مهدیه بزمی، میترا حقایقی، رویا لاری، ناصر مهدوی شهری، مرتضی بهنام رسولی،
دوره 73، شماره 4 - ( تیر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: استخوان بافت سختی است که محتوای آن مرتب در حال تغییر و تحول میباشد. رشد طولی استخوان بهواسطهی پلاک رشد صورت میگیرد که ساختاری غضروفی در انتهای استخوانهای دراز بدن میباشد. هنگام بلوغ جنسی، ضمن بسته شدن (استخوانی شدن) پلاک رشد، رشد طولی استخوان متوقف میگردد. دیازینون از سموم ارگانوفسفره است که ضمن ایجاد استرس اکسیداتیو میتواند به سلولها و بافتهای بدن آسیب برساند. هدف این مطالعه بررسی اثر سم دیازینون بر تغییرات پهنای پلاک رشد (شامل ناحیه سلولهای در حال تکثیر و ناحیه سلولهای هایپرتروفه) در موش صحرایی نابالغ بود.
روش بررسی: این مطالعهی تجربی در اردیبهشت سال 1392 در دانشگاه فردوسی مشهد و بر روی 12 سر موش صحرایی نر نابالغ از نژاد ویستار که بهطور تصادفی در دو گروه کنترل و دیازینون قرار گرفتند، انجام شد. تیمارها به صورت گاواژ دهانی و طی 28 روز انجام شد. در روز 28، حیوانات کشته و استخوان ران پای چپ برای بررسیهای هیستومورفومتریک پهنای پلاک رشد اپیفیز ران جدا شدند. بررسیها توسط ImageJ, ver. 1.40g (Wayne Rasband, NIH, USA) و معنادار بودن نتایج توسط آنالیز واریانس ANOVA به همراه Tukey's test انجام شد.
یافتهها: پهنای پلاک رشد در گروه دیازینون نسبت به گروه کنترل کاهش معنادار (0126/0P=) داشت که به صورت کاهش پهنای ناحیه در حال تکثیر (001/0P<) و افزایش پهنای ناحیه هیپرتروفی شده (016/0P=) مشاهده شد.
نتیجهگیری: دیازینون منجر به کاهش پهنای پلاک رشد اپیفیز ران موشهای صحرایی نابالغ میشود و میتواند عاملی باشد بر اختلال در روند رشد طولی استخوان و بسته شدن پیش از موعد پلاک رشد.
الهام بزمی، شکوفه سنایی، امیر حسین بهنوش، مهدی فروزش، عبدالرزاق برزگر، بهنام بهنوش،
دوره 79، شماره 9 - ( آذر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه با افزایش شکایت بیماران از عواقب اقدامات درمانی، بررسی علت و انجام مداخلات موثر از اهمیت شایانی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تحلیلی شکایت از متخصصین چشم پزشکی در استان تهران طراحی گردید.
روش بررسی: در مطالعه مقطعی (توصیفی-تحلیلی) مذکور کلیه پروندههای شکایت ارجاعی به اداره کمیسیونهای سازمان پزشکی قانونی استان تهران از فروردین 1396 تا اسفند 1398بررسی شد. اطلاعات جمعیتشناختی بیماران و پزشکان، نوع اقدامات درمانی و عارضه گزارش شده، آرای نهایی کمیسیون اول و در صورت اعتراض، نتایج نهایی کمیسیونهای تجدید نظر بررسی و ثبت گردیدند.
یافتهها: از میان 176 پرونده شکایتی ثبت شده در 27 مورد (3/15%) قصور پزشک معالج که شایعترین آن از نوع بیمبالاتی (5/81%) بود، احراز گردید. عمدهترین شکایات مربوط به جراحی کاتاراکت (1/55%) و عمدهترین اقدام درمانی منجر به قصور، پیوند قرنیه (7/66%) بود. اگرچه بیماران بیشترین اعتراض را به رای کمسیون اول مطرح کرده بودند، اما اعتراض پزشکان به این رای بهصورت معناداری موثرتر بود (001/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به آمار رو به تزاید شکایات رشته چشم پزشکی و در عین حال میزان اندک موارد منجر به قصور در مورد شایعترین شکایت (کاهش بینایی)، لزوم برقراری ارتباط صحیح بین بیمار و پزشک و درک صحیح بیمار از اقدام درمانی و عوارض احتمالی میتواند درکاهش شکایات تاثیر بهسزایی داشته باشد. از طرفی با عنایت به اختلاف نظر در آرای کمسیونهای متوالی، لزوم ایجاد وحدت رویه با استفاده از اطلاعات جدید و نتایج مبتنی بر شواهد ضروری بهنظر میرسد.