جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای بوالحسنی

مینو ادیب، رسول ابوالحسنی، ادنا آبکار شاه نظر،
دوره 56، شماره 6 - ( 4-1377 )
چکیده

مقدمه: تعداد 500 نفر از مردم اصفهان که از سلامتی کامل برخوردار بودند، از لحاظ آنتی ژنهای گروه یک HLA شامل C و B و HLA-A مورد آزمایش قرار گرفتند. روش: لنفوسیتها از 5 میلی لیتر خون وریدی جدا شد و با استفاده از روش استاندارد دو مرحله ای میکرولنفوسیتوتوکسیسیتی NIH، از نظر آنتی ژنهای C و B و HLA-A بررسی گردید. نتایج: شیوع آنتی ژنهای B35 و HLA-B5 و HLA-CW4 و A9 و A3 و A2 و HLA-A1، در جمعیت مورد مطالعه بیش از سایر آنتی ژنهای گروه یک HLA بود. بحث: شیوع آنتی ژنهای گروه یک HLA در اصفهان، مشابه با شیوع آن در تهران و مشهد است.


ابراهیم نصیری، سید محمدحسین نوری موگهی، احمدرضا دهپور، فرید ابوالحسنی، حامد صادقی پور،
دوره 61، شماره 6 - ( 6-1382 )
چکیده

مقدمه: کلستاز انسدادی نوعی بیماری کبدی است که با تجمع اسیدهای صفراوی، افزایش تونوس اوپیوئیدهای درونساز، نیتریک اکساید و سیتوکین ها در پلاسما همراه است. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات احتمالی هورمون های گنادوتروپین و میزان آپوپتوز سلول های زاینده در موش کلستاتیک می باشد.

مواد و روش ها: برای این مطالعه سه گروه موش صحرایی بکار بردیم: شاهد (بدون جراحی)، شاهد جراحی با Sham (جراحی بدون انسداد مجرای صفراوی) و گروه کلستاتیک (جراحی همراه با انسداد مجرای صفراوی). سه هفته بعد از انجام جراحی غلظت سرم هورمون های LH و FSH و تستوسترون توسط ایمونورادیومتریک اسی (IRMA) و آپوپتوز سلول های زاینده بیضه با روش TUNEL اندازه گیری شدند.

یافته ها: نتایج این پژوهش بیانگر کاهش معنی دار هورمون های LH و FSH و تستوسترون در گروه کلستاتیک نسبت به گروه های شاهد و شاهد-جراحی است. که در این رابطه میانگین غلظت هورمون FSH در موش های کلستاتیک نسبت به گروه های شاهد و شاهد-جراحی است (P<0.05). درحالیکه تغییر معنی داری در شاخص آپوپتوز گروه کلستاتیک نسبت به گروه های دیگر مشاهده نشد (P<0.19).

نتیجه گیری و توصیه ها: از نتایج این مطالعه حدس زده می شود که آپوپتوز سلول های زاینده بیضه موش های بالغ تنها وابسته به هورمون های گنادوتروپین و تستوسترون نیست بلکه فاکتورهای دیگری نیز ممکن است دخالت داشته باشند.


