد (001/0P:). در طول مطالعه هیچ عارضه جدی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد میتوان از روش قطع عصب سمپاتیک کلیوی بهعنوان روشی اثربخش و مطمئن بهعنوان جایگزین درمان دارویی طولانیمدت در بیماران مقاوم به درمانهای معمول ضدفشارخون استفاده کرد. هرچند مطالعات با طول مدت پیگیری طولانیتر و تعداد نمونه بیشتر جهت اثبات این موضوع نیاز است.
رقیه برجی، سید محمدرضا خاتمی، محمدرضا عباسی، علی پاشا میثمی، خسرو برخورداری، فرح ایت ا... اصفهانی، مینا پاشنگ، لاله قدیریان،
دوره 71، شماره 12 - ( اسفند 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: مرگ و میر بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه پس از عمل بایپس کرونر بیش از افراد با عملکرد کلیه طبیعی است. این مطالعه با هدف بررسی اثر دیالیز پیشگیرانه بر روی کاهش مرگ و میر بیماران با نارسایی کلیه غیردیالیزی پس از عمل جراحی بایپس عروق کرونر Coronary Artery Bypass Graft (CABG) انجام گردید.
روش بررسی: در این مطالعه 50 نفر از بیماران مبتلا به نارسایی کلیه غیردیالیزی که نیاز به CABG داشتند، به روش آسان انتخاب شده و بر اساس روش بلوکبندی تصادفی وارد یکی از دو گروه دیالیز پیشگیرانه و بدون دیالیز شدند. معیارهای خروج شامل سن زیر 18 سال و CABG بار دوم بود. پس از عمل میزان مرگ و میر و بروز عوارض مختلف در دو گروه مقایسه گردید. P کمتر از 05/0 از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین سن افراد 9/9±3/65 بود. زنان 16% (هشت نفر) و مردان 84% (42 نفر) بیماران را تشکیل میدادند. مشخصات اولیه مانند سن، جنس در دو گروه مشابه بود (بهترتیب 06/0=P و 1=P). مقایسه بین گروه مداخله و گروه کنترل از نظر میزان مرگ و میر (14/0=P)، نارسایی حاد کلیه (4/0=P) و حوادث عروقی مغزی (1=P) در دو گروه تفاوت معناداری نشان نداد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدست آمده از مطالعه حاضر، دیالیز پیشگیرانه قبل از جراحی بایپس قلب در بیماران مبتلا به نارسایی کلیه غیردیالیزی به جز عوارض ریوی، اثری بر کاهش عوارض و مرگ و میر پس از عمل ندارد.
محبوبه حاجی عبدالباقی، مهرناز رسولی نژاد، لادن عباسیان، علی اکبر امیر زرگر، حمید عمادی کوچک، پردیس مرادنژاد، ناصح محمدی، علی پاشایی زنجانی، سعید بیان الحق، پریسا صدرپور،
دوره 72، شماره 1 - ( فروردین 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: آباکاویر (Abacavir) یکیاز داروهایی است که در رژیمهای درمانی آنتیرتروویرال برای درمان عفونت HIV و بیماری ایدز کاربرد دارد. مهمترین عارضه جانبی دارو واکنش افزایش حساسیت است که با عوارض متعدد و جدی میتواند همراه باشد. واکنش افزایش حساسیت به آباکاویر ارتباط تنگاتنگی با آلل HLA-B*57:01 دارد، از همین رو، شناسایی بیماران آلل مثبت و عدم شروع دارو در آنان راهکار مؤثری در پیشگیری از عارضه افزایش حساسیت میباشد.
روش بررسی: در یک پژوهش مقطعی (Cross-sectional) از مهرماه تا اسفندماه 1391، تعداد 122 نفر از بیماران مراجعهکننده به مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری بیمارستان امامخمینی (ره) بهروش نمونهگیری غیرتصادفی در دسترس به مطالعه وارد شدند. بیماران بهصورت همزمان از بیماران HIV مثبت و بیماران HIV مثبتی که وارد مرحله ایدز شدهاند انتخاب گردیدند. وجود یا نبود آلل HLA-B*57:01 بهروش PCR-SSP در آنان تعیین گردید.
یافتهها: از مجموع 122 بیمار وارد شده در مطالعه 73 نفر (8/59%) مرد بودند. بهترتیب، 7/1% و 7/40% از بیماران دچار عفونت همزمان به هپاتیت B و C بودند. سابقه اعتیاد و درمان آنتیرتروویرال نیز بهترتیب در 50/38% و 50% از بیماران مثبت بود. در مجموع سه نفر از 122 بیمار ارزیابیشده آلل HLA-B*57:01 مثبت داشتند که نشاندهنده فراوانی 46/2% (فاصله اطمینان 95%: 005/0 تا 30/7) بود.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان میدهد که فراوانی آلل HLA-B*57:01 در جمعیت ایرانی 5/2% است. این میزان، مشابه جمعیتهای دیگر در خاورمیانه است اما از برخی جمعیتهای آسیای جنوب شرقی، اروپایی و آمریکایی کمتر است.