سیروس صیادی، محمد اکبری، علیقلی سبحانی، فرید ابوالحسنی، نسرین تک زارع، پریچهر پاسبخش،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف :با توجه به این که هیالورونان نقش مهمی در نفوذ پذیری، موتیلیتی اسپرم و عمل متقابل گامت ها دارد و این عمل می تواند نقش مهمی در میزان باروری افراد داشته باشد، در تحقیق حاضر اثر دوزهای 750، 1000 و 1250 میکرو گرم در میلی لیترهیالورونان روی عوامل مورفولوژی، موتیلیتی، ویتالیتی و میزان لقاح اسپرم های موش سوری مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد 40 سر موش (20 سر نر و 20 سر ماده) به صورت تصادفی انتخاب شدند. اسپرم های به دست آمده از هر حیوان نر به چهار گروه تقسیم شدند که یکی از آن ها به عنوان گروه کنترل (درمحیط کشت RPMI، فاقد هیالورونان)، گروه های دوم، سوم و چهارم به مدت 2 ساعت به ترتیب در معرض دوزهای 750، 1000 و 1250 میکرو گرم در میلی لیتر هیالورونان قرار گرفتند. بعد از انکوباسیون، شمارش اسپرم ها با استفاده از لام نئوبار، مورفولوژی آن ها توسط رنگ آمیزی پاپانیکولا و بررسی ویتالیتی آن ها با رنگ آمیزی فوق حیاتی ائوزین B مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین موتیلیتی اسپرم ها با مشاهده میکروسکوپی طبق استاندارد WHO و میزان لقاح آن ها بعد از IVF با شمارش جنین های دو سلولی حاصل از آن بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج این تحقیق نشان داد که دوز 750 میکرو گرم در میلی لیتر، بیشترین تاثیر را روی موتیلیتی، ویتالیتی و میزان لقاح اسپرم ها دارد، تاثیر دوز 1000 میکرو گرم در میلی لیتر بر روی عوامل فوق نیز مثبت بود اما از دوز 750 میکرو گرم در میلی لیتر پایین تر بود. تاثیر دوز 1250 میکرو گرم در میلی لیتر بر روی عوامل فوق منفی بود و در این مطالعه هیچ تاثیری از دوزهای فوق الذکر هیالورونان روی مورفولوژی اسپرم ها مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، به نظر می رسد که دوز مناسب هیالورونان (750 میکرو گرم در میلی لیتر) باعث افزایش تحرک، ویتالیتی و میزان لقاح در طی فرایند IVF می شود.


پریچهر پاس بخش، سارا سعید نیاریا،  فرید ابوالحسنی، محمد نوری موگهی،  محمود مافی، کبری مهران نیا،  علی قلی سبحانی،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف :هدف از این مطالعه، تعیین میزان پراکسیداسیون چربی و پروتئین بافتی به عنوان شاخصی از تخریب بافتی پس از ایسکمی و برقراری ری‌پرفیوژن به دنبال ایجاد آسیب القائی ناشی از انسداد شریان مزانتریک فوقانی در روده و بررسی اثر محافظتی هورمون ملاتونین به عنوان جمع کننده رادیکال آزاد و آنتی اکسیدان در رت می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه از 36 سر رت نر نژاد Wistar - Albino با وزن بین 120-80 گرم که به طور مساوی به شش گروه تقسـیم شـده بودنـد و دوزهای مخـتلف مـلاتونین (mg/Kg 10، 20، 30) به صورت داخل عضلانی دریافت می‌کردند، استفاده شد. گروه یک: کنترل، گروه دو: sham که در این گروه عمل جراحی تا مرحله تشریح شریان مزانتریک فوقانی بر روی آنها انجام شد و حجم یکسانی از حلال به صورت داخل عضلانی به آنها تزریق گردید، گروه سه: ایسکمی-ری‌پرفیوژن، گروه چهار: ایسکمی- ری‌پرفیوژن به همراه ملاتونین با دوز mg/Kg10 ، گروه پنج: ایسکمی- ری‌پرفیوژن به همراه ملاتونین با دوزmg/Kg 20 و گروه شش: ایسکمی- ری‌پرفیوژن به همراه mg/Kg 30 بود.
یافته‌ها: نتایج حاصل نشان داد که سطح ملان دی آلدئید (MDA ) بافتی به طور معنی داری در گروه 4، 5 و 6 از گروه 3 پایین‌تر بود (05/0> P). سطح پروتئین بافتی در گروه 4 نسبت به گروه 3 به طور معنی‌داری بالاتر رفته بود (001/0 > P). سطح پروتئین بافتی در گروه‌های 5 و 6 نسبت به گروه 3 اختلاف معنی‌داری را نشان نداد بحث: این مطالعه نشان داد که ملاتونین با دوز mg/Kg10، اثر آنتی اکسیدانی در جلوگیری از آسیب القائی ناشی از انسداد شریان مزانتریک فوقانی دارد.

سینا عبدالله‌زاده، اصغر آقامحمدی، حبیب سهیلی، محمد صالحی صدقیانی، حسن ابوالحسنی، نیما رضایی،
دوره 68، شماره 10 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری نقص ایمنی متغیر شایع (Common Variable Immunodeficiency (CVID با کاهش سطوح ایمونوگلوبولین‌ها (Hypogammaglobulinemia)، کاهش تولید آنتی‌بادی‌های اختصاصی و افزایش استعداد ابتلا به عفونت‌های مکرر و مزمن مشخص می‌شود. هدف این مطالعه بررسی ویژگی‌های بالینی و پی‌گیری کودکان مبتلا به CVID می‌باشد.

روش بررسی: کلیه بیماران CVID که تشخیص آن‌ها در سن زیر 16 سالگی داده شده است وارد یک مطالعه کوهورت تاریخی می‌شوند.

یافته‌ها: تعداد 69 بیمار CVID (35 پسر و 34 دختر) با میانگین سنی 76/6 سال در زمان تشخیص، وارد مطالعه شدند. میانه زمان پی‌گیری بیماران چهار سال و فاصله زمانی شروع بیماری تا زمان تشخیص 40/4 سال بود که در بیمارانی که در ده سال اخیر تشخیص داده شده‌اند به طور معنی‌داری پایین‌تر بود (05/0p<). ازدواج فامیلی درجه اول در 40 بیمار (58%) مشاهده شد. در 44 بیمار (64%) تظاهر اصلی بیماری که منجر به تشخیص CVID شد فرمی از عفونت مکرر تنفسی بود. بیشترین عفونت به لحاظ بیماران مبتلا در طی دوره بیماری پنومونی بود که در 53 بیمار (77%) مشاهده شد. در میان عوارض سیستم تنفسی، برونشکتازی با 21 مورد (30%) فراوان‌ترین عارضه مشاهده شده بود. میزان بقای پنج ساله برابر با 79% و میزان بقای 10 ساله برابر با 71% محاسبه شد.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های حاصل از این مطالعه، عفونت‌های تنفسی شایع‌ترین عوارض بیماری هم در زمان تشخیص و هم در زمان پی‌گیری کودکان مبتلا به CVID هستند. وجود عوارض بیماری با وجود درمان منظم بیانگر اهمیت مراقبت و ویزیت‌های مکرر برای شناسایی و درمان زودرس عوارض بیماری می‌باشد.


مصطفی تقوی کنی، امیرهمایون جعفری، علیرضا خوشنویسان، حسین عرب علی بیک، محمدجواد ابوالحسنی،
دوره 68، شماره 11 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: اهدافی نظیر مطالعه رفتار جمعیت‌های نرونی، کشف مکانیزم‌های ارتباطی مغز با سایر اندام‌ها، کشف روش‌های درمان بیماری‌های سیستم عصبی و ساخت پروتزهای عصبی مصنوعی، نیازمند به‌کارگیری الگوریتم‌هایی خودکار برای طبقه‌بندی اسپایک‌های نرونی می‌باشند. با این حال به‌دلیل نسبت پایین سیگنال به نویز در اسپایک‌های نرونی، طبقه‌بندی این سیگنال‌ها پروسه‌ای دشوار محسوب می‌شود. در این پژوهش، به‌دنبال طراحی الگوریتمی خودکار، برای طبقه‌بندی اسپایک‌های هم‌شکل ثبت شده از یک ناحیه مشخص از سیستم اعصاب می‌باشیم.

روش بررسی: پروسه طبقه‌بندی اسپایک‌های نرونی، عموماً از سه مرحله آشکارسازی، استخراج ویژگی و طبقه‌بندی تشکیل شده است. در این مقاله ابتدا با به‌کارگیری آماره‌های سیگنال، اسپایک‌ها را از داده خام اولیه جداسازی نمودیم (مرحله آشکارسازی) و در مرحله بعد، با انتخاب تعداد محدودی از اسپایک‌ها به‌عنوان نمونه (ویژگی)، به آموزش یک شبکه عصبی RBF، جهت طبقه‌بندی این سیگنال‌ها پرداختیم. ایده استفاده از شبکه‌های عصبی شعاعی، امکان غلبه بر مشکل عدم تفکیک‌پذیری خطی را که در غالب مسایل طبقه‌بندی سیگنال‌های نرونی وجود دارد، به‌وجود آورده است.

یافته‌ها: الگوریتم ارایه شده، قادر است پس از یادگیری تعداد محدودی اسپایک به‌عنوان نمونه، هر تعداد اسپایک را (از همان مجموعه آموخته شده) طبقه‌بندی نماید. نتایج به‌دست آمده از شبیه‌سازی‌ها نشان می‌دهند که گرچه این الگوریتم Radial Basis Spike Sorter (RBSS) دارای خطای مثبت- کاذبی تقریباً مشابه با سایر الگوریتم‌ها می‌باشد، با این حال در عین سادگی و با حفظ کمترین پیچیدگی محاسباتی، از سرعت نسبتاً بالاتری برخوردار است.

نتیجه‌گیری: الگوریتم طراحی شده، می‌تواند برای اهدافی که در آن‌ها به پردازش و طبقه‌بندی بلادرنگ اسپایک‌ها نیاز است، به‌کار برود.


مریم خانه‌زاد، فرید ابوالحسنی، سید مرتضی کروجی، ایرج راگردی کاشانی، فرشته علی اکبری،
دوره 73، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: اسپرم‎زایی فرآیندی پیچیده و سازمان‎یافته از تکثیر و تمایز سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی است. سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی (SSCs) به‌عنوان سلول‌های بنیادی منحصر به فرد با توان خود نوزایی، تمایز و انتقال داده‌های ژنتیکی به نسل بعد در حفظ باروری نقش اساسی دارند. همچنین سلول‌های سرتولی در تعادل بین تکثیر و تمایز سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی مؤثر هستند. با توجه به اهمیت و کاربرد گسترده SSCs به‌ویژه در درمان ناباروری، هدف از انجام این پژوهش نقش هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی در تعیین سرنوشت سلول‌های بنیادی اسپرماتوگونی بود.

روش بررسی: این مطالعه تجربی از آبان 1392 تا آذر 1393 در گروه آناتومی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، بر روی موش‌های ‎ NMRIنابالغ (6-3 روزه) انجام گرفت. ابتدا سلول‌های سرتولی و سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی از موش‌های نوزاد طی دو مرحله هضم آنزیمی جدا شدند. ماهیت سلول‌های سرتولی با نشانگر ویمنتین و SSCs با نشانگر پروتیین انگشت روی لوسمی پرومیلوسیتیک (Promyelocytic leukemia zinc-finger, PLZF) تأیید شد. سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی در دو گروه هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی و بدون هم‌کشتی (کنترل) قرار گرفتند. میزان بیان ژن تمایزنیافته مهارکننده اتصال DNA چهار (ID4) و تمایزیافته c-Kit توسط تکنیک واکنش زنجیره پلی‎مراز ارزیابی شدند.

یافته‌ها: درصد خلوص SSCs با روش فلوسایتومتری 66/91% گزارش شد. بیان ژن ID4 در گروه هم‌کشتی نسبت به کنترل افزایش معنا‌داری را نشان داد (045/0P=)، در حالی که بیان ژن c-Kit در گروه هم‌کشتی در پایان هر هفته در مقایسه با کنترل کاهش معنا‌داری داشت (046/0P=).

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی برای مدت بیشتری سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی را در مرحله تکثیر نگه می‌دارد، بنابراین می‌تواند جهت بهینه‌سازی محیط کشت در کلینیک استفاده شود.


پریسا کمیجانی، صوفیا نقدی، نورالدین نخستین انصاری، فاطمه بوالحسنی، امین نخستین انصاری،
دوره 76، شماره 1 - ( فروردین 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: آزمون بریف بست (Brief-balance evaluation systems test, Brief-BESTest) یک تست بالینی برای ارزیابی تعادل است. هدف این پژوهش، بررسی پایایی بین دو آزمونگر- و یک آزمونگر (inter- and intra-rater) نسخه فارسی بریف بست در ارزیابی تعادل مبتلایان به سکته مغزی بود.
روش بررسی: پژوهش کنونی یک مطالعه مقطعی بود که از مرداد تا آذر ۱۳۹۵ در دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. وضعیت تعادل بیماران با استفاده از نسخه فارسی تست بریف بست ارزیابی گردید. جهت بررسی پایایی بین دو آزمونگر، دو آزمونگر با مشاهده‌ی فیلم ارزیابی بیماران به‌طور جداگانه به وضعیت تعادل بیماران امتیاز دادند. جهت ارزیابی پایایی یک آزمونگر، آزمونگر اول پس از یک هفته، دوباره فیلم را مشاهده و به بیماران امتیاز داد.
یافته‌ها: در این پژوهش ۳۰ بیمار با میانگین سنی ۱۳/۵±۵۷/۳ سال شرکت کردند. مقدار Intraclass correlation coefficient (ICC) برای هر دو پایایی بین دو آزمونگر (۰/۹۸ICC=) و پایایی یک آزمونگر (۰/۹۹ICC=) عالی بود.
نتیجه‌گیری: نسخه فارسی آزمون بریف بست دارای پایایی بین دو آزمونگر و پایایی یک آزمونگر بالا برای ارزیابی تعادل بیماران مبتلا به سکته مغزی می‌باشد.

فاطمه بوالحسنی، صوفیا نقدی، نورالدین نخستین انصاری، زهرا فخاری،
دوره 78، شماره 1 - ( فروردین 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اسپاستیسیته از علایم مهم سکته مغزی است که موجب محدودیت حرکت و ناتوانی می‌شود. اسپاستیسیته عضلات پلانتار فلکسور مچ پا و انگشتان، منجر به اختلال در تعادل و راه رفتن بیماران می‌گردد. از این‌رو هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات فوری سوزن زدن خشک (Dry needling) عضلات پلانتار فلکسور مچ پا و انگشتان بر شدت اسپاستیسیته و تعادل بیماران مبتلا به سکته مغزی بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه‌ی بالینی پیش و پس‌آزمون (pre- and post-test) بود که در درمانگاه فیزیوتراپی ضایعات مغزی دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، از فروردین ۱۳۹۶ تا فروردین ۱۳۹۷ انجام شد. ۲۰ بیمار مبتلا به سکته‌ی مغزی (۱۲ مرد و هشت زن با میانگین سنی ۱۳±۵۶/۵ سال) انتخاب شدند. یک دقیقه سوزن زدن خشک برای هر یک از عضلات گاستروکنمیوس، خم کننده بلند و کوتاه انگشتان پای مبتلا، در یک جلسه انجام شد. معیارهای پیامد شامل: مقیاس اصلاح شده‌ی اصلاح شده آشورث (Modified Modified Ashworth Scale, MMAS) برای ارزیابی اسپاستیسیته، آزمون برخاستن و رفتن زمان‌گیری شده و ایستادن روی یک پا، برای ارزیابی تعادل، بودند. ارزیابی در سه زمان پیش، بلافاصله و ۱۵ دقیقه پس از سوزن زدن خشک انجام شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش، نشان‌دهنده کاهش معنادار اسپاستیسیته عضلات پلانتار فلکسور (۰/۰۰۱P=)، زمان آزمون‌های برخاستن و رفتن زمانگیری شده (۰/۰۰۱=P) و افزایش زمان ایستادن روی پای مبتلا (۰/۰۰۱P=) بلافاصله و ۱۵ دقیقه پس از درمان بود.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که سوزن خشک توانست اسپاستیسیته عضلات پلانتار فلکسور بیماران سکته مغزی را کاهش داده و منجر به بهبود تعادل بیماران سکته مغزی شود.

اصغر آقامحمدی، محمدرضا شقاقی، حسن ابوالحسنی، رضا یزدانی، سید محسن زهرایی، محمد مهدی گویا، سوسن محمودی، نیما رضایی، شهره شاه محمودی،
دوره 78، شماره 1 - ( فروردین 1399 )
چکیده

بیماری‌های ﻧﻘﺺ ایﻤﻨﯽ اوﻟﯿﻪ ﮔﺮوه ﻣﺘﻨﻮﻋﯽ از ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ هستند که به‌علت اﺧﺘﻼل در ﺳﯿﺴﺘﻢ دفاﻋﯽ ﺑﺪن اﻧﺴﺎن به‌وجود ﻣﯽ‌آیﻨﺪ و مبتلایان را مستعد اﺑﺘﻼ ﺑﻪ ﻋﻔﻮنت‌های ﻣﮑﺮر، ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎی ﺧﻮدایمنی، بیماری‌های گوارشی و ﺑﺪﺧﯿﻤﯽ‌ﻫﺎ ﻣﯽ‌کنند. ۷۰ تا ۹۰% ﻣﺒﺘﻼیان به بیماری‌های نقص ایمنی ﺑﺪون ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻣﯽ‌ﻣﺎﻧﻨﺪ و به‌دلیل مواجهه با عوامل عفونی و همچنین برخی واکسن‌های زنده ضعیف شده در معرض خطر ابتلا و عوارض احتمالی قرار می‌گیرند. تجویز واکسن خوراکی پولیو در بیماران مبتلا به نقص ایمنی، می‌تواند باعث افزایش احتمال بروز فلج شل حاد شود. این بیماران حتی اگر دچار فلج نشوند ویروس پولیو را به‌مدت طولانی از طریق مدفوع خود دفع می‌کنند. تکثیر طولانی‌مدت ویروس واکسن در بدن فرد واکسینه باعث بروز جهش در ویروس واکسن پوﻟﯿو شده و پولیو ویروس مشتق از واکسن ایجاد می‌کند که جزو چالش‌های اساسی مراحل انتهایی ریشه‌کنی جهانی فلج اطفال است. با افزایش بیماران تشخیص داده شده و انجام غربالگری ﺑﯿﻤﺎران نقص ایمنی و نظارت مداوم بر دفع ویروس از طریق مدفوع در مبتلایان، می‌توان از بروز احتمالی اپیدمی پولیو پیشگیری کرد. به‌همین جهت، راه‌اندازی و فعال‌سازی ﺷﺒﮑﻪ کشوری بیماری‌های نقص ایمنی می‌تواند موجب افزایش آگاهی پزشکان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎری‌ﻫﺎی ﻧﻘﺺ ایﻤﻨﯽ، ﺑﻬﺒﻮد رواﺑﻂ ﻋﻠﻤﯽ ﺑﯿﻦ ﭘﺰﺷﮑﺎن در ﺧﺼﻮص ﻣﺸﺎوره ﭘﺰﺷﮑﯽ و برقراری نظام ارﺟﺎع کارآمد شود که در نتیجه موجب افزایش تشخیص بیماری‌های نقص ایمنی اولیه و بهبود وضعیت درمان این بیماران در کشور شود.

امین ابوالحسنی فروغی، جلال‌الدین بدرقه، بنفشه زینلی رفسنجانی،
دوره 80، شماره 12 - ( اسفند 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بزرگی پروستات یک مسئله رایج در بین مردان است که عوارض جانبی قابل‌توجهی را برای مردان مسن ایجاد می‌کند. با توجه به شیوع بالای بزرگی پروستات و اعتیاد به تریاک و مشتقات آن، ارزیابی رابطه بین مصرف تریاک با بزرگی پروستات ممکن است موضوع جالبی باشد.
روش بررسی: داده‌ها به‌صورت مقطعی جمع‌آوری گردید. جامعه هدف بیماران معتاد به تریاک مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز برای سونوگرافی لگن از شهریور 1398 تا مرداد 1399 بودند. دو گروه در نظر گرفته شد. گروه موردنظر شامل مردانی با سابقه حداقل یک سال سوء مصرف تریاک بود. گروه کنترل مردانی در همان محدوده سنی که به‌دلایل دیگری به جز مشکلات پروستات برای سونوگرافی مراجعه کرده بودند. حجم پروستات بیشتر از ml 20 به‌عنوان پروستات بزرگ شده در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: 212 مرد در مطالعه شرکت کردند که 78 بیمار معتاد در گروه موردنظر و 134 نفر سالم در گروه کنترل بودند. میانگین اندازه پروستات در گروه معتاد به‌طور معناداری بیشتر از گروه سالم بود (005/0=P). بین اندازه پروستات و سن در هر دو گروه ارتباط معناداری وجود داشت. ارتباط معناداری بین سایز پروستات و شاخص توده بدن مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: با توجه به کاهش میل جنسی افراد معتاد، ابتدا انتظار داشتیم در مردان معتاد با پروستات کوچکتر مواجه شویم. با این‌حال، نتایج مطالعه خلاف آن را ثابت کرد. کاهش میل جنسی، احتمال تجمع ترشح در پروستات را افزایش می‌دهد که این ممکن است منجر به واکنش‌های التهابی مزمن، در نتیجه هایپرتروفی، و هایپرپلازی پروستات شود. در نهایت می‌توان نتیجه گرفت که اعتیاد به تریاک و مشتقات آن می‌تواند احتمال بزرگ شدن پروستات را افزایش دهد.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb